تاريخ : سه شنبه 27 اردیبهشت 1390  | 7:26 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد ایران

به فاصله اندکی از پیروزی انقلاب اسلامی، قانون اساسی به‌عنوان یک قانون اساسی مترقی، روزآمد، آرمانی و اسلامی به تصویب رسید، اما متأسفانه برنامه‌های توسعه‌ای در کشور که باید در راستای قانون اساسی می‌بود و سازوکارهای زمان‌بندی شده برای تحقق قانون اساسی را پیش‌بینی می‌کرد از یک الگوی مشخص و متناسب با قانون اساسی تبعیت نمی‌کرد. این خلأ از همان ابتدا مشهود شد و حتی هیچ راهکاری نیز در این باره ارائه نشد. باید اذعان کرد هنوز هم با این‌که 32 سال از عمر انقلاب اسلامی می‌گذرد، فعالیت قابل توجهی در جهت تحقق الگوی توسعه اسلامی- ایرانی در همه ابعاد جامعه صورت نگرفته است. ضرورت بهره‌برداری نظام برنامه‌ریزی از مبانی دینی و لزوم جاری شدن آن در بخش‌های عملیاتی برنامه، باعث شده است تا توجهات کارشناسانه و مدبرانه مقام معظم رهبری که از دیرباز بر این مقوله تأکید داشته‌اند، همچنان در بستر زمان تداوم یابد و معظم له در نشست‌های متعدد بر آن تأکید کنند. تفکر عالمانه مقام معظم رهبری، حداقل 20 سال از نظام برنامه‌ریزی کشور جلوتر است، چرا که ایشان براساس مطالعاتی که حدود 20 سال پیش تا به امروز داشته‌اند بارها بر لزوم بهره‌گیری همه جانبه از الگوی توسعه متکی بر آرمان‌های اسلامی و مقتضیات جامعه ایران تأکید داشته‌اند. نگاهی بر برخی سخنرانی‌ها و اظهارات ایشان در مراسم‌ مختلف این ادعا را اثبات می‌کند. منظور بنده این است که ضرورت وجود الگوی توسعه اسلامی سال‌هاست که احساس می‌شود، اما متأسفانه خارج شدن از الگوهای غربی مقداری کار را برای دولتمردان سخت کرده است.




:: مشاهده متن کامل مقاله در قالب فرمت pdf  ::


منيع : پژوهشکده امور اقتصادی



نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 27 اردیبهشت 1390  | 7:26 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد

متناسب با روند رشد و توسعه دانش، پیشرفت‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، روز به‌روز نمایان‌تر می‌شود به نحوی که امروزه منشأ تمام تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دنیا دانش بشری است. در میان رشته‌های مختلف علمی، علوم انسانی به لحاظ پیچیدگی‌های خاص خود از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در حوزه علوم انسانی، علم اقتصاد یکی از پیچیده‌ترین، وسیع‌ترین و مهم‌ترین علومی است که امروزه در تمام برنامه‌های توسعه‌ای کشورها نقش محوری دارد. این‌اهمیت تا حدی است که می‌توان گفت درونی کردن عقلانیت اقتصادی در برنامه‌های تحول‌ساز اقتصاد کشورها، یک کار بسیار سخت است، چرا که به لحاظ ویژگی‌های ذاتی علم اقتصاد که هر متغیر آن به چندین متغیر کمی و کیفی دیگر مرتبط بوده و ضمن تأثیر‌گذاری از آنها تأثیرپذیر می‌باشد، قلمرو زمانی، مکانی و محیطی آن در واقع، پهنه جهانی است و به عبارت دیگر قلمرو فعالیت یک اقتصاددان بسیار فراتر از آزمایشگاه‌ها در ابعاد محدود و کمی است. کشور عزیزمان، ایران اسلامی نیز در سال‌های اخیر شاهد تحولات عظیمی در راستای پیاده‌سازی بزرگ‌ترین طرح تحول اقتصادی بوده است؛ طرحی کاملاً کارشناسی شده و در عین حال جسورانه که با به‌کارگیری کارشناسان برجسته اقتصادی کشور و مطرح در سطح جهانی، در تلاش است تا مهم‌ترین قدم اساسی در اقتصاد کشور را که همانا هدفمندسازی یارانه‌هاست، پیاده کند. کشور عزیزمان ارزنده این است که دائماً اقتصادش پایش شود تا در مسیر آرمان‌های مقدس انقلاب اسلامی و توسعه همه‌جانبه پیشتاز باشد. از این‌رو وظیفه هر کارشناس، بخصوص کارشناس اقتصادی است تا نقش خود را برای اعتلای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه‌اش ایفا کند. کشور ما در روند تحولات غرورآفرین خود و در بستر نورانی ارزش‌های انقلاب اسلامی، با انباشت دانش اقتصادی از ذخایر علمی این رشته مهم بهره‌مند بوده است. همچنان‌که اشاره شد، هم به لحاظ اهمیت این رشته علمی و هم نقش پررنگ ‌ذخیره دانش نظری و تجربی آن در برنامه‌های عملیاتی اقتصاد کشور از یک‌سو و از سوی دیگر این‌که سال‌های مدیدی است شاهد برگزاری کنگره‌های مختلف جهت معرفی متخصصان و عالمان امر در رشته‌های مختلف علمی و ارائه آخرین دستاوردهای علمی/ دانشگاهی در شکستن مرزهای دانش آن علم و همچنین تجلیل از دست‌اندرکاران آن رشته در پیشبرد وظایف محوله و ایفای نقش مؤثر در اعتلای کیفیت جامعه بشری بخصوص جامعه متعلق به خود هستیم. لذا جا دارد از عالمان رشته اقتصاد که در واقع، تحولات اقتصادی کشور جوهره خود را از قلم ایشان گرفته است، به نحو شایسته‌ای قدردانی شود. این تقدیر و تجلیل بایستی از سازوکاری برخوردار باشد که رهنمود‌های مقام معظم رهبری‌(مدظله‌العالی) مبنی بر «ضرورت تبدیل علم و پژوهش به یک باور عمومی» را عملیاتی کند. این مهم ایجاب می‌نمایدکه فرایند مذکور استمرار داشته و به صورت ادواری و با سازوکار تعریف شده، اجرا شود. لذا وزارت اقتصاد در نظر دارد برای اولین بار در تاریخ اقتصادی ایران چنین اقدام بسیار مهمی را همت گمارد. هدف از برگزاری این کنگره ملی حول دو محور ذیل تعریف می‌شود:

1.      طرح چالش‌های اساسی و مسائل موضوعه در حوزه علم اقتصاد و ارائه راه‌کارهای عملی برای تصریح بهره‌مندی بهینه از این علم و نیز مقابله با نوسانات اقتصادی از طریق جمع‌بندی نقطه نظرات کارشناسان برجسته اقتصادی کشور و...

