جوان بودن خيلي هم سهل و آسان نيست. اين سنين همواره با فراز و نشيب، و تغييرات و تجارب جديد همراه است. همه ي جوانان دوره يا دوراني را طي خواهند كرد كه احساس خوبي نسبت به خودشان ندارند يا احساس افسردگي مي كنند. ما همواره بدترين منتقد خود هستيم و به همين دليل خودمان بهتر از هر كس ديگري مي دانيم كه از زندگي چه مي خواهيم و چه طور مي توانيم به خواسته هايمان برسيم. ما نمي توانيم همواره طبق سفارشات پدر و مادر، مجلات، تلويزيون و... عمل كنيم، يا همواره به ما گفته شود كه چطور رفتار كنيم، چطور لباس بپوشيم و.... جامعه اي كه ما در آن زندگي مي كنيم در موفقيت ما نقش مهمي دارد، حتي ارزشي هم كه ما براي خود قائل هستيم ريشه در ارزش هاي فرهنگي جامعه ما دارد. بنابراين عجيب نيست كه بسياري از نوجوانان سراسر دنيا دچار كمبود اعتماد به نفس هستند و اين در حالي است كه دوران نوجواني و بلوغ مهم ترين زماني است كه علاقه به خود و اعتماد به نفس مي تواند در شخصيت يك فرد شكل بگيرد. به هر حال كمبود اعتماد و احترام به نفس، اثر خود را در زمينه هاي مختلف نشان مي دهد: 
1– دروغ گفتن: اين كه نوجوانان به اجبار در مورد خود و توانايي هايشان دروغ مي گويند يكي از علائم بارز ضعف شخصيتي آن هاست. شما در دوره اي از خودتان متنفر مي شويد پس دور"خود واقعي تان" حصاري مي كشيد و در كمال نااميدي شروع به ساختن شخصيت ايده آل خود مي كنيد. به جاي اين كه در خواب و خيال و دروغ هاي خود يك شخصيت ايده آل بسازيد سعي كنيد"خود واقعي" تان را به آن شخصيت ايده آل هر چه بيشتر شبيه كنيد. چرا كه دروغ گفتن در مورد خودتان نه تنها شما را به خواسته هايتان نخواهد رساند بلكه اگر زماني واقعيت هويدا شويد، همه ي اطرافيان تان نه فقط به خاطر اين كه شما آن چيزي كه گفتيد نبوديد بلكه به خاطر اين كه به آن ها دروغ گفته ايد از شما فاصله خواهند گرفت.
2– نياز به تأييد: انسان ها وقتي به چيزهايي كه مي خواهند نمي رسند، منتظر تأييد ديگران مي شوند. اين تنها چيزي است كه به آن ها اعتماد به نفس مي دهد. اتكاء به ديگران و عقيده اي كه آن ها نسبت به ما دارند براي اكثر ما بسيار مهم است. چنين حالتي ما را در يك وضعيت سست و ناپايدار قرار خواهد داد. چرا كه ديگران هيچ وقت به اندازه خودمان براي ما نگران نخواهند بود.
3– تحكم كردن به ديگران: اين حالت يك مثال قديمي از ضعف شخصيتي است. وقتي احساس بدي در مورد خودتان داريد، دوست داريد شخصيت ديگران را خرد كنيد و اگر بالاتر از شما هستند آن ها را تا سطح خود پايين بياوريد. در نتيجه سعي مي كنيد نقاط ضعف اطرافيان را بزرگ جلوه دهيد، به هر حال بد نيست بدانيد كه اين روش چندان موثر نخواهد بود.
4– افسردگي: گاهي از اوقات، افسردگي يكي از نتايج ضعف اعتماد به نفس است؛ چون احساس بدي كه نسبت به خودتان داريد ديد شما را نسبت به جهان تغيير مي دهد و طرز فكر شما به طور كلي عوض مي شود. اما چطور مي توان از پس اين همه مشكل برآمد؟ چيزي كه بايد بدانيد اين است كه اصلاً سخت نيست:
1- اولين گام اين است كه تصميم بگيريد به خودتان مثبت تر نگاه كنيد و البته كمي هم تلاش كنيد.
2- ليستي از چيزهايي كه در خودتان سراغ داريد و به آن ها علاقه منديد درست كنيد. هيچ وقت نگوييد"چيزي نيست كه به آن علاقه داشته باشم" بدانيد كه مطمئناً نكات خوبي هم در شخصيت شما پيدا مي شود.
