در كنار آيات و روايات بسيار، اساس مذهب تشيع را از دو حديث ميتوان دريافت: يكي، حديث ثقلين كه پيامبر در كمتر از نود روز، آن را در چهار مكان به مردم گوشزد كرد و ديگري، «حديث غدير.» پيامبر خدا(ص) درباره قرآن و عترت و نيز امامت و جانشيني بلافصل اميرمؤمنان، علي(ع) بسيار سفارش ميكرد و اين همه سفارش، نگراني آن حضرت را از آشوبي نشان ميداد كه امت اسلام پس از ايشان با آن روبهرو ميشد.
غدير از ديدگاه پيشوايان معصوم(ع)
در كنار آيات و روايات بسيار، اساس مذهب تشيع را از دو حديث ميتوان دريافت: يكي، حديث ثقلين كه پيامبر در كمتر از نود روز، آن را در چهار مكان به مردم گوشزد كرد و ديگري، «حديث غدير.» پيامبر خدا(ص) درباره قرآن و عترت و نيز امامت و جانشيني بلافصل اميرمؤمنان، علي(ع) بسيار سفارش ميكرد و اين همه سفارش، نگراني آن حضرت را از آشوبي نشان ميداد كه امت اسلام پس از ايشان با آن روبهرو ميشد.
اهميت دادن به غدير، ارج نهادن به رسالت پيامبر گرامي اسلام است. بدين ترتيب، واقعه غدير را نخست از ديدگاه عارفان راستين آن؛ يعني پيشوايان معصوم(س) بررسي ميكنيم.
الف) رسول اكرم(ص)
آن حضرت به امير مؤمنان، علي(ع) فرموده است:
اي علي! خداوند آيه شريفه «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» را درباره ولايت تو بر من نازل كرد. اگر آنچه را درباره ولايت تو به من امر شده است، تبليغ نكنم، هر آينه، عملم باطل است. اي علي! من جز سخن خدا را نميگويم.1
ب) امام علي(ع)
ابيطفيل ميگويد:
روز شورا در خانه بودم و شنيدم كه علي(ع) گفت: آيا جز من كسي در ميان شما هست كه پيامبر درباره او گفته باشد «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلي مَوْلاهُ اَلّلهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ؛ هر كه من مولاي او هستم، علي مولاي اوست. خداوندا! دوست علي را دوست بدار و دشمن او را دشمن بدار.» همه گفتند: نه.2
ج) فاطمه زهرا(س)
فاطمه كه اشكهايش سپر دفاع از ولايت بود و مظلوميتش تفسير خانهنشيني امامت؛ فاطمه كه در شبهاي ديجور، به خانه مهاجر و انصار ميرفت تا حكايت ازيادرفته غدير را به ياد انديشههاي مرده بياورد؛ فاطمهاي كه قصه غصهآفرين او، مولود ماتمگرفتگان از غدير بود، با گلواژههاي آتشين گلايههايش، غدير را بازگو كرد و با يد بيضايش، پرچم جهاني غدير را به اهتزاز درآورد. غدير، آبگيري بود كه از حاكميت ستم خشكيد و از سرشك فاطمه لبريز شد. او پيوسته منادي پيام غدير بود و ميفرمود:
وَاللّهِ لَقَدْ عَقَدَ لَهُ يَوْمَئِذٍ الْوَلاءَ لِيَقْطَعَ مِنْكُمْ بِذلِكَ الرَّجاءَ.3
به خدا سوگند، پيامبر در روز غدير، عقد ولايت را براي علي(ع) محكم كرد تا اميد شما (منافقان) را به اين طريق از آن قطع كند.
حضرت در سخناني ديگر ميفرمايد:
اَنسيتُمْ قَوْلَ رَسُولِ اللّه(ص) يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيُّ مَولاهُ.4
آيا سخن رسول خدا(ص) را در روز غديرخم فراموش كرديد كه فرمود: هركس من مولاي او هستم، پس علي نيز مولاي اوست.
