سازمان ناسا قصد دارد با سرمایه گذاری 50 میلیون دلاری توسعه خدمات تجاری حمل و نقل مسافران به فضا و تولید تاكسی های فضایی را آغاز كند.
به گزارش خبرگزاری مهر ، سازمان ناسا روز دوشنبه اعلام كرد قصد
دارد از 50 میلیون دلار از بودجه فدرال به عنوان محركی برای آغاز شكل گیری خدمات تجاری سفر به فضا و حمل و نقل فضایی استفاده كند.
متقاضیان تولید كشتی های فضایی 45 روز زمان خواهند داشت تا طرحهای خود را كه به صورت رقابتی انتخاب خواهند شد، ارائه كنند. ایالات متحده آمریكا قصد دارد سال آینده و پس از اتمام هفت ماموریت فضایی به منظور تكمیل ساخت ایستگاه بین المللی فضایی شاتلهای خود را بازنشسته كند. پس از آن آمریكا برای انتقال تجهیزات و فضانوردان خود به فضا نیازمند فضاپیماهای روسی خواهد شد.
ادامه مطلب
1 – صبحها زودتر از خواب بلند شوید. لطفاَ غرغر نکنید، باور کنید که نویسندهها بیش از هر چیز، این شگرد را توصیه میکنند. مثلاَ پاول ارتمان نویسندة سوییسی کتاب پرفروش سقوط 79، اضطراب 89 به نویسندگان توصیه میکند که:« سعی کنید
ادامه مطلب
در حالي كه درباريان در پايين نشسته، با پادشاه به طور محرمانه صحبت مي كردند.
شاه در اثناي سخن گفت:
ادامه مطلب
شاید هومیوپاتی برای شمار بسیاری از مردم نام آشنایی نباشد، اما امروزه این روش درمان به سبب نتایج موفقی که داشته، طرفداران فراوانی را در سراسر دنیا دنباله رو خود کرده است. 
هومیوپاتی در واقع توانسته است با تکیه بردرمان بیمار توسط قوای حیاتی و درمانی خود بیمار با کمترین عوارض، بیماری را درمان کند.

در این روش درمانی خاص پزشک هومیوپات با تحریک دقیق سیستم ایمنی و حیاتی بیمار، توسط دارو های خاص هومیوپاتی، بیماران را درمان می کند. بر اساس اصول اولیه هومیوپاتی هر ماده ای ( یا عاملی) که بتواند در بدن سالم ایجاد یک سری علائم بیماری کند، می تواند در صورت تجویز به فردی بیمار با همان علائم بیماری وی را درمان کند. البته به این شرط که علائم موجود در بیمار و علائمی که آن ماده دارویی ایجاد می کند تا حد ممکن مشابه باشند. به عبارت دیگر در این طب از داروهایی برای درمان استفاده می شود با تحریک مناسب سیستم ایمنی و حیاتی بیمار و در نتیجه
هوشیار کردن سیستم دفاعی بدن، بیماری را درمان کند.
هومیوپاتی از جمله رشته های پزشکی مکمل (طب کل نگر) است که درمان بیماری ها را با ویژگی های خاص نسبت به طب متعارف دنبال می کند. این شاخه از طب کل نگر با تکیه بر موضوعات روان شناختی، فلسفی، ریاضی و پزشکی بر مبنای بهره گیری از جوهر مواد پایه ریزی شده و بر دو اصل (درمان با عامل مشابه) و (حداقل مقدار دارو) استوار است. بدین ترتیب که تجویز دارو صرفا براساس مشابه بودن خواص دارو با ذات بیماری صورت گرفته و فقط یک نوع دارو و آنهم به مقدار جزئی
و رقیق شده برای هر بیمار در نظر گرفته شود.
این شیوه درمان اعتقاد دارد به دنبال بیماری، سلامت و آسایش دستخوش تغییر شده و لازم است به جای به کارگیری داروهایی بر ضد بیماری که تنها در فروکش کردن مقطعی و علامتی بیماری موثر است، از داروهایی که خواص مشابهی با فرایند بیماری دارد بهره گرفته و از خاصیت مشترک بیماری و دارو در جهت هومئوستاز (تعادل بدن) استفاده شود. اگرچه بهره گیری از خواص مواد از زمان بقراط در علم پزشکی مطرح بوده است، ولی رویکرد جدید بر هومیوپاتی از اواخر قرن هجدهم میلادی با ابتکار «ساموئل هانمان» پزشک و داروسازی که به دنبال پرداختن به هومیوپاتی دست از طبابت متعارف برداشت، شکل تازه ای یافت و با نظریه «مشابه مشابه را درمان می کند» عرصه ای دیگر را در درمان بیماری ها پیش روی بیماران قرار داد. 
تاریخچه هومیوپاتی
هومیوپاتی توسط دکتر ساموئل هانمان پزشک آلمانی (1843-1755) کشف و سیستم درمانی مبتنی بر آن به جهانیان ارائه شد. در طی 200 سال اخیر هومیوپاتی با اقبال هر چه بیشتر بیماران و توجه پزشکان به این طب روند صعودی خود را طی کرده به خصوص در 20 سال اخیر که مورد توجه فراوانی قرار گرفته است.
داروهایی هومیوپاتی
دارو های هومیوپاتی عموما منشا طبیعی دارند که بیش از 70درصد از گیاهان 20درصد از عناصر و کانی ها مواد طبیعی (فلزات نمک ها اسیدها...)
