به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

تاکى به تمناى وصال تو يگانه

اشکم شود، از هر مژه چون سيل روانه

خواهد به سر آيد، شب هجران تو يانه؟

اى تير غمت را دل عشاق نشانه

جمعى به تو مشغول و تو غايب ز ميانه

رفتم به در صومعه‌ى عابد و زاهد

ديدم همه را پيش رخت، راکع و ساجد

در ميکده، رهبانم و در صومعه، عابد

گه معتکف ديرم و گه ساکن مسجد

يعنى که تو را مى طلبم خانه به خانه

روزى که برفتند حريفان پى هر کار

زاهد سوى مسجد شد و من جانب خمار

من يار طلب کردم و او جلوه‌گه يار

حاجى به ره کعبه و من طالب ديدار

او خانه همى جويد و من صاحب خانه

هر در که زنم، صاحب آن خانه تويى تو

هر جا که روم،پرتو کاشانه تويى تو

در ميکده و دير که جانانه تويى تو

مقصود من از کعبه و بتخانه تويى تو

مقصود تويي، کعبه و بتخانه بهانه

بلبل به چمن، زان گل رخسار نشان ديد

پروانه در آتش شد و اسرار عيان ديد

عارف صفت روى تو در پير و جوان ديد

يعنى همه جا عکس رخ يار توان ديد

ديوانه منم، من که روم خانه به خانه

عاقل، به قوانين خرد، راه تو پويد

ديوانه، برون از همه، آيين تو جويد

تا غنچه‌ى بشکفته‌ى اين باغ که بويد

هر کس به زباني، صفت حمد تو گويد

بلبل به غزلخوانى و قمرى به ترانه

بيچاره بهايى که دلش زار غم توست

هر چند که عاصى است، زخيل خدم توست

اميد وى از عاطفت دم به دم توست

تقصير خيالى به اميد کرم توست

يعنى که گنه را به از اين نيست بهانه

ادامه مطلب
چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  - 6:16 PM
 

يك شب بيا ستاره بريزم به پای تو

ای آفتاب من همه چيزم فدای تو

يك شب بيا به ما برسد ای اذان صبح

از پشت بام مسجد كوفه صدای تو

ما مدتی است خانه تكانی نكرده ايم

شرمنده ايم در دل ما نيست جای تو

غير از همين دو قطره اشكی كه مانده بود

چيزی نداشتم كه بيارم براي تو

از روزهای هفته سه شنبه برای من

شبهای پنجشنبه و جمعه برای تو

روزی به خاطر سفر جمكران من

روزی به خاطر سفر كربلای تو

 

ادامه مطلب
چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  - 6:16 PM

تو مهری و ز ظهور سحر نشان داری

عجب شباهت ماهی به آسمان داری

 

به شش جهت ز نگاه تو نور می بارد

چه نسبتی، تو بگو با فرشتگان داری؟

 

غزل، غزل، ز کلامت سپیده می ریزد

دلی به روشنی عشق، بی گمان داری

 

برای چلچله ها، سهره ها، کبوترها

تو در بهار دلت، باغ ارغوان داری

 

امید، روی نگاه تو خانه می سازد

درون سینه، دلی پاک و مهربان داری

 

ز سمت سبز عدالت تو آمدی، ای خوب

که صد نشانه ز خورشید جمکران داری

 

ز بسکه داغ شقایق نشسته بر جانت

شبیه لاله، دلی سرخ و خون نشان داری

ادامه مطلب
چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  - 6:16 PM

خدا كند كه رضايم فقط رضاي تو باشد
هواي نفس نباشد همه هواي تو باشد
خداكند كه گزارت فِتد به منظر چشمم
كه سجده گاه نمازم به جاي پاي تو باشد
خدا كند كه اماما دلم براي تو باشد
كسي دراو ننشيند هميشه جاي تو باشد
خداكند كه نفروشم دِگر به غير تو جان را
كه جان و هر چه كه دارم همه فداي تو باشد
منم مريض و توهستي طبيب درد درونم
عنايتي كه شفايم فقط شفاي تو باشد
فداي خاك ره تو وجود عالم و آدم
وجود عالم امكان به اِتكاي تو باشد
خدا كند كه بدانم نشانه اي زمكانت
كه درب جنتِ رضوان دَر سراي تو باشد
خدا كند كه شوم من فداي راه و فنايت
با سعادت آن جان كه او فناي تو باشد
گذشت عمر و نديدم زمان و وقت ظهورت
دعا نما كه ظهور تو با دعاي تو باشد
خدا كند كه ولاي تو دردلم بنشيند
كه بندگي و عبادت فقط ولاي تو باشد
ندارد غصه اي انوار به روزگار اماما
اگر كه درهمه ي عمر فقط گداي تو باشد

ادامه مطلب
چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  - 6:15 PM

اينجا تجلي گاه صاحب زمان است

اينجا پذيراي همان جان جهان است

 

چشمان عشاق از فراق اشك بار است‏

‎‎از عشق مولا ناله برپا و فغان است

 

اينجا تسلي بخش جانها وپناه است

اينجا گدايش به ز شاهنشهان است

 

اينجا گمانم كعبه و بيت الحرام است

اينجا عبادتگاه پيغمبران است

 

