به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

لینک های سایت

نویسنده : میرحسن موسوی

جلوه های صبر و استقامت‏ در عاشورا :

براى رسیدن به آمال و اهداف والای آفرینش و نیل به لقای الهی و نیز تقابل با هجمه­های درونى و بيرونى و یا چیرگی بر مشكلات در راه رسيدن به مقصود، استقامت و پايدارى لازم است. بدون صبر، رسیدن به مطلوب، مقدور نخواهد بود. بخاطر اينكه مصائب وارده و سختی­های طریق معنا، انسان را زمین گیر نکرده و از پاى در نياورد، بايستی صبر پیشگی را آموخت. و لذا این ندای پاک فطرت و دین را می­توان در همه مراحل با گوش جان و از زبان قرآن و برهان و عرفان شنید که؛ صبر پیشه کنید.

نویسنده : میرحسن موسوی

جلوه های صبر و استقامت‏ در عاشورا :

براى رسیدن به آمال و اهداف والای آفرینش و نیل به لقای الهی و نیز تقابل با هجمه­های درونى و بيرونى و یا چیرگی بر مشكلات در راه رسيدن به مقصود، استقامت و پايدارى لازم است. بدون صبر، رسیدن به مطلوب، مقدور نخواهد بود. بخاطر اينكه مصائب وارده و سختی­های طریق معنا، انسان را زمین گیر نکرده و از پاى در نياورد، بايستی صبر پیشگی را آموخت. و لذا این ندای پاک فطرت و دین را می­توان در همه مراحل با گوش جان و از زبان قرآن و برهان و عرفان شنید که؛ صبر پیشه کنید.

بعبارتی دیگر در بحث صبر در عاشورا نيز با جلوه «خُلُق عظیم»[1] رو به رو هستيم و و یقیناً نقطه اوج و اصل ماندگاری حماسه کربلا و فتح دلها و قلوب مؤمنین و قله های معنویت در سایه همین روحيه استقامت امام حسين عليه السلام و ياران و حماسه سازان واقعه کربلا بود.

و از عبارات شجاعانه متعدد امام حسین علیه السلام نیز چنین برداشت می شود که خود امام بر انتخاب یاران خود و برای نیل به آرمان والای شهادت، استقامت و صبر را ملاک و شرط همراهی خود قرار داده اند لذا یکی از علمای اهل سنّت به نام «قندوزى» نقل مى‏كند كه امام عليه السلام در منزلگاه «زباله[2]» پس از شنيدن خبر شهادت مسلم بن عقيل و هانی بن عروه و نیز بى‏وفايى كوفيان، رو به همراهانش كردند و چنين متذکر شدند[3]:

 «ايُّهَا النَّاسُ! فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ يَصْبِرُ عَلى حَدِّ السَّيْفِ وَ طَعنِ الْأَسِنَّةِ فَلْيَقُمْ مَعَنا وَ الّا فَلْيَنْصَرِفْ عَنَّا».[4]

اى مردم! هر كس از شما در برابر تيزى شمشير و زخم نيزه‏ها صبر و استقامت دارد، با ما بماند و الّا از جمع ما جدا شده و بازگردد!

البته خاصیت میدان جنگ و جهاد، هم در عرصه جهاد اصغر و هم در عرصه جهاد اکبر که مدام با زخم و ضربه و درگیری و خوف همراه است، صبر و استقامت ویژه ای را می طلبد؛ زیرا که:

سـلـسـلـه مـوي دوسـت حـلـقـه دام بـلـاست             هر که در اين حلقه نيست فارغ از اين ماجراست[5]

و نیز:

رونــدگــانِ طــريــقــت ره بـلـا سـپـرنـد                         رفـيـق عـشـق چـه غـم دارد از نشيب و فراز[6]

و امام علیه السلام با این بیانات یاران خالص خود را از صافی گذرانده و از صافی بلا، صفای[7] عشق و صبر و ایستادگی را بر می­گزیدند. شعار استقامت در خطبه‏ها و رجزهاى امام و یاران حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) موج می­زد. و حتی امام به کرّات به همراهان و اهل بیت خود برای بعد از شهادت خودش نیز توصیه می­کردند که صبر پیشه کنند.

همانگونه که در روز عاشورا، در خطبه‏اى جانسوز به ياران خود چنین فرمودند:

 «صَبْراً بَنىِ الْكِرام! فمَا الْمَوتُ الَّا قَنطَرَةٌ تَعْبُرُ بِكم عَنِ الْبُؤسِ وَ الضَّرَّاءِ الىَ الجَنانِ الْواسِعَةِ وَ النَّعيمِ الدَّائِمَةِ»[8]

صبور و مقاوم باشید، اى بزرگ زادگان! زیرا كه مرگ، تنها پلی است كه شما را از رنج و سختى عبور مى‏دهد و به سوى بهشت گسترده و نعمت­هاى جاودانه مى‏رساند.

