به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

لینک های سایت

ابراهیم قبله آرباطان

پرچم دار را می خواهم که غرور خیبریان را بر سرشان آوار کند.

پرچم دار رزم ها و آوردها را می خواهم که نه شکست را سر بکشد و نه پای فرار داشته باشد. بگویید او را که از گستاخی یهود، در رنجم. علی بن ابی طالب را بگویید تا در همهمه یهودیان، سکوت مرگ بپاشد و لشکر غرور و قوای تفاخر را به دهانه های فراخ جهنم بسپارد.

***

پرچم، در دست های دلیر حادثه ها به رقص درآمد و از حضورش، اسب های رزم، رم کردند. چهار سمت میدان، به سکوتی سنگین تن داد و نفس ها، در سینه ملتهب تر شد.

«حارث»، به سمت حادثه راهی شد تا شاید مرگ برادرش ـ مرحب ـ را به تأخیر بیندازد.

نیمه بدنش، نصیب بیابان شد و نیمه دیگر، نصیب آفتاب سوزان.

این رزمایش چندمینِ ایمان و کفر است؛ زرمایش چندمین عشق و تنفّر؟

دست های یداللهی یلِ میادین را می بینی که مرحب را از گُرده اسب به پایین انداخته است.

صدای هلهله عرشیان را می شنوی که چهار سمت آسمان و زمین را در خود می نوردد؛ «لا فتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار».

گرد و خاک رزم می نشیند و پرچم دار را می بینی که استوار، قدم برمی دارد و به آغوش لشکر برمی گردد.

شوقِ پیروزی، در پیراهنی از قطرات لطیف اشک، به مهمانی چشمان رسول آمده است. درهای پیروزی به دستان یداللهی حیدر گشوده می شود.

درب آهن خیبر، نای ایستادگی در برابر بازوان حیدر کرار را ندارد. اللّه اکبر!

ادامه مطلب
سه شنبه 31 شهریور 1394  - 2:53 AM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 108005
تعداد کل پست ها : 730
تعداد کل نظرات : 18
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 23 دی 1390 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 20 دی 1400 

نویسندگان

www.ziaossalehin.ir