نماز امام ، نمایش کامل ترین نماز
«السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقُومُ»
سلام بر تو وقتی در حال قیامِ نماز هستی، که تنها قیام معنیدار در نماز، قیام تو است!
به ما گفتهاند: «قیام نمازگزار، مقام استقامت در اخلاق حسنه و اعتدال در ملکات پسندیده است». (19) اعتدال در بین خوف و رجاء، به طوری که آن خوف و رجاء ذرّهای بر همدیگر نچربد، و ماندن در تعادل - بدون هیچ افراط و تفریطی- از مشکلترین کارها است و این مقامِ قیام امام عصر عجل الله تعالی فرجه است و حال به این مقام سلام میکنی تا لبیک مناسب آن را بشنوی، لبیکی که حاوی مددرسانی در جهت تعادل است به تو از صاحب قیام، تا از این مقام محروم نگردی و متذکر مقام قیّومیّتِ حق شوی و به قیام حق خود را قائم نمایی و نیز گفتهاند قیام، مقام «توحید فعلی» است و مقامی است که توحید فعلیِ حق بر قلب نمازگذار تجلی میکند و در اثر آن تجلی او میبیند .....
«السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقُومُ»
سلام بر تو وقتی در حال قیامِ نماز هستی، که تنها قیام معنیدار در نماز، قیام تو است!
به ما گفتهاند: «قیام نمازگزار، مقام استقامت در اخلاق حسنه و اعتدال در ملکات پسندیده است». (19) اعتدال در بین خوف و رجاء، به طوری که آن خوف و رجاء ذرّهای بر همدیگر نچربد، و ماندن در تعادل - بدون هیچ افراط و تفریطی- از مشکلترین کارها است و این مقامِ قیام امام عصر عجل الله تعالی فرجه است و حال به این مقام سلام میکنی تا لبیک مناسب آن را بشنوی، لبیکی که حاوی مددرسانی در جهت تعادل است به تو از صاحب قیام، تا از این مقام محروم نگردی و متذکر مقام قیّومیّتِ حق شوی و به قیام حق خود را قائم نمایی و نیز گفتهاند قیام، مقام «توحید فعلی» است و مقامی است که توحید فعلیِ حق بر قلب نمازگذار تجلی میکند و در اثر آن تجلی او میبیند هر فعلی در عالم، تجلی فاعلیت خدا است. حال صاحب چنین قلبی، حضرت صاحبالامر علیه السلام است و راه نزدیکی به چنین مقامی و چنین توحیدی از طریق لبیک و جوابِ سلام آن حضرت برای ما ممکن است. پس؛ «السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقُومُ»
نظر به کاملترین تشهد و سلام
«السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْعُدُ»
سلام بر تو وقتی در تشهد و سلام خود مینشینی!
اوّل باید متوجه بود آرمان حقیقی هر انسانی، حالات انسان کامل یعنی حالات حضرت صاحب الامر علیه السلام است و زیباترین حالات آن حضرت، حرکات و حالات آن حضرت در نماز است که نورٌ علی نور است، و چه کسی میتواند حقیقت تشهد و سلام را قلباً و عملاً درک کند جز آن حضرت؟ در تشهدِ نماز، شهادت به یگانگی خدا و توحید خالص، و شهادت به عبودیت محضِ رسولخدا عجل الله تعالی فرجه ظهور میکند و سپس سلام نماز بهجهت برگشت از سفر معراجی نماز و باقیبودن در رؤیت جمالِ حق، در مقابل حجاب کثرات است، و صاحب اصلیِ چنین حالاتی و صد چندان از این حالات در تشهد و سلام، وجود مقدس حضرت صاحبالامر علیه السلام است، که صورت نهایی و آرمانی این حالات میباشد.
سلام بر آن مقام در حین تشهد، توجه به وجه آرمانی تشهد است و جهت دل را به آن نور مجسم انداختن، به امید لبیکی مناسبِ همان مقام به آن کس که سلام کرده است، و در آن حال انسان معنی تشهد را میفهمد و حقیقت تشهد را در آینه وجود مقدس آن حضرت رؤیت میکند. حال دیگر فرق نمیکند با نظر به حقیقت تشهد، به وجود مقدس حضرت نظر کند و یا با نظر به تشهدِ آن حضرت، به حقیقت تشهد برسد، دو آینه است که روبهروی هم قرار میدهد و در هر آینه میتواند دیگری را ببیند.
نماز؛ واقعی ترین کلمات
«السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْرَأُ وَ تُبَیِّنُ»
سلام بر تو آنگاه که در حال قرائت نماز و نمایاندن مافیالضمیر خود هستی!
نمازگزار در قرائت اذکار نماز، اعتقادات توحیدی خود را اظهار میکند و در راستای توجه به مقام توحیدی حضرت حق، تقاضاهای خود را در میان میگذارد.
در قرائت اذکار نماز دو چیز مطرح است: یکی محتوای توحیدی که در سراسر آن کلمات وجود دارد و دیگری حضور قلب در اظهار آن عقاید و اعلان آن تقاضاها.