و باقی از منابع حیوانی (سموم مار زنبور...) تهیه می شوند، اما نکته قابل توجه در مورد دارو های هومیوپاتی این است که این داروها از غلظت بسیار اندک ماده اولیه برخوردارند. به عبارت دیگر بسیار رقیق شده اند، اما از سوی دیگر توسط روش های خاص داروسازی هومیوپاتی از خواص دارویی فوق العاده ای برخوردار هستند. به طوری که دارو های هومیوپاتی عموما در اندازه ای بسیار کوچک و مقادیر و دفعات بسیار کم تجویز می شوند، اما اثرات درمانی فوق العاده زیادی را دارا می باشند. آخرین تحقیقات صورت گرفته مبین این امر است که خواص بنیادی مواد توسط روش های داروسازی هومیوپاتی به مولکول های آب منتقل می شود و تغییر آرایش مولکول های آب همچون نسخه برداری از ماده اولیه عمل می کند. به عبارت ساده تر خواص ماده اولیه که دارو از آن تهیه می شود همچون تصویری روی مولکول های آب نقش می بندد.
دارو های هومیوپاتی از نظر ظاهری اکثرا به صورت دانه های ریز از جنس قند هستند که باید در تعداد محدود در فواصل زمانی مشخص ( چند روز تا یک ماه) مصرف شوند و هیچ طعم و بوی
نامطلوبی ندارند.
چگونگی درمان در روش هومیوپاتی
در هومیوپاتی اعتقاد بر این است که ساختار بدن( جسمی و روانی) دارای قدرت ترمیم بیماری است و آنچه باعث عدم بهبودی و مزمن
شدن بیماری می شوند؛ اشکال در ساز و کار سیستم حیاتی (ایمنی ) بدن است که در صورت حل این مسئله به راحتی می توان بربیماری غلبه کرد. دارو های هومیوپاتی از آنجایی که خود قدرت تحریک نقاط مختلف سیستم حیاتی بدن را دارند، قادرند فیزیولوژی بدن را به نحو مطلوبی در جهت رسیدن به سلامت تحریک و تقویت کنند. یک تفاوت عمده هومیوپاتی با پزشکی کلاسیک ( رایج) در این است که در هومیوپاتی سعی در بازگرداندن تعادل به بدن است در صورتی که در پزشکی رایج درمان عموما از طریق از بین بردن عامل بیماری زا است. ( که متاسفانه این عوامل بیماری زا را در اکثریت موارد نمی توانیم از بین ببریم یا حتی شناسایی کنیم (به جز باکتری ها) مثلا اگر عوامل بیماری زا از جنس استرس های زندگی باشند چه کاری می توان برای آنها کرد؟ از سوی دیگر حتی قادر به نابودی ویروس ها نیز نیستند.
یک مثال؛ داروی هومیوپاتی تهیه شده از پیاز از دارو های مهم درمان آلرژی فصلی و سرماخوردگی است چرا که پیاز می تواند ایجاد آبریزش بینی و چشم کند ( موقع پوست کندن) با این شباهت خصوصیت که بین پیاز و سرماخوردگی وجود دارد می توان از داروی هومیوپاتی پیاز برای درمان استفاده کرد. مثال دیگر داروی هومیوپاتی قهوه است که در هومیوپاتی برای درمان بی خوابی استفاده می شود ! ( در نظر بگیرید که قهوه خود ایجاد بی خوابی می کند) تمامی دارو های هومیوپاتی ابتدا روی افراد داوطلب امتحان شده و تمامی خواص آنها روی انسان سالم ثبت شده است و سپس با داشتن اطلاعات مربوط به هر دارو پزشک هومیوپات در مواجهه با هر بیمار دارویی را تجویز می کند که بیشترین پوشش علائم را داشته باشد و شبیه ترین علائم را بتواند ایجاد کند.
البته در هومیوپاتی تنها بر اساس یک علامت نمی توان دارو داد، حتما باید تمام علائم جسمی و روحی بیمار با خواص دارو پوشش داده شوند. در عمل بیماری که نزد پزشک هومیوپات می آید نه تنها از بابت درد اصلی به دقت مورد سوال قرار می گیرد، بلکه تمامی ناراحتی های به ظاهر بی ربط جسمی و روحی اش مورد توجه قرار می گیرند و تجویز دارو بر اساس مجموعه ناراحتی های بیمار صورت می گیرد و از سوی دیگر تمام ناراحتی های بیمار بایستی برطرف شود.
هومیوپاتی یک طب کل نگر است به این معنا که یک بیماری کل بدن را درگیر می کند و هیچ بیماری موضعی (آنگونه که در پزشکی کلاسیک در نظر گرفته می شود) وجود ندارد. ولی ممکن است ناراحتی ها در یک قسمت خود را بیشتر نشان دهند علائم مختلف در یک بیمار هریک تکه ای از پازل بیماری اصلی است که در هومیوپاتی به دقت بررسی شده و با کنار هم گذاشتن این جزئیات پراکنده و به ظاهر مختلف به یک تشخیص ریشه ای می رسیم (مثلا سردرد و نفخ شکم بی خوابی عرق کردن بیش از اندازه و افسردگی در یک بیمار همگی تنها به عنوان علامت یک بیماری که تمام این خصوصیات را شامل می شود محسوب می شود و تنها با یک داروی هومیوپاتی تمامی آنها بر طرف می شود).
