زندگاني امام علي ، مناعت طبع

حضرت امیر علی (علیه‏السلام) فرمود: ‏العلوم اربعه، علم ینفع و علم یشفع و علم یرفع و علم یضع. یعنی علوم بر چهار بخش است:
1- علمی است که برای داننده او نفع و سود دارد.
2- دانشی که دانای به او سبب شفاعت و محل توجه الهی گردد.
3- علمی که آموزش آن سبب شود که به مقام شامخ و منزلت رفیع و رتبه بلند برسد و آن عبارتست از دانا شدن بدین مقدس اسلام و اعتقادات و احکام آن.
4- علم یضع و آن شناسایی به علم نجوم است.(1137)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، گزینش کلامی

حضرت امیرمؤمنان علی (علیه‏السلام) در عصر خود قبل از آن که سخنی از قم در حجاز و کوفه به میان آید حدود 330 سال قبل از آغاز تأسیس مسجد جمکران از آن خبر داده است آنگونه که نقل شده حضرت روزی به حذیفة بن یمان، یکی از اصحاب نیک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ای پسر یمانی! در اول ظهور؛ قائم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم از شهری که آن را قم گویند؛ خروج می‏کند(1134) و مردم را به سوی حق دعوت می‏نماید همه مردم از شرق و غرب به آن روی می‏آورند و اسلام تازه می‏شود...
ای پسر یمانی، این سرزمین، مقدس است و از همه آلودگیها پاک می‏باشد... آنگاه حضرت در ادامه حدیث می‏فرماید:
روایت وی(1135) را بر فراز کوه سفید، نزدیک مسجد... که آن را جمکران نامند نصب کنند او از زیر مناره آن مسجد برون آید...
این پیش گویی غیبی نیز در جای خود بسیار عجیب است چرا که حضرت تأکید دارند که قم یکی از پایگاههای مرکزی حضرت مهدی (علیه‏السلام) هنگام قیام جهانی آن حضرت خواهد بود.(1136)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، شقوق علوم

در محضر امیرالمؤمنین علی (علیه‏السلام) کسی جمله استغفرالله را بر زبان آورد آن حضرت فرمود:
‏تکلتک امک اتدری ما الاستغفار؟ ان الاستغفار درجة العلیین هو اسم وقع علی ستة علی معان؛ اولها: الندم علی ما مضی...‏
مادر به سوگت نشیند آیا می‏دانی که معنی استغفار چیست؟ استغفار مرتبه بلند پایگان است این کلمه شش معنی دارد:
اول: آنکه آدمی از کار و کرده خود پشیمان شده باشد، دوم: آنکه مصمم شود که دیگر به کردار بد گذشته خود باز نگردد، سوم: آنکه حقوقی که از مردم بر ذمه دارد ادا کند و پاک و صافی به ملاقات حق تعالی رود و عهده‏اش، از بار حقوق دیگران فارغ و آسوده باشد چهارم: آنکه واجباتی که عمل نکرده و تباه و ضایع ساخته است به نحو شایسته به انجام رساند، پنجم: آنکه فربهی تن خود را که به نامشروع حاصل گردیده به آتش اندوه آب کند تا آنگاه که پوستی و استخوانی بیش، از او به جای نماند و تا آن که گوشت تازه از راه حلال و مشروع بر آن بروید، ششم: آنکه به جبران حلاوت و لذتی که از ارتکاب معاصی احساس کرده تلخی و مرارت طاعت را در ذائقه جان خود بچکاند، در چنین وضعی آدمی شایسته آمرزش می‏گردد و به جاست که کلمه استغفار به زبان آورد.(1133)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، استغفار و طلب آمرزش

روزی مردی از حضرت امیرالمؤمنین (علیه‏السلام) دعوت کرد که به خانه او تشریف فرما شود. امام فرمود: قد اجیتک علی ان تضمن لی ثلاث... ان لا تدخل علی شیئاً من خارج و لا تدخر عنی شیئاً فی البیت و لا تجحف بالعیال.‏
یعنی: دعوت ترا می‏پذیرم در صورتی که سه موضوع زیرا را تعهد و رعایت کنی: یکی آنکه چیزی از خارج خانه برای پذیرایی من فراهم نیاوری. دیگر آنکه به ما حضر اکتفا کنی و و خود را به تکلیف نیفکنی و سوم آنکه از این رهگذر به عیال خود سختی و ستم روا نداری عرضه داشت یا امیرالمؤمنین (علیه‏السلام) رعایت هر سه موضوع را تعهد می‏کنم و حضرت آنگاه دعوتش را قبول فرمود.


