آيا بدون نماز، مي توان به مراتب بالاي عرفاني رسيد؟
آيا بدون نماز، مي توان به مراتب بالاي عرفاني رسيد؟
(كساني مدعي مراتب بالاي عرفاني هستند؛ ولي نماز نمي خوانند ! سوال من اين است كه آيا كسي مي تواند بدون نماز به مراتب بالاي عرفاني رسيد؟)چنين افرادي نه تنها به هيچ مرتبه اي از عرفان نرسيده اند؛ بلكه به درجات حيواني سقوط كرده اند؛ زيرا عبادت رمز كمال انسانيت است و هر چه يقين و عرفان انسان بيش تر باشد، عبادت او از اوج بيش تري برخوردار خواهد بود؛ همان گونه كه اين امر در عبادت ها و نمازهاي حضرت علي ( عليه السّلام ) پيشواي عارفان جلوه گر بوده است تا جايي كه در محراب نماز به شهادت رسيد.
اين ها گمراهاني اند كه گمان مي كنند معرفتي پيدا كرده اند؛ در حالي كه هم خود و هم ديگران را فريب داده و گمراه مي كنند. آنان نزديكي و فناي في الله را جهت توجيه بي توجّهي خود نسبت به عبادات هم چون نماز، روزه و... مطرح مي كنند و مي گويند:
اين عبادات قشري است و ما به باطن و لب آن نائل گشته ايم!! اين سخن پوچ و بي معنا است؛ زيرا هر يك از مراتب وجود انسان اعم از جسم و روح حظي از عبادت دارد و عابد حقيقي با تمام وجود، نيايشگر حق و حافظ ظاهر و باطن شريعت است.
شيخ صدوق در«باب حادي عشر» اين گرايش ها را شرك به خدا مي داند.
عرفان و شناخت واقعي، بنده را لحظه به لحظه مطيع تر مي كند؛ به طوري كه از عبادت و نيايش هاي خود لذت وافري مي برد. چنين عاشق عابدي، گاهي يك شب را به ركوع و شبي را به سجود و... مي گذراند و هرگز خسته و ملول نمي شود و نمي تواند غذاي معنوي و روحي عبادت و عشق به الله را ترك كند.
در روايتي امده است: بدانيد! نماز غذايي روحي و آسماني است كه خداوند براي زمينيان قرار داده است و آن را براي شايستگان رحمت خويش گوارا كرده است؛ خوراكي روحي و رواني كه در هر شبانه روز پنج نوبت از آن تغذيه مي كنند و ريشه مي يابند.[1]
پي نوشت :
[1]- مجتبي كلباسي، انتشارات ستاد اقامه نماز، 1388، نهم، ص 119
كتاب پرسش ها و پاسخ هاي نماز، سيد حسن موسوي (مركز تخصصي نماز)
اين ها گمراهاني اند كه گمان مي كنند معرفتي پيدا كرده اند؛ در حالي كه هم خود و هم ديگران را فريب داده و گمراه مي كنند. آنان نزديكي و فناي في الله را جهت توجيه بي توجّهي خود نسبت به عبادات هم چون نماز، روزه و... مطرح مي كنند و مي گويند:
اين عبادات قشري است و ما به باطن و لب آن نائل گشته ايم!! اين سخن پوچ و بي معنا است؛ زيرا هر يك از مراتب وجود انسان اعم از جسم و روح حظي از عبادت دارد و عابد حقيقي با تمام وجود، نيايشگر حق و حافظ ظاهر و باطن شريعت است.
شيخ صدوق در«باب حادي عشر» اين گرايش ها را شرك به خدا مي داند.
عرفان و شناخت واقعي، بنده را لحظه به لحظه مطيع تر مي كند؛ به طوري كه از عبادت و نيايش هاي خود لذت وافري مي برد. چنين عاشق عابدي، گاهي يك شب را به ركوع و شبي را به سجود و... مي گذراند و هرگز خسته و ملول نمي شود و نمي تواند غذاي معنوي و روحي عبادت و عشق به الله را ترك كند.
در روايتي امده است: بدانيد! نماز غذايي روحي و آسماني است كه خداوند براي زمينيان قرار داده است و آن را براي شايستگان رحمت خويش گوارا كرده است؛ خوراكي روحي و رواني كه در هر شبانه روز پنج نوبت از آن تغذيه مي كنند و ريشه مي يابند.[1]
پي نوشت :
[1]- مجتبي كلباسي، انتشارات ستاد اقامه نماز، 1388، نهم، ص 119
كتاب پرسش ها و پاسخ هاي نماز، سيد حسن موسوي (مركز تخصصي نماز)
[ پنج شنبه 14 دی 1396 ] [ 10:20 AM ] [
فروزان ]