2.      تجلیل از صاحب‌نظران اقتصادی کشور، که در راستای اعتلای سطح دانش نظری، اعتلای سطح آموزشی و اعتلای سطح تحلیلی و شکستن مرزهای دانش و تصمیم‌سازی‌های اساسی و برنامه‌ریزی اقتصادی کشور قدم برداشته‌اند. در این میان نیز لازم است بدانید نقش دولت، اثبات توجه عظیم خود بر سرمایه‌های انسانی این رشته می‌باشد.




:: مشاهده متن کامل مقاله در قالب فرمت pdf  ::


منيع : پژوهشکده امور اقتصادی



نظرات 0

محور : اقتصاد ایران

یکی از نهادهای بسیار مهم که نقش بسزایی در جذب سرمایه ها در راستای پیشبرد و رونق اقتصادی کشورها ایفا می کند، سازمان بورس اوراق بهادار است. نوشتار حاضر از طریق تکنیک تحلیل پوششی داده ها 1 و فرایند تحلیل سلسله مراتبی 2 به دنبال اندازه گیری و مقایسه کارایی شعب بورس در ایران است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که حجم پرسنل، سرمایه های ثابت، فضا، امکانات و منابع مالی مهمترین نهاده هایی هستند که بر روی کارکرد شعب بورس در سراسر کشور تأثیر می گذارند. از سوی دیگر حجم تبادلات اعم از خرید و فروش، کارمزدهای معاملات، حق الدرج، حق عضویت و... تشکیل دهندة ستاده های عملکردی شعب بورس هستند. درنهایت، شعب بورس منطقه ای کیش، کرج و خراسان بطور نسبی کاراترین و شعب بورس منطق های اردبیل، بندرعباس و سیستان و بلوچستان ناکاراترین شعب تشخیص داده شدند.




:: مشاهده متن کامل مقاله در قالب فرمت pdf  ::


منيع : پژوهشکده امور اقتصادی



نظرات 0
تاريخ : سه شنبه 27 اردیبهشت 1390  | 7:26 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد ایران


یکی از مسائل مهمی که در اقتصاد هر کشور مطرح می شود، رسیدن به یک رشد پایدار در بلندمدت است. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر نوسانهای چرخه های تجاری بر رشد اقتصادی ایران 1340 است. رشد تولید ناخالص داخلی، نوسانهای چرخه های تجاری، تورم، - طی دوره 1387 نااطمینانی تورم و شاخص عمق مالی متغیرهای مورد نظر در این تحقیق هستند. در این مطالعه ابتدا نوسانهای چرخه های تجاری و نااطمینانی تورم از طریق مدل های ناهمسانی واریانس شرطی خودرگرسیونی عمومی محاسبه شده اند. سپس تأثیر نوسانات چرخ های بر رشد بلندمدت اقتصادی با استفاده از آزمونهای ه مانباشتگی و مد لهای تصحیح خطای برداری برآورد شده است. نتایج حاصل از برآورد نشان می دهد که نوسانهای چرخه های تجاری موجب کاهش رشد اقتصادی در بلندمدت شده است. این بدین دلیل است که در ایران نوسانات در رشد تولید به نااطمینانی در تولید انجامیده، لذا باعث کاهش سرمایه گذاری و در نتیجه کاهش رشد اقتصادی در بلندمدت می شود.
 



:: مشاهده متن کامل مقاله در قالب فرمت pdf  ::


منيع : پژوهشکده امور اقتصادی



نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 26 اردیبهشت 1390  | 12:50 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اخبار جهاد اقتصادی

استاندار اردبیل با اشاره به نامگذاری سال جاری به عنوان سال جهاد اقتصادی، گفت: امسال با وظیفه شناسی مسئولان و مردم گام های بلندی برای پیشرفت و رفاه عمومی برداشته خواهد شد.

دکتر سیدحسن صابری، استاندار اردبیل به خبرنگار شبستان گفت: استحکام و اتحاد قوا در کشور ما در مقایسه با سایر کشورها بی نظیر است و دولت و ملت با اتکا بر ولایت مطلقه فقیه هرگز از مسیر پیشرفت و توسعه خارج نخواهند شد.

وی تصریح کرد: اختلاف نظر بین مجلس و دولت در زمینه ادغام وزارتخانه های مورد بحث اموری عادی و طبیعی بوده و با درایت مسئولان برطرف خواهد شد.

 استاندار اردبیل با اشاره به پیشینه طرح گمرک آزادلوی گرمی در دولت، افزود: همان طوریکه در خبرها اعلام شد این خواسته به حق مردم گرمی به تصویب هیات دولت رسیده و در لیست مصوبات سفر سوم دولت به استان اردبیل قرار گرفته است.

وی از ادامه پیگیری های لازم برای مذاکرات نتیجه بخش با مقامات جمهوری آذربایجان در زمینه گمرک آزادلو اشاره کرد و بیان داشت: با تلاش های همه جانبه و اقدام مشابه از سوی کشور همسایه به زودی شاهد گشایش این گمرک مرزی باشیم.

منبع : خبرگزاری شبستان



نظرات 1
تاريخ : دوشنبه 26 اردیبهشت 1390  | 12:47 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد اسلامی

این مقاله برداشتی از کتاب ارزشمند الحیاة جلد 5 می باشد.

 هر كس مقدارى از تعاليم اسلامى را بداند (تعاليمى كه از پيوستگيى عميق و ساختارى انداموار برخوردار است، بويژه دهها و دهها تعليم اقتصادى كه در قرآن و حديث آمده است)، اين را مى‏فهمد كه از روشنترين واضحات اين است كه دين اسلام، براى اقتصاد يك مركزيّت اصلى قائل است، و اصالت اقتصاد را چندان محكم مطرح مى‏كند كه صرف نظر كردن از آن امكانپذير نيست.

دينى كه زكات را رديف نماز قرار مى‏دهد و آن را دومين ستون دين معرّفى مى‏كند؛ دينى كه كتاب آسمانى آن مى‏گويد: «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً [1] ... اموال خود را كه خداوند مايه برپايى زندگى شما قرار داده است به دست اشخاص سفيه مدهيد»، و مى‏فرمايد: «لِلرِّجالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ [2]  هم مردان و هم زنان بايد از آنچه به دست مى‏آورند بهره‏مند شوند»؛ و مى‏فرمايد: «وَ الَّذِينَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ*  لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ* [3] كسانى (از رذيله بخل دورند) كه در اموال آنان براى سائلان و محرومان حقّى معيّن باشد»، و مى‏فرمايد: «وَ أَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ ... [4] در راه خدا انفاق كنيد، و خويشتن را با دست خود به هلاكت ميندازيد»؛ و فرياد بر مى‏دارد كه  نبايد اموال در دست مشتى توانگر بچرخد (لئلّا تكون دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ)[5]،  چنين‏ دينى آيا مى‏شود كه براى اقتصاد و مسائل اقتصادى اصالتى قائل نباشد؟

 

 

>>>


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 26 اردیبهشت 1390  | 12:44 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد اسلامی

ميانه‌روي در زندگي نشانه‌ي حركت در چارچوب ارزش‌هاست. اسراف نشانه‌ي مرزشكني و خارج شدن از راه هدايت است. اسراف در زندگي انسان به خصوص مؤمنان داراي بار منفي و ضدارزش وجزو كارهاي حرام است.