و براستی که این معانی از یقین والای امام عاشقان و عاشورائیان خبر می­دهد که دست پرورده مولای صبر و استقامت است که فرمود:

«أَصْلُ الصَّبْرِ حُسْنُ الْيَقِينِ بِاللَّه‏.»[9] یعنی اساس و ریشه صبر و استقامت حاکی از يقين زيبا و والا به خداوند سبحان است. و این یقین زیباست که در کربلا اوج می­گیرد و معنای حقیقی زیبایی و جمال را به تصویر می­کشاند تا امام حسین علیه السلام در آخرین سفارشات خود رو به اهل حرم خود کرده و می­فرماید:

«ببینید و توجه داشته باشید که اگر من كشته شدم مبادا گريبان چاك کنید و یا صورت خود را بخراشيد و سخنان بيهوده بر زبان آورید.»[10] تا جایی که امکان دارد درس می­دهد و ابلاغ می­کند تا مبلغه­ بزرگ تاریخ همچون زینب کبری سلام الله علیها را پرورش ­دهد تا اولین مبلغ عاشورا و محرم باشد و در اوج عزت و سربلندی بگوید:

«مَا رَأَيْتُ‏ إِلَّا جَمِيلا»[11] تا جواب دندان شکن به دشمنان کوردل داده و حقارت دشمن را بر خود دشمن ثابت کند.

و اما این پایان کار نبود و امام مدام و پی در پی درس اخلاق می­داد و جانهای شیفته را با نور وجود و کلامش به سوی «مصباح و چراغ هدایت»[12] شدن رهنمون می­ساخت، روز عاشورا پس از نماز با ياران، بازهم دعوت به صبر داشت: «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ اصْبِرُوا»[13]

 و این دعوت به تقوی و صبر و ایستادگی چنان در وجود اصحاب نشست که ياران در رجزهاى خود شعار استقامت و پايدارى سر مى‏دادند و برای رضای رحمان و رسیدن به روضه رضوان و الگو شدن بر مردان هیچ هراسی به دل راه نمی­دادند و مشتاقانه به سوی وعده حتمی حق می­شتافتند.

مـشـتـاق گـل از سـرزنـش خـار نـتـرسد                 حیران رخ يــار ز اغــيــار نــتـرسـد
عـيـار دلـاور کـه کـنـد تـرک سر خويش                                              از خـنـجـر خـونـريـز و سـر دار نـتـرسـد[14]

بعد از عمرو بن خالد ازدی پسرش خالد با رجزی وارد میدان شد که: اى بنى قحطان در مقابل مرگ صبر كنيد تا مشمول رضای خداى رحمان قرار بگيريد.[15] و بعد از خالد نیز سعد بن حنظله چنين رجز مى‏خواند:

         صَبْراً عَلَى الْأَسْيَافِ وَ الْأَسِنَّهِ‏                  صَبْراً عَلَيْهَا لِدُخُولِ الْجَنَّهِ [16]

يعنى در مقابل شمشير و نيزه‏ها صبوری می­کنم چنان صبری که با آن داخل بهشت شوم.

كسى كه صبر داشته باشد، آستانه تحمّلش بر درد و مصيبت بيشتر شده و نیز باعث روحيّه بخشییدن به سایرین می­شود. مولای متقیان و سرور عارفان حضرت على عليه السلام می فرماید: «الصَّبْرُ يُهَوِّنُ الفَجيعَةَ»[17]

صبر، تحمل  مصیبت و گرفتاری­ها را سهل و آسان می­گرداند. و الا خیلی­ها تا خود کربلا پیش رفتند ولی کربلایی نشدند و برگشتند و از آن سعادت محروم شدند همانطور که امام حسين عليه السلام در روزی که مى‏خواست از مكه به قصد عراق حرکت کند، فرمودند:

«مَنْ‏ كَانَ‏ فِينا باذِلًا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلى‏ لِقاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ فَلْيَرْحَلْ مَعَنا[18]»؛ هر آنكس که آماده جانبازى و شهادت و لقاءاللَّه است، با ما حركت كند.

صبر امام حسین علیه السلام :

شدید‏ترين ضربات روحى و مصائب شهادت اولاد و اصحاب امام‏حسين عليه السلام نتوانست حتی ذره­ای هم در استقامت و سیر به مقصود امام ممانعت ایجاد کند. جملاتی که آن حضرت در شهادت یاران و مصائب وارده بر زبان جاری می­ساختند حاکی از آمادگی تام و صبر و استقامت آن حضرت داشتند. بعنوان مثال ایشان هنگام خروج عبارتی را روی کاغذ نوشتند:

« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِيمِ‏، مِنَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ إِلَى بَنِي هَاشِمٍ، أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّهُ‏ مَنْ‏ لَحِقَ‏ بِي‏ مِنْكُمْ اسْتُشْهِدَ وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنِّي لَمْ يَبْلُغِ الْفَتْحَ، وَالسَّلَام‏.»[19] یعنی هر که با ما بیاید به شهادت می رسد...

