متاسفانه مدتهاست که گروهی کلاهبردار و شیاد با شگردهای مختلف از افراد ساده لوحی مثل بنده با چرب زبانی و بازی کردن با احساسات دینی و مذهبی استفاده نموده و بخیال خودشان مالی بدست می آورند و این در حالیست که همیشه تاریخ کلاهبرداری و سوء استفاده وجود داشته و در مملکت ما هم که به وفور بوده و با سرعت برق و باد در سالهای اخیر افزایش یافته است و البته توجه نکردن به اخطارهای نیروی انتظامی و پلیس از سوی ما انسانهای ساده (احمق) بیشتر باعث شده تا کلاهبرداران هر روز با شگردهای تازه خود در کمین بنشینند و بدون ترس و واهمه ای مردم ساده را سرکیسه نمایند.

یکی از مواردی که این روزها بسیار زیاد شده ارتباط تلفنی و اعلام برنده شدن سفرهای زیارتی و خصوصا سفر به عتبات در این ایام خاص می باشد و جالبست که این موارد بیشتر در روزهای پنجشنبه و جمعه و یا معمولا بعد از وقت اداری و شبها  که ادارات و ارگانها تعطیل  است انجام میشود و بگونه ای با احساسات مردم ساده بازی میشود که برای چند لحظه ای تفکر و تمرکز را از فرد گرفته و با دادن دستورهای متفاوت با توجه به شناختی که از فرد بدست آورده اند بهر طریق ممکن مبالغی کم یا زیاد از چنگ او خارج می کنند و عجیب است که با همه اطلاعاتی که از آنها وجود دارد و به نظر میرسد براختی قابل پیگیری  کنترل است اما سیستم اداری و رسیدگی به اینگونه جرایم چه در نیروی انتظامی و چه در دادسراهای مملکت ما آنقدر کند است (شاید هم چون مبالغ اختلاس شده از نظر مقامات مسئول در مقابل مبالغی که این روزها در مملکت ما اختلاس شده و میشود آنقدر کم و پائین است که فرصت گذاشتن برای آنها وقت تلف کردن است) و سیستم اداری آنقدر پیچیده و از این اطاق به آن اطاق و از این اداره به آن اداره هست که افراد را کلافه می کند و متاسفانه باعث میگردد که خیلی از این موارد پیگیری درست مناسب نشود و این فرصت مناسبی برای کلاهبرداران بوده و هست که با خیال راحت و حتی از داخل زندان مبادرت به این کارها نمایند.(اخیرا اعلام شده که تعداد زیادی از کلاهبرداری های تلفنی از داخل زندان ها و توسط یک گروه مافیائی صورت گرفته است و این مورد نظام کنترلی و نداشتن نظارت کامل بر اینگونه مکانها مملکت را زیر سوال برده و باعث بی اعتمادی مردم به مسئولین نظام میشود که برای یک نظام اسلامی خیلی مناسب نیست.)

بنده هم یکی از این طعمه ها در روزهای اخیر بودم که متاسفانه مبلغی را هم بدلیل اصرار اطرافیان از دست دادم و اگرچه نام طرف کلاهبردار شیاد و نام بانک و شماره حساب و مشخصاتش را توانستم سریع پیدا کرده و بلافاصله موضوع را به پلیس 110 و پلیس فتا اطلاع دادم اما چون روز جمعه بود گفتند باید از طریق دادسرا و طرح شکایت موضوع را پیگیری کنید و روز شنبه از اول وقت با مراجعه به کلانتری ودادسرا و...... شروع به طرح شکایت کردم و البته از طریق ارتباط تلفنی موضوع را به یکی از کارمندان بانک مربوطه رساندم و مطلع شدم که یک نفر دیگر (که بعدا فهمیدم آشنائی در سیستم قضائی دارد و شبانه پس از طعمه قرارگرفتن اقدام کرده و نوانسته حکم مسدود کردن حساب فرد شیاد را بگیرد) حساب مورد نظر را که پول به آن واریز شده بود مسدود کرده اند که البته یک مبلغ از مبالغ کسب شده نا مشروع هم هنوز در حساب باقیمانده بود ولی رئیس بانک میگفت تا نداشتن حکم قضائی نمیتوانند این مبلغ را که بخشی از مبالغ شاکیان بود به آنها برگردانند و لذا بنده پرونده را با چندین بار رفتن به دادسرا و پلیس آگاهی و کلانتری به جریان انذاختم و در نهایت در پایان وقت اداری که پرونده تقریبا پس از بازجوئی کامل شد در کلانتری ماند تا آنرا روزی دیگر برای صدور حکم قضائی به دادسرا و پلیس فتا ارسال نمایند و بعد از یک روز دوندگی و نگرفتن هیچ نتیجه خسته و کوفته و با روحیه ای خراب به منزل برگشتم تا در انتظار تصمیم گیری و دستورات مقتضی مسئولین در مورد این پرونده در روزهای آتی باشم.

اگرچه هیچ انتظاری در مورد برگشت مبلغ از ذست داده شده ندارم و دلیل این مشکل را سادگی و خوش باوری و احساسی عمل کردن و حماقت خودم میدانم، اما انتظار داشتم مسئولین مربوطه با توجه به اطلاعات کاملی که از فرد شیاد بدست آورده و در اختیار آنها قراردادم ، اقدامی موثر و سریع نموده و برای پیشگیری از ادامه کار آو اقدام کنند که متاسفانه اینگونه نشد و......

باید از اشتباهات خود درس عبرت گرفته و این اشتباه را بپذیریم و از این تجربه در ادامه زندگی اگر عمری باقی مانده باشد استفاده نموده تا دوباره دچار این معضل نشویم . بیاد حدیث یا روایتی از معصومین افتادم که در جائی خوانده بودم که فرموده بودند :

مومن زیرک (کیس) است و ضرب المثلی که در این مورد میگوید: مومن هیچوقت از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود . و به این نتیجه رسیدم که بنده متاسفانه با سادگی خود نه تنها درست اقدام نکرده ام بلکه هنوز به درجه لازم از ایمان هم نرسیده ام و البته این موارد را امتحانات الهی میدانم که برای آبدیده شدنم انجام میشود و متاسفانه نتوانستم از این امتحان سربلند بیرون بیایم.

به امید روزها و لحظات بهتر و جامعه ای سالمتر.