زندگاني امام علي ، استطاعت و قدرت
در دیوان اشعار علی (علیهالسلام) است که این اشعار را حضرت به معاویه نوشت:
تروم الخلد فی دار المنایا - فکم قدر ام مثلک ما تروم
تنام ولم تنم عنک المنایا - تنبه للمنیه یا نئوم
لهوت عن الفناء و انت تفنی - فما شیئی من الدنیا یدوم
یعنی: در کاخ آرزوها بهشت را جستجو میکنی و چه بسا پیشینیان قبل تو نیز چنین میخواستند تو خود میخوابی و لکن آرزوهای تو آرام نمیگیرد، ای به خواب رفته غافل بیدار شو، تو از فانی شدن غافل گشتهای و حال آنکه هیچ چیز در دنیا جاودان نخواهد ماند.
ادامه ندارد
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394
نظرات
، 0
طبرسی از ابن عباس روایت کرده که گفت: از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) پرسیدند یا علی (علیهالسلام) چگونه بنی اسرائیل موسی را اذیت و آزار کردند ولی خداوند او را تبرئه کرد، حضرت فرمود: روزی موسی (علیهالسلام) به همراه برادرش هارون به مکانی میرفتند، وقتی به کوهی رسیدند، خدای تعالی هارون را قبض روح کرد، موسی وقتی بازگشت و به بنی اسرائیل خبر داد که هارون وفات کرده، بنی اسرائیل به موسی (علیهالسلام) گفتند: هارون را بردی و به قتل رساندی اکنون آمدهای و به ما میگویی او وفات کرده، تو حسادت میکردی بر هارون، چرا که ما او را بیشتر دوست میداشتیم زیرا او از تو به ما ملایمتر و سازگارتر بود. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) چند دائی در بنی مخزوم داشت، جوانی از آن قبیله نزد امام علی (علیهالسلام) آمد و عرض کرد: دائی جان برادرم از دنیا رفت و من در مرگ او بسیار ناراحتم. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
ابن عباس میگوید: روزی از علی بن ابیطالب (علیهالسلام) درباره دوستان خدا که در آیه الا ان اولیاء لا خوف علیهم و لا هم یحزنون؛ بدانید که به راستی دوستان خدا نه بیمی دارند و نه اندوهگین میشوند (1170) به آن اشاره شده، سؤال شد؟ حضرت در پاسخ فرمودند: نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
حضرت امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) میفرماید: نشستن در مسجد برای من از نشستن در بهشت محبوبتر و بهتر است، زیرا با نشستن در بهشت به خواسته خودم نائل شدهام ولی با نشستن در مسجد به خواست خداوند نائل میشوم.(1166) نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
روزی علی (علیهالسلام) مردی را دید که دهان به سخنان بیهوده گشوده و از پرگوئی و بیهوده گوئی، زبان خود را در کام نمیگیرد، حضرت به او فرمود: ای شخص به راستی که تو با اعمالت؛ نامهای را بوسیله دو فرشته حافظ خود دیکته میکنی (و هر آنچه میکنی آنها را مینویسند) بسوی پروردگارت، پس سخنی بگو که برای تو فایدهای داشته باشد و دم فرو بند از سخن بیهوده و بیفایده. (1165) نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
روزی شخصی از علی (علیهالسلام) در مورد علم و دانش پرسش کرد حضرت فرمود: نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
روزی مردی خدمت حضرت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) رسید و سؤال کرد: یا علی! من از خواندن نماز شب محرومم؟ یا امیرالمؤمنین! انی حرمت الصلوة باللیل؛ حضرت فرمود: انت رحل قد قید تک ذنوبک، تو مردی هستی که گناهانت تو را گرفتار و مقید ساخته است (از این رو موفق به خواندن نماز شب نمیشوی).(1163) نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