«وَ هَل تَرَكَ اَبي يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ لاَِحَدٍ عُذْرا؛ آيا پدرم در روز غديرخم براي كسي عذري باقي گذاشت؟»5
«واعَجبا اَنسيتُمْ يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ؛ جاي تعجب است! آيا روز غديرخم را فراموش كردهايد؟»6
«كَاَنَّكُمْ لَمْ تَعْلَمُوا ما قالَ يَوْم غَديرِ خُمٍّ؛ گويا شما ندانستهايد كه [رسول خدا(ص)] در روز غديرخم چه فرمود».7
«فما جَعَلَ اللّهُ لاَِحَدٍ بَعْدَ غَديرِ خُمٍّ مِنْ حُجَّةٍ وَ لا عُذْرٍ؛ خداوند بعد از غديرخم هيچ دليل و عذري براي كسي باقي نگذاشته است».8
د) امام حسن(ع)
از امام جعفر صادق(ع) روايت شده است كه امام حسن(ع) به معاويه فرمود:
امت مسلمان از پيامبر شنيدند كه درباره پدرم فرمود: «اِنَّهُ مِنّي بِمَنْزلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسي؛ او نسبت به من همانند هارون است نسبت به موسي.» همچنين ديدند كه پيامبر، ايشان را در غديرخم به مقام امام و وصي خويش منصوب كرد.9
هـ) امام حسين(ع)
حضرت سيدالشهدا(ع) در سال 58 يا 59 كه اواخر عمر معاويه بود، به حج مشرّف شد و در جمع هفتصد تن از انصار و دويست تن از صحابه رسول خدا(ص) در مِنا سخن گفت. از جمله فرمود:
شما را به خدا سوگند! آيا ميدانيد (و شهادت ميدهيد) كه رسول خدا(ص) حضرت علي(ع) را در روز غديرخم به جانشيني منصوب كرد و مردم را به ولايت ايشان دعوت فرمود و به حاضران امر كرد كه اين پيغام را به غايبان برسانند؟
صحابه و انصار گفتند: آري، شهادت ميدهيم.10
و) امام سجاد(ع)
ابواسحاق ميگويد: از امام علي بن حسين(ع) پرسيدم: معناي سخن پيامبر كه فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلي مَوْلاهُ» چيست؟ فرمود: «پيامبر به مردم خبر داد كه پس از او، علي(ع) امام است».11
ز) امام محمد باقر(ع)
ابان بن تغلب، معناي كلمه «مولا» را در حديث غدير ـ مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلي مَولاهُ ـ از امام محمد باقر(ع) پرسيد. حضرت با شگفتي فرمود:
اي ابا سعيد! تو درباره چنين چيزي ميپرسي؟! (مراد از كلمه مولا اين است كه) رسول اكرم(ص) به مردم اعلام فرمود حضرت علي(ع) جانشين او در ميان امت است و تمام مقام و مراتب آن حضرت، جز نبوت را دارد.12
همچنين فرمود:
ابليس چهار روز (از سر ضعف و درماندگي) ناله سر داد: روزي كه مورد لعن قرار گرفت؛ روزي كه به زمين فرستاده شد؛ روزي كه پيامبر اكرم(ص) به نبوت برانگيخته شد و روز غديرخم.40
ح) امام جعفر صادق(ع)
از حضرت صادق(ع) نيز نقل ميكنند كه فرموده است:
حق مردم با شهادت دو شاهد داده ميشود، ولي حقِ اميرمؤمنان، علي(ع) با وجود هزاران شاهد (در روز غديرخم) داده نشد.41
ط) امام موسي كاظم(ع)
ايشان فرموده است:
رسول خدا(ص) مردم را به ولايت علي(ع) دعوت كرد، ولي به او تهمت زدند و از نزد حضرت خارج شدند.42
ي) امام رضا(ع)
آن حضرت فرمود:
مَثلُ الْمُؤْمنينَ في قَبُولِهِمْ ولاءَ اَميرِالمُؤْمِنينَ(ع) في يَوْمِ غَديرِ خُمٍّ كَمَثَلِ الْمَلائِكَةِ في سُجُودِهِمْ لاَدَمَ، وَ مَثَلُ مَنْ اَبي وِلايَةَ اَميرِالْمُؤْمِنينَ(ع) يَوْمَ الْغَديرِ مَثَلُ اِبْليسَ.43
مَثَل مؤمنان در پذيرفتن ولايت اميرالمؤمنين علي(ع) مَثَل ملايكه در سجودشان مقابل حضرت آدم(ع) است و مَثَل كساني كه در روز غدير از ولايت اميرالمؤمنين علي(ع) سر باز زدند، مَثَل شيطان است.
