تاريخ : چهارشنبه 21 مرداد 1394  | 11:57 PM | نویسنده : مهدی گلشنی
ارسباران و خاطراتی که در لرزش زمین پیچ خورد

از سه سال قبل تا همیشه 21 مرداد ماه یادآور ثانیه‎هایی تلخ و بی‎پایان برای مردمان تلاشگر ارسباران است، لحظاتی که خاطره‎اش با لرزش زمین گره خورده...

خبرگزاری فارس: ارسباران و خاطراتی که در لرزش زمین پیچ خورد
 

به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، یادمان نرفت و نخواهد رفت زمین لرزه‌ای که ارسباران را لرزاند و خانواده‌های بسیاری را داغدار کرد و باقی مردمان ایران زمین را در این غم و اندوه شریک کرد. از آن روز تا حالا، سه سال گذشته است اما این زخم را مانند تمام غم‌های ناگهانی درمانی نیست، حتی به روزگاران...

زمین لرزه را همه به یاد داریم، بعد از ظهر یکی از روزهای گرم مرداد ماه بود، چند لرزش پیاپی که با صدای غرش همراه شد و داغی فراموش نشدنی که بر دلمان نشست.

اکنون و سه سال پس از آن روز تلخ، ارسباران همچنان در حال ترمیم زخم‌هایی است که بر پیکره و روحش خورده، هرچند هیچ تلاش و ترمیمی نمی‌تواند جای خالی هموطنان از دست رفته را پر کند...

سه سال گذشته اما هیچ چیز برای پدر داغدار نگذشته است، برای مادری که دردانه شیرین زبانش را دیگر ندیده، برای احمد که با دستان نحیفش باید بار سنگین زندگی را به دوش بگیرد، برای ارسباران که همیشه دلش از این لرزش شکسته خواهد ماند، برای ایران که بار دیگر پرپر شدن گل‌های نوشکفته‌اش را چونان غمی کمرشکن تا همیشه در دل خواهد داشت...

با این حال زمین لرزه ارسباران، چالش مهمی برای مدیریت بحران کشور و منطقه پر حادثه آذربایجان بود. روستاهای اهر، هریس، ورزقان و بخش‌هایی از کلیبر در اثر بروز زمین لرزه 21 مرداد 1391 و پس لرزه‌های پرشمار بعد از زمین لرزه، آسیبی بیش از حد لازم حادثه‌ای در این ابعاد دیدند.

تخریب گسترده بود و آسیب‌دیدگان بسیار؛ به ویژه اینکه پس از اعلام آمار و ارقام مشخص شد تعداد زیادی از فوت‌شدگان را زنان و کودکانی تشکیل می‌دادند که در ساعت بروز زلزله در خانه‌هایشان بودند و همین گروه، تشکیل دهنده بزرگترین گروه مجروحان و آسیب‌دیدگان هم بودند؛ افرادی که سرمای شدید پاییز و زمستان آن سال بیشترین فشار را بر آنان وارد کرد و در نهایت با صبوری مثال‌زدنی مسئله به بحرانی اجتماعی تبدیل نشد.

یادمان نرفته است که در روزهای اول پس از حادثه برخی مسئولان بلندپایه کشوری و استانی در جمع آسیب‌دیده‌ها حاضر شدند و با خوش‌بینی خاصی، خبر از بازسازی یک ماهه و سه ماهه مناطق زلزله‌زده دادند. اتفاقی که تا مدت‌ها پس از سر رسید موعد مقرر روی نداد و البته امروز و پس از سپری شدن سه سال از آن حادثه هنوز هم به شکل کامل محقق نشده است.

با این حال آواربرداری از نقاط مختلف و ساخت و سازهای گسترده در روستاهای پرشمار آسیب‎دیده تا حدودی موجبات آرامش مردم صبور ارسباران را فراهم کرده است.

