چرا در تشهد نماز باید صلوات بفرستیم؟
چرا در تشهد نماز باید صلوات بفرستیم؟
قبل از پاسخ باید به سه نکته توجه داشت:
خداوند متعال از صلوات پیوستۀ خود و فرشتگانش بر پیامبر اکرم (ص) خبر داده و همگان را به این موضوع و به تسلیم در پیشگاه ایشان فرمان داده است و روشن است که آنچه برای خدواند مهم است بایستی برای ما نیز مهم باشد.
صلوات بر پیامبر و آل او موجب صلوات مضاعف خداوند بر فرستندۀ صلوات است. پس ما با صلوات در نماز، تحیت و درود خداوند بر خودمان را به دست میآوریم.
اسحاق بن فروخ گويد: حضرت صادق (ع) فرمودند: "اى اسحاق هر كه ده بار بر محمد و آل محمد (ص) صلوات بفرستد، خداوند و فرشتگان صد بار بر او صلوات میفرستند و هر كه صد بار بر محمد و آل محمد صلوات فرستد خداوند و فرشتگانش هزار بار بر او صلوات فرستند، آيا گفتار خداوند را نشنيدهاى که فرمود: «اوست كسي كه بر شما درود ميفرستد و نيز ملائكۀ او تا شما را از ظلمتها به سوي نور در آورد و خدا به مؤمنان مهربان است.»
به فرمودۀ پیامبر اعظم (ص) نماز میزان (ترازو) است و با صلوات در نماز، میزان عمل خود را سنگین میکنیم. از امام باقر یا امام صادق (ع) روایت شده که فرمودند: "در ميزان (و ترازوى اعمال در قيامت) چيزى سنگينتر از صلوات بر محمد و آل محمد (ص) نيست و [پیش میآید] که اعمال مردى را در ميزان بگذارند و سبك باشد؛ ولی ثواب صلوات او را که بیاورند و آن را در ميزان بگذارند بهسبب آن سنگين شود و (بر كفۀ ديگر) بچربد".
با این مقدمه می توان دو حکمت برای این کار پیدا کرد:
خداوند دستور میدهد تا مؤمنان بر پیامبر صلوات بفرستند و چه جایی برای این صلوات بهتر از نماز که مورد توجه خاص خداوند است.
وجود صلوات در نماز باعث میشود تا مسلمانان هیچگاه رسول خدا و تلاشهای او و اهلبیت او برای اسلام را از یاد نبرند و از او با صلوات از آنها قدردانی کنند.
. "إِنَّ اللَّهَ و مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ و سَلِّمُوا تَسْليماً"؛ همانا خدا و فرشتگانش بر پیامبر رحمت میفرستند، ای کسانی که ایمان آوردهاید! برای او طلب رحمت نمایید و چنان که شایسته است بر او سلام کنید. (احزاب: 56)
. هُوَ الَّذي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ كانَ بِالْمُؤْمِنينَ رَحيماً (احزاب: 43)
. (اصول كافى، ج 4، ص 251).
. (كافي (ط - دار الحديث) ؛ ج6 ؛ ص15)
. (اصول كافى ، ج 4، ص 252).