اعلام تحريم ها از سوي غرب يكي از حلقه هاي سناريوي پيچيده غرب جهت ايجاد چالش امنيتي و فضاي رواني نامتعارف در جريان برگزاري انتخابات نهم مجلس شوراي اسلامي است.در همين ارتباط روزنامه «قدس» «خواب آشفته غرب براي انتخابات ايران» را در تيتر اول خود قرار داد و نوشت: «در حالي كه همه واردات نفت اروپا از ايران تنها 18 درصد فروش اين كشور را شامل مي شود شوراي وزيران امور خارجه اتحاديه اروپايي در اقدامي همسو با واشنگتن، خريد نفت از ايران را تحريم كردند. اتحاديه اروپا البته فرصت شش ماهه اي را به كشورهاي اروپايي داده است تا نفت مورد نياز خود را به جاي ايران از ساير كشورهاي توليدكننده انرژي تأمين كنند.»
اين روزنامه تحريم هاي فوق را بي ارتباط با انتخابات آينده ندانست و افزود: «اين تحريم ها البته جزئي از تحريم هاي تازه اي است كه سياستمداران اروپايي در دور تازه همكاري هاي خود با آمريكا به آن دست زده اند، تحريم هايي كه به نظر مي رسد قصد دارد فضاي آرام كشور را در آستانه انتخابات به خيال خود آشفته كند.»ارتباط تحريم ها با انتخابات اسفند ماه را ساير روزنامه ها نيز مورد تأكيد قرار داده و البته آن را يكي از اقدامات 15 گانه اروپا و آمريكا براي ضربه زدن به انتخابات 90 برشمردند. اين موضع مطبوعات كشورمان با تيترهاي ريز و درشتي كه به هشدارهاي وزير اطلاعات در خصوص برنامه هاي خرابكارانه دشمن در انتخابات اختصاص داده بودند، انعكاس يافت. «رسالت» «15 برنامه استكبار براي ضربه زدن به ايران» را به نقل از وزير اطلاعات در سر صفحه خود قرار داد و در تيتر اول خود نوشت: «تشديد بحران اقتصادي اروپا با تحريم نفت ايران»
اين روزنامه با اشاره به اين فراز از سخنان وزير اطلاعات كه تشديد تحريم هاي اقتصادي يكي از برنامه هاي استكبار براي رسيدن به اهداف خود در اين انتخابات مي باشد، نوشت: «ديگر وضعيت جهان به گونه اي نيست كه گروه هايي بنشينند با مصوبه اي كشوري را از هستي ساقط كنند.»روزنامه «جوان» «خبر دارم كه جريان فتنه با دشمن در ارتباطند» را از قول وزير اطلاعات تيتر كرد و در خصوص تحريم ها نوشت: «تلاش استكبار ترويج يأس و ايجاد جنگ رواني است. اين درحالي است كه تحريم هاي غرب عليه نظام تهديد نيست، بلكه فرصت است.»
به نوشته اين روزنامه حجت الاسلام مصلحي با اشاره به فرمايشات اخير مقام معظم رهبري كه ما در شرايط بدر و خيبريم، اظهار داشت: «مبلغين و دلداده ها و كساني كه رسالت بصيرت بخشي به مردم را بر عهده دارند ابعاد مختلف بدر و خيبر را بايد براي مردم بيان كنند. امروز تمام قارون هاي منطقه با حمايت استكبار دست به دست هم داده اند تا در مقابل نظام اسلامي بايستند و همانند جنگ خندق و خيبر نظام اسلامي را از پاي در آورند ولي پيروزي قطعي با اسلام و مسلمين است.»«دشمن 15 برنامه براي ضربه زدن به انتخابات طراحي كرده است» اين تيتر درشتي بود كه روزنامه «ملت ما» روي تصوير درشتي از حجت الاسلام مصلحي قرار داده و مي افزايد: «دامن زدن به اختلافات داخلي به ويژه ايجاد اختلاف و دو دستگي بين جريان هاي ارزش مدار و دلداده هاي انقلاب نخستين گام دشمن است.»
«تهران امروز» هم «15 طرح دشمن براي انتخابات مجلس» را برجسته كرد و به نقل از وزير اطلاعات نوشت: «ملتهب ساختن فضاي سياسي كشور و زير سوال بردن سلامت انتخابات، ايجاد جنگ نيمه سخت سياسي و اطلاعاتي، دامن زدن به اغتشاشات اجتماعي در قالب نارضايتي ها از جمله طرح هاي دشمن در آستانه انتخابات مجلس نهم مي باشد.»
«اسرار» با حروف درشت تري روي تصويري از حجت الاسلام حيدر مصلحي نوشت: «هشدار وزير اطلاعات در مورد 15 طرح دشمن در آستانه انتخابات»
«آرمان» با اشاره به هشدار وزير اطلاعات در باره چالش هاي انتخاباتي «15 طرح دشمن براي انتخابات مجلس» را تيتر كرد و نوشت: «اگر استكبار دانشمندان ما را مذبوحانه ترور مي كند به دليل اين است كه مي بينند تحريم ها نتوانسته جلوي پيشرفت نظام اسلامي را بگيرد.»«روزگار» از اقدامات غرب به عنوان توطئه ياد كرد و ذيل تيتر «خبر وزير اطلاعات از 15 توطئه انتخاباتي» نوشت: «فضا سازي و جنگ هاي رسانه اي براي ترساندن ملت ايران اقدام ديگر دشمن براي ضربه وارد كردن به انتخابات است.»«آفتاب يزد» هم اين خبر را منعكس كرد و از قول وزير اطلاعات در سر صفحه خود نوشت: «اين انتخابات مشاركت گسترده مردم را مي طلبد.»
ابتكار سخنان وزير اطلاعات را در ستون «سرخط» خود قرار داد و ذيل موضوع «15 طرح دشمن در آستانه انتخابات مجلس» آورد: «نيروهاي علاقه مند به انقلاب بايد توجه داشته باشند كه حضور گسترده مردم در انتخابات پاسخ محكمي به دشمن است، لذا بايد براي بصيرت بخشي مردم تلاش كنند.»«كيهان» اما در سرمقاله اي با عنوان «چه كساني تحريم ها را بزك مي كنند؟» به عوامل داخلي سودجو از تحريم ها اشاره كرده و با استناد به هشت شاهد مثال از اظهارات مقامات غربي در خصوص بي تأثير بودن اين تحريم ها مي نويسد: «از آنچه گذشت به اين نتيجه منطقي برسيم كه اولاً، تحريم نفتي ايران ناممكن و يا دست كم، بسيار كم اثر است. ثانياً پي آمدهاي آسيب رسان آن براي تحريم كنندگان به مراتب بيشتر از آسيب احتمالي براي ايران است. ثالثاً آمريكا و متحدانش به تهديد نياز دارند و رابعاً، اين تهديدها زمينه براي پذيرش از سوي ايران را ندارند.»
من تكرار ميكنم مجلس بالاترين مقام است در اين مملكت...
من تكرار ميكنم مجلس بالاترين مقام است در اين مملكت. مجلس اگر رأي داد و شوراي نگهبان هم آن رأي را پذيرفت، هيچ کس حق ندارد يک کلمه راجع به اين بگويد. من نمي گويم رأي خودش را نگويد؛ بگويد؛ رأي خودش را بگويد؛ اما اگر بخواهد فساد کند، به مردم بگويد که اين شوراي نگهبان کذا و اين مجلس کذا، اين فساد است و مفسد است يک همچو آدمي، تحت تعقيب مفسد فيالارض بايد قرار بگيرد
* مجلس، عصاره زحمات ملت است
اين مجلس ماحصل خون يک جمعيتي است که وفادار به اسلام بودند؛ و اين مجلس عصاره زحمتهاي طاقت فرساي اين ملت مسلمان بوده است؛ اين مجلس فراهم آمده از «الله اکبر»هاي مردم است؛ اگر بنا باشد که اين مجلس فراهم آمده از «الله اکبر» مردم قدمي برخلاف اسلام بگذارد، اين مجلس مجلسي خواهد بود که برخلاف مسير مسلمين عمل کرده. با تمام قدرت، بدون اينکه ملاحظه از احدي و از مقامي بشود، مجلس بايد مسائل را طرح بکند. و رد و بدل و انتقاد صحيح، بدون جار و جنجال، بدون هياهو، مسائل را بگويند.
* مخالفت با مجلس؛ بدون هياهو و با منطق
کسي که مخالف است مخالفت خودش را بدون هياهو بگويد. آن که موافق است موافقت خودش را بدون جار و جنجال بگويد. و بعد هم رأي بگيرند. وقتي رأي گرفتند، اگر اکثريت رأي داد، و بعد هم برده شد پيش شوراي نگهبان و آنها هم صحيح دانستند اين رأي را، مخالف اسلام ندانستند و مخالف قانون اساسي ندانستند، اگر بعدها بخواهند شيطنت بکنند، اين شيطنت ها از مبادي غضب، از مبادي فاسد، بيرون مي آيد.
* تسليم در مقابل مجلس، تسليم در مقابل اسلام است
بايد سرتسليم به مجلس، يعني سر تسليم به اسلام وقتي مخالف اسلام نيست، سر تسليم به اسلام فرود آورد. روش هاي غيراسلامي را، اگر هم در باطن- خداي نخواسته- دارند، نبايد ديگر اظهار بکنند و نبايد اذهان مردم را نسبت به مجلس مشوش کنند. اين يک مسأله اي است اساسي، و بايد همه توجه داشته باشند.
* اهانت به ديگران در مجلس، مغاير با اسلام است
به مجرد اينکه يک مطلبي برخلاف رأي يک نفر است، نبايد بگويد مجلس درست نيست. اين خودش را اصلاح کند. اين خودش درست نيست. نبايد بگويد شوراي نگهبان درست نيست. اين خودش درست نيست. بايد خودش را اصلاح بکند. و اين گرفتاري هست براي ملت ما.و من اميدوارم که مجلس يک مجلس اسلامي، مجلس عبادت باشد؛ نه مجلسي که- خداي نخواسته- معصيت در آن واقع بشود و به ديگران اهانت کنند؛ به کسي بد بگويند. اينها خلاف اسلام است و نبايد بشود.(سخنراني در جمع نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، 3/3/1360، صحيفه امام، جلد14، صفحه 371-370)
يكي از مولفه هاي كليدي كه نهضت امام خميني(ره) را از ديگر نهضت هاي مشابه ممتاز كرد، اعتمادي بود كه ايشان به توده هاي مردم داشت. ايشان بيش از آنكه تلاش كند تا حركتي با محوريت نخبگان شكل دهد، بر اين باور بود كه اين ملت ها هستند كه بايد سرنوشت خود را به دست گرفته و با اراده و تصميم خود آينده را رقم زنند.
با پيروزي انقلاب اسلامي، بار ديگر اين احزاب و گروه هاي سياسي نبودند كه محوريت انقلاب را بر عهده گرفتند؛ بلكه امام امت با ايجاد فضاي باز براي حضور مستمر ملت در صحنه، با تأكيد بر برگزاري رفراندوم و انتخابات هاي متعدد، زمينه هاي قانوني اين حضور را نهادينه كردند، به نحوي كه سال 1358 را بايد سال حضور مستمر ملت در پاي صندوق هاي رأي ناميد.رهبر كبير انقلاب اسلامي از همان ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي تلاش كردند تا ملت را نسبت به ضرورت مشاركت سياسي و حضور در صحنه هاي مهم تصميم گيري براي كشور از جمله انتخابات مختلف آگاه سازند. شايد مهم ترين انتخاب، رفراندوم قانون اساسي بود كه معظم له در سخناني فرمودند: «بي تفاوت نباشيد نسبت به سرنوشت مملكت خودتان، نسبت به اسلام، نسبت به ملت. نسبت به كشور بي تفاوت نباشيد. گوش نكنيد به اين حرف اينها كه قانون اساسي خوب نشده و محتوايش چه است. اينها تمام در نظر دارند كه نگذارند كه شما رأي بدهيد به قانون اساسي و شما را بي تفاوت كنند يا بدبين كنند. » (18/8/58)امام امت در ديگر انتخابات نيز بر مشاركت حداكثري تأكيد داشته و در آستانه انتخابات رياست جمهوري در سال 1364 با برشمردن آثار بين المللي مشاركت حداكثري ملت مي فرمايند: «من كار ندارم كي رئيس جمهور مي شود، به من مربوط نيست، من خودم يك رأي دارم به هر كه دلم مي خواهد [رأي] مي دهم، شما هم همين طور. اما اگر بخواهيد در مقابل دنيا اظهار حيات بكنيد كه بگوييد ما بعد از گذشتن چندين سال زنده هستيم، بايد مشاركت كنيد. اگر- خداي نخواسته- از عدم مشاركت شما يك لطمه اي بر جمهوري اسلامي وارد بشود، بدانيد كه آحاد ما، كه اين خلاف را كرده باشيم- خداي نخواسته- مسئول هستيم؛ مسئول پيش خدا هستيم.» (8/5/64)البته در نگاه حضرت امام(ره) انتخابات تنها جلوه اي از مشاركت مردمي است و ملت در همه حوزه هاي تصميم گيري و سازندگي كشور بايد حضور فعال داشته باشند. امام(ره) با صراحت تمام خطاب به مسئولان مي فرمايند: «مردم را در همه امور شركت بدهيم. دولت به تنهايي نمي تواند كه اين بار بزرگي كه الآن به دوش اين ملت هست، بردارد. همان طوري كه ملاحظه مي كنيد چنانچه اين شور و شعف ملت و جوان هاي عزيز نبود، هيچ دولتي نمي توانست مقابله كند با اين قدرت هايي كه همه قدرت شان را، قوه شان را پهلوي هم گذاشتند و به ما حمله كردند. بدون اينكه اين ملت همراهي كند، ما نمي توانستيم كاري بكنيم. هر چي داريم از اينهاست و هر چي هست مال اينهاست، دولت عامل اينهاست، قوه قضاييه عامل اينهاست، قوه اجراييه عامل اينهاست. قوه مقننه عامل اينهاست؛ اداي تكليف بايد بكنند، شركت بدهند مردم را در همه امور.» (19/3/65)
شايد سي و سه سال پيش در اولين روزهاي پيروزي انقلاب اسلامي بود كه سلطنت طلبان و ته مانده هاي رژيم سلطنتي و برخي جريان هاي چپ ماركسيستي در برابر حركت ملت بزرگ ايران قد علم كرده، همه پرسي بزرگ «آري به جمهوري اسلامي» در 12 فروردين 1358 را تحريم كردند.
در طول اين سه دهه نيز جريان هاي منحرف بريده از ملت و ايستاده در برابر انقلاب كه جايگاهي در ميان توده ها نداشتند، بر خط تحريم پافشاري و از حضور در انتخابات كناره گيري كردند. جريان هاي مزدوري چون منافقان، سلطنت طلبان، چريك هاي فدايي خلق (اكثريت و اقليت)، حزب توده، جبهه ملي و نهضت آزادي، مشهورترين اين جريان ها هستند كه در انتخابات گذشته ايران اسلامي، با صدور بيانيه اي، انتخابات را تحريم كرده اند.
فتنه شكست خورده
انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري، به سرفصل جديدي در انقلاب اسلامي تبديل شد. اين حساسيت هم به خاطر مشاركت بي نظير 85 درصدي و حضور 40 ميليوني ملت رقم خورد و هم فتنه اي كه شكست خوردگان انتخابات آغاز كردند. بي اعتمادي ملت به موسوي و همراهان وي و رأي آوردن رقيب با فاصله 11 ميليوني كافي بود كه شكست خوردگان، تحمل از دست بدهند و نااميدانه عمل به نسخه هاي طراحي شده «جين شارپ» را در دستور كار خود قرار دهند! اين سناريو البته با درايت و مديريت رهبري و ملت حاضر در صحنه به خوبي مهار شد و فتنه گران آبروي باقي مانده را نيز از دست دادند.همين افتضاح و خيانت سياسي كافي بود تا فتنه گران از بازگشت به قدرت در انتخابات بعدي در اسفندماه سال جاري نااميد شوند، چرا كه اغلب گزينه هاي مورد نظرشان براي نامزدي در انتخابات به علت نقش داشتن در فتنه 88، صلاحيت لازم براي تصدي جايگاه نمايندگي مجلس را طبق قانون از دست داده اند و اينچنين بود كه اردوگاهي كه با سناريوي «حضور در انتخابات دهم با مهره موسوي» شكل گرفته بود، گزينه «تحريم انتخابات نهم مجلس» را براي ادامه حيات خود برگزيد.
خاتمي و تلاش براي بقا
سناريوي تحريم در قالب دو رويكرد در انتخابات دنبال شد. رويكرد اول جريان افراطي بود كه از همان ابتداي طرح مباحث انتخابات از چندماه قبل باصراحت بر نمايشي بودن انتخابات آتي و ضرورت تحريم آن سخن مي گفت، اما رويكرد دوم كه آن روي سكه تحريم بود، مدعي بود كه اين اقدام آخرين راه باقي مانده است و پيش از آن بايد تلاش كرد تا نظام را به تغيير موضع واداشت و مسئولان را مجبور ساخت تا فضا را براي فعاليت مجدد فتنه گران باز كند. اين خط توسط سيدمحمدخاتمي در ماه هاي اخير دنبال شد.تلاش هاي خاتمي با هدف فراهم سازي شرايط براي بازگشت چهره هاي مردود در انتخابات گذشته، در ماه هاي اخير به اوج خود رسيد. وي با طرح شروطي اعلام كرد كه در صورت تحقق آن، جريان دوم خرداد اين بار نيز در انتخابات شركت خواهد كرد! شروطي غيرقانوني چون: اجازه فعاليت سياسي مجدد به سران فتنه، آزادي همه مجرمان و محكومان فتنه 88 و ايجاد نهادي غيرقانوني و موازي با شوراي نگهبان براي نظارت بر انتخابات كه از همان ابتدا منتفي بودن آنها مشخص بود.
در مورد شروط خاتمي بايد گفت: اردوگاه فتنه، امروز در وضعيتي نيست كه بخواهد براي نظام اسلامي شرط تعيين كند و آنقدر انحراف و اتهام در پرونده اش ثبت شده است كه براي بازگشت، ابتدا بايد از خطاهاي گذشته در پيشگاه ملت و انقلاب توبه و اعلام برائت كند. مشكل بخشي از اصحاب فتنه نيز حتي با اين برائت جستن حل نخواهد شد و به دليل جرائمي كه دارند، دستگاه عدالت اسلامي بايد تكليف آنان را مشخص كند؛ لذا ادعاهاي تكراري و طلبكاري از نظام اسلامي، مشكلي را از مشكلات آشفته بازار فتنه گران حل نخواهد كرد. اين تلاش خاتمي نتوانست دستاوردي براي اين جريان داشته باشد و افكار عمومي نيز بي توجه از كنار آن گذشت!البته در پس ايده خاتمي، نكته ديگري نيز نهفته بود و آن اينكه اگر اين خط به ثمر نرسيد(كه شكست آن از قبل كاملا مشخص بود) آنگاه اتخاذ «خط تحريم» با هزينه كمتري براي فتنه گران همراه خواهد بود. به واقع، سناريويي كه در قالب شروط خاتمي آغاز شد، پيش زمينه اي بود براي آنكه افكار عمومي را متقاعد سازد كه نظام منعطف نيست و چاره اي جز تحريم انتخابات براي اين جريان باقي نمانده است.
خط تحريم
با ناكامي و پايان كار راهكار و سناريوي خاتمي براي فشار بر نظام، بار ديگر جريان افراطي اردوگاه فتنه به صحنه گردان اصلي مبدل شد و خاتمي به حاشيه رفت. خط تحريم آشكارا، با صدور سه بيانيه در آستانه ثبت نام داوطلبان نمايندگي مجلس در اول دي ماه رسميت يافت. پيش از آن، چند بيانيه توسط جريان افراطي اردوگاه فتنه منتشر شده بود كه به نحوي بر خط تحريم تأكيد داشت كه از جمله آنها مي توان به بيانيه اي به امضاي 36 نفر از مجرمان حوادث پس از انتخابات اشاره كرد كه در ميان آنها، اسامي اعضاي برجسته گروه هاي غيرقانوني مشاركت و مجاهدين انقلاب به چشم مي خورد.
اما در مرحله رسمي، اولين بيانيه توسط شوراي موسوم به «هماهنگي راه سبز اميد» كه توسط ضدانقلاب هاي تازه فراري اداره مي شود، صادر شد كه در آن باصراحت، انتخابات نهم را نمايشي خوانده و از تحريم سخن گفته بود.حزب غيرقانوني و منحل شده مشاركت نيز با صدور بيانيه اي اعلام داشت به اين جمع بندي رسيده است كه «در انتخاباتي كه در فضاي آزاد برگزار نشود، نامزدهاي مردمي اجازه ورود و رقابت نداشته باشند و از آن مهم تر، رأي مردم به هيچ انگاشته شود، نمي توان شركت كرد. بيانيه اي نيز تحت عنوان مجعول «شاخه خارج نشين سازمان مجاهدين انقلاب» كه اعضاي آن نامشخص است صادر شد كه آن نيز از تحريم انتخابات سخن گفته بود.همچنين 39 نفر از مجرمان سياسي جريان فتنه از جمله بهزاد نبوي، محسن ميردامادي، مصطفي تاج زاده، محسن امين زاده كه اغلب سردمداران گروه هاي منحل شده سازمان مجاهدين و مشاركت هستند نيز براي آنكه از معركه تحريم كنندگان جا نمانند، با انتشار نامه اي سرگشاده و با ادبياتي خيانت آميز اعلام داشته اند كه «امروز گرم كردن تنور اين انتخابات به هر شكل و بأي نحو كان، كمك به استبداد و در تقابل با آرمان محوري استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي و نيز در تقابل با تحقق دموكراسي و تضمين حقوق بشر در كشور عزيزمان ايران است.»