خداوند همواره به اسراف‌كاران هشدار داده و فرموده‌اند: انسان‌ها بايد به ميانه‌روي و اعتدال چشم بدوزند.

و به نظر اهل بيت(ع) اسراف يكي از گناهان كبيره است. يكي از راه‌هاي پيشگيري از اسراف رواج دادن زندگي معتدل و ميانه‌رواست و اسراف زيان‌هاي خطرناك فردي، اجتماعي، مادي و معنوي دارد. فرد اسراف‌كار دعايش مستجاب نمي‌شود.

 امام صادق(ع) فرموده‌اند:

اسراف موجب كاهش بركت و از بين رفتن ثروت است. اسراف موجب مبتلا شدن به عشق و محبت نااهلان مي‌شود.

اسراف موجب به وجود آمدن مشكلات در زندگي فردي است. رسول اكرم(ص) فرمودند: كسي كه براي مطرح كردن خود و ستايش‌طلبي خانه‌اي بيش از حد نياز به پا كند، در قيامت آن را در حالي كه به صورت شعله‌اي آتش است، مي‌بيند مگر آن كه توبه كند. اسراف موجب ضعيف شدن فضيلت‌هاي اخلاقي مي‌شود.

در دين مبين اسلام داشتن برنامه صحيح اقتصادي در امور زندگي از نشانه‌هاي انسان‌هاي پرهيزكار و با ايمان است. امام باقر(ع) مي‌فرمايند: <الكمال كل الكمال، التفقه في‌الدين و الصبر علي النائبه و تقدير المعيشه؛ رسيدن به درجات عالي كمال انساني در سايه سه چيز امكان‌پذير
است، فهم دين و شناخت آن، داشتن عزمي بلند و همتي استوار در برابر مصائب و مشكلات و سنجش و اندازه نگه داشتن در امور مربوط به معيشت و زندگي اقتصادي.>‌

يكي از پايه‌هاي زمينه‌ساز حركت تكاملي برنامه‌ريزي اقتصادي و به روايت ديگر <من علامات المومن... حسن التقدير في معيشه؛ تدبير خوب زندگاني و برنامه‌ريزي درست اقتصادي از نشانه‌هاي انسان‌هاي با ايمان است.> ‌

 اقتصاد صحيح و پويا، امكانات وسيعي براي رشد ساير استعدادهاي انساني فراهم مي‌سازد و نداشتن نظام اقتصادي درست و عدم كارآيي آن، باعث اختلال در امكانات رشد و شكوفايي ديگر بخش‌هاي زندگي انسان مي‌شود و آن‌طور كه شايسته و لازم است به آرزو‌ها و آرمان‌هاي مطلوب نخواهيم رسيد. ‌

 در جهان پيشرفته امروز، وجود قوانين و تصميم‌هاي صحيح اقتصادي، مي‌تواند سرنوشت و آينده يك جامعه را تحت تاثير قرار دهد تا جايي كه گسترش تكامل معنوي يك جامعه و فراهم نمودن زمينه‌هاي انديشه توحيدي و دفاع از كيان جامعه اسلامي و مبارزه با مفاسد اخلاقي و تامين بهداشت همگاني منوط به اقتصاد سالم است. ‌

 از سوي ديگر سردمداران نظام‌هاي شرقي و غربي، زندگي و حيات اقتصادي را هدف قرار داده‌اند و تمام تلاش خود را صرف ايجاد اقتصاد برتر مي‌كنند، زيرا رمز سعادت، موفقيت دولت و نظام سياسي و اقتصادي خود را در رسيدن به اهداف اقتصادي خلاصه مي‌كنند و موفقيت يا شكست خود را در حل مسايل و مشكلات اقتصادي رمز اساسي پايداري حكومت مي‌دانند. ‌

 از مهم ترين مسائل جامعه اسلامي و از پايه‌هاي رشد و تعالي آن، داشتن برنامه درست در امور معيشتي و اقتصادي است كه براي اجرا و تحقق آن نيازمند عزم الهي محكم در برابر مشكلات و برنامه‌ريزي مدون و همكاري مردم و مسئولان از يك سو و هماهنگي سرمايه‌هاي فرهنگي و مذهبي و ملي يعني حوزه‌هاي علميه و دانشگاه‌ها از سوي ديگر؛ بالا بردن سطح فرهنگي جامعه در زمينه‌هاي اقتصادي، مبارزه با فرهنگ مصارف‌گرايي در ميان مردم، حذف يارانه‌ها از كالاهاي خارجي، حمايت از توليدكنندگان داخلي، مبارزه با قاچاق كالا و سرمايه، توجه به فرهنگ ديني و ملي، ايجاد بازارهاي رقابتي سالم در درون جامعه، ترويج فرهنگ ساده‌زيستي و قناعت در قشرهاي مختلف جامعه، مبارزه با مدگرايي و تجمل‌پرستي، استفاده از نيروهاي خلاق و ژرف‌انديش جامعه است. ‌

 همچنين از ديگر مسائل از بين بردن فاصله‌هاي طبقاتي در سطح كل، تدوين طرح جامع دراز مدت اقتصادي و هماهنگي آن با برنامه‌هاي كوتاه مدت، استفاده از انديشه‌هاي ناب اسلامي در تدوين برنامه‌هاي اقتصادي يا استناد به آيات و روايات، استنباط احكام فقهي در بعد اقتصادي و تفسير صحيح آن با به كارگيري نيروهاي آگاه و انديشمند، تحقق اصل عدالت اجتماعي، كنترل و هدايت شيوه‌هاي مصرف در جامعه، محدوديت در واردات كالاها و اشياء غيرضروري، اجراي اصول قانون اساسي در زمينه اقتصادي، توجه به كرامت انساني بر اساس اصل خليفه الهي و محور آفرينش و امانت داري الهي و... است كه مي‌تواند راه كارهايي در جهت پويايي و شكوفايي اقتصادي جامعه اسلامي باشد. ‌

 اقتصاد بر سه پايه اساسي توليد، توزيع و مصرف استوار است، ولي در حقيقت هدف نهايي توليد و توزيع، ايجاد زمينه‌هاي مناسب براي تامين مصرف است و هدف نهايي همه تلاش‌ها و كوشش‌هاي اقتصادي افراد، مصرف است. در مصرف، اشباع تمايلات و ارضاي نيازهاي جسمي و رواني انسان است. ‌

