پیکر مطهر قاری برجسته جانباخته در فاجعه منا؛ «محسن حاجی حسنی کارگر» در صحن جمهوری حرم مطهر علی بن موسی الرضا(ع) آرام گرفت.
ده سال پس از مرگ هارون، در سال 203 هـ.. ق، حضرت امام رضا (علیهالسلام)، توسط مأمون خلیفه عباسی به شهادت رسید و در خراسان در وسعتی میان دو کوه در بوستانی از بوستانهای بهشت آرمید، تا حدیث شریف: (بَیْن جَبَلی طوٍس َقبْضَهٌ ُقبِضَتْ مِن الْجَنَّة) مصداق واقعی خود را بیابد. مأمون پیکر مطهر ایشان را در جوار پدرش هارون به خاک سپرد و بقعهای در آنجا بنا کرد که به بقعه هارونی مشهور شد و تا حدود سالهای 308 هجری قمری برپا بود.
این روزها حال و هوای حرم کمی فرق میکند، زائران می آیند و میروند، اما گویی تفاوت دارد این آمد و رفتها. روزهای جشن و سرور ولادت خواهر و برادر است؛ خواهر و برادری که هر دو معروفند به کریمان رئوف.
احمد اقوام شکوهی قدیمیترین نقارهزن حرم مطهر رضوی میگوید: همه چیز من در خانه امام رضا(ع) است و الان ۶۸ سال بدون تعطیلی نقاره میزنم. حتی روزهای عزا که نقارهخانه تعطیل است، انگار گمشدهای دارم.
مفتخرم که خادم حضرت رضا(ع) هستم و هیچگاه فراموش نمیکنم که بزرگترین لحظات زندگیام را در حرم ایشان سپری کردهام.
حکایت غریبی دارد خدمت کردن در بارگاه نورانی غریبترین امامها. عشق بینهایتی میخواهد این بندگی و سرسپردگی، خاطرههای زیبایی نقش میزند از روزهای خوش خدمت.
هوا گرم است. شاید گرمتر از همه روزهای سال. قدمهای خسته و لرزان پیرزن به صحن و سرای حرم رسیده و نگاهش به گنبد طلایی گره میخورد. کبوتر دلش در آسمان همیشه آبی حرم به پرواز در میآید. دوست دارد کنار پنجره فولاد برود و انگشتانش را به شبکههای آن گره بزند.
فرقی نمیکند که اهل کجا باشی. رنگ پوستت و نژادت و حتی جنسیتت هرچه که باشد، تفاوتی ندارد. فقط مهم این است که دلت به قدر ذرهای رنگ جلای عاشقی خورده باشد و نور ارادتی از جنس خورشید هشتم بر وجودت تابیده باشد. همین عشق تو را میکشاند به اینجا.