مشاهیر ایران و جهان

راسخون راسخون راسخون
انجمن ها انجمن ها انجمن ها
گالری تصاویر گالری تصاویر گالری تصاویر
وبلاگ وبلاگ وبلاگ
چندرسانه ای چندرسانه ای چندرسانه ای

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 10 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س دهم ق)، معمار و شاعر. وى در فن معمارى آگاهى و تجربه و بصیرتى بتمام داشت. مظفر حسین میرزا تیمورى، در ساختن ارگ قندهار، او را به سمت میر عمارت مقرر داشته بود و او به حسن لیاقت و كاردانى، در شاهزاده نفوذى كامل یافته بود. امامقلى به دلبرى زیباروى عاشق شد و سرانجام در فراق دلدار، جنونى بهم رساند و در این عوالم از دنیا رخت بربست. از اوست: صحبت غیر عذاب است تو هم مى‏دانى دل از این غصه كباب است تو هم مى‏دانى با رقیبان به ضرورت سخنى مى‏گویم خامشى ور نه جواب است تو هم مى‏دانى

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 11 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س یازدهم ق)، شاعر و معمار. از بزرگان تبریز و در محله‏ى عباس‏آباد اصفهان كه مركز تبریزیان بود مسكن داشت. چلبى در نظم و نثر توانا بود. مجلس او هیچ وقت از علما و شعرا و فضلا و اربابان كمال خالى نمى‏شد. وى سفرى به هندوستان داشت و در دربار جهانگیر پادشاه مجالست یافت. چلبى حمام و مسجد و بازارى در جنب خانه خود ساخت كه به... او مشهور است. از وى «دیوان» شعرى بر جاى مانده است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س نهم ق)، معمار. از بناهاى وى، مسجد شاه مشهد است كه داراى گنبد بزرگ كاشى‏كارى و ایوان و دو مناره مى‏باشد. از متن كتیبه‏ى ایوان بنا معلوم است كه ساختمان آن در ماه رجب سال 855 هجرى پایان یافته است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم ق)، معمار. از بناهاى وى، مسجد حاج رجبعلى در تهران است كه داراى صحن وسیع و شبستان است و این شبستان از نظر هنر معمارى و تزیینات كاشى‏كارى دوران قاجار بى‏نهایت زیبا و حائز اهمیت است. همچنین طاقنماهاى دو طرف ایوان و دو گوشواره فوقانى آن داراى طاق‏بندى و كاشى‏كارى ممتاز مى‏باشد. در وسط دایره‏ى كاشى ایوان نام كاشى‏كار و استاد بنا چنین آمده: «عمل كمترین استاد محمد قلى شیرازى سنه 1262».

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 12 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم ق)، نقاش و معمار. ملقب به معمارباشى و نقاش‏باشى. هنرمند پراعتبارى بود كه در دستگاه فتحعلى‏شاه و محمدشاه و اوایل سلطنت ناصرالدین شاه قاجار مقام والایى داشت. از آثار او معلوم است كه در موردى شیوه‏ى مهرعلى نقاش‏باشى را دنبال كرده و چه بسا كه شاگرد او نیز بوده است. عبدالله‏خان در چهره‏سازى و شبیه‏پردازى دقیق و پرمایه بود و در رنگ و روغن و آبرنگ و نقش تصویر بر روى مینا مهارت داشت. همچنین در طراحى و آرایش داخلى و خارجى قصرهاى سلطنتى و سایر عمارات نیز مقامى درخور تحسین دارد. از آثار وى: تابلوى رنگ و روغنى بزرگ و طویل صف سلام فتحعلى‏شاه كه اصل تابلو از میان رفته و فقط نشانه‏هایى از آن به یادگار مانده است؛ تصویر تمام قد عباس‏میرزا كه لباس سرخ رنگى به تن كرده و تاج مرصع و كنگره‏دارى بر سر گذاشته است و به خط نستعلیق زیبا رقم نهاده: «زد رقم بنده شه عبدالله فى سنه 1222»؛ تصویر آبرنگى شاهزاده خانمى‏كه در داخل دایره‏اى نقش بسته و به خط نستعلیق زیبا «رقم عبدالله نقاش‏باشى» دارد.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س ششم ق)، معمار و گچ‏بر. از آثار به جا مانده‏ى وى، آجركارى و گچ‏بریهاى متنوع مسجد فریومد در ناحیه‏ى میامى، از توابع شهرستان شاهرود است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 12 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1127 ق)، معمار و طراح. معروف به آجر تراش. از آثار وى بناى درب امام اصفهان است كه كتیبه‏ى اول این سر در به خط نستعلیق چنین نوشته شده: «عمل استاد محمد بن محمد غدیر آجر تراش 1127». سردر اصلى این بنا در دوره‏ى جهانشاه قراقوینلو، در 857 ق ساخته شده است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 10 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1028 ق)، طراح و معمار. از زبردست‏ترین معماران صفویه بود. وى طراح نقشه و معمار مسجد معروف شیخ لطف‏اللَّه است كه به امر شاه عباس اول ساخته شد. این بناى با عظمت و پر امتیاز، یكى از شاهكارهاى معمارى و كاشى كارى استاد محمدرضا است كه ساخت آن شانزده سال به طول انجامیده و در داخل محراب كاشى كارى معرق مسجد، به خط نستعلیق چنین رقم نهاده است: «عمل فقیر... محمدرضا بن استاد حسین بناء اصفهانى 1028».

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال تخصصی استادان و دانشیاران کشور (جلد سوم)

سال تولد:-، مرتبه علمى: استاد، رشته: معمارى و شهرسازى، دانشكده: هنرهاى زیبا، دانشگاه: تهران خلاصه شرح حال تخصصى سوابق تحصیلى: تحصیل در دانشگاههاى تهران و فلورانس آمریكا و اخذ دكتراى معمارى و شهرسازى. مرتبه علمى: دانشیار دانشكده هنرهاى زیبا دانشگاه تهران در سال 1339، استاد دانشكده هنرهاى زیبا دانشگاه تهران از سال 1346 تاكنون. زمینه‏هاى علمى و تحقیقاتى: معمارى و شهرسازى، مرمت شهرى بافت‏هاى قدیمى، ساختمانهاى آموزشى، فرهنگى، مذهبى، طرح جامع و تفصیلى شهرى و منطقه‏اى، راهنمائى، مشاوره و نظارت بر 50 پایان‏نامه دكترا و كارشناسى ارشد. تألیفات تعداد تألیفات (نگارش یا ترجمه كتاب) بزبان فارسى:- تعداد تألیفات (نگارش یا ترجمه كتاب) بزبان خارجى: 2 زمینه علمى تألیفات: معمارى معاصر، مسكن (برنامه‏ریزى و طراحى)، معمارى بومى ایران. مقالات تعداد مقالات بزبان فارسى: 27، تعداد مقالات بزبان خارجى: 8 زمینه علمى مقالات: ارائه تئوریها و طراحى معمارى (معمارى جهان، معمارى اسلامى، معمارى بومى ایران)، بررسى‏هاى فرهنگى اجتماعى اقتصادى و كالبدى در شهرسازى و طراحى محیطى در ایران و جهان، طراحى و برنامه‏ریزى تطبیقى مسكن (مقایسه مسائل مسكن در ایران و جهان).

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال تخصصی استادان و دانشیاران کشور (جلد سوم)

سال تولد: 1322، مرتبه علمى: دانشیار، رشته: شهرسازى، دانشكده: هنرهاى زیبا، دانشگاه: تهران خلاصه شرح حال تخصصى سوابق تحصیلى: كارشناسى ارشد در رشته معمارى از دانشگاه تهران، معادل كارشناسى ارشد در رشته برنامه‏ریزى از دانشگاه ادیمبورد اسكاتلند، كارشناسى ارشد هنر در طراحى شهرى از دانشگاه منچستر انگلستان. مرتبه علمى: دانشیار دانشكده هنرهاى زیبا دانشگاه تهران. زمینه‏هاى علمى و تحقیقاتى: شهرسازى به طور عام، معمارى شهرسازى در ارتباط با اقلیم، شهرسازى ایران، طراحى فضاى تهران، تدریس دروس مختلفى در زمینه معمارى شهرسازى در دانشگاه تهران، انجام نخستین بررسى درباره مطالعات اقلیم و معمارى و ساخت شهرهاى ایران در مناطق گرم و خشك، راهنمائى، مشاوره و نظارت بر تعداد زیادى پایان‏نامه كارشناسى و كارشناسى ارشد. تألیفات تعداد تألیفات (نگارش یا ترجمه كتاب) بزبان فارى: 5 تعداد تألیفات (نگارش یا ترجمه كتاب) بزبان خارجى:- زمینه علمى تألیفات: هندسه احجام، معمارى و شهرسازى در ارتباط با مسائل اقلیمى، طراحى شهرى و طراحى فضاى شهر ایرانى. مقالات تعداد مقالات بزبان فارسى: 8، تعداد مقالات بزبان خارجى: 2 زمینه علمى مقالات: معمارى ایران، شهرسازى ایران، طراحى شهرى و بحث شهر اسلامى.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال تخصصی استادان و دانشیاران کشور (جلد سوم)

سال تولد: 1315، مرتبه علمى: دانشیار، رشته: مهندسى معمارى، دانشكده: هنرهاى زیبا، دانشگاه: تهران خلاصه شرح حال تخصصى سوابق تحصیلى: درجه دیپلم مهندسى در رشته معمارى از دانشكده معمارى دانشگاه كارلدرهم آلمان غربى. مرتبه علمى: دانشیار دانشكده هنرهاى زیبا دانشگاه تهران. زمینه‏هاى علمى و تحقیقاتى: مشاركت در طراحى فولاد شهر اصفهان، مشاركت در طرح یك شهرك مسكونى در هامبورگ، طراحى تالار شهر رشت، طرح اداره مركزى فولاد مباركه اصفهان، بازسازى محله قلعه، احیاء بافت شهرى و معمارى آن در ارتباط با مسكن و خدمات شهرى و شبكه ارتباطات، برنده جایزه در طرح نمازخانه در دوران تحصیل در شهر كارلدرهم آلمان غربى، راهنمائى، مشاوره و نظارت بر 7 پایان‏نامه كارشناسى و كارشناسى ارشد. تألیفات تعداد تألیفات (نگارش یا ترجمه كتاب) بزبان فارسى: 1 تعداد تألیفات (نگارش یا ترجمه كتاب) بزبان خارجى:- زمینه علمى تألیفات: جایگاه‏ها در استادیوم ورزشى، كار كارگاهى، مسكن، خدمات، ارتباطات در بافت شهرى، نظرى تصویرى بر طراحى معمارى و مسكن. مقالات تعداد مقالات بزبان فارسى: 3، تعداد مقالات بزبان خارجى: 2 زمینه علمى مقالات: معرفى یك روش تنظیم‏كننده عملكردى، ساختارى و فضائى در معمارى و طراحى بافت شهرى، نظرى بر تئورى معمارى، پیش‏ساختگى و خصوصیات معمارى صنعتى شده.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال تخصصی استادان و دانشیاران کشور (جلد سوم)

سال تولد: 1326، مرتبه علمى: دانشیار، رشته: شهرسازى، دانشكده: هنرهاى زیبا، دانشگاه: تهران خلاصه شرح حال تخصصى سوابق تحصیلى: كارشناسى ارشد شهرسازى از ایران در سال 1355، كارشناسى ارشد در رشته شهرسازى و تحرك فضائى از فرانسه در سال 1357، دكترا در شهرسازى و ساماندهى فضائى از فرانسه در سال 1358. مرتبه علمى: دانشیار دانشكده هنرهاى زیبا دانشگاه تهران. زمینه‏هاى علمى و تحقیقاتى: شهرسازى و معمارى شهرى، راهنمائى، مشاوره و نظارت بر بیش از 18 رساله كارشناسى ارشد در هر سال. تألیفات تعداد تألیفات (نگارش یا ترجمه كتاب) بزبان فارسى: 4 تعداد تألیفات (نگارش یا ترجمه كتاب) بزبان خارجى:- زمینه علمى تألیفات: شهرسازى و معمارى، ساختمانهاى آموزشى معلولین و الگوى ساخت مسكن در شهرهاى خوزستان. مقالات تعداد مقالات بزبان فارسى: 3، تعداد مقالات بزبان خارجى: 2 زمینه علمى مقالات: شهرسازى، جامعه‏شناسى شهرى و معمارى شهرى.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال تخصصی استادان و دانشیاران کشور (جلد سوم)

سال تولد:-، مرتبه علمى: دانشیار، رشته: مهندسى معمارى، دانشكده: هنرهاى زیبا، دانشگاه: تهران

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال تخصصی استادان و دانشیاران کشور (جلد سوم)

سال تولد: 1317، مرتبه علمى: استاد تمام، رشته: معمارى، دانشکده: معمارى و شهرسازى، دانشگاه: شهید بهشتى خلاصه شرح حال تخصصى سوابق تحصیلى: کارشناسى ارشد پیوسته معمارى از دانشگاه تهران در سال 1344، کارشناسى ارشد معمارى (M.ARCH) از دانشگاه پنسیلوانیاى آمریکا در سال 1349، دکتراى معمارى از دانشگاه پنسیلوانیاى آمریکا در سال 1358 و نشان SCHENCK COMPETITION از دانشگاه پنسیلوانیا در زمینه طراحى معمارى. مرتبه علمى: استادیار دانشگاه شهید بهشتى از سال 1352 تا سال 1369 و دانشیار دانشگاه شهید بهشتى از سال 1369. زمینه‏هاى علمى و تحقیقاتى: هندسه و معمارى، نما، تقویم نیاز به سایه و آفتاب شهرهاى ایران، آسایش در فضاهاى باز و معابر، تدریس طراحى معمارى، مبانى نظرى معمارى و روش تحقیق در دانشگاه شهید بهشتى، تدریس طراحى معمارى در دانشگاه یزد و استاد راهنما در 4 پایان‏نامه تحقیقاتى کارشناسى ارشد. تألیفات تعداد تألیفات (نگارش یا ترجمه کتاب) بزبان فارسى: 6 تعداد تألیفات (نگارش یا ترجمه کتاب) بزبان خارجى:- زمینه علمى تألیفات: اقلیم و معمارى، خورشید و جهت گیرى ساختمان، اقلیم منطقه مبارکه، معمارى مناسب آب و هواى بستان، اقلیم دشت آزادگان، آسایش بوسیله معمارى همساز با اقلیم، معمارى مرحله تحول. مقالات تعداد مقالات بزبان فارسى: 53، تعداد مقالات بزبان خارجى: 4 زمینه علمى مقالات: هنر، بحثى پیرامون نمود خلاقیت، تقویم نیاز به سایه و آفتاب شهرهاى ایران و طراحى. آقای دکتر رازجویان در موضوع "طراحی اقلیمی" حرف اول را می زنند و چند کتاب ارزشمند در این زمینه دارند که یکی از آنها متاسفانه سالهاست که نایاب است : "آسایش به وسیله معماری همساز با اقلیم" "آسایش در پناه باد" که در میان کتابهای فارسی منحصر بفرد و بینظیرند

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال تخصصی استادان و دانشیاران کشور (جلد سوم)

سال تولد:-، مرتبه علمى: دانشیار، رشته: مهندسى معمارى، دانشكده: هنرهاى زیبا، دانشگاه: تهران

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال تخصصی استادان و دانشیاران کشور (جلد سوم)

سال تولد:-، مرتبه علمى: دانشیار، رشته: شهرسازى، دانشكده: هنرهاى زیبا، دانشگاه: تهران خلاصه شرح حال تخصصى سوابق تحصیلى: كارشناسى ارشد معمارى در سال 1347 و دكترا در رشته معمارى در سال 1354. مرتبه علمى: درجه استادیارى در سال 1358 و ارتقاء به درجه دانشیارى دانشكده هنرهاى زیبا دانشگاه تهران در سال 1369. زمینه‏هاى علمى و تحقیقاتى: برنامه‏ریزى مسكن و شهرسازى منطقه‏اى، زیرساخت‏ها در شهرسازى، تكنیك‏هاى برنامه‏ریزى، اصول و مبانى معمارى و شهرسازى، پروژه تحقیقاتى درباره مشكلات جمع‏آورى آبهاى سطحى تهران و ارائه راه‏حل، ارزیابى طرح جامع لوشان، بررسى مشكلات جنوب تهران، راهنمائى، مشاوره و نظارت بر 4 پایان‏نامه كارشناسى ارشد. تألیفات تعداد تألیفات (نگارش یا ترجمه كتاب) بزبان فارسى: 2 تعداد تألیفات (نگارش یا ترجمه كتاب) بزبان خارجى:- زمینه علمى تألیفات: مقدمه‏اى بر برنامه‏ریزى منطقه‏اى، مبانى برنامه‏ریزى شهرى. مقالات تعداد مقالات بزبان فارسى: 3، تعداد مقالات بزبان خارجى:- زمینه علمى مقالات: مشكلات مسكن در ایران، مشكلات مسكن در تهران، طراحى مسكن و عوامل هفتگانه آن.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال تخصصی استادان و دانشیاران کشور (جلد سوم)

سال تولد: 1327، مرتبه علمى: دانشیار، رشته: مهندسى معمارى، دانشكده: معمارى و شهرسازى، دانشگاه: شهید بهشتى خلاصه شرح حال تخصصى سوابق تحصیلى: كارشناسى ارشد معمارى از دانشگاه شهید بهشتى در سال 1352 و دكتراى معمارى از دانشگاه مطالعات فلورانس در سال 1356. مرتبه علمى: دانشیار دانشكده معمارى و شهرسازى دانشگاه شهید بهشتى. زمینه‏هاى علمى و تحقیقاتى: مقدمه‏اى بر طرح شوراهاى روستایى، طرح معمارى روستاهاى كوهپایه كركس، بررسى روستاهاى حاشیه ارومیه، مقدمه‏اى بر سازماندهى فضایى دفاعى كشور، معمارى و حفظ ارزشهاى جهاد، معمارى و موسیقى، مبانى طراحى فضاهاى امن، تدریس دروس معمارى و حكمت هنر اسلامى در دانشگاه شهید بهشتى، راهنمائى، مشاوره و نظارت بر 8 پایان‏نامه كارشناسى ارشد. تألیفات تعداد تألیفات (نگارش یا ترجمه كتاب) بزبان فارسى:- تعداد تألیفات (نگارش یا ترجمه كتاب) بزبان خارجى:- مقالات تعداد مقالات بزبان فارسى: 6، تعداد مقالات بزبان خارجى:- زمینه علمى مقالات: مدخلى به روشهاى آموزش معمارى، سیاست برخورد با مسائل مختلف هنر در كشور، مدخل اساسنامه سازمان صدا و سیماى جمهورى اسلامى ایران، برنامه‏ریزى دانشكده معمارى و شهرسازى.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال تخصصی استادان و دانشیاران کشور (جلد سوم)

سال تولد:-، مرتبه علمى: دانشیار، رشته: مهندسى معمارى، دانشكده: معمارى و شهرسازى، دانشگاه: تهران

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال تخصصی استادان و دانشیاران کشور (جلد سوم)

سال تولد:-، مرتبه علمى: دانشیار، رشته: مهندسى معمارى، دانشكده: معمارى و شهرسازى، دانشگاه: تهران گروه خبرگان بدون مدرك

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

حسن میرحیدر، معمار برجسته ایرانی، پس از اخذ فوق لیسانس از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، درجه M.Ph خود را از موسسه معماری لندن در برنامه ریزی و طراحی شهر گرفت. وی به عنوان طراح معماری و مسئول پروژه از سال ۱۳۳۸ تا سال ۱۳۵۰ در مهندسین مشاور امیر نصرت منقح، یوسف شریعت زاده و همکاران، از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۶۰ به عنوان عضو هیات مدیره و قائم مقام مدیرعامل مهندسین مشاوربنیان و از سال ۱۳۶۲ تا کنون به عنوان مدیرعامل مهندسان مشاور پیرراز مشغول به کار بوده‌است. وی عضو شورای گروه معماری جامعه مهندسان مشاور ایران ازسال ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۲، عضو کمیته عالی و تخصصی تدوین مقررات ملی ساختمان از سال ۱۳۷۱ تا سال ۱۳۷۳، عضو شورای برنامه ریزی و هماهنگی جامعه مهندسان مشاور ایران از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۴، عضو هیات موسسین انجمن صنفی مهندسان مشاور معمار و شهرساز در سال ۱۳۷۵، عضو اولین هیات مدیره کانون مهندسان معمار دانشگاه تهران از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۷ و عضو انجمن صنفی مدیران فنی و اجرایی می‌باشد. وی سابقه تدریس در درس اقتصاد شهری برای دوره دکترای شهرسازی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در سال تحصیلی ۵۲-۵۳ و درس اقتصاد شهری و منطقه‌ای برای دوره کارشناسی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران را در سال تحصیلی ۵۰-۵۱ را دارد. از پروژه‌های تحت مدیریت و سرپرستی وی می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود: ساختمان وزارت کار و امور اجتماعی، کاخ جوانان، سینما صحرا، ساختمان‌های دانشگاه کرمان، چاپخانه اسکناس بانک مرکزی (قبل از انقلاب) و بیمارستان آموزشی کرمان، پروژه ساختمان اجلاس سران کشورهای اسلامی، ساختمان کتابخانه ملی ایران، ساختمان مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه، توسعه قسمت جنوبی حرم مطهر حضرت معصومه (س) (بعد از انقلاب)

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم ق)، طراح و معمار. طراح نقش آفرین و معمار و رسام دوره‏ى فتحعلى شاه و محمدشاه قاجار بود. او در طرح نقشه و ایجاد ساختمانهاى آن دوره، صاحب ابتكار بود و در آرایش و پیرایش داخلى و خارجى قصرها و ابنى، دست پر كمال داشت.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم و چهاردهم ق)، معمار. برطرفین ایوان جنوبى مسجد رحیم‏خان اصفهان به خط نستعلیق اشعارى نوشته شده و در بالاى مصراع ما قبل آخر آن نام معمار مسجد به خط نستعلیق ریز چنین رقم‏زده شده است: «معمار استاد آقاجونى».

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم و چهاردهم ق)، معمار. اهل قم و سازنده و طراح نقوش ساختمانها بود. از آثار وى دو بنا به جا مانده كه بین تاریخ ساخت آنها اختلاف نسبتا زیادى است. یكى ایوان آیینه حضرت معصومه (ع) كه با همكارى استادان نامى آن زمان انجام پذیرفته است و دیگرى، صحن مقبره‏ى على‏اصغر خان اتابك در قم. كه اولى به سال 1225 ق است و دومى به سال 1303 ق.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 10 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س دهم ق)، معمار. وى در طراحى نقوش مساجد و معمارى و آرایش داخلى و خارجى بقاء متبركه دست پرقدرتى داشت. از آثار این هنرمند، تزیینات و ساختمان زیباى ایوان شرقى مسجد گز در اصفهان است، با رقم: «عمل العبد... الى اللَّه الغنى حیدر على بن ذوالفقار المعمار الاردستانى سنه 952» و همچنین ساختمان و تزیینات مسجد جمعه اردستان كه در گچ‏برى نفیس داخل ایوان رقم نهاده: «لافتى الاعلى لا سیف الا ذوالفقار عمل حیدرعلى معمار اردستانى سنه 946».

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س ششم ق)، معمار. معروف به غازى. از آثار وى، طراحى و بناى مسجد جامع اردستان است كه ابوطاهر حسین بن غالى، بانى آن بوده است. كتیبه‏ى گنبد و محراب مسجد به خط ثلث است و چنین رقم دارد: «... امر ببناء هذه القبه... ابوطاهر الحسین بن غالى بن احمد... على یدى الاستاد محمود الاصفهانى المعروف بالغازى فى سنه ثلث و خمسین و خمسمائه 553 ق». از آثار منسوب به او نیز مسجد زواره است كه از مشابهات بین دو مسجد جامع اردستان و زواره و وجود كلمه‏ى «احمد» بعد از «امر ببناء» كه ذكر شده، مى‏توان احتمال داد كه بناى آن را نیز استاد محمود اصفهانى معروف به غازى انجام داده باشد.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(وف 844 ق)، معمار. وى رسمى‏ساز و طراح و رسام و معمار دوران شاهرخ تیمورى بود. از آثار ارزنده‏ى وى رسمى‏سازى و طراحى و آرایش تزیینات داخلى و خارجى بناها و مساجد جامع شهرهاى هرات و مشهد، از جمله مسجد گوهرشاد است. این بنا که به امر و هزینه گوهر شاه‏بیگم به پایان رسیده، از نظر معمارى سبک خاص خراسانى و تزیین و کاشى‏کارى و خطاطى در زمره‏ى دوازده بناى بسیار عالى تاریخى دنیا محسوب است. تاریخ اتمام بنا 821 ق است و کتیبه زیباى بایسنقر به خط ثلث بر سردر مسجد از این تاریخ حکایت مى‏کند. مدرسه غیاثیه در خرگرد خراسان هم احتمالا از ساختمانهاى اوست که در تاریخ 848 ق به دستیارى شاگرد خود، استاد غیاث‏الدین شیرازى، به اتمام رسانده و گفته‏اند که معمار مسجد تایباد خراسان نیز وى بوده است.  در کتیبه موجود در بنای مدرسه غیاثیه خرگرد به طور دقیق ذکر گردیده که این بنا توسط استاد قوام الدین شروع شده ،اما به دلیل مرگ در انتها غیاث الدین آن را به اتمام رسانیده است. در کتیبه‌ای در ایوان جنوبی بنا آمده است: «بَنَت هذه المدرسه المبارکه الغیاثیه علی ید العبد المرحوم استاد قوام‌الدین شیرازی و تمت بعمل العبد استاد غیاث الدین شیرازی». در پایان این کتیبه تاریخ آن آمده است: 846. استاد قوام الدین چند سال پیش از این تاریخ درگذشته بود. فصیح خوافی (777ـ845ق)به گفته صاحب «حبیب السیر» او در علم نجوم نیز مهارت داشته است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 11 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س یازدهم ق)، معمار و شاعر، متخلص به كاشف. در دوره‏ى شاه عباس اول (1077-1052 ق) مى‏زیست. آباء و اجداد او از معماران دوره‏ى صفوى بودند، خود او نیز در فن كاشى تراشى تبحر داشت. بعد از مدتى این فن را رها كرد و به شعر روى آورد. تمایل وى، در اقسام نظم، به هجو بیشتر بود و در غزل نیز دست داشت. از آثارش: «تحفة الاقالیم»، مثنوى عشقى عرفانى در بحر «تحفة العراقین»، كه در 1070 ق به پایان برد.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

معمار. تولد: 1293، تهران. درگذشت: 5 دى 1372، آلمان. كیخسرو زارع در تهران در خانواده‏ى سنتى زرتشتى به دنیا آمد. موفقیت درسى او در دبیرستان باعث شد كه موفق به دریافت بورس تحصیلى براى اروپا بشود. در پاییز 1312 عازم انگلستان شد. بعد از یك سال زندگى در لندن در خانه‏ى یك كشیش مسیحى عازم شهر لیورپول شد تا معمارى بخواند. در بازیهاى المپیك سال 1315 در برلین از دانشجویان ایرانى بود كه به دعوت آلمان به برلین رفتند و در همان مسافرت مقدمات ادامه‏ى تحصیل او در آلمان فراهم شد. در سال 1316 در دانشگاه برلین شروع به تحصیل كرد و در سال 1320، یعنى دو سال پس از آغاز جنگ جهانى دوم، فارغ‏التحصیل شد. در طول جنگ جهانى دوم، در برلن به عنوان معمار (آرشیتكت) كار كرد و بعد از پایان جنگ در همان شهر یك شركت مقاطعه‏اى تأسیس كرد. ولى ایرانیانى كه مجبور شده بودند جنگ را در آلمان بگذرانند مایل به بازگشت به ایران بودند و مهندس زارع در سال 1326 موفق به بازگشت به كشور شد. در تهران به ریاست اداره‏ى ساختمان دانشگاه تهران منصوب شد. عملیات ساختمانى زایشگاه مادران و نوزادان شیر و خورشید سرخ را در جنوب تهران به پایان رساند و در 1339 براى شركت در یك سمینار ساختمان‏هاى ضد زلزله به ژاپن رفت. با تجربیات حاصله از این سمینار است كه در عملیات بازسازس ده‏رودك را كه در زلزله‏ى 1341 خراب شده بود، اداره كرد. در زلزله‏ى سال 1369 این خانه‏ها خراب نشد و بدین واسطه مورد قدردانى كشاورزان واقع شد. در نیمه‏ى دوم دهه‏ى 1340، بیمارستان حمایت مادران و نوزادان رشت را ساخت. همچنین قسمت جدید بیمارستان میرزایى تهران و مسجد كارخانه‏ى سیمان آبیك. در سال‏هاى پس از انقلاب اسلامى به تدوین روزنامه‏ى خاطرات پدرش پرداخت. سه جلد خاطرات مرحوم اردشیر زارع در مركز زرتشتیان كرمان و بنیاد نیشابور تهران موجود است. مهندس زارع در سال 1368 به فرزندانش در برلین ملحق شد. بیمارى‏هاى وى باعث گردید در آلمان خانه‏نشین شود. براى تحمل این خانه‏نشینى به مكاتبه با افراد زیادى پرداخت. در نتیجه‏ى این مكاتبه‏هاى با دكتر كروپ، رییس سمینار تاریخ خاور نزدیك دانشگاه هامبورگ آشنا مى‏شود. این آشنایى به همكارى نزدیكى مى‏انجامد كه حاصل آن تأسیس موزه‏ى ایران در آلمان بود. در نوروز سال 1372 این موزه افتتاح شد. اما مهندس زارع به دلیل ضعف ناشى از بیمارى موفق نشد در جلسه حضور داشته باشد و در پنجم دى 1372 درگذشت.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

معمار. تولد: اول فروردین 1309، تبریز. درگذشت: 14 دى 1362، تهران. محمدحسن حافظى تحصیلات ابتدایى را در تبریز و تحصیلات متوسطه را در تهران به پایان رساند. سال 1332 تحصیلات عالى را در رشته‏ى معمارى دانشكده‏ى هنرهاى زیبا در دانشگاه تهران آغاز كرد. در دى 1341 به دریافت درجه‏ى مهندسى معمارى با رتبه‏ى عالى نایل شد. موضوع پایان‏نامه‏ى فارغ‏التحصیلى او (كشتارگاه و سردخانه)بود. بورس تحصیلى دولت فرانسه براى دانشجوى رتبه اول معمارى به او تعلق گرفت. مدت پنج سال در مدرسه‏ى عالى هنرهاى زیباى پاریس به تحصیل در رشته‏ى معمارى در شهرسازى ادامه داد. سال 1969 به دریافت مدرك دكتراى معمارى نایل شد. مدت نه ماه در آمریكا در دانشكده‏ى هنرهاى زیبا در دانشگاه تهران اشتغال داشت. در سال تحصیلى 1359 -1358 بار دیگر تدریس معمارى در دانشكده‏ى هنرهاى زیبا پرداخت. از سال 1353 به كار حرفه‏اى مهندسى مشاور معمارى و شهرسازى اشتغال داشت. از آثار اوست: ترجمه‏ى كتاب هستى، فضا و معمارى (نوشته كریستن نوربرگ شولتز، 1353)؛ تاریخ جهانى معمارى و شهرسازى مدرن (نوشته‏ى میشل راگون، دو جلد، 1361).