تمام دست‎اندرکاران این حوزه در برهه‎ای بحرانی با انجام اقدامات مختلف توانستند فشار اخبار را در این خصوص کم کنند و اتفاقاتی حاشیه‎ای مانند نوسان شدید قیمت طلا و ارز در همان ایام، به این قضیه کمک کرد اما در مجموع این مسئله مایه موفقیت حوزه مدیریت بحران استان در زمین لرزه ورزقان نبود.

وجود چند مشکل باعث حاد شدن مشکلات رخ داده پس از زمین لرزه ارسباران بود و با وجود کنترل اوضاع، هنوز هم اصل قضیه پابرجاست. از غیر مستحکم بودن خانه‎های روستایی، جاده‎های تنگ و محدود، زیرساخت‎های ناکافی در زمینه امدادرسانی، نبود مکان‎های امن برای اسکان آسیب‎دیدگان و جای خالی انبارهایی حاوی مواد لازم اولیه برای چنین حوادثی که بگذریم، نقص شدید اطلاع‎رسانی درست و به هنگام از جمله کاستی‎هایی است که هنوز هم فکری برای رفع آن نشده و خدا می‎داند اگر بار دیگر حادثه‎ای یا بحرانی چنین بروز کند، چه خواهیم کرد؟

زمین لرزه 21 مرداد 1391 باید به درسی تاریخی برای تمام ما تبدیل شود. مایی که آموزش کمک‎های اولیه را اقدامی تشریفاتی می‎دانیم و داشتن جعبه وسایل ضروری در اینگونه اتفاقات را جدی نمی‎گیریم؛البته برای مسئولان و دست‎اندرکاران شهر و کشورمان در هر پست و مقامی تا فراموش نکنیم این حادثه فقط برای نقطه‎ای آرام از سر ایران بروز نمی‎کند پس باید آماده باشیم و با نظارت بر اقدامات مختلف قبل از بروز حادثه، شاهد رخ دادن اتفاقاتی مانند خراب شدن بیمارستان تازه‎ساز منطقه، حضور پرتعداد هموطنانی که شخصاً اقدام به حضور در مناطق زلزله‌زده برای کمک‎رسانی اقدام کرده بودند همچنین کشته شدن تعدادی از همین هموطنان یاری‎رسان نباشیم.

با تمام این اوصاف، این آزمون سخت چهره‎ای زیبا از همدلی و همزبانی مردمان ایران زمین را نیز خلق کرد. از یاد بردنی نیست که یکی از دلگرم‎کننده‌ترین اتفاقات پس از بروز زلزله، اشک‌هایی بودند که از چشمان تمام ایرانیان در هرکجای میهن جاری شد و دست‌هایی بودند که بر زانوان مردم استوار شدند تا دست در دست هم، بر قلب زخم‎دیده آذربایجان مرهمی بگذارند تا شاهد تجلی کلام سعدی علیه‎الرحمه در توصیف «اعضای یک پیکر» باشیم.

روزهای پس از زمین‌لرزه اگر چه روزهای سخت و بسیار تلخی بودند اما شکل گرفتن تابلوی همدلی مردم ایران زمین با مردمان خوب و صبور ارسباران شاید بهترین و زیباترین دستاورد این تلخکامی بود؛ دستاوردی که امروز و سه سال پس از حادثه نیازمند بازنگری و تحلیل برای بهره‎گیری از این سرمایه اجتماعی است.

به انتظار می‎نشینیم و شاهد روزهایی آرام‌تر و شادتر برای مردم مهربان ارسباران می‌مانیم، ارسبارانی که زیر باران ماند اما کمر همت خم نکرد و دست بر زانوی مردم تمام ایران زد و از جا برخاست و امروز مزارع و مراتع و باغات میوه‎اش را با عشق آبیاری می‎کند تا میوه‎ای از جنس مهربانی به بار بنشیند.

نگارنده: فرینوش اکبرزاده

انتهای پیام/60012/ع30/چ3000



نظرات 0