اين سناريو در اولين گام تلاش داشت كه داوطلبان را از حضور در مرحله ثبت نام منصرف سازد. همين تلاش منجر شد كه جريان نزديك به آقاي هاشمي و كارگزاران نيز در آخرين لحظه، تسليم جريان افراطي شوند و از حضور براي ثبت نام صرف نظر كنند و عملاً به جرگه بازيگران خط تحريم بپيوندند!
اما آنچه در مرحله اول شاهد آن بوديم، بي توجهي ملت و نامزدهاي انتخاباتي به خط تحريم بود. مقايسه آمار ثبت نام كنندگان مجلس نهم (5395 نفر) با آمار مجالس هفتم و هشتم كه از ركورد بيشترين ثبت نام كنندگان در تاريخ انتخابات در ايران برخوردارند به خوبي نشان مي دهد كه بايد منتظر شكل گيري بزرگ ترين رقابت انتخاباتي كشور در 12 اسفندماه 1390 بود.همچنين علي رغم تلاش تحريم كنندگان، اكثريت نمايندگان فراكسيون اقليت مجلس و عناصري چون كواكبيان، تابش، خباز، پزشكيان و ... خط خود را از افراطيون جدا كردند و به صف ثبت نام كنندگان پيوستند! احزابي چون «مردم سالاري» و «خانه كارگر» نيز كه روزگاري در جبهه دوم خرداد شناخته مي شدند، ضمن ايستادگي در برابر تحريم، نامزدهاي خود را براي ثبت نام تشويق كردند.اين همه به خوبي نشان مي دهد كه علي رغم ادعاها و توهمات واهي تحريم كنندگان، جامعه واكنش مثبتي به اين جريان نشان نداده و بعد از اين، اين افراد و گروه ها را بايد در زمره «از ياد رفتگان» تاريخ سياسي اين سرزمين جست وجو كرد!
حسين عبداللهى فر
در شماره گذشته تحت عنوان «واكنش هاي متفاوت به تأييد صلاحيت ها» به اعتراض روزنامه «ايران» به رد صلاحيت ها نيز اشاره شد كه تا حدود زيادي عجيب به نظر مي رسيد. چراكه قاعدتاً هيئت هاي اجرايي نبايد كانديداهايي را كه اين روزنامه «حاميان گفتمان انقلاب اسلامي» خوانده است، رد صلاحيت كند و البته متذكر شده بوديم كه
اين روزنامه در حالي به رد صلاحيت نامزدهاي متعلق به جريان مورد نظرش معترض است كه در همان صفحه نخست خود از قول رئيس ستاد انتخابات به تكذيب ادعاي رد صلاحيت افراد به خاطر گرايش سياسي پرداخته بود.
در ادامه ماجرا اين هفته روزنامه «آفتاب يزد»(27 دي) از قول يك عضو هيئت رئيسه مجلس خطاب به روزنامه «ايران» ذيل تيتر «رد گم نكنيد؛ حاميان دولت تأييد صلاحيت شده اند» نوشت: «در حالي كه مسئولان تأييد صلاحيت يا عدم تأييد صلاحيت ها، دولت و وزارت كشور است، چگونه روزنامه دولت مدعي مي شود كه حاميان احمدي نژاد رد صلاحيت شده اند؟ هر چند اين روزنامه بارها اين گونه اخبار را منتشر كرده است؛ ولي براي آگاهي مردم لازم است اعلام شود كه تمام انتقادها به اين موضوع است كه چرا حاميان و نزديكان دولت تأييد شده اند و منتقدان دولت و رئيس جمهور توسط هيئت اجرايي كه زير نظر دولت است، رد صلاحيت شده اند؟»
اين روزنامه در حالي به درج اين خبر در صفحه اول خود پرداخته كه در تيتر اول خود آورده است: «پاتك احمدي نژاد بر منتقدان مشائي»اين تيتري بود كه بسياري از روزنامه ها براي گزارش خود از جلسه توديع و معارفه رئيس سازمان ميراث فرهنگي انتخاب كرده بودند. «آرمان»، «حمايت چندباره احمدي نژاد از مشائي» را تيتر كرد و از قول احمدي نژاد نوشت: «اشكالي ندارد برخي از نگاه فرهنگي مشائي خوش شان نيايد.»روزنامه «شرق» هم همين جمله را تيتر گزارش خود قرار دارد و نوشت: «محمود احمدي نژاد بلافاصله بعد از بازگشت از آمريكاي لايتن هنوز چمدان سفر را باز نكرده بود كه به منتقدان داخلي پاسخ گفت. او يك بار ديگر به دفاع از اسفنديار رحيم مشائي، رئيس دفتر خود و بقايي معاون اجرايي نهاد رياست جمهوري پرداخت.»
«تهران امروز» هم خبر حمايت احمدي نژاد از مشائي را تيتر كرد و در ادامه سخنان رئيس جمهور نوشت: «مشائي با آن نگاه فرهنگي كه دارد در سازمان ميراث كار كرد. البته برخي ها از نگاه فرهنگي وي خوش شان نمي آيد كه اشكالي ندارد؛ ولي بايد منطقي برخورد شود، چراكه نفي و رد در فرهنگ ايراني و اسلامي ما جايگاهي ندارد و ايران همواره كانون آزادانديشي بوده است.» اين روزنامه يك روز بعد، عنوان گفت وگوي اختصاصي خود با دبير كل حزب موتلفه اسلامي را «مواظب باشيم جريان انحرافي در مجلس نباشد» قرار داد و از قول وي نوشت: «فكر مي كنم طراحي هاي جريان انحرافي از ماه ها قبل انجام شده است و اگر نهادهاي نظارتي و شوراي نگهبان مراقب نباشند چه بسا به مجلس راه يابند.»
«مردم سالاري» نيز كه «دفاع احمدي نژاد از مشائي» را زير روتيتر «پس از چند ماه سكوت تكرار شد» قرار داده بود، اين دفاع را در راستاي تبليغات انتخاباتي توصيف كرد و نوشت: «پس از چندماه سكوت احمدي نژاد در حمايت از اسفنديار رحيم مشائي كه پيامد انتقادات فراوان اصولگرايان از جريان انحرافي و شخص مشائي بود، ديروز در فاصله يك ماه مانده به آغاز تبليغات انتخابات مجلس شوراي اسلامي، محمود احمدي نژاد بار ديگر به حمايت از رحيم مشائي پرداخت آن هم در جلسه توديع و معارفه روساي قديم و جديد سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و در شرايطي كه مدت هاست مشائي در اين سازمان مسئوليتي ندارد.»اين روزنامه همچنين سرمقاله خود را به موضوع آنچه «جريان خاص» ناميده، اختصاص مي دهد و مي نويسد: «در گيرودار كانديداهاي مجلس در شهرهاي كوچك و بزرگ، جريان انحرافي و منصوبان آقاي خاص به عنوان كليدواژه انتخابات مجلس شوراي اسلامي بدل به نقل مباحث سياسي شده اند. مي گويند آنها در طول كمتر از پنج سال با سرعتي غيرقابل مهار به منابع ثروت و قدرت دست يافته اند و اكنون زمان آبياري نهالي است كه آنها كاشته اند تا در آينده نه چندان دور، از ميوه آن برداشت كنند.»
«جريان انحرافي ماشين تخريب راه مي اندازد» هم عنوان خبري بود كه روزنامه «جوان» (26 دي) به فعاليت انتخاباتي اين جريان اختصاص داد و به نقل از «پرويز سروري» رئيس كميته امنيت داخلي مجلس نوشت: «آنها دائماً اعلام مي كنند ما مي توانيم يارانه، امكانات و ظرفيت هاي زيادي در اختيار مردم قرار دهيم و از اين طريق مردم را تحت تأثير اين شعارها قرار مي دهند.»فتنه انگيزي هم برنامه انتخاباتي ديگر جريان انحرافي است كه روزنامه «جوان»(28 دي) مورد اشاره قرار داده، مي نويسد: «يكي از ليدرهاي جريان انحراف با القاي اين مسئله كه جبهه متحد اصولگرايي به نتيجه نخواهد رسيد، اين ادعا را مطرح كرده كه هاشمي رفسنجاني پشت پرده اين جريان قرار دارد و او چون مقبوليتي در ميان مردم ندارد، بنابراين اقبالي از سوي مردم به آنان نخواهد شد.»فعاليت هاي انتخاباتي جريان انحرافي به اندازه اي جدي شده است كه در آمار رسمي وزارت كشور هم به تعداد ثبت نام كنندگان اين جريان تلويحاً اشاره شده است. روزنامه «آرمان» (28 دي) در گزارش رسمي از آرايش سياسي داوطلبان نمايندگي مجلس تحت عنوان «شركت جريان هاي جديد در انتخابات» از قول وزير كشور نوشت: «همه سلايق در انتخابات حضور داشتند 34 درصد از طيف اصول گرا، 14 درصد اصلاح طلب، 23 درصد گروه هاي مستقل و جديد در انتخابات ثبت نام كرده اند.»
«كيهان» به رفع اشكال آمار فوق پرداخت و اينگونه نوشت: «از هر سليقه اي در چارچوب نظام براي انتخابات مجلس نهم ثبت نام داشتيم كه 34 درصد اصولگرا 14 درصد اصلاح طلب، 23 درصد مستقل و 29 درصد افراد جديد هستند.»اين روزنامه اگرچه نامي از جريان انحرافي نبرده؛ اما با اختصاص بيش از 50 درصد ثبت نام كنندگان به مستقل و افراد جديد، وزن سنگيني براي اين جريان قائل شده و در خبر ديگري به نقل از وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي مي نويسد: «ما همه نوع خيري ديده بوديم، مثل خير مدرسه ساز و... ولي گويي در حال حاضر، خيران نماينده ساز نيز پيدا شده اند كه با پول هاي پنهاني مانند همين اختلاس ميلياردي اخير نماينده مي سازند.»
مشاركت سياسي يكي از شاخصه هاي مهم «توسعه سياسي» است و در ادبيات سياسي امروز جهان، نظام هاي سياسي مختلف را نسبت به سطوح و دايره مشاركت به نظام هاي سياسي استبداد، تا دموكراتيك تقسيم مي كنند.
مشاركت سياسي، فعاليت داوطلبانه اعضاي جامعه در شركت مستقيم و غيرمستقيم در سياست گذاري عمومي و انتخاب كارگزاران است. اين مشاركت از سطوح مختلفي برخوردار است كه تحقق آن در نظام هاي سياسي مختلف مبتني بر اوضاع سياسي - اجتماعي آن كشورها است. در مجموع سطوح زير را مي توان براي مشاركت سياسي برشمرد:
1- حق رأي و شركت در انتخابات 2- حق فعاليت هاي سياسي و عضويت در احزاب و گروه هاي سياسي 3- حق كانديداتوري در انتخابات
4- دخالت در تصميم گيري هاي كلان و تغييرات ساختاري
در همه اين سطوح، وجود برخي صلاحيت ها ضروري به نظر مي رسد. البته هرچه سطح مشاركت و تأثيرگذاري بر سياست افزايش يابد، بايد انتظار داشت كه به همان اندازه، شاخصه صلاحيت ها بالا برود و بدين معنا جمع كمتري از افراد بتوانند بالفعل در آن سطح از مشاركت نقش آفرين باشند، مگر آنكه قبل از آن، صلاحيت هاي لازم را كسب كنند. به عنوان نمونه درباره سطح اول از مشاركت مي توان گفت كه در بسياري كشورهاي غربي در نيم قرن اخير، زنان حق رأي پيدا كرده اند. در سوئيس تا 1971 و در انگلستان تا 1978 زنان از حق دادن رأي محروم بودند. امروز نيز افراد زير 18 سال در اغلب كشورهاي جهان از دادن رأي محرومند. صلاحيت هاي مذكور در هر نظام سياسي مبتني بر دستگاه ايدئولوژيك آن جامعه شكل مي گيرد.
در نظام هاي ليبراليستي، اين آموزه هاي فردگرايانه و كاپيتاليستي ليبراليسم است كه شاخصه هاي را مشخص مي كند، اما در نظام مردم سالاري اسلامي، مكتب اسلام و دستگاه ارزشي آن است كه صلاحيت ها را تعريف مي كند. در اين نگاه، اخلاق و علم، مهم ترين مولفه براي تعيين شاخصه هاي صلاحيت هستند. هرچه ميزان اثرگذاري در مشاركت سياسي بالا رود، به همان اندازه تأكيد بر فضايل اخلاقي و توانايي هاي علمي و آگاه به آموزه هاي ديني بالاتر خواهد رفت. نكته اساسي در اين ميان آن است كه وجود شروط براي احراز صلاحيت به معناي وجود نگاه طبقاتي به قدرت و محروميت بخشي از افراد جامعه از مشاركت سياسي نيست، چرا كه شرايط مشخص شده براي احراز صلاحيت، همگي اكتسابي است و موانع ذاتي براي رسيدن به آن وجود ندارد.
شركت در انتخابات، عام ترين، سهل ترين و كم هزينه ترين نوع مشاركت سياسي و يكي از معيارهاي مناسب براي كشف ميزان مشاركت سياسي مردم ولو به شكل كمي آن است و تا حدودي انگيزه ها و عوامل تشديدكننده مشاركت، همچنين موانع مشاركت مردم را در عرصه فعاليت هاي سياسي نشان مي دهد. انتخابات هرچند اولين سطح مشاركت سياسي است، اما از آنجا كه فراگيرترين سطح آن است، مهم ترين آن نيز هست و يكي از ملاك ها و معيارهاي مهم براي ارزيابي سلامت نظام هاي سياسي به حساب مي آيد. در نظام سياسي اسلام، انتخاب و رأي ملت به رسميت شمرده شده و به فرموده حضرت آيت الله العظمي خامنه اي: «امروز در جمهوري اسلامي همه مقاماتي كه به نحوي در كار مردم دخالت دارند، مستقيم يا غيرمستقيم منتخب خود مردمند؛ حتي رهبري»(13/11/70) در الگوي اسلامي، همه شهروندان جامعه اسلامي با هر گرايش و سليقه و مذهبي حق رأي دارند و مي توانند در انتخابات مشاركت داشته باشند. اين الگو امروز به عنوان الگويي ممتاز در سطح جهان مطرح شده و به عنوان رقيبي براي نظام هاي دموكراتيك غربي درآمده است.
پس از استقرار نظام جمهوري اسلامي، يكي از مهم ترين دستاوردهاي انقلاب، تشكيل مجلس شوراي اسلامي بود كه انتخابات نخستين دوره مجلس شوراي اسلامي در 24 اسفند ماه سال 1358 برگزار شد و در آن بيش از 1900 نفر از سراسر كشور نامزد شدند و نخستين دوره آن در هفتم خرداد ماه 1359 آغاز به كار كرد.
اولين انتخابات مجلس با حضور جريان ها و گروه هاي سياسي متعددي برگزار شد، چنانكه انتخابات اين دوره مجلس شوراي اسلامي از حيث تعدد گروه ها و دسته هاي سياسي از انتخابات هاي ديگر دوره ها متمايز مي نمايد.در اين دور از انتخابات مجلس، حزب جمهوري اسلامي و جامعه روحانيت بعد از رايزني هاي فراوان بر سر ارائه فهرست مشترك با هم به توافق رسيدند و با صدور بيانيه اي به امضاي آيت الله «سيدعلي خامنه اي» از طرف حزب جمهوري اسلامي و «مهدي شاه آبادي» از سوي جامعه روحانيت مبارز، ائتلاف خود را با عنوان ائتلاف بزرگ اعلام كردند. در اين ائتلاف، علاوه بر گروه هاي همسو با دو تشكل ياد شده، گروه هايي نظير «سازمان مجاهدين»، «سازمان فجر اسلام»، «نهضت زنان مسلمان»، «اتحاديه انجمن هاي اسلامي» و «بنياد الهادي» نيز شركت كردند. گروه هاي ديگري نيز كه در انتخابات حضور داشتند از جمله «دفتر هماهنگي مردم با رئيس جمهور» (ابوالحسن بني صدر)، «نهضت آزادي» و گروه هاي اقماري آن نيز ليست هاي جداگانه اي ارائه كردند. نهضت آزادي با وجود استعفاي دولت موقت و جريان اشغال سفارت آمريكا، فهرست انتخاباتي خود را ذيل عنوان «كانديداهاي همگام» منتشر كرد.
منافقين (مجاهدين خلق) نيز كه از روز هاي نخستين انقلاب، مسير سهم خواهي از قدرت را مي پيمودند، در اين دور از انتخابات حاضر شدند. مرحله اول انتخابات، تنها 97 نماينده توانستند به مجلس راه يابند و انتخاب بقيه نمايندگان به دور دوم موكول شد. در دور اول انتخابات، تعداد 10 ميليون و 874 هزار و 470 نفر (معادل 14/52 درصد شركت كنندگان در كل كشور) شركت داشتند و تعداد شش ميليون و 47هزار و 834 نفر در مرحله دوم شركت كردند. در 14فروردين 1359 نتايج اوليه انتخابات به صورت رسمي اعلام گرديد و 18 نفر در تهران اكثريت مطلق را به دست آوردند كه عبارت بودند از:فخرالدين حجازي، حسن حبيبي، سيدعلي خامنه اي، معيني فر، محمدجواد حجتي كرماني، محمدجواد باهنر، مهدي بازرگان، حسن آيت، محمدعلي رجايي، علي گلزاده، مصطفي چمران، هادي غفاري، سيدمحمد خوئيني ها، اكبر هاشمي رفسنجاني، ابراهيم يزدي، عزت الله سحابي و اعظم طالقاني.از ميان 18نفر كانديداي برگزيده دور اول، يازده نفر از ليست «ائتلاف بزرگ»، 5 نفر از ليست گروه «همنام» و دو نفر از دفتر «هماهنگي مردم با رئيس جمهور» بودند كه به مجلس راه يافتند.
پس از برگزاري انتخابات، تعدادي از گروه هايي كه نمايندگان شان به مجلس راه نيافته بودند به نحوه برگزاري انتخابات اعتراض كردند و تقاضاي تجديد انتخابات به خصوص در تهران و چند شهرستان ديگر را داشتند.دور دوم انتخابات براي انتخاب بقيه نمايندگان تهران و شهرستان ها در 19 ارديبهشت 1359 شروع شد و 137 نفر از سراسر كشور انتخاب شدند و در تهران نيز 12 نفر در دور دوم مشخص شدند كه عبارت بودند از: محسن مجتهد شبستري، گوهرالشريعه دستغيب، دكتر علي اكبر ولايتي، كاظم سامي، يدالله سحابي، محمدباقر حسيني لواساني، محمدعلي هادي نجف آبادي، عبدالمجيد معاديخواه، حبيب الله عسگراولادي، محمدكاظم موسوي بجنوردي، هاشم صباغيان، مهدي شاه آبادي. به طور كلي در دو مرحله 234 نفر از سراسر كشور انتخاب شدند و چون تعداد انتخاب شدگان از 180 نفر حد نصاب (دوسوم نمايندگان كه 270 نفر هستند) بيشتر بود، مجلس مي توانست رسميت يابد.
سوال این است فرصت ها و چالش های احتمالی انتخابات پیش رو چیست؟ راهکارهای برخورداری از انتخاباتی پر شور، با مشارکت حداکثری بدون چالش امنیتی کدام است؟ در این مقاله تلاش گردیده انتخابات مجلس نهم و چالش های احتمالی امنیتی آن با رویکرد امنیت نرم مورد بررسی قرار گیرد و راهکارهایی برای پیشگیری از امنیتی شدن انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی ارائه شود.
چکیده:
انتخابات یکی از مولفه های مشارکت سیاسی و شرایط تحقق مردم سالاری است، به طوری که محور اصلی مشارکت سیاسی، مشارکت های انتخاباتی است.پس از پیروزی انقلاب اسلامی، زمینه مشارکت مردم در عرصه های گوناگون به ویژه در عرصه سیاسی و در فرآیند تصمیم گیری، سیاست گذاری و اداره جامعه فراهم شد. به طور متوسط هر سال در کشور یک انتخابات برگزار گردیده است. همواره مشارکت انتخاباتی ملت ایران برای نظام پشتوانه جدی به شمار آمده است. حضرت آیت الله العظمی خامنه ای مدظله العالی در خطبه های روز عید سعید فطر سال جاری با اشاره به اینکه انتخابات، تجلی حضور مردم، مظهر مردم سالاری دینی و ذخیره و پشتوانه امنیت کشور است، تصریح کردند که آحاد مردم، مسئولان و فعالان سیاسی باید از انتخابات به عنوان نعمتی الهی پاسداری کنند و هوشیارانه مراقب چالش های ضد امنیتی و تلاش های دشمنان باشند. تاکید معظم له، بر چالش های امنیتی در انتخابات پیش رو ناظر بر تحولات پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری در سال 1388 و شرایط حساس کشور و منطقه است.