جابربن یزید گوید: به امام باقر (علیهالسلام) عرض کردم فدایت گردم چرا علی (علیهالسلام) را امیرالمؤمنین نامیدند؟ فرمود: از علم خود آنان را تغذیه میکرد و به آنها میآموخت مگر قول خداوند را نشنیدهای و نمیر اهلنا و میآوریم غذایی برای خاندانمان سوره مبارکه یوسف آیه 65. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
علی (علیهالسلام) بارها در فرازهای مختلف میفرمود: ای دنیا دیگری را فریب ده که من تو را سه طلاقه کردهام. سؤال کردند: یا علی (علیهالسلام) در تعجب هستیم همه مردان دلاور و رزم آوران میادین جنگ از شمشیر تو میترسند ولی چطور است که تو این چنین از دنیا میترسی؟ نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
مولای عارفان امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) در باب حمد مطالبی بسیار عالی دارد که از باب نمونه جملاتی از آن را از کتاب مستدرک سفینة البحار ج 3، ص 73 نقل میکنیم: نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
اصبغ بن نباته میگوید: کنار خانه علی (علیهالسلام) رکوع میکردم و به پیشگاه حضرت حق به دعا و مناجات برخاسته بودم در این وقت حضرت امیر علی (علیهالسلام) از در خانه خود بیرون آمد و فرمود: اصبغ عرضه داشتم، بله، فرمود: در چه کاری بودی؟ گفتم: در رکوع و دعا. فرمود: علاقه داری دعایی که از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم شنید به تو بیاموزم؟ پاسخ دادم: آری. فرمود: بگو. نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
خطبهای است بدون نقطه که حضرت امیر (علیهالسلام) پیرامون مسائلی چون حمد الهی و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بت پرستی - اطاعت حق - ازدواج پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، اخلاقیات و... صحبت فرمودهاند: (البته این خطبه طولانی است که مختصری از آن آمده است). نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
روایتی است از امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در اصول کافی و نهج البلاغه نقل شده که روایت بلندی است و به خطبه همام معروف است. این خطبه عجیبی است و ما قسمت اول این خطبه را از جلد 2 اصول کافی ص 226 نقل میکنیم از امام صادق (علیهالسلام): نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 نظرات
، 0
امام جعفر صادق (علیهالسلام) از حضرت علی (علیهالسلام) نقل میکند که: ان حضرت در توصیف از آفرینش و نسب محمد صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: خداوند تعالی نور مقدس حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم را خلق فرمود، پیش از آنکه آسمانها و زمین و عرش و کرسی و لوح و قلم و بهشت و دوزخ را بیافریند و قبل از اینکه احدی از انبیا را اراده آفرینش کند به چهار صد و بیست چهار هزار سال، به آن نور دوازده حجاب خلق نمود: نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 زندگاني امام علي ، بر صدر دور گذر ، کبریا علی ست
خداوند موسی (علیهالسلام) را از آن تهمت و افترا منزه ساخت و تبرئه کرد آن گونه که امر کرد تا جسد هارون را بیرون آورده و بر محافل بنی اسرائیل گردانیدند، هارون میگفت: ای بنی اسرائیل! برادرم مرا نکشت من به مرگ خود وفات کردم، پس از آن فرشتگان او را بردند و به مکانی دفن کردند که کسی بر آن اطلاع پیدا نکرد.(1172)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، چگونگی مرگ هارون
امام علی (علیهالسلام) فرمود: آیا میخواهی او را ببینی؟ او گفت: آری؛ امام علی (علیهالسلام) فرمود: قبرش را به من نشان بده.