و یا هنگام خروج از مکّه در خطبه­اى كه خواندند و اشاره به حوادث آتی نموده و پيشگويى شهادتش را داشتند، از جمله اینکه فرمودند: «نَصْبِرُ عَلى‏ بَلائِهِ وَ يُوَفّينا اجُورَ الصَّابِرينَ»[20]

رضاییم به رضای خدا و در مقابل بلاى او صابر هستيم، تا اينكه بهترين جزاى صابرين را بما عطا فرمايد.  و نیز در شب عاشورا به خواهرش زينب و ديگر بانوان توصيه فرمود:

«... فَما لَهُمْ غَيْرُ قَتْلي سَبيلًا، وَ لابُدَّ أَنْ تَرَوْني عَلَى الثَّرى‏ جَديلًا، لكِنْ أُوصيكُنَّ بِتَقْوَى اللَّهِ رَبِّ الْبَرِيَّةِ وَ الصَّبْرِ عَلَى الْبَلِيَّةِ وَ كَظْمِ نُزُولِ الرَّزِيَّةِ، وَ بِهذا وَعَدَ جَدُّكُمْ، وَ لا خُلْفَ لِما وَعَدَ، وَدَّعْتُكُمْ إِلهِىَ الْفَرْدَ الصَّمَدَ؛[21]

... اين قوم، هيچ هدفى جز كشتن من ندارند، و به ناچار مرا در اين دشت به خاك افتاده خواهيد ديد، شما را به تقواى خدایی كه پروردگار عالم است و صبر در برابر بلا‏ها و خويشتن‏دارى در برابر مصائب وصیت مى‏كنم. جدّ شما، پيامبراكرم صلى الله عليه و آله مرا به اين روز بشارت داده است؛ وعده‏اى كه تخلّفى در آن نخواهد بود».

روز عاشورا، امام علیه السلام، حضرت على اكبر را به تحمّل و مقاومت در برابر تشنگى‏ فراخواند «اصْبِرْ حَبِيبِي فَإِنَّكَ لَا تُمْسِي حَتَّى يَسْقِيَكَ رَسُولُ اللَّهِ بِكَأْسِه‏ ‏...»[22]

 و امام حسین علیه السلام مدام در زمانهای مختلف هم فرزندان خود را و هم اهل حرم را به صبر و ایستادگی دعوت می­نمودند و در آخرين وداع، دخترش سكينه را هم به صبر بر تقدير خدا و عدم شکایت و اعتراض از خداوند سفارش نمودند«فَاصْبِرى‏ عَلى‏ قَضاءِ اللَّهِ وَ لاتَشْتَكى‏»[23]

حقیقتاً که عاشورائیان آیه 22 سوره مبارکه رعد را در عالی­ترین وجه خود، بصورت عملی در صحرای نینوای به تصویر کشاندند که هم صبر پیشه کردند و هم نماز بپا داشتند، اینک لازم می­دانیم در این راستا هم به آیه مذکور و هم نظر مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر آن بپردازیم:

«وَ الَّذينَ صَبَرواْ ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِهّمْ وَ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ ...»[24]

و كسانى كه به طلب رضاى پروردگارشان صبورى كرده، نماز به پا داشته، و از آنچه روزيشان داده‏ايم پنهان و آشكارا انفاق كرده‏اند، و بدى را با نيكى رفع مى‏كنند، ثواب آن سرا خاص ايشان است[25].

اينكه صبر را مطلق آورده مى‏رساند كه اشخاص مورد نظر آيه همه اقسام صبر را دارند، يعنى هم صبر در موقع برخورد به مصيبت، و هم صبر بر اطاعت حق[26]، و هم صبر در برابر معصيت را. و ليكن مع ذلك صبرشان را مقيد به قيد«ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ» نموده، يعنى اگر صبر مى‏كنند فقط و فقط به منظور رضاى پروردگارشان است. پس اگر خداوند مدحشان كرده نه از اين نظر است كه صفات ممدوحى دارند، بلكه مدحشان از اين جهت است كه اين صفت ممدوح يعنى صبرشان بخاطر خداست...»‏[27]

و بالاخره اوج تجلی خداوند سبحان با همه جمال و جلالش که نشان از وحدت صبر و رضا و تسلیم در یک  زمان و در یک مکان بود؛ در زمزمه‏هاى عارفانه و واپسین امام که با صورت بر زمين افتاده و نجوا می­کردند به ظهور تام و تفسیر وجه و حقیقت صبر، در کاروان توحید، عشق و دلدادگی تأکید داشت که دعوت ملیک مقتدر را به همسایگی و همجواری خود لبیک گفته و مشتاقانه لحظه شماری می­کردند: «صَبْراً عَلى‏ قَضائِكَ يا رَبِّ، لا إلهَ سِواكَ ... صَبْراً عَلى‏ حُكْمِكَ يا غِياثَ مَنْ لا غِياثَ لَهُ»[28]. همانگونه که طبق فرمان ربّ الارباب،[29] «صبر جمیل» را از جدّ خویش آموخته بودند: «الصَّبر الجَميل الَّذي‏ لا شَكوى‏ فيه...» [30] نه تنها شکوه­ای بر لب نداشتند بلکه به لقای معشوق، عاشقانه می­شتافتند.