3- در اين ليست كارهايي را هم كه در آن ها مهارت داريد بنويسيد و سعي كنيد هر روز حداقل يكي از آن كارها را انجام دهيد. پس از اين، هر بار به مشكلي برخورديد به ليست خود نگاهي بيندازيد تا خود را انسان بي فايده اي ندانيد.
4- فكر نكنيد همه ي كارهايتان بايد مورد تصديق و قضاوت ديگران واقع شود. شما دوست داشتني هستيد، فردي هستيد با همه موفقيت ها و شكست هايتان و بدانيد كه همواره در دنيا كساني هستند كه شما را دوست دارند و به شما احترام مي گذارند و هميشه لازم نيست شما انسان كاملي باشيد تا مورد علاقه ديگران قرار گيريد.
-
جمعه 9 مهر 1389
6:22 AM
نظرات(0)
پرخاشگري و خشونت در نوجوانان دو دليل عمده دارد. يکي اين که بسياري از نوجوانان براي مقابله با تهديدهاي جسمي و رواني محيط به خشونت روي مي آورند. يعني وقتي در محيط زندگي نوجوان شامل خانه، مدرسه و کوچه و خيابان خشونت حاکم باشد، نوجوان هم ياد مي گيرد براي مقابله با تهديدهاي مستمر زندگي به خشونت متوسل شود. علت ديگر پرخاشگري و خشونت در نوجوانان اختلالات رواني بعضي از آن ها است. نوجواناني که از نظر رواني دچار اختلال هستند و غالباً نسبت به افراد بزرگسال و همسالان شان احساس بدبيني و بدگماني دارند، به اين دليل براي حفاظت رواني از خود به پرخاشگري و خشونت روي مي آورند. بسياري از پسران و دختران احساس مي کنند که در بسياري از مسايل زندگي تحت فشار و تحميل قرار دارند يکي از منابع پرخاشگري و خشونت در دوره نوجواني، نياز شخص به قدرت است. بسياري از پسران و دختران احساس مي کنند که در بسياري از مسايل زندگي تحت فشار و تحميل قرار دارند. وقتي که والدين اين افراد سلطه گر و خشن، معلمان سرد و بي تفاوت و همسالان شان نيز پرخاشگر باشند، تنها وسيله اي که براي دفاع از خود و به دست آوردن احساس قدرت شخصي برايشان باقي مي ماند اين است که به خشونت و پرخاشگري روي بياورند. اين دسته از نوجوانان از خشونت استفاده مي کنند تا قدرت نمايي کنند. 
پرخاشگري چيست؟
پرخاشگري يک رفتاري دفاعي آموختني است که در انسان براي مقابله با خطر يا تهديد بروز مي کند. اين رفتار دفاعي باعث تحريک سريع بدن مي شود و امکان مقابله با خطر يا فرار از خطر را به وجود مي آورد. ريشه خشونت و پرخاشگري تداوم تاريخي مبارزه و مقابله انسان با خطرها و تهديدهاي محيط زندگي اوست. براي مثال وجود مردان جواني که از طرف نزديکان و خانواده شان براي دفاع از خود به جنگ و دعوا و خشونت ترغيب مي شوند حاکي از مبارزه با تهديدات محيط زندگي است که مردان از نظر تاريخي وظيفه انجام آن را به عهده داشتند. هم چنين نوجواناني که در جمع دوستانه شان براي ابراز مردانگي به خشونت متوسل مي شوند، تمايل بيشتري براي پرخاشگري دارند و در مقابل تهديدهاي کوچک پاسخ خشونت آميز مي دهند.
