قالب پرشين بلاگdownload

خاطرات و دل نوشته ها
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم ***** در میان لاله و گل آشیانی داشتم
نويسندگان
شیردل شیروانی انارک

بنام خدا

چرا قدر نعمت ها را نمی دانیم؟

چند روزی همسرم برای دیدن نوه و فرزندانش مسافرت رفت و بنده بودم و دوتا بچه دیگر(البته بجه ها بزرگ هستند).

هنوز چند روز از رفتن ایشان نگذشته بود که احساس کردم خلاء بزرگی در زندگیم بوجود آمده و کمبود ایشان بشدت آزارم میداد.با خودم گفتم:

من که بارها بدلیل کاری و غیر کاری بدون همسر به مسافرت رفته ام و اینقدر دلتنگ و بیقرار نمی شدم پس چرا اکنون که ایشان نیست و در خانه حضور ندارد ،نبودنش را شدیدا حس می کنم........


ادامه مطلب

 
 
[ چهارشنبه 31 تیر 1394  ] [ 2:52 PM ] [ شیردل شیروانی انارک ]
نظرات 0

بنام خدا

نا آرام و بیقرار هستم . چگونه آرامش پیدا کنم ؟

شمع دو قسمت دارد .یکی رشته دارد و یکی موم دارد . هرچه موم از خودش مایه بگذارد ، شمع شعله ور تر میشود و آب میشود . آرامش و آسایش در زندگی چنین نسبتی دارد . هرکس می خواهد به آرامش برسد یعنی همان رشته شمع ، باید از آسایش مایه بگذارد . مثل دو کفه ترازو است که هرچه یکی بالاتر برود ، دیگری پایین تر می رود . شما هرچه از آسایش هزینه بکنید ، به آرامش می رسید . این فرمولی است که قرآن می دهد .

 


ادامه مطلب

 
 
[ سه شنبه 30 تیر 1394  ] [ 10:10 PM ] [ شیردل شیروانی انارک ]
نظرات 0

بنام خدا

خاطرات دوران دفاع مقدس - شهر بستان

در ادامه پست قبلی یعنی بخش نهم ،تا آنجا گفتم که نیروهای دشمن خاکریزهای مقابل ما را با جا گذاشتن بسیار از مهمات و تجهیزات (بطور اضطراری) خالی کرده بودندو بعد از گزارش به مقامات و تخلیه مهمات و سلاحهای باقیمانده از دشمن (البته بعد از پاکسازی و اطمینان از اینکه اینکار تله نباشد)دستور رسید که گردان برای استراحت به شهر بستان منتقل گردد و بلافاصله یک گردان نیروی بسیجی جایگزین گردان ما شد و حدود روزهای بیستم اسفند ماه بود که ما را برای استراحت به شهر بستان منتقل کردند.(عکس فوق در ورودی شهر بستان گرفته شده است)


ادامه مطلب

 
 
[ سه شنبه 30 تیر 1394  ] [ 12:03 AM ] [ شیردل شیروانی انارک ]
نظرات 0

بنام خدا

خدایا چرا ما انسان ها اینقدر زود نعمت ها را فراموش می کنیم؟

امشب حقیقتا وقتی برای نماز جماعت به مسجد رفتم خیلی دلم گرفت ،وقتی دیدم که مسجدی که تا شب عید فطر برای نماز مغرب و عشاء جای ایستادن نبود و مردم با فشار کنار هم قرار میگرفتند تا در صفوف نماز بایستند و از ثواب نماز جماعت بهره مند شوند، حالا چه اتفاقی افتاده که هنوز دو روز از ماه مبارک نگذشته صف های نماز جماعت اینگونه خلوت شده است؟

رو به خدای متعال کردم و به او گفتم:

خدایا من که جز درگاه تو جائی ندارم که حرفم را بزنم،

خدایا تو که ناظری و جزئی ترین نکات را می بینی ،چه شده؟


ادامه مطلب

 
 
[ دوشنبه 29 تیر 1394  ] [ 12:10 AM ] [ شیردل شیروانی انارک ]
نظرات 0

بنام خدا

دل تکانی عید فطر
بعد از یک ماه بندگی خدا را به جا آوردن و شب زنده داری ها اکنون ماه رمضان به اتمام رسید  و حالا وقت خداحافظی با صدای دلنواز ربنای افطار و لحظه های شیرین سحر و شب های نورانی قدر  فرا رسیده است و اکنون زمان آن رسیده است که دوباره دربرابر فرامین الهی سر تعظیم فرود آوریم و در یکی از بزرگترین اعیاد سجده شکر به جا آوریم.


ادامه مطلب

 
 
[ یک شنبه 28 تیر 1394  ] [ 7:34 PM ] [ شیردل شیروانی انارک ]
نظرات 0

درباره وبلاگ





بنام خدا هر کس در طول زندگی خودبا حوادث و وقایع تلخ و شیرینی مواجه می شود که تصویر این حوادث در ذهنش می ماند که این دهنیت ها را خاطرات و تجربیات آن فرد می نامند ، بنده نیز چون سایر افراد خاطرات و تجربیات تلخ و شیرینی در طول زندگی داشتم ، آنچه در این وبلاگ خواهد آمد خاطرات و تجربیاتم علاوه بر مطالب عمومی و مذهبی می باشد.
آمار سايت
کل بازديد : 463175 نفر

كل مطالب : 1524 عدد

كل نظرات : 0 عدد

تاريخ ايجاد وبلاگ :
سه شنبه 14 بهمن 1393 


آخرين بروز رساني : شنبه 3 آذر 1397 


پرتال جامع فرهنگی اطلاع رسانی راسخون