و این تصویری از حقیقت بندگی و چراغ هدایت و نشان از مقام طمأنیه و رضایت در صراط مستقیم است که شایسته خطاب خداوند و ربّ العالمین می­گردد:

« يَا أَيَّتُها النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّةُ، ارْجِعِى إِلىَ‏ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّة »[31] یعنی اى جان آرام گرفته و اطمينان يافته!، به سوى پروردگارت در حالى كه از او خشنودى و او هم از تو خشنود است، باز گرد.[32]

این استقامت نتیجه درسی بود که از قبل به این خاندان آموخته شده بود تا در عاشورا شاگردان این مکتب امتحان خود را به زیباترین نحو ممکن ارائه دادند:

«إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ‏ ثُمَ‏ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ ُ أَلَّا تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُون‏»[33] «اما آنهايى كه گفتند پروردگار ما اللَّه است و بر گفته خود پافشارى و استوارى هم كردند ملائكه بر آنان نازل گشته و مى‏گويند نترسيد و غم مخوريد و به بهشت بشارت و خوشوقتى داشته باشيد بهشتى كه در دنيا همواره وعده‏اش را به شما مى‏دادند.»[34]

آری در واپسین لحظات این استقامت باعث نزول ملائک شده بود تا علاوه بر بشارت هم جواری با خداوند سبحان پیام پروردگار را نیز با خطاب« يَا أَيَّتُها النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّةُ، ارْجِعِى إِلىَ‏ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّة...» [35] اعلام دارند تا شهود شهد شهادت بر زیبایی­های این گلستان همیشه بهار تاریخ، صحه بگذارد...

وآنكه را ثابت‏قدم بيند براه                           از شَفقّت مى‏كند بر وى نگاه‏

اندك اندك ميكشاند سوى خويش             مى‏دهد راهش بسوى كوى خويش[36]

حکایت شهید اول :

در کتاب مکاشفات اولیای الهی[37] از شهید اول نقل شده است که مرحوم شهید در ایّامی که به اعدام محکوم شده بود و در زندان به سر می­برد، همواره دست به دعا بود که خداوند منان ایشان را نجات داده و هدایت کند. تا اینکه یکی شبی در زندان عبارت«رَبِّ إنّی‏ مَغْلُوبٌ‏ فَانْتَصِر»[38] یعنی «پروردگارا بر من ظلم شده، مرا یاری کن.» را بر کاغذی نوشت و زیر متکای خود گذاشت و خوابید، پاسی از شب که گذشت برخاست و با کمال تعجب دید که در پشت همان کاغذ نوشته شده است:

«إن کُنتَ عَبدی فَاصطبر[39]» یعنی «اگر تو عبد و بنده من هستی، پس صبر و استقامت داشته باش»، و بدین طریق بود که فهمید خداوند شهادت را بر او مقدر کرده است.

صبر و استقامت اهل بیت امام بعد از عاشورا :

 بازماندگان این مصائب نيز، با صبر، تسليم تقدير الهى شده بودند و در رضای دوست به رضا رسیده بودند. همانگونه که حضرت زینب سلام الله علیها در تالار دارالاماره در جواب عبیدالله بن زیاد(لعنت الله علیه) که به سرزنش و زخم زبان بانوی بانوان پرداخت و گفت: «هان اى دختر على! «كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِيكِ وَ أَهْلِ بَيْتِك‏؟[40]» ديدى خدا با برادرت، حسين و خاندانت چه كرد؟ بانوى سرفراز گيتى دليرانه فرمود: «مَا رَأَيْتُ‏ إِلَّا جَمِيلا... [41]» یعنی حضرت زینب سلام الله علیها، کربلا و عاشورا را تماماً زیبا دیده است. با این اوصاف می­توانیم بگوییم که قطعاً گوشه­ای از کربلا مفسّر تام «صبر جمیل»[42] است که حضرت جزء زیبایی ندیده­اند.

از خدا دیدن و جز خدا ندیدن علاوه بر اینکه اجر بی­حساب دارد، تمام سختی­ها و مصائب را آسان مى سازد، بنا به فرمایش حضرت امام صادق علیه السلام:(این جور گفتن به قول امام صادق بی احترامی نیست؟)

« وَ مَنْ عَرَفَ قَدْرَ الصَّبْرِ لَا يَصْبِرُ عَمَّا مِنْهُ الصَّبْر[43]» یعنی «و هر كه شناخت قدر صبر را و راه به فوايد صبر برد، هرگز از نزول حادثه و نازله جزع نمى‏كند[44]»

بازماندگان کربلا چون حضرت زینب سلام الله علیها که آنچنان دارای بصیرت ژرف و عمیقی بود که با صبر و شکیبایی رسالت عاشورایی خود را به نحو احسن انجام می­داد و نیز عبدالله بن جعفر (همسر حضرت زينب سلام الله علیها) كه در مدينه مانده بود و دو فرزندش در كربلا در ركاب امام حسين شهيد شده بودند با ایمان و صبر والای خود در مقابل زخم زبان­های دیگران صبورانه مى گفت: چیزی که شهادت فرزندانم را برایم سهل و قابل تحمّل مى‏سازد آنست كه آنها، همراه برادرم و پسر عمويم حسين بن على عليه السلام به شهادت رسیده­اند، در حالیكه نسبت به ایثار و فداکاری نشان داده­اند و در كنارش صبر و استقامت ورزیده­اند.»

