هنر و اقتصاد در جوامع سنتي و مدرن(2)
در بررسي رابطه هنر و اقتصاد به طور عام حالتي وجود دارد كه هر تعريفي كه براي «اقتصاد» و «هنر» در نظر بگيريم امكان خلق يك اثر هنري بدون پشتوانه اقتصادي (مالي) ممكن نخواهد بود. سينما يكي از بارزترين اين هنرها ميباشد. زيرا سينما به عنوان پديدهاي چند وجهي، به هيچ روي نميتواند «هنر» يا «صنعت» مستقلي تلقي شود كه به دور از جريان طبيعي توليد يك اثر (كالا) كه مخاطب (مصرف كننده) همگاني دارد، قابل دوام باشد.(34) علاوه بر سرمايهگذاري اوليه براي توليد فيلم، صنعت (يا هنر) سينما نيازمند سرمايهگذاريهاي كلان در زمينههاي مختلف فني و مهندسي ميباشد. مضافا اين كه در جهان معاصر، سينما بايد بتواند با تلويزيون و ماهواره و شبكههاي رايانهاي رقابت نموده و به حيات خود ادامه دهد.(35) البته اين مباحث نافي مباحثي كه در مورد استقلال هنر و هنرمند اصيل از سرمايه ارايه ميشود، نخواهد بود. اين موارد فيالواقع تداوم حيات يك صنعت (هنر) و نفعي را كه ميتواند عايد جامعه انساني نموده و آن را از صورت هنري (براي عده خاص) به صورت عمومي درآورده و در ارتقاي كيفي فرهنگ جامعه ايفاي نقش نمايد، مدنظر قرار ميدهد.
ادامه مطلب
هنر و اقتصاد در جوامع سنتي و مدرن 1
جهان ماديگراي معاصر كه همه چيز را با معيارهاي كمّي و غالبا مادي و اقتصادي ميسنجد، در برخي نقاط جهان تا جايي پيش رفته است كه نه تنها آثار و نتايج و فوايد فعاليتهاي بشري را اينگونه ارزيابي ميكند، بلكه پا را فراتر نهاده و به بازدهي فوري و بالبداهه آن اصرار ميورزد. يكي از مقولاتي كه به انحاي مختلف به اسارت سرمايه در آمده است، زمينههاي مختلف هنري ميباشد كه كم و بيش (چه از نظر هنرمند، چه از نظر مواد اوليه مورد نياز او و چه از نظر آحاد جامعه به عنوان مخاطبان هنر) تحت تأثير موازين اقتصاد رايج جامعه قرار گرفتهاند. براي ايجاد اين ارتباط و يا بهتر بگوييم براي توجيه اين سلطه نيز موضوعاتي همچون «نياز توسعه هنر به سرمايه» و بالنتيجه «لزوم خودكفايي هنر» و همچنين بازدهي اقتصادي آن مطرح ميشود. وضعيت حاضر را شايد بتوان از ثمرات دوران مدرن شمرد كه همانند گذشته لزومي به عجين بودن زندگي و فعاليتهاي انسان با هنر نميبيند و هنر را مقولهاي منتزع از زندگي جديد قلمداد ميكند كه ايجادش به عدهاي خاص محدود است كه البته هزينههايي دارند و لذا مصرف كنندگان آثار هنري بايد اين هزينه را بپردازند.
به هر ترتيب نوشتار حاضر بدون ادعاي پرداختن به جنبههاي مرتبط با «هنر» و «اقتصاد» سعي بر آن دارد تا رابطه آنها را در جوامع گذشته و معاصر مورد كنكاش اجمالي قرار دهد.
ادامه مطلب
نگاهى به مباحث فقهى و اقتصادى تنزيل
سيد عبد الحميد ثابت
مقدمه
امروزه مباحث اقتصادى، گسترش چشمگيرى يافته است و در هر بحث اقتصادى مفاهيم و موضوعات بسيارى مطرح مىگردد كه آشنايى با آنها شرط نخست در فهم مباحث است . از جمله اين مفاهيم مىتوان به تنزيل اشاره نمود كه امروزه جايگاه خاصى يافته و ازجهت علمى و كاربردى، مورد توجه ويژه قرار گرفته است . اين مقاله تلاشى است هر چند مختصر در جهت تشريح اجمالى آن كه اميد است مورد توجه صاحبنظران بهويژه محققين رشته اقتصاد قرار گيرد و با بحث و تبادلنظر و ارائه ديدگاهها، در ارتقاى علم و دانش و پيشرفت و تعالى كشور گامهايى برداشته شود .
1- مفهوم تنزيل
الف - معناى لغوى تنزيل
تنزيل در لغت از ريشه «ن - ز - ل» بهمعنى پايين آوردن، كاستن و جاىگزين كردن مىباشد (1) كه از اين ميان، معناى اول با بحث ما متناسب است . همچنين سودى كه به پول وام داده شده تعلق مىگيرد و نيز به پولى كه براى پرداخت وجه برات يا سفته قبل از سررسيد كسر كنند، تنزيل مىگويند (2) . اين كاربرد در زبان فارسى، به مفهوم اصطلاحى و اقتصادى تنزيل كه ما قصد بررسى آن را داريم، نزديك است .
ادامه مطلب