چرا نماز واجب شد، در حالی كه هم وقت می گیرد و هم انسان را به زحمت می اندازد؟

http://s8.picofile.com/file/8276120342/128.jpg

چرا نماز واجب شد، در حالی كه هم وقت می گیرد و هم انسان را به زحمت می اندازد؟

خداوند به عبادت ما و هیچ موجود دیگر نیاز ندارد ، زیرا « فان الله غنی عن العالمین» (1) خداوند از تمام جهانیان بی نیاز است . این بندگان هستند كه به خداوند نیاز دارند . «یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله والله هو الغنی الحمید» (2)ای انسان ها شما نیازمند به خداوند هستید و خداوند بی نیاز و ستوده است. بنابراین عبودیت و پرستش یكی از نیازهای انسان است......

http://s8.picofile.com/file/8276120342/128.jpg

چرا نماز واجب شد، در حالی كه هم وقت می گیرد و هم انسان را به زحمت می اندازد؟

خداوند به عبادت ما و هیچ موجود دیگر نیاز ندارد ، زیرا « فان الله غنی عن العالمین» (1) خداوند از تمام جهانیان بی نیاز است . این بندگان هستند كه به خداوند نیاز دارند . «یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله والله هو الغنی الحمید» (2)ای انسان ها شما نیازمند به خداوند هستید و خداوند بی نیاز و ستوده است. بنابراین عبودیت و پرستش یكی از نیازهای انسان است. تمامی انسان ها از ابتدا تا كنون به شكلی پرستش داشته اند. روح انسان نیاز به عبادت و پرستش دارد. پرستش و ستایش علاوه بر پر كردن خلأ تنهائی وجود انسان ، وبر آورده شدن نیاز انسان و بجا آوردن مراتب سپاس و شكر گزاری ، موجب تكامل انسانی و رسیدن به مقام قرب الهی می شود و هیچ چیزی نمی تواندجای آن را پركند.
دانشمندان گفته اند: برای رسیدن به عرفان الهی و شناخت خود و خدا مراحلی باید طی شود. مرحلة اوّل، شریعت است. برای پیمودن این مرحله باید به سراغ عبادت پروردگار رفت و با استعانت و كمك از عبادت وارد مرحلة دوم یعنی طریقت شد، آن گاه از طریقت عبور كرده و به حقیقت پیوست كه پیوستن قطره به دریا است.
اكنون می خواهیم این شبهه را پاسخ بگوییم كه آیا: چیزی برتر و موثرتر از نماز در این مسیر وجود دارد؟ یا بهترین شكل و بهترین وسیله و نردبان برای رسیدن به «حقیقت» نماز است؟
هر كدام از مكتب ها و آیین ها اَشكالی برای عبادت دارند امّا همه به دنبال پرستش و عبادت‌اند، ‌حتی موجودات دیگر نیز به عبادت و پرستش مشغولند. قرآن می‌فرماید: «كلّ قد علم صلوته و تسبیحه؛(3)تمامی موجودات نماز و تسبیح خدا را می دانند». در جای دیگر می‌فرماید: «إنْ مِن شیء إلاّ یسبّح بحمده و لكن لا تفقهون تسبیحهم؛(4) هر موجودی با حمد، خدا را تسبیح می‌گوید، لیكن شما تسبیح آنان را نمی فهمید».
از منابع و مآخذ اسلامی به دست می آید كه برای رسیدن به حق و شاداب كردن روح عرفانی انسان، هیچ راهی بهتر از نماز یافت نمی شود. برای روح انسان شیفته هیچ غذایی سازگارتر و سرشارتر از نماز وجود ندارد، زیرا چه كسی بهتر از خداوند (كه برای رسیدن به هر هدفی، تركیب راه خاصی را مشخص فرموده است) می‌تواند مَرْكب و معجونی برای رشد و ارتقای انسان ها پدید آورد؟
با مروری بر آیات و روایات در می یابیم كه این معجون شفا بخش نماز است كه اسلام آن را وسیلة تقرّب به خدا می‌داند (الصلوه قربان كل تقیّ).(5) نماز موجب تقرب هر انسان پرهیزكاری است.
هشام بن حكم از امام صادق(ع) پرسید: چرا نماز واجب شد، در حالی كه هم وقت می گیرد و هم انسان را به زحمت می اندازد؟ امام فرمود: «پیامبرانی آمدند و مردم را به آیین خود دعوت نمودند. عده ای هم دین آنان را پذیرفتند، امّا با مرگ آن پیامبران، نام و دین و یاد آن‌ها از میان رفت. خداوند اراده فرمود كه اسلام و نام پیامبر اسلام(ص) زنده بماند و این از طریق نماز امكان پذیر است»(6)یعنی علاوه بر آن كه نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مكتب و احیای دین هم هست.
بله همواره به یاد خداوند بودن بسیار عالی و ارزشمند است ، اما آیا چنین كسی را سراغ دارید ؟
كدام انسان را می یابید كه با این همه چیزهائی كه انسان را در این دنیا به خود مشغول داشته و با این همه عواملی كه موجب غفلت و بی خبری می شوند ، همواره به یاد خدا باشند؟
و آیا نماز چیزی جز برای یاد آوری انسان ها و بیرون آوردن از غفلت است؟
