نماز گشت تمام و نه خانه بود و نه فرش

http://s9.picofile.com/file/8275878776/109.jpg

نماز گشت تمام و نه خانه بود و نه فرش

من فلک زده بودم دچار آن پندار

روا ُبوَد که به درگاه کردگار کنم

هزار مرتبه از این نماز استغفار

اله من ، احد من ، خدای من ، العفو

که هست مستحق دوزخ  این نماز گزار

چه می شود که دلم را به خود کنی مشغول

که غرق مِهر تو باشم نه درهم و دینار

دلی بده که بود در نماز هر لحظه

به هر سپیده ی صبح و سیاهی شب تار

از این نماز که خواندم روا بود که کنم

به دادگاه تو بر بی نمازیم اقرار

مگر مرا به نماز حسین خود بخشی

وگرنه اجر نمازم بود شراره نار

قبول کن به نمازش نماز میثم را

به جان پاک پیمبر به روح هشت و چهار

حاج غلامرضا سازگار





[ پنج شنبه 4 آذر 1395  ] [ 6:59 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(1) ]