بنام خدا
ادامه خاطرات از اولین اعزام به جبعه بنده به منطقه جنوب - تنگه چزابه
فرصتی پیش آمد تا مجددا ادامه خاطرات خودم را و آنچه بیاد دارم برایتان بنویسم.امیدوارم این مطالب یادی باشد از همرزمان شهیدم...
تا آنجا برایتان نوشتم که در اولین روز استقرار در خط مقدم اولین شهید گردان بلال در یک حادثه اتفاقی و با ترکش خمپاره بی صدای 60 به شهادت رسید(روحش شاد و راهش پر رهرو)
بعد از اینکه شهید ابراهیمی را از خط با آمبولانس خارج کردند ، تمامی دوستان عزا گرفته بودند و باورشان نمی شد که به همین راحتی ممکن است هر لحظه به شهادت برسند لذا با هماهنگی مسئولان گردان قرار شد تعویض پستهای نگهبانی در موعد مقرر انجام شود و با بقیه دوستان تا فردا کاری نداشته باشند تا کمی با خود فکر کنند و یک مقدار با واقعیت روحیه خود را تطبیق بدهند.
ادامه مطلب