صبر و ایستادگی حماسه سازان كربلا و بازماندگان آنان به عنوان یک سرلوحه جاودان عشق و ایثار و نیز نمود يك «مقام» ارزشمند در دفتر تاریخ و قلوب مؤمنین ثبت و ضبط شده است. مثل زيارتنامه هاى شهدای کربلا که بعنوان «مجاهدان صابر»[45] از آنها ياد شده است. و یا در زيارت اربعین امام حسين عليه السلام می­خوانيم: «فَجاهَدُهُم فيكَ صابِراً مُحتَسِباً حَتَّى سُفِكَ فى طاعتِكَ دَمُهُ»[46].

و درباره حضرت عباس عليه السلام «... بِمَا صَبَرْتَ وَ احْتَسَبْتَ وَ أَعَنْتَ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّار...»[47]؛ «بواسطه آن صبر و تحمل مصايبى كه در يارى برادرت كردى پس دار سعادت عقبى تو را نيكوست...» و نيز اين تعبير كه: «... فَنِعْمَ الصَّابِرُ الْمُجَاهِدُ الْمُحَامِي النَّاصِرُ وَ الْأَخُ الدَّافِعُ عَنْ أَخِيه‏... »[48]؛ «... پس شما (در راه وفاى‏با برادرت حسين « عليه السلام» ) نيكو صبر و تحمل و جهاد و حمايت و نصرت و دفاع كامل از حريم برادر...»

نتیجه گیری :

در پایان باید متذکر شویم که درس صبر و استقامت عاشورا در طول تاریخ به اندازه­ای ره­گشا و کارساز بوده که انقلاب اسلامی ایران متاثّر از درسهای عاشورا توانست بر رژیم طاغوت پیروز گردد، همچنان که رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی قدس سره فرمودند: « محرّم‏ و صفر است كه اسلام را نگه داشته است. فداكارى سيد الشهدا- سلام اللَّه عليه- است كه اسلام را براى ما زنده نگه داشته است...»[49]

 اين محرم را زنده نگه داريد. ما هر چه داريم از اين محرم است‏ ... اگر اين مجالس وعظ و خطابه و عزادارى و اجتماعات سوگوارى نبود، كشور ما پيروز نمى‏شد. همه در تحت بيرق امام حسين- سلام اللَّه عليه- قيام كردند.»[50] و نیز در طول 8 سال دفاع مقدس و جنگ تحمیلی نیز بواسطه روشنایی این نور الهی کشور ما توانست در مقابل اهریمنان تا بن دندان مسلح غرب و شرق ایستادگی و مقاومت کرده و پیروز شود، و نیز فرمایشات حضرت امام خمینی(ره) نیز حاکی از این اصل بود که: « ... الآن هم مى‏بينيد كه در جبهه‏ها وقتى كه نشان مى‏دهند آنها را، همه با عشق امام حسين است كه دارند جبهه‏ها را گرم نگه مى‏دارند.»[51]

بنابراین نباید فراموش کرد که عاشورا تاریخ انقضاء ندارد، زیرا درسهای عاشورا برای احیای دین در طول تاریخ و برای آزادی و آزادگی و آزادمردی و برای معنویت، دیانت و سیاست کافی و وافی است که رهنمای انسانهای ره یافته بوده و خواهد بود تا با آن درسها إن شاءالله گامهای ایستادگی و استقامت بسوی ظهور حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف برداشته شود.

با قلب بشر مونس و دمساز حسين است                   در خلوت دل مَحرم و همراز حسين است‏

هر آيتى از جانب حق معجزه‏اى بود                       آن آيه كه هر دم كند اعجاز حسين است‏

راهى كه بشر را به خداوند رساند                          عشق است و در اين فاصله پُل ساز حسين است‏[52]

 

فهرست منابع:

