آیا درآوردن تیر را از پای امیر مؤمنان در نماز و متوجه نشدن ایشان سند تاریخی دارد؟

http://uupload.ir/files/eiyl_2.jpg

🌷﷽؛
💫 آیا درآوردن تیر را از پای امیر مؤمنان در نماز و متوجه نشدن ایشان سند تاریخی دارد؛ اگر صحت دارد با زکات دادن در رکوع چگونه قابل جمع است؟ 💫

1. اولین نکته‌ای که باید به ‌یاد داشت این است که درآوردن تیر از پای آن حضرت در حال نماز و متوجه نشدن ایشان مطلبی تاریخی است و اولین ‌بار فخر رازی از اهل سنت و ملا احمد نراقی از شیعیان آن را نقل کرده است (1) و واقعیت‌ آن یقینی نیست؛ در حالی‌که بر اساس آیۀ قرآن، اینکه حضرت علی در حالت رکوع، انگشتر خود را به آن سائل داده، یقینی است. (2) پس اگر قرار باشد یکی از این دو را بپذیریم، قطعاً سخن قرآن را می‌پذیریم.

2. نکتۀ دوم اینکه به‏ نظر می‌رسد انگیزۀ فخر رازی این بوده که فضیلت بزرگِ بخشیدن انگشتر در نماز را که در قرآن کریم در شأن حضرت علی آمده است، زیر سؤال ببرد و بگوید علی در حال نماز غرق توجه به خداست؛ پس این آیه در شأن او نیست؛ بلکه دربارۀ فرد دیگری نازل شده است. (3)

3. نکتۀ سوم اینکه از روایات به ‏دست می‏آید پیامبر (ص) و اهل‏بیت (علیهم السلام) در نماز همیشه حالات یکسانی نداشته ‏اند؛ برای نمونه پیامبر اکرم در نماز جماعت متوجه گریه کودک می‏شود و با سرعت نماز را تمام می‏کند. (4) گفتنی است معنى غرق شدن در توجه به خدا اين نيست كه انسان بى اختيار احساس خود را از دست بدهد بلكه با اراده خويش توجه خود را از آنچه در راه خدا و براى خدا نيست بر مى‏ گرداند. (5)

4. نکتۀ چهارم، اگر هم ماجرای بیرون کشیدن تیر، حقیقت داشته باشد این کار (بخشیدن انگشتر در نماز) از قبیل عبادت در عبادت بوده؛ یعنی (به تعبیر قرآن) زکات در نماز؛ و حضور قلب ایشان در نماز از بین نرفته است. مانند جریان دو شتری است که برای پیغمبر اکرم آوردند و حضرت بنا گذاشتند یکی از آنها را به کسی که دو رکعت نماز با حضور قلب بخواند،‌ بدهند. هیچ کدام از اصحاب نتوانستند جز حضرت علی .

درحالی‌که ایشان حین نماز به ذهنشان آمد هر کدام را که چاق ‏تر است، در راه خدا انفاق کند. این فکر در حال نماز، با حضور قلب ایشان منافاتی نداشت؛ زیرا این خود عبادتی دیگر بود در ضمن عبادت نماز. (6)

5. و نکتۀ آخر، بر اساس روایات، آن سائلی که از حضرت علی درخواست کمک کرد، یکی از فرشتگان الهی بود و سائلان دیگری که از سایر امامان درخواست کمک می‌کنند، نیز از فرشتگان هستند (7) تا دلیلی برای امامت آنان باشد.

📚 (1) ملا احمد نراقی، معراج السعادة، ص 823.
(2) منابعى كه اين حديث در آن ذكر شده، عبارت است از: تفسير طبرى، ج 7 ص 165
تفسير فخر رازى، ج 3، ص 8 431
تفسير درالمنثور، ج 2، ص 9 393
كنزالعمال، ج 6، ص 391. و...

(3) فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج 12، ص 386.
(4) اصول کافی، ج‏6، ص48).
(5) تفسير نمونه‏‏، ج‏4، ص 428
(6) اصول کافی، ج‏2، ص11







[ یک شنبه 15 بهمن 1396  ] [ 6:33 AM ] [ فروزان ]
[ نظرات(0) ]