تاکید هومیوپاتی بر مصرف حداقل دارو و نیل به درمانی بدون عوارض در بهترین شکل ممکن است و انسان سالم کسی است که نه تنها از درد جسمی رنج نبرد، بلکه فارغ از هرگونه آزار روانی و روحی بی هیچ مانعی از زندگی لذت برد و هدف درمان در هومیوپاتی رساندن هر بیمار به این نقطه ایده آل است. 
هومیوپاتی چه بیماری هایی را درمان می کند؟
هومیوپاتی یک طب کامل است و تقریبا برای بیشتر بیماری های رایج راه حل درمانی دارد از جمله بیماری های جسمی همچون سردرد، کمردردها، درد های مزمن، مشکلات گوارشی، تنفسی، روماتیسمی، بیماری های با منشا هورمونی و پوستی تا بیماری های روان همچون افسردگی ها، اضطراب ها، ترس ها و حتی رفتارها و عادات ناپسند. اما باید توجه کرد که در هومیوپاتی، هر بیماری برای درمان شدن باید به دقت تشخیص داده شود، امری که همیشه رخ نمی دهد. پزشکان هومیوپات مجرب در برخورد با بیماری های مختلف موفقیتی بیش از 60درصد موارد دارند که بسته به علم و تجربه هومیوپات و نوع و شدت بیماری و اینکه در چه مرحله ای از بیماری مراجعه کرده اند متفاوت خواهد بود.
در کل بیشتر بیماران می توانند به درمانی کامل برسند، بدون آنکه نیاز باشد تا آخر عمر از دارو های شیمیایی، برای کاهش آلام خود استفاده کنند. طب هومیوپاتی برای تمام سنین قابل توصیه است، به طوری که از نوزادان تا افراد کهنسال می توانند از درمان هومیوپاتی استفاده کنند.
پزشک هومیوپات کیست ؟
پزشکان هومیوپات افرادی هستند که بعد از پایان دوره عمومی پزشکی؛ دوره هومیوپاتی (حداقل دو ساله) را طی کرده اند و علاوه بر تبحر کافی بر پزشکی رایج، از علم و تجربه کافی در زمینه طب هومیوپاتی برخوردارند. متاسفانه بعضی از افراد بدون داشتن تحصیلات لازم و طی دوره های آموزشی کافی مبادرت به درمان می کنند که نتایج ضعیف درمانی نیز در پی خواهد داشت.
هومیوپاتی، در حال حاضر دومین طب از نظر وسعت بیماران تحت پوشش در جهان است و میلیون ها نفر در سراسر جهان برای درمان نزد هومیوپات ها مراجعه می کنند. در انگلستان بیش از 50 درصد پزشکان بیماران خود را در صورت لزوم نزد پزشکان هومیوپات ارجاع می دهند در فرانسه بیشترین فروش داروها برای سرماخوردگی و آلرژی مربوط به دارو های هومیوپاتی است. در هندوستان بیش از صدهزار پزشک هومیوپات فعالیت می کنند هومیوپاتی در بیش از 40 کشور جهان شناخته شده است و روز به روز بر طرفداران این علم افزوده می شود. بیشتر کشور های اروپایی به خصوص انگلستان، آلمان، فرانسه، کشور های آمریکایی همچون کانادا، ایالات متحده، آرژانتین و حتی کشور های آفریقایی همچون غنا آفریقای جنوبی همگی شاهد گسترش هومیوپاتی هستند.
سازمان بهداشت جهان، با حمایت از هومیوپاتی از کشور های عضو در جهت ارتقا هر چه بیشتر جایگاه این طب کمک می کند.در ایران نیز هومیوپاتی تقریبا از 12 سال قبل به همت استادانی چون دکتر ناصری و دکتر میرزازاده و تشکیل کلاس های درس در دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد تهران آغاز شد و اکنون دوره کامل آموزش هومیوپاتی در محل دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران برگزار می شود در حال حاضر انجمن هومیوپاتی ایران با بیش از 100 عضو رسمی، فعالیت خود را از 2 سال قبل آغاز کرده است. هومیوپاتی از نظر وزارت بهداشت و درمان ایران به رسمیت شناخته شده است و پزشکان هومیوپات با رعایت ضوابط می توانند درمان بیماران را انجام دهند.
هومیوپاتی و اهمیت خوردن و خوابیدن
غذاها و هومیوپاتی
از دیدگاه هومیوپاتی غذاها نقش مهمی در تشخیص بیماری ها دارند. به طوری که فصلی از کتاب های هومیوپاتی به غذاها اختصاص دارند. هر انسانی از نظر علاقه یا تنفر به غذاهای مختلف متفاوت است، همین طور ممکن است هر فردی با غذاهای خاصی ناسازگاری داشته باشد. مثلا شاید شما علاقه بسیار زیاد به شیرینی داشته از غذاهای شور بیزار باشید یا با خوردن پیاز یا خیار دچار نفخ یا دل درد شوید و... . مثال های این موارد بسیار است و در واقع این علائق یا ناسازگاری ها جزئی از شخصیت جسمی و روانی هر فرد را تشکیل می دهند و شناسایی آنها در بیماران می تواند علامت راهنمای خوبی در تشخیص بیماری ها (تشخیص هومیوپاتی) باشد. با دقت در این خصوصیات غذایی و تغییرات آن به راحتی می توان به این نتیجه رسید که این علائق یا بیزاری ها ثابت نبوده و با شرایط مختلف جسمی یا روانی قابل تغییر هستند، اما در اکثر موارد علائم بیماری ها آنقدر زیاد است که توجه را از این نکته دور می کند یا عدم داشتن معنی این تغییرات در پزشکی کلاسیک باعث بی تفاوتی افراد نسبت به خصوصیات خود می شود، در صورتی که دارای اهمیت بسیار هستند.