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

معمار. درگذشت: 1374. محمدعلى شعرباف وى از نه سالگى به معمارى روى آورده بود و بیش از هشتاد سال در زمینه‏ى تعمیر و احیاى آثار تاریخى و هنرى به ویژه مساجد تلاش كرد. او همچنین در ساخت گلدسته‏ها، هشتى‏ها، ایوان‏ها، سردرها، شبستان‏ها و نقشه‏هاى مساجد فعالیت داشت.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 15 منبع :

زندگي نامه ميرحسين موسوي : ميرحسين موسوي متولد خامنه سال 1320 است. كاسب زاده آذري سالهاي پرافتخاري را پيش و پس از انقلاب در كارنامه كاري خود به ثبت رسانده است. سالهايي كه از عالم هنر به سياست آمد و از سياست به هنر بازگشت.و اينك بار ديگر به عالم سياست باز گشته است. ميرحسين موسوي، اگر چه فوق ليسانس معماري دارد اما بيش از انكه در عرصه معماري شناخته شده باشد، چهره اي سياسي است. هرچند او به عنوان آخرين نخست وزير نظام جمهوري اسلامي ايران (پس از مهدي بازرگان، محمدعلي رجايي، محمدجواد باهنر و محمدرضا مهدوي كني) پس از اتمام دوره خدمتش در اين منصب، عطاي سياست را به لقايش بخشيد و به عالم هنر بازگشت. او كه مدركش را در بهار سال 48 از دانشگاه ملي (شهيد بهشتي) در رشته معماري و شهرسازي اخذ كرد، طرح اداره مركزي آب و فاضلاب اصفهان را در سال 1348 نوشت و تا سال 50 آن را اجرا كرد. سپس طرح مجموعه كانون توحيد را در سال 1350 اجرايي كرد تا آثاري ماندگار در معماري سياسي ايران برجاي گذارد. چرا كه كانون توحيد چه پيش از انقلاب و چه پس از ان مركز تجمع سياسيون منتقد بوده و هست. چه ان زمان كه مطهري در آنجا سخنراني مي كرد و چه در سالهاي اخير. از آثار معماري مهندس معمار در سالهاي پس از انقلاب نيز مي توان به طراحي ساختمان مزار شهداي هفت تير، طرح مركز مطالعات، طرح دانشگاه شاهد، طرح تكيه شهداي اصفهان، طرح بناي يادبود شهيد خرازي، طرح مجموعه فرهنگي تجاري بين‌الحرمين شيراز و طراحي سايت دانشگاه علامه طباطبايي در سالهاي دهه دوم انقلاب اشاره كرد. موسوي در دهه هاي بعد از فعاليت خود كاست تا جايي كه ساخت مسجد سلمان فارسي نهاد رياست جمهوري در سال 1376 تنها نماد فعاليت او در سالهاي اخير است. البته ميرحسين در طول اين سالها بيشتر به نقاشي روي آورد و چندين نمايشگاه نقاشي انفرادي و جمعي را برپا نمود. 2فرزند نتيجه زندگي مشترك ميرحسين موسوي با زهرا رهنورد است. مسئوليت‌هاي اجرايي : 1- عضو شوراي انقلاب اسلامي 1359-1358 2-عضو شوراي مركز ي حزب جمهوري اسلامي 1361-1357 3- رييس دفتر سياسي حزب جمهوري اسلامي 1360-1358 4- قائم مقام دبيركل حزب جمهوري اسلامي 1360-1358 5- سردبير روزنامه جمهوري اسلامي 1360-1358 6- وزير امور خارجه 1361-1360 7- نخست وزير 1368-1360 8- رييس ستاد انقلاب فرهنگي 1360 9- رييس شوراي اقتصاد 1368-1360 10- رييس بنياد مستضعفان 1368-1360 11- رييس ستاد فرماندهي كل نيروهاي مسلح 12- عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام -1368 13- عضو شورايعالي انقلاب فرهنگي -1375 14- مشاور سياسي رييس جمهور 1376-1368 15- مشاور عالي رييس جمهور 1384-1376 16- رييس شوراي هنر -1378 17- رييس فرهنگستان هنر -1378 فعاليت هاي دانشگاهي: موسوي در دانشگاه تربيت مدرس دروسي چون مسائل ايران و ريشه‌هاي انقلاب را تدريس كرده و در ديگر دانشگاه ها نيز به شكل پراكنده تدريس هايي داشته است. از جمله تدريس تاريخ تمدن و فرهنگ و معماري در دانشگاه ملي در سالهاي 1357-1354. او در اين سالها رساله هاي بسياري را راهنمايي كرده كه از جمله آنها مي توان به اين موارد اشاره كرد: 1-مقايسة آراي سيدقطب و دكتر شريعتي استاد راهنما-كارشناسي ارشد 2- مقايسة آراي امام خميني(ره) و آيت‌ا... نائيني استاد راهنما-كارشناسي ارشد 3-استراتژي امنيت ملي استـاد مشاور-دوره دكتـري 4-كاريزما در مديريت استـاد مشاور-دوره دكتـري 5-چالش‌هاي مردم‌سالاري در ايران استاد راهنما-كارشناسي ارشد 6-نفت و سياست خارجي در دوران پهلوي2 استاد راهنما-كارشناسي ارشد 7-نفت و سياست خارجي در دهه اول انقلاب استـاد راهنما-دورة دكتـري 8- چرايي به قدرت رسيدن دولت مطلقه نوگرا در ايران استـاد راهنما-دورة دكتـري 9- امنيت ايران در عصر جهاني شدن،چالش‌ها و سياستها استـاد مشاور-دورة دكتـري 10- توسعة مركز شهر اردبيل استاد راهنما-كارشناسي ارشد 11- طرح دانشگاه هنر اسلامي تبريز استاد راهنما-كارشناسي‌ارشد 12- دولت رانتير و جامعه مدني در ايران (1376-1357) استاد راهنما-كارشناسي‌ارشد 13-تأثير ايدئولوژي سياسي بر رفتار سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران و آفريقاي جنوبي استـاد مشـاور-دورة دكتـري 14- الگوي مديريت تكنوكراتيك و تأثير آن بر موقعيت طبقة متوسط جديد ايران استاد مشاور- كارشناسي ارشد 15- بستـرهاي همكـاري و رقابـت روسـيه و ايالات متحده در آسياي مركزي استاد راهنما-كارشناسي ارشد كتاب ها و تاليفات: موسوي كه در سالهاي 58 تا 60 سرمقاله هاي روزنامه جمهوري اسلامي را مي نوشت، آثار مكتوب بسياري در حوزه فرهنگ و سياست دارد، از جمله « فرهنگ و واژگان علوم سياسي در اسلام » انتشارات قلم 1356، «تحليلي بر دو مفهوم قرآني» انتشارات قلم 1356، « پنج گفتار دربارة انقلاب و جامعه» تأليف دفتر نشر فرهنگ اسلامي1377-1375

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14

حسین امانت (تولد ۱۳۲۱) طراح و معمار و از بهائیان کانادائی-ایرانی است. او معمار برج آزادی که نمادی از نماد «ایران مدرن» و نشان «دروازه تمدن بزرگ» در قرن بیستم است، و همچنین ساختمان‌های اولیهٔ دانشگاه صنعتی شریف می‌باشد. پس از پروژه موفقیت آمیز برج آزادی و دانشگاه شریف، نظارت و سرپرستی ساخت موزه بزرگ پاسارگاد در نزدیکی آرامگاه کوروش کبیر به او واگذار شد. امانت همچنین معمار و طراح تعدادی چند از مراکز صنایع دستی، مدرسه‌، کتابخانه و حتی یک شهرک تفریحاتی در ساحل دریای خزر بوده‌است. او بعدها با بسط دادن کار خویش بناهایی در خارج از کشور را نیز طراحی نمود، از آنجمله، بنای سفارت ایران در شهر پکن، پایتخت جمهوری خلق چین که متمایزترین سفارتخانه ناحیه دیپلماتیک در پکن است. امانت دانش‌آموخته دانشگاه تهران است. از سازه‌های طراحی شده توسط وی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

عبدالرضا زکایی از معماران معاصر ایران است. وی متولد ۱۳۱۹ بوده و سال ۱۳۴۸ از دانشگاه ملی در رشته معماری بادرجه عالی فارق التحصیل گردید. زکایی یکی از آرشیتکتهای فعال در زمینه معماری به حساب می‌آید. او تا سال ۱۳۵۷ در دفتر مشاور سردار افخمی و همکاران بعنوان طراح و مدیر پروژه مشغول به کار بود. از پروژه‌هایی که او در آن نقش داشت می‌توان به دانشگاه صنعتی آریامهر . ساختمان مجلس شورای ملی اشاره نمود. وی از سال ۱۳۵۸ تا کنون بعنوان موسس و مدیر عامل مهندسین مشاور پل میر بوده و کارهای با ارزشی را طراحی و اجرا نموده‌است. از کارهای وی می‌توان به مراکز تحقیقات سازمان انتقال خون ایران، ساختمان مجلس شورای اسلامی ایران و باغ کتاب تهران اشاره نمود.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

عبدالعزیز فرمانفرمائیان از فرزندان عبدالحسین میرزا فرمانفرما یکی از رجال اواخر دوره قاجار و از برجسته‌ترین معماران وشهرسازان ایران است. وی فارغ التحصیل دانشکده بوزار پاریس بوده و از مهم‌ترین پروژه‌های معماری وی می‌توان به طراحی ساختمانهای «شرکت نفت»، «وزارت کشاورزی»، بورس تهران، «ساختمان اداری صدا و سیما»، کاخ نیاوران، کاخ مادر سعدآباد، فرودگاه مهرآباد، مجموعه ورزشی آزادی، مسجد دانشگاه تهران و نیز از مهم‌ترین پروژه‌های شهرسازی وی می‌توان به «طرح جامع شهر تهران» اشاره نمود که در قالب یک کتاب چاپ شد.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 15 منبع :

مهرداد میرکیانی، چهره‌پرداز ایرانی است. وی پس از اخذ مدرک دیپلم در رشتهٔ اقتصاد، در دورهٔ چهره‌پردازی زیر نظر جلال معیریان و مسعود ولدبیگی در سال ۱۳۶۳ شرکت کرد. فیلم سینمایی وکیل اول (جمشید حیدری) آغاز فعالیت سینمایی وی با عنوان چهره‌پرداز به حساب می‌آید. طراح چهر‌ه‌پرداز: 1. سریال راه بی‌پایان (۱۳۸۶) 2. سریال صاحب‌دلان (۱۳۸۵) 3. پاداش سکوت (۱۳۸۵) 4. خواب لیلا (۱۳۸۵) 5. خون بازی (۱۳۸۵) 6. نسل جادویی (۱۳۸۵) 7. چهارشنبه سوری (۱۳۸۴) 8. خانه روشن (۱۳۸۴) 9. زیر درخت هلو (۱۳۸۴) 10. ستاره‌ها؛ سه جلد: ستاره می‌شود، ستاره است و ستاره بود، (۱۳۸۴) 11. عصر جمعه (۱۳۸۴) 12. اسپاگتی در هشت دقیقه (۱۳۸۳) 13. تنهام نگذار (۱۳۸۳) 14. جایی برای زندگی (۱۳۸۳) 15. خواب‌گاه دختران (۱۳۸۳) 16. سالاد فصل(۱۳۸۳) 17. گیلانه (۱۳۸۳) 18. آفتاب‌گردان‌های وحشی (۱۳۸۲) 19. روایت‌های سه‌گانه؛ اپیزود سوم، ننه گیلانه، (۱۳۸۲) 20. سیمای زنی در دوردست (۱۳۸۲) 21. شهر زیبا (۱۳۸۲) 22. قدمگاه (۱۳۸۲) 23. روز کارنامه (۱۳۸۱) 24. کلاه قرمزی و سروناز (۱۳۸۱) 25. ارتفاع پست (۱۳۸۰) 26. ایستگاه متروک (۱۳۸۰) 27. آخر بازی (۱۳۷۹) 28. موج مرده (۱۳۷۹) 29. شوخی (۱۳۷۸) 30. مومیایی ۳ (۱۳۷۸) 31. افسانه پوپک طلایی (۱۳۷۷) 32. داستان‌های جزیره؛ اپیزود سوم، باران و بومی،( ۱۳۷۷) 33. روبان قرمز (۱۳۷۷) 34. آژانس شیشه‌ای (۱۳۷۶) 35. جهان پهلوان تختی (۱۳۷۶) 36. شبیخون (۱۳۷۶) 37. برج مینو (۱۳۷۴) 38. بوی پیراهن یوسف (۱۳۷۴) جوایز: • برنده تندیس زرین بهترین چهره‌پردازی (یک بوسه کوچولو) در دهمین جشن خانه سینما (مسابقه)، ۱۳۸۵ • برنده سیمرغ بلورین بهترین چهره‌پردازی (خون بازي) در بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران)، ۱۳۸۵ • کاندید سیمرغ بلورین بهترین چهره‌پردازی (عصر جمعه) در بیست و چهارمین (مسابقه سینمای ایران)، ۱۳۸۴ • برنده سیمرغ بلورین بهترین چهره‌پردازی (به نام پدر) در بیست و چهارمین (مسابقه سینمای ایران)، ۱۳۸۴ • دومین چهره‌پردازی سال (شهر زیبا) در نوزدهمین منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین‌های سال)، ۱۳۸۳ • برنده تندیس زرین بهترین چهره‌پردازی (گیلانه) در هشتمین دورهٔ جشن خانهٔ سینما، (مسابقه سال)،۱۳۸۳ • برنده سیمرغ بلورین بهترین چهره‌پردازی (قدمگاه) در بیست و دومین جشنوارهٔ فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران)، ۱۳۸۲ • کاندید سیمرغ بلورین بهترین چهره پردازی (گیلانه) در بیست و دومین جشنوارهٔ فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران)، ۱۳۸۲ • بهترین چهره‌پردازی سال (رقص در غبار) در هجدهمین منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین‌های سال)، ۱۳۸۲ • کاندید تندیس زرین بهترین چهره‌پردازی (رقص در غبار) در هفتمین جشن خانه سینما (مسابقه)، ۱۳۸۲ • دومین چهره‌پردازی سال (ارتفاع پست) در هفدهمین منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین‌های سال)، ۱۳۸۱ • کاندید تندیس زرین بهترین چهره‌پردازی (ارتفاع پست) در ششمین جشن خانه سینما (مسابقه)، ۱۳۸۱ • کاندید سیمرغ بلورین بهترین چهره‌پردازی (ارتفاع پست) در بیستمین جشنوارهٔ فیلم فجر مسابقه سینمای ایران)، ۱۳۸۰ • کاندید سیمرغ بلورین بهترین چهره‌‌پردازی (مومیایی 3) در هجدهمین جشنواره فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران)، ۱۳۷۸ • بهترین چهره‌پردازی سال (روبان قرمز) در چهاردهمین دورهٔ منتخب نویسندگان و منتقدان (بهترین های سال)، ۱۳۷۸ • کاندید سیمرغ بلورین بهترین چهره‌پردازی (روبان قرمز) در هفدهمین جشنوارهٔ فیلم فجر مسابقه سینمای ایران)، ۱۳۷۷ • کاندید سیمرغ بلورین بهترین چهره‌پردازی (آژانس شیشه‌ای) در شانزدهمین جشنوارهٔ فیلم فجر (مسابقه سینمای ایران)،۱۳۷۶ • کاندید سیمرغ بلورین بهترین چهره‌پردازی (چشم شیطان) در دوازدهمین جشنوارهٔ فیلم فجر مسابقه سینمای ایران)، ۱۳۷۲ • ۱۳۸۶ - تندیس بهترین چهره‌پردازی برای قاعده بازی. برای خون‌بازی هم نامزد بود.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

مهندس سید هادی میرمیران استاد دانشگاه و معمار ایرانی بود. او چهار دهه فعالیت حرفه‌ای کرد. از میان آثار وی می‌توان به ساختمان کانون وکلای دادگستری مرکز، ساختمان کنسولگری ایران در فرانکفورت، ساختمان مرکزی بانک توسعه صادرات ایران، ساختمان مجموعه ورزشی رفسنجان، طرح ساختمان کتابخانه ملی ایران (اجرا نشده) ، طرح ساختمان فرهنگستان های جمهوری اسلامی ایران (اجرا نشده) و طرح ساختمان موزه ملی آب (اجرا نشده) اشاره کرد. ویژگی میرمیران در حفظ پیوستار و روح معماری کهن ایران با روش‌های نوین طراحی است. سید هادی میرمیران حرفه مهندس معمار تاریخ تولد ۲۷ اسفند ۱۳۲۳ محل تولد قزوین ، ایران تاریخ مرگ ۲۹ فروردین ۱۳۸۵ محل مرگ برلین ، آلمان زندگی سید هادی میرمیران در ۲۳ اسفند ۱۳۲۳ در شهر قزوین به دنیا آمد. تحصیلات خود را در رشته مهندسی معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به انجام رساند و با ارزشیابی عالی فارغ‌التحصیل شد. از سال ۱۳۴۳ تا سال ۱۳۵۷ در دفتر فنی شرکت ملی فولاد ایران مشغول به کار گردید. پس از انقلاب از سال ۱۳۵۸ با عنوان مدیر طراحی در شرکت خانه‌سازی ایران (اصفهان) به طراحی پروژه‌های شهرسازی پرداخت. در سال ۱۳۶۴ به همراه گروهی از همکارانش شرکت مهندسان مشاور نقش جهان-پارس را تاسیس نمود و تا واپسین روزهای حیات در این شرکت مشغول به کار بود. وی در شامگاه ۲۹ فروردین ۱۳۸۵ پس از یک دوره ده ساله نبرد با بیماری سرطان، درگذشت. • استاد معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران، ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۵ • استاد معماری، دانشکده معماری، دانشگاه علم و صنعت ایران، ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۵ • استاد معماری، دانشکده معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شیراز و همدان از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵ افتخارات • معمار برگزیده سال ۱۳۷۹ در اولین دوره اعطای نشان معماری ایران (استاد پیرنیا) • دریافت لوح تقدیر جامعه مهندسان مشاور ایران برای شناسایی و معرفی معماری ایران در سال ۱۳۸۵ • برنده جایزه بزرگ معمار - سال ۱۳۸۰ • کسب جایزه مهراز - سال ۱۳۸۱ • انتخاب شده به عنوان پیشکسوت معماری توسط سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور - سال ۱۳۸۱ • دریافت لقب شهروند افتخاری اصفهان - سال ۱۳۸۳ • دریافت لوح تقدیر و تندیس از جامعه مهندسان مشاور ایران - سال ۱۳۸۳ • دریافت نشان دولتی درجه یک فرهنگ و هنر - سال ۱۳۸۳