هدايت و كنترل مصرف از راه‌هاي زير امكان‌پذير است. 1- ايجاد انگيزه‌هاي مثبت كه انسان را به سوي شيوه‌هاي صحيح آن هدايت كند 2- ايجاد انگيزه‌هاي منفي و حذف بسياري از مصارف غيرضروري 3 - محدوديت قوانين مصرف و جلوگيري از مصرف‌هاي غيرضروري 4 - تدوين قوانين و الگوهاي صحيح مصرف مانند استفاده از شبكه آبرساني بهداشتي همگاني يا بهره‌برداري درست از سرمايه‌هاي ملي چون نفت و گاز 5 - جلوگيري از توليد كالاهاي غيرضروري و تجمل گرايانه 6 - هماهنگي سطح مصرف افراد جامعه با سرمايه‌هاي ملي 7 - حاكميت نظام ارزشي مصرف بر اساس احكام ديني و دستورات اسلامي. ‌

 

منبع : وبلاگ اقتصاد عادلانه



نظرات 0

محور : اقتصاد اسلامی

از جمله‌ مواردي‌ كه‌ مُداهنه‌ و سهل‌انگاري‌ در آن‌ جايز نيست، حق‌الناس‌ است، چه‌ حقوق‌ شخصي‌ افراد و چه‌ حقوق‌ عمومي‌ و بيت‌المال‌ كه‌ هيچ‌كس‌ حق‌ سازش‌ در اين‌ امور را ندارد. حتي‌ رئيس‌ حكومت‌ و يا امام‌ مسلمين‌ نيز حق‌ تصرف‌ و يا تضييع‌ حقوق‌ مسلمين‌ و بيت‌المال‌ آنان‌ را بجز صرف‌ در امورات‌ جامعه‌ و خود مردم‌ ندارد. پيامبر مكرم(ص) و امامان‌ معصوم‌ عليهم‌السلام‌ در مسئله‌ بيت‌المال‌ و حق‌الناس‌ بسيار حساس‌ و دقيق‌ بودند و در مسئله‌ شخصي‌ حتي‌ استفاده‌ از يك‌ شمع‌ بيت‌المال‌ را هم‌ جايز نمي‌دانند.

در سيره‌ نبي‌اكرم(ص) نيز به‌ خوبي‌ مشهود است‌ كه‌ آن‌ حضرت‌ در مورد اموال‌ عمومي‌ و حق‌الناس‌ سخت‌گير و قاطع‌ و با صلابت‌ بوده‌اند و هيچگاه‌ در آن‌ باره‌ مداهنه‌ و سستي‌ به‌ خرج‌ نداده‌اند.

در زمان پیامبر، بخصوص در اوایل بعثت، درآمد مسلمانان فوق‏العاده ناچیز، و تنها عبارت بود از: زکاتی که اسلام به عنوان حق فقرا در اموال ثروتمندان مقرّر کرده بود. ثروتمندان مسلمان در آن زمان عبارت بودند از: انصار؛ یعنی اهالی مدینه؛ زیرا مسلمانان مکّه به علت مهاجرت اضطراری به مدینه تمام ثروت خود را در مکّه به جا گذاشته بودند و نه تنها ثروتی نداشتند، بلکه کاملاً نیازمند هم بودند. انصار به حکم اخوّت اسلامی، از اموال خود به مهاجران کمک می‏کردند تا این‏که جنگ‏ها شروع شدند و درآمد جدیدی از طریق غنایم جنگ نصیب مسلمانان گردید. این درآمد در ابتدا طبق دستور پیامبر و آیه انفال، بین کسانی که در جنگ شرکت داشتند تقسیم شد، ولی پس از جنگ بدر و نزول آیه غنیمت، مقرّر شد یک پنجم اموال غنایم را به عنوان حق «رسول، ذوی القربی، ایتام، مساکین و ابناء السبیل» جدا کنند و بقیه را بین رزمندگان تقسیم نمایند یک پنجم اموال غنایم گرچه به مصارف معیّن شده می‏رسید، ولی نه اموال غنایم تاآن زمان به درجه‏ای بود که بتواند جوابگوی تمام احتیاجات رزمندگان باشد و نه یک پنجم آن می‏توانست مخارج مهاجران فقیر را تأمین نماید. به همین دلیل، پیامبر اولین درآمد مسلمانان را، که در نتیجه صلح با طایفه بنی‏نضیر به دست آمده بود و به موجب دستور قرآن می‏توانست به مصارف معیّن شده در آیه «فی‏ء» برساند، به علت احتیاج شدید مهاجران، فقط بین آنان و دو تن از انصار که فقیر بودند تقسیم نمود.

با توسعه اسلام، درآمد از طریق غنایم، روز به روز زیادتر شد و وضع عموم مسلمانان بهبود کلی یافت؛ دیگر احتیاج سال‏های اول بعثت وجود نداشت؛ زیرا عدالت و مساواتی که اساس کار بود و به خاطر آن هم اسلام توانسته بود دوران سخت ناتوانی خود را  پشت سر بگذارد، رعایت می‏شد. درآمدها به عنوان مال جامعه تلقّی می‏گردیدند و پیامبر سعی می‏کرد برای آن‏که مدیون جامعه نباشد تا آخرین ذرّه، حق آنان را بدهد. همین توجه بود که باعث شد تمام مسلمانان یکسان پیشرفت کنند.

روز حركت‌ از سرزمين‌ خيبر، به‌ رزمنده‌اي‌ كه‌ مأمور بستن‌ كجاوه‌ها بود، تيري‌ اصابت‌ كرد و جان‌ سپرد. تحقيقات‌ مأموران‌ اطلاعاتي‌ دربارة‌ علت‌ قتل‌ به‌ جايي‌ نرسيد. همگي‌ گفتند: بهشت‌ بر او گوارا باد. اما پيامبر(ص) فرمود: با شما هم‌عقيده‌ نيستم، زيرا عبايي‌ كه‌ او بر تن‌ دارد از غنايم‌ و بيت‌المال‌ است‌ و او آن‌ عبا را به‌ خيانت‌ برده‌ است‌ و روز رستاخيز به‌ صورت‌ آتش‌ او را احاطه‌ خواهد كرد. از اين‌ روي‌ پيامبر اكرم(ص) بر جنازه‌ او نماز نخواند.