واقعیترین کلمات در هستی که از هر وَهم و حدسی پاک است، کلمات نماز است، کلماتی که در عمق واقعیت جای دارد و نمازگزار با گفتن آنها به باطن هستی سیر میکند، آنگاه که قلب در صحنه باشد و به وسعت آن کلمات آشنایی داشته باشد؛ و لذا نمازگزار با قرائت نماز در مرکز هستی جای میگیرد و از آن جایگاه، حقایق را میبیند و مینمایاند، و این حالت؛ آرزوی هر انسانی است که به دنبال حقیقت است و جز در انسان کامل یعنی حضرت صاحبالامر علیه السلام محقق نیست و آن کس که قاعده «صاحب و تابع» را میشناسد و میداند برای هر حقیقتی، صاحبی هست و تابعی، مثل آب و رطوبت اشیاء که همه ی رطوبت هایی که به اشیاء میرسد، مربوط به صاحب رطوبت است که آن عین رطوبت و تری است، آری؛ هرکس قاعده «صاحب و تابع» را میشناسد، میداند صاحب قرائت اذکارِ نماز و اظهار و تبیین آنها، حقیقت انسانیت، یعنی حضرت صاحب الامر علیه السلام هستند و صورت آرمانی این احوالات را در او میبیند و با سلام به آن حضرت در رابطه با این احوالات، قلب خود را متوجه وجه آرمانی قرائتِ اذکار نماز نموده است تا با جوابی که از آن حضرت علیه السلام مناسب این حالت، میشنود، انشاءالله از حالت امام علیه السلام در قرائت نماز، به عنوان تابع آن صاحب، بیبهره نباشد. رزقنیالله و ایّاکم
امام علیه السلام نمایش کاملترین نماز
«السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تُصَلِّی وَ تَقْنُتُ»
سلام برتو آن هنگام که به طور کلّی در حال نمازخواندن و قنوت و نیایش هستی!
راستی؛ اگر توجه من و تو به صورت آرمانی عباداتمان نیفتد، چیزی جز پوستهای تهی از آنها باقی خواهد ماند؟ و آیا وقتی عبادات از حقیقت تهی شد، شخصیت عبادتکننده جز پوستهای تهی از انسانیت چیز دیگری است؟! با سلام به آن حضرت در هنگام نماز، به عین نماز و نیایش، سلام کردهای، آری به عین نماز سلام کردهای.
قرآن در راستای مقام امام و عینیت آن مقام با احکام الهی میفرماید: «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِیتَاء الزَّکَاةِ وَکَانُوا لَنَا عَابِدِینَ» (20) یعنی؛ ما آنها را امام قرار دادیم که به «امر» ما هدایت میکنند و «فعل خیر» و «اقامه نماز» و «ایتاء زکات» را به آنها وَحی کردیم، چراکه آنها بندگان عبادتگر ما بودند. مفسرین در تفسیر این آیه نکات دقیقی دارند، صاحب تفسیر قیّم المیزان میفرماید: فعل خیر و اقامه نماز و ایتاء زکات را به آنها وَحی کرد، نفرمود نماز بخوانید، بلکه نماز خواندن را به آنها وَحی فرمود و لذا نماز آنها همان وَحی الهی است، و این است که میگوییم امامان عین نمازاند و هر نمازی با اتصال به عین نماز، معنی حقیقی خود را پیدا میکند و سلام بر آن حضرت در رابطه با این مقام خاص، یعنی مقام نماز و مقام نیایش آن حضرت با خدای خود؛ ما با سلام به آن حضرت و با نظر به نماز آن حضرت، امید لبیکی مناسب آن را إنشاءالله داریم و در آن حالت است که معنی زندگی را خواهیم فهمید. چون معنی نماز را در آینه وجود مقدس آن حضرت فهمیدهایم.
سلام بر راز رکوع و سجود
«السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَرْکَعُ وَ تَسْجُدُ»
سلام بر تو هنگامی که رکوع میکنی و به سجده میروی!
به ما گفتهاند: «رکوع؛ خروج از مقام قیام لِلّه به مقام قیام بالله و نیز خروج از مشاهده قیّومیت به مشاهده انوار عظمت است، و نیز سیر از توحید افعالی به توحید اسماء است و سلوک از مقام «تدلّی» به مقام «قاب قوسین» است» (21) که اصحاب قلوب سالها در طلب تحقق این نحوه رکوع هستند و سجود را «آخرین منزل قرب و منتهَی النّهایت وُصول معرفی نمودهاند». (22) سالک در سجود به مقام لامقامی وارد میشود که به آن مقام «اوْ اَدنی» گویند، مقام چشم بستن از غیر، حتی از کثرات اسماء و صفات، و فنای در خود حضرت ذات، که همان تجلی توحید ذات است بر قلب سالک در سجده.
