کانال رسمی بنیاد فرهنگی تربیتی ضیاءالصالحین در تلگرام راه اندازی شد...
کانال رسمی بنیاد فرهنگی تربیتی ضیاءالصالحین در تلگرام راه اندازی شد...
ربات سوگواره ضیاءالصالحین ویژه ماه محرم توسط واحد سایبری بنیاد فرهنگی تربیتی ضیاءالصالحین ساخته شد...
در این که سر امام مبارک حسین علیهالسلام کجا دفن شده است، منابع تاریخی شیعه و سنی گزارشهای گوناگونی آوردهاند تا آنجا که شش قول در این باره گفته شده است.
سنت تعميم بدين معنا است كه اگر آدمي خشنود از كردار گروهي باشد، در عملشان شريك خواهد بود و به كساني ملحق ميشود كه دوستدارشان است چنان كه خشم و نارضايتي، انسان را از كساني كه دوست ندارد و از عملشان ناراضي است، جدا ميكند . قرآن كريم و روايات معصومين (ع) نيز برآن دلالت ميكنند لذا علت تعميم، خشنودي يا ناخشنودي به خاطر حب و بغض ميباشد . در اين راستا، با توجه به مفهومي كه قرآن از كلمه امت ارائه ميدهد و آن را مقولهاي كيفي ميداند، دستاوردها و عملكرد نيك و بد امت نيز تمامي افراد امت را در بر ميگيرد حتي آنان كه در اين كار نقشي نداشتهاند اما به جهت رضايت، شريك آثار عمل امتاند به خلاف نتايج عملكرد افراد كه ويژه خودشان ميباشد .
خدای سبحان به هر کس نعمتی میدهد، به همان اندازه مسئولیت میطلبد؛ اگرچه نعمت عظیم در فرهنگ قرآن، همان نعمت ولایت اهل بیت:است؛ )وَ ما بِکُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللّهِ...( که با مسئولیت نیز همراه است )ثُمّ لَتُسْئَلُنّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النّعیمِ(. اگرچه وجود مبارک امام هشتم(ع) فرمود: <نحن النعیم>، اما این لسان، لسان حصر نیست تا آیه را منحصر کند؛ یعنی اینکه از شما در قیامت تنها از نعمت ولایت سؤال شود و نسبت به نعمتهای دیگر مسئول نباشید، اینطور نیست. با این حال ولایت در رأس امور قرارداد؛ زیرا جزء اصول کلامی ماست؛ در غیر این صورت هر نعمتی که خدای سبحان به انسان داده است، در برابر او سؤالی هم هست. بنابراین مطلب اول، مسئول بودن انسان در برابر نعمتهای الهی است. مطلب دوم این است که خدای سبحان هر نعمتی که به ما داد، راه حفظ آن نعمت را نیز به ما عطا کرد و ما را مسئول آن نعمت قرار داد؛ یعنی هم راه حفظ و وسیله حفظ را به ما نشان نمود و هم به ما هشدار داد که این نعمت در معرض دستبرد بیگانگان است. همچنین ما را راهنمایی کرد که از آن وسیله کمک بگیرید تا از دستبرد بیگانگان حفظ شود.
موضوع بحث قيام كربلا و نهضت عاشورا است. در اين فرصت كوتاه سعى مىكنم بهطور فشرده بحثى را مطرح كنم كه براى دانشجويان و دانش پژوهان و محققان تازگىهايى داشته باشد. بناداشتم موضوع صحبتهايم را در دو موضوع ارائه دهم: يكى زمينههاى اجتماعى قيام كربلا و ديگرى زمينههاى فكرى اين حادثه كه با توجه به محدوديت وقت، بحثم را به موضوع اول اختصاص مىدهم و آن را با طرح اين سؤال شروع مىكنم كه: در گستره تحولات اجتماعى چه زمينههايى بهوجود آمده بود كه باعثشد تنها پنجاه سال پس از ارتحال پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم حادثهاى با اين ابعاد به وقوع بپيوندد؟ بالاتر از آن، چه عواملى باعثشد كه جامعه آن روز در مقابل اين حادثه بزرگ، واكنشى سرد، بىروح و كم اثر از خود بروز دهد؟
بى ترديد هر حركت و جنبشى كه با هدف سازمان نوين و نظام جديد و اصلاحات معنوى و يا هر هدف ديگرى برپا شود، به دنبال خود تأثير و پيامدهاى مستقيم و غيرمستقيم بر افكار عمومى و اوضاع و شرايط اجتماعى مى گذارد. در اين ميان، تفاوتى ميان آن قيامى كه با هدف حمايت از حق و اصلاح امور و ايجاد عدالت و رسيدن به فضايل انسانى صورت مى گيرد و آن نهضتى كه در پى رسيدن به اغراض شخصى و گروهى است، وجود ندارد. اما آن دسته از قيام هايى كه در راه فضايل انسانى قرار گرفته اند، محدود به زمان خاصى نبوده و پايدارترند و اساساً شكست در آن ها معنا ندارد، بلكه همواره در خاطره ها زنده مانده و مى مانند، هرچند در ظاهر سركوب شده و قيام كنندگان از ميان رفته باشند.
