بگشت او ز اسلام و قران جدا

که بود نوکر غرب آن بی حیا

قیام کرد از قم مردی دلیر

به ظاهر کهنسال ولی شیر گیر

چنین داد فرمان به ایران زمین

به مردان پاک و اسلام دین

نمایید قیام ای رفیقان و یار

که بیرون کنید شاه بی اعتبار

به فرمان رهبر همه جان نثار

به پا خاست ملت ز شهر و دیار

چه شیران نمودند حمله بر تاج و تخت

نداشتند هراس از آن کور بخت

نترسیدن از تانک و توپ و تفنگ

که تکبیر گفتند در ایام جنگ

بسی گشت مجروح بسی گشت شهید

ز آن رزمجویان دست شاه پلید

به ناچار شه رفت از این مملکت

به پایان رسید دوستان سلطنت

ز ایران بگردید او ریشه کن

که نفرین گوید به روی وطن

بيامد خمینی در ایران زمین

که گشتند شادان همه مسلمین

که جمهوری تاسیس شد در بلاد

 همه جنگجویان فرحناک و شاد

شما ای نظامی و ای پاسدار

شوید در زمانه همی هوشیار

ز اسلام و قرآن بدارید پاس

بسی رنج برد رهبر بر این اساس

منبع : پایگاه تمگران