حال به من بگو چنین رکوع و سجود و صد چندان از این رکوع و سجود در چه کسی محقق است؟ جز در مقام انسان کامل یعنی حضرت امامعصر عجل الله تعالی فرجه که عین رکوع و سجود است، آیا ما بیچارگان وادی حیرت باید از نزدیکی به این نوع رکوع و سجود همواره محروم باشیم، با اینهمه لطفی که خداوند به بندگانش دارد؟ در این حالت است که با امید فراوان روبهروی خود کسی را مییابیم که تجسم عینی رکوع و سجود حقیقی است، امیدوارانه با توجه به رکوع و سجودش او را سلام میدهیم و میدانیم در همین رابطه به لطف الهی جواب سلام خود را دریافت میکنیم و با نور رکوع و سجود آن حضرت ما نیز وارد رکوع و سجود حقیقی خواهیم شد، إنشاءالله. حالا میفهمی چرا وقتی در سلامهای قبل به حضرت سلام دادی، یکی از صفات آن حضرت را «و الرحمة الواسعه» خواندی؟ چون از طریق اوست که ما وارد رحمت واسعة رکوع و سجود حقیقی میشویم. بعون الله و کرمه
آینه ی نمایش توحید
«السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تُهَلِّلُ وَ تُکَبِّرُ»
سلام بر تو هنگامی که مشغول «لاالهالاالله» و «اللهاکبر» گفتن هستی!
عرضه میداری؛ اگر «لاالهالاالله» گفتن نظر به یگانگی خدا انداختن است، آن «لاالهالاالله»، «لاالهالاالله» توست و اگر با «اللهاکبر» گفتن سراسر قلب را کبریایی حق پُر میکند، آن «الله اکبر»، «الله اکبر»گفتن تو است. ای آرزوی ما! مگر میشود نخواهیم که سراسر عالم را حضور «الله» ببینیم و جانمان را سراسر در طلب حکم او قرار دهیم؟ مگر میشود ما نخواهیم که کبریایی حضرت حق سراسر وجود ما را در برگیرد و در هر چیز و هر کار با کبریایی او روبهرو شویم؟ معلوم است که میخواهیم. پس معلوم است تو را میخواهیم، و سلام بر تو که جلوة تامّ و تمام آروزی مایی! چقدر بابرکت است اُنس با تو ای قلبِ سراسر مملوّ از توحید و تکبیر حضرت ربّ.
وقتی فهمیدی «لاالهالاالله» گفتن و «الله اکبر» گفتن، چه غوغایی در قلب انسان به پا میکند و وقتی فهمیدی قلبی در صحنه عالم است که تجسم عینی این نوع «لاالهالاالله» و «الله اکبر»گفتن است و میتوانی بر اساس نظر به «لاالهالاالله» و «الله اکبر» بر او نظر کنی، سلام خود را بر همین اساس بر آن حضرت عرضه میداری و میگویی؛ «السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تُهَلِّلُ وَ تُکَبِّرُ»، طوبی لک، طوبی لک.
امام علیه السلام نمایش کامل ترین حمد و استغفار
«السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَحْمَدُ وَ تَسْتَغْفِرُ»
سلام بر تو هنگامی که حمد میکنی و استغفار مینمایی!
آیا کسی که درّ گران بهایی را بیابد، میتواند جهت دل را به جای دیگر بیندازد؟ آیا گرانقدرتر از خدا با آن همه صفاتِ جمال و جلال میتوان داشت؟ حال وصف زیباییهای خدا و سیر از اسمی از اسماء الهی به اسمی دیگر، که همان «حمد الهی» است، موجب اُنس قلب با حق است. و «استغفار»، طلب تکمیل فیض است تا این رؤیت به بهترین نحو انجام شود (23) و همواره انوار حق بر قلب انسانِ در حال حمد، یکی پس از دیگری تجلّی نماید، حقیقت تامّ و تمام حمد و استغفار، امام عصر علیه السلام است، هرکس میخواهد از آنچنان حمد و استغفاری محروم نگردد، راه و رسمش توجّه به آن حضرت است و سلام بر آن حضرت با نظر به حمد و استغفار او، موجب جلب توجّه ایشان بر اساس همان حالت میشود. گفت:
گرچه راهی است پر از بیم ز ما تا بر دوست
رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی
و کسی واقف منزل است که امام عصر علیه السلام را که منزل حقیقی این حالات و معارف است، یافته باشد و آن اجمال حمد و استغفار را که خود میشناسد به نحو کامل و بالفعل در وجود مقدس آن حضرت بنگرد و به آن مقام سلام دهد و امید جوابی مناسب آن سلام داشته باشد، جوابی که چون شنید سراسر وجودش را حمد و استغفار حضرت رب العالمین پرکند.
پی نوشت ها:
19- «سرّ الصلواة»، امامخمینی رحمةاللهعلیه، در اسرار قیام.
20- سوره انبیاء، آیه73.
21- «سرّ الصلواة»، امامخمینی رحمةاللهعلیه، در اسرار رکوع.
22- همان، در اسرار سجود.
23- عفو؛ محو آثار معصیت، و مغفرت؛ اضافه و تکمیل نمودن است. به همین جهت مغفرت برای انسانهایی هم که معصیت نکردهاند بکار میرود و لذا همواره عفو قبل از مغفرت مطرح میشود. (سوره فتح، آیه 2. شعرا، آیه 78و 82)
منبع : سایت حرف آخر