اينجا دروس عشق وايثار ومحبت

اين هديه از مهدي صاحب زمان است

ادامه مطلب
چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  - 6:15 PM

شب فراق

چه مشکل است خدایا فراق دلدارم

تو امر کن که نگاهی به من کند یارم

تو واقفی چه به من می رسد ز دوری او

ز گل جدا شده ام من که رنجه از خارم

جفا اگر چه ز ما بوده لیک عفو نکو است

که بگذرد ز من ار مجرم خطاکارم

به من هر آنچه رسد در رهش نمایم صبر

ز ذیل مرحمتش دست برنمی دارم

ولی رواست که بعد از گذشت یک عمری

تمتعی ز وصالش به دست من آرم

شب فراق به پایان رسد ز آمدنش

شود تمام، غم و رنج و درد و آزارم

(علی صافی) افسرده آخر عمری

کنم نشاط بدین حال و بخت بیدارم.

ادامه مطلب
چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  - 6:14 PM

ندیدم شهی در دل آرایی تو به قربان اخلاق مولایی تو

تو خورشیدی و ذره پرور ترینی فدای سجایای زهرایی تو

نداری به کویت ز من بی نواتر ندیدم کریمی به طاهایی تو

نداری گدایی به رسوایی من ندیدم نگاری به زیبایی تو

نداری مریضی به بد حالی من ندیدم دمی چون مسیحایی تو

نداری غلامی به تنهایی من ندیدم غریبی به تنهایی تو

نداری اسیری به شیدایی من ندیدم کسی را به آقایی تو

امید غریبان تنها کجایی؟ چراغ سر قبر زهرا کجایی؟

تجلی طه، گل اشک مولا، دل آشفته ی داغ آن کوچه ی غم

گرفتار گودال خونین، گرفتار غم های زینب، سیه پوش قاسم

عزادار اکبر گل باغ لیلا، پریشان دست علم گیر سقا

نفس های سجاد، نواهای باقر، دعا های صادق

کس بی کسی های شب های کاظم

حبیب رضا و انیس غریب جواد الائمه

تمنای هادی، عزیز دل عسکری، پس نگارا بفرما کجایی؟

دلم جز هوایت هوایی ندارد لبم غیر نامت نوایی ندارد

وضو و اذان و نماز و قنوتم بدون ولایت صفایی ندارد

دلی که نشد خانه ی یاس نرگس خراب است و ویران بهایی ندارد

بیا تا جوانم  بده رخ نشانم که این زندگانی وفایی ندارد

ادامه مطلب
چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  - 6:14 PM

بهار سبز در جمکران

چراغ دیده برافروز یارِ ما اینجاست

فروغ روشن شب‌های تار ما اینجاست

مباش بی‌خبر از روزگار رفتة خویش

امیدهای پر از انتظار ما اینجاست

به دشت سینه برافروز پرچم توحید

که جلوه‌های گل نوبهار ما اینجاست

به لاله‌های چمن حسرت زمانه مخور

که عاشقانه‌ترین لاله‌زار ما اینجاست

رها مکن دل خود از حریم حضرت دوست

که مایة شرف و اعتبار ما اینجاست

چه می‌خوری غم ایام بی‌قراری را

که نکهت گل سرخ بهار ما اینجاست

ادامه مطلب
چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  - 6:14 PM

يا لطيف


فردا را چگونه مي توان ديد


فردايي که امروزش همه در غوغا است


فردايي که امروزش را از عمق افکار خسته مردم مي بينم
کجاست يک دل آرام
کجاست آرزوهاي آرزو نشده
کجاست اميدي که باز سوي اميدوارش باز گردد
نمي دانم دلم را دست کدامين فکر بسپارم
نمي دانم اشکم را براي که بريزم
نمي دانم سوز عشق را از که بايد بياموزم
کاش ميشد در بن بست سکوت خانه اي از فکر نساخت
کاش ميشد عشق را در خاکستر ياد ها نگاه داشت
کاش ميشد اشک را در جويبار احساس نريخت
چرا اين مردم دل هاشان را با اب سياه افکار ديگران مي شويند
چرا اين مردم عطش بودن را در انتظار ديدار يار سيراب نمي کنند
چشمانم از خيره شدن بر صفحات خالي ذهنم خسته شده
نمي دانم چرا هر چه در بيراه هاي تنهاييم پرسه ميزنم خانه تنهايي هايم را نمي يابم
کاش مي آمدي و من را از حصار سخت دو دلي نجات ميدادي

ادامه مطلب
چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  - 6:13 PM

گرفته بوی تو را خلوت خزانی من

کجایی ای گل شب بوی بی نشان من

 

غزل برای تو سر می بُرم عزیزترین ‏

اگر شبانه بیایی به میهمانی من

 

چنین که بوی تنت در رواق ها جاری است ‏

چگونه گل نکند بغض جمکرانی من

 

عجب حکایت تلخی است ناامید شدن

شما کجا و من و چادر شبانی من؟

 

در این تغزل کوچک سرودمت ای خوب

خدا کند که نخندی به ناتوانی من

ادامه مطلب
چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394  - 6:13 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 11

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 1491688
تعداد کل پست ها : 20595
تعداد کل نظرات : 20
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 29 مرداد 1389 
آخرین بروز رسانی : پنج شنبه 25 مرداد 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

کد ذکر ایام هفته
اوقات شرعی

حدیث