نمونه جالب آن ویار حاملگی و حساسیت های غذایی (تهوع و... ) در این دوره که در حقیقت بازتاب شرایط مادر و جنین است تا آنجا که در هومیوپاتی می توان با دقت در این خصوصیات غذایی در مورد سلامت و بیماری های احتمالی جنین در آینده پیشگویی و البته پیشگیری کرد. علاقه یا تنفر از هر غذا یا نوشیدنی در حقیقت جزئی از شخصیت فکری، روحی و جسمی هر انسان است و همانگونه که جسم، روحیه و عواطف هر فرد می تواند دچار بیماری و تغییرات ناشی از بیماری شود به همان میزان هم علائق و تنفرهای غذایی و بیش از آن، سازگاری ها و ناسازگاری های غذایی در هر فرد بیانگر تغییرات در سلامت افراد است و با مطالعه و دقت در آن و به دست آوردن معیارهای مشخص می توان در جهت درمان بیماری(بخوانید تنظیم روحی و جسمی انسان) از آن کمک گرفت و به طریق مطلوب آنها را تغییر داد.
ناسازگاری و ناراحت شدن در اثر غذاهای نفاخ، سبزیجات، خیار و غذای چرب کاملا قابل درمان است (البته از طریق هومیوپاتی). عادت های غذایی نابهنجار همچون خوردن مهر، خاک، گچ، برنج خام و... علائم شرایط درونی فرد هستند و با درمان کل نگر کاملا قابل حل شدن. از این به بعد به ذائقه خود بیشتر توجه کنید. به یاد داشته باشید که هیچ علاقه یا تنفری بی علت نیست.
خواب و هومیوپاتی
خواب ها و رویاها همواره جزو اسرار بدن انسان بوده اند و با وجود پیشرفت های زیاد علم پزشکی هنوز اکثر حقایق آن کشف نشده است. به همین دلیل بسیاری از پزشکان به رویاها و کابوس ها اهمیتی برای درمان نمی دهند، اما واقعیت آن است که رویا ها می توانند آینه احساسات، خواسته ها و شخصیت انسان باشند. در درمان هومیوپاتی از آنجا که برای درمان بیمار تمام جنبه های روحی و جسمی بیمار درنظر گرفته می شود بنابراین خواب ها نیز جایگاه ویژه ای پیدا می کنند. هر رویا در حقیقت تخلیه یک احساس یا خواسته است که در دنیای واقع اجازه ظهور ندارد و فرد در خواب می تواند آن خواسته را به شکل یک سمبل مشاهده کند و البته از این خواب لذت ببرد و از طرف دیگر کابوس، بیانگر حالت و شرایط زندگی فرد است که آن هم به صورت سمبلیک در خواب مشاهده می شود.
پس شکی نیست که ردیابی دقیق این خواب ها می تواند در بازکردن کلید بیماری فرد تعیین کننده باشد. البته در بررسی خواب ها در هومیوپاتی، خواب هایی اهمیت دارند که با شکلی تقریبا ثابت مکررا دیده شوند و خواب هایی که یکبار یا در دفعات بسیار کم مشاهده شده اند اکثرا بیانگر شرایط خاص زمانی هستند و نمی توان آنها را در تفسیر بیماری و شخصیت بیمار دخالت داد. در هومیوپاتی برای استفاده از خواب ها صرفا براساس تفسیر رویا ها دارو داده نمی شود، بلکه مهمتر از آن دقیقا براساس آزمون دارویی که قبلا بر روی داوطلبان انجام شده است دارو انتخاب می شود، یعنی اینکه داروی هومیوپاتی در هنگام آزمون دارویی، در فرد داوطلب ایجاد رویا یا کابوس خاصی کرده است و اینک در مواجهه با بیماری که آن خواب را دیده (با مضمون مشابه و نه دقیقا با جزئیات یکسان) می توان برای درمان بیمار آن دارو را در نظر گرفت.
البته در اکثر موارد بیمار با خوابش مشکلی ندارد و رویا تنها به عنوان یک علامت تشخیصی استفاده می شود و اگر جزو مشکلات وی باشد، مثلا کابوس های وحشتناک، با درمان هومیوپاتی کاملا برطرف خواهد شد. نحوه خوابیدن (به پشت، بغل و... ) نیز اهمیت در تشخیص شخصیتی هومیوپاتی دارد. مشکلات خواب همچون بی خوابی، خواب آلودگی، نامنظم بودن خواب و ... نیز علاوه بر اینکه از طریق هومیوپاتی قابل درمان است، بلکه در کنار علائم دیگر بیمار، در تشخیص نهایی کمک کننده هستند به طوری که در کتب مرجع (repertory ) فصول مجزا و مشخصی را به خود اختصاص داده اند. این بررسی هومیوپاتی از خواب و رویا با تعبیر خواب رایج متفاوت است و قابل مقایسه چندان نیست. همان طور که قبلا گفته شد رویا هایی در هومیوپاتی ارزش تشخیصی دارند که با موضوع کمابیش یکسان تکرار شوند مثلا حیوانات، سقوط، دعوا و جدل، آب، پرواز، تعقیب و گریز، مار، سگ، سفر، بیماری و ...