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

محمد كريم پيرنيا در سال 1299 شهر يزد متولد شد . وي پس از اخذ دوره دبستان و دبيرستان با يك آزمو ن در دانشكده هنر هاي زيبا در رشته معماري قبول شد و شرو ع به كسب علم نمود . گروه : هنر رشته : معماري والدين و انساب : محمد كريم پيرنيا در سال 1299 از پدري نائيني و مادري يزدي درشهر يزد متولد شد . اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : محمد كريم پيرنيا دردورا ن كودكي به اين علت كه پدرش به يزد تبعيد شده بود و اجازه خروج از اين شهر را نداشتند تا بعد كه اين امكان فراهم شد وبراي كارهايي كه بايد انجام مي دادبه اكثر نقاط كشور مسافرت كرد . يزد زمستانهاي بسيار سرد وتابستانهاي گرمي دارد . درآن زمان مردم اعم از اعيان و طبقه پايين از پانزدهم ارديبهشت به كوهستانهاي اطاف مي رفتند كه هواي مطلوبي دارد و تا آخر تابستان آنجا مي ماندند . اكثر مردم از خودشان جايي براي اين مدت اسكانشان نداشتند و معمولا باغهايي را اجاره مي كردند . پدر بزرگ او هم مثل ساير مردم باغي را اجاره مي كرد وبه آنجا مي رفتند .يزد واقعا يكي از شهر هاي آرام دنياست ، اما به علت كمبود آب دراين منطقه ، بين مردم در گيري پيش مي آمد و حتي گاهي قتل هايي هم اتفاق مي افتاد . در همان باغي كه اجاره مي كردند ، كنار جوي آب ، چاهي درست كرد و به تقليد از قناتها ي يزد ،‌با درست كرد ن چند پشته ، آب را به بالا مي كشاند و به قول مقني ها ،‌آ ب آفتابي شد . در آنجا باغ و خياباني درست كرده بود و به جاي درخت ،عدس كاشت و با قوطي كبريت شروع به خشت زدن كرد و با همين خشت ها استخري درست كرد .به قدري اين عمل مورد توجه قرار گرفت كه مردم براي تماشاي آن مي آمدند . اواخر تابستان هم كه ما باغ را ترك مي كردند ، صاحب باغ اطراف مزرعه اي را كه اومي ساخت ،خاركريز كرد تا آب آن را از بين ببرد . خلاصه طوري بود كه علاوه بر بچه ها ،بزرگتر ها هم از اين كار او خوششان مي آمد . تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمد كريم پيرنيا دوران دبستان را درمدرسه اسلام و بعد از تاسيس مدرسه دولتي به دليل با لا بودن كيفيت اين گونه مدارس نسبت به مدرسه هاي قديمي ، «در مدرسه نمره دو »ادامه تحصيل داد . دوران تحصيل را در «دبيرستان ايرانشهر » يزد كه فقط دوره علمي داشت گذراندم . بعد از طي دوره علمي دريزد براي ادامه تحصيل به تهران آمد .در كنكور اولين دوره «دانشكده هنرها زيبا » به دليل علاقه اي كه به هنر معماري كشور خود داشت شركت كرد و قبول شد . خاطرات و وقايع تحصيل : تمام دوستان محمد كريم پير نيا كه در دانشگاه با وي بودند بعد ها جزو هنرمندان ممتاز نه تنها ايران ، بلكه در جهان بودند .محل دانشكده آن موقع در «مدرسه هروي » (علوم قديمه ) و مدرسه سپهسالار بود . اين دو مدرسه را با تغييراتي كه در آنها انجام شده بود ، به دانشكده هنر هاي زيبا تبديل كرده بودند . دانشكده هنرهاي زيبا در آن سالها فقط سه رشته معماري ، نقاشي ،مجسمه سازي داشت و براي شركت در دوره معماري ، ديپلم كامل متوسطه لازم بود اما براي رشته نقاشي و مجسمه سازي سيكل اول متوسطه كافي بود .مجسمه سازي به دليل اينكه داوطلب زيادي نداشت ، به تدريج تعطيل شد . باوقوع مسائل شهريور 20 دانشكده به زير زمين دانشكده فني منتقل وبعد ها به ساختمان فعلي انتقال داده شد كه البته سا ختمان آن هنوز تكميل نشده وبه شكل فعلي كه وجود دارد ، نبود . شخصي بودبه اسم استاد مندلي كه چون با سواد بود به او مندلي مي گفتند . ايشان اهل ميبد بود . ملا مندلي اطلاعات عجيب و غريبي درسينه اش داشت . بعد ازاينكه از مدرسه بر مي گشتنددور ايشان جمع مي شدندو اوبه قول خودش «نكير » مي كرد ، يعني با سر انگشت يا چوب خطهايي روي زمين مي كشيد و توضيحاتي خاصه در مورد «هنجار »مي داد . هنجار واقعا مثل يك كامپيوتر كارهاي عجيب و غريبي مي كرد .به هر حال از ملا مندلي كسب اطلاعات مي كردو گاهي هم مي شد كه پاسباني مي آمد و جمع آنهارابه هم مي زد و ازملامندلي مي خواست كه ديگر معركه نگيرد ولي هيچ كس اجازه نمي داد و درمكاني ديگر جمع شان را تشكيل مي دادند و از وجود ملامندلي استفاده مي كردند . وي وقتي كه همين موضوع هنجارو كاربرد آن را براي مرحوم دكتر محسن هشترودي گفت ايشان خيلي تعجب كرد و مي دانيد كه ايشان هم به رياضيات غربي و هم رياضيات شرقي مسلط بود . دكتر هشترودي مي گفت كه چنين چيزي رانه در رياضيات غرب و نه درشرق نديده است ،و اين رامختص معماران قديمي ايران مي دانست كه سينه به سينه نقل شده است .ايشان علاقمند بود كه براي به جاماندن هنجار ،به طور مشترك كاري انجام دهند ولي متاسفانه به علت فوت ايشان اين كار ميسر نشد . بعد از اين باز هم به دنبال كسي بود كه اينكار را پي گيري كند تا دكتر پيرنيا ي رياضي دان ، براي اين كار اعلام آمادگي كرد ولي متاسفانه ايشان هم مرحوم شد . هم دوره اي ها و همکاران : از همدوره ايهاي محمد كريم پيرنيا مي توان به مهندس زهره بزرگمهر و مهندس معماريان كه زحمت چاپ بعضي از كتابهاي او را كشيده بودند اشاره كرد . وقايع ميانسالي : محمد كريم پيرنيا از اين دوران چنين ياد مي كند: بعد از بازنشسته شدن تجربيات و تحقيقات چندين ساله ام را خواستم روي كاغذ بياورم ، ولي متاسفانه به علت لرزش دست و بعد هم از كار افتادن آن ، ميسر نشد .اما تعدادي زيادي از نوارهاي صحبتهاي بنده در دانشگاههاي تهران ، شهيد بهشتي و فارابي و «ميراث فرهنگي » موجود است كه دوستان زحمت پياده كردن آنها را كشيده اند . زمان و علت فوت : محمد كريم پيرنيا درسال 1376 دارفاني را وداع گفت . مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمد كريم پيرنيا مدتها معاونت «حفاظت آثر باستاني »را به عهده داشتم و كار ترميم و تعمير آثارباستاني بود . جوائز و نشانها : گرفتن سه مدال كه در طول دانشگاه به دليل نوشتن سه رساله گرفته بود . -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 آشنايي با معماري اسلامي ايران « ساختمان درون شهري و برون شهري» ويژگي اثر : اين اثر در 1371 انتشارات دانشگاه علم وصنعت ايران به چاپ رسيده است اين كتاب شامل ده بخش و پنج پيوست است همراه با واژه نامه و فهرست منابع . كه اين مجموعه اي از سخنرانيها، مقالات و مواد درسي استاد است كه توسط غلامحسين معماريان جمع آوري و تنظيم وتدوين شده است . 2 اثر ويژگي اثر : اين فصلنامه علمي ، فني ، هنري سازمان ميراث فرهنگي كشور شماره 2- زمستان 1370 به چاپ رسيده است . اين فصلنامه بيستمين شماره است و استاد مطالب خود را به تقريرات استاد كريم پيرنيا درزمينه معماري سنتي و هنر هاي وابسته اختصاص داده است . مطالب اين كتاب كه در خقيقت سلسله درسهاي استاد در طول ساليان متمادي براي دانشجويان واهل فن بوده، تحت عنوان «گنبد هاي ايران » جمع آوري شده است . در يك بخش به چگونگي ساخت گنبد ها و در بخش ديگر به طرح خصوصيات هندسي وفني گنبد ها اشاره شده است . 3 اثر ويژگي اثر : درفصلنامه علمي ، هنري سازمان ميراث فرهنگي كشور پائيز1373به چاپ رسيده است . بيست و چهارمين شماره اثر . سومين دفتر از تقريرات استاد پيرنيا درزمينه معماري است كه توسط زهره بزرگمهر تنظيم و تدوين شده است . مطالب اين مجموعه «چفدها و طاقها » بخشي ديگراز مبحث «ساخت وسازه »و روش عملي كاربست آن در معماري ايراني است . 4 ارمغانهاي ايران به جهان معماري «جناغ وكليل » ويژگي اثر : اين اثر در مجله هنر ومردم به شماره 142 در سال دوازدهم 1353 به چاپ رسيده است كه اين مقاله تحت عنوان شرح تاثيرات معماران ايراني است در كار معماران خارجي . 5 ارمغانهاي ايران به جهان معماري گنبد ويژگي اثر : اين اثرد ر مقاله هنر ومردم به شمارهاي 136و137 در سال 12به چاپ رسيده است . دراين مقاله به شيوه هاي كار معماران ايراني درساخت گنبد و كاربردو ويژگيهاي بناهاي گنبدي پرداخته و در ادامه تاثيرات اين گونه معماري را درروند كار معماران خارجي مورد بررسي قرار مي دهد . 6 ارمغانهاي معماري ايرا ن به جهان معماري «پادياو» ويژگي اثر : اين اثر در هنر و مردم در سال 12 و شماره 1353،139به چاپ رسيده است كه در رابطه با مكاني براي شست وشوي و طهارت بود كه به آن پادياو مي گفتند و طشت آب كه در آن شست شوي انجام مي شد پادياب دان مي ناميدند . 7 بادگير و خيشخان ويژگي اثر : اين در مجله هنر و معماري به شماره 10 و 11 به چاپ رسيده است . اين مقاله ،به بررسي جنبه هاي تاريخي و نيز كيفيت فني بادگير و نقش آن در زندگي مردم نواحي مختلف ايران مي پردازد . 8 بازار ايران ويژگي اثر : اين اثر در باستان شناسي و هنرايران به شماره 3 درسال1348 به چاپ رسيده است كه در باره خصوصيات نيكو و پسنديده پيشه وران و بازاريان و زندگي و كسب مسالمت آميز آنها در كنار هم و مشخصات معماري و ساختمان بازارهاي ايراني و بر شمردن ويژگيهاي منحصربه فرد هر دكان كه كالايي خاص را به فروش مي رساند ه است . 9 بناهاي تاريخي هر كشور درحكم شناسنامه هاي فرهنگي است ويژگي اثر : در مجله هنر و معماري شماره 17 اين اثر استاد به چاپ رسيده است .در اين مقاله ،بناهاي تاريخي و معماري اصيل ايراني را از ديدگاه هويت فرهنگي مورد بررسي قرار داده است .وي ضمن بر شمردن برخي از خصوصيات معماري ايراني و تناسب آن با شرايط اجتماعي ، اقليمي و فرهنگي مردم ، آثار مثبت اين قرابت را در تاريخ معروفي چون مساجد ، كاخها ، آتشكده ها ،مزارها و .... اشاره شده و دروصف هركدام از آنها به تفضيل سخن رانده شده است . 10 بيماري بو لو ار ويژگي اثر : اين مقاله در مجله هنر ومردم در سال ششم به شماره 69 به چاپ رسيده است كه دريك كلام شكوائيه نويسنده از تخريب بناهاي سنتي و زيبا كه هر كدام انبوهي از خاطرات تلخ وشيرين را با خود دارند و رشد بي رويه بلوارها و خيابانها و آسمان خراشها است كه با ويراني و نابودي بناهاي كهن ، ابزار وجود مي كنند . 11 تويزه ـ قوس ـدور ويژگي اثر : اين اثر در هنر ومعماري درشماره 8 و در سال 1349 به چاپ رسيده است. مطالب آن تحت عنوان بررسي نقاط ضعف و قوت سبكهاي قديم پارتي و پارسي و سبكهاي جديد خراساني و رازي و آذري و اصفهاني كه با ذكر دليل در رابطه با هر كدام بررسي هاي انجام داده است 12 خيز و اندام گنبد هاي ايراني ويژگي اثر : در مجله هنر و معماري شماره 10و 11 به چاپ رسيده است . در اين مقاله به بررسي ويژگيهاي گنبد و خصوصيات آن و نيز انواع مختلف گنبد درسير تاريخي زندگي مردم ايران پرداخته شده است و در جاي جاي مقاله مثالهاي ازگنبد هاي معروف ايراني چون گنبد : حرم مطهر امام رضا (ع) ، آرامگاه سلطان محمد خدابنده در سلطانيه ، مقبره شاه نعمت الله ولي در ماهان كرمان ، جامع قزويني و. ..... همراه با تصاويري از اين مكانها آورده شده است . 13 در درگاه و كتيبه آستانه حضرت عبدالعظيم (ع) ويژگي اثر : در باستان شناسي و هنر ايران در شماره دوم و در سال 1348 بهار به چاپ رسيده است . كه دررابطه با تاريخ و قدمت اين بناي معماري است 14 درو پنجره درمعماري ايران ويژگي اثر : اين مقاله در بهار 1348 و شماره 2 و در مجله باستان شناسي و هنر ايران تحت عنوان چگونگي استفاده معماران از در و پنجره در معماري بنا ها اشاره رفته است . 15 راه و رباط ويژگي اثر : اين اثر وي درانتشارات امين ، تابستان 1370 به چاپ رسيده است. راه و رباط در دوبخش يكي راه و بناهاي وابسته به آن در دوره پيش از اسلام و در بخش دوم راه ورباط هاي دوره هاي اسلامي مورد بررسي قرار گرفته است . 16 سبك آذري ويژگي اثر : اين اثردرفرهنگ ومعماري ايران درسال 1354 به شماره اول به چاپ رسيد ه است كه داراي خصوصيات و نشانه هايي است كه نگارنده مقاله ، به شكلي مبسوط به آنها پرداخته و با در نظر گرفتن تمامي جووانب ، به شرح آن مبادرت كرده است . 17 شيوه هاي معماري ايراني ويژگي اثر : موسسه نشر هنر اسلامي وابسته به معاونت امور فرهنگي اجتماعي و هنري بنياد مستضعفان و جانبازان ، در هشت بخش ، كه چاپ اول در زمستان 1369 است . اين كتاب د ررابطه به منطق و حكمت كارهايي كه در زمينه معماري در طول تاريخ انجام شده است و نيز تحولاتي كه درمدت سه يا چهارهزار سال ، اين پديده دستخوش آن بوده و همچنين نقاط اوج ، فوايد ، ايرادها و ...پرداخته شود .و بخشهاي هشت گانه آن عبارتند از : ـ اصول معماري ايراني - شيوه هاي معماري ايراني - شيوه اصفهاني -شيوه هاي پارسي - شيوه هاي پارتي - شيوه هاي آذري - شيوه هاي خراساني ـ شيوه هاي رازي 18 طاق گنبد ويژگي اثر : اين مقاله كه در حقيقت ادامه اي بر مقاله« خيز و اندام گنبد هاي ايراني »استاد مي باشد ، به مساله طاق گنبد توجه كرده و اقسام مختلف طاقهاي ايراني را از لحاظ شكل و طرز اجرا بر مي شمارد . 19 طاق و چف 20 مردم وراي در معماري ايران ويژگي اثر : در فرهنگ و زندگي به شماره 24 و در سال 1355 تحت عنوان خصوصيات مردم وراي درمعماري ايران كه نويسنده به جوانب آن اشاره كرده است. 21 مروري بر كتاب (نظري اجمالي بر شهر نشيني و شهر سازي ايران ) ويژگي اثر : كه اين مقاله در مجله اثربه شماره 1 درسال 1358 به چاپ رسيده است . در اين مقاله استاد به چگونگي و ويژگيهاي معماري ايران د ر رابطه با خصوصيتهاي اجتماعي مردم مي پردازد . 22 مساجد ويژگي اثر : اين مقاله در خصوص معرفي مسجد به عنوان يك مركز مهم مردمي و همچنين مشخصات مساجد اسلامي از بدو پيدايش و سيرتحولي آنها در طول زمان نگاشته شده است . دراين مقاله همچنين قسمتهاي مختلف يك مسجد بصورت تفكيكي مدرد بررسي قرار گرفته و در هر مورد مثالهايي پيرامون مساجد معروف اسلامي به ميان آورده شده است . 23 معماري مساجد ايران راهي به سوي ملكوت ويژگي اثر : اين اثر در فصلنامه هنر و به شماره سوم درسال 1362 به چاپ رسيده است كه عنوان اين مقاله است سير مسجدسازي در ايران و ويژگيهاي معماري هر مسجد در ادوار مختلف و جمع بندي خصوصيات تمامي مساجد ، مطلبي است كه نويسنده در اين مقاله بازباني روان و سليس و ديدي مو شكافانه و دقيق و تحليل به آن پرداخته است . 24 هندسه در معماري ايران ويژگي اثر : اين كتاب در اسفند ماه سال 1360 در نشريه سازمان ملي حفاظت آثار باستاني ايران به چاپ رسيده است .

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

دكتر رضا افهمي در سال 1353 در كرمان بدنيا آمد. وي در سال 1382 وارد مقطع دكتري رشته پژوهش هنر دانشكده هنر و معماري دانشگاه تربيت مدرس شده و در سال 1385 به دريافت اين درجه با نمره عالي نايل شده است.ايشان در سال 1386بعنوان برگزيده جوان جشنواره فارابي در زمينه تاريخ، جغرافيا و باستانشناسي انتخاب شده است. نامبرده در حال حاضر نيز ضمن ادامه كار علمي خود، به عنوان هيأت علمي گروه پژوهش هنر دانشكده هنر و معماري دانشگاه تربيت مدرس به تدريس مشغول مي باشد.گروه : هنررشته : پژوهش هنرگرايش : تئوري هنروالدين و انساب : پدر : مهدي افهمي ، فرزند امير، معلم بازنشسته ، ميزان تحصيلات : فوق ديپلم مادر: نرجس‌خاتوان بني اسدي نژاد، فرزندابوطالب، مدير بازنشسته، ميزان تحصيلات ليسانس خاطرات کودکي : "دوران كودكي اينجانب اشغال شده از گفتمان خانوادگي است. عقيده دارم كه در هر خانواده‌اي گفتماني غالب وجود دارد كه مي‌تواند اقصاد، پزشكي و يا همچون محيط رشد من هنر باشد. خوشبختانه در ميان خانواده‌اي زيستم كه از كودكي باوجوه گوناگون هنر آشنا شدم. پدر بزرگ و دايي بزرگوارم از كارمندان سازمان ميراث فرهنگي بودند و اين به معناي نزديك بودن من به فضاي هنرهاي سنتي ايران و بويژه معماري بود. در فضاي خانه از سال‌هاي دور همواره بوي رنگ و روغن و تابلوهاي امپرسيونيست پدر به مشام مي‌رسيد و شايد جالب باشد، كه عشق من به نقاشي شايد از لذت استشمام بوي رنگ باشد . باري ياد آن سال‌ها پشت بوم‌هاي پدر نقش بسته‌است. من با مداد رنگي نقاشي كودكانه نمي‌كشيدم و اولين نقاشي‌ كه به ياد دارم نيز خانه نبود، درخت انار بود. در كنار پدري سخت دلبسته ساخت آثار حجمي و يا قطعات كاربردي ابتكاري و يا ابزار بازي دست‌ساز بود؛ آموختم كه كار با مواد يعني چه و چگونه مي‌توان ايده‌ها را شكل داد، آنها را سُفت و به عمل در آورد. در كنار دايي بزرگوارم با سينما و عكاسي آشنا شدم و تجارب من در اين زمينه عرصه ديدن دنيا از پس چشمي هدايت شده و هدفمند بود. تمامي اين بستر ارزشمند و در كنار آن گفتمان غالب آن سال ها از من آدمي ساخت كه بيش ازر تجارب هنري سخت دلبسته انديشيدن به هنر شود. تجربيات اشباع آن سال‌ها مرا آزموده نگاه به هنرهاي مختلف و آماده باريك‌بيني و دقت در آنها ساخت و از دل تمامي آنها نه يك هنرمند، كه يك تحليلگر برخاست ، زيرا در سويه ديگر خانواده، مادرم آدمي اهل ساحت انديشه و تدقيق در امور بود و اين امر پيوندي بود ميان سويه‌هاي احساسي دريافت هنر و تعاليم انديشمندانه پدر و واشكافي و تعمق مادرم كه مرا سفت و به شكل امروزين در آورد." اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : رضا افهمي از شرايط و اوضاع احتماعي و خانوادگي خود چنين مي گويد : "شايد اين گفته بسيار آشنا باشد كه بسياري خود را محصول خانواده خود و تربيت آنها مي‌دانند، اما من خود را بيشتر مرهون چيزي مي‌دانم كه خود آن را دگرديسي مي‌نامم. در دگرديسي، اين شرايط نيست كه شخص را مي‌سازد و آموزه‌ها نيز دخيل نيستند، دگرديسي جاييست كه در آن خود فرد دگرگون و متكامل مي‌شود و هر تغييري ريشه در سرشت شخصي او و نه محرك‌هاي بيروني دارد. من در خانواده‌اي زيستم كه دو مؤلفه مشخص داشت، اينكه هيچگاه از روح نقادي فروگذار نكرد ، اين روحيه را از مادر به ارث برده‌ام كه در هر مورد شك و دگرانديشي و دوري از تراز عمومي حتي اگر در تراز درون پنهان باشد، بي‌بديل‌ترين سرشت ساخت ايده‌هاست و در سايه اين روح نقادانه كه رگه‌هاي ظريفي از روشنفكري را نيز در درون خود داشت، آموختم كه تعلق به مكان امري بي معناست و از اينرو همواره در سويه‌هاي فكري خود فروگذار فيزيك تعلق بوده‌ام و همواره اين غريبگي ناشي از تمامي تعلقات مكان به من فرصت داده تا بهتر با موضوع روبرو شوم و از سوي ديگر همواره آموخته‌ام كه با زمان زيستن ارزشمند ترين عنصر است و تلاش براي فراروي از زمان چيزيست كه در درون خود انگاره درست انديشيدن را پنهان ساخته است. " دكتر رضا افهمي در تاريخ 20/6/ 1353 بعنوان فرزند اول خانواده‌اي كه اهتمام خود را بر ترويج فرهنگ و آموزش دانايي به ديگران قرار داده‌بودند؛ بدنيا آمد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : رضا افهمي ساليان دبستان را از 1359 تا 1364 و در دبستان‌هاي هفده شهريور و صادقيه شهر كرمان و در حدفاصل سال 1364 تا 1367 در مدارس راهنمايي آيت‌الله سعيدي و شهيد نواب صفوي و دوران دبيرستان را تا سال 1371 در دبيرستان‌هاي آيت‌الله مطهري، ارشاد و وحدت شهر كرمان گذراند، در همان سال با قبولي در كنكور وارد رشته كارشناسي ارشد پيوسته معماري در دانشگاه يزد شده و در سال 1378 با ارايه پايان‌نامه " مدارس پيش‌ساخته" فارغ‌التحصيل گرديد.در سال 1382 وارد مقطع دكتري پژوهش هنر دانشگاه تربيت مدرس شده و در در سال 1385 با ارايه رساله نهايي با عنوان " فرهنگ بصري حاكم بر بازنمايي در هنر هخامنشي" فارغ‌التحصيل شد.خاطرات و وقايع تحصيل : شايد براي هر كسي خاطرات دوران تحصيل در كلاس روي داده باشد و يا در رويدادي كه از آن بهره‌اي علمي برده باشد، اما براي من اين اتفاق در خارج از آن و در مناسبت ميان تحصيل و زندگي روي داد. در دوران دانشجويي در شهر يزد و در مجتمع هنر آن ، بواسطه آموزه‌هاي آن سال‌ها براي من زيست تؤام با تحصيل و امتزاج ميان آن دو به تجربه‌اي بديع بدل گشت كه در آن تحصيل امري مانند معماري به نوعي در تجربه زيستي آن سال‌ها نيز دخيل بود و ساخت بخشيدن به زندگي ، طراحي دوباره تمامي امور و كنش واقعي بسياري تجارب، به پيوند خوردن تحليل هنر و تجربه دنياي واقعي منجر گشت و آن را نهايي‌ترين بخش ساخت فكري خود قلمداد مي‌كنم.فعاليتهاي ضمن تحصيل : دكتر افهمي در ضمن تحصيل در دانشگاه سال‌ها بعنوان استاديار تحقيقات و ارايه دهنده سمينار به تدريس اشتغال داشته و در سال‌هاي نهايي تحصيل در مقطع كارشناسي ارشد به تدريس در دانشگاه‌هاي آزاد اسلامي كرمان و دانشگاه شهيد باهنر كرمان و ... و همزمان با‌ آن نيز به ترجمه كتاب و در دوره دكتري نيز در كنار تجارب پيشين به كار حرفه‌اي درزمينه معماري اشتغال داشته‌است.استادان و مربيان : دكتر رضا افهمي از اساتيد و مربيان خود چنين ياد مي كند: "ضمن قدرداني از تمامي اساتيد بزرگوار خود ، از مهمترين اساتيد دوره تحصيل در رشته معماري مي‌توانم از استاد گرانقدر، دكتر سيد حسين معيني نام ببرم كه بسياري از آموزه‌هاي اخلاقي و دانش خود پيرامون تئوري هنر را مرهون او هستم. در دوره دكتري نيز فرصت همراهي با دو تن از بزرگواران ومفاخر عرصه ادب و هنر اين سرزمين را داشته‌ام. دكتر محمود طاووسي و دكتر حبيب‌الله آيت‌اللهي كه همواره شاگردي ايشان و توجه و عنايتشان به فعاليت‌هاي بنده مايه افتخار من بوده‌است. "همسر و فرزندان : دكتر رضا افهمي متاهل و داراي همسر بنام سركار خانم ، دكتر فريناز فربود است. او با همسر خود در سال 1386 ازدواج كرده است. "ايشان علاوه بر دارا بودن برترين خصوصيات والاي انساني پژوهشگري انديشمند و صاحبنظر در زمينه طراحي منسوجات در هنر ايران هستند. "وقايع ميانسالي : وقايع در هر عرصه بيشمارند، اما پيشامد هر واقعه‌اي در عالم فيزيكي مي‌آموزد كه بايد تجارب زندگي واقعي را ارزشمند‌تر از چيزهايي دانست كه در ساحت انديشه روي مي‌دهد. شايد مهمترين واقعه‌اي كه در زندگي براي انسان رخ مي‌دهد پي بودن به پيچيدگي‌هايي است كه زيست انسان بر زمين دارد و اين امر با پيچيده‌تر شدن كنش‌هاي انساني در زندگي و بسط آنها اهميت بيشتري مي‌يابد.فعاليتهاي آموزشي : دانشگاه يزد، مجتمع هنر و معماري، 76-1375 دانشگاه آزاد اسلامي كرمان، دانشكده معماري، 1387-1376 دانشگاه شهيد باهنر كرمان، دانشكده هنر و معماري، 1382-1380 دانشگاه آزاد اسلامي بندر عباس، گروه معماري، 1387-1386 دانشگاه تربيت مدرس، دانشكده هنر و معماري، گروه پژوهش هنر، 1387 تا كنون مراکزي که فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : - مهندسين مشاور معمار و شهرساز فرا ديزَين معاصر - انتشارات نسل باران ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : همكار با مراكز پژوهشي گوناگون فعاليت در زمينه تخصصي معماري و شهرسازي شاگردان : رضا افهمي درباره شاگردان و دانش آموخته گان خود چنين اظهار نظر مي كند: شاگردان اينجانب در عرصه معماري بي‌شمارندو مايه مباهات من مجموعه‌اي از دانشجويان قديمي من است كه امروزه همكار اينجانب هستند و اين مايه مباهات براي من به شمار مي‌‌آيد. در مورد آرا و عقايد ، در عرصه معماري همواره سعي نموده‌ام تا نوعي زيبايي‌شناسي عينيت‌گرا در عرصه كاربرد مصالح و ابتناي آن به تحليل بصري و معناشناختي مصالح را پي‌ريزي نمايم. در عرصه پژوهش هنر نيز صاحب تئوري تراز آگاهي و ساحت بصري در تحليل موارد فرهنگي هستم كه به پژوهش‌هاي ميان‌‌رشته‌اي در عرصه هنر و تحليل آن اختصاص دارد. در اين زمينه‌ها نيز بسياري از دانشجويان پيشين من درحال تجارب پژوهشي يا طراحي هستندآرا و گرايشهاي خاص : دكتر رضا افهمي صاحب اولين پژوهش در زمينه فرهنگ بصري در ايران و وارد كننده اين شيوه پژوهش ميان‌رشته‌اي به ساخت پژوهش كشور و صاحب تئوري تراز آگاهي و بنيان‌هاي معرفتي و ارتباط آن با مقوله قدرت و بازنمايي بودند كه در قالب پژوهش پيچيده و جامع پيرامون بنيان‌هاي قدرت و مشروعيت در ايران و سازمان بازنمايي آن از طريق تصاوير در ايران باستان و نحوه دگرگون سازي تراز آگاهي در اين دوره به رشته تحرير در آمده است.جوائز و نشانها : برگزيده جوان اولين دوره جشنواره بين‌المللي فارابي در گروه جغرافيا، تاريخ و باستان‌شناسي ( لوح تقدير رييس جمهور، لوح يونسكو و آيسسكو ) برگزيده جشنواره پايان‌نامه برتر، فرهنگستان هنر چگونگي عرضه آثار : رضا افهمي مقالات علمي در كنفرانس‌هاي گوناگون در عرصه معماري و پژوهش هنر ، ارايه مقالات پژوهش در مجلات داخلي و خارجي ، ارايه كرده است. از ديگر فعاليت هاي پژوهشي و تحقيق دكتر افهمي مي توان به نشر مقالات تخصصي در مجلات و ايراد سخنراني در مجامع تخصصي، سردبير ويژه برخي مجلات تخصصي، ترجمه كتب تخصصي در عرصه معماري و طراحي صنعتي و انجام قراردادهاي پژوهشي با سازمان‌هاي مرتبط با مسايل فرهنگي يا پروژه‌هاي زيربنايي در زمينه معماري اشاره كرد. ________________________________________ آثار : فرهنگ بصري حاكم بر بازنمايي در هنر هخامنشي ويژگي اثر : اين اثر به بررسي بنيان‌هاي قدرت و مشروعيت در ايران باستان و تأثيرات آن بر تراز آگاهي و معرفت در اين دوره و تغيير دادن بينش حاكم بر محيط در تراز گفتاري و انعكاس آن در ارتباطات بصري به مثابه بخشي از فرآيند ارتباطي و كنش دانش موجود براي همراهي با بينش مي‌پردازد.2 مقاله تناسبات انساني در هنر هخامنشي ويژگي اثر : اين مقاله به بررسي طراحي نسبت‌هاي انساني در هنر هخامنشي در تخت جمشيد و سيستم طراحي پيكره انسان دراين هنر و سرچشمه‌هاي اين شيوه طراحي مي پردازد.3 مقاله تناسبات در خط فارسي باستان ويژگي اثر : اين مقاله كه در مجله Iranica Antiqua منتشر شده، به بررسي سيستم طراحي خط فارسي باستان و واكاوي هنر طراحي فونت‌ها در اين دوره و سازمان هندسي حاكم بر آن مي‌پردازد. ________________________________________