متاسفانه در انتخابات دهم ریاست جمهوری به دلیل غفلت و جهالت برخی نخبگان سیاسی به ویژه دو نفر از کاندیداهای شکست خورده در رقابت های انتخاباتی، در باورهای ذهنی شماری از رای دهندگان شبهه و تردید نسبت به نتایج انتخابات بوجود آوردند، و آنان را تحریک برای اعتراض به نتیجه انتخابات با لشکر کشی خیابانی نمودند. دولت های غربی به ویژه آمریکا، زمانی که شاهد صحنه های از اغتشاش و بی نظمی در برخی نقاط کشورمان به ویژه در تهران بودند. با تمهیدات قبلی رسانه ها و سرویس های جاسوسی خود را در چارچوب رهیافت فروپاشی از درون و براندازی نرم بسیج کردند. و تلاش سازمان یافته ای برای به چالش کشیدن حماسه حضور بی بدیل40 میلیونی ملت ایران آغاز گردید.
آنها بر این باور بودند که حوادث پس از انتخابات؛ اعتماد ملی، مشروعیت، کارآمدی و انسجام بین مردم و حکومت را کاهش داده است و اعتراض شماری از مردم به نتایج انتخابات را نشانه این شکاف دانستند. و بر این باور بودند که با کپی برداری از الگوی کودتاهای مخملین بتوانند امنیت و ثبات سیاسی کشور را هدف قرار داده و انتخابات در ایران را که بیش از سه دهه مظهر مشارکت ملی، اعتماد ملی، کارآمدی نظام و در نهایت مردم سالاری دینی بوده، به چالش امنیتی تبدیل و شرایط را برای فروپاشی از درون فراهم کنند. با توجه به اینکه چالش های امنیتی انتخابات می تواند، به اهداف مرجع در امنیت نرم از جمله؛ روحیه ملی، اعتماد، مشارکت، انسجام، افکار عمومی، توان سیاسی و... را آسیب برساند. در این چارچوب و باتوجه به شرایط پیچیده و حساس کشور در آستانه انتخابات مجلس نهم؛ مقام معظم رهبری برای مراقبت از امنیتی نشدن انتخابات تاکید نموده اند.
سوال این است فرصت ها و چالش های احتمالی انتخابات پیش رو چیست؟ راهکارهای برخورداری از انتخاباتی پر شور، با مشارکت حداکثری بدون چالش امنیتی کدام است؟ در این مقاله تلاش گردیده انتخابات مجلس نهم و چالش های احتمالی امنیتی آن با رویکرد امنیت نرم مورد بررسی قرار گیرد و راهکارهایی برای پیشگیری از امنیتی شدن انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی ارائه شود.
1- مقدمه
یکی از سطوح و عرصه های مهم مشارکت سیاسی، شرکت مردم در انتخابات است. کند و کاو در ادبیات موجود در مورد مشارکت سیاسی این نکته را روشن می سازد که با وجود راه های گوناگون مشارکت و مداخله در سیاست، پژوهشگران توجه خاصی را به «انتخابات» و «مشارکت انتخاباتی» داشته اند. اهمیت مشارکت انتخاباتی سبب گردیده است که محور مشارکت غالباً بر مشارکت انتخاباتی بچرخد. دلیل واضح این امر را هم می توان در اهمیت انتخابات در جوامع مختلف دانست و به گونه ای که می توان گفت که زندگی سیاسی شهروندان در دنیای کنونی تقریباً در انتخابات خلاصه شوددر تعریفی که از انتخابات گفته شده است: «انتخابات مجموعه عملیاتی است که در جهت گزینش فرمانروایان یا تعیین ناظرانی برای مهار کردن قدرت تعبیر شده است».(خداوردی، 1385 :35)
انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی در ایران با توجه به شرایط بین المللی و منطقه ای، وضعیت وصف بندی جریان ها و گروه های سیاسی داخلی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود. این انتخابات در شرایطی برگزار می گردد که جمهوری اسلامی ایران با پیمودن مسیر مقاومت و پایداری در برابر فشارهای نظام سلطه، به قدرت برتر منطقه استراتژیک خاورمیانه تبدیل شده و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران مسایل بین المللی، در آستانه تبدیل شدن به یک قدرت موثر جهانی است. موفقیت ها و پیشرفت های جمهوری اسلامی از یک طرف در داخل در مهار و مقابله با فتنه 1388 و شکست ها و ناکامی های آمریکا و متحدین او در منطقه خاورمیانه از طرف دیگر و برخی دیگر از کشورهای غربی را نسبت به تحولات سیاسی منطقه و جهان در آینده نگران ساخته است. تحولات اخیر و بیداری اسلامی در منطقه با الهام ازانقلاب اسلامی در حال به ثمر رسیدن است. این تحولات به زعم بسیاری از صاحبنظران روز به روز بر عمق استراتژیک ایران در منطقه و جهان افزوده است و سیاست های یکجانبه گرایی متکی بر قدرت نظامی آمریکا را در منطقه با شکست کامل مواجه ساخته است.
سال 1388، که سال برگزاری انتخابات ریاست جهوری درایران بود . راهبرد غربی ها تاثیرگذاری بر فرآیند و نتایج انتخابات متناسب با منافع غرب تعریف شده بود. در داخل ایران، متاسفانه نتایج انتخابات توسط دو نفر از کاندیداها پذیرفته نشد و پس از اعلان نتایج انتخابات با القاء تردید و شبهه در سلامت انتخابات، مانور جمعیتی و لشکرکشی خیابانی در مقابله با نظام شکل گرفت. و کشور را برای چندین ماه درگیر فتنه ای پیچیده با طراحی و حمایت دولت های خارجی نمود که با یاری خدای متعال و رهبری و مدیریت هوشمندانه مقام معظم رهبری مد ظله العالی و بصیرت و اقدام ملت ایران فتنه مهار و شکست خورد.
چالش های سیاسی – امنیتی بوجود آمده در انتخابات سال1388 از یک طرف و موفقیت جمهوری اسلامی در مقابله و مهار آن چالش ها دشمن را به این باور رسانده که همچنان نتایج انتخابات در ایران برای کشورهای غربی هم متفاوت ارزیابی شد. بر همین اساس می توان گفت، نتایج انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی برای پیشبرد آرمان ها و اهداف انقلاب اسلامی همچنین استمرار حرکت بیداری اسلامی، پایداری و ایستادگی در برابر زیاده خواهی و فشارهای غرب در موضوعاتی چون مسئله هسته ای و دفاع از حقوق ملت مسلمان و مظلوم فلسطین می تواند متفاوت باشد.
همانگونه که مقام معظم رهبری در ارتباط با این انتخابات فرمودند:
" امسال ما در آخر سال، انتخابات را داریم. انتخابات همیشه در کشور ما تا حدودى یک حادثهى چالشبرانگیز است. اگرچه در مقایسهى با انتخابات هائى که در بعضى از کشورهاى دنیا چه کشورهاى به اصطلاح پیشرفته، و چه بعضى از کشورهاى دیگر برگزارمی شود، که تویشان چه خباثت ها، چه خیانت ها، چه درگیرىها، حتّى چه کشت و کشتارها اتفاق مىافتد، بحمدالله این حوادث در کشور ما نیست، اما بالاخره یک چالشى است؛ مردم را متوجه می کند. مراقب باشید این چالش به امنیت کشور صدمه نزند. انتخابات که مظهر حضور مردم است، مظهر مردمسالارى دینى است، باید پشتوانهى امنیت ما باشد. نباید اجازه داد که این چیزى که ذخیرهى امنیت است، پشتوانهى امنیت است، به امنیت ما صدمه وارد کند. دیدید، حس کردید، از نزدیک لمس کردید آن وقتى را که دشمنان میخواهند از انتخابات علیه امنیت کشور سوء استفاده کنند. باید همه مراقب باشند، همه بهوش باشند. آحاد مردم، مسئولان گوناگون، منبرداران سیاسى، کسانى که میتوانند با مردم حرف بزنند، همه مراقب باشند، مواظب باشند؛ از انتخابات مانند یک نعمت الهى پاسدارى کنند."(خطبه نماز عید فطر 1389)
در این چارچوب ضرورت دارد شرایط محیط داخلی و خارجی در آستانه انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی به شیوه ای روشمند و عمیق توسط صاحبنظران بررسی قرار گیرد. چالش های احتمالی و آسیب پذیری های امنیتی آن انتخابات را پژوهشگران پیش بینی و مورد توجه قرار دهند. برای بهره گیری از این فرصت پیش رو که نمایش مردم سالاری دینی در کشور است، بعنوان پشتوانه نظام همچون گذشته اندیشه ورزی شود.
2- کارکردهای انتخابات
انتخابات در کنار دیگر ساز و کارهای مشارکت شهروندان به صورت انفرادی یا جمعی، گروهی یا صنفی، همچنان به عنوان بارزترین و قابل اندازه گیرترین نوع مشارکت افراد در عرصه سیاسی است(خداوردی، 1384 :37)
شرکت در انتخابات عام ترین، سهل ترین و کم هزینه ترین نوع مشارکت سیاسی است و یکی از معیارهای مناسب برای کشف میزان مشارکت سیاسی مردم می باشد و تا حدودی انگیزه ها و عوامل تشدید کننده مشارکت، را در عرصه فعالیت های سیاسی نشان می دهد. یکی از مهم ترین کارکردهای انتخابات، قاعده مند کردن انتقال قدرت سیاسی از گروهی به گروه دیگراست. فقدان قاعده ای برای انتقال و توزیع قدرت سیاسی و مسئولیت اداره جامعه، پیامد سیاسی گوناگونی به دنبال می آورد. کسب قدرت از راه انتخابات، ضمن دارا بودن مقبولیت لازم از سوی مردم، مسالمت آمیزترین شیوه در دستیابی به قدرت سیاسی است.
انتخابات زمینه های لازم را برای گردش نخبگان فراهم می سازد. سازماندهی انتخابات واقعی، مشارکت و گسترش رقابت سیاسی بین گروه های مختلف سیاسی- اجتماعی، بستری مناسب برای رقابت تشکل های موجود در جامعه به وجود می آورد و حتی شرایط و زمینه های لازم را برای ظهور گروه های جدید سیاسی- اجتماعی فراهم می سازد. بر این اساس، انتخابات، به مثابه عرصه مبارزه در رقابت گروه ها، تشکل ها، اندیشه ها، طرح ها و دیدگاه ها، از طرفی با بسط علایق سیاسی در بین آحاد مردم آنها را به حقوق سیاسی خودشان آشنا و باور شهروندان را به رعایت ارزش های مردم سالارانه تقویت می کند و از طرف دیگر، رقابت مسالمت آمیز بین گروه های سیاسی نهادینه می کند و موجب تقویت آنها می شود. درتبیین کارکردهای ویژه انتخابات می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. انتخابات ابزاری است که به وسیله آن می توان اراده شهروندان را در شکل گیری نهادهای سیاسی دخالت داد.
2. مردم ضمن رأی دادن، به عنوان اقدامی حقوقی- سیاسی، در حقیقت با برگزیدن نماینده یا نمایندگان خود در اداره امور سیاسی جامعه مشارکت می کند.
3. از طریق انتخابات اعضای جامعه به صورت مستقیم و غیرمستقیم در شکل دادن به سیاست عمومی مداخله می کنند.
4. بارزترین و قابل اندازه گیری ترین نوع مشارکت مردم در عرصه سیاسی به شمار می آید.
5. پایه های اجتماعی قدرت سیاسی را نشان می دهد.
6. انتخابات قدرت نرم نظام را در بسیج سرمایه اجتماعی به نمایش می گذارد.
7. ملاک خوبی برای ارزیابی توزیع قدرت در جامعه است.
8. ملاک خوبی برای ارزیابی میزان علائق و اعتماد مردم به نظام است.
9.بررسی انتخابات و مشارکت انتخاباتی به خوبی چگونگی رابطه متقابل جامعه و دولت را به نمایش می گذارد.
3- اهمیت و جایگاه انتخابات در جمهوری اسلامی
اولین نشانه مردم سالار بودن انقلاب اسلامی، حضور همه جانبه اقشار مختلف مردم در انقلاب بود. انقلاب اسلامی بر خلاف بسیاری از انقلاب های مشهور قرون جدید که با مبتنی بر منافع طبقاتی شکل گرفته اند و یا توسط بخش خاصی از جامعه هدایت و حمایت شده اند و اهداف خاص قشری، طبقاتی، فرقه ای را هدف قرار داده اند؛ نهضتی بود که اهداف خود را منافع همه اقشار، طبقات و توده های ملت با همه اعتقادات و گرایش های مذهبی قرار داده بود و به دنبال شکل گیری نظامی بود که تمامی مردم ایران در آن از حقوق اولیه انسانی برخوردار باشند. انقلاب اسلامی با این اهداف توانسته بود که اقشار مختلف جامعه را به صحنه مبارزه با رژیم کشانده و همه مردم را همراه نماید. به همین خاطر انقلاب اسلامی را بی شک می توان بزرگترین انقلاب مردمی عصر حاضر نامید.
انتخاب مستقیم یا غیر مستقیم مسئولین نظام سیاسی به عنوان یکی از مهم ترین معیارهای حاکمیت مردم مورد توجه قرار گرفته است. مسئولین نظام جمهوری اسلامی از همان ابتدای امر از طریق انتخاب مردمی روی کار آمده و این روند در طی سه دهه از عمر این شجره طیبه ادامه یافته است و تقریباً هر سال شاهد برگزاری انتخابات و حضور با شکو ه مردم در آن بوده ایم. در این میان همه ارکان نظام به طور مستقیم و یا غیرمستقیم از طریق رأی ملت برگزیده شده اند و جایگاهی نیست که مردم در قدرت یابی آن نقشی نداشته و از دایره نظارت و کنترل مردمی خارج مانده باشد و از این جهت نظام جمهوری اسلامی را می توان در بالاترین سطح نظام های انتخابی جهان قرار داد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی به این حقیقت اشاره دارند: «نظام جمهوری اسلامی به معنای حقیقی کلمه، نظام مردم سالار و متکی به مردم است. شما ببینید هر سالی تقریباً یک انتخابات. کشوری با شصت، هفتاد میلیون جمعیت، هر سال یک انتخابات در همه شوؤن، از رهبری نظام گرفته تا رئیس جمهور، تا نمایندگان و تا شوراها. مردم اینها را انتخاب می کنند و اینها با انتخاب مردم سرِکار می آِیند.» انتخابات در ایران ویژگی های خاص و منحصر به فردی نیز دارد، به طوری که انتخابات در ایران معنایی بیش از انتخاب شدن و انتخاب کردن دارد. برخی از این ویژگی ها عبارت است:
1. در جمهوری اسلامی ایران به دلیل ویژگی ها و شرایط منحصر به فرد انقلاب اسلامی و دشمنی و خصومت ذاتی قدرت های استکباری، در پس مشارکت سیاسی مردم به طور کاملاً آگاهانه، همواره این هدف دنبال می شد که توطئه ها و دشمنی های غرب و به ویژه با سردمداری آمریکا را در پرتو برگزاری انتخابات خنثی سازند. بنابراین پیام انتخابات در ایران نشانه ای از مشارکت سیاسی مردم و کارآمدی الگوی مردم سالاری دینی است که بر کاهش تهدیدات خارجی موثر است.
2. دشمنان انقلاب اسلامی به عنوان بخشی از راهبرد فروپاشی از درون، تلاش می کنند به عنوان یک فرصت بر انتخابات ایران تاثیر بگذارند و آن را به چالش بکشانند. تجربه انتخابات 1388 نمونه ای از آن است.
3. انتخابات در ایران نمایش حضور مردم در عرصه های مختلف کشور است. اعتماد ملی، انسجام و علائق مردم به نظام را در داخل کشور به نمایش می گذارد. بنابراین برای پیشبرد اهداف نظام انتخابات پشتوانه ای جدی است.
4. برگزاری انتخابات متعدد، انتخاب آحاد مسئولان نظام به طور مستقیم و یا غیر مستقیم از طریق انتخابات و تقریبا به طور متوسط هر سال یک انتخابات در جمهوری اسلامی، سومین ویژگی انتخابات در ایران است.
5. دسته بندی های سیاسی از یک طرف و عدم تعمیق تحزب گرایی صحیح از طرف دیگر، باعث ایجاد مخاطرات و چالش های زیادی برای کشور و مردم به ویژه همزمان با برگزاری انتخابات شده است.
6. به جرأت می توان گفت مردم ایران احساس مثبت و بسیار خوب از برگزاری انتخابات دارند، و تاکنون فعالانه در سرنوشت کشور مشارکت داشته و یکی از مهم ترین و جدی ترین عرصه مشارکت سیاسی خود را انتخابات می دانند.
4- اهمیت، وظائف و اختیارات مجلس شورای اسلامی
مجلس شورای اسلامی رکن اصلی قوه مقننه در نظام جمهوری اسلامی ایران است که از نمایندگان منتخب مردم تشکیل شده و مصوبات آن در صورت تأیید شورای نگهبان برای اجرا به قوه مجریه ایران و قوه قضائیه ابلاغ خواهد شد.( اصل 58 قانون اساسی) در میان انواع انتخاباتی که در جمهوری اسلامی ایران برگزار شده است، یکی از مهم ترین عرصه های مشارکت سیاسی مردم ایران انتخابات مجلس شورای اسلامی است.
بی شک این انتخابات یکی از مهم ترین فعالیت ها در عرصه سیاسی کشور است که تاثیرات آن در حوزه های مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی قابل بررسی و دقت نظر می باشد. به طور کلی این اهمیت و تاثیرگذاری را از دو جهت می توان بررسی نمود.
اول: نفس برگزاری انتخابات با آثار قابل توجه آن در مشارکت سیاسی و نمایش مردم سالاری.
دوم: انتخاب بیش از 300 نماینده برای مهم ترین جایگاه قانون گذاری برای مدت چهار سال.
براساس اصول قانون اساسی مهم تریت وظایف و اختیارات مجلس شورای اسلامی عبارت است:
1. وضع، شرح و تفسیر قوانین عادی در عموم مسایل کشور.( اصول 71 و72)
2. حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور.( اصل 76)
3. تصویب عهدنامهها، مقاولهنامهها، قراردادها و موافقتنامههای بینالمللی. اصل77)
4. تصویب گرفتن و دادن وام یا کمکهای بدون عوض داخلی و خارجی از طرف دولت.( اصل 80)
5. تصویب استخدام کارشناسان خارجی در موارد ضرورت.( اصل 82)
6. حق سئوال از رییس جمهور و وزیران.( اصل 86)
7. استیضاح هیأت وزیران یا هر یک از وزیران.( اصل 89)
8. رای اعتماد به وزیران پیشنهادی دولت.( اصل 85)
9. استیضاح و رأی به عدم کفایت رییس جمهور.( اصل 89)
10. مرجع رسیدگی به شکایات مردم از سایر قوا. ( اصل 90)
5- انتخابات بستر اصلی انقلاب های رنگی
نوع دگرگونی و تغییر ساختارهای سیاسی که از آن با نام انقلابهای رنگی (velvet revolution) یاد میشود، ثقل زمانی آن درانتخابات است. انقلاب های رنگی، یکی از شیوه های براندازی نرم و از مصادیق فروپاشی از درون است.انقلاب های رنگی و مخملی در جوامع پسا کمونیستی در اروپای مرکزی، شرقی و آسیای مرکزی اتفاق افتاد. و واجد ویژگیهای مشترک در علل و شکل تحول میباشد؛ همه آنها بدون استفاده از ابزارهای خشونتآمیز و طی راهپیمایی خیابانی و با مانور جمعیتی به پیروزی رسیده اند. این تحرکات با شعارهایی مبتنی بر دموکراسی خواهی و لیبرالیسم همزمان با انتخابات انجام گرفته اند. طراحی و مدیریت پشت صحنه انقلاب های رنگی، بر عهده سرویس های جاسوسی، رسانه ها و سفارتخانه های غربی بوده است. و در نهایت تمرکز اصلی در انجام انقلاب های رنگین انتخابات میباشد بدین صورت که با اعلام تقلب در انتخابات از سوی مخالفان دو هدف عمده؛ ابطال انتخابات و برگزاری مجدد آن، با ناظرین بین المللی پیگیری میشود.( نک، نائینی، 1388)
در انقلاب های رنگین؛ اعتراضات خیابانی بدون خشونت، اغتشاشات عمومی همراه با خشونت کنترل شده، اعتصابات قشری گسترده (کارگری، کارمندی و ... ) و تحصن عمومی و بلند مدت با پوشش گسترده رسانهای بویژه در مجاورت مراکز حساس و حیاتی پایتخت ها روش های عمده اعتراضی مورد توجه شورشگران قرار گرفته است. ویژگی و اقدامات محوری در انقلاب های رنگی عبارت است:
1. غربی بودن انقلاب های رنگی؛ کسانی که در انقلاب های رنگین دارای نقش داشته و یا در تجمعات و حرکت های اعتراضی و خشونت آمیز شرکت کرده اند، خواستههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی همسو با استانداردهای غرب داشته و مورد حمایت غرب قرار داشته اند. انقلابهای رنگین در واقع با الگوبرداری از لیبرال دموکراسی پیگیری میشوند.
2. رسانهای بودن انقلاب های رنگی؛ بدون حضور رسانهها وقوع چنین انقلابهایی امکان پذیر نیست و فعالیتهای رسانه ای در این عرصه نیز از طریق نظرسازی و نظرسنجی و تولید خوراک برای کسانی که براندازی نرم را پیگیری می کنند، صورت می گیرد.