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، خبر غیبی امام علی از مسجد جمکران قم

روایت شده است که شخصی به حضور امیرالمؤمنین (علیه‏السلام) از تنگی معیش خود حکایت کرد. امام فرمود: ‏لعک تکتب بقلم معهود فقال: لا. فقال لعلک تمشط بمشط مکسور فقال: لا...‏
فقر و تنگذستی تو شاید به این سبب است که با قلم گره دار می‏نویسی. عرضه داشت: خبر یا امیرالمؤمنین (علیه‏السلام).
فرمود: شاید با شانه شکسته موی خویش را می‏آرایی؟ گفت: نه.
فرمود: شاید از کسی که عمرش از تو بیشتر است جلوتر می‏روی (رعایت ادب بزرگتر نمی‏کنی و جلوتر از آنها راه می‏روی) گفت: نه.
فرمود: شاید بعد از طلوع فجر می‏خوابی؟ گفت: نه.
فرمود: شاید که در مورد پدر و مادر خود از دعای خیر دریغ می‏ورزی؟ عرضه داشت آری یا امیرالمؤمنین (علیه‏السلام).
پس آنگاه امام دستور فرمود، که برای رفع بلای تنگدستی، پدر و مادر خود را از دعا فراموش نکند و آنگاه فرمود: از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمود: ترک دعای خیر برای پدر و مادر روزی آدمی را می‏برد و او را به تنگدستی مبتلا می‏سازد(1132)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، عوامل تنگدستی و فقر

ابراهیم پسر مهدی عباسی (لعنة الله علیه) خوابی دید که برای مأمون چنین نقل کرد:
در عالم رویا دیدم که در راهی با علی (علیه‏السلام) می‏رفتیم وقتی به پلی رسیدیم خواستم بر او سبقت گیرم روی به او کردم و گفتم تو خواستی به شرافت همسرت خلافت را تصاحب کنی.(1130)
اما او به من جوابی نداد. مأمون پرسید پس چه گفت؟
ابراهیم گفت: او فقط به من سلام کرد.
مأمون گفت: چون علی (علیه‏السلام) تو را جاهل دانسته جوابت نیز همین بوده است.(1131)
لذا امام علی (علیه‏السلام) در شعری که به ایشان منسوب است می‏فرماید:
‏من لم یکن عنصره طیباً - لم یخرج الطیب من فیه‏
کل امر یشبهه فعله - و ینضح الکوز بما فیه ‏
آنکس را که طینت و سرشت پاک نیست سخن پاک از دهانش نخواهی شنید همانا کار هر کس مثالی از اوست و از کوزه همان برون تراود که در اوست‏


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، نحوه مهمانداری

روزی علی (علیه‏السلام) مردی را دید که سر در پیش افکنده، به نحوی که نشان می‏دهد که من پارسا و عابد و پرهیزکارم! حضرت به او فرمود: ای جوان، این پیچی که در گردن انداختی در دل خود اندازی، که خدای متعال در دل آدمی می‏نگرد، پس بدان که در روز قیامت ریاکاران را خطاب می‏کنند: نه شما آنید که متاع دنیا به شما ارزان‏تر فروختند؟ و نه آنید که مردمان بر در سرای شما ایستادند؟ و نه آنید که ابتدا به شما سلام کردند؟ پس اینها به مثابه جزای اعمال شما بود که به شما رسانیدیم ولی امروز دیگر به شما چیزی نخواهد رسید.(1129)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، نحوه برخورد با جاهل

زنی از شوهر قانونی خود فرزندی به دنیا آورد که او دو سر و دو بدن روی یک کمر داشت. خانواده نوزاد دچار اشکال شدند و نمی‏دانستند که آیا این نوزاد یک نفر است یا دو نفر، به محضر مبارک حضرت علی (علیه‏السلام) شرفیاب شدند تا در این باره سؤال کنند حضرت بعد از دیدن کودک فرمود: بچه را در موقع خواب آزمایش کنید باین ترتیب که وقتی هر دو در خوابند یکی از آن دو سر یا دو بدن را حرکت دهید و بیدار کنید اگر هر دو با هم در یک لحظه بیدار شدند این دو یک انسانند ولی اگر یکی بیدار شد و دیگری در خواب بود آنها دو انسانند و ارث دو نفر را می‏برند.(1128)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، ترک ریا کاری

حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه‏السلام) وقتی که وقت نماز می‏شد به خود می‏پیچید و متزلزل می‏شد، از آن حضرت سؤال شد یا علی (علیه‏السلام) چه می‏شود چرا شما در وقت نماز اینگونه‏اید؟ می‏فرمود: آمد وقت امانتی که حق تعالی عرضه داشت بر آسمانها و زمین و آنها ابا کردند از حمله آن و بر حذر شدند از آن.(1126) و حضرت سجاد (علیه‏السلام) نیز وقتی مهیای وضو می‏شد رنگ مبارکش زرد می‏شد سبب آنرا سؤال کردند فرمود: آیا نمی‏دانید در حضور کی ایستادم.(1127)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، زایمان عجیب و قضاوتی عجیب تر

حارث اعور می‏گوید: به همراه حضرت علی (علیه‏السلام) حرکت می‏کردم تا در حیره در کنار فرات به دیر نصاری برخوردیم و از آن دیر صدای ناقوس بلند بود. حضرت فرمود: ای حارث آیا می‏دانی که ناقوس چه می‏گوید؟ عرض کردم خدا و رسولش صلی الله علیه و آله و سلم و ابن عم رسولش صلی الله علیه و آله و سلم داناترند. فرمود: ناقوس مثل دنیا و خرابی آن را می‏سراید. سپس از زبان ناقوس حضرت این اشعار را خواند:(1124)
‏لا اله الا الله - حقاً حقاً صدقاً صدقاً
ان الدنیا قد غرتنا - واشتغلتنا و استهوتنا
یابن الدنیا مهلاً مهلاً - یابن الدنیا دقاً دقاً
یابن الدنیا جمعاً جمعاً - تفنی الدنیا قرناً قرناً...‏
یعنی: معبودی به حق و شایستگی پرستش، جز خدا نیست این را به حق و راستی می‏گویم.
براستی که دنیا ما را فریفت و ما را به خود سرگرم نمود و ما را سرگشته و مدهوش گرداند.
ای فرزند، دنیا آرام باش آرام، ای فرزند دنیا (در کار خود) دقیق شو دقیق.
ای فرزند دنیا (کردار نیک) گردآوردنی کن، گردآوردنی دنیا سپری می‏شود پیوسته پیوسته...
حارث گوید: عرض کردم: ای امیرمؤمنان (علیه‏السلام) آیا نصاری تفسیر صدای ناقوس را اینگونه که فرمودید می‏دانند؟ حضرت فرمود: اگر می‏دانستند مسیح (علیه‏السلام) را به عنوان اله بر نمی‏گزیدند. حارث گوید: فردای آن روز من به دیر نصاری رفتم و به راهب گفتم: به حق حضرت مسیح (علیه‏السلام) همانگونه که ناقوس را می‏نواختی به صدا در آور و او چنین کرد و من تفسیر آن را آنگونه که آموخته بودم گفتم: تا به پایان اشعار رسیدم او مرا سوگند داد که به پیامبرتان سوگندت می‏دهم که چه کسی این تفسیر را برایت گفته، گفتم همان مردی که دیروز همراه من بود. گفت: آیا بین او و پیامبرتان خویشاوندی است؟ گفتم: آری او پسر عموی اوست. گفت: سوگند می‏خورم که این را از پیامبرتان شنیده و آنگاه اسلام آورد و سپس گفت: من در تورات خوانده‏ام که پیامبر آخر زمان صلی الله علیه و آله و سلم صدای ناقوس را تفسیر می‏کند.(1125)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، نماز ، قرب ، لقای حق

مردی نزد امیرالمؤمنین علی (علیه‏السلام) آمد و به آن حضرت عرض کرد که بلال حبشی را دیدم با شخصی گفتگو می‏کند لیکن بلال، الفاظ و گفتارش ملحون و لهجه دار است ولی آن شخص عباراتش صحیح و معرب و کامل می‏باشد و به بلال می‏خندید.
امام (علیه‏السلام) فرمود: ای بنده خدا، اعراب و درستی کلام برای درستی و تهذیب اعمال است، آن شخص اگر افعالش نادرست باشد، مسلم اعراب کلامش او را سودی ندهد ولی بلال را که افعالش بدرستی آراسته است، لحن عبارات و الفاظش به او زیانی نرساند.(1123)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، میزان عمل صحیح است