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

او در سال ۱۲۹۹ در تهران و در خانواده ای اهل موسیقی به‌دنیا آمد. پدر بزرگ او میرزا عبدالله فراهانی بنیانگذار موسیقی سنتی و معروف به پدر موسیقی سنتی ایران بوده است. مادر وی، مولود خانم، از نوازندگان تار و سه تار و مرحوم احمد عبادی استاد بزرگ سه تار نیز، دایی سیحون است. او پس از پایان تحصیل معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، به دعوت آندره گدار (رئیس اداره باستان‌شناسی وقت ایران) برای ادامه تحصیل راهی پاریس می‌شود و در دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس (بوزار) طی حدود ۳ سال تحت تعلیم اوتلو زاوارونی به تکمیل دانش معماری خود می‌پردازد و در سال ۱۹۴۹ به درجه دکترای هنر می‌رسد. او در بازگشت به ایران در سن ٢٣ سالگی نخستین اثر معماری خود که بنای یادبودی بر آرامگاه بوعلی سینا بوده است را طراحی می کند. سیحون در طول سالهای فعالیت خود عضو شورای ملی باستان‌شناسی ، شورای عالی شهرسازی، شورای مرکزی تمام دانشگاههای ایران و کمیته بین‌المللی ایکوموس (Icomos، وابسته به یونسکو در پیش ازانقلاب) بوده و به مدت ۱۵ سال مسؤولیت مرمت بناهای تاریخی ایران را برعهده داشته است. هوشنگ سیحون بیش از دو دهه است که در ونکوور کانادا زندگی می‌کند. وی شهروند افتخاری فرانسه نیز می باشد. معماری وی استاد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بوده و یک دوره ریاست این دانشکده را عهده دار بوده است. استاد «هوشنگ سیحون» نقاش و معمار پرسابقه ایرانی، به مرد بناهای ماندگار معروف است. از میان پروژه‌های طراحی و ساخته شده وی می توان به آرامگاه بزرگانی چون خیام ، کمال الملک ، بوعلی سینا ، نادرشاه افشار ، کلنل محمدتقی خان پسیان و ده‌ها مقبره و آرامگاه دیگر و نیز طراحی بنای موزه توس در سال ۱۳۴۷ و همچنین ساختمان بانک سپه در میدان توپخانه تهران اشاره کرد. وی همچنین طراحی ساختمان‌های سازمان نقشه برداری کل کشور، کارخانه نخ ریسی کوروس اخوان، کارخانه آرد مرشدی، مجتمع آموزشی یاغچی آباد، سینما آسیا، سینما سانترال، کارخانه کانادادرای (زمزم فعلی ) در تهران و اهواز ، کارخانه یخ سازی کورس اخوان و حدود ۱۵۰ پروژه مسکونی خصوصی را بر عهده داشته است. استاد سیحون نقش اندازی است که در دنیای ابعاد از معانی پر رمز و راز باطن سخن به میان می‌آورد و معانی و فلسفه نظری و وجودی بزرگانی که معمار و طراح آرامگاه هر یک از آنان بوده ، در نقش مقبره شان متجلی نموده‌است. به عنوان مثال در ۱۳۳۸ آرامگاه حکیم عمر خیام را مبتنی بر اصول ریاضی و مثلثاتی خیام ، محاسبه و طراحی کرده‌است. او در کتاب «نگاهی به ایران» در مورد بنای آرامگاه نادر شاه افشار می‌نویسد: ماده اصلی ساختمان از سنگ خارای منطقه کوهسنگی مشهد، مشهور به سنگ هر کاره‌است، این سنگ یکی از مقاوم‌ترین سنگ هایِی ست که در ایران وجود دارد، او دلیل این انتخاب را اشاره به صلابت و عظمت نادر شاه افشار می‌داند». او در ادامه می‌نویسد: «شکل کلی و مقبرهٔ نادر به شکل شش ضلعی متناسبی ست که، شکلِ سیاه جادرهایی را تداعی می‌کند، دلیل این امر همین نکته‌است که نادر به جای کاخ در زیر چادر زندگی می‌کرد. نقاشی و طراحی: سیحون در کنار معماری، به نقاشی از مناظر و روستاهای ایران می‌پرداخت و نمایشگاه‌هایی از این آثار خود در ایران و در خارج از ایران برپا کرده‌است. آثار وی در نمایشگاهی در دانشگاه ماساچوست در سال ۱۹۷۲ در کنار آثار هنرمندانی چون پیکاسو و سالوادور دالی به نمایش درآمد. در این نمایشگاه تابلویی از «کلاف‌های خطی» به نمایش گذاشت که در آن از خطوط موازی و پر پیچ و تاب که هیچ همدیگر را قطع نمی‌کنند ، استفاده کرده بود. دانشگاه‌هایی مثل MZT ، هاروارد، واشنگتن و برکلی مجموعه‌ای از نقاشی‌های او را گردآوری کرده و نگهداری می‌کنند. همسر سابق وی معصومه سیحون نیز نقاش بود و صاحب گالری سیحون در تهران. آثار: معماری  آرامگاه فردوسی در توس  آرامگاه نادرشاه در مشهد  آرامگاه کمال الملک در نیشابور  آرامگاه ابوعلی سینا در همدان(۱۹۵۱)  آرامگاه خیام در نیشابور(۱۳۳۸)  آرامگاه کلنل محمد تقی خان پسیان  مقبره عباس میرزا و بعضی دولتمردان قاجار  ساختمان بانک سپه در تهران  بنای موزه توس(۱۳۴۷)  مرکز فرهنگی یزد نوشتاری:  کتاب نگاهی به ایران (مجموعه‌ای از نقاشی‌های سیاه قلم)  کتاب معماری سیحون  کتاب نیم قرن آثار معماری ونقاشی سیحون نقاشی:  کلاغ پر  کنسرت(Concerto)، رنگ روغن (۱۹۹۸)  قلم و مرکب (۱۹۸۱)

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

شهرت عمده وی در جامعه معماری، به خاطر زبان ویژه و بعضا غامض آثار اوست که به نثری مختص به وی در معماری نویسی انجامیده و به اعتقاد بسیاری اتباط دانشجویان، علی الخصوص در سال های اولیه تحصیل، را با متون او دشوار ساخته است؛ بسیاری روش نگارش وی را نقطه مقابل معماری نویسی مرحوم دکتر منوچهر مزینی به جهت ساده نویسی او می دانند. وی بنیان گذار موسسه انتشاراتی فضا است و دفتر معماری شخصی خود را هدایت می کند. گفته می شود وی در تلاش است بنیادی غیر انتفاعی را برای تداوم رویکرد پژوهشی خود تاسیس نماید. وی به عنوان چهره ی مانگار معماری ذز سال ۱۳۸۹ انتخاب شد. سوابق تحصيلي اخذ مدرك دكتراي معماري از دانشكده معماري ونيز 1343 اخذ مدرك فني شهرسازي از دانشگاه ميلان 1347 اخذ مدرك مرمت بناها و شهرهاي تاريخي از دانشگاه رم 1348 دريافت درجه استادي دانشگاه تهران 1355-1354 اخذ رتبه 28 پايه استادي دانشگاه تهران 1382 عناوين و سِمَت ها: موسس و مدير موسسه علمي فرهنگي فضا 1362 مديرعامل موسسه علمي و فرهنگي فضا از 1362 عضو اينتا (انجمن بين المللي نوشهرها) از 1363 مدرس دانشكده هاي معماري آزاد اسلامي تهران، كرمان، تبريز و دانشكده هنر دانشگاه كرمان از 1372 عضو هيات امناء‌ انجمن مفاخر معماري ايران مشاغل و مسئوليت هاي گذشته : آسيستان آموزشي دانشكده معماري ونيز 1348-1341 مدرس انستيتو فني تكنيكوم نفيسي 1359-1345 مدرس با عنوان دانشيار 1348 و استاد 1354، دانشكده هنرهاي زيبا موسس درس مرمت بناها و شهرهاي تاريخي مدير برگزاري اولين سمينار مرمت شهري در ايران، دانشكده هنرهاي زيبا 1350 موسس و مدرس رشته هاي مرمت معماري و مرمت شهري، دانشگاه فارابي اصفهان 1355-1358 مدرس رشته شهرسازي، دانشگاه الزهرا (فرح پهلوي) 1357-1356 مدير گروه آموزشي معماري دانشكده هنرهاي زيبا 1350-1349 عضو هيات مميزه دانشگاه تهران 1358-1355 عضو كميته علمي ايكوموس ايران 1358-1350 عضو شوراي تخصصي شهرداري تهران به مدت 5 سال مشاور عالي معماري بانك مركزي ايران به مدت 7 سال عضو كميسيون طراحي و معماري، شهرسازي و محيط زيست – شهرداري تهران به مدت 5 سال

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 10 منبع : دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

از اساتید هنرمند اصفهان در قرن دهم بوده، از آثار وى ساختمان بقعه‏ى هارون ولایت در اصفهان است كه به امر شاه اسماعیل در تاریخ 918 بناى آن به پایان رسیده است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 11 منبع : دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

فرزند محمد حسین. از زبردست ترین هنرمندان قرن دهم و یازدهم هجرى است، و اثر او بناى مسجد شیخ لطف الله، یعنى زیباترین بناى تاریخى اسلامى جهان است كه از سال 1012 تا 1028 در عهد شاه عباس بزرگ صفوى ساخته شده است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 11 منبع : دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم)

ولد استاد رضاى بناى اصفهانى، از معماران معروف زمان شاه سلیمان صفوى است. از آثارش ساختمان كاروان سراى شیخ على خان زنگنه در سال 1098 مى‏باشد.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم ق)، معمار و شاعر، متخلص به بنا. وى در كار بنایى بسیار توانا بود و در سرودن شعر نیز هم از همین رهگذر به بنایى اشتهار یافت و در تذكره‏ها اشعارى از وى ذكر شده است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س چهاردهم ق)، شاعر و معمار. كار وى عمران و آبادى بناها بود و در سرودن شعر نیز توانا. شعرهاى وى بیشتر در قالبهاى قصیده و غزل و در موضوعهاى توحید و مدیحه و مصیبت است. از آثار وى: «گلستان راز»، شعر.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س ششم ق)، معمار. وى بانى مسجد و منازه‏گارى است در مشرق اصفهان كه تاریخ بناى آن به سال 515 ق است. این نبا از ساختمانهاى دوره‏ى سلجوقى به شمار مى‏رود.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 11 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س یازدهم ق)، معمار. از آثار وى: حیاط گوشه‏ى جنوب غربى مسجد شاه اصفهان كه به امر شاه سلیمان صفوى به تاریخ 1078 ق بناى آن را به پایان رسانیده و كتیبه‏ى آن به خط محمدرضا امامى است؛ بناى «مصلى» در امتداد خیابان مشهد كه تاریخ اتمام بناى آن، سال 1087 ق و كتیبه‏ى آن به خط محمدحسین بن عنایت‏اللَّه است؛ كاشیكارى سردر مدرسه‏ى سلیمانیه در اصفهان، با رقم: «عمل فقیر شجاع بن مرحوم استاد قاسم بناء اصفهانى».

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(1305 -1245 ق)، معمار. ملقب به صنیع‏الملك. وى از محمد ابراهیم‏خان معمارباشى وزیر نظام و حاكم تهران لقب معمار باشیگرى سلطنتى یافت. از آثار خیریه‏ى وى، بناى مسجد و مدرسه‏اى عالى در نزدیكى امامزاده یحیى تهران است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 12 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س دوازدهم ق)، معمار، رسمى‏ساز و رسام نقوش هندسى و معمارى و از اهالى تبریز بود كه با خانواده‏ى زندیه نسبت سببى داشت و به امر كریم‏خان زند، ارگ تهران را ساخت و پسر او، حاج جعفرخان، از معماران مشهور دوران فتحعلى‏شاهى تا اوایل سلطنت ناصرى است كه بعضى ساختمانهاى قدیم آن دوران، اثر این معمار است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

معمار. تولد: 1282. درگذشت: 1374، تبریز. رضا معماران بنام بیش هفتاد سال در زمینه طراحى تعمیر و احیاء آثار تاریخى و هنرى داشت. طراحى و اجراى نزدیك به دویست حمام قدیمى را در تهران، تعمیر و مرمت نزدیك به پنجاه حمام قدیمى، تعمیر مرمت مساجد قدیمى و بازار قدیمى شهر تبریز، طراحى و اجراى سد سنگى در حوالى شهرستان تكاب، طراحى و اجراى پل سلامت‏آباد در بیجار، تعمیر و مرمت دهانه‏ى مركزى پل دختر میانه، طراحى و اجراى گنبد مركزى مسجد كبود و طراحى و اجراى گنبد دانشگاه صنعتى شریف در تهران از جمله كارهاى اوست. وى در سال‏هاى آخر عمر هم اجرا و نظارت مسجد حضرت رضا (ع) در جاده‏ى ایل گولى تبریز را عهده‏دار بود. وى در اردیبهشت ماه سال 1374، همزمان با بزرگداشت هفته‏ى میراث فرهنگى نشان عالى لیاقت را از دست معاون اول ریاست جمهورى دریافت كرد و در ماه‏هاى آخر عمر نیز از سوى استاندار آذربایجان شرقى لوح «افتخار آفرینان آذربایجان» به وى اهدا گردید. استاد رضا معماران بنام به سبب بیمارى و كهولت در سن 92 سالگى درگذشت و پیكر ایشان در تبریز تشیع و در قطعه‏ى مشاهیر و هنرمندان وادى رحمت این شهرستان به خاك سپرده شد.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

تولد: 20 بهمن 1329. درگذشت: 2 بهمن 1373، تهران. سید جواد اولائى فرزند سید خلیل، هنرمند میراث فرهنگى واستاد مرمت بود. وى در كاخ مرمر فوت كرد و پیكرش در قطعه‏ى 88 بهشت زهرا مدفون است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

محمد احصائي ، در تيرماه 1318 شمسي در قزوين ديده به دنيا گشود. احصائي ، سال هاي نخست زندگي را در قزوين گذراند و سپس تهران را براي سكونت برگزيد. در ابتداي راه زندگي هنري خويش ، آثار استاد عمادالكتاب قزويني را سرمشق قرارداد تا سرانجام به حضور استاد سيدحسين ميرخاني رسيد و از تعليمات ايشان بهره جست. آنگاه به دانشسراي تهران راه يافت و پس از آن بيش از ده سال را به تجربه و تحصيل در دانشكده هنرهاي زيبا و حضور در نمايشگاه هاي هنري سپري كرد تا سرانجام موفق به ارائه ي هنر « نقاشيخط » شد. وي پس از سال هاي 1338 به بعد ، توجه خود را بر روي آثار ميرعماد قزويني متمركز نمود و بعدها هنر خط را در دوره ي قاجار كاويد. احصائي ، گرافيست ، خوشنويس ، مؤلف و كارشناس هنر ، عضو شورايعالي هنرهاي تجسمي كشور ، عضو شورايعالي انجمن خوشنويسان ، اديتور كتاب هاي هنر در سازمان كتاب هاي درسي ايران و احياگر كاربرد خطاطي در معماري اسلامي مي باشد. گروه : هنر رشته : هنرهاي تجسمي تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمد احصائي ، سال هاي نخست زندگي را در قزوين گذراند و سپس تهران را براي سكونت برگزيد. در ابتداي راه زندگي هنري خويش ، آثار استاد عمادالكتاب قزويني را سرمشق قرارداد تا سرانجام به حضور استاد سيدحسين ميرخاني رسيد و از تعليمات ايشان بهره جست. آنگاه به دانشسراي تهران راه يافت و پس از آن بيش از ده سال را به تجربه و تحصيل در دانشكده هنرهاي زيبا و حضور در نمايشگاه هاي هنري سپري كرد تا سرانجام موفق به ارائه ي هنر « نقاشيخط » شد. وي پس از سال هاي 1338 به بعد ، توجه خود را بر روي آثار ميرعماد قزويني متمركز نمود و بعدها هنر خط را در دوره ي قاجار كاويد. خاطرات و وقايع تحصيل : محمد احصائي ، با ذكر خاطره اي از دوران تجربه اندوزي هاي خود مي گويد : « در بهار 1354 ، در روزه داري هاي ادواريم ، در يك حالتي از مواجهه ي شديد عاطفي با كلام « الله » ، كه يكسره ذهن و دل مرا به تصرف گرفته بود ، حدود دويست قطعه كار انجام شد كه تكنيك اجراي آن ، حضور دائم و آمادگي شديد روحي را مي طلبيد ؛ ضرباهنگي كه هدايت قلم را « قلب » به عهده داشت ». مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمد احصائي ، مشاور رئيس مؤسسه ي مطالعات و تحقيقات فرهنگي در قسمت چاپ و انتشارات مي باشد. فعاليتهاي آموزشي : محمد احصائي ، سال ها به عنوان آموزگار ادبيات فارسي و خط در دبستان هاي جهان تربيت و شهر ري ، مدرس گروه هنرهاي تجسمي دانشكده هنرهاي زيبا ي دانشگاه تهران و دانشگاه هنرهاي تزئيني و عضو رسمي هيئت علمي دانشگاه تهران به فعاليت هاي آموزشي اشتغال داشته است. مراکزي که فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : محمد احصائي ، عضو هيئت مؤسس « انجمن هنرمندان نقاش ايران » مي باشد. ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : محمد احصائي ، گرافيست ، خوشنويس ، مؤلف و كارشناس هنر ، عضو شورايعالي هنرهاي تجسمي كشور ، عضو شورايعالي انجمن خوشنويسان ، اديتور كتاب هاي هنر در سازمان كتاب هاي درسي ايران و احياگر كاربرد خطاطي در معماري اسلامي مي باشد. وي در بيست سال اخير ، به جمع آوري و مطالعه ي عميق روي كارهاي اساتيد متقدم خويش پرداخته و قلم « محقق » و « ريحان » - كه در جهان اسلام به قلم هاي ايراني مشهورند - دستاورد كار مداوم او در اين سال ها است. آرا و گرايشهاي خاص : نستعليق محمد احصائي ، آميزه اي از شيوه ي « مير » و « ميرزا غلامرضا اصفهني » و « ميرحسين » با بعضي ملاحظات امروزي است و كاربرد گرافيكي در خوشنويسي وي ، از وجوه مشخصه اي است كه موجب تفاوت فاحش از ديگر خوشنويسان معاصر شده است. كارهاي « كلام الله » احصائي به چهار گروه تقسيم بندي مي شوند كه عبارتند از : نقاشي خط ها ، الله ها ، كارهاي در ارتباط با معماري ، و احياي قلم محقق و ريحان. وي در حوزه ي « نقاشي خط » با قلم « ثلث » و « محقق » با ياري گرفتن از « كلام الله » ، به خلق آثار بديعي دست زده است. جوائز و نشانها : محمد احصائي ، در هفتمين نمايشگاه بزرگ قرآن كريم تهران در سال 1378 ، به جهت « خوشنويس ممتاز آيات قرآني » در قطعات و كتيبه ها ، به ويژه احياي خطوط ريحان و محقق ، و بهره گيري مناسب از خط و گرافيك و نقاشيخط در آثار خود ، همچنين استفاده از كلمه ي مباركه ي الله به صورت هاي متنوع در آثار و كتيبه نگاري ، به عنوان « خادم برگزيده » شناخته شد. چگونگي عرضه آثار : محمد احصائي در زمينه ي تشكيل نمايشگاه هاي مختلف در ايران و خارج از كشور نيز فعاليت دارد كه دستاورد آن ، ارائه ي آثاري متفاوت در زمينه ي خط است كه در گرافيك و معماري كاربرد فراواني دارد. نمونه هايي از اين نمايشگاه ها عبارتند از : نمايشگاه گالري سيحون ، فستيوال بين المللي نقاشي در كاني سومر فرانسه ، نمايشگاه جمعي جهان در بال سوئيس ، نمايشگاه هنرمندان ايراني در پكن و شانگهاي جمهوري خلق چين ، نمايشگاه جمعي در دانشكده هنرهاي زيباي ايران و ... . -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 تحرير قرآن مجيد به قلم « محقق » 2 خوشنويسي سوره علق به ابعاد 120 × 110 سانتي متر با رنگ و روغن روي بوم ويژگي اثر : اين اثر ، اكنون جزء گنجينه ي آثار مجموعه ي موزه ي هنرهاي معاصر تهران قرار دارد. 3 كتيبه اي به قطع 400 مترمربع واقع در دانشكده الهيات 4 كتيبه ي سردر ورودي موزه ملي ايران ( ايران باستان ) ويژگي اثر : اين اثر ، آيه اي از قرآن مجيد به شيوه ي « محقق » و « برجسته » با لعاب زر است. 5 مجموعه ي « الله »

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

حسين مصدق زاده هنرمند كاشيكاروطراح معروف كاشي از هنر منداني است كه توانسته است با درك محضر بهترين و شايسته ترين استاد اين فن يعني پدرمرحومش و نيز با اتكاي به استعداد خدادادي و درسايه لياقت وپشتكار ،‌درطول بيش از شش دهه آثاري به وجود آورد كه به حق ،‌هريك دنيايي زيبا و رمز و راز و ابتكار و خلاقيت را در خود نهفته دارند . وي را مي توان آخرين بازمانده خانداني دانست كه از دوران صفويه در اصفهان آن روزگار كاشيكاربودند و باشيوه هاي مختلف اين هنر بديع ،‌بناهاي مذهبي و ساير آثار ايران وديگر ممالك را زينت مي بخشيدند . گروه : هنر رشته : هنرهاي تجسمي گرايش : كاشيكاري والدين و انساب : پدر حسين ، مرحوم استاد عبد الغفارمصدق زاده بود كه اونيزفرزند مرحوم استاد محمد مصدق زاده ،‌كاشيكار برجسته عصر قاجاربود . پدران استادحسين از دوران صفويه از استادان بي بديل هنر كاشيكاري بوده اند كه هريك دردوران خود از شهرت و آوازه چشمگيري برخوردار بوده اند و هم اينك نام اكثر آنان بر كتيبه هاي مساجد و بناهاي اصفهان و ديگر شهرها مخلد است . خاطرات کودکي : حسين مصدق زاده دردوران كودكي بود كه كاشيكاري را فرا گرفت . طوري كه دورا ن كودكي حسين درحالي مي گذشت كه پدرش كاشيهاي معرق سردر مسجد امام (مسجد شاه آن زمان )را مرمت مي كرد و در ضمن رموز و دقايق كاررا نيز به او و فرزند ديگرش (مرحو م استاد محمد مصدق زاده )مي آموخت . استادان و مربيان : اولين حسين مصدق زاده ، پدرش عبد الغفار بود . عبد الغفار به اندازه اي به اين هنر علاقمند بود كه وصيت كرد تا فرزندانش هنر كاشيكاري را فرا گيرند . حسين 12 ساله بودكه پدرش را از دست دادو حاج يد الله مغزي را كه خويشاوندش بود به استادي برگزيد . همسر و فرزندان : حسين مصدق زاده نيز همچون پدر مرحومش ،‌فرزند ان خود را به فراگيري هنر كاشيكاري تشويق و ترغيب كرده است . به طوري كه دو پسران او كه درسن 40تا42 سالگي هستند زير نظر وي به كار مشغول مي باشند. مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : خلاقيت و ابتكار حسين مصدق زاده و برادرش محمد مصدق زاده باعث شد تا از وجود آنان جهت تدريس درهنرستان هنرهاي زيبا استفاده كنند . مصدق زاده از بدو تاسيس اداره باستان شناسي كه بعدا فرهنگ و هنر شد و سپس به سازمان ميراث فرهنگي تغييرنام داد ، بااين دستگاه همكاري داشته است . چگونگي عرضه آثار : حسين مصدق زاده درطول بيش از شصت سال كار مداوم خدمات بسياري به هنر كاشيكاري ايران كرده است . او درطول حيات پر، خويش ‌، كاشيكاري 62 محراب ، 33 سردر مسجد ، 18 منار، 9 گنبد را طراحي و اجرا كرده است . -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 تعمير بارگاه امام كاظم (ع) و امام جواد (ع) دركاظمين 2 تعمير كاشي هاي مدرسه چهار باغ امام صادق اصفهان 3 تعميرمسجد حاج محمد جعفر آباده اي اصفهان 4 سردر برخي ادارات در عمان 5 سردرامامزاده اسماعيل اصفهان 6 سردرخانه هنرمندان اصفهان 7 سردرورودي بانك خون تبريز 8 طراحي بيمارستان هلال احمر دردوبي 9 طراحي سردرامامزاده گوگدگلپايگان 10 طراحي سردرورودي امامزاده زيد اصفهان 11 طراحي كاشيكاري 4 سردربازار امام خميني لار 12 طراحي كاشيكاري آرامگاه رودكي درتاجيكستان 13 طراحي كاشيكاري حسينه محله منصوريه كويت 14 طراحي كاشيكاري سقاخانه حضرت ابوالفضل 15 طراحي كاشيكاري محراب مسجد حاجي درگلپايگان 16 طراحي كاشيكاري مسجد آقا مسيح گلپايگان 17 طراحي كاشيكاري مسجد اميرالمومنين درلار 18 طراحي كاشيكاري مسجد جامع خوانسار 19 طراحي كاشيكاري مضيف خانه خوانسار 20 طراحي محراب مسجد لار 21 كاشيكاري آرامگاه خيام درنيشابور 22 كاشيكاري حرم امام علي (ع) درنجف 23 كاشيكاري صحن آستانه حضرت معصومه درقم 24 كاشيكاري صحن امام خميني حرم امام رضا (ع) درمشهد 25 كاشيكاري گنبد شاهچراغ (احمد بن موسي ) درشيراز 26 كاشيكاري مسجد كبود ايروان 27 مرمت حرم حضرت رقيه (س) درسوريه 28 مرمت سردر امير چخماق يزد 29 مرمت صحن حرم امام حسين (ع) دركربلا 30 مرمت كاشي هاي مسجد جامع كبيريزد

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

دکتر پرویز موید عهد در سال 1308 در تهران متولد شد. وی دارای دکتری معماری و شهر سازی از دانشگاه سوربن پاریس 1336، عضو هئیت علمی دانشگاه تهران و رئیس دفتر فنی اداره ساختمان دانشگاه از 1336 است . دکتر مویدعهد در سالهای 1336 و 1343 به مراتب دانشیاری و استادی رسید . وی علاوه برتدریس در دانشگاه شهید بهشتی و دانشکده ساختمان پلی تکنیک ریاست دانشکده هنرهای تزیینی وزارت فرهنگ و هنر را نیز بر عهده داشته است.گروه : هنررشته : معماری و شهر سازیتحصیلات رسمی و حرفه ای : دکتر پرویز موید عهد پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه درزادگاه خود، وارد دانشگاه تهران شد و پس از اخذ لیسانس معماری به فرانسه عزیمت کرد و در سال 1336 با اخذ مدرک دکتری رشته معماری و شهر سازی از دانشگاه سوربن پاریس به ایران بازگشت.خاطرات و وقایع تحصیل : سالها اقامت و تحصیل درشهر پاریس از وقایع مهم زندگی علمی استاد دکتر پرویز موید عهد بود که در شکل دهی فکر و تجارب وی بسیار موثر افتاد.فعالیتهای ضمن تحصیل : مطالعه، تحقیق و انجام تحقیقات علمی در رشته معماری و شهرسازی همواره از امور مورد علاقه استاد دکتر پرویز موید عهد بوده است.مشاغل و سمتهای مورد تصدی : مشاغل و مسئولیت های استاد دکتر پرویز موید عهد عبارت بوده اند از : عضو هئیت علمی دانشگاه تهران ( گروه معماری و شهر سازی) از سال 1336 رئیس دفتر فنی اداره ساختمان دانشگاه تهران 1336 دانشیار گروه معماری و شهر سازی دانشکده هنر دانشگاه تهران 1337 استاد گروه معماری و شهر سازی دانشکده هنر دانشگاه تهران 1343 مدرس در دانشگاههای شهید بهشتی و پلی تکنیک رئیس دانشکده هنرهای تزیینی وزرات فرهنگ وهنر فعالیتهای آموزشی : استاد دکتر پرویز موید عهد از سال 1336 به عنوان عضو هئیت علمی دانشگاه تهران استخدام شد. وی در دانشکده هنرهای تزئینی وزارت فرهنگ و دانشکده معماری دانشگاه شهید بهشتی و دانشکده ساختمان پلی تکنیک به تدریس دروس مربوط به تاریخ و اصول معماری پرداخته است.مراکزی که فرد از بانیان آن به شمار می آید : استاد دکتر پرویز موید عهد بناهای ارزشمندی را در داخل و خارج از کشور طراحی کرده است که از آن جمله می توان به محوطه نمایشگاه بین المللی تهران، مرکز تحقیقات دارویی و پیش دارویی ، طرح خاتم کاری تالار بزرگ و تزئینات کاخ گلستان، مرمت و بازسازی وزارت آموزش و پرورش و مرحله اول مصلای بزرگ امام خمینی اشاره کرد.سایر فعالیتها و برنامه های روزمره : مطالعه، تحقیق و تالیف آثار در زمینه معماری و شهر سازی به ویژه طرح های مجموعه های کلان شهری در تهران و حتی در خارج از کشور از جمله اموری است که دکتر پرویز موید عهد بدان اشتغال داشته است. ......................................................................0آرا و گرایشهای خاص : استاد دکتر پرویز موید عهد عمدتا به طرحهای تحقیقی جهت کاربردهای عملی در بنای ساختمانها و مجموعه های عمومی مهم علاقمند است. -------------------------------------------------------------------------------- آثار :  1 طرح خاتم کاری تالار بزرگ و تزیینات کاخ گلستان  2 طرح عمومی مرحله اول مصلای بزرگ امام خمینی در تهران  3 طرح محوطه نمایشگاه بین المللی تهران  4 طرح مرکز تحقیقات دارویی و پیش دارویی  5 طرح مرمت و بازسازی وزارت آموزش و پرورش