  1. قرآن کریم
  2. طباطبايى، سيد محمد حسين، سيد محمد باقر موسوى همدانى‏، ترجمه تفسير الميزان‏، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم‏، چاپ: قم‏، سال: 1374ش، نوبت چاپ: پنجم
  3. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، ناشر: انتشارات ناصر خسرو، چاپ: تهران، سال: 1372 ش‏، نوبت چاپ: سوم
  4. دیوان حافظ شیرازی
  5. دیوان سعدی شیرازی
  6. دیوان عمادالدین نسیمی
  7. تاريخ طبرى
  8. غرر الحكم و درر الكلم،
  9. الكلينيّ، الرّسائل بنفس سند البصائر
  10. ابن شهرآشوب، المناقب
  11. ديوان عُمّان سامانى
  12. ابن قولويه، جعفر بن محمد، كامل الزيارات - نجف اشرف، چاپ: اول، 1356ش.
  13. بصائر الدّرجات
  14. الدمعة الساكبة
  15. الملهوف
  16. سيد ابن طاووس‏/ لهوف
  17. موسوعة كلمات الامام الحسين
  18. مقاتل الطالبيين
  19. مقتل الحسين مقرم
  20. ينابيع المودة
  21. فيض كاشانى، محمد محسن بن شاه مرتضى، تفسير الصافي - تهران، چاپ: دوم، 1415 ق
  22. کتاب مربی نمونه؛ تفسیر سوره لقمان؛ مولف: آیت الله جعفر سبحانی، انتشارات موسسه امام صادق (ع)
  23. کتاب لقمان حکیم، نویسنده: حسین انصاریان
  24. انصاريان، حسين‏، ترجمه قرآن، ناشر: انتشارات اسوه‏، چاپ: قم‏، نوبت چاپ: اول‏، سال: 1383 ش ‏
  25. مجله بشارت، فروردین و اردیبهشت 1384، شماره 46، مقاله دستورالعمل قرآنی: سفارش های لقمان
  26. مجله پاسدار اسلام، اسفند 1380 و فروردین 1381، شماره 243 و 244، حکمت های دهگانه لقمان در قرآن (6) نویسنده: محمد - محمدی اشتهاردی
  27. پاسدار اسلام: مهر1383- شماره 274، مقاله صبر و مقاومت در سیره پیشوایان
  28. تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 447 و 448
  29. روضات الجنات
  30. شهيد ثانى، زين الدين بن على، شرح مصباح الشريعة / ترجمه عبد الرزاق گيلانى - تهران، چاپ: اول، 1377 ش.
  31. حسینی شیرازی، آیت الله سید محمد، حقائق من تاریخ العلماء، نوع کتاب : دیجیتالی، ناشر: مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی
  32. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بيروت) - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق.
  33. موسوی، روح الله، صحيفه امام(صحیفه نور)، تهران‏، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى( س)
  34. ابن طاووس، على بن موسى، إقبال الأعمال (ط - القديمة) - تهران، چاپ: دوم، 1409 ق.
  35. ديوان حسان
  36. ديوان اقبال لاهورى
  37. منسوب به جعفر بن محمد، امام ششم عليه السلام، مصباح الشريعة - بيروت، چاپ: اول، 1400ق.
  38.  

 


[1] اشاره به آیه شریفه: وَ إِنَّكَ لَعَلىَ‏ خُلُقٍ عَظِيم. خداوند سبحان خطاب به حضرت رسول اعظم صلوات الله علیه می فرماید که : و يقيناً تو بر ملكات و سجاياى اخلاقى عظيمى قرار دارى‏.(سوره قلم/آیه4) و این خلق عظیم در چهارده معصوم علیهم السلام به جلوه کرده است.

[2] زباله، منزلگاهى است معروف، در مسير كوفه به مكّه، نزديك منزل ثعلبيّه‏

[3] تاريخ طبرى، ج 4، ص 300- 301؛ ارشاد مفيد، ص 424 و بحارالانوار، ج 44، ص 374( با اندکی تفاوت)

[4] ينابيع المودة، ص 406

[5] دیوان سعدی شیرازی/غزلیات/ شماره 47:سلسله موي دوست حلقه دام بلاست

[6] دیوان حافظ/غزلیات/شماره 258:هزار شکر که ديدم به کام خويشت باز

[7] اشاره به خطاب امام حسین علیه السلام در آخرین لحظات خود که یارانش به شهادت رسیده بودند؛ امام حسين عليه السلام به آن قوم نگاهى كرده و پيوسته به راست و چپ مى‏نگريست و هيچ يك از اصحاب و ياران خود را نديد جز آنان كه پيشانى به خاك ساييده و صدايى از آنها به گوش نمى‏رسيد، پس ندا داد:«يا مُسْلِمَ بْنَ عَقيلٍ، وَ يا هانِىَ بْنَ عُرْوَةَ،...وَ يا أَبْطالَ‏ الصَّفا ...» یعنی «ای مسلم بن عقیل، و ای هانی بن عروه، و ای حبیب بن مظاهر، ... و ای قهرمانان صفا... ».( معالى السبطين، ج 2، ص 17- 18)، لذا تحمل شدائد و سختی­ها چنان یاران و اصحاب امام را صیقل داد که قهرمانان صفا لقب گرفتند.

[8] نفس المهموم، ص 135

[9] تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحكم و درر الكلم - قم، چاپ: دوم، 1410 ق./ ص: 198

[10] سيد ابن طاووس‏/ لهوف، ص 82 (قَالَ يَا أُخْتَاهْ يَا أُمَّ كُلْثُومٍ وَ أَنْتِ يَا زَيْنَبُ وَ أَنْتِ يَا فَاطِمَةُ وَ أَنْتِ يَا رَبَابُ انْظُرْنَ إِذَا أَنَا قُتِلْتُ فَلَا تَشْقُقْنَ عَلَيَّ جَيْباً وَ لَا تَخْمِشْنَ عَلَيَّ وَجْهاً وَ لَا تَقُلْنَ هُجْراً. ترجمه: خواهرم امّ كلثوم و تو اى زينب و تو اى فاطمه و تو اى رباب توجّه كنيد!، من كه كشته شدم گريبان چاك مزنيد و صورت بناخن مخراشيد و سخنان بيهوده بر زبان مياوريد.)