هومیوپاتی و چاقی
مطابق آخرین آمار منتشر شده 45درصد از ژاپنی ها و حدود 20 درصد از آمریکایی ها به چاقی مبتلا هستند، اروپایی ها نیز به رغم درصدی کمتر از ابتلا، به سرعت در حال تجربه افراد چاق بیشتر هستند. این امر باعث نگرانی های بسیار در مورد بهداشت جهانی شده است. علل بسیاری برای این پدیده معرفی شده اند که استفاده از غذاهای پرکالری و کاهش تحرک روزانه به طور عمده مطرح است، اما از دیدگاه هومیوپاتی ریشه های عمیق تری نیز وجود دارند که بدون توجه و حل آنها نمی توان درمانی قطعی را انتظار داشت.
چاقی از دیدگاه هومیوپاتی تنها یک علامت و نتیجه بیماری های جسمی و روحی فرد است. به جرات می توان گفت که مشکلات روحی، عاطفی و استرس های زندگی نقش بسیار مهمی در ایجاد چاقی دارند. من در برخورد با بیماران چاق در اکثر موارد رد پای این مسائل را به وضوح مشاهده می کنم. بروز تمایل سیری ناپذیر به خوردن (که حتی بدون لذت از خوردن است) بعد از ابتلا به اضطراب، افسردگی، عصبانیت های مکرر و... آشکار می شود. معمول ترین روش؛ گرفتن رژیم های سخت غذایی است. این روش به رغم اثر مثبت اولیه، علاوه بر سخت بودن (ریاضت دائم) بعد از گذشت زمان حفظ رژیم، با عود مجدد چاقی(گاه با شدتی بیشتر از قبل ) توام می شود و این در صورتی است که فرد چاق در اثر رژیم های غیر اصولی، دچار کمبود ویتامین ها و مواد غذایی ضروری نشده باشد. افزایش فعالیت به صورت ورزش نیز با محدودیت هایی روبه روست، چرا که در بسیاری از افراد چاق قدرت تحرک و ورزش به علت وزن بالا و همین طور بیماری های همراه (درد مفاصل پاها، ناراحتی قلبی، نفس تنگی و... ) به شدت کاهش می یابد به طوری که به تنهایی نمی تواند در بیماران چاق معجزه ای به وجود آورد. استفاده از داروهای مسهل، داروهای تیروئید و... که جدیدا تحت عنوان داروهای گیاهی نیز عرضه می شوند با توجه به ایجاد اختلال بیمارگونه در بدن دارای عوارض بسیار است و استفاده مستمر از آنها خود، بیماری زاست و اثر درمانی پایا نیز ندارند. درمان واقعی چاقی باید یک درمان کل نگر باشد. 
بدینگونه که علاوه بر تغییرات لازم در عادات غذایی و فعالیت های روزانه (تا حد امکان) باید بیمار از هر جهت درمان شود به این معنا که مسائل روحی و روانی و همینطور مشکلات جسمی (منجر به چاقی) درمان شوند تا بدن نظم از دست رفته را بازیابد. در بیماری که به دنبال عارضه اضطراب و یا افسردگی ناچار است مرتب غذا بخورد، گرفتن رژیم غذایی بسیار محدود کننده (در صورت توانایی انجام آن ) به علت برطرف نشدن اضطراب، به سرعت وزن به حالت اولیه برمی گردد. از طرف دیگر از آنجایی که تمایل بسیار به خوردن در چنین افرادی در واقع یک مکانیسم جبرانی برای رفع اضطراب یا افسردگی است (ناخن جویدن، تکان دادن پاها و... همگی مکانیسم های جبرانی است) با محروم شدن بیمار از این جبران، اختلالات شدیدتری در سیستم حیاتی بروز می کند و بیماری روحی و عاطفی شدت می گیرد. در نظر بگیرید بیمار چاقی را که به علت درد مفاصل، خستگی و تنبلی فعالیت لازم را ندارد و مدام یک جا استراحت می کند یا بیماری را که پرخوابی دارد این خواب زیاد باعث چاقی او شده است و یا بیمارانی که در اثر یبوست مزمن، کم کاری تیروئید و... به چاقی مبتلا شده اند. حال آیا درمان چاقی آنها با روش های رایج بدون حل کردن ریشه و علل آن صحیح است؟
هومیوپاتی اعتقاد دارد که در برخورد با چاقی نیز همچون بیماری های دیگر باید کل سیستم جسمی و روحی بیمار درمان شود و با تجویز داروی هومیوپاتی مناسب بیمار می تواند به وزن طبیعی خود بازگردد، گرچه معمولا این کاهش وزن کندتر از روش های دیگر رخ می دهد، اما در عمل بسیار پایدارتر بوده و با حل ریشه های چاقی بیمار به یک سلامت کامل و واقعی می رسد.

1 - فرد خوددار:
اگر شخصی دستهایش را پشت کمر قفل کند، نشان میدهد که خود را به شدت کنترل کرده است. در این حالت او سعی دارد خشم یا احساس ناامیدی را از خود دور کند.
