با خدا شفاهي صحبت مي کنم
با خدا شفاهي صحبت مي کنم
نماز آيت الله خوانساري، حديث شگفتي دارد. نماز او رهايي روح بود از کالبد جسم، و چه زيبا بود...!، او حضور خدا را با همه وجود خود احساس مي کرد. نشاط حضور، در نمازش نمود چشمگيري داشت. در آيينه ي خلوت او حقيقت چهره مي گشود و در نمازش که جرعه اي از چشمه ي حضور بود، دست از جان شسته تا بلنداي نماز پرواز مي کرد و اشکهاي اجابت، گونه هايش را خيس مي ساخت.
روزي از او درباره حالتهاي ويژه اش در نماز، مي پرسند و او در جواب مي گويد: «من در نماز که مي ايستم مثل اين است که با خدا شفاهي صحبت مي کنم و انگار رخ به رخ هستم.»[1] .
[1] سيد محمد تقي خوانساري بر چشمه ساران حضور، حسن ايدرم، ص 59.
مجموعه داستان نماز ابرار؛ محمد صحتي سردرودي
[ جمعه 23 مهر 1395 ] [ 7:12 AM ] [
فروزان ]