[11] بحار الانوار(ج‏45)/باب 39، ص: 116
(ابن زياد گفت: «كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخيكِ وَ أَهْلِ بَيْتِكِ‏؛ كار خدا را نسبت به برادرت و خاندانت چگونه ديدى؟»

حضرت زينب(سلام الله علیها) پاسخ دادند:«ما رَأَيْتُ‏ إِلّا جَميلًا، هؤُلاءِ قَوْمٌ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْقَتْلَ فَبَرَزُوا إلى‏ مَضاجِعِهِمْ، وَ سَيَجْمَعُ اللَّهُ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ، فَتُحاجُّ وَتُخاصَمُ، فَانْظُرْ لِمَنِ الْفَلْجُ يَوْمَئِذٍ، ثَكِلَتْكَ امُّكَ يَابْنَ مَرْجانَةَ؛ من جز زيبايى و نيكى نديدم، آنها گروهى بودند كه خداوند شهادت را برايشان مقرّر كرد و آنان نيز به آرامگاه خويش شتافتند...)

[12]  اشاره دارد به تعبير زيباى پيغمبر اكرم (صلی الله علیه وآله وسلم) از امام حسین(علیه السلام) كه: «إنَّ الْحُسَيْنَ مِصْبَاحُ‏ الْهُدَى‏ وَ سَفِينَةُ النِّجَاة» که در کربلا این مسئله جلوه دیگری داشت و آن اینکه امثال زهیر بن قین و حربن یزید ریاحی و... با نور هدایت امام هم خود هدایت شدند و هم اینکه آن نور در وجودشان به جایی رسید که مظهر هدایت انسانهای بسیاری در طول تاریخ شدند که براستی اهل بیت علیهم السلام مثلشان مثل نور است و خدا هم منبع نور است و خاصیت نور؛ روشنی فی النفسه و روشن کننده غیر است.

[13] قَالَ لِأَصْحَابِهِ يَوْمَ أُصِيبُوا أَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ أُذِنَ فِي قَتْلِكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ‏ وَ اصْبِرُوا... (ابن قولويه، جعفر بن محمد، كامل الزيارات - نجف اشرف، چاپ: اول، 1356ش.كامل الزيارات ؛ النص ؛ ص73)- ترجمه: امام علیه السلام در روز عاشورا رو به اصحاب خود فرمودند: شهادت مى‏دهم كه از جانب پروردگار اذن داده شد كه جانتان را قربان كنيد پس تقوا اختيار كرده و صبر نمائيد.

[14] دیوان عمادالدین نسیمی/غزلیات/ شماره 90:مشتاق گل از سرزنش خار نترسد

[15] في المناقب ثم تقدم ابنه(عمرو بن خالد الأزدي‏) خالد بن عمرو و هو يرتجز و يقول‏:
         صَبْراً عَلَى الْمَوْتِ بَنِي قَحْطَانَ                 كَيْمَا تَكُونُوا فِي رِضَا الرَّحْمَنِ‏

             ذِي الْمَجْدِ وَ الْعِزَّةِ وَ الْبُرْهَانِ               وَ ذِي الْعُلَى وَ الطَّوْلِ وَ الْإِحْسَانِ‏

             يَا أَبَتَا قَدْ صِرْتَ فِي الْجِنَانِ                  فِي قَصْرِ دُرٍّ حَسَنِ الْبُنْيَانِ-‏( مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏4، ص: 101)

[16] سَعْدُ بْنُ حَنْظَلَةَ التَّمِيمِيُّ مُرْتَجِزاً:

صَبْراً عَلَى الْأَسْيَافِ وَ الْأَسِنَّهِ‏                                    صَبْراً عَلَيْهَا لِدُخُولِ الْجَنَّهِ‏

وَ حُورُ عِينٍ نَاعِمَاتٌ هَنٌهْ‏                                       يَا نَفْسُ لِلرَّاحَةِ فَاجْهَدَنَّهُ‏

                                     وَ فِي طِلَابِ الْخَيْرِ فَارْغَبَنَّهُ-(همان)                           

[17]غرر الحكم و درر الكلم، ص: 37

[18] بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏44 ؛ ص367  و كشف الغمّة ج 2 ص 204

[19] محدّث خبير شيخ كلينى در كتاب «الرّسائل» به اسناد خود از حمزة بن حمران نقل كرده كه در محضر امام صادق عليه السّلام سخن از خروج امام حسين عليه السّلام و ماندگارى محمّد حنفيّه رحمة اللَّه در مدينه به ميان آمد، امام صادق عليه السّلام به حمزه فرمود: «اكنون مطلبى به تو مى‏گويم به شرط آنكه بار ديگر در اين باره سؤال نكنى، هنگامى كه امام حسين عليه السّلام تصميم به حركت گرفت، دستور داد كاغذى آوردند و بر آن چنين نوشت:

به نام خداوند بخشنده مهربان، اما بعد: همانا هر كس از شما به من پيوست، به شهادت مى‏رسد، و هر كس از حركت با ما دريغ كرد، به پيروزى نمى‏رسد. والسّلام». (بصائر الدّرجات: 481/ 5، و عنه في البحار 45: 84/ 13، و أورده ابن قولويه في كامل الزّيارة: 75/ 15، بسند آخر، و في البحار 44: 330، عن كتاب الرّسائل للكلينيّ بنفس سند البصائر)

[20] كتاب الملهوف ص 52 و 53. - بحار الأنوار(ط - بيروت)، ج‏44، ص: 367

[21] موسوعة كلمات الامام الحسين، ص 40 – در كتاب «الدمعة الساكبة» به نقل از كتاب «نور العين» نیزآمده است‏.

