اين جزاي عبادت يك شب نماز توست

اين جزاي عبادت يك شب نماز توست

http://uupload.ir/files/nnl_3.jpg

 شبي دزدي به خانه شيخ احمد خضرويه رفت و بسياربگشت هيچ نيافت

شيخ آواز داد: اي جوان دلو برگير و آب از چاه بركش و طهارت كن و به نماز مشغول شو تا روز، چيزي به تو دهم تا محروم نگردي. دزد همچنان كرد.

چون روز شد خواجه صد دينار بياورد و به دزد داد و فرمود: اين جزاي عبادت يك شب نماز توست.

دزد را حالتي پديد آمد و لرزه بر اندامش افتاد و گفت: زر قبول نمي كنم، مرا به راه خدا راهنمايي كن كه دولت لازوال از درگاه لايزال حاصل كنم.

شيخ او را مريد كرد و يكي از اولياي حق شد.

(داستانها و حكايتهاي نماز، ج1،ص96؛ به نقل از هزار ويك نكته در باره نماز، حسين ديلمي، ستاد اقامه نماز، ص۲۵)





[ پنج شنبه 23 دی 1395  ] [ 6:48 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(1) ]