آنگاه امام علی (علیهالسلام) با آن شخص بیرون آمد در حالی که آن حضرت پارچه برد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را به کمر بسته بود، وقتی که به کنار قبر رسید لبهایش به هم میخورد آنگاه با پای خود به قبر او زد، او از قبر بیرون آمد در حالی که به زبان عجمی سخن میگفت:
حضرت علی (علیهالسلام) به او فرمود: مگر وقتی که تو از دنیا رفتی عرب نبودی؟ او عرض کرد: چرا ولی ما به روش فلان و فلان مردیم از این رو زبانمان تغییر کرد.(1169)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، در کاخ آرزو چه می کنی
قام اخلصو الله فی عبادته، و نظروا الی باطن الدنیا حین نظر الناس الی ظاهرها...؛ آنان مردمی هستند که خدا را از روی اخلاص پرستش میکنند و هنگامی که مردم به ظاهر دنیا مینگرند آنان به باطن و درون آن مینگرند و در همان حال که مردم فریب خوشهای زودگذر دنیا را خوردهاند، آنها آینده آن را به خوبی میدانند. از این رو آنها از آنچه که میدانند و خبر دارند، دست از آن میکشند، و آن (امیالی) را که میدانند بزودی آنان را (دل و قلب) میمیراند، میکشند.(1171)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، دوستان خدا کیانند
و در روایتی از امام صادق (علیهالسلام) است که، هر موقع برای حضرت امیرمؤمنان (علیهالسلام) کار مهمی پیش میآمد به نماز خواندن پناه میبرد، سپس این آیه را تلاوت کردند: واستعینو بالصبر و الصلاء(1167) و نیز فرمودند: هر یک از شما که با اندوهی از اندوههای دنیا مواجه شد وضو بگیرید و به مسجد برود و دو رکعت نماز بخوانید و ربع اندوه و شدائد خود را از خدا بخواهید آیا نشنیدهاید که خداوند فرمود: واستعینو بالصبر والصلاة. (1168)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، معجزه ای از امام علی
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، فرق بهشت و مسجد
علم چهار کله است الف) به قدر احتیاج خود به خداوند، او را عبادت کنی. ب)به قدر طاقت و صبر خود در سوختن آتش جهنم گناه کنی. ج) به اندازه عمرت در دنیا برای دنیا کار کنی. د) و به مقدار بقایت در آخرت توشه تهیه نمایی. (1164)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، سخن بیهوده
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، علم و دانش
و از امام صادق (علیهالسلام) روایت شده که فرمودند: شمشیر علی (علیهالسلام) را بدین جهت ذوالفقار نامیدند که در میانه قبضه آن خطی به درازا بود شبیه به مهرههای تیره کمر، همان شمشیری که جبرئیل از آسمان آورد و دستهاش از نقره بود، آن شمشیری که ندا کنندهای از آسمان فریاد بر آورد لا سیف الا ذوالفقار و لافتی الا علی(1162)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، عدم توفیق نماز شب
حضرت فرمود: شما خبر ندارید این دنیا درخت خارآور است که دست هوی و هوس و آز، آن را بر کنار جوی عمر تو کاشته، اگر از آن دوری نکنی خار آن در دامن عصمت پاکی تو میافتد و... آیا نشنیدید که در آغاز کار که هنوز خار آن نیرومند و قی نشده بود دامن عصمت حضرت آدم (علیهالسلام) را درید؟
اکنون که خار آن قوت گرفته با علی پسر ابوطالب چه میکند!(1161)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، بی اعتنایی به دنیا
الحمد لله الذی جعل الحمد علی عباده من غیر حاجة منه الی حامدیه، و طریقاً من طرق الاعتراف بلا هوتیته صمدانیته...
یعنی: خداوند را سپاس، که بندگانش را مشرف به تشریف حمد فرمود، بدون اینکه به سپاسگزاری آنان نیازمند باشد، و این کلمه جامعه را که باید از عمق قلب و حقیقت وجود برخیزد، راهی از راههای اعتراف به لاهوتیت و صمدیت و ربوبیت و فردیت خود قرار داد و آن را علت ازدیاد رحمتش بر عباد اعلام کرد و راهی روشن برای طالب فضلش فرمود، و در کنون و سر این لفظ، حقیقت این معنی را که سپاس و حمد اعتراف به منعم بودن او نسبت بر هر حمدی است جلوه داد.