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

استاد حسین زمرشیدی در 1318 در مشهد به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی را در همان شهر به پایان برد. سپس همراه پدرش حاج محمد معمار که از اساتید بنام خراسان بود به فراگیری شغل پدری در بنای خواجه ربیع پرداخت. پس از طی مراحلی در نوجوانی به حق استادی سرآمد در معماری اسلامی گردید. آثار فراوانی از معماری و کاشی کاری در بقعه خواجه ربیع، گنبد سبز مشهد، بقعه امام زاده محمد محروق و شیخ عطار در نیشابور و بقعه شیخ احمد جامی در تربت جام از یادگارهای استاد زمرشیدی است. زمر شیدی پس از معماری اسلامی به بنایی روی آورد و چندی نگذشت که در زمینه ساختمان سازی استادی ماهر شد. او شب ها به تحصیل علم پرداخت و تا سوم متوسطه را در مشهد سپری کرد. سپس به تهران آمد و پس از آزمون رشته استاد کاری توسط هیئت آلمانی در هنرستان صنعتی تهران سابق ( ایران و آلمان ) به عنوان استاد کار آموزشی استخدام شد و هم زمان در رشته ساختمان نیز ادامه تحصیل داد و در سال 1350 فارغ التحصیل شد. سپس به آلمان رفت و در رشته های عمومی ساختمان و تربیت دبیر فنی رشته ساختمان در دانشگاه برلین ادامه تحصیل داد. پس از بازگشت به وطن به عنوان هنرآموز رشته ساختمان در هنرستان تهران به کار ادامه داد و 16 جلد کتاب درسی سال های اول تا چهارم رشته ساختمان را برای هنرستانهای کشور تالیف کرد.از نظام پنجساله در رشته عمران نیز چهار جلد کتاب درسی برای هنرستانها تالیف کرده است . حسین زمرشیدی از جمله معمارانی است که به معماری غنی ایرانی عشق می ورزد و به همین دلیل تالیفات با ارزشی در معماری سنتی و اسلامی به جامعه علمی ایران تقدیم داشته است. که مورد توجه بسیار فراوان سایر کشورهای مسلمان از جهت کاربرد در آثار معماری اسلامی آنها نیز واقع شده و تعدا آنها به 10 جلد می رسد . نامبرده هم اکنون در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی با رتبه علمی دانشیاری به تدریس و تحقیق مشغول می باشد. گروه : هنررشته : معماری سنتیگرایش : هنرهای قدسیوالدین و انساب : پدر حسین زمرشیدی حاج محمد معمار ،معماری زبردست از مردم مشهد بوده است و نام مادر محترمشان حاجیه خانم مریم بهاریان شرقی است.ایشان یک برادر بنام مهندس علی زمرشیدی و دو خواهر بنامهای مهری و نسیرین زمرشیدی دارد.خاطرات کودکی : حسین زمر شیدی از دوران کودکی خود چنین یاد می کند:" ده ساله بودم که پدرم تابستان مرا با خود به بقعه خواجه ربیع برد.زلزله گنبد آسیب فراروانی به آن رسانده بود.بطوری که شکستهایی به آن داده بود و قرار بود که توسط پدرم بازسازی شود وقتی پوشش گنبد به ختم شانه رسیده بود پدرم کوزه ای و بطری کوچکی در دست داشت .همه کارگران و استادان را که حدود 24 نفر می رسید جمع کرد و کاغذ تا شده ای را درون بطری انداخت و سر آنرا چوب پنبه گذاشت و لاک ذوب شده ای سر آن ریخت و در کوزه را با پوست گوسفند بست و کوزه را درون پوشش گنبد گذاشت و با رعایت فاصله ای دور و اطراف آن را چیدند.بعد از اتمام کار از پدر سوال کردم ،این کار یعنی چه؟ پدر چوا ب داد هر وقت گنبد را خراب کنند ،کوزه و محتوای آن یاد آور تاریخ ساخت قبلی آن است."اوضاع اجتماعی و شرایط زندگی : حسین زمرشیدی در سال 1318ه.ش در خانواده معماری یپشه زاده شد. او از کودکی در فضایی که ارتباط مستقیمی با معماری اسلامی داشت پرورش یافت تشویقها ومهارت پدر ، در پیشرفت های بعدی استاد زمرشیدی بسیار موثر افتاد.تحصیلات رسمی و حرفه ای : حسین زمرشیدی فنون معماری اسلامی را در کنار پدر خود در نماسازی گنبد و بقعه خواجه ربیع و نیز ساخت گبند و تزیینات شیخ مومن استرآبادی و ... آموخت. زمر شیدی پس از معماری اسلامی به بنایی روی آورد و چندی نگذشت که در زمینه ساختمان سازی استادی ماهر شد. او شب ها به تحصیل علم پرداخت و تا سوم متوسطه را در مشهد سپری کرد. سپس به تهران آمد و پس از آزمون رشته استاد کاری توسط هیئت آلمانی در هنرستان صنعتی تهران سابق ( ایران و آلمان ) به عنوان استاد کار آموزشی استخدام شد و هم زمان در رشته ساختمان نیز ادامه تحصیل داد و در سال 1350 فارغ التحصیل شد. سپس به آلمان رفت و در رشته های عمومی ساختمان و تربیت دبیر فنی رشته ساختمان در دانشگاه برلین ادامه تحصیل داد.خاطرات و وقایع تحصیل : حسین زمرشیدی در دوره دیپلم ساختمان همواره شاگردی ممتاز بود.وی با وجود داشتن همسر و فرزند و زندگی که تا حدودی سخت بود ولی به درس خواندن خود ادامه داد و در آلمان نیز بعلت علاقه فراوان به تحصیل از شاگردان ممتاز آنجا بوده و این امر باعث حسادت دانشجویان آلمانی می شد چرا که در درس رسم فنی و قشه بدون ادعا فوق العاده بود و همیشه موردتوجه اساتید آلمانی خود قرار می گرفت.فعالیتهای ضمن تحصیل : حسین زمرشیدی علاوه بر تحصیل، به تحقیق نظری و عملی ( اجرای طرحها و بناهای در معماری) اسلامی ایران می پرداخت.استادان و مربیان : اساتید و مربیان حسین زمرشیدی به قرار زیر می باشند: زنده یادان : پدر برگوارش، استاد مهدی تشکری اصفهانی ،استاد جواد تقوایی ،استاد علی ناجی ،استاد غلامحسین یزدی ،استاد علی خالو . مهندس دارا بهشتی (در دوران تحصیل) و پروفسور میتچ (از اساتید آلمانی)هم دوره ای ها و همکاران : مهندس رضا دهشیدی (معاون عمران سابق بارگاه حضرت رضا (ع) )،دکتر علی اصغر وطنی اسکویی ،دکتر موسی مظلوم و دکتر غلامحسین معماریان از همدوره ایها و همکاران حسین زمر شیدی می باشند.همسر و فرزندان : حسین زمرشیدی متاهل است وی خود را مدیون همسر ش که همپای وی در طول تحصیل و زندگی اش بوده می داند.وقایع میانسالی : حسین زمرشیدی پس از فراغت از تحصیل و بازگشت از آلمان، عضو هئیت علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی شد.مشاغل و سمتهای مورد تصدی : حسین زمرشیدی پس از بازگشت از آلمان به عضو یت هئیت علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در آمد که اکنون به عنوان دانشیار در دانشگاه مذکور مشغول به فعالیت است. وی علاوه بر آن عضو هئیت تحریریه بسیاری از مجلات معتبر معماری و میراث فرهنگی و نیز عضو مجامع علمی مختلف از جمله فرهنگستان هنرایران می باشد.فعالیتهای آموزشی : حسین زمرشیدی پس از اخذ فوق لیسانس معماری از دانشگاه برلین و بازگشت به ایران، به عضویت هئیت علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در آمد و از آن پس به تدریس و تالیف و تحقیق می پردازد.سایر فعالیتها و برنامه های روزمره : حسین زمرشیدی علاوه بر تدریس، به مطالعه، تحقیق و تالیف آثاری در زمینه معماری سنتی اسلامی ایران و جهان و همچنین به عکس برداری از آثار معماری ایران و مکانها و بنا های ارزشمند معماری از جهات مختلف (تاریخ ،طرح و اجراو غیره ) می پردازد.ایشان به ورزش در روزانه بصورت پیاده وری نیز علاقه دارد.همفکران فرد : حسین زمرشیدی با مرحوم دکتر محمد کریم پیرنیا ، دکتر محمد مهدی هراتی ،دکتر حسین یاوری و دکتر منصور فلامکی از همفکری نزدیکی برخوردار است.آرا و گرایشهای خاص : حسین زمرشیدی در معماری، به معماری سنتی اسلامی در ایران توجه ویژه ای دارد و اجزایی چون طاق و قوس و گره چینی را مورد پژوهش قرار داده است.جوائز و نشانها : حسین زمرشیدی درسال 1381 دردومین همایش چهره های ماندگار، به عنوان چهره ماندگار در عرصه معماری سنتی برگزیده و معرفی شد.از دیگر جوایز وی می توان به چند مورد زیر اشاره کرد: - نشان درجه سه دانش در سال 1383 از سوی ریاست محترم جمهوری جناب آقای خاتمی به همراه 50 سکه تمام بهار آزادی - چاپ تمبر در سال 1382 - دریافت لوح تقدیر و جایزه از سوی مسئولین و چندین وزیر برای 69 بار - برزگداشت از طرف سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران در سال 1380 - بزرگداشت در روز معلم در سال 1380 از طرف دانشگاه شهید رجایی - بزرگداشت در سال 1384 از طرف سازمان اوقاف و امورخیریه - هزینه سفر به چهار کشور آسیای میانهچگونگی عرضه آثار : حسین زمرشیدی مقالات علمی و کتب فراوانی درزمینه اسلامی نگاشته است و تعدادی تابلو از نقوش و کاشی معرق از دیگر آثار وی بشمار می رود. آثار حسین زمرشیدی به شرح زیر است: - 22 جلد کتاب های درسی رشته عمران از مقطع هنرستان تا دانشگاه - 11 جلد کتاب ارزشمند معماری سنتی و خصوصااسلامی که عموما نفیس و رنگی می باشند. - 68 مقاله بلند ارزشمنددر زمینه عمران و معماری که تعدادی از آنها چاپ و برخی آماده چاپ می باشند. - خلق 30 تابلو از هنرهای قدسی معماری اسلامی ایران به شکل تابلوی معرق و غیره که وقف موزه سعد آباد شده است. -------------------------------------------------------------------------------- آثار :  1 16جلد از کتب درسی  2 اجرای ساختمان (عناصر و جزئیات)  3 پیوند و نگاره در آجر کاری  4 تعمیر و نگهداری ساختمان  5 رسم فنی و نقشه کشی جامع عمران  6 طاق و قوس در معماری ایران  7 کاشیکاری در ایران  8 گره چینی در معماری سلامی و هنرهای دستی  9 مسجد معماری در ایران  10 معماری ایران  11 معماری ایران، اجرای ساختمان با مصالح سنتی  12 معماری ایران، مصالح شناسی سنتی  13 مقالات عملی و کتب فراوان دیگر در زمینه اسلامی  14 نقش آجر و کاشی در نمای مدارس  15 کارگاههای رشته عمران و خودکفائی نظام پنجساله  16 کارهای عمومی

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

دكتر رضا افهمي در سال 1353 در كرمان بدنيا آمد. وي در سال 1382 وارد مقطع دكتري رشته پژوهش هنر دانشكده هنر و معماري دانشگاه تربيت مدرس شده و در سال 1385 به دريافت اين درجه با نمره عالي نايل شده است.ايشان در سال 1386بعنوان برگزيده جوان جشنواره فارابي در زمينه تاريخ، جغرافيا و باستانشناسي انتخاب شده است. نامبرده در حال حاضر نيز ضمن ادامه كار علمي خود، به عنوان هيأت علمي گروه پژوهش هنر دانشكده هنر و معماري دانشگاه تربيت مدرس به تدريس مشغول مي باشد.گروه : هنررشته : پژوهش هنرگرايش : تئوري هنروالدين و انساب : پدر : مهدي افهمي ، فرزند امير، معلم بازنشسته ، ميزان تحصيلات : فوق ديپلم مادر: نرجس‌خاتوان بني اسدي نژاد، فرزندابوطالب، مدير بازنشسته، ميزان تحصيلات ليسانس خاطرات کودکي : "دوران كودكي اينجانب اشغال شده از گفتمان خانوادگي است. عقيده دارم كه در هر خانواده‌اي گفتماني غالب وجود دارد كه مي‌تواند اقصاد، پزشكي و يا همچون محيط رشد من هنر باشد. خوشبختانه در ميان خانواده‌اي زيستم كه از كودكي باوجوه گوناگون هنر آشنا شدم. پدر بزرگ و دايي بزرگوارم از كارمندان سازمان ميراث فرهنگي بودند و اين به معناي نزديك بودن من به فضاي هنرهاي سنتي ايران و بويژه معماري بود. در فضاي خانه از سال‌هاي دور همواره بوي رنگ و روغن و تابلوهاي امپرسيونيست پدر به مشام مي‌رسيد و شايد جالب باشد، كه عشق من به نقاشي شايد از لذت استشمام بوي رنگ باشد . باري ياد آن سال‌ها پشت بوم‌هاي پدر نقش بسته‌است. من با مداد رنگي نقاشي كودكانه نمي‌كشيدم و اولين نقاشي‌ كه به ياد دارم نيز خانه نبود، درخت انار بود. در كنار پدري سخت دلبسته ساخت آثار حجمي و يا قطعات كاربردي ابتكاري و يا ابزار بازي دست‌ساز بود؛ آموختم كه كار با مواد يعني چه و چگونه مي‌توان ايده‌ها را شكل داد، آنها را سُفت و به عمل در آورد. در كنار دايي بزرگوارم با سينما و عكاسي آشنا شدم و تجارب من در اين زمينه عرصه ديدن دنيا از پس چشمي هدايت شده و هدفمند بود. تمامي اين بستر ارزشمند و در كنار آن گفتمان غالب آن سال ها از من آدمي ساخت كه بيش ازر تجارب هنري سخت دلبسته انديشيدن به هنر شود. تجربيات اشباع آن سال‌ها مرا آزموده نگاه به هنرهاي مختلف و آماده باريك‌بيني و دقت در آنها ساخت و از دل تمامي آنها نه يك هنرمند، كه يك تحليلگر برخاست ، زيرا در سويه ديگر خانواده، مادرم آدمي اهل ساحت انديشه و تدقيق در امور بود و اين امر پيوندي بود ميان سويه‌هاي احساسي دريافت هنر و تعاليم انديشمندانه پدر و واشكافي و تعمق مادرم كه مرا سفت و به شكل امروزين در آورد." اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : رضا افهمي از شرايط و اوضاع احتماعي و خانوادگي خود چنين مي گويد : "شايد اين گفته بسيار آشنا باشد كه بسياري خود را محصول خانواده خود و تربيت آنها مي‌دانند، اما من خود را بيشتر مرهون چيزي مي‌دانم كه خود آن را دگرديسي مي‌نامم. در دگرديسي، اين شرايط نيست كه شخص را مي‌سازد و آموزه‌ها نيز دخيل نيستند، دگرديسي جاييست كه در آن خود فرد دگرگون و متكامل مي‌شود و هر تغييري ريشه در سرشت شخصي او و نه محرك‌هاي بيروني دارد. من در خانواده‌اي زيستم كه دو مؤلفه مشخص داشت، اينكه هيچگاه از روح نقادي فروگذار نكرد ، اين روحيه را از مادر به ارث برده‌ام كه در هر مورد شك و دگرانديشي و دوري از تراز عمومي حتي اگر در تراز درون پنهان باشد، بي‌بديل‌ترين سرشت ساخت ايده‌هاست و در سايه اين روح نقادانه كه رگه‌هاي ظريفي از روشنفكري را نيز در درون خود داشت، آموختم كه تعلق به مكان امري بي معناست و از اينرو همواره در سويه‌هاي فكري خود فروگذار فيزيك تعلق بوده‌ام و همواره اين غريبگي ناشي از تمامي تعلقات مكان به من فرصت داده تا بهتر با موضوع روبرو شوم و از سوي ديگر همواره آموخته‌ام كه با زمان زيستن ارزشمند ترين عنصر است و تلاش براي فراروي از زمان چيزيست كه در درون خود انگاره درست انديشيدن را پنهان ساخته است. " دكتر رضا افهمي در تاريخ 20/6/ 1353 بعنوان فرزند اول خانواده‌اي كه اهتمام خود را بر ترويج فرهنگ و آموزش دانايي به ديگران قرار داده‌بودند؛ بدنيا آمد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : رضا افهمي ساليان دبستان را از 1359 تا 1364 و در دبستان‌هاي هفده شهريور و صادقيه شهر كرمان و در حدفاصل سال 1364 تا 1367 در مدارس راهنمايي آيت‌الله سعيدي و شهيد نواب صفوي و دوران دبيرستان را تا سال 1371 در دبيرستان‌هاي آيت‌الله مطهري، ارشاد و وحدت شهر كرمان گذراند، در همان سال با قبولي در كنكور وارد رشته كارشناسي ارشد پيوسته معماري در دانشگاه يزد شده و در سال 1378 با ارايه پايان‌نامه " مدارس پيش‌ساخته" فارغ‌التحصيل گرديد.در سال 1382 وارد مقطع دكتري پژوهش هنر دانشگاه تربيت مدرس شده و در در سال 1385 با ارايه رساله نهايي با عنوان " فرهنگ بصري حاكم بر بازنمايي در هنر هخامنشي" فارغ‌التحصيل شد.خاطرات و وقايع تحصيل : شايد براي هر كسي خاطرات دوران تحصيل در كلاس روي داده باشد و يا در رويدادي كه از آن بهره‌اي علمي برده باشد، اما براي من اين اتفاق در خارج از آن و در مناسبت ميان تحصيل و زندگي روي داد. در دوران دانشجويي در شهر يزد و در مجتمع هنر آن ، بواسطه آموزه‌هاي آن سال‌ها براي من زيست تؤام با تحصيل و امتزاج ميان آن دو به تجربه‌اي بديع بدل گشت كه در آن تحصيل امري مانند معماري به نوعي در تجربه زيستي آن سال‌ها نيز دخيل بود و ساخت بخشيدن به زندگي ، طراحي دوباره تمامي امور و كنش واقعي بسياري تجارب، به پيوند خوردن تحليل هنر و تجربه دنياي واقعي منجر گشت و آن را نهايي‌ترين بخش ساخت فكري خود قلمداد مي‌كنم.فعاليتهاي ضمن تحصيل : دكتر افهمي در ضمن تحصيل در دانشگاه سال‌ها بعنوان استاديار تحقيقات و ارايه دهنده سمينار به تدريس اشتغال داشته و در سال‌هاي نهايي تحصيل در مقطع كارشناسي ارشد به تدريس در دانشگاه‌هاي آزاد اسلامي كرمان و دانشگاه شهيد باهنر كرمان و ... و همزمان با‌ آن نيز به ترجمه كتاب و در دوره دكتري نيز در كنار تجارب پيشين به كار حرفه‌اي درزمينه معماري اشتغال داشته‌است.استادان و مربيان : دكتر رضا افهمي از اساتيد و مربيان خود چنين ياد مي كند: "ضمن قدرداني از تمامي اساتيد بزرگوار خود ، از مهمترين اساتيد دوره تحصيل در رشته معماري مي‌توانم از استاد گرانقدر، دكتر سيد حسين معيني نام ببرم كه بسياري از آموزه‌هاي اخلاقي و دانش خود پيرامون تئوري هنر را مرهون او هستم. در دوره دكتري نيز فرصت همراهي با دو تن از بزرگواران ومفاخر عرصه ادب و هنر اين سرزمين را داشته‌ام. دكتر محمود طاووسي و دكتر حبيب‌الله آيت‌اللهي كه همواره شاگردي ايشان و توجه و عنايتشان به فعاليت‌هاي بنده مايه افتخار من بوده‌است. "همسر و فرزندان : دكتر رضا افهمي متاهل و داراي همسر بنام سركار خانم ، دكتر فريناز فربود است. او با همسر خود در سال 1386 ازدواج كرده است. "ايشان علاوه بر دارا بودن برترين خصوصيات والاي انساني پژوهشگري انديشمند و صاحبنظر در زمينه طراحي منسوجات در هنر ايران هستند. "وقايع ميانسالي : وقايع در هر عرصه بيشمارند، اما پيشامد هر واقعه‌اي در عالم فيزيكي مي‌آموزد كه بايد تجارب زندگي واقعي را ارزشمند‌تر از چيزهايي دانست كه در ساحت انديشه روي مي‌دهد. شايد مهمترين واقعه‌اي كه در زندگي براي انسان رخ مي‌دهد پي بودن به پيچيدگي‌هايي است كه زيست انسان بر زمين دارد و اين امر با پيچيده‌تر شدن كنش‌هاي انساني در زندگي و بسط آنها اهميت بيشتري مي‌يابد.فعاليتهاي آموزشي : دانشگاه يزد، مجتمع هنر و معماري، 76-1375 دانشگاه آزاد اسلامي كرمان، دانشكده معماري، 1387-1376 دانشگاه شهيد باهنر كرمان، دانشكده هنر و معماري، 1382-1380 دانشگاه آزاد اسلامي بندر عباس، گروه معماري، 1387-1386 دانشگاه تربيت مدرس، دانشكده هنر و معماري، گروه پژوهش هنر، 1387 تا كنون مراکزي که فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : - مهندسين مشاور معمار و شهرساز فرا ديزَين معاصر - انتشارات نسل باران ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : همكار با مراكز پژوهشي گوناگون فعاليت در زمينه تخصصي معماري و شهرسازي شاگردان : رضا افهمي درباره شاگردان و دانش آموخته گان خود چنين اظهار نظر مي كند: شاگردان اينجانب در عرصه معماري بي‌شمارندو مايه مباهات من مجموعه‌اي از دانشجويان قديمي من است كه امروزه همكار اينجانب هستند و اين مايه مباهات براي من به شمار مي‌‌آيد. در مورد آرا و عقايد ، در عرصه معماري همواره سعي نموده‌ام تا نوعي زيبايي‌شناسي عينيت‌گرا در عرصه كاربرد مصالح و ابتناي آن به تحليل بصري و معناشناختي مصالح را پي‌ريزي نمايم. در عرصه پژوهش هنر نيز صاحب تئوري تراز آگاهي و ساحت بصري در تحليل موارد فرهنگي هستم كه به پژوهش‌هاي ميان‌‌رشته‌اي در عرصه هنر و تحليل آن اختصاص دارد. در اين زمينه‌ها نيز بسياري از دانشجويان پيشين من درحال تجارب پژوهشي يا طراحي هستندآرا و گرايشهاي خاص : دكتر رضا افهمي صاحب اولين پژوهش در زمينه فرهنگ بصري در ايران و وارد كننده اين شيوه پژوهش ميان‌رشته‌اي به ساخت پژوهش كشور و صاحب تئوري تراز آگاهي و بنيان‌هاي معرفتي و ارتباط آن با مقوله قدرت و بازنمايي بودند كه در قالب پژوهش پيچيده و جامع پيرامون بنيان‌هاي قدرت و مشروعيت در ايران و سازمان بازنمايي آن از طريق تصاوير در ايران باستان و نحوه دگرگون سازي تراز آگاهي در اين دوره به رشته تحرير در آمده است.جوائز و نشانها : برگزيده جوان اولين دوره جشنواره بين‌المللي فارابي در گروه جغرافيا، تاريخ و باستان‌شناسي ( لوح تقدير رييس جمهور، لوح يونسكو و آيسسكو ) برگزيده جشنواره پايان‌نامه برتر، فرهنگستان هنر چگونگي عرضه آثار : رضا افهمي مقالات علمي در كنفرانس‌هاي گوناگون در عرصه معماري و پژوهش هنر ، ارايه مقالات پژوهش در مجلات داخلي و خارجي ، ارايه كرده است. از ديگر فعاليت هاي پژوهشي و تحقيق دكتر افهمي مي توان به نشر مقالات تخصصي در مجلات و ايراد سخنراني در مجامع تخصصي، سردبير ويژه برخي مجلات تخصصي، ترجمه كتب تخصصي در عرصه معماري و طراحي صنعتي و انجام قراردادهاي پژوهشي با سازمان‌هاي مرتبط با مسايل فرهنگي يا پروژه‌هاي زيربنايي در زمينه معماري اشاره كرد. ________________________________________ آثار: فرهنگ بصري حاكم بر بازنمايي در هنر هخامنشي ويژگي اثر : اين اثر به بررسي بنيان‌هاي قدرت و مشروعيت در ايران باستان و تأثيرات آن بر تراز آگاهي و معرفت در اين دوره و تغيير دادن بينش حاكم بر محيط در تراز گفتاري و انعكاس آن در ارتباطات بصري به مثابه بخشي از فرآيند ارتباطي و كنش دانش موجود براي همراهي با بينش مي‌پردازد.2 مقاله تناسبات انساني در هنر هخامنشي ويژگي اثر : اين مقاله به بررسي طراحي نسبت‌هاي انساني در هنر هخامنشي در تخت جمشيد و سيستم طراحي پيكره انسان دراين هنر و سرچشمه‌هاي اين شيوه طراحي مي پردازد.3 مقاله تناسبات در خط فارسي باستان ويژگي اثر : اين مقاله كه در مجله Iranica Antiqua منتشر شده، به بررسي سيستم طراحي خط فارسي باستان و واكاوي هنر طراحي فونت‌ها در اين دوره و سازمان هندسي حاكم بر آن مي‌پردازد.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