3. دو قطبی کردن جامعه مورد هدف؛ رسانههای غربی در آستانه هر انقلاب رنگین تلاش می کنند جریان حاکم را به عنوان جریان سنتی، متحجر و ناکارآمد و غیر دمومکراتیک و در مقابل آن جریان غربگرا را جریانی مدرن، کارآمد، دموکراتیک، اصلاحطلب و متعلق به تودهها معرفی کنند.
4. تمرکز و توجه به موضوع انتخابات؛ جریان معتقد به انقلاب رنگین همیشه خود را قبل از انتخابات، پیروز انتخابات معرفی میکند و تاکید هم میکند که هر چه غیر از پیروزی این جریان رخ دهد، نشانگر بروز تقلب است و رسانههای غربی هم با حمایت از جریان مذکور تلاش میکنند نظریه فوق را در قالب واقعیت به مردم القاء و ادراک مردم و نخبگان را مدیریت نمایند. اگر در جریان انتخابات طرف مدعی پیروزی رای نیاورد، جریان رهبری انقلاب رنگین، شایعه تقلب را مطرح میکند و در چنین شرایطی به مانور جمعیت و لشکر کشی خیابانی برگزاری تجمعات غیرقانونی و نافرمانی مدنی؛ تمسک میجویند. در واقع تجمعات غیر قانونی اساس و ستون انقلابهای رنگین هستند. آنچه برای طراحان و عاملان انقلابهای رنگین اهمیت دارد، این است که تجمعات پوشش رسانهای داشته باشند تا به حالت "بهمن " درآیند و بر این باورند که رشد فزاینده تجمعات غیر قانونی باعث افزایش پوشش خبری آنها شده و پوشش خبری بیشتر موجب می شود، تجمعات گستردهتر شوند و این حرکت همین طور رشد میکند و از آنجا که معمولا برپاکننده و هدایتگر تجمعات یک فرد است، خبرها به صورت یکجانبه به نفع او منتشر و طرف مقابل بایکوت خبری میشود.
5. حمایت از کاندیدای جناح غربگرا توسط رسانههای غربی؛ در تمامی انقلاب رنگی رسانه ها جریان غربگرا را از قبل از انتخابات، به عنوان پیروز قطعی انتخابات معرفی کرده اند و پس از انتخابات هم که جریان غربگرا و کاندیدای این جریان نتوانست پیروز شود، بدون توجه به تذکرات مراجع قانونی اقدام به پوشش خبری تجمعات غیر قانونی می کند. و تجمعات را اعتراضات به حقی که میتواند به جنبشی مدنی تبدیل شود و نظام را برای ابطال انتخابات تحت فشار قرار دهد، می داند. با بهره گیری از توضیحات فوق فرایند انقلاب های رنگی عبارت است:
1. ایجاد ائتلاف گسترده مخالفان با هدف ایجاد تغییر در کشور مورد هدف قبل از انتخابات
2. گسست بین باورهای ذهنی و شناختی مردم از حاکمیت با متهم کردن نظام موجود به فساد سیاسی، ناکارآمدی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و با تکرارتقلب از قبل از انتخابات
3. مانور و رویارویی جمعیتی بعد و یا حین انتخابات با بهانه های مختلف از جمله؛ جشن پیروزی و یا اعتراض به نتایج انتخابات با بهره گیری از هیجانات اجتماعی
4. ایجاد انفعال و ناکارآمدسازی توان نیروهای امنیتی با قفل شدن کارکرد نهادهای امنیتی در کشور به ویژه در مواجهه با مانور جمعیتی و لشکرکشی خیابانی
5. تسخیر مراکز حساس و جابجایی در قدرت
نظریه پرداز اصلی انقلاب رنگی و یا تغییر به روش غیر خشنونت، " جین شارپ" (Gene Sharp) که برخی او را " کلاوزویتس مبارزات بدون خشنونت" می خوانند می باشد. او دکتر فلسفه و استاد علوم سیاسی چندین دانشگاه امریکا است. و اندیشکده آلبرت اینشتین را با هدف گسترش تحقیق، مطالعه و آموزش در زمینه راهبردهای مبارزات بدون خشنونت بنا نهاده است. از اواسط قرن بیستم نظریه خود را تبیین و بسط داده و تاکنون سیزده کتاب به صورت آموزشی و با زبان ساده و با نگارشی که در اکثر فرهنگ ها قابل فهم است، نوشته و منتشرکرده است. معروف ترین کتاب وی تحت عنوان «از دیکتاتوری تا دموکراسی From Dictatorship to Democracy ) است. این کتاب که خلاصه ای از مبانی نظری و بیشتر با رویکردی عملی، آموزه های کودتای نرم را بیان می کند توسط موسسه آلبرت اینشتین به منظور استفاده « مبارزان راه دموکراسی» در رژیم های به زعم آنها دیکتاتوری، به زبان های مختلف از جمله در سال های اخیر به زبان فارسی ترجمه شده است. این کتاب حدود 70 صفحه و شامل 10 فصل و یک پیوست می باشد. در پیوست کتاب، 198 اقدام عملی پیشنهادی برای سرنگونی یک نظام سیاسی به روش براندازی نرم، شماره گذاری شده است. در آموزه های او انتخابات به عنوان رویدادی است که می توان با زیر سئوال بردن سلامت و نحوه مدیریت آن نظام های سیاسی مورد هدف را به چالش کشید.
بنیاد سوروس (Soros Foundation)، با نام اصلی بنیاد جامعه باز (Open Society Institute OSI) متعلق به جورج سوروس است. هدف موسسه، آن طور که خود عنوان میکند ایجاد و حفظ ساختارها و نهادهای جامعه باز است. ولی به خاطر دست داشتن این مؤسسه در انقلابهای رنگی، هدف اصلی ایجاد این مؤسسه را براندازی نرم و خاموش در کشورهای مختلف میدانند. سوروس در بیش از ۳۰ کشور جهان از جمله جمهوریهای آذربایجان، ارمنستان، ازبکستان، اوکراین، تاجیکستان، روسیه، گرجستان، قرقیزستان، قزاقستان و مولداوی دارای نمایندگیهای فعال است. بنیاد سوروس در پوشش مراکز مطالعاتی در کشورهای مختلف و سپس با ارزیابی مخالفان دولت موجود وحمایت از رسانه های مخالف دولت، زمینه را برای انقلابی آرام و به شکست کشاندن دولت و یا حکومت با بهره گیری از فرصت های انتخاباتی فراهم نمودهاست. در گرجستان با صرف ۲۰ میلیون دلار به حمایت از مخالفین شوارد نادزه (Shevardnadze) برخاست. با هدف براندازی حکومت تاجیکستان، این بنیاد در این کشور از روزنامههای «روزنو»، «ارورود» «اودامو اولام» و برخی رادیوهای خصوصی حمایت مالی شد.
ساموئل هانتینگتون نظریه پرداز یهودی آمریکایی و مسئول هماهنگ کننده " بنیاد طرح امنیتی شورای امنیت ملی آمریکا" در سال 1992، یکسال بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کتابی تحت عنوان" موج سوم دمکراسی" منتشر کرد. او با رهیافت تجویزی، فرآیند "دمکراسی شدن" و یا " استحاله سیاسی" در رژیم های غیر دمکراتیک را آموزش می دهد. در یک تقسیم بندی نظام های سیاسی را به نظام های سیاسی لیبرال" اقتدارگرا" و غیرلیبرال" دمکراتیک" تقسیم می کند. او لازمه تغییر شکل حکومت های غیرلیبرال را وجود یک گروه قدرتمند هواه خواه لیبرالیسم در درون نظام مورد هدف می داند. با دو شرط؛ اولاً بتواند از طریق شیوه های قانونی مثل انتخابات به قدرت برسد، ثانیاً بتواند استحاله سیاسی و پروژه لیبرالیزه کردن نظام را به نتیجه برساند. او جمهوری اسلامی ایران را به عنوان حکومتی" غیر لیبرال" و " اقتدارگرا" معرفی می کند. دستورالعملی را خطاب به " هواخواهان لیبرالیسم در ایران" برای هدف براندازی ارائه می دهد.
بدست گرفتن قدرت توسط هواخواهان لیبرالیسم این توانایی را می بخشد که بااستفاده از نرم افزار اصلاحات، پروژه استحاله از درون و تغییر حاکمیت را به فاز رسمی و قانونی منتقل کنند. این مرحله مستلزم ورود اصلاح طلبان آمریکایی و هواخواهان لیبرالیسم به مراکز اجرایی و قانونگذاری است. هانتینگتون با تاکید برموضوع کسب قدرت در دکترین استحاله از درون می نویسد: " اصلاح طلبان دمکراتیک نه تنها لازم است در درون رژیم اقتدارگرا وجود داشته باشند بلکه می باید در آن رژیم صاحب قدرت هم باشند."یکی از راه های کسب قدرت بهره گیری از فرایندهای انتخاباتی است. هانتینگتون در مورد اهمیت انتخابات در تسریع پروژه استحاله از درون و تغییر حاکمیت می نویسد: " انتخابات راهی است که دمکراسی در پیش دارد. اما در موج سوم طریقی برای تضعیف و پایان دادن به رژیم های اقتدارگرا است. انتخابات هم گردونه دمکراسی شدن است و هم هدف آن."
6- انقلاب رنگی؛ گزینه تغییر رژیم در ایران
مایکل لدین از نظریه پردازان موسسه آمریکایی " انتر پرایز " می گوید: " یک غرب متحد می تواند آن کاری را با ایران انجام دهد که قبلا برای اوکراین در انقلاب رنگی انجام داده است. همان انقلابی که قبلا در گرجستان تحت عنوان انقلاب گل سرخ به راه انداختیم و همان اقدام به رفراندوم که بر علیه چاوز در ونزوئلا انجام دادیم و قبل از آن در هاییتی و باز هم قبل تر در نیکارا گوا و شیلی انجام داده بودیم، انجام خواهیم داد. مایکل لدین به صراحت می گوید که انقلاب رنگی و رفراندوم در ایران قرار است به همان اهداف و نتایجی منجر شود که کودتای خونین پینوشه بر علیه حکومت مردمی سالوادور آلنده در سپتامبر 1973 و نبرد مسلحانه و وحشیانه باندهای سیاه " کنترا " مورد حمایت آمریکا بر علیه حکومت انقلابیون ساندینیست در نیکارا گوا در همان جهت سازماندهی شده بود و این قابل توجه تمام کسانی است که می خواهند معنای واقعی و صریح و ساده واژه هایی نظیر دموکراسی و دموکراسی خواهی و دموکراتیزاسیون را درک کنند.(خبرگزاری فارس،مرداد، 1388 )
به زبان دیگر اخیرا وزیر دفاع آمریکا"لئون پانتا" اخیرا اعلان می دارد حمایت از فتنه سبز راهبرد اصلی آمریکا علیه ایران است: " به نظر می رسد دیر یا زود انقلابی در ایران به وقوع بپیوندد، آمریکا باید هر گام لازم را برای حمایت از جنبش سبز بردارد. جنبشی که خواهان تغییر و اصلاح است."( همان، شهریور 1390)
بیل کریستول یکی از نومحافظه کاران آمریکا با رد امکان حمله نظامی آمریکا به ایران اعلام نموده: « بوش امروز به این مسأله(حمله نظامی) فکر نمی کند، ما امیدوار هستیم که بتوانیم این جنگ را به راه های سیاسی و دیپلماتیک هدایت کنیم.» (سایت ایران امروز، 22/3/82) در ماه می سال 2007، روزنامه "دیلی تلگراف "، چاپ لندن گزارش کرد: «جان بولتون فاش کرد که حمله نظامی آمریکا به ایران " گزینه آخری است که پس از شکست تحریمهای اقتصادی و تلاش برای ایجاد یک انقلاب رنگی در ایران وجود دارد "».
بهره گیری از رویدادهای اجتماعی و سیاسی در داخل ایران و امنیتی نمودن آنها یکی از راهبردهای اصلی دولت های غربی به ویژه سرویس های جاسوسی، رسانه ها و مراکز و کانون های تفکرآنها است. برخی از رویدادهایی اجتماعی مانند مسابقات ورزشی بین تیم های اصلی کشور به ویژه با گرایش های قومی و منطقه ای، ظرفیت این را دارد که فضای رقابتی تند و هیجانی منجر به تولید چالش امنیتی گردد. برخی از مناسبت ها و رویدادهای تاریخی و فرهنگی و یا ناکارآمدی های نظام و آسیب پذیری های داخلی در حوزه های اجتماعی در صورتی که درست مدیریت و اطلاع رسانی به جامعه نشود، فرصت هایی را برای رسانه های غربی و اپوزسیون با هدف تولید چالش امنیتی فراهم خواهد کرد. انتخابات یکی از مهم ترین رویدادهای اجتماعی و سیاسی کشور است. در صورتی که مدیریت و سلامت آن توسط نخبگان، رسانه ها، گروه ها، جریانات در دورون نظام از قبل مورد زیر سئول قرار گیرد، فرصت هایی را برای دولت های معارض نظام، رسانه های غربی و اپوزسیون با هدف تولید چالش امنیتی فراهم خواهد کرد. یکی از مراکز تحقیاتی در کشور معتقد است؛ بیش از 5000 صفحه مطلب درمراکزامنیتی و تحقیقاتی "قرارگاه های جنگ نرم دشمن" تئوریزه شده برای چگونگی تاثیرگذاری بر انتخابات ایران وجود دارد. تجربه براندازی نرم در بیش از 30 کشور توسط غرب، تجربه فتنه سال1388 در انتخابات دهم ریاست جمهوری درایران و بررسی اسناد موجود، جای هیچگونه تردیدی را باقی نمی گذارد که؛ یکی از راهبردهای اصلی غربی ها به ویژه آمریکایی در مورد ایران تاثیر گذاری بر انتخابات ایران و امنیتی کردن آن است.
از توضیحات فوق استفاده می شود، که ایجاد انقلاب مخملین و رنگی در ایران از طریق نافرمانی مدنی بخشی از راهبرد آمریکا برای تغییر ساختار جمهوری اسلامی ایران از درون میباشد که تاکنون به دفعات طراحی شده اما در هر نوبت با شکست مواجه شده است. پیشینه انقلاب مخملی در ایران به سال 1378 و حادثه کوی دانشگاه باز میگردد. "
و شکل تکوین یافته آن در انتخابات 1388 تکرار شد که با شکست روبرو شد. انقلاب مخملی عنوان یکی از گزینه های تئوریزه شده توسط یکی از برجسته ترین اتاق های فکر و مراکز تحقیقاتی و امنیتی آمریکا یعنی مرکز سابان وابسته به موسسه بروکینگز است. این سند شش ماه قبل از روی کار آمده اوباما منتشر می شود. که با بررسی محاسن و معایب نه گزینه در مورد ایران، گزینه انقلاب رنگی را مناسبترین راه برای تغییر حکومت معرفی، و از دولتمردان آمریکایی می خواهد حمایت گسترده از انقلاب مخملی در ایران بعمل آورند. مهم تزین بخش های این سند عبارت است:
گزینهی انقلاب رنگی؛ مناسب ترین راه برای تغییر رژیم ایران و بهترین راه حل مشکلات آمریکا با ایران است که کمترین هزینه را در بر دارد.
هدف اصلی این گزینه، براندازی حکومت ایران، و ایجاد حکومتی است که بیشترین همراهی را با منافع آمریکا داشته باشد.
تعامل با اپوزیسیون داخلی جمهوری اسلامی، برگ برندهای در دست آمریکاست که از طریق آن به ایران فشار وارد ساخته و رفتار حکومت ایران را تغییر دهد.
انقلاب مخملی نیازمند وجود رهبران محلی در صحنه است، و لذا چارچوب زمانی آن منوط به شرایط حادث شده و پیدایش این رهبران محلی، در آن شرایط خاص است که ممکن است در چند هفته یا چند سال پدید آید.
این که چگونه میتوان جرقهای زد تا انقلاب مخملی صورت بگیرد، هنوز مبهم است، زیرا انقلابهای مخملی بسیار پیچیدهاند.
گفته میشود که مخالفان جمهوری اسلامی، علاقهمند به آمریکا هستند، لذا میتوانند انقلابی را رقم زنند که به منافع آمریکا کمک کند.
آمریکا باید چند نقش متفاوت را در تحقق انقلاب مخملی در ایران ایفا کند، از جمله واگذاری کمکهای مالی، و حمایت از رهبران محلی انقلاب مخملی.
آمریکا از طریق رسانههایی که تحت حمایت او هستند مانند VOA و رادیو فردا، باید افراد منتقد کمتر شناخته شده را به جامعهی ایران معرفی کند.
آمریکا باید اپوزیسیون ایرانی و رهبران محلی اپوزیسیون را پیدا و حمایت کند.
باید دستگاههای امنیتی ایران که توانمندی خود را اثبات کردهاند، در مقابله با انقلاب مخملی یا نخواهند یا نتوانند برخورد کنند.
از الزامات جدی انقلاب مخملی، نیازمندی به اطلاعات بینظیر و دقیق و همچنین پول قابل توجه است.
آمریکا باید از رهبرانی در انقلاب مخملی حمایت کند که توانمند باشند و توسط دستگاه امنیتی ایران خریداری نشوند.
متاسفانه ما (آمریکا) در ایران سفارتخانه نداریم. جامعهی اطلاعاتی آمریکا (شامل 16 سازمان اطلاعاتی) باید برای کسب اطلاعات از درون ایران به جستجوی خود شتاب دهد.
برای تحقق یک انقلاب مخملی، حکومت ایران باید ارادهی خود را برای برخورد و سرکوب انتظامی آن از دست بدهد.
اگر تجمعاتی در ایران صورت گیرد و ارتش و سپاه پاسداران و بسیج و پلیس، آن گونه تضعیف نشده باشند که کنار بنشینند، در آن صورت آمریکا باید برای مداخلهی نظامی و دفاع از آن تجمع کنندهها آماده شود.
تغییر حکومت از درون کمترین هزینه و بیشترین فایده را دارد. اگر انقلاب مخملی موفق شود، آمریکا یکی از دشمنان اصلی خود را از سر راه برداشته و هزینهی آن بسیار ارزانتر از یک تهاجم تمام عیار بوده است.
حتی اگر تحقق انقلاب مخملی امکانپذیر نباشد، اما حمایت از کسانی که به چنین اقدامی دست میزنند از سوی آمریکا، می تواند موجب تضعیف حکومت ایران و تغییر رفتار آن شود.
7- چالش های امنیتی انتخابات قبلی
به باور بسیاری از تحلیل گران سیاسی ، انتخابات 22 خرداد 88 ریاست جمهوری ایران ، انتخاباتی شگفت انگیز ، کم نظیر و پر اهمیت بود. چه، درآن انتخابات حدود 85 درصد از ایرانیان با رفتن به پای صندوق های رای در آغاز چهارمین دهه انقلاب خویش، همانند انتخابات 12 فروردین سال 58، دگرباره « مقبول و مردمی » بودن نظام جمهوری اسلامی ایران را به نمایش گذاشتند.
« شگفت انگیز» بودن انتخابات 22 خرداد به ویژه از آنرو بود که سه دهه پس از وقوع انقلاب اسلامی اغلب ایرانیان داخل و خارج کشور، اعم از هر قشر و مذهب و گروه وقوم ودسته ای، نشان دادند که گذشت زمان و فزونی فاصله زمانی از وقوع انقلاب اسلامی و از برگزاری اولین همه پرسی نظام در سی سال پیش، نه تنها آنها را از شرکت در کنش های سیاسی و انتخاباتی خسته ننموده است ،بلکه تمایل و رغبت آنان را برای انجام چنین کنش هایی مضاعف ساخته است. نیازی به حجت نیست که چنین کنشی از نظر بسیاری از چامعه شناسان و تحلیل گران سیاسی – اجتماعی ، می تواند « مشروعیت » و « مقبولیت » نظام سیاسی حاکم را دو چندان سازد. چه، غالب شهروندان جامعه، بدون هیچ فشار و اجباری واز سر رغبت و اشتیاق، بر اساس موازین و قوانین جامعه و در چارچوب اصول بنیادین نظام ، به کاندیداهایی رای داده اند که از سوی یکی از نهادهای نظارتی، یعنی شورای نگهبان قانون اساسی، تائید صلاحیت شده بودند.
به تعبیر روشن تر، مردم با رفتار انتخاباتی خویش افزون بر رای دادن به نامزد مورد علاقه خویش، به نظام جمهوری اسلامی نیز « رای آری » داده و دگر باره اعتماد وعلاقه مندی خود را به آن نشان داده اند. علاوه بر این، در آغاز دهه چهارم انقلاب، ملت ایران با حضور مثال زدنی و حداکثری خود در انتخابات ریاست جمهوری، نمایش بی نظیری از مردم سالاری دینی و مشارکت عمومی در تعیین سرنوشت کشور را در منظر جهانیان به نمایش گذاشت و در مقایسه با انتخابات ریاست جمهوری در کشورهای مدعی دموکراسی که تنها موفق به جلب مشارکت 35 تا 50 درصد از حائزین شرایط رأی را دارند، موفق شد آمار 85 درصدی مشارکت در انتخابات را به نام خود ثبت نماید.