در ميان حوادثى كه در طول تاريخ بشريّت به وقوع پيوسته است، هيچ نهضت و حركتى به پويايى و برجستگى قيام عاشورا نيست، نهضتى كه در سرزمينى محدود، زمانى كوتاه و با فداكارى افراد معدودى رخ داد، امّا توانست الگويى عملى براى آزاد مردان جهان ارائه كند و براى هميشه به عنوان «انقلاب بزرگ» بر تارك تاريخ بشر بدرخشد.
ايرانيان همچون ديگر ملتها دين اسلام را به اين دليل پذيرفتند كه دينى آسمانى است و فرامين آن خدايى و پيام آن با پيام فطرت سازگار است. در اين مكتب است كه ارزشهايى نظير شهادت و جهاد معنى مى دهد و شهيد قداست و ظمت خاصى مى يابد و شهادت به كام مجاهد شيرين تر از عسل مى گردد. و به كوشش كنندگان راه حق مژده هدايت داده مى شود: «الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا» (بقره /132) و مظاهر اين مكتب ارج مى يابند و شايسته ترين خويهاى آسمانى: ايثار، بيداردلى، ثبات بر طريق حق، فداكارى، مروت، وظيفه شناسى تجلى مى نمايد. نظر به اين كه در اين مقال سخن از اسوه هاى تربيتى و اخلاقى است.
از زمانى كه واقعه جانگذار عاشورا روى داده است تا به امروز، انديشمندان بسيارى از جهان اسلام، درباره انگيزه ها و چرايى اين قيام، سخن ها گفته اند و نوشته ها نوشته اند. اما در اين ميان، برخى با توجه به گرايش ها و وابستگى هايى كه به حاكمان معاصر خويش داشته اند، به برداشت هاى تحريف آلود و وارونه از قيام كربلا، دست يازيده اند كه يكى از آن ها «نگاه دنياگرايانه به نهضت عاشورا» است. اين نوشتار در ابتدا به معرفى و نقد اين ديدگاه پرداخته و در ادامه به اهداف قيام عاشورا از ديدگاه رهبر قيام پرداخته است.
در سال 61ق، پنجاه سال بعد از رحلت پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله وسلم، جامعه اسلامى شاهد سانحهاى بسيار اسفبار بود; نوه پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم به طرز فجيعى به همراه ياران اندك خود به شهادت رسيد و اهل بيت او به اسارت رفتند. چرا عاشورا اتفاق افتاد؟ اين پرسشى است كه نوشته حاضر به منظور يافتن پاسخى قانعكننده به آن، بر آمده است.
در زيارت عاشورا به امام حسين(ع) اينگونه خطاب ميكنيم: «و الوتر الموتور». وتر به معناي «تنها و يكتا»، و موتور «تنها شده» است. يك احتمال دربارهي اين معنا، يگانگي، منحصر به فرد بودن و بيبديل بودن حضرت است. احتمال ديگر اين است كه، حضرت تنهاست و در اين تنهايي «موتور» است؛ يعني حضرت با نقشه و برنامهريزي تنها شده است؛ به خصوص اگر توجه داشته باشيم كه درگيري سيّدالشّهدا (ع) مخفيانه نبود كه مسلمانان از آن بيخبر باشند. يزيد بعد از مرگ معاويه به استاندار مدينه نامه نوشت كه بايد از حسين بيعت بگيري و الاّ او را بكش و سرش را بفرست. حضرت بيعت نكردند و با تدبير از مدينه خارج شدند؛ در مكه براي مسلمانان نامهي دعوت نوشتند و آنها را مطلّع كردند، علاوه بر اين مكه محل رفت و آمد مسلمانان بود و اخبار از آنجا منتشر ميشد. بعد هم يزيد، عدهاي را فرستاد تا حضرت را در مكه ترور كنند و توصيه كرد كه، حتّي اگر دست حضرت به پردهي كعبه بود او را بكشيد، لذا حضرت در 8 ذيالحجّه در حاليكه همه مُحرِم ميشدند كاملاً با سر و صدا و با حالتي كه همه متوجه باشند از مكه خارج شدند و با صراحت اعلام كردند:
خداوند كريم مظهر كرامت است و در آيات متعددى از قرآن به اين مطلب اشاره شده است. از جمله مى فرمايد: «تبارك اسم ربك ذى الجلال و الاكرام.»(1)
اشاره
آنچه در زير مىخوانيد، سرنوشتشوم كسانى است كه امام حسينعليه السلام و ياران باوفايش را به شهادت رساندند.
... آنان كه بعد از حادثه عاشورا طعم تلخ مرگ را چشيدند وچيزى جز شقاوت و ذلت از خودشان به جاى نگذاشتند.