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، امیرالمؤمنین یعنی چه
الحمد لله علی ماکان و الحمد لله علی کان حال؛ سپاس خدا را بر آنچه بوده و سپاس خدا را بر هر حال
سپس با دست راستش بر شانه چپم زد و فرمود: اگر در راه خدا ثابت قدم باشی و با تمام وجود رهبری پیشوای بر حق را قبول داشته باشی و در مسأله مال در راه خدا دست و دل باز باشی خداوند مهربان از تو به وجود خودت مهربانتر است.(1160)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، اگر در راه خدا ثابت قدم باشی
الحمد لله اهل الحمد و ماواه، و له اوکد الحمد و احلاه و اسرع الحمد و اسراه و اطهر الحمد و اسماه و اکرم الحمد و اولاه، الحمد لله الملک الملک المحمود و المالک الود مصور کل مولود و مال کل مطرود، ساطح المهاد و موطد الاطواد و مرسل الامطار و مسهل الاوطار، عالم الاسرار و مدرکها و مدمر الا ملاک و مهلکها و مکور الدهور و مکررها و مورد الامور و مصدرها، عم سماحه و کمل رکامه و همل، و طاوع السوال و الامل، و اوسع الرمل و ارمل، احمده حمدا ممدودا و اوحده کما وحد الاواه، و هو الله لا اله للامم سواه و لاصادع لما عدله و سواه...
حمد و ثناء خداوندی را که اهل حمد بوده و جایگه آن مختص او میباشد و برترین و شیرینترین و سریعترین و گستردهترین و پاکترین و بالاترین و گرامیترین و سزاوارترین حمدها بر ذات او باد. سپاس خداوندی را که پادشاهی است مورد ستایش و مالکی است بسیار مهربان و با محبت، هر مولودی را صورت میبخشد و هر طرد شدهای را ملجا و پناهگاه است، گستراننده دشتها و صحراها و برپا کننده کوهها و بلندیها است، فرو فرستنده بارانها و آسان کننده مشکلات و نیازها است، عالم و دانا به همه اسرار و درهم کوبنده و نابود کننده همه پادشاهان است، روزگاران را به سرانجام رسانده و آنان را مجدداً به عرصه وجود میآورد و مرجع و مصدر همه امور اوست، جود و عطایش همه چیز را رد برگرفته و ابر بخشش او، با کمال ریزش، همگان را فرا گرفته است، خواستهها و امیدهای بندگان را برآورده نمود و به ریگزاران افزونی و توسعه بخشیده است.
حمد و ستایش میکنم او را، حمد و ستایشی بیانتها، و یگانهاش میشمارم همانگونه که بنده دعا کننده گریان، او را یگانه میشمارد و اوست خداوندی که امتها را خدایی جز او نیست، و کسی نیست که آنچه را که او بر پا و تنظیم کرده درهم فرو ریزد...(1159)
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، حمد حق تعالی
مردی که او را همام صدا میکردند و عابد و زاهد کوشایی بود وقتی که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) مشغول خطبه بود از جایش بلند شد و گفت: ای امیرمؤمنان! مؤمن را آنطور برای ما تعریف کن که انگار او را در برابر خودمان میبینیم.
امام (علیهالسلام) در پاسخ به او تأمل و درنگ فرمود: زیرا مصلحت را در تأخیر جواب میدید، پس از آن امام بطور اجمال فرمود: ای همام، تو خود از خدا بترس و نیکوکار باش که ان الله مع الذین اتقوا والذین هم محسنون(1157) یعنی: خدا با پرهیزکاران و نیکوکرداران است. همام به این پاسخ اکتفا نکرد تا اینکه حضرت را سوگند داد: امام خطبهای مفصل از اوصاف مؤمن فرمود: چون امام اوصاف مؤمن را میشمارد همام بیهوش شد و در آن بیهوشی از دنیا رفت. علی (علیهالسلام) فرمود باشید سوگند به خدا که از چنین پیش آمدی بر او میترسیدم و پس از آن فرمود: اندرزهای درست به اهلش چنین تأثیر میکند یکی از حاضرین (ابن کواکه از خوارج بود) گفت: یا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) تو چه حال داری؟ و چرا این اندرزها در تو تأثیر ندارد، یا چون چنین گمان میداشتی چرا باعث مرگ او شدی؟) امام (علیهالسلام) فرمود: وای بر تو هر اجلی را وقتی است که از آن نمیگذرد دیر یا زود نمیشود و سببی است که از آن تجاوز نمیکند پس از اینگونه گفتار که شیطان بر زبانت راند بازیست.(1158)
متن خطبه همام المؤمن من هو الکیس الفطن...