ابن عباس گفت: شبی از شب‏ها علی (علیه‏السلام) به من فرمود: وقتی نماز عشاءی خود را خواندی پیش من بیا تا به تو فایده‏ای دهم. ابن عباس می‏گوید: خدمت علی (علیه‏السلام) رسیدم، شبی مهتابی و بسیار روشن بود. علی (علیه‏السلام) از من سؤال کرد ابن عباس: تو تفسیر الف الحمد را می‏دانی؟ عرض کردم: یا علی (علیه‏السلام) این تو هستی که می‏دانی، ابن عباس می‏گوید: علی (علیه‏السلام) شروع کرد به تفسیر الف؛ و یک ساعت از آن را به تفسیر الف پرداخت، آنگاه مجدد از من سؤال فرمود: فما تفسیر اللام من الحمد آیا تفسیر لام الحمد را می‏دانی؟ جواب همان دادم و علی (علیه‏السلام) یک ساعت دیگر در تفسیر حرف لام سخن گفت پس حا الحمد نیز به همین منوال و در میم نیز همانطور و در دال نیز به همان شکل، چون از تفسیر این حروف فارغ گشت فجر صبح صادق از مشرق سر بر آورد در این جا بود که علی (علیه‏السلام) فرمود:
لو شئت لا و قرت بصیراً من تفسیر سورة الفاتحه؛ اگر می‏خواستم هفتاد شتر از تفسیر سوره حمد بار می‏کردم.(1121)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، ای مضطرب دار فنا باش آرام

حضرت موسی بن جعفر (علیه‏السلام) از پدران بزرگوارش از امام حسین (علیه‏السلام) نقل کرد که امام حسین (علیه‏السلام) فرمود: روزی در محضر پدر بزرگوارم میان مسجد نشسته بودیم که مؤذنی بالای بلندی رفت و شروع به گفتن اذان کرد. همین که دو بار گفت: الله اکبر پدرم امیرالمؤمنین علی (علیه‏السلام) چنان زار زار گریست، که بر اثر آن ما هم به گریه افتادیم و چون اذان را به پایان رسانید پدرم فرمود: آیا می‏دانید مؤذن چه می‏گوید: عرض کردیم: خدا و پیغمبرش (علیه‏السلام) و جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم او داناترند. فرمود: اگر معنای آنچه را او می‏گوید بفهمید قطعاً لبان خود را کمتر به خنده خواهید گشود و بیشتر گریان خواهید بود....(1122)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، تفسر الله اکبر اذان

امام صادق (علیه‏السلام) می‏فرماید: امیرالمؤمنین علی (علیه‏السلام) به مسجد در آمد، ناگاه مردی را غمناک و ناراحت و سر به گریبان دید از او سؤال کرد در چه حالی؟ چه خبر است؟ تو را چه می‏شود؟ آن شخص عرض کرد: یا علی (علیه‏السلام) پدر و مادر و برادرم مرده‏اند. می‏ترسم از این غصه زهره ترک شوم!
حضرت فرمود: بر تو باد تقوا و صبر تا فردای قیامت با این دو سرمایه به محضر حق شرفیاب شوی صبر رد امور چون سر است از تن، چون سر از تن جدا گردد تن فاسد شود و چون در کارها صبر نباشد همه کارها فاسد گردد.(1119)
لذا حضرت علی (علیه‏السلام) می‏فرماید: نشانه صابر در سه چیز است:
1- کسل و سست و بی‏حال نمی‏شود.
2- دلتنگ و بی‏قرار نمی‏گردد.
3- از خدای خود شکایت نمی‏کند.
زیرا اگر کسل شود حق را ضایع می‏کند و اگر دلتنگ گردد به شکر بر نیم خیزد و اگر از خداوند شکایت کند به راه عصیان رفته است.(1120)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0

زندگاني امام علي ، شبی با علی

رحمت و بخشش حضرت علی (علیه‏السلام) در زمان خود آن حضرت، زبان زد عام و خاص بوده است در یکی از کارزارها جنگجویی از مشرکین ملقب به قوچ لشکر با حضرت درگیر شد و به جنگ امام آمد امام او را بزیر انداخت و تیغ از نیام برکشید تا سر او را از تن جدا کند اما آن مرد با التماس، عرض کرد: ای علی (علیه‏السلام) آیا آیا مرا، که کودکانی خردسال دارم می‏کشی؟ حضرت برخاست و فرمود: تو را به خاطر کودکانت بخشیدم، یا در پیکاری دیگر بر سوارکاری تیغ از نیام کشید اما پیش از آنکه بر فرق او ضربه را وارد سازد حریف حضرت بانگ سرداد که ای علی (علیه‏السلام) شمشیرت را به من ببخش، امام شمشیرش را به وی داد و خود بدون سلاح در برابر دشمن ایستاد و چه بسیار است مانند این داستان مثل ماجرای عمروبن عاص و بسربن ارطاة که برای حفظ جان خود پرده از عورت خود برکشیدند و مهلکه جنگ با آن حضرت گریختند.(1118)


ادامه ندارد




نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 22 اردیبهشت 1394 

نظرات ، 0