به گزارش قدس آنلاین، سیره کلامی و عملی امام رضا (ع) سراسر درس و آموزه است برای سبک زندگی آنهم سبکی که آدمی را به مقصد کمال و سعادت رهنمون می شود، از این رو، گوشه ای از آن در این نوشتار مرور می شود:
زائران بسیاری که از راههای دور و نزدیک به زیارت امام علی بن موسی الرضا (ع) آمده و می آیند، چه بسا گوشه ای از عنایات و نگاه های مهر آمیز آن امام را یا دیده اند یا از افرادی مطمئن شنیده اند.
در این باره کتاب های بسیاری نوشته شده است و موارد ثبت شده در آستان قدس رضوی فراوان است، ولی در اینجا نمونه وار ، به چند مورد کوتاه اشاره خواهیم داشت.
نامها، لقبها و کنیه های امامان هر یک گویای پیام خاصی هستند و القاب امام رضا(ع) نیز اینگونه است. البته بررسی وجه تسمیه و علت نامگذاریها در این مجال نمیگنجد، ولی این دقت در مورد لقب خاصّ حضرت، یعنی رضا(ع) ضرورت دارد زیرا برخی از مورخان این لقب را گزیده مأمون به این لقب، ملقب شده است!
1- علی
2- ابوالحسن
3- مرتضی
4- سراج الله ( چراغ خدا)
5- نور الهدی ( نور هدایت کننده)
آيا نميداني اعمال شيعيان هر صبح و شام به ما عرضه ميشود؟ اگر در اعمال آنها تقصيري مشاهده كنيم از خداوند گذشت و بخشش براي آنان طلب ميكنيم و اگر پرونده عالي باشد و اعمال نيكو در آن ثبت شده باشد توفيقات بيشتر و شكر الهي را براي آن نيكوكار تقاضا مينماييم.
حضرت رضا عليهالسلام گاهى براى دفاع از سخنان حق، از آيات قرآن دليل ميآورد و به اين وسيله حقانيّت موضع گيريهاى خود را به اثبات ميرسانيد.
شيخ صدوق مينويسد: مأمون در خراسان روزهاى دوشنبه و پنج شنبه ملاقات عمومى داشت، در يکى از اين ملاقاتها که حضرت رضا عليهالسلام نيز حضور داشت مردى صوفى را به اتهام دزدى دستگير کرده و به مجلس او آوردند. مأمون به چهره وي نظرى انداخته و با ديدن آثار عبادت در پيشاني اش، با عصبانيت فرياد زد: چه کار زشتى انجام داده اي، با اين سيماى به ظاهر معنوى که داري! آيا تو دزدى کرده اي؟!
با مرورى اجمالى به زندگانى پربرکت امام رضا عليهالسلام روشن ميشود که قرآن، در سيره و سخن آن گرامى جايگاه ويژهاى داشته و امام عليهالسلام ، زندگى روزمرّه خود را با آيههاى وحى آنچنان عجين کرده بود که نور قرآن، در تمام ابعاد زندگيش پرتو افشانى ميکرد. ابراهيم بن عباس يکى از همراهان حضرت رضا عليهالسلام در اين زمينه ميگويد:
دعاى آن حضرت در قنوت
پروردگارا!
بیامرز و ببخشاى ،
و از آنچه مى دانى درگذر،
همانا تو برتر، والاتر وگرامی ترى .
* * *