بلافاصله پس از اعلام نتایج انتخابات 22 خرداد، با اعتراض به نتیجه انتخابات، توسط برخی از کاندیداها و احزاب سیاسی شکست خورده در انتخابات، برخی ازشهرهای ایران به ویژه شهرتهران دستخوش وقوع نا آرامی ها و اعتراضات گردید. گستردگی عملیات روانی و حجم فراگیر فعالیت های رسانه ای غرب علیه نظام جمهوری اسلامی، دستگاه ها و نهادهای مسئول و نیروهای امنیتی و انتظامی درگیر حوادث را شاهد بودیم. مجموع این رخدادها موجب شد، تا گروهها ، نهادها ، رسانه ها و کارشناسان مختلف از حوادث و رخ داد های دو ماه پس از برگزاری انتخابات 22 خرداد 88 ، با اسامی مختلفی نظیر بحران، جنبش اجتماعی، انقلاب و یا کودتای مخملی، تهدید نرم، آشوب های شهری، اغتشاشات گسترده، فتنه، نارضایتی عمومی، جنبش سبز، نافرمانی مدنی و... یاد نمایند. برخی تحلیل گران غربی پا را از آن فراتر نهاده و کنش های اعتراض آمیز دو ماه پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم را « بزرگترین چالش داخلی » جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته، ارزیابی نموده اند ( فرید زکریا ، 2009 و توماس فریدمن ، 2009 ). این تحلیل گران مدعی شده اند که « اعتراضات گسترده پس از برگزاری انتخابات، مشروعیت سیاسی جمهوری اسلامی را در دنیا و مقبولیت آن را در نزد افکار عمومی داخلی، با چالش جدی رو به رو ساخته است ». صرفنظر از ادعای اینگونه تحلیل گران، این واقعیت را نمی توان نادیده گرفت که اقدامات طرح ریزی شده غرب برای تاثیر گذاری بر انتخابات دهم ریاست جمهوری، کنش های اعتراض آمیز و رفتار برخی از نخبگان سیاسی بعد از انتخابات 22 خرداد، هزینه های سیاسی، اجتماعی و معنوی زیادی را بر جمهوری اسلامی و نهادهای آن تحمیل کرد. که بحمدالله با مواضع و تدابیرهوشمندانه و مدبرانه مقام معظم رهبری و بصیرت و حضور به لحظه مردم ایران به ویژه در حماسه ماندگار و تاریخی 9 دی 1388 خنثی گردید.
در هر صورت، انتخابات دهم ریاست جمهوری و رخدادهای پس از آن نشان داد که انتخابات در ایران می تواند به تعبیر مقام معظم رهبری که تاکنون، پشتوانه بوده توسط دشمنان خارجی و با غفلت نخبگان کشور به چالش امنیتی تبدیل گردد. یادآوری ویژگی ها و شرایط انتخابات دهم ریاست جمهوری می تواند کمک نماید تا با تدبیر و هوشمندی لازم از امنیتی شدن انتخابات مجلس نهم پیشگیری گردد و به رویدادی مهم در نمایش مردم سالاری دینی و تقویت مولفه های قدرت نرم نظام تبدیل گردد. بطور خلاصه ویژگی ها و شرایط انتخابات دهم ریاست جمهوری را می توان در دو مقطع(قبل، حین و بعد از انتخابات) به شرح زیرتوصیف کرد:
الف)قبل از انتخابات
_شور و حال بی سابقه مردم ایران
_بروز پدیده تجمعات و مراسم های خیابانی شبانه طرفداران نامزدها در عین بردباری و تحمل یکدیگر در مراکز استان ها به ویژه در تهران
_بروز تحولات و پدیده های جدید از جمله رنگ و نماد در تبلیغات انتخاباتی
_نمایش ظرفیت و تحمل بالای نظام در بسترسازی برای رقابت انتخابات
_مناظره های زنده بین نامزدهای انتخابات به عنوان یک پدیدۀ بی سابقه در رسانه ملی و ایجاد شور و نشاط انتخاباتی ناشی از آن
_تلاش فراوان برای دوقطبی شدن فضای انتخابات و محدود شدن گزینه ها به دو گزینه اصلی
_افزایش بی سابقه بداخلاقی های انتخاباتی و رفتارهای تند و بی منطق از سوی کاندیداها و طرفداران آن ها
_حضور فعال و مشارکت بی سابقه فرقه ها، احزاب موافق و مخالف در صحنه انتخابات( دعوت بی سابقه همه گروههای مخالف و تحریم کنندگان دوره های قبل، به شرکت مردم در انتخابات)
_تغییر موضع برخی از کاندیداهای انتخاباتی به سمت مواضع اپوزسیون نظام و ایجاد همگرایی در میان آنها
_القای برگزاری رفراندوم نسبت به کلیت نظام، بعضاً شعار تغییر قانون اساسی در سایه انتخابات ریاست جمهوری
_متهم نمودن رسانه ملی به جانبداری از کاندیداهای خاص و تلاش برای بی اعتمادی مردم به رسانه
_راه اندازی کمیته صیانت از آراء توسط ستاد یکی از کاندیداها
_متهم نمودن نیروهای نظامی و بسیج به جانبداری از کاندیداهای خاص
_ایجاد شبهه درباره امانتداری مسئولان و نهادهای قانونی برگزارکننده انتخابات
_ایجاد نگرانی از تقلب در انتخابات توسط برخی از خواص و کاندیداها
_القاء تقلب گسترده در انتخابات آتی توسط برخی رسانه های خارجی
_القاء پیروزی زود هنگام توسط طرفداران یکی از کاندیداها قبل از برگزاری انتخابات
ب)حین انتخابات
_حضور ، بی نظیر و نصاب شکن ملت ایران در انتخابات
_نمایش شگفت انگیز اعتماد، وفاداری و مقبولیت نظام توسط مردم ایران
_اعلان پیروزی یک ساعت قبل از اتمام رای گیری توسط ستاد یکی از کاندیداها
_انجام مصاحبه و فضاسازی تبلیغی در روز انتخابات توسط برخی از خواص و کاندیداها در جهت ایجاد نگرانی از تقلب
_اعلان تجمع ساعت 11شب (روز 23خرداد) در جلو وزارت کشور قبل از اعلان نتایج انتخابات
ج)پس از انتخابات
_عدم تمکین نامزدهای شکست خورده به نتایج انتخابات و آراء مردم
_صدور بیانیه های پی در پی و ساختار شکن توسط دو نفر از کاندیداها و احزاب و گروهای سیاسی
_آغاز آشوب ها و حمایت های رسانه های خارجی از اغتشاشات در فرآیند ایجاد انقلاب مخملین
_اعلان مواضع علنی سران غرب در حمایت از حرکت های اعتراضی و آشوب ها به عنوان حرکت مدنی
_هجمه شدید، بمباران تبلیغاتی، افزایش روزافزون شبهات نسبت به صحت انتخابات در سطح جامعه
_لشکرکشی خیابانی به اعتراض به نتایج انتخابات توسط یکی از کاندیداها
_بروز آشوب های خیابانی، قتل و غارت و ایجاد ناامنی و شرایط خاص در تهران
_شکسته شدن حریم ها و حرمت ها
_تجلی پدیده «ایران فقط شمال تهران» در مطالبات آشوبگران
_حضور فعال رسانه های غربی به ویژه بی بی سی، در هدایت آشوب ها و جنگ تبلیغاتی
_فعالیت بی نظیر شبکه های مجازی غربی و ضد انقلاب در فضای سایبر، در تولید و القاء سوژه های مختلف عملیات روانی علیه انقلاب اسلامی
_تلاش برای ایجاد تردید در باورهای مردم به امانتداری، اصالت و ارزش های نظام مقدس جمهوری اسلامی
_تلاش برای ایجاد تردید در باورهای مردم به امانتداری، اصالت و ارزش های نظام مقدس جمهوری اسلامی
_تلاش اغتشاشگران برای تلخ کردن شیرینی حضور 40 میلیونی مردم در پای صندوق های رأی
تحلیل و بررسی رسانه های غربی نشان می دهد، با تدابیر از پیش اندیشیده شده، جنگ نرم گسترده ای را علیه جمهوری اسلامی در حوادث بعد از انتخابات طراحی و اجراء نموده اند .آن رسانه ها با استفاده از اصول و فنونی نظیر؛ تکرار، القاء و بهره گیری تهییج ، دروغ بزرگ ، شایعه ، نامگذاری، تشابه و تداعی، بزرگ نمایی، تحقیر، تخدیر و غیره می کوشیدند تا به بزرگ نمایی اعتراضات داخل و خارج ایران بپردازند و آن را به عنوان یک جنبش فراگیر اجتماعی، تحت عنوان « جنبش سبز» به منزله حرکت فراگیر مردم ایران علیه نظام معرفی نمایند. ذکر برخی شواهد درستی این ادعا را نمایان می سازد: ( نک، الیاسی و همکاران،1388)
_جستجو گر گوگل بلافاصله پس از انتخابات ، نرم افزار مترجم خود را فعال نمود تا امکان ترجمه پیام های فارسی به زبان های دیگر، و یا از زبان های دیگر به فارسی، را فراهم سازد، اقدامی که قرار بود چند ماه بعد صورت گیرد.
_سایت های توئیتر و فیس بوک امکان بهره گیری فزون تر را برای کاربران ایرانی فراهم ساختند. بگونه ایکه این دو سایت به رسانه ای برای معترضان و اغتشاش گران تبدیل شدند.
_شبکه تلویزیونی بی بی سی از روز انتخابات تا چند روز پس از آن برنامه های خود را از 7 ساعت به 24 ساعت افزایش داد.
_روسای چند کشور اروپایی و آمریکا به صورت مستقیم علیه نظام موضع گیری کردد و شایعه تقلب در انتخابات را به عنوان واقعیت به شهروندان خود معرفی نمودند.
_بلافاصله پس از پروژه های کشته سازی کسانی همچون، ندا آقا سلطان، تصاویر تولید شده در هزاران سایت و رسانه خارجی انعکاس یافت.
_القاء شبهات و جنگ نرم در رسانه های معاند و معارض نظام بر محورهای مهم ذیل در انتخابات انجام می گرفت:
_تقلب در آراء و تخلفات انتخاباتی
_القای نقش بسیج و نیروهای نظامی و انتظامی در تغییر نتایج انتخابات
_تلاش برای امنیتی کردن فضای داخلی کشور
_زیر سوال بردن بی طرفی صدا و سیما
_القای اعتراض عمومی مردم ایران به نتایج انتخابات
_ترسیم فضای سرکوب و خفقان و نقض حقوق شهروندی
_القای گسترش روز افزون اعتراضات به سراسر کشور
_القای مخالفت مراجع، علما، نخبگان با نتایج انتخابات
_ارائه تصویری مشوش و آشفته از اوضاع داخلی
_ایجاد ابهام در سلامت انتخابات
_برجسته سازی محدودیت رسانه ای در ایران
کشورهای غربی به سردمداری آمریکا بعنوان، یکی از بازیگران صحنه انتخابات کشور از مدت ها قبل بسیار علاقه مند بوده اند تا در عرصه انتخابات نقش موثری داشته باشند. هر چند تلاش های فراوان آنها در دوره های پیشین با عدم اقبال ملت ایران با شکست سنگین مواجه شده، اما آنها دست از تلاش برنداشته و هرچند ناامیدانه و لیکن به فعالیت های خود در این دوره از انتخابات نیز ادامه دادند. در جریان انتخابات، امیدهایی برای غرب ایجاد شد و آنها احساس کردند یک پایگاه مردمی 14 میلیونی در داخل جامعه پیدا کرده اند. در موضوع ایجاد شکاف میان نخبگان و رهبری و خدشه دار کردن وحدت ملی نیز احساس امید کردند. غرب و آمریکایی ها از به کار گرفتن امکانات رسانه ای و استفاده از هنر دیپلماسی عمومی برای تحت فشار قرار دادن ایران هیگونه دریغ نکردند. تلاش فراوانی درایجاد اجماع بین المللی علیه جمهوری اسلامی و کاهش مشروعیت داخلی و خارجی نظام همزمان با انتخابات انجام دادند. بر اساس آنچه گفته شد اهم مواضع و راهبرد های غرب در قبال انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری ایران به شرح زیر می باشد:
1. تشدید فشارهای اقتصادی و سیاسی از طریق صدور قطعنامه های جدید
2. تلاش برای تاثیر گذاشتن برآرای مردم در انتخابات
3. برانگیختن جمعیت های خاموش برای تاثیرگذاری بر نتایج انتخابات
4. حمایت از کاندیدای مرعوب و جلوگیری از تکرار دولت نهم
5. تشکیک در نتیجه انتخابات و دامن زدن به پروژه تقلب
6. بحرانی جلوه دادن اوضاع کشور پس از انتخابات
7. بزرگنمایی اختلافات در حاکمیت در مدیریت انتخابات
8- اهداف مرجع امنیت در انتخابات
امنیت ملی مفهومی نسبی، چند بعدی، پیچیده و میان رشته ای است زیرا امنیت پیچیدگی مفهومی دارد، مرز مفهومی و کاربردی آن با مفاهیمی همچون صلح، رفاه، عدالت و … روشن نمیباشد. برخی امنیت را به دفاع نظامی در مقابل تهدیدات خارجی محدود کرده اند، برخی دیگر با عنایت به تهدیدات نوظهور، ایده امنیت را به همه چالش ها و عوامل بیثباتکننده داخلی و خارجی گسترش داده اند.
اهداف مرجع، ساختار و الگوهای امنیتی درکشورها کاملاً متفاوت است. مفهوم امنیت ملی، عمدتاً تحت تأثیر ادبیات نظری امنیت سخت و سرزمین است. امنیت ملی با ارزش ها و منافع ملی، ماهیت تهدید و قدرت در کشورها ارتباط دارد. دولتها در برآورد امنیت دچار اغراق و یا غفلت امنیتی هستند، تهدیدات امنیتی به ویژه تهدیدات نرم را نمی بینند و یا بی جهت هر پدیده داخلی را امنیتی می کنند.
با توجه به این توضیحات میتوان گفت: تعریف از امنیت ملی به پیشفرضهای تعریفکننده، بستگی دارد. و به عبارتی زمانمند و مکانمند است، درحقیقت مصادیق امنیت را باید از درون گفتمانهای گوناگون یافت. با وجود این مشکل، وجه غالب در تعاریف بر این است که، امنیت ملی وضعیتی است که یک کشور نسبت به منافع و ارزشهای حیاتی خودش، تهدیدی احساس نکند. وضعیت امن، وضعیتی است که یک دولت میتواند با توجه به منافع و ارزشهای حیاتی و درکی که از تهدید و عناصر مشکلساز در داخل و خارج از کشور دارد، تعریف کند. منافع و ارزشهای حیاتی خود را حفظ و توسعه دهد. تهدیدات و چالش های امنیتی سخت افزارانه و نرم افزارانه می باشد.(نک، نائینی، 1387) مطالعات امنیت ملی در قالب دو گفتمان منفی و مثبت معرفی شده است. (افتخاری، 1384، ص 8-18)
در گفتمان سلبی؛ امنیت با نبود عامل دیگری که از آن به تهدید یاد میشود، تعریف میشود. این گفتمان پیشینه تاریخی طولانی دارد. شاخصه بارز آن، تأکید بر بعد نظامی و تهدید خارجی در تحلیل ها و برآوردهای امنیتی است. در این دیدگاه، برای افزایش امنیت و مقابله با تهدید؛ افزایش توان نظامی توصیه میشود. در نقد گفتمان سلبی امنیت ملی و با طرح این ادعا که بعد نظامی، توان تحلیل همهجانبه مسائل امنیتی را ندارد تحول تازهای در مطالعات امنیتی به وجود آورد، که باور اصلی آنها، تأکید برمؤلفهها و ابعاد امنیت است، به عبارتی امنیت را پدیدهای متأثر از پدیدههای مختلف مادی – ذهنی معرفی می کنند. صاحبنظران امنیتی معتقدند؛ به تبع تحولاتی که در مفهوم قدرت و ابعاد آن به وجود میآید مفهوم امنیت هم متحول میشود. به همین جهت گفتمان امنیت سلبی در رویارویی با چالشهای نظری پایان قرن بیستم میلادی و شرایط متحول جهانی قرن بیست و یکم میلادی دچار کاستی و سردرگمی بود. (افتخاری، ص 138) رابرت ماندل از پژوهشگران برجسته در این حوزه مطالعاتی میگوید:
«مشکل اصلی در دامنه امنیت ملی است که در این زمینه هر دو طرف بحث در گفتمان امنیت ملی، مواضع افراطی دارند، عدهای با چارچوبهای فکری سنتی میگویند، امنیت باید به دفاع نظامی در مقابل تهدیدات خارجی محدود باشد، در حالی که عده دیگر با عنایت به تهدیدات مشترک و در حال گسترش جهانی، میخواهند ایده امنیت را گسترش دهند که شامل همه گرایشهای نامطلوب و بیثباتکننده داخلی و خارجی برای یک ملت شود.» (رابرت ماندل، 1379، ص 27)
در گفتمان جدید امنیت ملی، سعی بر آن است تا با پرهیز از سلبینگری صرف به بعد ایجابی امنیت نیز توجه شود. و بدین ترتیب تصویر جامعتری از امنیت ارائه شود در این گفتمان امنیت به نبود تهدید تعریف نمیشود بلکه افزون بر نبود تهدید، وجود شرایط مطلوب برای تحقق اهداف و خواستههای ملی نیز مدنظر میباشد. این رویکرد برای امنیت، ماهیت تأسیس قائل است و بر این باور است که امنیت تنها در وضعیتی وجود دارد که آن جامعه در سطح قابل قبولی از اطمینان برای تحصیل و پاسداری از منافع ملیاش دست یافته باشد. امنیت ملی در این گفتمان عبارت است از: «توانایی و شرایط عینی که در بستر آن میتوان به منافع ملی دست یافت.» (رابرت ماندل، 1379، ص 16). در این دیدگاه امنیت ملی، حتی نسبت به منافع ملی از اولویت برخوردار است، چرا که تحقق و عدم تحقق منافع ملی در گرو بود یا نبود امنیت است، بر اساس این دیدگاه، جامعهای که در عین نبودن تهدید خارجی یا داخلی، توان لازم برای دستیابی به منافع ملیاش را نداشته باشد در وضعیت امن نبوده و ناامن ارزیابی میشود. با توجه به آنچه گفته شد، این تعریف را می توان از امنیت ملی ارائه نمود. در این تعریف ابعاد مادی و معنوی، سلبی و ایجابی و سطوح مختلف امنیت و تهدید مورد توجه قرارگرفته است. «امنیت ملی، شرایطی است که یک ملت و نظام سیاسی می تواند، در چارچوب آن اهداف و ارزشهای پایه ای( مادی و معنوی) خویش را در محیط ملی و فراملی گسترش و توسعه دهد و آنها را در برابر تهدیدات داخلی و خارجی، بالقوه و بالفعل، نرم افزارانه و سخت افزارانه حفاظت نماید.»
بین ماهیت تهدید امنیتی نرم و تهدید امنیتی سخت، تمایزات آشکاری وجود دارد. در حال حاضر تعریف روشنی از امنیت نرم ارائه نشده و کشورهای مختلف بر اساس شرایط خود به تعریف این واژه می پردازند و حتی می توان گفت که از نظر برخی دولت ها، امنیت نرم اصلاً امنیت تلقی نمی شود. امنیت نرم مهمترین و نامحسوسترین بعد امنیت ملی است و تهدیدات نرم هر کشور از پیچیدهترین اشکال تهدید علیه امنیت ملی آن کشور است. تأکید بر عناصر و ارزش های سیاسی و فرهنگی به عنوان بنیاد امنیت ملی کشورها، با رویکردهای نظری جدید از امنیت ملی و گفتمان ایجابی تناسب دارد. با این رویکرد میتوان امنیت نرم را شرایطی دانست که طی آن یک ملت بتواند ضمن حفظ ارزش های فرهنگی و سیاسی پایه ای خویش، الگوهای رفتاری نظام سیاسی را در محیط داخلی وخارجی نهادینه و گسترش دهد. تهدید نرم در این چارچوب به معنای تهدید تضعیف و تغییر ارزش های فرهنگی و سیاسی پایه ای و الگوهای رفتاری نظام سیاسی در عرصه های مختلف است. براین اساس و با توجه به تعریفی که از امنیت نرم ارائه شد، اگر یک نظام سیاسی قادر نباشد گفتمان مسلط فرهنگی تولید نماید و به شکل موثر ارزش های فرهنگی را در جامعه ترویج نماید، خود زمینه را برای رسوخ سایر فرهنگ ها فراهم میآورد و امنیت ملی، ثبات سیاسی و بقاء نظام سیاسی خود را به مخاطره خواهد انداخت.