ادامه مطلب

اگر شخصی دستهایش را پشت کمر قفل کند، نشان میدهد که خود را به شدت کنترل کرده است.در این حالت او سعی دارد خشم یا احساس ناامیدی را از خود دور کند.
حالت تدافعی:
اگر انگشتان دستها به بازو گره خورده باشد نشان دهنده حالت تدافعی در برابر حملهای غیر منتظره و ناگهانی یا بیمیلی برای تغییر چهره شخص است.اگر انگشتها مشت شده باشند، حالت بی میلی شدیدتر است.
متفکر:
گره کردن دستها به دستههای صندلی نشان میدهد که شخص سعی دارد احساس خود را مهار کند. اما قفل کردن قوزک پاها به یکدیگر حالت تدافعی است. این حالت

دقت:
وقتی شخص انگشت سبابه را روی صورت و بقیه دستش را به صورت گره کرده در پایین صورتش قرار میدهد یعنی که با دقت است.این حالت نشان میدهد که شخص بادقت زیاد به صحبتهای شما گوش میدهد و یک یک کلمات شما را میسنجد و در چهره او حالتی انتقادی به چشم میخورد.
بدگمان:
انگشتهای گره شده زیر چانه و نگاه خیره نشان دهنده حالت تردید و دودلی است. او به صحبتهای شما و صحت گفتههایتان تردید میکند. در این حالت ممکن است آرنج روی میز قرار گرفته باشد.
بیگناه:
دستهایی که روی سینه قرار گرفته باشد، بهترین نمونه برای نشان دادن و حالت بیگناهی و درستکاری است. این حالت اثر باقیمانده از شکل سوگند خوردن است که دست را روی قلب قرار میدهند.
مطمئن:
این حالت دستها در مردها نشان میدهد که به آنچه که میگویند اعتقاد و اعتماد کامل دارند و در خانمها کمتر دیده میشود. خانمها هنگامی که دست خود را به کمر میزنند نشان میدهند که به آنچه میگویند اطمینان دارند.
مرموز:
دستهای به هم مشت شده زیر چانه نشان میدهد که شخص نظریاتش را پنهان میکند و به شما اجازه میدهد به صحبت خود ادامه دهید، تنها هنگامی که حرفهایتان پایان یافت به شما و نظریات شما حمله خواهد کرد.
ظاهر ساز:
او آرام به نظر میرسد اما این آرامش پیش از توفان است.این حالتی است که بیشتر رؤسا به خود میگیرند تا خود را به گونهای به زیردستان نزدیک کنند و در عین حال جاذبه آنها نیز کم نشود.
آماده و موفق:
قرار دادن پاها روی هر چیز (روی صندلی، میز، سکو و... نشانه حالت مالکیت است... در یک میز گرد تنها رئیس اجازه دارد چنین حالتی داشته باشد و آرامش خود را نشان دهد.)
اعتماد به نفس:
تکیه زدن به صندلی در حالتی که دستها پشت سر قفل شده نشان دهنده اعتماد به نفس قوی است. اگر شخصی در این حالت صحبت میکند به گفتههای خود اعتماد دارد و اگر به صحبتهای شما گوش میدهد به خود زحمت ندهید، او خود همه ماجرا را میداند.
آرزوی شما چیست ؟ شاید رویایی است که آن را فراموش کرده اید و یا درشرف زوال و نابودی است . اگر آرزوی شما عملی می شد ، وضع امروزی شماچگونه بود؟
اکنون چند لحظه وقت صرف کنید و در رویا و آرزوی خود فرو بروید و ببینید خواسته واقعی شما در زندگی چیست ؟
کارهایی که گاه به گاه انجام می دهیم، ملاک نیستند، بلکه اعمال دائمی ما هستند که نقش تعیین کننده دارند. پدر همه اعمال ما کدام است ؟ چه عملی در نهایت ، تعیین کننده شخصیت و راه زندگانی ماست ؟ پاسخ این پرسش در کلمه تصمیم نهفته است . در لحظات تصمیمگیری است که سرنوشت

ادامه مطلب

تاریخچه شکل گیری این روش چیست؟
برخى بیمارىهاى جسمى، با فکر و فعالیت و حالت آن رابطهاى جدا نشدنى دارند. امروزه فهرست این گونه بیمارىها که معمولاً به علت اختلالات عصبى-روانى و ترس و نگرانى یا افسردگى یا نارضایتى شدید ذهنى پدید مىآیند و آنها را بیمارىهاى روانتنى مىگویند. مجموعهاى عظیم از شواهد تجربى و حقیقى موجودند که مىگویند بسیارى از انواع سرطان سرچشمه ذهنى دارند.