-
جمعه 9 مهر 1389
6:12 AM
نظرات(0)
بي شک جوانان از مهم ترين سرمايه هاي يک جامعه به شمار مي آيند؛ چون فطرت و طبيعت پاک جوانان همواره با هيجان و پويايي همراه است. پيشرفت و تعالي هر جامعه در گرو پيشرفت جوانان آن است. جوانان، بازوي قدرتمند دفاع و سازندگي در هر جامعه ميباشند. در تمام جوامع بشري، جوانان، سمبل نشاط و بالندگي هستند و با تحولات اجتماعي و فرهنگي جامعه خود رابطه مستقيم دارند. از اين رو، جوانان، پيوسته مورد عنايت ويژه فرستادگان الهي و مصلحان بودهاند. با توجه به خصلت، مرام و شخصيت جوانان در عصر ظهور، اکثر ياران امام زمان(عج) از اين گروه سني هستند؛ چرا که داراي ويژگي هايي هم چون صفاي باطن، زيباگرايي، شجاعت و شهامت، نوگرايي، وفاداري، آزادگي، فداکاري و... هستند که تمام اين ها در حکومت امام زمان (عج) نمود مي يابد.[۱] حال بايد ديد جواناني که عاشق حضرت هستند، در دوران غيبت چه بايد بکنند؟ وظايف اصلي و مهم جوانان منتظر در چهار بخش، مورد بررسي قرار ميگيرد: ۱. معرفت ۲. محبت ۳. اطاعت ۴. فعاليت. ۱. معرفت: يکي از مسائل حياتي و اساسي شناخت امام عصر(عج) معرفت است که مايه رشد و تعالي است: گر معرفت دهندت بفروش کيميا را امام علي(ع) در فرمايشي به کميل درباره اصل معرفت مي فرمايد: «اي کميل! هيچ حرکت و فعاليتي نيست، مگر اين که در آن نيازمند شناخت و آگاهي هستي[۲].» موضوع مهدويت هم نيازمند معرفت و شناخت است؛ لذا جوانان بايد با امام زمان خود و مسائل پيرامون او به نحو احسن آشنا شوند. ابونصر(از خدمت گذاران امام حسن عسکري(ع) و از کساني که پيش از غيبت امام مهدي(عج) به حضور آن حضرت، مشرف شده است). در ديداري که با امام داشت، امام از او پرسيد: «آيا مرا مي شناسي؟» پاسخ داد: «آري؛ شما سرور من و فرزند سرور من هستيد.» امام فرمود: «مقصد من، چنين شناختي نيست.» ابونصر عرضه داشت: «مقصود شما چيست؟ خودتان بفرماييد.» امام فرمود: «من آخرين جانشين پيامبر(ص) هستم و خداوند به برکت من، بلا را از خاندان و شيعيانم دور مي کند[۳].» شناخت درست امام، هم چنين طريق معرفت واقعي به خدا مي باشد. امام صادق(ع) در اين باره مي فرمايد: «... ما بر شما سه حق داريم: اين که به فضل ما معرفت پيدا کنيد، پيرو ما باشيد و انتظار فرج را بکشيد...»[۴] بنابراين در دوران غيبت، شناخت امام زمان(عج)، رمز حيات و هويت ماست. لازم است به امام خود معرفت داشته باشيم؛ چرا که اگر او را نشناسيم، گمراه خواهيم بود و زندگي جاهلي خواهيم داشت: «هر کس بميرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهليت مي ميرد[۵].» هم چنين امام صادق(ع) مي فرمايد: «خداوند از بندگان عملي را نمي پذيرد مگر به معرفت و شناخت ما[۶].» ۲. محبت: محبت تابع معرفت و شناخت است و هر چه شناخت بيشتر شود، محبت نيز بيشتر خواهد شد. هرگز دل من، چون تو يار دگري نگزيد ۳. اطاعت: يکي از زيبايي ها و لذت هاي جواني، گذراندن عمر در راه اطاعت الهي است که باعث توجه و عنايت ربوبي مي شود. پيامبر(ص) مي فرمايد: «خداوند جواني را دوست دارد که جواني خود را در راه اطاعت خدا سپري کند»[۷]. بايد دانست اطاعت از ولي خدا همانند اطاعت از پروردگار است و انساني که ادعاي دوستي با خدا و امام زمان(عج) را دارد بايد سعي در اطاعت داشته باشد. در زيارت جامعه کبيره آمده است«مَنْ أَطَاعَکُمْ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّه؛ هر کس شما را اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده است». «جابر بن عبدالله انصاري» مي گويد: «امام باقر(ع) به من فرمود: «آيا کسي که ادعاي تشيع مي کند، همين که بگويد ما را دوست دارد، کافي است؟ سوگند به خدا، شيعيان ما نيستند، مگر آنان که از خدا تقوا مي کنند و به امانتداري و زيادي در ذکر خدا و روزه و نماز و نيکي به والدين و... شناخته مي شود». بنابراين جوانِ منتظر بايد ضمن اظهار علاقه مندي و محبت به خدا و اهل بيت(ع) ايشان، مطيع فرمان نيز باشد. با اين حال اگر مرتکب معصيت شد، آستان الهي درگاه نوميدي نيست؛ بلکه راه توبه و انابه باز است. همانگونه که خود امام زمان(عج) هم از خداوند متعال مي خواهد که توفيق بازگشت و توبه را به جوانان ارزاني بدارد: «خدايا! به جوانان توفيق توبه و انابه عنايت فرما»[۸] جوان که با ترک شهوات، راه اطاعت را در پيش مي گيرد، پرواز ملکوتي را آغاز کرده و بسان ملائک مي شود؛ همان گونه که پيامبر(ص) فرمود: «خداوند مي فرمايد: «اي جواني که شهوت هاي مبتذل خود را ترک کردهاي! تو در نزد من همانند بعضي از فرشتگان هستي».[۹] ۴. فعاليت: نقش اصلي جوانان اين است که بايد در عرصه مهدويت، فعال و پويا و به روز باشند؛ چرا که دشمنان مهدويت بسيار فعال هستند در اين بين، توقع از جوانان ايران زمين بيشتر است؛ چرا که در طول تاريخ جايگاه ويژهاي داشته و در آينده هم دارند. پيامبر درباره ياران ايراني امام زمان(عج) دست مبارک خود را به شانه سلمان فارسي؛ نهادند و فرمودند: «منظور از ياران امام مهدي(عج)، هم وطنان اين شخص است.» سپس فرمودند: «اگر دين به ستاره ثريا بسته باشد و در آسمان ها قرار گيرد، مرداني از فارس آن را در اختيار خواهند گرفت»[۱۰] پس ياران و شيفتگان حضرت مهدي(عج) در دوران غيبت، بايد بينش هاي خود را نسبت به خداوند، امام و جهان هستي بالا ببرند چون برنامه امام زمان(عج)، جهاني است، ياران آن حضرت نيز بايد نگاه هاي وسيع و جهاني داشته باشند و استراتژي درستي را جهت زمينه سازي براي ظهور و انقلاب جهاني حضرت(عج) طراحي کنند. از طرفي بايد روحيه شجاعت، ايثار، بردباري، يکدلي و استواري را نيز در خود تقويت کند. خداوند به همه ما توفيق کسب صفات و خصال ياران امام زمان(عج) را عنايت فرمايد تا در مرحله اول يک مهدي باور و در مرحله بعد، يک مهدي ياور و در مرحله پاياني، يک مهدي زيست واقعي باشيم. پي نوشت ها: منبع: سايت سبطين
گر کيميا دهندت، بي معرفت، گدايي
برخاست که بگزيند يار دگرم بودي
اگر انسان داراي همتي بلند باشد، دنبال محبوب حقيقي مي رود. اگر عاشق امام زمان(عج) بشويم و او را دوست بداريم، رنگ محبوب به خود مي گيريم و بوي او را با خود داريم؛ چرا که امام زمان(عج) آنقدر ما را دوست دارد که بلاها را از ما دفع ميکند و در حق ما دعا مي کند. چقدر خوب است اين محبت، طرفيني باشد؛ يعني ما عاشقان هم براي ظهور و سلامتي او دعا کنيم. اين طور نباشد که فقط هنگام مشکل و گرفتاري به سراغ او برويم. بايد نوعي زندگي کنيم که دل آن حضرت، خوشنود شود؛ کسي که ادعاي محبت و دوستي اولياي الهي را دارد بايد عمل به خواسته آن ها را سرلوحه اعمالش قرار دهد.
۱. ر.ک: قرآن، مهدي و جوانان، نگارنده.
۲. تحفالعقول، ص ۱۷۱.
۳. «انا خاتم الاوصياء و بييدفع الله البلاء من اهل و شيعتي» کمال الدين، شيخ صدوق ج ۳، ص ۱۷۱.
۴. اصول کافي، کليني، ج ۲، ص ۱۷۳.
۵. کمال الدين، ج ۲، ص ۴۰۹.
۶. اصول کافي، ج ۱، ص ۱۴۲، باب النوادر.
۷. ميزان الحکمه، ري شهري، ج ۵، ص ۹.
۸. «تفضل ... علي الشباب بالانابه و التوبه» مصباح کفعمي، ص ۲۸۰.
۹. کنزالعمال، ج ۱۵، ص ۷۸۵، ح ۴۳۱۰۶.
۱۰. «لوکان الدين معلقا بالثريا لتناوله رجال من ابناء الفارس» معجم احاديث الامام المهدي(عج) ج ۱، ص ۳۷۴.
-
جمعه 9 مهر 1389
5:59 AM
نظرات(0)
موضوعات اصلي