اهداف مرجع امنیت، اهدافی هستند که از لحاظ وجودی در معرض تهدید باشند و ادعای مشروع ادامه بقا را در چارچوب امنیت ملی با خود به همراه داشته باشند. بر این اساس، شناسایی اهداف مرجع در بحث امنیت نرم اهمیت خواهد داشت. صاحب نظران در این خصوص اهداف مختلفی را مطرح کرده اند که برخی از مهم ترین اهداف مرجع در چارچوب امنیت نرم عبارتند از:
1. ایدئولوژی دولت:
ایدئولوژی یا ایده دولت، در واقع اصول و عقاید اساسی و منطق راهنمایی عمل یک دولت است. یک ایدئولوژی زمانی می تواند به عنوان ایده دولت انتخاب شود که قدرت سازمان دهنده داشته باشد. ایده دولت می تواند مبتنی بر ملیت، مبتنی بر یک مکتب فکری یا دینی یا مبتنی بر آرمانها یا اهداف ملی باشد. ایده مبتنی بر ملیت، همان ملی گرایی یا ناسیونالیسم است. ایده، مبتنی بر یک مکتب فکری یا دینی مانند لیبرال دموکراسی برای آمریکا، صهیونیسم برای رژیم اشغالگر قدس و اسلام برای جمهوی اسلامی ایران و نیز مبتنی بر اهداف ملی مانند ایده برتری نژاد برای آفریقای جنوبی آپارتاید است.( باری بوزان، ص 106- 105)
ایده دولت به عنوان موضوع یا هدف مرجع اساسی امنیت ملی، وقتی به یک مسئله امنیتی تبدیل می شود که در درجه اول به طور ضعیف در جامعه جا گرفته باشد؛ یعنی نتواند معدل مناسبی از عقاید و نگرشهای آحاد جامعه باشد. به بیان دیگر؛ به شکل گسترده ای بازتاب دهنده گرایش آحاد مردم و نهادهای جامعه نباشد. از سوی دیگر، وقتی در برابر ایده دولت، ایدئولوژی یا ایدئولوژی های مخالف شکل گرفته باشد و ایده دولت را به چالش فراخواند یا اینکه ایده دولت نتواند با مقتضیات و شرایط زمانی، جغرافیایی، فرهنگی خود انطباق دهد؛ یعنی کارایی لازم را نداشته باشد و در نهایت اینکه ایده یک دولت از سوی ایده دولتهای دیگر به علت تضادها یا اختلاف ها به چالش کشیده شده باشد، مجموعه اینها عواملی است که ایده دولت را به مسئله امنیت ملی تبدیل می کند. ( قیومی، فصلنامه علوم سیاسی، ش1، تابستان 77)
2.مشارکت سیاسی:
مشارکت سیاسی را می توان به مثابه مجمموعه ای از فعالیت ها تعریف کرد که شهروندان به وسیله آن در جستجوی نفوذ یا حمایت از حکومت و سیاست خاصی می باشند.[1] لذا مردم در یک جامعه به انحای مختلف با دولت خود رابطه دارند. نوع مشارکت مورد نظر جمهوری اسلامی که در قانون اساسی به آن تصریح شده، مشارکت فعال است؛ یعنی مشارکتی که هم برای حمایت از نظام سیاسی است و هم برای حضور در رقابت و نفوذ در سیاستهای نظام سیاسی کشور. مهم ترین و اصلی ترین معیار سنجش مشارکت سیاسی، حضور مردم در انتخابات است. بنابرای، هر قدر آرای مردم در این نوع انتخابات بیشتر باشد، ثبات سیاسی کشور به عنوان یک رکن امنیت ملی تقویت خواهد شد و هر قدر میزان حضور در انتخابات کمتر باشد، خود می تواند به تزلزل ایدئولوژی دولت و مشروعیت نظام سیاسی منجر شود.
3. کارآمدی حکومت:
این هدف مرجع را می توان به توانایی دستگاه های دولتی در انجام درست و موثر وظایف قانونی و مورد انتظار جامعه معنا کرد. بر این اساس، می توان کارآمدی را به توانمندی حکومت در حل مسائل و مشکلات مردم، توانمندی حکومت و دستگاه های تابعه در انجام امور ذاتی دولتها به خصوص حفظ امنیت کشور و توانمندی دولت در انجام درست کارهای درست تفسیر کرد. مرکز ثقل معیارهای کارآمدی حکومت، رضایتمندی مردم است؛ یعنی چنانچه بخواهیم متوجه شویم یک دولت تا چه اندازه کارآمد است، بهترین ملاک سنجش در چارچوب معیارهای سه گانه، سنجش میزان رضایتمندی مردم است. هر چند ممکن است رضایتمندی مردم به طور کامل انعکاسی از کارآمدی یا ناکارآمدی حکومت نباشد و بعضاً تبلیغات سوء بیگانگان یا فقدان اطلاع رسانی و تبلیغ مناسب حکومت، دولتها را تا حدودی نزد افکار عمومی آن گونه که شایسته است کارآمد نشان نداده باشد؛ با وجود این، رضایتمندی همچنان یک ملاک مناسب در تشخیص کارآمدی حکومت است.
4. انسجام اجتماعی:
پیشرفت هر جامعه ای تابع انسجام آن جامعه است. تا هنگامی که عناصر مختلف سیاسی، اقتصادی و به خصوص فرهنگی جامعه ای از انسجام و منطق درونی برخوردار نباشند؛ نمی توانند مجموعه آن جامعه را در مسیر پیشرفت، توسعه یافتگی و در نهایت، برخورداری از امنیتی پایدار سوق دهند. یکی از مؤلفه های مهم در ایجاد انسجام آحاد مردم یک جامعه، وجود حس مشترک مبنی بر داشتن منافع مشترک است. به طور معمول این حس در گذر زمان شکل می گیرد و هر چه ریشه در گذشته دورتر داشته باشد از استحکام بیشتری برخوردار است.( سریع القلم، 1382، ص 33)
5. افکار عمومی:
یکی از اهداف مرجع بسیار مهم در امنیت نرم، افکار عمومی است. بازیگران سیاسی اعم از دولتها، احزاب و سازمان های اطلاعاتی، به دنبال جذب عموم به مسائل خاص و مورد علاقه خود یا بیان مسائل خاص و مورد علاقه خود یا بیان مسائل به شیوه های خاص برای پراکنده شدن عموم از پیرامون می باشند. (همان، ص 67-66) در امنیت نرم، تربیت افکار عمومی و افزایش دانش و آگاهی از اهداف اساسی است؛ زیرا افکار عمومی در عصر امکانات، بسیار شکننده و در ضمن از قدرت تأثیر گذاری بالایی برخوردار است.9- ویژگی ها و شرایط انتخابات نهم مجلس
نهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی در دهه چهارم پیروزی انقلاب اسلامی ایران می تواند، یکی از پرشکوهترین، رقابتی ترین و در همین حال حساسترین انتخاباتی باشد که پیامدها و تأثیرات شگرفی بر امنیت ملی کشور در بر داشته باشد. این انتخابات با توجه به حوادث و حواشی انتخابات دهم که امکان برنامه ریزی و امید را برای به چالش کشیدن نظام از طریق انتخابات در غربی ها تقویت کرد. پس از اظهار نظرهای غربی ها و اقدامات مورد توجه کانون های تفکر در غرب می توان گفت، بروز حوادث انتخابات دهم ریاست جمهوری موجب گردید رهیافت انقلاب رنگی بعنوان یک گزینه موثر همچنان مورد توجه بیشتری قرار گیرد. و امید غرب در رهیافت فروپاشی از درون افزایش یافت.
انتخابات برخوردار از مجموعه ای از ظرفیت های تهدیدزا و فرصت آفرین است. از یک طرف این انتخابات شاخصی برای ارزیابی ظرفیت های نافرمانی مدنی و قدرت بسیج اجتماعی جریانات تجدید نظر طلب است.از طرف دیگر سطح مقبولیت، کارآمدی و مشرکت سیاسی مردم را به نمایش می گذارد. به عبارتی انتخابات مجلس نهم می تواند به ویژه در شرایط حساس فعلی، هم میزان واگرایی سیاسی و هم میزان همگرایی سیاسی را به نمایش بگذارد. و یا می تواند، میزان چالش های امنیتی کشور و میزان قدرت نرم نظام جمهوری اسلامی را به نمایش گذارد.
1. فضای پیش رو و قبل از انتخابات مجلس نهم فضایی همراه با ابهام، پیچیدگی و دارای نوعی عدم انسجام بین جناح های مختلف سیاسی است. و به نوعی می توان گفت فضای عدم تکرار آرایش های قبلی جریانات سیاسی است. که به صراحت نمی توان آرایش جریانات سیاسی را قبل از انتخابات مجلس نهم پیش بینی و مهندسی آن را ترسیم نمود. به نظر می رسد، در انتخابات مجلس نهم رقابت ها در مقایسه با سایر دوره ها پیچیده تر و چند وجهی تر باشد.
2. جریان فتنه و تجدید نظر طلب در انتخابات 1388 شکست سنگینی خورد. این جریان در حال حاضرفاقد انسجام و برخوردار از طیفی از گفتمان و رفتار سیاسی دارد. تقسیم کار و تلاش های چندگانه و توامانی را این جریان در نظر دارد. برخی از نخبگان این جریان اعتراف دارند در مقابل نظام ایستاده اند، به شکست خود و اردوکشی خیابانی در مقابل نظام اعتراف دارند. بهره گیری از گسست ایجاد شده توسط جریان انحرافی، گسست احتمالی بین اصولگرایان فرصت انتخاباتی مجلس نهم را برای احیاء، بازسازی تحت عنوان "رویکرد بازگشت به قدرت" را مورد توجه آنان قرار داده است. گروهی از این جریان که فاقد پایگاه اجتماعی هستند و امکان بازگشت به نظام را برای خود نمی بینند. برای فشار به نظام بر "رویکرد تحریم" در انتخابات تاکید دارند. تا از این طریق به بازسازی شبکه اجتماعی خود در داخل و خارج پرداخته و به زعم خود از نظام مشروعیت زدایی نمایند. در نهایت گروهی با تاکید بر بهره گیری از فرصت انتخابات " رویکرد مشارکت فعال" را در انتخابات در پیش گرفته اند.
3. ظهور جریان انحراف در ساختار قدرت یکی از ویژگی های این دوره است. هدف اصلی این جریان استمرار حضور وتوسعه آن در حاکمیت و تحمیل مطالبات خود به نظام است. این جریان مختصات فکری ویژه ای دارد که مواضع و رفتارهای آن نشان داد، با وجود ظرفیت ها و مدل های رفتاری متفاوت این جریان با جریان فتنه، لکن بلحاظ رویکرد نظری،گفتمان و اهداف با آن جریان همپوشانی دارد، مهم ترین چالش پیش رو از طریق این جریان، تاثیر گذاری بر فرایند انتخابات به ویژه در شهرهای کوچک برای نشانه گیری کرسی های انتخاباتی مجلس نهم است.
4. با توجه به تأکید جمهوری اسلامی ایران به ضرورت مشارکت بالای مردم در انتخابات، ممکن است در این انتخابات شاهدکاهش انگیزههای گروه هایی از جامعه برای مشارکت در انتخابات باشیم. این گروه هم شامل برخی از ریزش ها در طرفداران احمدی نژاد بدلیل مواضع و عملکرد ایشان و وجود جریان انحرافی در دولت است و همچنین برخی ریزش ها مربوط به ناامیدی بخشی از مردم در نتیجهبخش بودن انتخابات است این احساس در میان مردم و معترضین به نتیجه اعلامی انتخابات قبلی که تحت تاثیر شبهات سران فتنه و رسانه های غربی بودند، قابل توجه و تامل برانگیز است. سرخوردگی از نتایج انتخابات میتواند به پیوند آنها با جامعه و نظام سیاسی لطمه بزند و به ایجاد و یا تشدید بحران هویت در میان بخشی از جامعه دامن بزند.
5. غرب همواره بدنبال به چالش کشیدن نظام جمهوری است. و بر این باور است که خود انتخابات فی نفسه از ظرفیت لازم برای چالش امنیتی برخوردار است. سال 1388 نشان داد انتخابات برای غربی یک فرصت است. و می توان با انتخابات امنیت و مشروعیت نظام را هدف قرار داد.
6. تجربه انتخابات دهم نشان داد که راهبرد تحریم، انتخابات سرد و تلاش رسانه ای برای مشارکت حداقلی از دستور کار دولت های غربی و رسانه های وابسته به آن و جریان اپوزسیون و تجدید نظر طلب خارج شده است و راهبرد جدید غرب برای تاثیر گذاری بر انتخابات، بسیج رسانه ای و همه جریانات و گروهای مخالف و معارض برای مشارکت حداکثری با تاثیر گذاری بر نگرش و باورهای ذهنی مردم به سمت کاندیدای خاص و یا فهرست کاندیداهای گروهای خاص است. سناریو غرب در انتخابات این است که یا گزینه های مورد نظر ما باید رای بیاورد و یا با برهم زدن بازی انتخابات ابطال شود.
7. تفاوت انتخابات مجلس با ریاست جمهوری در این است که در انتخابات ریاست جمهوری، انتخاب یک نفر در سطح ملی انجام می گیرد و عمدتا چالش های امنیتی متاثر از انقلاب های رنگی ناشی از حرکت های اعتراضی به نتایج انتخابات در پایتخت ها بوده است. در حالیکه چالش های انتخاب های محلی( انتخاب 300 نماینده مجلس از بین چندین برابر کاندیدا) بیشتر است. در صورت القاء شبهه در سلامت انتخابات و تردید در اینکه رای شما به حساب نیامده است. بی ثباتی و چالش در سطح ملی توزیع و به سطح شهرستان ها منتقل و در صورت فراگیری آن مهار و کنترل آن پیچیده تر خواهد شد.
8. انتخابات در پیش رو می تواند تاثیرات عمیقی بر عمق راهبردی جمهوری اسلامی در محیط خارجی داشته باشد. به عبارتی؛ می تواند؛ دارای پیامدهای سیاسی افزایش دهنده قدرت نرم و آسیب پذیری های کاهش دهنده امنیت نرم باشد. این انتخابات در صورتی که توسط نخبگان، مسئولان و مردم مراقبت و مدیریت نشود، می تواند بسترهای زیادی را برای بروز بحران اعتماد، کارآمدی، هویت و انسجام بوجود آورد و به الگوی موفق و الهام بخش جمهوری اسلامی و چهره مردمسالار ایران در محیط خارجی آسیب وارد نماید و برداشت از جمهوری اسلامی ایران و باورهای ذهنی را دگرگون سازد. در مقابل انتخابات نهم مجلس در پایان سال جاری می تواند به نمایش الگوی موفق " مردم سالاری دینی" تبدیل و موجبات اقتدار، همبستگی ملی و اعتماد مردم به نظام را افزایش دهد. جمهوری اسلامی به عنوان الگوی کارآمد و الهام بخش" مدل مردم سالاری دینی" در سطح منطقه ظهور موثرتری خواهد داشت. در شرایطی که " بیداری اسلامی" منجر به فروپاشی نظام های مرتجع، وابسته و استبدادی می گردد و جهان اسلام نیازمند کمک و تلاش مضاعف جمهوری اسلامی و انتقال تجربه موفق " نظام مردم سالار دینی" است.
10- فرصت ها و چالش های امنیتی انتخابات نهم مجلس
در مجموع با بهره گیری از تجارب انتخابات دهم ریاست جمهوری و با توجه به شرایط و ویژگی های انتخابات مجلس نهم موارد زیر را می توان به عنوان دستاوردها ی احتمالی افزایش دهنده قدرت نرم و آسیب های احتمالی کاهش دهنده امنیت نرم در انتخابات پیش رو برشماری نمود:
الف- فرصت های احتمالی افزایش دهنده قدرت نرم
مشارکت بی نظیر مردم در دهه چهارم انقلاب اسلامی
تجلی اقتدار، اعتماد و دلبستگی ملی
نمایش الگوی موفق مردم سالاری دینی برای منطقه همزمان با وقوع و گسترش بیداری اسلامی
آشکار شدن مجدد هوشمندی ملت ایران و نخبگان کشور درجنگ نرم دشمن
سربلندی احزاب، گروه ها، نخبگان و سیاسیون جامعه در آزمون پیش رو
نمایش اتحاد و همگرایی همه علاقه مندان به نظام
ورود تمامی جریانات فعال اجتماعی و سیاسی درون نظام در رقابت های انتخاباتی
سرافرازی و موفقیت ملت ایران در آزمون بزرگ هوشمندی پس از انتخابات
شکست جریان عظیم تبلیغات رسانه های غرب در مدیریت افکار عمومی
نمایش اعتماد و موفقیت رسانه ملی در مدیریت افکار عمومی
ب) آسیب های احتمالی کاهش دهنده امنیت نرم
1. ایجاد شکاف اجتماعی و سیاسی در بین نخبگان و برخی اقشار جامعه
2. خدشه دار شدن اعتماد ملی
3. افزایش ابهامات و شبهات در سطوح جامعه
4. سکوت و سردرگمی نخبگان و گروه های مرجع در لحظه های مورد نیاز
5. غفلت از ظرفیت جریان سازی و شبکه سازی رسانه های جدید
6. غافل شدن از جنگ نرم رسانه ای دشمن
7. غفلت از اقدامات طراحی شده دولت های غربی برای تاثیر گذاری بر انتخابات
8. غفلت نخبگان در تبیین و روشنگری در شرایط حساس انتخابات
9. تاخیر و یا بی تدبیری در اقدام مناسب جهت مدیریت بحران های احتمالی
10. کم توجهی به نقش و ظرفیت اینترنت در مهندسی افکار عمومی
11. ضعف در پیش بینی از چگونگی بروز و ظهور حوادث پس از برگزاری انتخابات
12. تلاش ناکافی در ایجاد بسترهای اقناعی و مدیریت افکار عمومی
در مجموع می توان استنباط کرد که ابعاد نرم افزاری امنیت در نگاه رهیافت امنیتی نرم، یک بعد کلیدی و اساسی است. بر همین اساس، چنانچه بعد نرم افزاری امنیت تقویت شود، خود به خود موجب افزایش قدرت نرم[2] در امنیت ملی و افزایش آمادگی در برابر تهدیدها و به تبع آن، احتمالاً کاهش تهدید یا کاهش شدت و اثر آن خواهد بود. اما چنانچه این بعد از امنیت تضعیف شود، به معنای ظاهر شدن و رشد آسیب پذیری ها و به دنبال آن، ایجاد بسترهای لازم برای تحولات محیطی و شکل گیری تهدیدهای جدید یا شدت یافتن و گسترش تهدیدهای فعلی خواهد بود. انتخابات را در این چارچوب می توان تحلیل کرد بدین معنی که؛ چنانچه بعد نرم افزاری امنیت ملی در انتخابات با مشارکت حداکثری، افزایش اعتماد، انسجام سیاسی و اجتماعی و آگاهی و هوشمندی مردم و نخبگان کشور تقویت شود، خود به خود موجبات افزایش قدرت نرم در امنیت ملی به عنوان پشتوانه نظام را فراهم خواهد نمود. اما چنانچه با بروزآسیب پذیری های داخلی و اقدامات دشمن امنیت نرم تضعیف شود، به معنای ظاهر شدن و رشد آسیب پذیری ها و بروز چالش و امنیتی شدن انتخابات، به دنبال آن، ایجاد بسترهای جدید شکل گیری وگسترش تهدیدهای دشمنان انقلاب اسلامی خواهد بود. مدل ارائه شده در پایان این مقاله این رابطه را به نمایش گذاشته است.
11-راه کارهای پیشنهادی
1. تلاش برای حضور حداکثری
اصل مشارکت حداکثری مردم در انتخابات بسیار اساسی و تعیین کننده است. و سبب عزت، اعتبار و اقتدار نظام جمهوری اسلامی در صحنه بین المللی می گردد. در واقع برگزاری یک انتخابات پرشور، با نشاط و با حداکثر حضور مردم از تمامی جریانات و افراد با سلیقه های مختلف که نظام جمهوری اسلامی را قبول دارند، اعتبار و جایگاه نظام را تقویت خواهد کرد. راهبرد مستمر و ثابت مقام معظم رهبری مد ظله در همه دوره ها تاکید بر لزوم مشارکت حداکثری در انتخابات است.
" انتخابات یکی از عرصه های ظهور و بروز وحدت ما، عقلانیت ما و شعور ملی ما می تواند قرار بگیرد. بعضی خیال می کنند انتخابات، زمزمه های انتخاباتی، فضای انتخاباتی مایه اختلاف است؛ نه ، می تواند مایه ی اتحاد باشد؛ میتواند تشجیع کننده ی به سرعت عمل و پیشرفت باشد؛ با رقابت مثبت، هر گروهی سعی کند برای خدمتگذاری به این ملت، سهم متناسب با خودشان را که لایق خودشان می دانند، بدست بیاورند. هیچ اشکالی ندارد این رقابت مثبت به جامعه نشاط می بخشد، ما را زنده دل می کند، روح جوانی را بر جامعه ما حاکم می کند."(مهر، 1386)
" به بنظر من مسئله اول در انتخابات، مسئله این شخص و آن شخص نیست؛ مسئله اول، مسئله حضور شماست. حضور شماست که نظام را تحکیم می کند، پایه های نظام را مستحکم می کند. آبروی ملت را زیاد می کند، استقامت کشور را در مقابل دشمنی ها زیاد می کند و دشمن را از طمع ورزیدن به کشور و از فکر ضربه زدن و توسعه و فساد و فتنه منصرف می کند.(اردیبهشت، 1388)
از راهبرد فوق می توان نتیجه گیری کرد که انتخابات پرشور و همراه با حضور حداکثری همه جریانات معتقد به نظام بدور از رقابت های مخرب یکی از راکارهای تقویت امنیت ملی است. چرا که این حضور حداکثری سرمایه اجتماعی را که میزان مشارکت، اعتماد و آگاهی ملت ایران است به نمایش می گذارد. همچنین حضور حداکثری مردم در انتخابات می تواند در برابر تهدیدات دشمن بازدارندگی بوجود آورد. همانگونه که مقام معظم رهبری این حضور را مانع طمع ورزی دشمنان در اعمال تهدید و فتنه می دانند.
انتخابات یکی از رویدادهای مهم جمهوری اسلامی است که مردم سالاری دینی نظام را به نمایش می گذارد. برای دشمنان جمهوری اسلامی فرصتی است برای به چالش کشیدن انسجام و کارامدی نظام. بنابراین دشمن در همه دوره با انواع و اقسام ترفندها و با بهره گیری از اختلافات داخلی و ظرفیت رسانه ای تلاش نموده به انتخابات سرد و کم رونق دامن زند. حضور حداکثری می تواند به عنوان یکی از راه کارهای مقابله با جنگ نرم دشمن در زمان انتخابات به شمار آید.