ادامه مطلب
هیپنوتیزم دقیقاً چیست؟ هر چند تعاریف گوناگونی برای آن وجود دارد امّا انجمن روانشناسی آمریکا هیپنوتیزم را به عنوان «یک تعامل مشترک که در آن، شرکتکنندگان به تلقینات هیپنوتیزم کننده پاسخ میدهند» تعریف کرده است. با وجودی که هیپنوتیزم بیشتر به خاطر کارهای عامهپسند، مثلاً درخواست انجام کارهای مضحک یا غیرمعمول از افراد، معروف و شناخته شده امّا ثابت شده است که این روش دارای فواید درمانی و بهداشتی، به ویژه در کاهش درد و اضطراب میباشد. همچنین به نظر میرسد که هیپنوتیزم بتواند نشانههای بیماری زوال عقل (dementia) را تخفیف دهد. |
ادامه مطلب
سرزمين ما ايران با خورشيد تابان دشت هاي وسيع و سرسبز جنگل هاي انبوه ، كويرهاي خيال انگيز كوه هاي رفيع و سربه فلك كشيده ، رودهاي خروشان و غارهاي شگفت انگيز داراي طبيعت زيبايي است و طبيعت رمز و رازهاي فراوان دارد كه انسان را به طرف آفريننده اي يكتا رهنمون مي سازد و او را به پرستش در مقابل پروردگار وا مي دارد
ادامه مطلب
در شهر باستاني " انديشه " دو دانشمند زندگي مي كردند. اين دو سخت از هم بدشان مي آمد و هميشه عقايد و نظرات يكديگر را مسخره مي كردند . اولي كافر بود و دومي مومن.
يك روز اين دو دانشمند برحسب اتفاق در ميدان بزرگ شهر به هم برخوردند و در حضور طرفدارانشان با هم به بحث و مجادله در اينكه خدا هست يا نيست ، پرداختند و بعد از چند ساعت جدال و مباحثه از هم جدا شده و به راه خود رفتند.
شب همانروز مرد كافر به معبد رفت و در برابر محراب زانو زد و به درگاه خدا از گناهان گذشته خود استغفار كرد و مومن شد.
و از آن طرف در همان ساعت مرد مومن كتا بهاي مقدسش را برداشت و در وسط ميدان بزرگ شهر آتش زد و كافر شد.
تو دو تن هستي: يكي بيدار در ظلمت و ديگري خفته در نور.
ريشه گلي است بي اعتنا به شهرت و آوازه.
خدا انديشيد و انديشه اولش فرشته اي بود . وخدا سخن گفت و نخستين كلمه اش انساني بود
عقل حكم مي كند كه آدم چلاق عصايش را بر سر دشمنش خرد نكند.
مردي كه از خطاهاي كوچك زن نمي گذرد هرگز از فضائل بزرگ او بهره مند نمي شود
اگر يك وجب از تعصب نسبت به نژاد،ميهن و خودت فاصله بگيري ،خداگونه مي شوي.
فكر انسان قوانين سا خته دست بشر را رعايت مي كند ،اما روحش نه.
يك بار به زندگي گفتم : دوست دارم صداي مرگ را به گوش بشنوم،زندگي كمي صدايش را بلندتر كرد و گفت:هم اينك تو صداي مرگ را مي شنوي.
ديشب فلاسفه را ديدم كه سر هاي خويش در سبد نهاده در ميدان هاي شهر مي گشتند و با صداي بلند فرياد مي زدند:حكمت داريم حكمت!حكمت فروشي! فلاسفه بيچاره!سرهايشان را مي فروشند تا دلهايشان را سير كنند!
لاك پشتها،راهها را بهتر از خرگوشها مي شناسند.
ديروز گمانم اين بود كه ذره اي هستم لرزان و سر گردان كه بي هيچ نظمي در دايره هستي در نوسان است
جز به اندازه شناختي كه ازديگران داري نمي تواني درباره آنها قضاوت كني ،و تو چه شناخت حقيري داري !
و امروز به يقين در يافته ام كه من دايره اي هستم با تمام متعلقاتش با ذراتي منظم در من مي گردد
هرگز در پاسخ ،عاجزانه در نمانده ام مگر در برابر كسي كه از من پرسيد تو كيستي؟
آن هنگام كه روحم عا شق جسمم شد و ازدواج اين دو سر گرفت من بار ديگر به دنيا آمدم
براي كسي كه از پنجره هاي كهكشان مي نگرد فضاي ميان آفتاب و خا ك چندان فضاي گسترده اي نيست
مرواريد معبدي است كه با رنج و درد،گرد دانه اي شن بنا شده است.پس كدام شوق نهائي پيكر هاي ما را بنا كرد و ما در كنار دانه هاي چه چيز بنا شديم؟
چگونه به عدالت هستي ايمان نداشته باشم حال آنكه مي دانم روياي آنان كه بر بالش پر مي خوابند زيباتر از روياي آن كسان نيست كه شبا هنگام به خشتي نا هموار سر وا مي نهد؟
بارالها مرا شير كن پيش از آنكه خرگوش را طعمه من كني.
هفت بار روح خويش را تحقير و تمسخرگرفتم
بار اول-آن هنگام كه ديدم براي بلند شدن تظاهر به افتادگي مي كند.
بار دوم-هنگامي كه ديدم پيش لنگها،لنگ لنگان راه مي رود.
بار سوم-آن هنگام كه بين سهل و دشوار مخير شد و سهل را برگزيد.
بار چهارم-آن هنگام كه گناهي مرتكب شد و براي تسليت و تسكين خويش گفت:ديگران نيز مرتكب گناه مي شوند.
بار پنجم-آنچه را كه برايش آمده بود حمل بر ناتواني خويش كرد اما صبربر آن پيشامد را به توانائي خويش نسبت داد.
بار ششم-آن هنگام كه چهره اي زشت را تحقير كرد،حال آنكه آن چهره زشت به تحقيق نقابهاي خودش بود.