ژازه طباطبايي متولد سال 1309 در تهران است. در سال 1329 از هنرستان هنرپيشگي ديپلم گرفت و اولين نمايشگاه نقاشي خود را كه نقاشي هايي با سبك مينياتور بودند برپا كرد. در سال 1333 در رشته كارگرداني و مباني تاتر دانشكده ادبيات ايران شاگرد اول شد و نمايش «پيراهن ملواني» را به صحنه آورد. او در سال 1339 دانشكده هنرهاي زيبا را به پايان رساند و كتاب شطرنج زندگي را منتشر كرد. طباطبايي پايه گذار گالري هنرمدرن ايران و دارنده بيش از 10 جايزه بين المللي است.آثار نقاشي و مجسمه ژازه در موزه ها و كلكسيون هاي شخصي به چشم مي خورد . او درسال 1386 در بيستم بهمن ماه دار فاني را وداع گفت. گروه : هنررشته : مجسمه سازيتحصيلات رسمي و حرفه اي : ژازه طباطبايي در سال 1329 از هنرستان هنرپيشگي ديپلم گرفت. وي در سال 1333 در رشته كارگرداني و مباني تاتر دانشكده ادبيات ايران شاگرد اول شد .در سال 1339 دانشكده هنرهاي زيبا را به پايان رساند.زمان و علت فوت : ژازه طباطبايي از مدتها قبل به دليل عفونت ريه و اختلالهايي در قلب، كليه و دستگاه تنفسي در اين بيمارستان بستري شده بود همين علتي شد براي وداع ايشان در بيستم بهمن ماه 1386.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : ژازه طباطبايي درسال 1329 اولين نمايشگاه نقاشي خود را كه نقاشي هايي با سبك مينياتور بودند برپا كرد. وي نمايش «پيراهن ملواني» را به صحنه آورد.جوائز و نشانها : ژازه طباطبايي دارنده بيش از 10 جايزه بين المللي مي باشد.چگونگي عرضه آثار : در سال 1346 خسرو سينايي كارگردان سينما فيلمي از آثار ژازه طباطبايي تهيه كرد كه «شرح حال» نام دارد. سينايي در سال 1376 نيز فيلم ديگري با نام «كوچه پاييز» درباره زندگي اين نقاش و مجسمه ساز ساخت. ژازه طباطبايي با حضور مستمر در چهار دهه نقاشي و مجسمه سازي ايران نقش ويژه يي داشت و با رويكرد به موضوع هايي مثل نقش هاي سنتي، جلوه هاي ديداري فرهنگ مردم، افسانه ها، شعر، مظاهر زندگي شهروندي و... به نوعي در كارهايش بازنگري حيات اجتماعي معاصر به چشم مي خورد. آثار او تاكنون علاوه بر ايران در انگلستان، استراليا، چين، فرانسه، آلمان، يونان، امريكا و... به نمايش درآمده است و تعدادي از آثار او در موزه هاي لوور پاريس، متروپوليتن نيويورك و... حضور دارد. ژازه از آن دسته هنرمنداني بود كه هم در دسته هنرمندان شناخته شده قرار مي گرفت و هم به واسطه مجسمه هايي كه با استفاده از قطعات مستعمل ماشين ها مي ساخت اكثر گاراژدارها و اوراقچي هاي شوش، مولوي و... او را مي شناختند. او دستي هم در نوشتن داشت و بيش از 40 جلد كتاب مثل رمان وشعر منتشر كرده است. ________________________________________ آثار : «هنر جديد» ويژگي اثر : اولين گالري ايران3 داستان هاي فولكلور شطرنج زندگي نقدهاي هنري و نمايشنامه نمايش «پيراهن ملواني» ويژگي اثر : اين اثر وي درسال 1333 به اجرا در آمد.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

مريم سالور سفالگر،مجسمه ساز و نقاش در سال 1333 در تهران به دنيا آمد وي بعد از گذر از دوران نوجواني و تحصيلات ابتدايي و متوسطه در مدارس شميران در سال 1353 به لندن ميرود و در رشته كامپيوتر در مدرسه عالي آكسفورد شروع به تحصيل ميكند. سپس تحصيلات خود را در پاريس در مدرسه عالي انفورماتيك تكميل ميكند،كه اصلا به مذاق و روحيه هنرمند سازگار نيست، بعد از كار در يك انتشارات در پاريس به مدت چهار سال به طور خيلي اتفاقي مدرسه سراميك و مجسمه سازي «ساويني» را در پاريس پيدا كرد و بلافاصله مشغول به فراگيري تكنيك سفال و سراميك شد در پايان اين دوره مهم هنري و در بازگشت به ايران، سالور آتليه اي شخصي راه مي اندازد و در بهار سال ۱۳۶۶ نخستين نمايشگاه انفرادي اش را در همان آتليه شخصي برگزار مي كند. تا سال ۱۳۶۷ هنرمند در دو نمايشگاه ديگر نيز حضور مي يابد. ابتدا در نمايشگاه انفرادي گالري گلستان و بعد هم در نمايشگاه گروهي موزه هنرهاي معاصر تهران. در گستره گشوده هنر مدرن و معاصر ايران، مريم سالور را بيش و پيش از هر چيزي به هنر سفال و سراميك مي شناسند و ياد مي كنند. اما اين هنرمند حالا به آفرينش آفرينه هاي ديگري نيز مشغول است كه مهم ترين آن ها شايد نقاشي و مجسمه باشد. گروه : هنررشته : مجسمه سازياوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : مريم سالور حالا در كوچه اي در يكي از محله هاي قديمي تهران اقامت دارد، محله اي كه توانسته اعضاي خانواده را در جوار هم و در بند خانه ها و باغ هايي قديمي گرد بياورد: «به نظر من، در شكل گيري شخصيت هر انسان و شغلي كه بعدها انتخاب مي كند، پدر و مادر نقش مهمي دارند. من اين شانس را داشتم كه در خانواده اي با فرهنگ و هنر دوست به دنيا آمدم و پرورش يافتم. در اين ميان، يكي از دلايلي كه بعدها نقش مهمي در سرنوشت هنري من داشت، تك فرزندي ام بود. تك فرزندي ساعت هاي تنهايي و خلوت و محاكات مرا بيشتر مي كرد و به همين خاطر عادت به فراهم كردن سرگرمي هاي شخصي و مجرد پيدا كرده بودم. اين سرگرمي ها شامل گردش در باغ و گل بازي و زندگي رودررو با طبيعت مي شد. به عبارتي، هميشه سرگرم ساختن و پرداختن اشيايي خام و خيالي بودم كه قدرت تخيل مرا بيشتر مي كرد و بهبود مي بخشيد. مي خواهم بگويم اين شكل زندگي براي من يك اجبار بود.»تحصيلات رسمي و حرفه اي : گذران تحصيلات ابتدايي و متوسطه در مدارس شميران آغاز تحصيل در رشته كامپيوتر در مدرسه عالي آكسفورد در لندن (۱۳۵۳) تكميل تحصيلات مربوط به كامپيوتر در مدرسه عالي انفورماتيك پاريس (۱۳۵۹) ورود به مدرسه سراميك و مجسمه سازي «استاد ساويني» در پاريس خاطرات و وقايع تحصيل : در گذار از دوران نوجواني و تحصيلات ابتدايي و متوسطه در مدارس شميران، زندگي سالور به مقطع ديگري مي رسد. سفر به فرنگ و از آنجا ابتدا به انگليس و بعد به فرانسه و انتخاب رشته كامپيوتر ـ كه اصلاً به مذاق و روحيه هنرمند سازگار نيست و نمي آيد ـ نقطه شروع اين مقطع به شمار مي آيد. به خاطر همين ناسازگاري است كه پس از پايان دوره تحصيل در رشته انفورماتيك، چهارسال در يك انتشارات كتاب پاريس مشغول به كار مي شود: «آنجا ما مسئوليت چاپ و انتشار قرآن و كتاب هاي قرآني را براي كشورهاي مسلمان داشتيم و من به عنوان خطاط و ويراستار متون چاپي به استخدام اين مجموعه درآمدم. مجموعه اي كه دوباره مرا به دنياي هنر وصل كرد، دنيايي كه بعد از دوران نوجواني از آن دور شده بودم.» كار در انتشارات لبناني ـ فرانسوي «خياط» قرين يك پيش آمد سرنوشت ساز مي شود. خاطرات و يادواره هاي دوران كودكي به كمك سالور مي آيند و او را به اصل گمشده اش وصل مي كنند. براي اين بازگشت، جرقه اي لازم است و اين جرقه را مواجهه با مدرسه سراميك و مجسمه سازي «ساويني» در پاريس در ذهن هنرمند مي زند: «به طور خيلي اتفاقي اين مدرسه را در پاريس پيدا كردم و بلافاصله مشغول به فراگيري تكنيك سفال و سراميك شدم.» مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : مريم سالور اكنون به عنوان دبير هشتمين دوسالانه هنر سفال وسراميك و آبگينه معاصر ايران برگزيده شده و فعاليت مي كندآرا و گرايشهاي خاص : از سوژه هاي كليدي و كامل و فراگير مريم سالور در اين سال ها «آدم و حوا» و «شيطان و فرشته» را مي توان ياد كرد، سوژه هايي كه بر ذهن نقاش و مجسمه ساز ما سيطره اي سراسري داشته و دارد و بازنمود آن را در آثارش مي توان ديد: «خير و شر و مثبت و منفي كه مجموع آن ها را در همان آفرينش نخست مي شود پيدا كرد، به نظرم نخستين محورهاي فكري بشر را تشكيل مي دهند. اين دوگانگي كه به بسياري چيزهاي ديگر گسترش پيدا كرده، حالا در همه آدم ها و حتي طبيعت هم وجود دارد. گفتم طبيعت. طبيعت برايم استادي بي واسطه و بزرگ به حساب مي آيد و بزرگترين درس هايم را از آن گرفته ام. به طور كلي، انسان از وقتي به دنيا مي آيد در نوسان ميان خير و شر سير مي كند و پرداختن به اين پيوند انديشگاني در ساخته هاي من، كه ريشه در طبيعت نيز دارند، حضوري محوري داشته است.» سالور مي گويد: «فكر مي كنم در دل هر مسأله شري مي توان خيري پيدا كرد و همين طور در هر مسأله خيري، شري را. تقسيم راديكال و بي چون و چراي اين ثنويت ها هميشه براي من ايجاد سؤال كرده و مي كند. صورت يافتن و شكل گرفتن مجسمه هايم در حركت از سفال و سراميك به سمت مجسمه يا به عبارتي از بي شكلي و معصوميت به شكل، متأثر از همين عقايد و افكار بوده است.» او موفقيت هنرهاي نمايشي مثل سينما را نسبت به هنرهاي تجسمي مدلول همين گرايش مي داند: «فكر مي كنم ماجراهاي نوين هنري مثل چيدمان و ويدئوآرت و ... از دل همين شرايط بيرون آمده است. من صددرصد با اين جريان موافق هستم، ولي كمتر در اين نوع كارها آن روح والاي يك هنر جاافتاده و آن تقدس مثال زدني يك تابلوي نقاشي و يك مجسمه و سفال را مي بينم. البته در بعضي از همين آثار روح هنر و هنرمند انعكاسي جدي يافته است. بيشتر هم وقتي كه روح پرسش و پاسخ به مسائل اجتماعي و فرهنگي يك جامعه را در آن ها مي بينيم، انكار هم نمي كنم كه اين هنرها يك نگرش جديدي را هم ايجاد كرده اند، ولي بيننده را، همچنان كه يك نقاشي يا سفالينه و ...، جذب نمي كنند. البته من روي اين عقايدم زياد پافشاري نمي كنم و صادقانه اعلام مي كنم كه گرايشم به اين مدياهاي نوين به شخصه بيشتر شده است، با اين رموز هميشگي هنرهاي تجسمي را در آن ها كمتر مي توان ديد و يافت. مورد اخير شايد به خاطر تأثير بالاي هنرهاي نمايشي در اين قبيل آثار است و اين كه با هنرهاي تجسمي تداوم و پيوستگي لازم را ندارند.» چگونگي عرضه آثار : مريم سالور سالور در تداوم كار مجسمه سازي با استفاده از مواد و مصالح مختلف از حجم به سطح مي رسد و مي پردازد. از دل همين تجربه گري ها و جست وجوگري ها است كه نقاشي هاي او به دنيا مي آيند: «نخستين نمايشگاهم كه با اين مواد جديد شكل گرفته بود، «رؤيت زمين» نام داشت و در فرهنگسراي نياوران برگزار شد. «رؤيت زمين» نگرشي بود به خاك و در يك كلمه كره زمين. آثار اين نمايشگاه را نه روي ديوار كه روي زمين چيدم. از اين نمايشگاه به بعد گستره كارهايم وسيع تر شد و در همان بسترهاي پيشين به كسب تجربه پرداختم. از اين نقطه، ديگر ماده و مصالح مرا محدود نمي كرد و بيشتر بيان افكار و احساساتم برايم مهم بود. به خاطر همين هم خودم را تنها سفالگر نمي دانم. فكر مي كنم بهتر است بگويم كه به خاطر كار زياد با گل و مواد سراميكي تسلطم نسبت به اين مواد بيشتر است و هنوز هم براين باورم كه هيچ رنگي قابل مقايسه با رنگ هاي زنده وپوياي بيرون آمده از كوره نيست. نوعي تداوم در اين رنگ ها وجود دارد و آن قدر به طبيعت نزديك اند. اين رنگ ها كه نمي توان آن ها را با رنگ ديگري عوض كرد. چون براي من رنگ هاي سنتتيك (صنعتي) به آن درجه از جلا و شفافيت و تابناكي نمي رسد، جرأت استفاده از آن رنگ ها را هنوز ندارم. به همين دليل، سطح در نقاشي هاي من همچنان سياه و سفيد است و در تابلوها نيز از همان رنگ هاي سراميك استفاده مي كنم.» برگزاري ?? نمايشگاه انفرادي در ايران، سوئيس، انگليس و آمريكا شركت در حدود ?? نمايشگاه گروهي در ايران، فرانسه، ونزوئلا، دبي و ... در پايان اين دوره مهم هنري و در بازگشت به ايران، سالور آتليه اي شخصي راه مي اندازد و در بهار سال ???? نخستين نمايشگاه انفرادي اش را در همان آتليه شخصي برگزار مي كند. تا سال ???? هنرمند در دو نمايشگاه ديگر نيز حضور مي يابد. ابتدا در نمايشگاه انفرادي گالري گلستان و بعد هم در نمايشگاه گروهي موزه هنرهاي معاصر تهران: «در ? ?، سال نخست فقط در زمينه سفال و سراميك فعال بودم. بعد به مجسمه سازي نيز پرداختم. جالب اين كه چندين سال هم فرم هاي بي شكل و معصوم سفال برايم مطرح و مهم بود و هم مجسمه ها كه شروعش با پرنده ها بود.» همين مجسمه هاي پرنده بعدها و در ادامه آفرينش هنري سالور پروبال مي بندند و در حضور و هيأت انساني ظاهر مي شوند. «فرشته » هاي هنرمند نيز در ادامه از دل همين فرم هايي كه گفتم و باز شمردم بيرون مي آيند. از سوژه هاي كليدي و كامل و فراگير سالور در اين سال ها «آدم و حوا» و «شيطان و فرشته» را مي توان ياد كرد، سوژه هايي كه بر ذهن نقاش و مجسمه ساز ما سيطره اي سراسري داشته و دارد و بازنمود آن را در آثارش مي توان ديد. از اين نمايشگاه به بعد گستره كارهايم وسيع تر شد و در همان بسترهاي پيشين به كسب تجربه پرداختم. از اين نقطه، ديگر ماده و مصالح مرا محدود نمي كرد و بيشتر بيان افكار و احساساتم برايم مهم بود. به خاطر همين هم خودم را تنها سفالگر نمي دانم. فكر مي كنم بهتر است بگويم كه به خاطر كار زياد با گل و مواد سراميكي تسلطم نسبت به اين مواد بيشتر است و هنوز هم براين باورم كه هيچ رنگي قابل مقايسه با رنگ هاي زنده وپوياي بيرون آمده از كوره نيست. نوعي تداوم در اين رنگ ها وجود دارد و آن قدر به طبيعت نزديك اند. اين رنگ ها كه نمي توان آن ها را با رنگ ديگري عوض كرد. چون براي من رنگ هاي سنتتيك (صنعتي) به آن درجه از جلا و شفافيت و تابناكي نمي رسد، جرأت استفاده از آن رنگ ها را هنوز ندارم. به همين دليل، سطح در نقاشي هاي من همچنان سياه و سفيد است و در تابلوها نيز از همان رنگ هاي سراميك استفاده مي كنم.» اين همه شيفتگي و شوريدگي هنرمند به گل و سراميك و به رنگ هاي طبيعي اما از جاي ديگري مي آيد. از يك حس دروني و از يك مكاشفه يك باره و ناگهاني كه در ذهن و زندگي اش پيشينه و پشتوانه داشته است. اين شور و شيفتگي و اين علاقه دروني را سالور چنين توصيف مي كند: «روزي كه در آتليه استاد ساويني دست به گل زدم، احساس كردم كه نزديك ترين ماده به من همين است. بچه كه بودم بيشتر از نيم ساعت در كلاس هاي طراحي دوام نمي آوردم، به خاطر اين كه مدياي من مداد و كاغذ نبود و نبوده است. شايد به همين خاطر هم رشته دانشگاهي ام را هنر انتخاب نكردم. چون فكر مي كردم در اين زمينه بي استعدادم. انعطاف پذيري و صبر را من از گل آموختم و اين كه فهميدم هر فردي ماتريال و مدياي خودش را دارد و حتماً در رشته هاي هنري نبايد از مداد و كاغذ شروع كرد. از مدياي ديگر اما مي توان به مداد و كاغذ رسيد.» و اين يعني همان اتفاقي كه در سالور نيز افتاده است. اين كه در حال حاضر با مداد زياد طراحي مي كند و اين طراحي هاي مدادي ارتباط مستقيم با بداهگي و يكبارگي خلق مجسمه ها و سفال ها و سطح هاي نقاشي او ندارد و تنها به هم كمك مي كنند تا هنرمند به بيان و زبان خود برسد و بپردازد.سالور وقتي حرف به سفال مدرن و معاصر ايران مي كشد، نظرات جالبي دارد. او مدرن بودن كارش را يك تصميم از پيش گرفته نمي داند و خود را فرزند خلف همان هنر غني و قديمي سفال و سراميك ايران مي شمارد كه هيچ گاه نخواسته دوره خاصي از آن را كپي كند. وي در اين مورد باور دارد كه: «هنرمندان دوره هاي مختلف اوج كاري خود را در همان زمان طي كرده اند و تكرار آن كارها تنها وقت تلف كردن است و جرياني ايجاد نمي كند.» ________________________________________ آثار: نمايشگاه رويت زمين ويژگي اثر : جست وجوگري ها است كه نقاشي هاي او به دنيا مي آيند: «نخستين نمايشگاهم كه با اين مواد جديد شكل گرفته بود، «رؤيت زمين» نام داشت و در فرهنگسراي نياوران برگزار شد. «رؤيت زمين» نگرشي بود به خاك و در يك كلمه كره زمين. آثار اين نمايشگاه را نه روي ديوار كه روي زمين چيدم.2 نمايشگاه گالري گلستان

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

استاد اصغر خانچي در سال 1325 در شهر تبريز بدنيا آمد.وي برخلاف ميل باطني در رشته علوم اقتصادي به تحصيل پرداخت .ولي عشق و علاقه اي كه به هنر،مجسمه سازي داشت وي را بر اين داشت كه اين هنر را بصورت حرفه اي دنبال كند.ايشان از جمله اساتيد مجسمه ساز در ايران مي باشد.گروه : هنررشته : مجسمه سازيخاطرات کودکي : اصغر خانچي در پنج سالگي به همراه پدر و مادر خود به تهران نقل مكان كرد.تحصيلات رسمي و حرفه اي : اصغر خانچي تحصيلات ابتدايي را در دبستان ابن سينا،دوره متوسطه را در دبيرستان هدف و تحصيلات عالي را در دانشگاه ملي ايران در رشته علوم اقتصادي و سياسي به پايان رسانيد.خاطرات و وقايع تحصيل : اصغر خانچي از اين دوران خاطره اي بياد دارد : در 17 سالگي پدر خود را كه انساني روشن فكر و والا بود از دست دادم به اين ترتيب ديگر حق انتخاب براي ادامه زندگي نداشتم و عليرغم ميل باطني ام ،گرايش شديد به هنر،به عنوان اولاد مذكور خانواده هفت نفري ام،(مادر و خواهران عزيزم) ادامه شغل پدر رشته حمل و نقل خارجي را پيش گرفتم.چون از ايام كودكي به نقاشي و مجسمه سازي علاقه داشتم در هر فرصتي به آنها مي پرداختم.يادم نمي رود در 5 سالگي پاي تنور خانگي از خمير نان مجسمه مي ساختم و به ياد دارم اولين كار چوبي كه انجام دادم در 9 سالگي با چاقو براي تپانچه سرپر به يادگار مانده از پدربزرگم قنداق چوبي ساختم.تفريحم در منزل كار كردن با گل يا تراش سيب زميني بصورت مجسمه بود ،يا گچ را داخل بطري قالب گيري ميكردم و بعد شيشه را ميشكستم. در كلاس هاي درس دبستان و دبيسرتان و حتي در دانشگاه طراحي و نقاشي مي كرد كه گاهي هم مورد اعتراض و تنبيه قرار مي گرفتم. بالاخره به هر ترتيبي بود اين عشق و علاقه را در خود حفظ كردم و در 35 سال گذشته با داشتن امكانات بيشتر به عنوان نقاش و مجسمه ساز آماتور براي رضاي دل خود كار كرده ام.جالب اينجاست در زمينه هنر هيچوقت استادي نداشتم ام و با مطالعه و تجربه كردن اين پايه هنري را در خود ساخته ام. شايد دخترم هم تحت تاثير من وارد رشته هنر شد و به عنوان يكي از نقاشان با استعداد به او افتخار مي كنم.همسر و فرزندان : استاد خانچي در سن 25 سالگي ازدواج نمود كه ماحصل اين ازدواج يك فرزند دختر(نقاش) و يك فرزند پسر(مهندس عمران) است.مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : استاد اصغر خانچي در سال 1371 كه از افكار مادي خسته شده بود فعاليت اقتصادي خود را دفعتا كنار گذاشت و به فاصله كوتاهي به كمك دخترش گالري هنري را داير كرد ولي آن هم نتوانست نياز روحي اش را اغنا كند از همين رو اقدام به تاسيس آموزشگاه آزاد هنر نمود . به اين ترتيب بيشتر به مجسمه سازي مي پردازد.مراکزي که فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : اصغر خانچي آموزشگاه آزاد هنر را تاسيس كرده است.آرا و گرايشهاي خاص : آن چه در آثار استاد خانچي قابل توجه مي باشد ظرافت هاي بياني و توجه هاي عميق هنرمند به هويت تاريخي و پردازش هاي هنرمندانه از مفاهيم و اسطوره هاي تاريخي و فرهنگ ايران است كه حاصل فكر و احساس اودر آفرينش اين آثار هنري است لازم به توضيح است از ديگر ويژگي هاي آثار اين هنرمند استفاده از چوب به عنوان عنصر اجرايي و خلاقيت هاي هنري است كه معصوميت و پاكي چوب در قالب متريالي بيانگر قدرت انتقال معنا را به مخاطب دو چندان كرده است ________________________________________ آثار : تراشه هاي ماندگار، برگزيده آثار حجمي اصغر خانچي ويژگي اثر : فيونا نعيم پور، اصغر خانچي (مترجم) -نشر: زرين و سيمين (1383)