2. پیش بینی اقدامات دشمن
جنگ نرمی که در حال حاضر علیه جمهوری اسلامی در جریان است جنگی پیچیده و دارای ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی و امنیتی است. لازمه " پیشگیری" و اقدام هوشمندانه و به موقع در مقابل این جنگ، " پیش بینی" قبل از وقوع و " غفلت زدایی" در کشوراست. متاسفانه اقدام طراحی شده دشمن در " براندازی نرم" در انتخابات سال 1388 توسط برخی از نخبگان و دستگاه های مسئول به موقع برآورد و پیش بینی نشد و یا باور به وجود این جنگ در برخی از دستگاه ها و نخبگان بوجود نیامد. و هنوز هم این باور در برخی از آنان وجود ندارد. به همین جهت، در این جنگ برخی از دستگاه های مسئول و نخبگان منفعل شدند و از قبل آمادگی برای مواجهه با این نبرد نداشتند. دشمن با مدیریت ادراک برخی از نخبگان، آنها را در تحلیل درست حوادث پس از انتخابات دچار مشکل ساخت. واقعیت این است که، در حال حاضریک کارزار فکری، سیاسی و امنیتی علیه نظام جمهوری اسلامی در جریان است. هر کس بتواند بر این صحنة کارزار و نبرد تسلط پیدا کند، احاطة ذهنی داشته باشد، خواهد توانست با ابتکار عمل اقدام نماید در غیر اینصورت کشور هزینه های سیاسی و امنیتی زیادی پرداخت خواهد کرد.
غفلت امنیتی و یا نادیده گرفتن تهدیدات پیش روی یک نظام سیاسی به معنای این است که ارزش امنیتی موضوعات و رویدادها کمتر از آنچه که هست ارزیابی شود و یا به طور کلی تهدید برآورد و دیده نشود در این وضعیت چون کشور مورد هدف در شناسایی و برآورد تهدیدات ناتوان است، بهترین حالت برای مهاجم فراهم میگردد. همانگونه که در حال حاضر برخی از نخبگان و مسئولان نظام، جنگ نرم را تاکنون نپذیرفته و بر آن باور ندارند. بدون شک آنان دچار غفلت امنیتی هستند، چون در برآورد دقیق تهدیدات امنیت ملی دچار مشکل می باشند.
تجربه انقلاب های رنگی که شیوه ای برای براندازی نرم با بهره گیری از فرصت های انتخاباتی است، نشان داده است که انتخابات در کشورهای مورد هدف غرب، یکی از فرصت ها و بسترهایی است که با اقدامات طراحی شده به چالش کشیده می شود. بنابراین انتخابات برای دشمنان نظام جمهوری اسلامی رویدادی مهم و مورد توجه است. که بر روی آن سرمایه گذاری رسانه ای، سیاسی و امنیتی می شود. در حال حاضر صدها صفحه سند در کانون های تفکر و مراکز تصمیم ساز غرب برای چگونگی تاثیرگذاری برانتخابات وجود دارد. دستگاه ها و نهادهای مسئول و نخبگان کشور باید اهداف، راهبرد، شیوه ها و تکنیک های تاثیرگذاری دشمن بر انتخابات را از قبل برآورد و پیش بینی کنند تا بتواند با اقدامات به موقع و هوشمندانه از آن پیشگیری نمایند. مقام معظم رهبری در این رابطه می فرمایند:
" یک شطرنج باز ماهر هر حرکتی را که میکند، تا سه تا چهار تا حرکت بعد از او را هم پیشبینی میکند. شما این حرکت را میکنی، رقیبت در مقابل او آن حرکت دیگر را خواهد کرد؛ باید فکرش باشی که تو چه حرکتی خواهی کرد. اگر دیدی در آن حرکت دوم، تو در میمانی، امروز این حرکت را نکن؛ اگر کردی، ناشی هستی – حالا تعبیر بهترش این است- توی این کار، توی این بازی، توی این حرکت، ناشی هستی، ناواردی. اینها نمیفهمند چه کار میکنند؛ یک حرکتی را شروع میکنند، ملتفت نیستند که در حرکات بعد و بعد و بعد، چطور در خواهند ماند؛ مات خواهند شد." (دیدار با جمعی از نخبگان علمی کشور؛ آبان 1388)
3- پرهیز از چالش های داخلی
در جنگ نرم آسیب پذیری های داخلی بسترساز جنگ نرم است. به عبارتی جنگ نرم مجموعه اقدامات طراحی شده دشمن برای به چالش کشیدن نظام های سیاسی از درون است. منظور از آسیبپذیری آن دسته از ضعفهای کشور است که؛ از طرفی دشمنان انقلاب اسلامی را به انجام اقدام های چالشی با بهره گیری از فرصت انتخابات تشویق میکند. و از طرف دیگر جمهوری اسلامی ایران را که آماج تهدید است برای پاسخگویی به چالش ها وتهدیدات امنیت ملی در زمان انتخابات با مشکلاتی مواجه میسازد.آسیبها و چالش های داخلی در تسریع تهدیدات خارجی مؤثرند. توانایی مقابله با تهدید خارجی را در زمان انتخابات و در شرایط بحران کاهش میدهند. اقدام به جنگ اعم از سخت و یا نرم علیه یک نظام سیاسی، همواره با این تصور و برآورد درست و یا غلط صورت می گیرد که طرف مقابل دارای آسیب پذیری جدی است. و با درگیر شدن در جنگ کشور هدف، دچار چالش های جدی امنیت ملی خواهد شد. ضعف در انسجام اجتماعی، بی ثباتی واختلاف در حاکمیت و نخبگان جامعه، ضعف درپیش بینی تهدید دشمن، قانون ستیزی، کاندیداها، گروه های سیاسی و نخبگان کشور، کاهش اعتماد به رسانه ملی و ضعف در اقناع گری جامعه و مدیریت افکار عمومی در زمان انتخابات، برخی از مصادیق آسیب پذیری امنیت ملی و چالش های داخلی است که در صورت فعال شدن آنها همزمان با انتخابات می تواند انتخاباتی که مولفه قدرت و پشتوانه نظام است به چالش امنیت ملی تبدیل نماید.
یکی از دلائل موفقیت و به نتیجه رسیدن انقلاب های رنگی در برخی از کشورهای هدف، ناکارآمدی آن نظام های سیاسی است. انقلاب رنگی در کشوری به نتیجه می رسد که از قبل، مشروعیت و اعتماد به آن نظام در درون جامعه هدف مخدوش گردیده باشد. در کشوری که تراز روحیه ملی، انسجام، مشروعیت و اعتماد ملی بالا است قطعا شکست انقلاب رنگی از قبل قابل پیش بینی است.
یکی از راهبردهای مقام معظم رهبری در هر انتخاباتی رعایت اخلاق، قانون و پرهیز از ستیز و چالش های داخلی از سوی مجریان، نامزدها و طرفداران آنها است. معظم له قبل از انتخابات مجلس هشتم می فرمایند:
" در همین انتخابات اگر بد عمل بکنیم، به هم بد بگوئیم، با هم کینه ورزی کنیم، به یکدیگر تهمت بزنیم، برخلاف قانون عمل و مقررات رفتارکنیم، می تواند وسیله سقوط و ضعف و انحطاط باشد؛ دست خود ماست؛ امتحان الهی است."( مهر، 1386) همچنین معظم له قبل از انتخابات دهم ریاست جمهوری مکرر نامزدهای انتخاباتی را از درگیری و اصطکاک، اظهارات خلاف و دور از انصاف وسیاه نمایی کشور پرهیز می دارند.
" نامزدهای محترم توجه داشته باشند؛ اذهان عمومی راتخریب نکنند. این همه نسبت خلاف دادن به این و آن، تخریب کننده اذهان مردم است."( اردیبهشت، 1388) " مراقب باشید که این علاقه مندی ها( منظورعلاقه مندی طرفداران نامزدها) به اصطکاک و اغتشاش نیانجامد."( خرداد،1388)
معظم له در 29 خرداد 1388و در اولین نماز جمعه پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری با اعلان صریح به گروه ها و جریانات فتنه انگیز برای پرهیز از چالش های امنیتی پس از انتخابات فرمودند:" اگر امروز چارچوب های قانونی شکسته شد، در آینده هیچ انتخاباتی دیگر مصونیت نخواهد داشت. بالاخره در هر انتخاباتی بعضی برنده اند، بعضی برنده نیستندد؛ هیچ انتخاباتی دیگر مورد اعتماد قرار نخواهد گرفت و مصونیت پیدا نخواهد کرد. بنابراین همه چیز دنبال بشود، انجام بگیرد، کارهای درست، برطبق قانون.اگر واقعا شبهه ای هست، از راه قانونی پی گیری بشود قانون در این زمینه کامل است. و هیچ اشکالی در قانون نیست."(خرداد، 1388)
3. آگاه سازی و تبیین شاخص های انتخاب
دادن تحلیل درست به جامعه در مورد تحولات جهانی، منطقه ای و داخلی کشور و تبیین نقش و تاثیر انتخابات مجلس شورای اسلامی در این شرایط استثنایی، اهمیت فوق العاده ای دارد. آگاه سازی و بصیرت ابعاد مختلفی دارد. مجلس دارای جایگاه والایی در نظام جمهوری اسلامی است. بنابراین یک مجلس کارآمد می تواند پشتوانه موثری برای مجموعه نظام باشد. یکی از اقدامات ضروری، تبیین شاخص های انتخاب نمایندگان است. برای جلوگیری از چالشی شدن انتخابات بر شاخص هایی باید تاکید شود که سطح همگرایی و انسجام را در چارچوب آرمان و ارزش های انقلاب اسلامی درکشور تقویت نماید. با بررسی تجربه بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی و نقاط قوت و ضعف هشت دوره مجلس می توان ویژگی ها و شاخص هایی را تبیین و در این چارچوب روشنگری و آگاه سازی نمود. مهم ترین ویژگی هایی که در مجلس نهم لازم است، مورد تاکید قرار گیرد عبارت است:
1) ولایت مداری؛ نماینده مجلس باید تحقق ، سیاست، راهبرد، مواضع و مطالبات مقام معظم رهبری مدظله العالی را با تمام وجود، پی گیری و دغدغه خود قرار دهد.
2) کارآمدی؛ مجلس نیازمند افراد متخصص و با تجربه در کمیسیون های مختلف آن است. قطعا نماینده کارآمد نماینده است که از دانش و تجربه های تخصصی لازم و مورد نیاز مجلس برخوردار باشد.
3) توجه به مصالح ملی؛ نمایندگان مجلس شورای اسلامی باید مصالح ملی را بر مصالح گروهی، قومی و محلی ترجیح دهند. رفتار و مواضع آنان باید وحدت، امنیت و اقتدار ملی را تقویت نماید.
4) قانون مداری وعقلایی بودن؛ دوری از افراط و تفریط و حرکت بر مبنای عقلانیت و قانون باید از ویژگی های بارز یک قانونگذار باشد.
5) عدم وابستگی به کانون های قدرت و ثروت؛ به طور طبیعی جریانات سیاسی و کسانی که به هر ترتیبی برای رای آوردن یک کاندیدا سرمایه گذاری مالی می کنند، چشمداشت هایی دارند. خطری که انتخابات را در کشور اسلامی بی هویت می سازد این است که کاندیداها از ارزش های اخلاقی فاصله گرفته و نماینده مجلس، وام دار کانون های قدرت و ثروت گردد. یا با هزینه های کلان و شیوه های تبلیغی پرهزینه و طرح مسائل غیر واقع در مورد کشور و تولید چالش در افکار عمومی، ورود به مجلس را به هر قیمت، هدف قرار دهد. به عبارتی نماینده ای که بهر قیمت بدنبال کسب پیروزی در انتخابات است و فاقد مبانی و استقلال فکری باشد، نخواهد توانست در مجلس شورای اسلامی، اهداف وارزش های نظام و انقلاب اسلامی را نمایندگی کند.
6) برخورداری از پشتوانه بالای رای مردم؛ نماینده باید بتواند با برخورداری از پشتوانه بالای رای مردم انتخاب شود. بنابراین هر چه نمایندگان از آراء بیشتری برخوردار باشند، خواهند توانست به عنوان برآیند بیشتر افکار عمومی و شهروندان عمل نمایند.
جمع بندی و نتیجه گیری
انتخابات یکی از شرایط و ابزار تحقق مردم سالاری و از مولفه های مشارکت سیاسی است، به طوری که محور اصلی مشارکت سیاسی، مشارکت انتخاباتی است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، زمینه مشارکت مردم در عرصه های گوناگون به ویژه در عرصه سیاسی و در فرآیند تصمیم گیری، سیاست گذاری و اداره جامعه فراهم شد.
حواشی انتخابات ریاست جمهوری و رخدادهای پس از آن در سال 1388 فرصت دیگری بود برای آنان که
سال ها زوال انقلاب را آرزو می کردند، فرصتی فراهم آورد تا به مدد آن، فضای عمومی جامعه را با التهاب عجین نمایند.
یقیناً انتخابات دهم ریاست جمهوری با توجه به شرایط خاص و ویژگی های منحصر به فردش دستاوردها و پیامدهای خاصی در همۀ بخش ها داشته است، همچنین رویدادهای پس از این انتخابات، آسیب هایی بر نظام وارد نمود. اما آنچه که می توان به اجمال مورد تاکید قرار داد. این است که دشمنان انقلاب اسلامی با تجربه انتخابات دهم ریاست جمهوری و کپی برداری از انقلاب های رنگی بر این باورند که تنها راه فروپاشی نظام جمهوری اسلامی بهره گیری از ظرفیت های حقوقی و متعارف همانند انتخابات برای فروپاشی از درون است. انتخابات دهم ریاست جمهوری این باور را در قدرت های غربی تقویت کرد. و از این جهت می توان گفت در فهرست طرح های مختلف آمریکایی رهیافت فروپاشی از درون با تبدیل انتخابات به چالش امنیتی تقویت شد.
در این مقاله گفته شد، چنانچه بعد نرم افزاری امنیت ملی در انتخابات با مشارکت حداکثری، افزایش اعتماد، انسجام سیاسی و اجتماعی و آگاهی و هوشمندی مردم و نخبگان کشور تقویت شود، خود به خود موجبات افزایش قدرت نرم در امنیت ملی به عنوان پشتوانه نظام را فراهم خواهد نمود. اما چنانچه با بروزآسیب پذیری های داخلی و اقدامات دشمن امنیت نرم تضعیف شود، به معنای ظاهر شدن و رشد آسیب پذیری ها و بروز چالش و امنیتی شدن انتخابات، به دنبال آن، ایجاد بسترهای جدید شکل گیری وگسترش تهدیدهای دشمنان انقلاب اسلامی خواهد بود.
تلاش برای مشارکت حداکثری مردم در انتخابات، پرهیز از چالش ها و آسیب پذیری های داخلی، تبیین و آگاه سازی افکار عمومی و پیش بینی اقدامات دشمن برخی از راه کارهایی است که می تواند، قدرت نرم نظام جمهوری اسلامی را در انتخابات تقویت و از امنیتی شدن انتخابات نهم مجلس شورای اسلامی پیشگیری نماید.
منابع
1- هیل، کریستوفر (1387)؛ ماهیت متحول سیاست خارجی، (ترجمه: علیرضا طیب)؛ تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی.
2- اداره سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه، (1388)، « 10 گفتار در باب انتخابات دهم»، مرکز چاپ حوزه نمایندگی
3- باشگاه جوانان ایرانی، "پیام تبریک شخصیت های خارجی به احمدی نژاد"، نک: ازکیا، مصطفی،(1370)، « مقدمه ای برجامعه شناسی توسعه روستایی»، اطلاعات، تهران
4- اداره کل روابط عمومی واطلاع رسانی،(1386)، « مجموعه مقالات اولین همایش ملی مهندسی فرهنگی»، شوارای عالی انقلاب فرهنگی، تهران
5- اسولیوان، تام ودیگران، (1385)، « مفاهیم کلیدی ارتباطات»، میرحسین رئیس زاده، فصل نو، تهران
6- افروغ، عماد، (1380)، « چشم اندازی نظری به تحلیل طبقاتی وتوسعه»، معراج ،تهران
7- جلائی پور، حمید، (1381)، « جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی» طرح نو، تهران
8- دادگران، سید محمد، (1382)، « افکار عمومی ومعیارهای سنجش آن»، مروارید، تهران
9- رزاقی، افشین، (1385)، «نطریههای ارتباطات اجتماعی»، نشر آسیم، تهران
10- سورین، ورنر، وتانکارد، جیمز (1381)، « نظریه ارتباطات »، علیرضا دهقان، انتشارات دانشگاه تهران، تهران
11- فتحی، ربابه ،(1379)، « بررسی میزان وعوامل مشارکت سیاسی جوانان شهر رشت»، پایان نامه
12- فصلنامه افکارعمومی شماره 23، صداوسیما (ویزه نامه 11 سپتامبر)
13- کمالی پور، (1384 )، «کتاب جنگ، رسانه، تبلیغات»، نشرابرار معاصر، تهران
14- لازار، ژودیت، (1380)، «افکار عمومی)، مرتضی کتبی، نشرنی، تهران
15- مک کوئیل، دنیس، (1382)، « درآمدی بر نظریه ارتباطات جمعی»، پرویز اجلالی، مرکز تحقیقات رسانهها، تهران
16- مهرداد، هرمز، (1380)، « مقدمه ای بر نظریات ومفاهیم ارتباط جمعی»، ایرانچاپ، تهران
17- مارشال مک لوهان، هربرت، (1377)، « برای درک رسانهها»، سعید آذری، مرکز تحقیقات صدا وسیما، تهران
18- مک کوئیل، دنیس، (1382)، « درآمدی بر نظریه ارتباطات جمعی»، پرویز اجلالی، مرکز تحقیقات رسانهها، تهران
19- هانتینگتون، ساموئل،(1382)، « سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی»، محسن ثلاثی، نشرعلم، تهران، چاپ 3
20- افتخاری، اصغر (1385)؛ کالبد شکافی تهدید؛ تهران: دوره عالی جنگ دانشگاه امام حسین(ع).
21- نائینی، علیمحمد (1388)؛ بررسی ابعاد و حوزههای تأثیر تهدیدهای نرم امریکا علیه ایران؛ فصلنامه راهبرد دفاعی، سال هفتم، ش 25.
22- نائینی، علیمحمد (1388)؛ مقدمهای بر روششناسی انقلابهای رنگی؛ فصلنامه عملیات روانی، سال ششم، ش 22.
23- نائینی، علیمحمد (1387)؛ نگرش راهبردی به پدیده جهانی شدن فرهنگ و پیامدهای آن؛ فصلنامه سیاسی راهبردی، سال اول، شماره یک.
24- الیاسی، محمدحسین (1387)؛ مقدمهای بر ماهیت و ابعاد تهدید نرم؛ فصلنامه نگاه، سال دوم، ش 5.
25- http://itmnews.ir/Persian/NewsText.aspx
26- www.khedmat.ir
27- http://bamdadkhabar.com/
28- http://www.khedmat.ir/news/content/view/2094/1
29- Risse, Thomas (2009); 'Transnational Governance and Legitimacy', Center for Transatlantic Foreign and Security Policy, Available at: http://www.fu-berlin.de/atasp
30- http://www.iranclubs.org/forums/showthread.php?t=24827
[2] - softe power
--------------------------
علی محمد نائینی، رئیس دانشکده فرهنگی اجتماعی دانشگاه امام حسین(ع)
http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=9004084202
بصیرت/
«ليست نميدهيم و كسي با هويت اصلاحطلبي در انتخابات حاضر نميشود» سياستي بود که در 23 آذر ماه جاري، جبهه اصلاحات به عنوان گام اوليه براي حضور در انتخابات مجلس نهم مطرح کرد. پس از اتخاذ اين راهبرد، تحليلگران سياسي با نگاههاي متفاوتي اين تصميم را مورد نقد وبررسي قراردادند. برخي اعلام عدم حضور مدعيان اصلاحات در انتخابات را به معنا ي تحريم و اعتراف آنها به خروج از نظام دانستند. برخي ديگر، راهبرد جبهه اصلاحات را به ضربالمثل معروف «يكي به نعل ميزنند و يكي به ميخ» تعبير کردند؛ به اين معني که اين جماعت با يک تير، چند هدف را نشانه گرفته است. به افراطيون اصلاحطلب، اين گونه وانمود کردند كه ما خواستههاي شما را تأمين كرديم و براي همين هم در انتخابات شركت نكرديم! افراد معتدل اين جريان بهگمان خود، با اين موضع، تابلوي وطنفروشي و فتنهگري را از سر خود دور کردند! سوم آنكه با چنين حضوري، بعدها كسي از حاميان انقلاب نميتواند بر اين جريان خرده بگيرد كه شما درانتخابات شركت نكرديد و کار شما نوعي تحريم غيررسمي انتخابات بود. برخي ديگر، اين تصميم جبهه اصلاحات را انتقال منازعه ازاصلاح طلبان- اصولگرايان به محور جريان انحرافي- اصولگرايان ميداند و ميگويند اعلام عدم حضور اصلاحطلبان در انتخابات مجلس، اولاً آرايش انتخاباتي راتغيير ميدهد؛ ثانياً انسجام اصولگرايان در مقابله با جبهه اصلاحات را به هم ميريزد و از اين طريق، شکاف ها و تضادهاي دروني اصول گرايان بيشتر آشکار ميشود.
