تاك خويش از گريه هاى نيمه شب سيرآب دار

http://s9.picofile.com/file/8277851792/219.jpg

یا لطیف

تاك خويش از گريه هاى نيمه شب سيرآب دار
كز درون او شعاع آفتاب آيد برون


ذرّه اى بى مايه اى ترسم كه ناپيدا شوى
پخته تر كن خويش را تا آفتاب آيد برون


در گذر از خاك و خود را پيكر خاكى مگير
چاك اگر در سينه ريزى ، ماهتاب آيد برون


گر به روى تو حريم خويش را در بسته اند
سر به سنگ آستان زن ، لعل ناب آيد برون

اقبال

 





[ جمعه 19 آذر 1395  ] [ 6:10 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]