ك) امام محمد تقي(ع)
در قنوتي كه از امام محمدتقي(ع) روايت شده، آمده است:
خدايا! انتقام دوستانت را از دشمنانت كه ستمگران تجاوزگر پيمانشكن خارج از دين هستند، بگير... آنان به دليل جرئتي كه بر تو يافتند، در جايگاه اولياي تو نشستند و بر اهل بيت پيامبرت ستم روا داشتند... و آتش (عذاب) خود را بر دشمنانت و دشمنان اهل بيت افزون كن؛ عذابي را كه از گروه ستمگران بازنميداري... و خدايا! آنچه از ولايت دوستان و بيزاري از دشمنانت، به شيعيان ما بخشيدي، براي آنها حفظ كن.44
ل) امام هادي(ع)
در زيارت مفصل «غديريه» كه از حضرت امام علي النقي(ع) نقل شده و دربرگيرنده فضايل و مناقب و تاريخ زندگي حضرت اميرمؤمنان، علي(ع) و دشمنان است، درباره واقعه غدير چنين ميخوانيم:
شهادت ميدهم كه خداي تعالي دعاي رسولش را در حق تو مستجاب فرمود. سپس خدا پيغمبرش را مأمور ساخت كه اولويت امامت تو را بر امت اظهار كند تا برتري مقام تو و برهان حقانيت تو بر امت آشكار و سخنان باطل مخالفان نابود و بهانههاي مردم قطع شود.45
م) امام حسن عسكري(ع)
از آن حضرت نقل است كه فرمود:
پيامبر خدا(ص) با بيان حديث غدير، خواست كه علي(ع) را ميزان و محور قرار دهد تا در هنگام اختلافها، حزب الله (پيروان حضرت) از پيروان باطل جدا شوند.46
ن) امام زمان(عج)
از حضرت مهدي(عج) نيز چنين روايت ميكنند:
هنگامي كه دوران عمر بابركت پيامبر سپري شد، جانشين خود، علي بن ابيطالب را ـ كه رحمت خدا بر آن دو و آل ايشان باد ـ براي هدايت امت گماشت؛ زيرا او بيمدهنده و هدايتكننده همه مردم بود.20
1. شيخ صدوق، امالي، ج 74، ص 400.
2. همان، ج 1، ص 342.
3. عوالم، ج 11، ص 595، ح 58.
4.علامه اميني، الغدير، ج 1، ص 197.
5. شيخ صدوق، خصال، ص 173، ح 228.
6. محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج 36، ص 253، ح 224.
7. همان، ج 28، ص 205، ح 3.
8. محمد بن جرير طبري، دلائل الامامه، ص 38.
9. امالي صدوق، ج 2، ص 171.
10. بر كرانه غدير، به نقل از: الغدير، ج 1، ص 991.
11. بحارالانوار، ج 37، ص 223، به نقل از: امالي صدوق، ص 123.
12. همان.
13. همان، ج 37، ص 121.
14. بحارالانوار، ج 37، صص 139 و 158.
15. بر كرانه غدير، ص 57، به نقل از: بحارالانوار، ج 37، صص 161 و 162.
16. عوالم، ج 15، ص 224.
17. بحارالانوار، ج 85.
18. نك: بحارالانوار، ج 100، صص 359 ـ 368؛ مفاتيح الجنان، باب 3، فصل 4، در زيارت مخصوصه اميرالمؤمنين علي (ع) .
19. بحارالانوار، ج 37، ص 223.
20. مفاتيح الجنان، دعاي ندبه.