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

حسین معارفی (اصفهان، ۱۲۷۲ش-۱۳۵۴ش)در خانواده‌اي متوسط در شهر اصفهان چشم برجهان مي گشايد. گذشته از پدر و جد پدري،دايي‌هاي او نيز از معماران معروف و سرشناس زمان بودند و به بيان ديگر هنر معماري در خانواده پدري و مادري او چنانكه مرسوم زمان بود از نسلي به نسل ديگر انتقال يافته بود. نام معماراني چون: معتمدالبناء، اسماعيل معمار (معمار ظل‌السلطان) علي اكبر معمار در ميان نام معماران اصفهاني ناشناخته نيست و اين استادان همه دايي‌هاي او بودند. حسين كوچك از ده سالگي كار بنائي را پيش پدر آغاز ميكند و براي نخستين بار دستهاي كوچك او خاك و خشت و آجر را چون ديگر همسالانش لمس مي كند ولي نه به قصد بازي و سرگرمي كه به قصد ساختن و بنياد نهادن. در 12 سالگي سايه پدر از سرش كوتاه مي شود و اولين طعم تلخ زندگي و شايد تلخترين حادثه طول زندگي خود را مي چشد و غم بر دلش مي‌نشيند. ولي خيلي زود كار روزانه را آغاز مي كند و اين بار دايي‌هاي او هستند كه به عنوان استادكار جاي پدر را ميگيرند. از نخستين بناهايي كه او در ساختمانش شركت داشته است ميتوان مسجد «ركن‌الملك» واقع در تخت فولاد را نام برد كه معمار آن استاد علي‌اكبر دايي حسين بود. فعالیتهای استاد معارفی در 28 سالگي حسين معارفي كه بعد از 18 سال كار مداوم تجربه كافي در فن معماري اندوخته بود براي آنكه با محيطهاي ديگرآشنا شود و تجربه‌هاي خود را در يك كار مستقل به دور از زادگاهش و استادانش بكار بندد، رهسپار خطه خوزستان مي‌گردد و در مسجد سليمان به كار مشغول مي‌شود. زندگي در خارج از اصفهان معارفي را خوش نمي‌آيد و چندي بعد به زادگاهش بازمي گردد و در آن ساكن مي شود. معارفي در بازگشت به اصفهان نخستين تجربه‌خود را در تعمير يك بناي تاريخي با تعمير منار شرقي «منارجنبان» كه به شدت ويران شده بود آغاز كرد و اينكار به سالهاي 1301 يا 1302 شمسي مربوط مي‌شود كه معارفي سي سال داشته است و در عين جواني با 20 سال سابقه ممتد در كار بنائي از شايستگي كافي برخوردار بوده است. در اين زمان با تأسيس اداره معارف و صنايع مستظرفه در اصفهان معارفي به وسيله ميرزا مهدي‌خان ايراني با اين اداره ارتباط پيدا مي كند و وظيفه ساختن و تعمير برخي از مدرسه‌ها به عهده او گذارده ميشود. از جمله كارهاي او در اين دوران مي توان تبديل خانه امام جمعه را به مدرسه نام برد كه به نام مدرسه «ابواسحاقيه» و يا «بساقيه» معروف گشت. در سال 1309 با ايجاد شعبه باستانشناسي در اداره معارف اصفهان معمار معارفي بطور كامل فعاليت خود را در زمينه حفاظت و مرمت بناهاي تاريخي دنبال كرد و بناهاي عمده‌اي به همت او تعمير گشت كه برخي از آنها را ياد مي كنيم: مرمت مسجد جامع عباسی اصفهان - ايوان بزرگ جنوبي در اين مرحله نخستين كار معمار معارفي عبارت بود از نجات ايوان بزرگ جنوبي مسجد جامع عباسی و گلدسته‌هاي آن. بناي ايوان به اصطلاح معماران «سركش» شده و دو شكاف در آن ايجاد گشته و مناره‌ها حدود نيم متر هر كدام به دو طرف متمايل شده بودند، آمادگي خود را اعلام مي دارد و طرح خود را پيشنهاد ميكند و اداره باستانشناسي او را مأمور انجام اين مهم مي گرداند. معارفي بنا را تا ارتفاع 32 متري چوب بست مي كند، نخست كاشيهاي روي كار را با دقت شماره‌گذاري كرده پياده مي سازد و سپس دو منار را از بالا به يكديگر بگسيل مي كند تا از انحراف بيشتر آنها جلوگيري شود و بتواند طاق وسط را برچيند و كلاف‌كشي آهني را انجام دهد. معمار معارفي با قرار دادن سه تير آهن چهل در سمت راست و دو تا در سمت چپ لنگه طاق كار كلاف كشي را انجام مي دهد و آن را مي بندد و سپس كاشي‌هاي اصلي را كه به كمك ميخ چهار گوشه آنها ثابت ميشد بر روي كار نصب مي كند و كاشيهاي فرو افتاده را در كارگاهي كه در محل دائر ساخته بود با همان طرح و نقش و رنگ مي‌سازد و بدون ميخ روي كار مي‌برد و نصب مي سازد و به اين ترتيب ايوان جنوبي و گلدسته‌هاي آن از خطر انهدام نجات مي‌يابد و تا امروز برپا مي‌ماند. نكته مهمي كه گذشته از مهارت و كارداني و استادي معمار معارفي در انجام اين كار جا دارد به آن اشاره شود عبارتست از گذشت و بلند همتي اين مرد در زمينه تأمين قسمت عمده‌اي از اعتبارات مورد نياز اين تعميرات از امكانات شخصي خود. موضوع عبارتست از اينكه براي تعمير ايوان در سه قسط هربار فقط سه هزار تومان از طرف باستانشناسي به اصفهان حواله مي شود ولي با اين پول با وجود دستمزدهاي ناچيز آن زمان (از يك ريال تا هفت ريال در روز) و ارزاني قيمت مصالح ساختماني، امكان به انجام رسانيدن آن كار مهم و اساسي غيرممكن بوده است از اين رو كار تعمير بنا در ميان كار متوقف مي گردد. در چنين وضعي معماران ديگر كه خود را باتجربه‌تر از معمار معارفي مي دانستند و قبل از شروع كار امكان نگهداري ايوان و مناره‌ها را عملي نمي‌دانستند و حتي تني چند از آنان گفته بودند كه بايد بنا را برچيد و باز از نو آنرا ساخت، از اين وضع خوشحال مي شوند و چنين زمزمه آغاز مي كنند كه معارفي قادر به انجام كاري كه تعهد كرده بود نيست، زيرا اين كار نشدني است. معمار معارفي كه سخت به صحيح بودن طرح خود و امكان اجزاء آن اعتقاد ميداشته است، آبرو و اعتبار خود را در خطر مي‌بيند و تصميم خود را مي گيرد و با بزرگ‌منشي كم سابقه‌اي خانه مسكوني‌اش را مي‌فروشد و با فروش خانه خود بقيه مخارج تعمير ايوان و گلدسته‌ را فراهم مي سازد و كار را به پايان مي برد. دنباله كارهاي تعميراتي در مسجدجامع عباسی اصفهان پس از پايان كار تعمير ايوان جنوبي با مشكل خرابي گنبد شرقي مواجه مي‌شوند. چنانكه يكي از لنگه طاقهاي پشت گنبد شرقي ترك برمي‌دارد، معمار معارفي كار تعمير اين واحد را با بررسي در وضع بناي گنبد و پايه‌ها شروع ميكند و متوجه مي گردد كه گنبد شالوده محكمي ندارد و در زمان بنا كار با دقت صورت نگرفته، شتاب و عجله در كار بوده است. از اينرو نخست به محكم ساختن قسمت پايه‌ها مي پردازد و سپس كار مرمت كاشي‌ها را كه در اثر فشار و نشست بنا فروافتاده بودند به انجام مي‌رساند، و بالاخره ايوان شرقي را كه سركش شده بود پس از پياده كردن كاشي‌ها تعمير مي‌سازد و كاشي‌ها را بار ديگر روي كار نصب مي كند. از دیگر کارهای ایشان در مرمت مسجدجامع عباسی می توان به موارد زیر اشاره نمود: مرمت کاشی های ایوان غربی،زیرگنبدمقصوره،نمای مدرسیه سلیمانیه،تعمیرجلوخان،کاشی کاری معرق سردر وتزئینات مناره های سردر - همكاران استاد معارفي در جريان انجام تعميرهاي اساسي مسجد جامع عباسی اصفهان تعدادي از استادكاران اصفهاني در رشته‌هاي مختلف با شادروان معمار معارفي همكاري داشته‌اند كه نام تعدادي از آنها در اينجا عنوان ميشود: - كار چوب‌بست ايوان جنوبي مسجد شاه بوسيله شادروان استاد عبدالمجيد نجار و مرحوم استاد علي منشي انجام گرفته است. - تعمير كاشي‌كاري معرق سردر ورودي و قطارهاي ورودي مسجد شاه به كمك مرحوم استاد غفار كاشي‌تراش و مرحوم استاد رزاق كاشي‌تراش صورت مي پذيرد. - كارهاي سفت‌كاري بيشتر بوسيله مرحوم استاد علي‌عباس معارفي (برادر شادروان معمار معارفي) و مرحوم سيد ميرزا بنا صورت پذيرفته است. دیگر فعالیتهای استاد معارفی مسجد ذوالفقار، مسجد علي، هارون ولايت، مقبره بابا قاسم، مدرسه اماميه، امامزاده جعفر و امامزاده اسماعيل. استاد در بهار1355هـ.ش. در سن83سالگي در شهر اصفهان بدرود حيات گفت.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : نشريه دانش نما ،شماره ي 162-161.

مهندس احمد منتظر درسال1324هـ.ش. در اصفهان متولد شد. تحصيلات ابتدايي تا متوسطه را در اصفهان گذراند و درسال1342هـ.ش. ديپلم رياضي خود را از دبيرستان صارميه گرفت. درسال1344هـ.ش. در کنکور سراسري در رشته هاي معماري و نقاشي پذيرفته شد و رشته معماري را براي ادامه ي تحصيل انتخاب کرد و سرانجام درسال1350هـ.ش. با اخذ درجه ي عالي با تقدير کتبي در کارشناسي ارشد معماري و شهرسازي فارغ التحصيل گرديد. درسال1353هـ.ش. مديريت دفترمهندسان مشاور ارگانيک براي طرح تفصيلي طرح جامع اصفهان را پذيرفت و تا سال1356هـ.ش. آن را مديريت نمود. درسال1358هـ.ش. پس از پيروزي انقلاب اسلامي، عضو شوراي بنياد مسکن انقلاب شد و درنخستين دوره ي انتخابات هيأت مديره نظام مهندسي اصفهان نيز به عضويت هيأت مديره آن سازمان درآمد. وي درسال1375 در انجمن ميراث فرهنگي استان اصفهان پذيرفته شد و يک سال بعد مديرکلّ ميراث فرهنگي استان اصفهان گرديد و تا سه سال در اين سمت، خدمات فرهنگي ارزنده اي را در راستاي حفظ مواريث تاريخي شهر اصفهان مديريت نمود. همچنين ازسال1356 تاکنون به عنوان عضو هيأت علمي با دانشگاه هنر اصفهان همکاري دارد. برخي از فعاليت هاي علمي، تحقيقاتي، فرهنگي و اجرايي وي در تخصص هاي معماري، شهرسازي، مرمت و فضاي سبز به شرح زير مي باشد: -مديريت طراحي طرح جامع زاينده رود و پارک هاي اطراف آن از پل مارنان تا پل بزرگمهر. -مديريت طراحي و اجراي طرح محله جماله ي اصفهان،به عنوان نخستين طراحي مرمت شهري تاريخي در ايران. - مديريت مطالعات مجموعه ي پايانه هاي اتوبوس راني شهر اصفهان. - مديريت مطالعات و طراحي پارک کوهستاني صفه اصفهان. - طراحي مجموعه تجاري بازار آزادي در چهارباغ عباسي. - طراحي مجموعه تجاري بازار ملّت در چهارباغ عباسي. - همکاري مؤثر در طراحي ساختمان اداره مرکزي گاز استان اصفهان در خيابان هزارجريب. - همکاري مؤثر در طراحي مرکز رشد تحقيقات کاربردي شهرک علمي و تحقيقاتي اصفهان. - مشاور و تحويل گيرنده ي طرح هاي معماري شرکت ساختمان اصفهان. - مشاور طرح هاي مرمتيِ سازمان نوسازي و بهسازي شهر اصفهان. - همکاري مؤثر در مرمت يکصد بناي تاريخيِ باارزش در استان اصفهان. - مديريت شناسايي سيصد خانه تاريخي در اصفهان. - يکي از مؤسسان و پيشگامانِ استقرارِ دانشکده پرديس اصفهان در خانه هاي تاريخي جلفاي اصفهان. - پيشنهاد دهنده ي تبديل توحيدخانه به محلّ آموزش دانشگاه هنر اصفهان. - مرمتگر هفت خانه ي تاريخي صفوي در جلفا براي دانشگاه هنراصفهان. - راهنمايي سي و پنج پايان نامه ي کارشناسي ارشد در رشته معماري دانشگاه هنر اصفهان. -راهنمايي سي پايان نامه ي کارشناسي در رشته معماري دانشگاه هنر اصفهان. - همکاري مؤثر در تأليف کتاب «اصفهان شهر نور». - تدوين نمايشگاه شهر اصفهان باعنوان «شهر اسلامي» در لندن (موزه ي بريتانيا). - ويراستاري علميِ کتاب «خانه هاي جلفاي اصفهان». لازم به ذکراست،افراد زيادي در زمينه شناخت و ارتقاي کيفيت شهر اصفهان تلاش نموده اند که در شماره هاي آتي به معرفي آنها خواهيم پرداخت.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

بیژن نعمتی شریف متولد 1326 قائم شهر است. او در رشته مجسمه‌سازی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده است. این مجسمه‌ساز در نمایشگاه‌های انفرادی و گروهی متعددی آثارش را نمایش داده و برگزیده چهارمین دوسالانه مجسمه‌سازی تهران محسوب می‌شود. شرکت در دومین دوسالانه بین المللی پکن، عضویت در انجمن هنرمندان مجسمه‌ساز ایران و تدریس در مجتمع دانشگاهی هنر، دانشگاه تهران،دانشکده تئاتر و سینما، دانشکده سوره ودانشگاه آزاد از جمله فعالیت‌های او هستند. این نقاش، مجسمه‌ساز و عروسک‌ساز که از شاگردان پرویز تناولی، پرویز کلانتری، مرتضی ممیز و میرفندرسکی است، مجسمه‌هایی در ابعاد مختلف با میکس مدیا و فایبرگلاس را به نمایش می‌گذارد. کارشناسان هنر درباره آثار مجسمه نعمتی شریف گفته اند: "جذابیت کار نعمتی شریف امکان پذیر کردن امر مجسمه‌سازی است. تحصیلات آکادمیک او در این زمینه برایش محدودیت تکنیکی و اندیشگی ایجاد نکرده و مهجوری این شاخه او را نمی‌ترساند. او مجسمه‌سازی را دشوار و دور از دسترس نمی‌یابد".

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

کامران عدل در سال 1320 در تهران به دنیا آمد. او در ایران و فرانسه تحصیل کرد و از هنرستان عکاسی پاریس فارغ التحصیل شد. عدل، فعالیت حرفه‌ای خود را با کار در یک لابراتوار چاپ عکس‌های بزرگ آغاز کرد. پس از آن، مدت دو سال‌و نیم در کارگاه عکاسی"ژاک روشون" که یکی از معتبرترین مؤسسه‌های عکاسی مد پاریس بود، به کار پرداخت اما یکنواختی این حرفه که در نظر اول بسیار گیرا و جذاب به نظر می‌رسید، روحیه جست و جوگر او را ارضاء نمی‌کرد. در سال 1347 به دعوت سازمان تلویزیون ملی ایران که به تازگی تأسیس شده بود، به ایران آمد و شش سال با این سازمان همکاری کرد. هم زمان، در مدرسه عالی تلویزیون که در همان دوران پایه گذاری شده بود، به تدریس عکاسی پرداخت. در سال 1353 از کار تلویزیون کناره گرفت و عکاسی را به صورت مستقل ادامه داد. در این دوره، عمده کارهای وی را عکاسی از اشیاء موزه‌ها و عکسبرداری برای کتاب های مختلف تشکیل می‌داد. کامران‌عدل در سال 1359 به عنوان عکاس هیئت داوران جایزه بین‌المللی معماری آقاخان ( A.K.A.A ) در ژنو برگزیده شد. عکس‌های پروژه کتاب تهران که به پیشنهاد "برنارد هورکاد" در سال 1364 شروع شد و به مدت چهار سال ادامه یافت، از جمله کارهای عدل است. این عکسبرداری برای تهیه کتابی درباره دویستمین سال پایتختی تهران انجام شد که حدود شش هزار اسلاید را دربرمی‌گیرد و درباره تاریخ، جغرافی، جامعه‌شناسی و مسائل متفرقه تهران است. علاوه بر این، کتاب‌های تصویری" آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند"،"اجرای نقش در کاشیکاری ایران"، "بازارهای ایرانی"، "خط بنایی"، "سفارت ایتالیا در تهران"، "گذری به چهار محال و بختیاری"، "یاد باد،آن روزگاران یاد باد" (معماری شیراز) در کارنامه فعالیت‌های این هنرمند ثبت شده اند. از کامران عدل به عنوان عکاس ژانر عکاسی معماری و بناها یاد می‌شود.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

کامبیز صبری در سال 1346 در شهر کاشان به دنیا آمد. این هنرمند فارغ التحصیل در رشته مجسمه سازی است و در رشته گرافیک نیز مدرک کارشناسی ارشد دارد. برگزاری بیش از 30 نمایشگاه مجسمه و هنر جدید به شکل انفرادی و گروهی در داخل وخارج از کشور از جمله فعالیت های هنری او به شمار می آیند. آثار برگزیده کامبیز صبری در نمایشگاه هنرمفهمومی ایران، بی ینال "تویومورا" در ژاپن و چندین مسابقه و پروژه مجسمه سازی به نمایش در آمده اند. او برنده جایزه ویژه هیئت داوران در سومین بی ینال مجسمه سازی ایران شده است. از صبری چندین اثر مجسمه در تهران، آبادان، ساری، امیدیه اهواز، شهر جدید اندیشه و ... نصب شده اند و تعدادی از آثارش نیز نزد مجموعه داران ایرانی و خارجی نگهداری می شوند. این مجسمه ساز، طراح و مدیر اجرایی تعدادی پروژه نمایشگاه هنری و موزه در داخل و خارج از کشور بوده است. تدریس در دانشکده های هنر در رشته مجسمه سازی و طراحی صنعتی نیز از دیگر فعالیت های این هنرمند محسوب می شوند.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت : آلمان   -   قرن : 20 منبع :

لودویگ میخائیل میس (Ludwig Mies van der Rohe) در سال ۱۸۸۶ در شهر آخن آلمان به دنیا آمد وی بعد‌ها با افزودن نام مادری‌اش، نام خود را به میس فان در روهه تغییر داد. سیر زندگی میس فان در روهه از شاگرد بنا تا فیلسوف هنری و یکی از پایه‌گذاران معماری قرن بیستم جالب توجه است. او آرشیتکت و طراح آلمانی یکی از مهم‌ترین پایه‌گذاران معماری و طراحی قرن بیستم محسوب می‌شود. بناهای او مکان‌هایی "خنثی" هستند که به گفته خود او، تنها انسان‌ها به آنها روح می‌بخشند. لودویگ میس فان در روهه چهره معماری معاصر را دگرگون کرد. روش کاری و فلسفه هنری او تاثیر بسیار عمیقی در آرشیتکت‌های قرن بیستم گذاشته است. نفوذ او در معماری جهان، به ویژه آمریکا انکارناپذیر است. او با استفاده از تکنولوژی مدرن و مصالح موجود، معماری قرن بیستم را به‌شکل بنیادی تغییر داد. بناهای او دارای ویژگی‌هایی منحصر به فرد و نمایانگر بافتی جدید هستند که به بعدی جهانی دسته یافته‌اند. ساختکار بنائی در معماری او اهمیت ویژه‌ای دارد، چنانکه به بناهای او "معماری آناتومی" گفته می‌شود. ایجاد فضاهای باز و وابسته به ‌یکدیگر که عنوان "فضای روان" به آن داده شده، از خصوصیات معماری اوست. دقت در جزئیات ساختمان و اهمیت در انتخاب مصالح، یکی از ویژگی‌های میس فان در روهه بوده و نوآوری‌های او در این زمینه تکنیکی تا امروزه مورد استفاده قرار می‌گیرند. شروع تکامل هنری از شاگرد بنا او از همان ابتدا به تناسب در معماری و بافت ساده ساختمانی اهمیت فراوانی می‌داد. بناهای قدیمی آخن تاثیر فراوانی در تکامل سبک هنری میس فان در روهه دارند. او در این رابطه می‌گوید: «زیبائی بناهای قدیمی در سادگی فرم، خطوط مستقیم و تناسبات سنجیده شده آنان است». میس فان در روهه پس از دوران کارآموزی به برلین رفت و از سال ۱۹۰۸ در دفتر معماری پیتر برنز، یکی از پیشگامان معماری مدرن، مشغول به کار ‌شد. در اینجا بود که با والتر گروپیوس و لوکوربوزیه، دو تن از دیگر پایه‌گذاران مهم معماری قرن بیستم آشنا گردید. فاصله‌گیری از اصول و قواعد متداول در معماری لودویگ میس فان در روهه اصول متداول معماری دوره خود را مورد انتقاد قرار داد و با الهام از سبک‌های هنری دهه سوم قرن بیستم مانند دادا و ساختمان‌گری (CONSTRUCTIVISM، قواعد معماری مدرن را پایه‌گذاری کرد. استفاده از آهن در بدنه‌سازی و شیشه در نمای ساختمان نشان‌‌دهنده سبک معماری او است که در "غرفه آلمان" در نمایشگاه بین‌اللملی سال ۱۹۲۹در بارسلونا اجرا شده است. غرفه آلمان در بارسلونا پس از بازسازی در حال حاضر مقر بنیاد میس فان در روهه برای پیشبرد معماری مدرن است. او در دوران اقامت خود در برلین بناهای مهمی مانند آسمان‌خراش خیابان برلین و بنای یادبود "روزا لوکزمبورگ و کارل لیبکنشت" را ساخت و شمار زیادی مبلمان و وسائل خانگی را طراحی کرد. میس فان در روهه سال ۱۹۳۰ به مدیریت آموزشگاه هنر باوهاوس در شهر دساو و جانشینی والتر گروپیوس انتخاب شد. این آموزشگاه هنری که دو سال پس از آن به برلین منتقل گردید، در سال ۱۹۳۳ میلادی به اتهام آنکه "مرکز بلشویستی" است، توسط نازی‌ها تعطیل شد. مهاجرت و شهرت جهانی لودویگ میس فان در روهه در سال ۱۹۳۸ به آمریکا مهاجرت کرد و مکتب باوهاوس را به شهرت جهانی رساند. مجتمع‌‌های مسکونی او در شیکاگو و نیویورک که نمای آنان کاملا از شیشه ساخته شده‌اند، از سویی نشانگرتکامل هنری او و از سویی دیگرنشانگر وابستگی او به مکتب هنری باوهاوس است. از مشهورترین مجتمع‌های ‌مسکونی او Lake Shore Drive 860/880 است که در آن برای اولین باردر ساخت بنا از آهن در چهارچوب و شیشه در نما استفاده شده است. او این روش را در بناهای دیگر خود مانند Curtainwall با تغییراتی تکامل می‌دهد. به عقیده میس فان در روهه، «رعایت اصول و قواعد برای دستیابی به آزادی بیانی و فرم در معماری امری کاملا ضروری است. رعایت نظم کاری بسیار پیچیده‌تر از برنامه‌‌ریزی کاری است. برنامه‌‌ریزی هدفی را در نظر می‌گیرد. اصول و قاعده به محتوا می‌پردازد. این نقطه مشترک آن با هنر معماری است، چرا که در این رابطه ارزش و نه نتیجه کاری مورد توجه است». ساختمان Seagram در نیویورک که از شاهکار‌های معماری مدرن است، اوج تکامل اصول و قواعد معماری او را نشان می‌دهد. هماهنگی فضای داخلی ساختمان و بافت شهری که از ابتکارات او است، در این بنا به شکل بی‌نظیری اجرا شده است. چکیده فلسفه هنری او را در این گفته‌اش می‌توان دید: «امکانات صنعتی و تکنولوژی به انسان نوید دستیابی و عظمت را می‌دهد. این وعده خطرات بی‌شماری به همراه داشته و موجب نگرانی انسان‌هایی می‌شود که احساس مسئولیت عمیقی در ارتباط با جامعه حس می‌کنند. به‌همین دلیل ضروری است که جایگاه و ارزش تکنولوژی در جامعه امروزی مورد بحث قرار گیرد». فیلسوف هنری و شاعر معماری لودویگ میس فان در روهه در سال‌های آخر زندگی خود جوائز متعددی از جمله مدال طلائی انجمن بین‌المللی آرشیتکت‌ها را دریافت کرد و از دانشگاه‌های گوناگون دکترای افتخاری به او تعلق گرفت. دفتر معماری او سال‌های طولانی نبض هنر معماری و شهرسازی درآمریکا بود. او در روز ۱۷ اوت سال ۱۹۶۹ پس از سال‌های طولانی تحمل بیماری سرطان حنجره، در سن ۸۳ سالگی بر اثر ابتلا به ذات الریهدرگذشت. به گفته‌ او، «معماری با قرار دادن دو آجر در کنار یکدیگر شروع می‌شود. معماری زبانی است که پایه آن نظم و قواعد دستوری هستند. زبان در زندگی روزمره می‌تواند تکامل بیابد و به مرحله شعر برسد. اگر ما زبان را به این مرحله از تکامل برسانیم، به رتبه شاعری خواهیم رسید». میس فان در روهه از مهم‌ترین پایه‌گذاران معماری مدرن در قرن بیستم بوده و اگر از دید خود او به او بنگریم، میتوانیم او را شاعر معماری بدانیم.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

محمود ماهرالنقش در روز اول فروردین ۱۳۰۱ در شهر اصفهان محله بیدآباد یا همان بازار بیدآباد که مسجد سید هم می‌گویند دیده به جهان گشود. [۱] فرزند پنجم خانواده بود وپدرش معمار سنتی بود. ماهرالنقش از استادان تجربی معماری و کاشیکاری ایران است که تالیفات، تحقیقات و تدرس در این زمینه داشته و نخستین مولف این گونه هنرها است. ماهرالنقش تحصیلات محدودی دارد چون در زمان کودکی پدرش مدام در حال سفر بوده و خانواده اش در شهرهای مختلف سرگردان بودند. به همین دلیل، بعد از جنگ جهانی دوم او تحصیل را در مقطع متوسطه رها کرد. ولی مطالعات مربوط به معماری را تاکنون که ۸۵ سال سن دارد رها نکرده‌است. محمود ماهرالنقش در ایام جوانی به تهران می‌آید و سال‌ها به مطالعه و تحقیق درباره معماری سنتی می‌پردازد تا این که از سوی دانشگاه علم و صنعت برای تدریس دعوت می‌شود. ماهرالنقش بعد از تاسیس دانشگاه علم و صنعت و انتقال دانشگاه تکنولوژی تهران به این مجموعه در نارمک در این دانشگاه مشغول تدریس شد. محمود ماهر النقش سالها پژوهشگر استاد تجربی، و استاد دانشگاه علم و صنعت ایران دررشته معماری و هنری تزیینی داخلی بوده‌است و از دیگر سمت‌های ایشان: سرپرست گروه ساختمان، سرپرست خدمات فنی دانشگاه، ناظر فنی ساختمان، سرپرست کارگاه شبانه می باشد. ماهرالنقش در سال‌های ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۶ مجموعه کتاب‌های اصول فنی ساختمان را تحریر کرد که تا به حال ۱۱ بار تجدید چاپ شده و در سال ۱۳۵۷ پنج جلد کتاب درباره کاشی کاری ایران را به رشته تحریر درآورد و آنرا موزه رضا عباسی را به چاپ رساند. از طرف فرهنگستان هنر ایران به عنوان گنجینه زنده هنری معرفی و مورد تقدیر قرار گرفته بود. وی بعد از دوره بیماری در روز بیست و چهارم اسفند ۱۳۸۹ از دنیا رفت و پیکرش در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد. آثار  اصول فنی ساختمان  خط بنایی  طرح و اجرای نقش در کاشیکاری ایران  معماری مسجد حکیم اصفهان  نقش در نقش  نقش فیروزه  نقش معقلی در هنرهای اسلامی  نگاهی به کاشیکاری ایرانی

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

ناهید سالیانی در سال 1315 در بندر انزلی متولد شد. پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی برای تحصیل در هنرستان هنرهای زیبای دخترانه به تهران رفت. در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، رشته مجسمه سازی را برگزید و با احراز مقام اول و دریافت مدال درجه یک فرهنگی در سال 1338 فارغ التحصیل شد. سپس برای ادامه تحصیل، با بورس وزارت فرهنگ و هنر به ایتالیا رفت. در آکادمی هنرهای زیبای رم نیز مجسمه سازی آموخت.پس از آن به فرانسه رفت تا دوره یکساله تکمیلی این رشته را بگذراند. بعد از فارغ التحصیلی به ایران بازگشت و به عنوان استاد در دانشکده هنرهای زیبا مشغول به کار شد.ناهید سالیانی طی تدریس در ایتالیا، در نمایشگاه های گروهی دانشجویان آکادمی در شهرهای رم، فلورانس و ناپل شرکت کرد.همچنین در نمایشگاه گروهی بانوان هنرمند در پاریس شرکت داده شد و در نمایشگاه آثار هنرمندان معاصر ایران از طریق وزارت فرهنگ و هنر، و در نمایشگاه بین المللی تهران از طرف انجمن فرهنگی ایران و فرانسه هم مشارکت کرد و آثارش مورد توجه منتقدان قرار گرفت. این هنرمند و استاد مجسمه سازی داوری بی ینال ها و سمپوزیوم های مجسمه سازی مهم را بر عهده داشته است. نمایشگاه‌ها: 1963 نمایشگاه دانشجویان آکادمی های: رم-فلورانس-ناپل 1964 نمایشگاه گروهی در پالاتسو ماسیمو در شهر رم 1353 نمایشگاه آثار هنرمندان معاصر ایران به مناسبت بازیهای آسیایی در تهران 1353 شرکت درنمایشگاه بین المللی تهران با شرکت و همکاریگالری پاییزپاریس 1353 نمایشگاه آثار هنرمندان معاصر ایران به مناسبت هشتمین جشن فرهنگ و هنر تهران 1354 نمایشگاه زن و هنر تهران 1354 نمایشگاه آثار هنرمندان در نگارخانه تخت جمشید تهران 1355 نمایشگاه دو نفره مجسمه‌سازیو نقاشی در گالری مهرشاه تهران 1356 نمایشگاه انفرادی در نگارخانه کرته تهران 1978 شرکت در بینال بال در سوییس Basle 1982 نمایشگاه نمایشگاه در شهر بوستون تکزاس امریکا 99-1988 شرکت در نمایشگاه‌های متعدد و فعالیت‌های گروهی به هنگام تدریس درکالج به اتفاق همکاران دانشگاهی هنرمند در شهر بوستون ماسوچست امریکا

