بنام خدا
سروده ای در مورد علی
از بیابان بوی گندم مانده است
عشق روی دست مردم مانده است
آسمان بازیچه ی طوفان ماست
ابر نعش آه سرگردان ماست….
باز هم یک روز طوفان میشود
هر چه میخواهد خدا آن میشود
میروم افتان و خیزان تا غدیر
بادهها مینوشم از جوشن کبیر
آب زمزم در دل صحرا خوش است
باده نوشی از کف مولا خوش است
فاش میگویم که مولایم علیست
آفتاب صبح فردایم علیست
هر که در عشق علی گم میشود
مثل گل محبوب مردم میشود
تا علی گفتم زبان آتش گرفت
پیش چشمم آسمان آتش گرفت
محمود_اکرامیفر
[ سه شنبه 30 شهریور 1395 ] [ 8:10 PM ] [ شیردل شیروانی انارک ]