 پيامبر در اجرأ عدالت‌ و احكام‌ اسلام، هرگز مماشات‌ و سهل‌انگاري‌ نفرمود. امام‌ علي(ع) طي‌ مأموريتي‌ از ناحيه‌ پيامبر(ص) جهت‌ دعوت‌ مردم‌ يمن‌ به‌ اسلام، به‌ آن‌ سرزمين‌ سفر نمود و هنگام‌ مراجعت، از مردم‌ نجران، پارچه‌هاي‌ حرير را به‌ عنوان‌ جزيه‌ و ماليات‌ كه‌ طبق‌ پيمان‌ روز مباهله‌ مشخص‌ شده‌ بود، گرفت‌ و سوي‌ مدينه‌ حركت‌ نمود، در بين‌ راه‌ از حركت‌ پيامبر(ص) براي‌ شركت‌ در مراسم‌ حج، اطلاع‌ يافت‌ و بدين‌ جهت‌ فرماندهي‌ سربازان‌ را به‌ يكي‌ از افسران‌ سپرد و خود به‌ سرعت‌ حركت‌ كرد تا نزديكي‌ مكه‌ به‌ خدمت‌ پيامبر(ص) رسيد. پس‌ از گفتگو با آن‌ حضرت، مأموريت‌ يافت‌ به‌ سوي‌ نيروهاي‌ خود بازگردد و آنها را به‌ مكه‌ بياورد. وقتي‌ امام‌ علي(ع) به‌ ميان‌ سربازان‌ خويش‌ بازگشت، ملاحظه‌ فرمود كه‌ پارچه‌هاي‌ حرير را ميان‌ خويش‌ تقسيم‌ كرده‌ و به‌ عنوان‌ لباس‌ احرام، مورد استفاده‌ قرار داده‌اند. علي(ع) از اين‌ تصميم‌ جانشين‌ خويش‌ سخت‌ ناراحت‌ شد و او را مورد بازخواست‌ قرار داد. او در پاسخ‌ گفت‌ كه‌ با اصرار سربازان‌ مواجه‌ شدم‌ و اين‌ پارچه‌ها را به‌ عنوان‌ امانت‌ به‌ آنان‌ سپردم‌ تا پس‌ از مراسم‌ حج‌ از آنان‌ پس‌ بگيرم. علي(ع) فرمود: تو چنين‌ اختياري‌ نداشتي. آنگاه‌ دستور داد كه‌ تمام‌ پارچه‌ها را پس‌ گرفته‌ و بسته‌بندي‌ نمايند، از اين‌ فرمان‌ قاطع‌ و سخت‌ علي(ع)، گروهي‌ كه‌ از عدالت، رنج‌ مي‌بردند، به‌ پيامبر(ص) شكايت‌ جُستند و از رفتار علي(ع) ابراز ناراحتي‌ نمودند.

پيامبر(ص) اين‌ پيام‌ را به‌ شاكيان‌ رساند:

«ارفعوا أالسنتكم‌ عن‌ عليٍ‌ فانه‌ خشنٌ‌ في‌ذات‌الله‌ عزوجل، غير مُداهنٍ‌ في‌ دينه»

زبان‌ از بدگويي‌ علي(ع) برداريد كه‌ او در اجراي‌ دستور خدا، بي‌پروا و سخت‌گير است‌ و اهل‌ سازش‌ و مداهنه‌ در دين‌ خدا نيست.

مي‌بينيم‌ كه‌ رفتار و سيرة‌ پيشوايان‌ معصوم(ع) در دين‌ خدا و اجراي‌ احكام‌ الهي، هرگز سازگاري‌ و سازش‌ با احدي‌ را بر نمي‌تابد و دين‌ خدا را با هيچ‌ چيز مصالحه‌ نمي‌كنند. كساني‌ كه‌ در مكتب‌ علي(ع) تربيت‌ شدند نيز چنين‌ بودند.

            رسول‏اللّه‏ در پرداخت حقوق و مستمری از بیت المال به برده و آزاده، عرب و عجم و هرکس که مقیم و عضو کشوراسلامی بود با نظر واحد می‏نگریست، هیچ کسی را بردیگری ترجیح نمی‏داد، خویشتن همان مقدار حقوق دریافت می‏کرد که به سرداران و صاحب منصبان سیاسی و پست‏ترین فرد از طبقات اجتماعی عطا می‏کرد. در عین حال هر کسی آزاد بود علاوه بر دریافت مستمری ثابت و یکسان با دیگران به فعالیت تولیدی پرداخته و درآمد اضافی تحصیل نماید. در پایان جنگ بدر که رسول‏اللّه‏ غنایم را بین ارتش اسلام به طور مساوی تقسیم می‏کرد سعد وقاص خشمگینانه اعتراض کرد که آیا مرا که از اشراف و بزرگان طائفه بنی زهره هستم با آب آوران و باغبان‏های یثرب یکسان می‏بینی؟ حضرت از شنیدن کلام سعد ناراحت شد و فرمود: هدف از جنگ حمایت از مظلومان در برابر ظالمان است، من مبعوث شدم که تمام تبعیضها و امتیازات موهوم را ریشه کن سازم و مساوات را بین همگان حاکم نمایم. پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در این جنگ سهم ذوی القربی را نیز بین رزمندگان اسلام تقسیم نمود. هرچه از غنایم جنگی به دست می‏آمد به بیت المال برگردانده می‏شد تا بالسویه بین همه تقسیم شود.

 پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله پس از جمع آوری اخماس و زکوات و صدقات تا آخرین درهم را بین همه مستحقان و مستمری بگیران از عرب و عجم و سیاه و سفید تقسیم می‏کرد وکسی را جرأت آن نبوده به خاطر وابستگی به رسول‏اللّه‏ یا داشتن منصب فرماندهی سپاه یا فرماندار و استاندار بودن بیش از سهم گمنام‏ترین و پائین‏ترین طبقه اجتماع از بیت المال دریافت نماید.

پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در تمام دوران رسالت خود به هیچ عنوان به اطرافیان و خویشان خود اجازه ندادند که به سبب انتساب و نزدیکی به آن حضرت، در جهت سوء استفاده گامی بردارند، خود و خاندن و یارانش، همگی در یک رتبه (برابری در برابر قانون خدا و پاکی از دست‏اندازی به اموال مردم) برخوردار بودندعلی علیه‏السلام بهترین یار، وزیر و دامادش بر روی خاک می‏خوابید و از ثمره کار و مال خود ارتزاق می‏نمود و با همه زحماتش در راه تحکیم پایه‏های اسلام هیچ امتیاز مادی بر دیگران نداشت. خانه دخترش از وسایل و لوازم غیر ضروری خالی و بی تجمل بود، و چون دیگران لباس وصله دار می‏پوشید. تیره بنی‏هاشم نیز چنین‏بود.

 

 

منبع : وبلاگ اقتصاد عادلانه



نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 26 اردیبهشت 1390  | 12:44 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد اسلامی

به جهت بزرگي گناه ربا و آثار آن بر فرد و جامعه، گذشته از آيات قرآن روايات زيادي از رسول خداصلي الله عليه وآله وسلم و ائمه اطهارعليهم السلام در مورد اين موضوع مهم نقل شده است.
 1. ربا از گناهان كبيره است‏

 عن فقه الرضاعليه السلام:

 «اعلم يرحمك اللَّه أنّ الرّبا حرام سحت من الكبائر و ممّا قد وعد اللَّه عليه النار فنعوذ بااللَّه منها و هو محرّم علي لسان كلّ نبي و في كلّ كتاب‏».[1] يعني: بدان كه خدا تو را رحمت كند، به درستي كه ربا حرام و پليد و از گناهان كبيره و از جمله جرايمي است كه خداوند بر آن وعده عذاب داده است. پس از آن به خدا پناه مي‏بريم. ربا در كلام همه پيامبران و در همه كتاب‏هاي آسماني حرام شده است.