[22] بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏45، ص: 45 - مقاتل الطالبيين ص 85

[23] موسوعة كلمات الامام الحسين، ص 490

[24] الرعد، آیه 22

[25] ترجمه تفسير الميزان، ج‏11، ص: 456

[26] خود جهاد، صبر بر طاعت حق است.

[27] ترجمه تفسير الميزان،ج‏11،ص470

[28] مقتل الحسين مقرم: ص 357؛ ينابيع المودة: 418 ،

[29] «فَاصْبِرْ صَبْراً جَمِيلاً»(المعارج/آیه 5)

[30] فيض كاشانى، محمد محسن بن شاه مرتضى، تفسير الصافي - تهران، چاپ: دوم، 1415 ق/ج‏3 ؛ ص10

و في الحديث النّبوي صلَّى اللَّه عليه و آله و سلم‏: الصّبر الجميل الّذي‏ لا شكوى‏ فيه ... و این روایت توسط ابن عقدة از امام صادق- عليه السّلام- و توسط عيّاشي از امام باقر- عليه السّلام نقل شده است.

[31] آیات 27و28 سوره مبارکه الفجر

[32] شیخ حسين انصاريان، ترجمه قرآن، ص: 594

[33] فصلت، آیه30

[34] علامه طباطبایی(ره)، ترجمه تفسير الميزان، ج‏17، ص: 588

[35] آیات 27و28 سوره مبارکه الفجر

[36] سند: ديوان عُمّان سامانى:: 50

[37] عندئذ توجّه ابن جماعه الشافعی إلی برهان الدین، وأوعز له بالقضاء علی ضوء المذهب المالکی، فأصدر القاضی حکم الإعدام بحقه.

ثم اقتادوه (رضوان الله علیه) إلی قلعه دمشق، وفی وسط الطریق، کتب الشهید علی رقعهٍ کانت عنده (ربّ إنّی مغلوب فانتصر). ثم وضعها علی الأرض، وما هی إلاّ خطوات، وإذا بریح ترفع الرقعه وتلقی بها إمام الشهید، وقد کتب علی طرفها الآخر بخط غیبیّ: (إن کنت عبدی فاصطبر).

هناک أیقن الشهید أن التقدیر الإلهی هو أن یقتل فی سبیل الله عزوجل. کما ورد بالنسبه إلی الإمام أبی عبد الله الحسین (علیه السلام): (شاء الله أن یراک قتیلاً).(نقل از کتاب: آیت الله سید محمد حسینی شیرازی، حقائق من تاریخ العلماء، ص21)

[38] اقتباس از سوره مبارکه قمر، آیه 10

[39] روضات الجنات: 383/3

[40] مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بيروت) - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق./ ج‏45 ؛ ص: 115

[41] مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط - بيروت) - بيروت، چاپ: دوم، 1403 ق./ ج‏45 ؛ ص116

[42] خون او تفسير اين اسرار كرد             ملت خوابيده را بيدار كرد

رمز قرآن از حسين آموختيم                 زآتش او شعله‏ها اندوختيم(ديوان اقبال لاهورى:: 75)‏‏

[43] منسوب به جعفر بن محمد، امام ششم عليه السلام، مصباح الشريعة - بيروت، چاپ: اول، 1400ق./ ص186

[44] شهيد ثانى، زين الدين بن على، شرح مصباح الشريعة / ترجمه عبد الرزاق گيلانى - تهران، چاپ: اول، 1377 ش./ص558

[45] السَّلاَمُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الصِّدِّيقُونَ السَّلاَمُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الشُّهَدَاءُ الصَّابِرُون (زیارت شهدای کربلا)

[46] ابن طاووس، على بن موسى‏، إقبال الأعمال (ط - القديمة) ؛ ج‏2 ؛ ص590(زیارت اربعین)

ترجمه: در راه تو جهاد كرد و به اخلاص كامل صبر و تحمل كرد و مشقت بسيار كشيد تا آنجا كه در راه طاعتت خون پاكش بخاك ريخت...

[47] زیارت حضرت عباس علیه السلام

[48] همان

[49] صحيفه امام خمینی(ره)(صحیفه نور)/ج‏15/ص330

[50] صحيفه امام(صحیفه نور)/ج‏17/ص 57

[51] صحيفه امام(صحیفه نور)/ج‏17/ص 57

[52] سند: ديوان حسان

 

ادامه مطلب
یک شنبه 10 آبان 1394  - 6:01 AM

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 108556
تعداد کل پست ها : 730
تعداد کل نظرات : 18
تاریخ ایجاد بلاگ : جمعه 23 دی 1390 
آخرین بروز رسانی : دوشنبه 20 دی 1400 

نویسندگان

www.ziaossalehin.ir