حال اين سؤال مطرح است که کداميک از اين گمانهزنيها به واقعيت نزديک تر است. شواهد وقرائن متعددي وجود دارد که گمانه سوم صحيحتر است. يعني جبهه اصلاحات با اين تصميم ميخواهد منازعه و اختلافات را از محور اصولگرايان و اصلاحطلبان به محورجريان انحرافي و اصولگرايان منتقل کند. جريان اصلاحات با اين تصميم، بهدنبال تغييرآرايش انتخابات به نفع خود است. برخي ازحاميان فتنه، وضعیت امروز را چنين تحليل ميکنند که اگر جريان اصلاحطلب درست عمل کند، امکان بازگشت آن به ساختار قدرت فراهم خواهد آمد و لذا اين بحث مطرح ميشود که نحوه عمل جريان فتنه در انتخابات بهطور مستقيم بهنحوه عمل جريان انحرافي بستگي دارد. چنانچه بحران درروابط جريان انحرافي و نظام عميقتر شود، جريان اصلاحات نفوذ کلمه بيشتري پيدا خواهد کرد و بهدنبال آن، راهبرد آنها بيشتر بر فضا حاکم خواهد شد. راهبردي که قائل است بايد صبر کرد تا اين اختلافات تا جايي رشد يابد که خود نظام جريان انحرافي را حذف کند؛ اما در صورتيکه اين درگيري، کنترل شود و جريان اصلاحات احساس کند اين نزاع از حد معيني بيشتر تجاوز نکرده و نظام قادر به کنترل جريان انحرافي است، ادبيات بازگشت تقويت خواهد شد.
سايت بي بي سي فارسي با انتشار مطلبي در خصوص وضعيت جريان موسوم به اصلاح طلبي نوشت: در آستانه انتخابات مجلس نهم گروهی به هم ریخته تر و آشفته تر از اصلاح طلبان وجود ندارد. کسی نمی داند که چه تعداد می خواهند در انتخابات شرکت کنند؛ همان طور که در دهههای هفتاد و هشتاد نمی دانستیم که چه تعداد از آنها مذهبی یا باورمند به ولایت فقیه ماندهاند و چه تعداد تغییر عقیده دادهاند.
سايت بي بي سي فارسي با انتشار مطلبي در خصوص وضعيت جريان موسوم به اصلاح طلبي نوشت: در آستانه انتخابات مجلس نهم گروهی به هم ریخته تر و آشفته تر از اصلاح طلبان وجود ندارد. کسی نمی داند که چه تعداد می خواهند در انتخابات شرکت کنند؛ همان طور که در دهههای هفتاد و هشتاد نمی دانستیم که چه تعداد از آنها مذهبی یا باورمند به ولایت فقیه ماندهاند و چه تعداد تغییر عقیده دادهاند. دراين مقاله آمده است:اصلاح طلبان موجود (در داخل و خارج) حتی در مورد یک موضع مشخص سلبی مثل تحریم انتخابات نمی توانند به توافق برسند. بخشی از آنها انتخابات مجلس نهم را تحریم می کنند، برخی می گویند شرکت نمی کنیم، برخی می گویند راهمان نمی دهند و گر نه شرکت می کردیم و برخی نامزد می شوند. چنین وضعیت آشفتهای بدون هیچ هسته هدایت کننده تا سالها ادامه خواهد یافت.
انحراف به نفع اصلاحات
رئیس ستاد انتخابات جبهه متحد اصولگرایان را رقیب دو جریان انحراف و اصلاحات دانست و تأکید کرد: یکی از چهره های شاخص جریان انحرافی گفته بود اگر جایی باشد که بین ما، اصولگرایان و جریان اصلاحات رقابت شود، حتماً میدان را برای جریان اصلاحات خالی میکنیم تا جریان اصولگرا به پیروزی نرسد.به گزارش مهرعلیرضا زاکانی در نشست هفتگی انصار حزب الله ، با بیان اینکه امروز عرصه انتخابات، رقابت جدی بین چند گروه است، تأکید کرد: اولین آنها نظام سلطه و عناصر و مرتبطین آن هستند که به انتخابات بسیار دل بستهاند؛ چرا که این انتخابات اولین انتخابات بعد از فتنه 88 است که بعد از آن ناکامی، امروز برای نظام سلطه نقطه امیدی قرار گرفته است.وی کاهش حضور مردم پای صندوق های رأی را یکی از سناریوهای دشمنان در انتخابات 90 دانست و افرود: دشمنان با ملتهب کردن و امنیتی کردن فضای انتخابات، همچنین با تنگناها و فشارهای روانی که به ملت به صورت مستقیم و غیرمستقیم تحمیل میکنند، قصد مأیوس کردن و ایجاد یک زمینه رویگردانی، مردم از نظام را دارند.
اعتراف به برتري اطلاعاتی ایران
مدیر سازمان اطلاعات امنیت ملی آمریكا در برابر مجلس سنا به برتری توان اطلاعاتی و سایبری ایران به عنوان یك واقعیت مهم رویاروی واشنگتن اعتراف كرد.بنا به گزارش خبرگزاری رویترز از واشنگتن، جیمز كلپر به نمایندگان سنا گفت: عملیات اطلاعاتی ایران علیه ایالات متحده و از جمله توان سایبری این كشور، در سال های اخیر از لحاظ شدت و پیچیدگی افزایش چشمگیری داشته است.كلپر با اشاره به نفوذ خارجی به شبكه های رایانه ای اداره های دولتی آمریكا و مراكز تجاری و دانشگاه های این كشور در ماه های اخیر، افزود: بنا به ارزیابی ما، بسیاری از این نفوذها به شبكه های رایانه ای آمریكا اصلا كشف نمی شود.رییس سازمان امنیت ملی آمریكا همچنین گفت: در سال های آتی مهمترین تهدید در برابر واشنگتن كارآمدی چین، روسیه و ایران برای دست یافتن به اطلاعات اقتصادی است.
نقض آزادی بیان
«دنی اسکچر»، فیلم ساز و منتقد رسانه ای مشهور آمریکا، اقدام انگلیس در لغو مجوز فعالیت شبکه پرس تی وی ایران را محدود کردن آزادی بیان و مطبوعات خواند و از رسانه های جهان خواست از این اقدام انگلیس انتقاد کنند.به گزارش میدل ایست آنلاین، اسکچر گفته است، بسیاری از ناظران این تصمیم نهاد نظارتی رسانه های انگلیس را بیشتر سیاسی می دانند تا اداری. آنها معتقدند انگلیس در واکنش به تجمع مردم در برابر سفارت انگلیس در تهران و اعتراض آنها به سیاست های لندن در قبال تهران، دست به چنین کاری زده است.اسکچر در ادامه می افزاید،بر اساس تجربه ای که من دارم، متوجه شدم پرس تی وی دیدگاه های متفاوتی را ارائه می دهد و اغلب حرفه ای تر از سه شبکه خبری آمریکایی که من برای آنها کار کرده ام، پوشش خبری می دهد.
هدف تحریم ايجاد نارضایتی
رئیس سازمان سیا در جلسه استماع کمیته سنا تأکید کرد هدف واشنگتن از افزایش تحریمها بررسی میزان تأثیر آنها بر سطح نارضایتی مردم ایران و تأثیر متقابل این نارضایتی بر تصمیمات دولت ایران است.به گزارش خبرگزاری رویترز، دیوید پترائوس در جلسه استماع کمیته اطلاعات سنا اعلام کرد: تحریمها علیه ایران در هفتههای اخیر بسیار بسیار گزندهتر از قبل بوده است. چیزی که ما هماکنون به دنبال آن هستیم این است که ببینیم که پایان آن چگونه می شود، سطح نارضایتی داخل ایران چه اندازه است و آیا این نارضایتی بر تصمیم استراتژیک دولت ایران تأثیر میگذارد.
ستاد انتخابات كشور برنامه زمانبندی روزانه انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی را اعلام كرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وزارت كشور، برنامه زمانبندی انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی به شرح زیر است:
1- دستور شروع انتخابات بر اساس ماده 31 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی و مطابق فرم شماره 5 كه مسوول اجرایی این برنامه وزیر كشوراست. این برنامه صبح امروز (شنبه) انجام شد.
2- اعلام وصول دستور شروع انتخابات به ستاد انتخابات كشور بر اساس و مطابق فرم شماره 6 (به استناده ماده 9 آیین نامه اجرایی) كه مسوول اجرایی این برنامه فرمانداران مركز حوزه انتخابیه هستند. این برنامه نیز روز جاری محقق شد.
3- صدور دستور تشكیل هیاتهای اجرایی فرعی به فرمانداران و بخشداران حوزههای فرعی مطابق فرم شماره 7(به استناد ماده 31 قانون و ماده 10 آیین نامه) كه مسوول اجرای آن، فرمانداران مركز حوزه انتخابیه هستند.
4- انتشار آگهی ثبت نام داوطلبان مطابق فرم شماره 23 (به استناد ماده 45 قانون و تبصره یك ماده 21 آیین نامه) كه مسوول اجرایی این برنامه فرمانداران مركز حوزه انتخابیه و مهلت اجرای آن روز جاری است.
5- انتخاب 30 نفر معتمد محلی و اعلام اسامی آنان به هیات نظارت مربوطه به منظور تایید صلاحیت مطابق فرم شماره 8 ( به استناد ماده 32 قانون و ماده 11 آیین نامه) كه مسوول اجرایی این برنامه كلیه فرمانداران و بخشداران هستند.
6- در صورت تشكیل شورای اسلامی شهرستان/ بخش، اعلام مراتب انتخاب و معرفی یك نفر از اعضای شورای اسلامی شهرستان - بخش برای شركت در جلسات هیات اجرایی به عنوان یك نفر از 9 نفر معتمدین اصلی به آن شورا مطابق فرم شماره 14(به استناد ماده 31 قانون و ماده 13 آیین نامه) كه مسوول اجرایی این برنامه، كلیه فرمانداران و بخشداران هستند و مهلت اجرای آن تا هشتم دی ماه است.
7- آغاز بررسی صلاحیت 30 نفر معتمدان معرفی شده و اظهار نظر در خصوص تایید یا رد صلاحیت آنان و اعلام مراتب به فرماندار بخشدار ذیربط مطابق فرم شماره 9 حداكثر تا پایان روز سوم روزشمار انتخابات (بر اساس ماده 32 و تبصرههای 1 و 2 قانون و ماده 12 آیین نامه) كه مسوول اجرایی این برنامه كلیه هیاتهای نظارتی مراكز حوزههای انتخابیه و حوزههای فرعی هستند و مهلت آن تا سه روز پس از دریافت اسامی است.
8- تشكیل جلسه انتخابات معتمدان هیات اجرایی حوزه انتخابیه در صورت وصول نظریه هیات نظارت مبنی بر تایید صلاحیت تمامی 30 نفر معتمدان پیشنهادی و با دعوت از اعضای هیات نظارت و رییس ثبت احوال و 30 نفر معتمدان تایید شده و عضو معرفی شده شورای اسلامی شهرستان با بخش به منظور انتخاب معتمدین اصلی و علی البدل مطابق فرم شماره 17 (به استناد ماده 31 قانون و ماده 15 آیین نامه) كه مسوول اجرایی این برنامه كلیه فرمانداران و بخشداران هستند و مهلت اجرای آن تا شش روز حداكثر تا 8 دی ماه است.
9- اعلام اسامی معتمدان اصلی و علی البدل هیات اجرایی به ستاد انتخابات كشور مطابق فرم شماره 18 (ماده 16 آیین نامه) كه مسوول اجرایی این برنامه فرمانداران مراكز حوزه انتخابیه هستند و مهلت زمان انجام آن بلافاصله پس از انتخاب آنها است.
10- اعلام اسامی و مراتب انتخاب معتمدان اصلی و علی البدل هیات اجرایی فرعی به فرمانداران مراكز حوزه انتخابیه مطابق فرم شماره 19 (ماده 17 آییننامه) كه مسوول اجرایی این برنامه فرمانداران و بخشداران حوزه های فرعی هستند و مهلت اجرای آن بلافاصله پس از انتخاب آنها است.
11- آغاز ثبت نام داوطلبان و اعلام اسامی و مشخصات ثبت نام شدگان و با اعلام عدم مراجعه داوطلب برای ثبت نام به ستاد انتخابات كشور در پایان وقت اداری مطابق فرمهای شماره 28 و 34 (به استناد ماده 45 قانون و 23 آیین نامه و تبصره 2 آن) كه مسوول اجرایی این برنامه فرمانداران مركز حوزه انتخابیه هستند. مهلت اجرای این برنامه هفت روز حداكثر تا 9 دی ماه است.
12- ارسال دو نسخه تصویر فرم اعلام داوطلبی، دو نسخه تصویر كلیه صفحات شناسنامه، كارت ملی، سه قطعه عكس و سایر مدارك هر یك از داوطلبان به ستاد انتخابات كشور از طریق ستاد انتخابات استان مطابق فرمهای شماره 30 و 31 (به استناد ماده 23 قانون و تبصره 3 آن) كه مسوول اجرایی این برنامه فرمانداران مركز حوزه انتخابیه و ستاد انتخابات استان هستند و مهلت اجرای آن حداكثر تا 9 دی ماه است.
13- ارسال لیست اسامی و مشخصات كامل داوطلبان به هیات مركزی نظارت مطابق فرم شماره 23/الف (ماده 47 قانون و 23 آیین نامه) كه مسوول اجرایی این برنامه ستاد انتخابات كشور است و این برنامه باید روزانه انجام شود.
14- ارسال فهرست اسامی و مشخصات كامل داوطلبان به وزارت اطلاعات، دادستانی كل، اداره تشخیص هویت و پلیس بین الملل و سازمان ثبت احوال كشور مطابق فرم شماره 35 (به استناد ماده 48 و ماده 24 آیین نامه) كه مسوول اجرایی آن ستاد انتخابات كشوراست
اختصاصی بصیرت/
گروه ترجمه - خبرگزاري آسوشيتدپرس 28 فوريه 2012 (9 اسفند) در مقالهاي به فضاي سياسي انتخابات مجلس شوراي اسلامي پرداخت و نوشت: تندروهاي ايران تاکنون توانستهاند بر مخالفتهاي پس از انتخابات رياست جمهوري 2009 فائق آيند، حال آنها در ميان خود با رقابت و تنش جدي رو به رو شدهاند. فضاي سياسي قبل از برگزاري انتخابات پارلماني پرهياهوست. انتخابات روز جمعه آزموني براي طيفهاي رقيب در ميان جريان اصولگراهاست. در واقع، آنها وارد نبرد قدرت شدهاند. نتيجه اين انتخابات مطمئنا فراتر از نوع چينش نمايندگان است. از بسياري جهات، ممکن است اين انتخابات تعيين کند که آيا احمدينژاد به لحاظ سياسي ميتواند در انتخابات رياست جمهوري سال آينده براي جانشيني فرد مورد نظر خود اعمال نفوذ کند يا خير؟
در ادامه مقاله آمده است: سلمان شيخ، مدير مرکز «بروکينگز» در دوحه ميگويد: «اين انتخابات سنجش قدرت گروههايي است که پس از سرکوبهاي انتخاباتي 2009 به فعاليت سياسي ادامه دادند... اصلاحطلبان خارج از صحنه هستند. احمدينژاد تحت فشار و حمله انتقادي قرار دارد. پرسش اين است که آيا او ميتواند از اين شرايط با قدرت خارج شود؟» در سطحي گسترده تر، کشمکش سياسي درون اصولگرايان بسيار پرهياهو بوده؛ اما تغييرات بنيادين در نحوه اداره کشور به وجود نياورده است. تسلط رهبر ايران و حاميانش بر قدرت همچنان باثبات است. آنها تمام سياستها و انتصابهاي کليدي از جمله در حوزه دفاعي و هستهاي را کنترل ميکنند و در عينحال، بررسي دقيق نامزدهاي پارلماني و رياست جمهوري زير نظر آنهاست. به مقامات منتخب تا حدي اختيار عمل داده ميشود.
در پايان مقاله آمده است: اما اختلافات سياسي به تنشهاي داخلي اشاره دارد که ميتواند به مسائل حساس مانند مسير برنامه هستهاي يا تلاشهاي احتمالي در سطح ديپلماتيک با آمريکا، سرايت کند. در واقع، ميتوان گفت انتخابات پارلماني يک همهپرسي براي سنجش طيفبنديها و دشمنيهاست. طيف جديدي از ائتلاف محافظهکاران ظهور کردهاند که همگي دستورکار مشابه ضداصلاحطلبي دارند؛ اما در مورد مسائل سياسي داخلي اختلاف نظر دارند. به نظر ميرسد گروه موسوم به جبهه متحد که نزديک به رهبر ايران است، بيشترين بخت را براي پيروزي در انتخابات روز جمعه دارد.
اخبار و تحليلها: نبود اطلاعات دقيق از مسائل ايران، اين خبرگزاري را واداشت تا با عبارت و واژگان تند و غليظ، فضاي کلي و آشکار انتخابات را توصيف کند؛ اما چاشني اختلافافکني و بزرگنمايي بهعنوان يک اصل در رسانههاي دشمن در اين توصيف کاملاً مشهود است.
دبیر حزب موتلفه اسلامی آذربایجان شرقی در گفتگو با خبرنگار شبستان، بر لزوم رعایت تقوای الهی در انتخابات تاکید کرد و گفت: همه کسانی که نامزد مجلس شورای اسلامی شدهاند باید اخلاق اسلامی را رعایت کنند، چرا که هدف رای آوردن یا نیاوردن در انتخابات نیست بلکه گرم نگهداشتن تنور انتخابات است و چنین خواهد بود.
بیوک مقدسی بخشایش افزود: فهرست نامزدهای جبهه متحد اصولگرایان از طیفهای مختلف با تخصصهای گوناگون تهیه شده که در صورت انتخاب برای مجلس شورای اسلامی مفید خواهند بود و از همه مهمتر همه نامزدهای این جبهه متعهد، متخصص و ولایتمدار واقعی هستند.
مقدسی با اشاره به این نکته که همه نامزدهای مجلس شورای اسلامی مسلمان و با خرد بوده و هستند، ابراز داشت: نامزدها در یک رقابت سالم و دور از تنشها و نزاعها به رقابت خواهند پرداخت و این نوید یک انتخاب سالم و شاداب را میدهد.
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به تحولات اخیر منطقه گفت: ناتو و آمریکا در همه جا شکست خورده و فرار را بر قرار ترجیح میدهند و این جمهوری اسلامی است که مقتدرانه به جلو میرود و هیچ زوری را از هیچ کشوری قبول نداشته و ندارد.
مقدسی تاکید کرد: بیانات مقام معظم رهبری همانند بمب اتم ویران کننده ستمگران و زورگویان است و امروز ناتو و آمریکا از عراق فرار کرده، در افغانستان به باتلاق فرو رفته، منافقان در حال فروپاشی و در به در شدن هستند و در دامن آمریکا دست و پا میزنند.
وی افزود: روسای این گروهک در فساد اخلاقی غوطهور شدهاند و در آینده نزدیک دچار خودزنی آشکار خواهند شد و یک عمر خدمت به دشمنان اسلام، خیانت به کشورشان و دوستی و برادری با صدام خونآشام نتیجهای جز این نخواهد داشت و اگر تواب نشوند بدتر از این خواهند شد.
مقدسی در مورد انتخابات مجلس نهم گفت: مجلس نهم یک مجلس ولایی، کارآمد و اصولگرا خواهد بود و خروجی عملکردش کشوری اسلامی و مترقی خواهد بود.
برخی از نامزدهای نهمین دوره مجلس شورای اسلامی در شهر گرگان مبادرت به توزیع بروشورهای تبلغیاتی خود در سطح مدارس این شهر کرده اند.
به گزارش خبرگزاری شبستان از استان گلستان، بروشورهای تبلیغاتی فرهاد توماج نامزد نهمین دوره مجلس شورای اسلامی از حوزه انتخابیه گرگان و آق قلا در دبستان دخترانه سماء گرگان در بین دانش آموزان توزیع شده است.
روش های تبلیغاتی نادرست آنهم در مدارس ابتدایی ممنوع است با این حال مشخص نیست چرا مسئولان این مدرسه اجازه داده اند که این اتفاق در این دبستان رخ دهد.
هم چنین این نامزد ترکمن مجلس نهم به دنبال جذب آراء خاکستری است. کسانی که به هر نحوی در انتخابات دوره های قبل مشارکت نداشته اند، هدف اصلی توماج خواهند بود.
وی با دادن وعده های قانونی و جوان پسند نیز به دنبال اخذ رأی در شهرستان های گرگان و آق قلا است. هم چنین شنیده شده پس از اینکه فرهاد توماج، سوگند خود را زیرپا گذاشته ، دچار ریزش آراء شده است.
وی در نشست با چند تن از بزرگان ترکمن در آق قلا و گرگان قسم خورده بود که اگر جمعی که متشکل از بزرگان و روحانیون این قوم است در مورد یک کاندیدا به اجماع برسند، هر چه باشد قبول خواهد کرد. اما نظر بزرگان ترکمن بر روی شخص دیگری غیر از توماج است که وی نیز علیرغم قسمی که یاد کرده با صرف هزینه زیاد وارد عرصه رقابت شده است.
هم چنین شنیده ها حاکی از این است که فرهاد توماج در شهرستان آق قلا که بیش از 90 درصد آن را ترکمن ها تشکیل می دهند، با اقبال رو به رو نشده است.