 عن جعفربن محمدعليه السلام عن آبائه عن‏النبي‏صلي الله عليه وآله وسلم في وصيته لعلي‏عليه السلام قال:

 «يا علي! الرّبا سبعون جزء فايسرها مثل أن ينكح الرّجل أمّه في بيت‏اللَّه الحرام‏».[2]‏

 امام صادق‏عليه السلام از پدرانش، از رسول خداصلي الله عليه وآله وسلم نقل مي‏كند كه آن حضرت‏صلي الله عليه وآله وسلم در وصيتشان به حضرت علي‏عليه السلام فرمود:

 يا علي! (گناه) ربا هفتاد بخش است كه ناچيزترين آن‏ها مانند اين است كه مردي با مادر خود در مسجدالحرام زنا كند. يا علي! گناه يك درهم ربا پيش خداوند، بزرگ‏تر از هفتاد مرتبه زناست كه همه آن‏ها با محارم و در مسجدالحرام باشد.

 نظير اين تعبير در روايات زيادي از طريق شيعه و اهل سنّت نقل شده است.[3]‏
 2. رباخواري بدترين شغل‏

 عن رسول اللَّه‏صلي الله عليه وآله: «شرّ المكاسب كسب الرّبا»[4] يعني: بدترين كسب‏ها رباخواري است.

 عن أبي عبداللَّه‏عليه السلام: «اذا أراداللَّه بقوم هلاكاً ظهر فيهم الرّبا»[5] يعني: هرگاه خداوند هلاك قومي را اراده كند، ربا در بين آنان آشكار مي‏شود.
 3. ربا امري پيچيده‏

 قال النبي‏صلي الله عليه وآله وسلم:

 «يأتي علي الناس زمان لا يبقي أحد الاّ أكل الرّبا فاِن لم يأكله أصابه من غباره‏»[6] يعني: روزگاري خواهد آمد كه كسي نمي‏ماند مگر اين كه ربا مي‏خورد و اگر ربا نخورد، غبارش بر او مي‏نشيند.

 عن علي‏عليه السلام:

«معاشر الناس! الفقه ثم المتجر و اللَّه الرّبا في هذه الاُمّة أخفي من دبيب النمل علي الصّفا»[7] يعني: اي مردم! اوّل فقه بياموزيد بعد تجارت كنيد. قسم به خدا! ربا در ميان اين امّت پنهان‏تر از حركت مورچه بر سنگ سياه است.
 4. حيله براي رباخواري‏

قال النبي‏صلي الله عليه وآله وسلم:

 «يأتي علي النّاس زمان يستحلّ فيه الرّبا بالبيع و الخمر بالنّبيذ و السّحت بالهديّة»[8] يعني: روزگاري براين مردم خواهد آمد كه ربا را به اسم خريد و فروش، شراب را به اسم نبيذ و رشوه را به اسم هديه، حلال بشمرند.
 5. عقوبت رباخوار

 درباره كيفر دنيوي رباخوار وارد شده است،

 عن ابن بكير قال: بلغ اباعبداللَّه‏عليه السلام عن رجل انه كان يأكل الربا و يسميه اللباء، فقال: لئن امكنني اللَّه منه لاضربن عنقه‏»[9] ابن بكير نقل مي‏كند به امام صادق‏عليه السلام رسيد كه مردي ربا مي‏خورد و آن را لباء (آغوز) مي‏نامد، حضرت فرمود: اگر خداوند مرا به او مسلط كند، گردنش را مي‏زنم.

 درباره كيفر اخروي رباخوار وارد شده است.

 عن النبي‏صلي الله عليه وآله وسلم قال: «و من أكل الرّبا املاء اللَّه بطنه من نار جهنم بقدر ما أكل و ان اكتسب منه مالاً لم يقبل اللَّه منه شيئاً من عمله و لم يزل في لعنةاللَّه و الملائكة ماكان عنده منه قيراط واحد»[10] يعني: هركس ربا بخورد، خداوند شكمش را به اندازه‏اي كه ربا خورده است، از آتش جهنم پر مي‏سازد و اگر از طريق ربا مالي به دست آورده، هيچ عمل نيكي را از او نپذيرد و تا موقعي كه به اندازه يك قيراط از مال ربا پيش اوست، پيوسته خدا و فرشتگان او را لعنت كنند.
 6. حرمت شهادت و كتابت ربا

 گذشته از حرمت ربا دادن و ربا ستاندن؛ حضور در جلسه ربا به عنوان نويسنده سند و شاهد نيز حرام است. اين مطلب در روايات زيادي از طريق شيعه و سنّي وارد شده است:

 عن علي‏عليه السلام: قال: «لعن رسول اللَّه‏صلي الله عليه وآله وسلم الرّبا و آكله و بايعه و مشتريه و كاتبه و شاهديه‏»[11] يعني: رسول خداصلي الله عليه وآله وسلم ربا و خورنده و فروشنده و مشتري ربا و نويسنده و دو شاهد آن را لعنت كرد.

 عن ابي جعفرعليه السلام قال:

 «قال اميرالمؤمنين‏عليه السلام: آكل الرّبا و مُؤَكّلِه و كاتبه و شاهداه في الوزر سواء»[12] يعني: ربا گيرنده و ربا دهنده و نويسنده و دو شاهد آن در گناه ربا مساويند.

[1] محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 103، ص 121، ج 33.

[2] وسائل‏الشيعه، ج 18، ص 121، ح 12.

[3] همان، ص 117، باب 1، احاديث شماره 1، 5، 6، 18، 19، 21 و 22؛ كنزالعمّال، ج 4، ص 190، ح 10103 و ص 193، ح 10114.

[4] همان، ص 122، ح 13.

[5] وسائل الشيعه، ج 18، ص 123، ح 17.

[6] مستدرك الوسائل، ج 13، ص 333، ح 18.

[7] بحارالانوار، ج 103، ص 117.

[8] همان، ص 332، ج 16.

[9] وسائل‏الشيعه، ج 18، ص 125، ح 1، الفروع من الكافي، ج 5، ص 149، باب 51، كتاب المعيشه، ح 11.

[10] وسائل الشيعه، ج 18، ص 122، ح 15.

[11] وسائل‏الشيعه، ج 18، ص 127، باب 4، ابواب الربا، ح 2.