راستی اگر برای ارتباط با خدا نیازی به نماز نبود، نبایستی پیامبر با آن همه فضائل و كمالات آن قدر نماز بخواند كه پاهایش متورم شود یا امیرالمؤمنین(ع) و سایر امامان به نماز این همه اهمیت بدهند.
آیا كسی برتر و بیشتر از پیشوایان دینی ما با خداوند رابطه قلبی داشته است؟ ایا اگر بخواهیم كسی را مثال بزنیم كه همواره به یاد خدا بوده است ، این شخص جز پیامبر اسلام و امامان معصوم بودند؟
آیا مقامی كه امیرمومنان به آن دست یافته بود ، به گونه ای كه فرمود اگر تمام پرده ها كنار رود بر یقین و ایمان من افزوده نمی شود ، كسی برتر از آن دست یافته است؟
پس چگونه چنین انسان هایی نه تنها خود را بی نیاز از نماز و ارتباط با خدا نمی دانستند ، بلكه شبانه روز به نماز می ایستادند و نه تنها نماز های واجب ، بلكه حتی نماز های مستحب داشتند كه بنابر بر نقل روایات گاهی تا هزار ركعت می رسید.
هم چنین نماز رابطه بنده با خداست و طبیعی است كه بنده آن را به جا می آورد كه خواسته خداوند و معبود اوست و اصولاهدف اصلی از خلقت انسان بندگی است و نماز بهترین شیوه اظهار بندگی است و اگر قرار باشد كه هر انسانی بر طبق خواسته خود عمل نماید نه آن چیزی كه خداوند از او خواسته ، این دیگر بندگی خداوند نمی شود ، بلكه بندگی خود و عمل بر طبق خواسته خود است.
مطمئنا این فكر كه رابطه قلبی انسان را بی نیاز از نماز می كند ، چیزی جز وسوسه شیطانی برای دور كردن انسان از خدا نیست. چون خدا راه نماز را برای ایجاد رابطه بنده با او و بیرون آمدن انسان ها از غفلت و شستوی جسم و جان قرار داده قرار داده و فرموده است كه «اقم الصلوة لذكری» نماز را برای یاد من برپا دار.(7) پس آیا درك من از خدا بیشتر است؟!
در فرهنگ اسلامی تعیین كردن و مشخص نمودن شكل عبادت، با شارع مقدس است و كسی نمی تواند عبادتی اختراع كند. اگر كسی وِرْد و دعایی را به عنوان عبادت پدید آورد، از مصادیق روشن بدعت و تشریع است كه كار حرامی است،‌ زیرا امور عبادی را همان گونه كه از طرف شارع مقدّس بیان شده است، باید انجام داد، نه كمتر و نه بیشتر.
آن كس كه تشنگی و گرسنگی را در ما آفرید ، غذا و آب را نیز خود فراهم آورده است و آن كس كه نیاز به عبودیت و پرستش را در ما قرار داد ، هم او پاسخ نماز و دعا راز و نیاز را برایمان مقرر داشته است. . قرآن مجید نماز را مظهر ذكرو ذكر را آرام بخش دل ها می داند.(8)
آنچه زیبایی و حُسن و خیر است، در نماز سفره ای است گسترده كه خداوند آن را در پنج نوبت در شبانه روز برای بندگانش باز می‌كند و بر سر این سفره انواع و اقسام غذاهای لذیذ وجوددارد و هر كس مطابق ذوق و سلیقة و به اندازه توان و مرتبه وجودی و استعداد خود از آن بهره مند می‌شود. نماز عبادتی جامع است كه می تواند تمام وجود انسان (از جهات بدنی و ظاهری گرفته تا جهات ذهنی و قلبی و باطنی) را در خدمت بندگی و پرستش قرار دهد. نیت خوب داشتن به تنهایی نمی تواند انسان را از انجام عبادت و نماز بی نیاز كند.
شكل نماز هم قشنگ است، هم معارف بلند اسلامی در آن وجود دارد، هم تسبیح و تقدیس لفظی است و هم تقدیس عملی می‌باشد. ركوع و سجود و تسبیح و تحمید و دعا و تكبیر و سلام و خلاصه همة زیبایی ها در نماز است. با این همه اگر نماز به طور صحیح و كامل با حفظ شرایط و آداب خوانده شود، جلوی بسیاری از مفاسد اجتماعی را می گیرد: «إنّ الصلاة تنهی عن الفحشاء والمنكر و لذكرالله اكبر(9) نماز اگر با مقدمات و تعقیبات همراه باشد،‌ انسان را به اوج معنویت می‌رساند. اذان با آن محتوای زیبا دل را می نوازد. نماز جماعت مخصوصاً در مساجد بزرگ مانند مسجد الحرام و مسجد النّبی(ص) زیباترین جلوة عبادت و همدلی و یكرنگی و صفا و صمیمیت است. پیامبر(ص) فرمود: «نماز نور چشم من است(10)
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت ها:
1. آل عمران (3) آیه 97
2. فاطر (35) آیه 15
.3نور (24) آیه 41.
4. اسراء (17) آیة 44.
5. بحارالانوار، ج 78، ص 203.
6. غلامعلی نعیم آبادی، نماز زیباترین الگویپرستش، ص 35، به نقل از علل الشرایع، ج 2، ص 10.
7. طه (20) آیة 14.
8. رعد (13) آیة 28
9. عنكبوت (29) آیة 45.
10. بحارالانوار، ج 73، ص 141.

ستاد اقامه نماز استان خوزستان





[ شنبه 6 آذر 1395  ] [ 9:31 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]