قالب پرشين بلاگdownload

خاطرات و دل نوشته ها
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم ***** در میان لاله و گل آشیانی داشتم
نويسندگان
شیردل شیروانی انارک

Related image

بنام خدا

با سلام

خیلی تلاش می کنم تا از کنار مسائل روزمره که در جامعه ما مشاهذه میشود عبور کنم اما یک حس درونی مرتب نهیب میزند که وظیفه داری و باید به وظیفه ات در قبال جامعه هم عمل کنی ، حتی اگر به گفته و تذکرهایت عمل هم نشود شما مسئولیت را انجام داده ای.

اما این روزها با افرادی در جامعه روبرو می شویم که نه تنها شخصیت ندارند بلکه حاضر نیستند شخصیت دیگران را هم در نظر بگیرند و بهر طریق که خودشان صلاح میدانند برای اشکلات خود و مزاحمت هایشان برای دیگران توجیهی می آورند و قوانین را دور میزنند و اینجاست که چون قانون گذار هم امکانات رسیدگی و برخورد با این همجارشکنان جامعه را ندارد ،تصمیم گیری برای اینکه اقدامی انجام بدهی یا ندهی خیلی سخت و دشوار می شود.

نمونه آن را روز گذشته داشتم و موضوع اینگونه بود که مادرم را که سن زیادی هم دارد و براحتی و تنهائی قادر به خارج شدن از خانه نمی باشد با وسیله نقلیه خودم و برای انجام کار ضروری بیرون بردم و زمان برگشت در یک کوچه یکطرفه هشت متری به توقف دو خودرو در کنار هم مواجه شدم که عبور ماشین دیگری از کنار آنها بسختی امکان پذیر بود و چند لجظه ای صبر کردم و با دست اشاره کردم تا شاید یکی از آنها ماشین خود را برای عبور بنده و دیگران بردارد اما با کوال تعجب دیدم راننده ماشینی که خودرو خود را دوبله گذاشته بود از ماشین پیاده شد و برای انجام کارش رفت به او رسیدم . گفتم اینگونه پارک کردن آنهم در یک کوچه باریک درست نیست و با توجه به اینکه چمد متر جلوتر فضای کافی برای توقف هست ماشین را در آنجا پارک کن که برگشت و گفت به شما ربطی ندارد و دلم میخواهد همینجا ماشین را بگذارم و شما مگر بیکار هستی که به من تذکر میدهی خودم میدانم چکار باید بکنم و شما هم برو دنبال کار خودت.فرصت اینکه بخواهم پیاده شوم و با او بحث کنم بدلیل مسدود شدن کوچه برای عبور خودروهای بعدی نبود و از طرفی چون مادرم همراهم بود نمیخواستم در حضور ایشان با یک فرد غیر منطقی که قطعا صحبت کردن با او منجر به جر و بحث میشد اینکار را انجام دهم لذا پس از دادن تذکر براه خود ادامه دادم و البته تا لحظاتی بعد با خودم کلنجار داشتم که چه باید بکنم و در این موارد چه باید کرد؟

متاسفانه عده ای افراد بی شخصیت تمامی قوانین را زیر پا میگذارند و نه تنها باعث بروز مشکلاتی برای خودشان میشوند بلکه دردسر زیادی هم برای دیگران خواهند داشت و به نظرم میرسد اینگونه افراد دارای تربیت درستی نبوده اند و لذا از نظر شخصیتی برای زندگی شخصی و اجتماعی تربیت نشده اند و لذا شاید بحث کردن با آنها هم ضرورتی نداشته باشد اما از طرفی وظیفه ما در قبال تذکر به دیگران و رعایت نکردن آنها در برابر قوانین جامعه چیست و چه خواهد شد اگر بهمین منوال پیش برود؟

بگذریم و امیدوار باشیم به آینده که شاید این موارد را شاهد نباشیم اگرچه خودمان را گول میزنیم و متاسفانه روز بروز این موارد بیشتر و بیشتر خواهد شد.

والسلام






 
 
[ جمعه 6 بهمن 1396  ] [ 7:08 AM ] [ شیردل شیروانی انارک ]
نظرات 0

درباره وبلاگ





بنام خدا هر کس در طول زندگی خودبا حوادث و وقایع تلخ و شیرینی مواجه می شود که تصویر این حوادث در ذهنش می ماند که این دهنیت ها را خاطرات و تجربیات آن فرد می نامند ، بنده نیز چون سایر افراد خاطرات و تجربیات تلخ و شیرینی در طول زندگی داشتم ، آنچه در این وبلاگ خواهد آمد خاطرات و تجربیاتم علاوه بر مطالب عمومی و مذهبی می باشد.
آمار سايت
کل بازديد : 498662 نفر

كل مطالب : 1524 عدد

كل نظرات : 0 عدد

تاريخ ايجاد وبلاگ :
سه شنبه 14 بهمن 1393 


آخرين بروز رساني : شنبه 3 آذر 1397 


پرتال جامع فرهنگی اطلاع رسانی راسخون