[12] وسائل‏الشيعه، ج 18، ص 126، باب 4، ابواب الربا، ح 1.

 

 

منبع : وبلاگ اقتصاد عادلانه



نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 26 اردیبهشت 1390  | 12:44 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد اسلامی

تمامى مسلمانان بر عدالت‏خواهى و رفع فقر به عنوان هدف مهم دينى تاكيد نموده‏اند.
اين تفكر مستند به انبوه آيات و روايات مى‏باشد.
در تعاليم دينى، هدف ارسال انبياء، قيام به قسط بر شمرده شده است. قرآن كريم مى‏فرمايد:
«لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط‏» (1)
«همانا پيامبران را با دلايل روشن فرستاديم، و به آنان كتاب و ميزان داديم تا مردمان بر اساس عدالت زندگى كنند»

بنابراين هدف از تشريع دين، ارسال رسولان، انزال كتاب و ميزان، تحقق عدالت در جامعه است. در نتيجه حكومتهايى كه داراى پسوند دينى هستند بايد عدالت و رفع فقر را به عنوان يك هدف دنبال كنند. اما نكته قابل بررسى اين است كه آيا مى‏توان براى رسانيدن عموم مردم به رفاه به سياستهاى اقتصاديى توسل جست كه گرچه فقر گروهى از مردم را نتيجه مى‏دهد اما در بلند مدت، آنان را از فقر نجات مى‏دهد. بسيارى از نويسندگان مسلمان معتقدند كه اساسا در تفكر دينى، رشد اقتصادى تنها در چارچوب نگرش عدالت‏خواهانه دين معنادار است.

سيد ابوالاعلى مودودى معتقد است همراهى عدالت اجتماعى و رشد اقتصادى، ويژگى بارز و خط مشى اصلى توسعه اقتصادى از ديدگاه اسلام است. (2)

 

>>>


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 26 اردیبهشت 1390  | 12:41 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد اسلامی

به راستى، حد تعادل بهره مندى از دنيا و توجه به آخرت چيست؟ چگونه مى توان به توصيه آيه شريفه «وابتغ فيما آتيكَ اللّه الدّارَآلاخرةَ ولا تنسَ نصيبك مِن الدّنيا» (قصص: 77) نايل شد و بين دنيا و آخرت را جمع نمود؟ سيره على(عليه السلام) به گوياترين شكل اين معنا را بيان مى كند. امام(عليه السلام) در كلامى رهگشا به همه كسانى كه دغدغه بهره مندى مناسب، در عين اصالت دادن به آخرت را دارند، راه مى نمايند: «للمؤمنِ ثلاثُ ساعات: فساعة يُناجي فيها ربّه و ساعةٌ يرِم معاشَه و ساعةُ يُخلّى بينَ نفسهِ و بين لذّتها فيما يحلُّ و يجملُ. و ليسَ للعاقلِ أن يكون شاخصاً اِلاّ في ثلاث: مرمةٌ لمعاش أو خطوةٌ في معاد أو لذّةٌ في غيرِ مُحرّم»; مؤمن بايد شبانه روز خود را سه قسم كند: زمانى براى نيايش و عبادت پروردگارش و زمانى براى تأمين هزينه زندگى اش و زمانى براى داشتن لذت هاى مطبوع، حلال و زيبا. خردمند را نشايد جز آن كه در پى سه چيز حركت كند: كسب حلال براى تأمين زندگى يا گام نهادن در راه آخرت يا به دست آوردن لذت هاى حلال.

از آن جا كه براى وصول به جايگاهى امن و مطمئن در آخرت، انسان چاره اى جز عبور همراه با سلامت و تعادل از دنيا ندارد، توجه به برخورد پيشوايان معصوم(عليهم السلام) با دنيا و نحوه معيشت آن ها لازم مى نمايد. در ميان سخنان و كارهايى كه على(عليه السلام) به آن اشتغال داشتند، كشاورزى جايگاه خاصى دارد. بررسى زندگى امام نشان مى دهد كه حضرت در دوران 25 ساله فاصله از امور حكومتى، بيش تر وقتشان به باغ دارى و كشاورزى و كارهايى مربوط به آن نظير حفر چاه و قنات مى گذشت. امام(عليه السلام)ضمن آن كه خود يك كشاورز پرتلاش موفق بودند، احترام خاصى براى كشاورزان و زمين قايل بودند، كه برخى روايات مربوط به آن در ذيل ذكر مى شود:

«إنَ معايشَ الخلقِ خمسةٌ: الامارةُ و العِمارةُ و التّجارةُ و الاجارةُ و الصّدقاتُ. ... و أما وجهُ العِمارةِ فقوله تعالى: "هو أنشأكُم مِن الارضِ و استعمركم فيها" فأعلمنا ـ سبحانه ـ أنّه قد أمرهم بالعمارةِ ليكونَ ذلكَ سبباً لَمعايِشهم بما يخرجُ مِن الارضِ مِن الحبِّ و الّثمراتِ و ما شاكلَ ذلكَ ممّا جعله اللّهُ معايشَ للخلقِ»; راه هايى كه مردم به كسب درآمد مى پردازند پنج تاست: امور دولتى، آبادانى و كشاورزى، تجارت، اجاره و صدقات... اما كشاورزى، خداوند متعال فرموده: اوست كه شما را پديد آورد و به عمران و آبادى دعوت كرد. خداى متعال بدان رو انسان ها را به عمران و آبادانى زمين دعوت كرده تا از بهترين راه ـ كه كشاورزى است ـ و محصولات آن از قبيل غلّات و حبوبات و ميوه ها تأمين معاش نمايند.

از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه «كان اميرُالمؤمنينِ يَكتُب و يوصي بفلّاحين خيراً»; اميرالمؤمنين(عليه السلام)هميشه به عمّال و كارمندانشان سفارش كشاورزان را مى نمودند. درباره ارزش زمين امام(عليه السلام)مى فرمايند: «فإنّكم مسؤولونَ حتّى عَنِ البقاعِ و البهائمِ; شما، حتى در مورد زمين ها و چهارپايان، مسؤوليد.»

سخن ديگرى از امام صادق(عليه السلام)گوياى همّت بلند و سخت كوشى جدّ بزرگوارشان، على(عليه السلام) است: «پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله)زمينى را از انفال به على(عليه السلام)دادند و حضرت در آن زمين قناتى حفر نمودند كه آب آن مانند گلوى شتر فوّاره مى زد. امام(عليه السلام) آن آب را «ينبوع» ناميدند. آن آب آن قدر زياد بود كه موجب خوش حالى مردم آن ناحيه شد و هنگامى كه يكى از آن مردم به امام(عليه السلام)تبريك گفت، فرمودند: اين آب وقف حجّاج و كسانى است كه از آن جا عبور مى كنند; كسى نمى تواند آن را بفروشد و به فرزندانم نيز به ارث نمى رسد.»

