چرا خداوند نماز را واجب نموده است؟
چرا خداوند نماز را واجب نموده است؟
برای واجب شدن نماز علت هایی ذکر شده است که به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
1. جلوگیری از تحریف دین
امام صادق(ع) فرمودند: "اگر خداوند در فرستادن دین، تنها به فرستادن کتاب آسمانی اکتفا میکرد و عملی برای محافظت و یادآوری روزانۀ آن قرار نمیداد، حتما دین تحریف میگردید و به سرنوشتی دچار میشدند که ادیان گذشته گرفتار شدند؛ که دینشان از بین رفت و به عاقبتی دچار شدند که نبایست میشدند".......
چرا خداوند نماز را واجب نموده است؟
برای واجب شدن نماز علت هایی ذکر شده است که به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
1. جلوگیری از تحریف دین
امام صادق(ع) فرمودند: "اگر خداوند در فرستادن دین، تنها به فرستادن کتاب آسمانی اکتفا میکرد و عملی برای محافظت و یادآوری روزانۀ آن قرار نمیداد، حتما دین تحریف میگردید و به سرنوشتی دچار میشدند که ادیان گذشته گرفتار شدند؛ که دینشان از بین رفت و به عاقبتی دچار شدند که نبایست میشدند".
2. جلوگیری از فراموشی زحمت های پیامبر(ص)
امام صادق(ع) فرمودند: "یکی از علتهای واجب شدن نماز این است که خداوند می خواست مسلمانان هرگز یاد پیامبر اکرم (ص) و کوششهای او برای اسلام را فراموش نکنند". چون در اذان واقامه و تشهد نماز نام پیامبر به میان آمده است.
3. جلوگیری از فراموشی یاد خداوند
به فرموده امام صادق(ع) چون انسان موجودی فراموشکار است، برای جلوگیری از غفلت و فراموشی یاد خدا نیاز به یادآوری دارد و چه یادآوری برتر از نماز که هر روز در پنج نوبت فرد با ستایش خالق خود، به یاد بزرگی و عظمت او بیفتد.
4. اقرار به ربوبیت پروردگار
امام رضا (ع) فلسفۀ واجب شدن نماز را اقرار انسانها به ربوبیت خداوند معرفی فرمودهاند. یعنی خداوند علاوه بر اینکه خالق ما هست، تدبیر و پرورش امور ما را نیز به عهده دارد و به همین جهت در نماز فقط او را می پرستیم و فقط از او یاری می طلبیم (إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ).
5. جلوگیری از شرک
نماز نشانگر موحد بودن انسانهاست؛ زیرا اگر جز الله خدای دیگری هم بود، بایستی آن خدای دیگر نیز، نوعی پرستش برای خود معلوم مینمود؛ لذا خداوند بدین وسیله راه شرک را ریشهکن نموده است تا مبادا اشخاص به شرک روی آورند.
6.اعتراف به کوچکی خود در برابر خداوند
خداوند برای آنکه کوچکی و ناتوانی انسان و از سوی دیگر قدرت خویش را به او نشان دهد تا از ستم و طغیان و سرکشی بندگان جلوگیری نماید، نماز را بر او واجب کرد؛ در واقع نماز راهی برای اعتراف بندگان به کوچکی خود در برابر پروردگار و سبب خاشعشدن آنها در برابر اوست. امام رضا(ع) فرمودند: "خدواند نماز را واجب نمود تا بندگان با گذاشتن صورت بر خاک، در برابر خداوند، به بزرگی و عظمت خداوند اعتراف نمایند".
7. طلب آمرزش گناه
خداوند نماز را واجب نمود تا راهی باشد برای اینکه انسان از خداوند بخواهد که گناهان گذشتۀ او را ببخشد و بدین وسیله روح خود را از کثافات گذشته پاک کند.
8. افزایش معرفت دین
به سبب انجام نماز که ستون دین است، پایههای اعتقادی انسانها تقویت میگردد.
9. طلب برکت در زندگی دنیوی
خداوند نماز را وسیله ای برای طلب برکت در زندگی مسلمانان قرار داده است که به وسیله آن روزی انسان وسعت یابد.
10. بازدارندگی از گناه و فساد
خداوند نماز را واجب نموده تا انسان به سبب آن به نوعی مصونیت عملی در برابر گناه، دست یابد.