وهفتمين بار-وقتي كه زبان به ترنم مدح و ثنا گماشت و آن را فضيلتي انگاشت
گرگ مهمان نواز به بره اي مسكين گفت:آيا مايليد براي ديدوبازديد به خانه ما تشريف بياوريد؟
و بره جواب داد :واقعا" قبول اين دعوت افتخار بزرگي بود اگر خانه شما در معده شما قرار نداشت.
خداوندا !من دشمني ندارم ،ولي اگر امر بر اين دائر است كه ناگزير دشمني داشته باشم ،بارالها نيروي دشمنم را برابرنيروي من قرار ده تا اينكه پيروزي تنها از آن حق باشد
چه كور است آنكه از جيبش به تو مي بخشد تا از قلبت باز ستاند
وقتي پشت به آفتاب مي كني چيزي جز سايه خودت نمي بيني .
با مرداب از دريا گفتم ،پنداشت خيال پردازي گزافه گويم . با دريا از مرداب سخن گفتم گمان برد تهمت زني بد زبان هستم .
سكوت حسود پر سر و صداست.
مسافري دريا نوردم و هر بامداد در قلمرو روح خويش به كشف قاره اي جديد نائل مي شوم.
به من مي گويند: اگر خودت را بشناسي همه انسانها را شناخته اي .ومن مي گويم:فقط روزي مي توانم خودم را بشناسم كه همه انسانها را شناخته باشم.
جز آنها كه دلي مالامال از رمز و راز دارند،كسي از رمزو راز دل ما در نمي آورد.
خاطره شادمانيهاي ديروزما ،تلخترين غمي است كه امروز داريم.
ايمان واحه اي سبز و خرم در صحراي دل است كه قافله هاي فكر و انديشه به آن نمي رسند.
شايد كسي را كه با او خنديده اي فرامش كني ،اما هرگز كسي را كه با او گريسته اي از ياد نخواهي برد.
دانه اي بكار،زمين ترا شاخه گلي خواهد داد.آرزوهايت را در آسمان ترانه وار بخوان ،آسمان دلخواهت را به تو خواهد بخشيد.
افكاري را كه با حرف زنداني كرده اي بايد با عمل آزاد كني.
دو گروه قوانين بشري را مي شكنند:ديوانگان و نوابغ.و اين دو گروه نزديكترين مردم به قلب خدا هستند.
گزیده آثار : جبران خلیل جبران
جبرِِییل اذن گرفت که عرض بهشت را بپیما ید.
(جبرییل نیرویی دارد که با یک چشم به هم زدن از آسمان هفتم به زمین می آید)
سی هزار سال حرکت کرد خسته شد.عرض کرد خدایا تو مدد فرما.خدا کمکش فرمود.
سی هزار سال دیگر حرکت کرد خسته شد.
برای دومین بار تقاضای مدد کرد و سی هزار سال دیگر و خلاصه تا سی هزار مرتبه تقاضای تجدید قوا نمود
وهر دفعه سی هزار سال حرکت می نمود.
در این هنگام حوری از حوریان بهشتی سر از غرفه اش بیرون کرد واز جبرییل پرسید: کجا می روی؟
فرمود میخواهم به آخر بهشت برسم.
گفت : خودت را به زحمت نینداز.از وقتی که حرکت کرده ای هنوز از ملک من بیرون نرفتی!
جبرییل گفت: تو کیستی؟
پاسخ داد من حوری از حوریان یکی از مومنین در بهشت هستم.
بهشت جاویدان-ص327
((حسام بن قیس)) از اجنه خدمت رسول خدا (ص) آمد.
پیغمبر پرسید عمرت چقدر است؟
گفت : روزی که قابیل هابیل را کشت من جوان بودم
.بعد زمان نوح به دستش توبه کردم وبا او در کشتی نشستم.
هنگامی که ابراهیم را در آتش افکندند خدمتش بودم
وهمچنین خدمت موسی وعیسی(ع) نیز رسیدم
همانطور که هم اکنون خدمت شما میرسم.
بهشت جاویدان-ص124
در زمان حضرت سلیمان روزی گنجشک نری با ماده خود گفت:
چرا نمیگذاری با تو جفت شوم؟
اگر خواهم قبه ی سلیمان را با منقار خود می توانم بکنم وبه دریا افکنم.
چون باد سخن گنجشک را به گوش سلیمان رسانید تبسم نمود وهر دو را حاضر کرد.
پس به گنجشک نر فرمود: آیا این دعوی که کردی میتوانی به عمل آورد؟
گفت: ندای رسول خدا ولیکن شخص خود را نزد زنش زینت دهد
وبزرگ جلوه می دهد وعاشق را به آنچه بگوید نباید ملامت کرد.
سلیمان با ماده فرمود: چرا از او روگردانی وبا او بی اعتنایی می کنی
در حالی که دعوی محبت با تو می کند؟
گنجشک ماده گفت: ای رسول خدا او دروغ می گوید
ودوست من نیست ودعوی باطل می کند
زیرا که با من دیگری را دوست می دارد.
پس سخن آن گنجشک در دل سلیمان (ع) اثر کرد
وبسیار گریست وچهل روز از عبادت خانه خود بیرون نشد
ودعای می کرد که خداوندا دل او را از محبت غیر پاک گرداند
ومخصوص خود گرداند.
گناهان کبیره ج1 ص 53
.: RASEKHOON.NET:.