در زمان عمر، وقتى وى از داورى بين دو زن درمانده شد، در جستوجوى امام(عليه السلام) برآمد تا در قضاوت ياريش نمايند. امام(عليه السلام)را در باغى يافت، در حالى كه مشغول كار بودند. وقتى با امام روبه رو شد، امام(عليه السلام) مشغول خواندن اين آيه بودند: «أيحسبُ الانسانُ أن يُتركَ سُدىً» (القيامه: 36); آيا انسان مى پندارد به حال خود رها مى شود.

اراده و همّت امام چنان قوى بود كه اگر اراده مى نمود از توده اى هسته خرما، نخلستانى انبوه فراهم مى ساخت. روزى يكى از ياران حضرت با مشاهده انبوه هسته هاى خرما نزد ايشان پرسيد: اين ها را براى چه مى خواهيد؟ امام فرمودند: به اذن خدا، اين ها تبديل به درخت خرما خواهد شد و چنين شد: امام(عليه السلام)نخلستانى پديد آوردند با انبوهى از درختان.

فعاليت و تلاش امام(عليه السلام) چنان بود كه مى توانستند درآمد فراوانى عايد خود نمايند. زمانى كه طلحه و زبير براى كاستن از مقام حضرت در ميان مردم گفتند كه حضرت مالى ندارد، امام(عليه السلام)به عاملان خود فرمودند: آنچه از محصول زمين هاى كشاورزى برداشت شده است به فروش برسانند. وقتى با فروش ميوه ها و غلّات صدهزار درهم فراهم شد، امام دستور احضار طلحه و زبير را دادند و خطاب به آن ها فرمودند: اين پول، سرمايه اى است كه با دست رنج خود جمع كرده ام (نه مانند سرمايه شما كه حقتان نيست و به بيت المال تعلق دارد.)

 

 

منبع : وبلاگ اقتصاد عادلانه



نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 26 اردیبهشت 1390  | 12:41 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد اسلامی

نویسنده:سید مهدی معلمی


1ـ تحقق آزادي، استقلال و رفاه عمومي:

امام خميني يكي از اهداف جمهوري اسلامي را رسيدن به آزادي، استقلال و رفاه عمومي مي‌دانست و مي‌فرمود:

«با جمهوري اسلامي سعادت، خير، صلاح براي همه ملّت است. اگر احكام اسلام پياده بشود، مستضعفين به حقوق خودشان مي‌رسند، تمام اقشار ملت به حقوق حقه خودشان مي‌رسند، ظلم و جور و ستم ريشه كن مي‌شود. در جمهوري اسلامي زورگويي نيست، در جمهوري اسلامي ستم نيست، در جمهوري اسلامي آزادي است، استقلال است.

همه اقشار ملت در جمهوري اسلامي بايد در رفاه باشند. در جمهوري اسلامي براي فقرا فكر رفاه خواهد شد؛ مستمندان به حقوق خودشان مي‌رسند. در جمهوري اسلامي عدل اسلامي جريان پيدا مي‌كند، عدالت الهي بر تمام ملت سايه مي‌افكند. آن چيزهايي كه در طاغوت بود در جمهوري اسلامي نيست».[1]

 

>>>


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 26 اردیبهشت 1390  | 12:41 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد اسلامی


در یک نگاه کلّی، و براساس اعتقاد به عدالت تکوینی، خداوند، جهان را براساس عدل آفریده است.‌ قران مجید آفرينش آسمان‏ها، خورشيد و ماه را منظم، ضابطه‏مند و بدون هيچ‌گونه نقص دانسته، مى‏فرمايد:
            هر قدر در پى يافتن نقصان در خلقت بنگرى، درماندگى و زبونى بيشترى را تجربه مى‏کنى (1)؛
بنابراین، تمام گونه‌های حیوانی و گیاهی و نیز آنچه در زمین و آسمان است، در چرخه حیات ضرورت دارد. از طرف دیگر، نعمت‌های خداوند به همه انسان‌ها تعلق دارد و حتی سایر موجودات نیز از این مواهب سهم دارند و در برخی مواقع حق آنان بر انسان مقدم می‌شود. حقوق نسل‌های آینده نیز در استفاده از منابع گوشزد شده است. بحث توزیع اولیه منابع،‌ یکی از مباحث مورد توجه نظام اقتصادی اسلام بوده و راهکارهایی به منظور تحقق عدالت در توزیع ارائه شده است. تشریع مالکیت دولتی برای منابع طبیعی (فیء) طبق تصریح قرآن مجید به همین منظور است.

            مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ (2).

            آنچه خدا از ]دارايى[ ساكنان آن قريه‌ها عايد پيامبرش کرد، از آن خدا و از آن پيامبر ]‏‏او[ و متعلق به خويشاوندان نزديك ]‏‏وى[ و يتيمان و بينوايان و در راه ماندگان است تا ميان توانگران شما دست به دست نشود.

 

>>>


ادامه مطلب
نظرات 0
تاريخ : دوشنبه 26 اردیبهشت 1390  | 12:41 AM | نویسنده : قاسمعلی

محور : اقتصاد اسلامی

نویسنده:سید مهدی معلمی

امام خميني تحقق عدالت و قسط را چه در نفس و وجود فرد و چه در درون جامعه بشري يك تكليف الهي و انساني مي‌داند كه هر فردي از افراد جامعه نسبت به انجام آن مسئول است. مسئوليت انساني ايجاب مي‌كند كه در برابر ظلم و بي‌عدالتي ساكت ننشيند و براي قيام به قسط برخيزد. چنانچه در قرآن نيز آمده است: «يا ايها الذين امنوا كونوا قوامين بالقسط».[1]

خداوند در اين آيه به تمام افراد با ايمان فرمان مي‌دهد كه قيام به عدالت كنند. و از آنجا كه قوامين جمع قوام صيغه مبالغه به معني بسيار قيام كننده است يعني بايد در هر حال و در هر كار و در هر عصر و زمان قيام به عدالت كنيد كه اين عمل خلق و خوي شما گردد و انحراف از آن بر خلاف طبع و روح شما گردد.[2]

بنابراين قيام به عدالت در هر جا و هر زمان و براي همه مؤمنين وظيفه است.[3]

امام خميني با اشاره به سخن اميرمؤمنان ـ علي بن ابيطالب(ع) در اين باره چنين داد سخن مي‌دهد:

«ما وظيفه داريم پشتيبان مظلومين و دشمن ظالمين باشيم. همين وظيفه است كه اميرالمؤمنين‌(ع) در وصيت معروف به دو فرزند بزرگوارش تذكر مي‌دهد و مي‌فرمايد: و كونا لظالم خصماً و للمظلوم عوناً. (دشمن ستمگر و ياور و پشتيبان ستمديده باشيد)».[4]

>>>


ادامه مطلب
نظرات 0

تعداد کل صفحات : 74 :: 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 >