11. دوری از تکبر
شیطان به سبب تکبر حاضر نشد به روح خداوند که در کالبد آدم دمیده شده بود، سجده کند و درگاه خداوند رانده شد. او از سجده و تواضع برای خداوند متنفر است درحالی که انسان در نماز به بهترین شکل در برابر خداوند تواضع و خضوع میکند و به همین سبب تکبر از او دور میشود. به فرموده امیر مؤمنان (ع) و حضرت فاطمۀ زهرا (س) خداوند نماز را برای دوری از تکبر واجب نمود.
12. پاسخ به نیاز انسان برای پرستش
ما انسان ها نیازهایی مثل غذا و محبت و... داریم و خداوند حکیم پاسخ این نیازها را در جهان قرار داده است. عبادت هم نیاز فطري ماست و تمامي انسان ها از ابتدای خلقت تا کنون به شکلي پرستش داشته اند. خداوند با واجب کردن نماز به اصلي ترين نياز روحي انسان که عبوديت و پرستش است پاسخ داده است.
- (شیخ صدوق، علل الشرایع، ج2، ص317).
- (شیخ صدوق، علل الشرایع، ج2، ص317).
. علل الشرایع ، ج2، ص317.
. علل الشرایع ، ج2، ص317.
. علل الشرایع ، ج2، ص317.
باید دانست که برخی مشرکان خورشید و ستارگان و بت ها و... را ربّ و تدبیر کننده عالم می دانند و آنها را واسطه خداوند و مردم معرفی می کنند و آنها را عبادت می کنند. آنها اعتقاد دارند خدواند بعد از خلقت عالم تدبیر امور را به
«قالَ أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ» (ابراهيم) گفت: آيا آن چه را خود می تراشيد می پرستيد؟ (صافات :95)
«وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى» و كسانى كه به جاى خداوند معبودهايى را برگزيدند (و در توجيه كار خود گفتند:) ما آنها را نمی پرستيم مگر براى آن كه ما را هر چه بيشتر به خدا نزديك كنند.(زمر : 3)
. علل الشرایع ، ج2، ص317.
. علل الشرایع ، ج2، ص317.
. علل الشرایع ، ج2، ص317.
. علل الشرایع ، ج2، ص317.
. علل الشرایع ، ج2، ص317.
. علل الشرایع ، ج2، ص317. همچنین در قرآن آمده است: « إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» « نماز انسان را از زشتيها و منكرات باز مي دارد.» (عنكبوت: 45)
. عن فاطمه الزهراءC: " فَفَرَضَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْرِ " (من لا يحضره الفقيه، ج3، ص568).
همچنین امام على(ع) می فرمايد:« مِنْ تَعْفِيرِ عِتَاقِ الْوُجُوهِ بِالتُّرَابِ تَوَاضُعاً» ؛« خداى سبحان نماز را مقرر داشت تا پيشانى از روى تواضع به خاك ماليده شود». (نهج البلاغة (للصبحي صالح) ؛ خطبه 192 ؛ ص294.)
. انسان ها از ابتدای خلقت یا خدا را پرستیده اند یا نفس امّاره را و یا شیطان را و یا جماداتی مثل خورشید و ...
إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقيم (آلعمران : 51)
أَ رَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواه (الفرقان : 43)
قالُوا سُبْحانَكَ أَنْتَ وَلِيُّنا مِنْ دُونِهِمْ بَلْ كانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُون (سبأ : 41)
إِنَّما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً وَ تَخْلُقُونَ إِفْكاً (العنكبوت : 17) و...
. البته این عبودیت و پرستش در مسير خدايي شدن و تحقق مقام خليفه اللهي او است.
«عن الربّ العليّ أنّه يقول: عبدي أطعني أجعلك مثلي، أنا حيّ لا اموت اجعلك حيّا لا تموت، أنا غنيّ لا أفتقر أجعلك غنيّا لا تفتقر، أنا مهما أشاء يكون أجعلك مهما تشاء يكون» «بنده ام، به من اطاعت كن تا تو را مانند خود سازم. همان طورى كه من زنده هستم و نمىميرم تو هم هميشه زنده باشى. همان طورى كه من غنى هستم فقير نمی شوم تو هم هميشه غنى باشى. همان طورى كه من هر چه را اراده كنم می شود تو را هم همين طور سازم.» (الجواهر السنية في الأحاديث القدسية (كليات حديث قدسى) ؛ ص710)