نخستين نمازگزاران

http://uupload.ir/files/epay_1.jpg

نخستين نمازگزاران

صفيف كندي مي‌گويد:

براي خريدن لباس و عطر به مكّه سفر كردم. در مكه، نزد عبّاس بن عبدالمطلّب رفتم كه فروشندة پارچه‌هاي حجازي و عطرهاي خوشبو بود. با او سخن مي‌گفتم كه خورشيد به ميانة آسمان رسيد. در آن حال، مرد ميان‌سالي را ديدم كه در برابر كعبه ايستاد و ذكر مي‌گفت. چندي نگذشت كه مردي جوان پشت سر او ايستاد. پس از او بانويي از راه رسيد و او نيز پشت آن مرد ايستاد. سپس همگي دست‌هاي خود را بالا بردند و پايين آوردند. پس از چندي، به ركوع رفتند و سپس سجده كردند.

به عباس بن مطلب گفتم: اين سه تن كيستند و اينجا چه مي‌كنند؟

گفت: آن مرد كه جلو ايستاده است، برادرزادة من، محمد بن عبدالله است. آن نوجوان، علي است و بانويي كه با همراه آن دو است، خديجه، همسر محمد است. آنان هر روز كه خورشيد به ميانة آسمان مي‌رسد، به مسجدالحرام مي‌آيند و نماز مي‌گزارند.

پرسيدم: جز اين سه نفر، آيا كساني ديگر هم نماز مي‌گزارند؟

گفت: سوگند به خدا، در روي زمين جز اين سه تن، خداي خويش را اين‌گونه عبادت نمي‌كنند.

. رضا بابايي ؛ نماز در حكايت‌ها و داستان‌ها ؛ ص 29

. تاريخ طبري، ج 2، ص 56.







[ دوشنبه 8 آبان 1396  ] [ 5:17 PM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]