مؤمن زیرک و تیز هوش است که بشاش است و اگر غصهای هم داشته باشد آنرا آشکار نمیکند دلش از هر چیز دیگر و خودش از همه چیز در نظرش خوارتر، از هر کس که از بین رفتنی باشد دوری میکند و نسبت به حسنات و نیکها طمعکار و آزمند است کینه توز نیست چشم تنگ نمیباشد، جر و بحث بیهوده نمیکند، کارش سبب و نفرین کردن نیست، پیوسته عیب نمیگیرد، غیبت نمیکند، از اینکه بالاتر از دیگران باشد خوشش نمیآید، ریا و سمعه را دوست نمیدارد، در مسائل بیتفاوت نیست، همتش عالی است، سکوتش فراوان با وقار است، با مروت است (نیک دیگران در حق او) یادش میماند، پایمرد و قدر دان است، اگر غمی هم داشته باشد از روی تفکر و تعقل است و بیمورد نیست، از فقرش خشنود است خوش بر خورد و قابل انعطاف است، استبداد در کارش نیست، پایبند به عهد و پیمان است، و اذیتش کم، دروغ نمیگوید و پرده دری نمیکند...
ادامه ندارد
زندگاني امام علي ، ایراد خطبه ای بدون نقطه
1- حجاب قدرت. 2- حجاب عظمت. 3- حجاب منت. 4- حجاب رحمت. 5- حجاب سعادت. 6- حجاب کرامت. 7- حجاب منزلت. 8- حجاب هدایت. 9- حجاب نبوت. 10- حجاب رفعت. 11- حجاب شفاعت.
پس آن نور مقدس را در حجاب قدرت 12 هزار سال جاری داد و او میگفت: سبحان ربی الاعلی.
و در حجاب عظمت یازده هزار سال و او میگفت: سبحان عالم السر
و در حجاب منت ده هزار سال و میگفت: سبحان من هو قائم لایلهو
و در حجاب رحمت نه هزار سال و میگفت: سبحان الرفیع الاعلی
و در حجاب سعادت هشت هزار سال و میگفت: سبحان من هو دائم لایسهو
و در حجاب کرامت هفت هزار سال و میگفت: سبحان من هو غنی لایفتقر
و در حجاب منزلت شش هزار سال و میگفت: سبحان العلیم الکریم
و در حجاب هدایت پنج هزار سال و میگفت: سبحان ذی العرش العظیم
و در حجاب نبوت چهار هزار سال و میگفت: سبحان رب العزه عما یصفون
و در حجاب رفعت سه هزار سال و میگفت: سبحان ذی الملک و الملکوت
و در حجاب هیبت دو هزار سال و میگفت: سبحان الله وبحمده
و در حجاب شفاعت دو هزار سال و میگفت: سبحان ربی العظیم و بحمده
پس نام مقدس آن حضرت را بر لوح ظاهر گردانید و ان نام مبارک چهار هزار سال بر لوح میدرخشید پس اسم اطهر آن حضرت را بر عرش ظاهر گردانید و هفت هزار سال در آنجا نور میبخشید همچنین در احوال رفعت و جلال میگردید تا آنکه حق تعالی آن نور را در صلب آدم جای داد و از آدم در شیث و از شیث در انوش و از انوش در قینان و از قینان در مهلائیل... تا در ابراهیم خلیل الله و ابراهیم در اسماعیل... در عبدمناف و از عبدمناف در هاشم و از هاشم سید قریش در عبدالمطلب و از عبدالمطلب در عبدالله جای داد و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به دنیا آمد.(1155) فاطمه بنت اسد مادر امیرالمؤمنین خندان و شادان وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بدنیا آمد نزد ابوطالب پدر حضرت علی (علیهالسلام) آمد و او را به آنچه واقع شده بود خبر داد. پس ابوطالب به وی گفت: مگر از این امر در شگفتی؟ تو هم باردار میشوی و وصی و وزیر او را میزایی.(1156)
ادامه ندارد
سلامـ .... ... ..
موضوعات وبلاگ
آمار وبلاگ
جستوجگر وبلاگ
(( طراح قالب آوازک ، وبلاگدهي راسخون ، نويسنده newsvaolds ))