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

جعفر نجیبی - مجسمه ساز متولد ۱۳۳۲ شهرستان خوی در آذربایجان غربی، فارغ‌التحصیل دانشکده هنرهای زیبا و استاد یار دانشگاه فردوسی مشهد. آثار  طراح سکه‌ بهار آزادی بانک مرکزی در سال ۷۲  سردیس جلال آل‌احمد به سفارش انجمن مفاخر ایران از جنس برنز - این مجسمه در محوطه ورودی موزه تهران‌شناسی در خیابان نواب قرار گرفته است.  یک اثر هفت متری متشکل از هفت دلفین  سردیس استاد محمد معین  سردیس شمس تبریزی  سردیس حافظ  سردیس کمال‌الدین بهزاد  سردیس دهخدا  سردیس شهید نجات اللهی  سردیس تختی  مجسمه های به شكل سیب وانگوربرای شهرستان ارومیه  اثرحجمي گربه ها به ارتفاع ۶ متر در شهر وان تركیه  طراحی واجرای مجسمه به ارتفاع ۵ متر در شهر اگدپر تركیه  طراحی واجرای مجسمه بسیجی در شهرستان خوی  مجسمه 5 متري متفكر دراصفهان  تندیس یک نوازنده در پارک هنرمندان  تنديس نام مبارك حضرت علي(ع) که در فضای خالی آن فردی در حال نماز خواندن است واز زاويه ديگراين تنديس فرم شمشير دیده می شود. نجیبی همچنین آثارش را در نمایشگاه ها و بی ینال های مجسمه سازی مختلفی شرکت داده است. داوری سمپوزیوم های مجسمه و نمایشگاه های مربوط به این حوزه از هنرهای تجسمی نیز در کارنامه فعالیت های این مجسمه ساز به چشم می خورند.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت : فرانسه   -   قرن : 20 منبع :

آندره گدار (متولد ۱۸۸۱ و متوفی ۱۹۶۵) باستان‌شناس و معمارفرانسوی و متخصص در صنایع اسلامی و ایرانی و خاورمیانه بوده که تحصیلات خود را در دانشکده هنرهای زیبای پاریس در رشته معماری و باستان‌شناسی به پایان رسانده و اوقات خود را در بررسی دو رشته مزبور در خاورمیانه به‌خصوص ایران صرف کرده و عمر او بالغ بر هشتاد و پنج سال بوده است. دولت ایران وی را در سال ۱۹۲۸ استخدام کرد و او مدت سی سال در ایران ماند و در ساختمان موزه ایران باستان و موزه دانشگاه تهران و تشکیلات آن خدمات مهمی انجام داد و آثار باستانی جالبی را هم بر اثر حفریات از زیر خاک‌های مناطق مختلف ایران بیرون آورد و در موزه‌های مزبور به‌شیوه فنی قرار داد. گدار در سال ۱۳۰۶ مدیریت اداره باستان‌شناسی ایران را به‌عهده گرفت و به ترمیم آثار تاریخی پرداخت. وقتی قانون عتیقات در ۱۲ آبان ۱۳۰۹ شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید و آیین‌نامه آن در جلسه ۲۸ آبان ۱۳۱۱ از تصویب هیئت وزرا گذشت بر طبق ماده اول آن تمام آثار صنعتی و ابنیه و اماکن که تا پایان دوره زندیه در کشور ایران احداث شده اعم از منقول و غیرمنقول جزو آثار ملی ایران محسوب گردید و در زیر حفاظت و نظارت دولت قرار گرفت. از این‌رو به آندره گدار دستور داده شد که فهرستی از آثار ملی ایران تهیه کند و به دولت تسلیم نماید. گرچه پیش از او پروفسور ارنست هرتسفلد باستان‌شناس آلمانی فهرستی از ابنیه تاریخی ایران تهیه کرد و در نشریه شماره یک انجمن آثار ملی در شهریورماه ۱۳۰۴ در تهران به چاپ رسید، ولی فهرست آندره گدار دقیق‌تر و کامل‌تر تنظیم گردید. بدین‌طریق از تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۱۰ شمسی (طی دستور دولت ایران مبنی بر تهیه فهرست از آثار ملی کشور مزبور) پنجاه و شش اثر تاریخی ثبت گردید و در دنباله آن هم سیزده اثر تاریخی دیگر به ثبت رسید. فهرستی هم که از گنجینه‌های هنری کشور تهیه شد که بسیار جالب است. آندره گدار علاوه بر تأسیس سازمان‌های اداری و فنی هیئت‌هایی را تشکیل داد، که در تعمیر ابنیه تاریخی و امور فنی باستانی ساختمان‌ها تخصص داشتند و به‌وسیله همین‌ها مسجد جامع شیراز و مسجد شاه اصفهان، مسجد شیخ لطف الله و ابنیه دیگری که در شرف ویرانی بود تعمیر کرد. وی در ضمن تعمیر ابنیه باستانی به تأسیس دانشکده هنرهای زیبای تهران هم اقدام کرد و خود وی مدت‌ها ریاست آن‌را بر عهده داشت و در تربیت کردن معماران ایرانی که تا پیش از آن در خارج از کشور تحصیل می‌کردند سهم بزرگی دارا گردید. گرچه او به هنر اسلامی مصر و بین‌النهرین و ابنیه دوره غزنویان موجود در افغانستان علاقه نشان داده، و با اینکه با همکاری همسرش در نقاشی‌های بودایی شهر بامیان مطالعاتی به عمل آورده، اما با وجود این با فعالیت‌های باستان‌شناسی خود در ایران خدمات جالبی انجام داده است. وی از اولین کسانی است که نسبت به مفرغ‌های لرستان که به‌زودی علاقه موزه‌ها و مجموعه‌داران جهان را به خود جلب کرد، توجه خاصی کرده و در سال ۱۹۳۱ کتاب خود را با عنوان « مفرغ‌های لرستان» به چاپ رسانیده است و نیز در بخش اول کتاب « هنر ایران» درباره مفرغ‌های مزبور مفصلاً بحث کرده؛ زیرا مدارک باستان‌شناسی مهمی برای مطالعه زندگی و تمدن دوره پیش از تاریخ مردم سلسله جبال زاگرس که ناحیه باختری فلات ایران را محدود کرده و آن‌را از کانون فرهنگی شگفت‌انگیز بین‌النهرین جدا نموده و در دسترس ما گذارده و در چهار فصل بعدی این کتاب هنرهای هخامنشی، سلوکی، اشکانی، ساسانی و اسلامی را تحت بررسی قرار داده است. در این فصول بیشتر هنر ساختمانی در مجاورت حجاری و در دوره اسلامی به‌همراه کاشیکاری‌ها مورد بحث قرار گرفته است و در حقیقت ادامه هنر در دوره سه هزار ساله تاریخ ایران در معماری آن بهتر نمایان است؛ همان‌طوری‌که در مطالعات تخصصی که مؤلف این کتاب در سال‌های ۱۹۳۶ و ۱۹۴۹ در گزارش‌های سالانه اداره کل باستان‌شناسی زیر عنوان « آثار ایرانی» انتشار داده است. در « هنر ایرانی» هم با مقدمه خود با دید حساس و دقیقی که از خصوصیات روشن وی می‌باشد به‌چشم می‌خورد. آثار آندره گدار : از کارهای وی تأسیس مجله‌ای به نام« راهنمای تاریخی ایران» می‌باشد که در سال ۱۳۱۳ شمسی نشر داده، که اصل آن به زبان فرانسه بوده و شادروان غلامرضا رشید یاسمی آن‌را به فارسی برگردانده است.مجله مزبور حاوی مطالب سودمندی از بعضی آثار و ابنیه تاریخی می‌باشد. دیگر مجموعه‌ای به‌نام « آثار ایران باستان» در هشت جلد، که به دو زبان فرانسه و فارسی انتشار یافته است. و نیز « مینیاتورهای ایرانی در کتابخانه شاهی تهران » که در مجموعه هنرهای جهانی یونسکو درج شده است.دیگر از آثار ایشان « تخت‌جمشید، ۱۹۶۱»، « مفرغ‌های لرستان، ۱۹۳۱»، « گنجینه زی‌ویه کردستان، چاپ سرویس، باستان‌شناسی ایران، هارلم، ۱۹۵۰»، «صنایع ایران قدیم‌(مندرج در تاریخ عمومی هنر، ۱۹۳۲)»، « مساجد قدیمی ایران(مندرج در آثار ایران، ج اول، سال ۱۹۳۶)»، « نطنز(مندرج در آثار ایران،ج اول، ۱۹۳۶)»، « هنر اسلامی و نبوغ ملی( روزنامه تاریخ جهان، ۱۹۵۴)»،معماری ایرانی در دوران اسلامی( ۱۹۵۵) می‌باشد. ضمناً مقالات علمی متعددی نوشته که در « مجله تعلیم و تربیت» قدیم درج شده است. دیگر از آثار او « نمایشگاه ایران در لندن(روزنامه هنرهای زیبا، ۱۹۳۱)»، « تاریخ مسجد جامع در اصفهان ۱۹۳۶ و خراسان ۱۹۴۹( آثار ایران، جلد دوم ۱۹۳۷)»، مدرسه و مسجد جامعی دارای ایوان‌های چهارگانه می‌باشد (هنر اسلامی ۱۹۵۱) مقبره الجایتو، خدابنده در سلطانیه، ۱۹۳۸، فهرست آثار گدار به زبان فرانسوی را به‌دنبال همین ترجمه احوال ملاحظه خواهید نمود. اعطای دکترای افتخاری به آندره گدار : نظر به خدمات سی ساله آقای آندره گدار، شورای دانشکده هنرهای زیبا به دانشگاه تهران پیشنهاد کرد که « دکترای افتخاری دانشگاه تهران» به وی داده شود. دانشگاه تهران هم پیشهنهاد مزبور را با حسن قبول تلقی کرد و مجلس باشکوهی با حضور استادان و دانشمندان کشور در ساعت پنج بعدازظهر روز هفتم دی‌ماه ۱۳۳۷ تشکیل شد؛ و رئیس دانشگاه مزبور، آقای آندره گدار را به اعطای دکترای افتخاری دانشگاه تهران مفتخر گردانید. آقای گدار هم که تحت تأثیر قرار گرفته بود از رئیس دانشگاه سپاسگزاری کرد و مجلس با کف زدنممتد حضار پایان یافت. فهرست آثار آندره گدار : – Les Antiquities bouddhiques de Bamiyan,Ars Asiatica,Van O Est,Paris,1928.In collaboration with Mme Y.A.Godard and J.Hackin – Bronzes du Luristan,Ars Asiatica,Van OEst,Paris,1931 – Lُart de la perse ancienne,Histoire uniuerselle de lُart,1932 – Les monuments de Maragha,Paris,1934 – The Tari – Khana,Damghan,Gacette des Beaux- Arts,December ,1934 – Abarkuh,Athar-e Iran,1936-1 – Natanz,Athar-e Iran,1936-1 – The Towers of Lajin and Resget, Athar-e Iran, 1936-1 – The ancient mosques of Iran,Athar- e Iran, 1936-2 – History of the Masjid – i -Jami,Ispahan,Athar-e Iran,1936-2 – Ardistan and Zavare,Athar-e Iran,1936-2 – Ispahan,Athar-e Iran,1937-1 – The Parthian statues at shami,Athar- e Iran,1937-2 – The fire monuments,Athar-e Iran, 1938-1 – The tomb of Sultan Uljaitu khodabenda at Sultaniya,A Suroey of persian Art,vol.I.London,1938 – gumbad- i – kabus,A Suruey of persian Art,vol.I,1938 – Khorasan,Athar-e Iran,1949-1 – Ispahan.The tomb of Bada kasem and the Imami madrasa,Athar-e Iran,1949-1 – Iranian vaults,Athar-e Iran,1949-2 – Le Tresor de Ziwiye,Haariem,1950 – The tomb of Mawlana Hasan kashi at Sultaniya – Le tombeau de Mawalana Hasan kashi a Sultaniye,Les arts asiatiques,1954 – Moslem art and national genius, Lُart musulman at les genies nationaux,Cahiers dُhistorie mondiale,January 1954 – Unesco collection of word art : Iran,Persian miniatures,in the Imperial Librery,Teheran – Collection Unesco de lُArt mondial Iran Miniatures Persans de la bibliotheque imperiale,paris,1956 – Essays and lectures,Orientalia Romana,Roma,1958 -Persepolis, Bible et Terre sainte,May 1961 – Iranian architecture in Islamic times – Lُarchitecture iranienne a lُepoque islamique,Jardin des Arts,October,1961 از کتابهای گدار که به فارسی برگردانده شده می‌توان به: آثار ایران در چهار جلد و هنر ایران اشاره کرد.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

فرهاد احمدی ورودی سال 1348 خورشیدی است و در سال 1356 از دانشگاه تهران، کارشناسی ارشد معماری و شهرسازی دریافت نموده است و هم اکنون عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی می باشد. او فعایت های حرفه ای مستقل خود را از دهه 60 آغاز کرد. وی از جمله معماران معاصر ایران به شمار می رود که طرح های خود را با گرایش آکادمیک و مبتنی بر اصول نظری تبیین شده ای طراحی می نماید و با تاکید بر زمین مداری و پیوند محیط با فضا، معماری خاصی را پدید آورده است. به طور کلی فرهاد احمدی در طی دو دهه ی گذشته در کنار آموزش معماری و مسئولیت های دیگر حدود سی طرح ارائه کرده است، که اغلب آنها در حد ملی بوده و مضمون فرهنگی داشته اند. سوابق تدریسی از سال 1360 تاكنون عضو هيئت علمي دانشكده معماري وشهرسازي شهيد بهشتي مسئول درس طراحي فني، مسئول درس طراحي در بافت¬هاي تاريخي، پايه گذار و مسئول درس معماري پايدار در دانشگاه بهشتي تدريس در دانشكده معماري شهيد بهشتي، در سال آخر دوره كارشناسي ارشد و هدايت طرح ها و پايان¬نامه¬هاي كارشناسي ارشد هدايت طرح ها و پايان¬نامه¬هاي كارشناسي ارشد در دانشكده¬هاي معماري آزاد اسلامي شيراز، اصفهان، همدان، قزوين تدريس در دانشكده هاي معماري يزد و پرديس اصفهان جوایز علمی مسابقات: 1374- مسابقه محدود كتابخانه ملي ايران- تهران، مابين پنج مشاور منتخب، (ظاهرأ مقام سوم) اعلام نشده، (اولين مسابقه بين¬المللي قبل از انقلاب) 1375- مسابقه محدود مركز كتب خطي وتصويري در شبه قاره، پاكستان- اسلام آباد ، مابين سه مشاور (مقام اول)، 1376- مسابقه محدود مركز مديريت صنعتي در كردان- كرج ، مابين 9 مشاور ، طرح منتخب منتقدان جامعه حرفه¬اي 1379- مسابقه محدود مجموعه مسكوني نمايندگان مجلس در تهران، ما بين سه مشاور (مقام اول)، 1381- مسابقه محدود مجموعه ساختمانهاي اداري وزارت نفت، تهران، ما بين هشت مشاور ( جزء چهار طرح منتخب اول)،پر اهميت ترين طرح پس از انقلاب اسلامي، و اولين مسابقه بين المللي با همكاري گروه BATTLE MACCARTY از انگليس كه در سازمان ارزيابي ساختمانهاي پايدار در لندن (BREAME) درجه EXCELLENT دريافت نمود. موقعيتهاي ملی و بين المللي ؛ -1998 به عنوان معمار منتخب از آسيا درBIANUAL-ROROS معماري در نروژ به دليل طراحي مركز فرهنگي دزفول - سخنراني در دانشكده هاي معماري BERGAN & TORNDHIEM 2002 – به عنوان معمار منتخب از ايران در BIANUAL-GOLF معماري در امارات - دوبي در رابطه با هويت و معماري نوين و معرفي طرح ها (مايكل هاپكينز از انگليس، آرتا سوزوكي از ژاپن ، ايو مونو از فرانسه و نادر اردلان از كويت دعوت شده بودند) 2007- سخنراني در سمينار UNESCO در پكن - چين در مورد GENTRIFICATION در بافتهاي تاريخي و توضيح طرح جنوب ميدان نقش جهان (PROPOSAL برگزيده از ايران كه موجب مشاركت مالي آن سازمان با شهرداري اصفهان گرديد) 1386- دريافت نشان و لوح زرين براي رتبه اول طراحي ابنيه دولتي و عمومي (طرح¬هاي ملي)- (براي چهار طرح ساخته شده سفارت ايران در سئول - كره جنوبي - مركز فرهنگي اصفهان - مركز فرهنگي دزفول و مركز نمايشهاي آئيني در تهران) در اولين همايش ملي و مسابقه معماري و طراحي شهري، (جشنواره شيخ بهائي) توسط وزارت مسكن وشهرسازي سوابق کاری طرحهاي بين المللي: -1985 غرفه ايران در نمايشگاه بين الملليEXPO 85 در تسكوبا - ژاپن، به همراهي دفتر فني دانشگاه شهيد بهشتي، -1990 غرفه ايران در نمايشگاه بين المللي در دوبي- امارات، -1991 غرفه ايران در نمايشگاه سن آنجل در مكزيكو سيتي- مكزيك، -1992 غرفه هاي جهانگردي در نمايشگاه¬هاي ITB در ميلان- ايتاليا و برلين - آلمان، -1992 طر ح اوليه براي بازسازي MAISON DE L, IRAN در پاريس - فرانسه، -1993 غرفه ايران در نمايشگاه بين المللي EXPO 93 در ته جان - كره جنوبي، -1999 ساختمان اقامتگاه سفير ايران در سئول- كره جنوبي، -2000 ساختمان سفارت ايران در سئول - كره جنوبي، كانديد جايزه آقا¬خان و دريافت لوح زرين در اولين همايش معماري و طراحي شهري وزارت مسكن و شهرسازي-1386 -2001 طرح سفارت ايران دراستكهلم - سوئد، طرحهاي داخلي : 1365 - ساختمان مركز فرهنگي دزفول - كانديد جايزه آقا خان، طرح منتخب برايBIANUAL-ROROS-1998 در نروژ و دريافت لوح زرين در اولين همايش معماري وطراحي شهري وزارت مسكن وشهرسازي - 1386، 1366 - ساختمان مركز فرهنگي تبريز، (نيمه كاره) 1367- ساختمان مركز فرهنگي بين المللي اصفهان، - كانديد جايزه آقا خان، طرح منتخب مهندسين اصفهان و دريافت لوح زرين در اولين همايش معماري و طراحي شهري وزارت مسكن وشهرسازي - 1386 1368- پارك باغلارباغي تبريز، (نيمه كاره) 1368- طرح مرمت و توسعه و باغ ال گلي تبريز، (كار مرمت صورت گرفته) 1369- طرح باغ شهيد قاضي تبريز، 1369- طرح مركز خريد چاي كنار تبريز، 1370- طرح تالار شهرداري و مجموعه خدمات شهري تبريز، 1371- طرح مركز تجارت و مركز فرهنگي كرمان، (نيمه كاره) 1372- طرح مركز سرگرمي ها و خانه جوان تهران، 1374- شهركتاب شعبه مركزي بازسازي و طراحي داخلي، تهران، 1375- ساختمان شهر كتاب شعبه ميدان آرژانتين، تهران، (نيمه كاره) 1376- ساختمان اداري فرشته، تهران، 1378- طرح مجموعه مسكوني رودكي ، شميران، تهران، 1382- طرح تئاتر تجربي و مركز خريد صبا، تهران، ( در حال اجرا) 1383- طرح يادمان شهداي دفاع مقدس، قصر فيروزه - تهران، 1385- خانه مسكوني و دفتر كار، الهيه، تهران، (در حال اجرا) 1386- بازطراحي جنوب ميدان نقش جهان (اولين طرح در زمينهGENTRIFICATIONدر بافتهاي تاريخي با همكاري UNESCO در پر اهميت¬ترين بخش تاريخي شهر اصفهان (در دست طراحي) 1386- طراحي جامع دانشگاه هنر اصفهان و طرح ساختمانهاي دانشكده¬هاي مربوطه، اصفهان (دردست طراحي) مقالات علمی و کتب منتشر شده • - غرفه ايران در اكسپوي جهاني تسوكوبا - ژاپن، در مجله JAPAN ARCHITECT، 1991- طرح هاي سه باغ ايراني ( ال گلي، باغلار باغي، باغ شهيد قاضي) در تبريز در مجله LAND SCAPE DESIGN 1371- طرح مركز فرهنگي دزفول در مجله معماري آگاهينامه، 1372- غرفه ايران در اكسپوي جهاني 93 در ته جان در كره جنوبي در مجله معماري - پژوهشی صفه، 1374- طرح كتابخانه ملي ايران در مجله معماري آبادي، 1376- شهر كتاب شعبه ميدان آرژانتين در مجله معماري و شهرسازي، 1377- گفتگو در مورد معماري معاصر ايران و معرفي چند طرح در مجله معماري و شهرسازي، 1379- معرفي چند طرح و گزينه هاي سفارت ايران در سئول - كره جنوبي در مجله معمار، 1380- طرح سفارت ايران در استكهلم - سوئد و مجموعه مسكوني نمايندگان مجلس در مجله معمار، 2002- تحليل چند طرح در مجله معماريALBANA در عربستان سعودي (ويژه نامه كارهاي من و مايكل هاپكينز)، 2002- معرفي طرح نهايي سفارت ايران در سئول - كره جنوبي در مجلهARCHITECTURAL PLUS در امارات، 1381- معرفي طرح ساختمانهاي مركزي وزارت نفت در مجله معمار و آبادي، معماري شهر سازي، 1382- مقاله در مورد معماري پايدار و معرفي چند طرح در مجله معماري آبادي، 2004- معرفي ساختمانهاي اقامتگاه و سفارت ايران در سئول - كره جنوبي، طرح سفارت ايران در سوئد، طرح ساختمانهاي مركزي وزارت نفت، طرح تئاتر تجربي تهران در مجله معماري SPACE (ويژه¬نامه كارهاي من و تويو ايتو)، 1383- معرفي ساختمان اداري فرشته و طرح تئاتر تجربي تهران و مركز خريد در مجله معمار، 1383-مقاله در مورد معماري - ضد معماري ، معرفي چند طرح، طرح تئاتر تجربي تهران و نقد ساختمان سفارت و اقامتگاه در كره جنوبي در مجله معماري وساختمان، 1384- مقاله در مورد نمايشگاه هاي بين¬المللي و طراحي فضاي داخلي در مجله معماري - ساختمان، 1384- مقاله در مورد پايداري اجتماعي فرهنگي و معرفي ساختمان مركز بين المللي اصفهان، طرح مركز تجاري و فرهنگي كرمان، دزفول، سفارت ايران در كره جنوبي و يادمان شهداي دفاع مقدس در مجله فرهنگ و معماري، 1385- مقاله شهر-خانه پايدار، شهر-خانه آئيني در مجله معماري- پژوهشی صفه، 1386- معرفي كارهاي برگزيده فرهاد احمدي در اولين همايش معماري و طراحي شهري كه مقام اول و لوح زرين را دريافت كرد در مجله معماري وساختمان 1387- معرفي كارهاي فرهاد احمدي در چهارچوب جريان معماري معاصر ايران در مجله آبادي، 1387- معرفی سفارت و اقامتگاه سفیر در سئول - کره جنوبی در مجله معمار 1387- مصاحبه و معرفی طرح مرکز نمایش های آیینی در مجله ایرانشهر 1385- 1382-1386-درباره مركز فرهنگي دزفول روزنامه همشهري، درباره مركز فرهنگي اصفهان روز نامه اعتماد، درباره سفارت ايران در كره جنوبي روزنامه اعتماد

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت : سوئیس   -   قرن : 19 منبع :

لوکوربوزیه (به فرانسوی: Le Corbusier) با نام اصلی شارل ادوارد ژانره (به فرانسوی: Charles-Édouard Jeanneret-Gris) (زادهٔ ۶ اکتبر ۱۸۸۷ - درگذشتهٔ ۲۷ اوت ۱۹۶۵) معمار، طراح، شهرساز، نویسنده و نقاش سوئیسی بود. وی به عنوان یکی از اولین پیشگامان معماری مدرن و سبک بین‌المللی مشهور است. زندگی نامه لو کوربوزیه در لشودفوند (به فرانسوی: La Chaux de Fonds)، شهر کوچکی در شمال غربی سوئیس، در نزدیکی مرز فرانسه متولد شد . لو کوربوزیه علاقهٔ زیادی به هنرهای بصری داشت و نزد شخصی به نام چارلز لپلاتنیه، که معلم یک مدرسهٔ هنرهای زیبای محلی بود به آموختن مبانی هنر پرداخت . اولین خانه‌هایی که او طراحی کرد در لشودفوند و متعلق به خود وی بودند، مانند ویلا فالت، ویلا شوآب، و ویلا ژان نرت برای پدر و مادرش. این خانه‌ها یادآور سبک معماری رایج، منطبق بر طبیعت کوه‌های بومی در آن منطقه، یعنی رشته کوه‌های آلپ بودند. لو کوربوزیه در حدود سال ۱۹۰۷ به پاریس رفت و در آنجا در دفتر دو تن از معروف‌ترین معماران آن دوره یعنی آگوست پره و پیتر بهرنز به مدت چند سال کار کرد. وی سپس به بالکان، آسیای صغیر، یونان و رم سفر کرد و نقاشی‌های بسیاری از این سفر با خود به همراه آورد. لو کوربوزیه در طی فعالیت حرفه‌ای خود، استفاده از یکی از شاخص‌ترین مصالح ساختمانی مدرن یعنی بتن را به نهایت زیبایی رساند و کارهای وی مورد تقلید جهانی قرار گرفت. اصول لو کوربوزیه در زمینه معماری لو کوربوزیه خانه را به عنوان ماشینی برای زندگی عنوان کرد، همانگونه که اتومبیل ماشینی برای حرکت است. وی پنج اصل را در ساختمان‌های مدرن معرفی کرد که عبارتند از:  ۱- ستون‌ها ساختمان‌ها را از روی زمین بلند می‌کنند.  ۲- بام مسطح و باغ روی بام  ۳-پلان آزاد  ۴-پنجره‌های طویل و سرتاسری  ۵-نمای آزاد، کف‌ها و دیوارها به صورت کنسول تناسبات طراحی لو کوربوزیه از یک شبکه مدولار با تناسبات طلایی برای طراحی پلان و نما استفاده می‌کرد و تناسبات و اندازه‌های بدن انسان را طبق مدل خودش درطراحی بکار می‌برد. کالین رو در مقاله‌ای با عنوان ریاضیات ویلای ایده آل در سال ۱۹۴۷ شباهت‌های بین قسمت‌های فضایی یک ویلای پالادیو را با سازه شبکه‌ای یکی از ویلاهای لو کوربوزیه نشان داده است. گرچه هردو ویلا سیستم تناسب دهنده مشابهی دارند و از یک نظم ریاضی عالی پیروی می‌کنند، اما ویلای پالادیو شامل فضاهایی با اشکال ثابت و روابط متقابل هماهنگ است در حالیکه ویلای لو کوربوزیه، از طبقات افقی شامل فضاهای آزاد که توسط کف و سقف تاوه‌ای تعریف می‌شوند، ساخته شده است. شهر سازی لو کوربوزیه شهرهای آینده را شهرهایی تجسم نمود که از آسمانخراشهای عظیم و مرتفع تشکیل شده است . در هر یک از این آسمانخراشهای چند عملکردی، حدود صد هزار نفر کار و زندگی خواهند کرد. در این ساختمانها، آپارتمانهای مسکونی، ادارات، فروشگاه‌ها، مدارس، مراکز تجمع و کلیه احتیاجات یک محله بسیار بزرگ فراهم است. ساکنان این مجتمع‌ها، از دود و سر و صدای ترافیک اتومبیل‌ها به دور هستند و بجای آن از آفتاب و دید و منظر زیبا استفاده میکنند. بر اساس این نظریه، دو شهر مهم در دهه پنجاه میلادی، طراحی و اجرا شد. یکی شهر چندیگار در هند بود که توسط خود لو کوربوزیه طراحی شد. برای طرح این شهر لو کوربوزیه از جدیدترین ظوابط شهر سازی و معماری مدرن که عمدتاَ خود او مسئول تبیین آنها بود، استفاده کرد. دومین شهری که توسط عقاید لو کوربوزیه طراحی شد، شهر برازیلیا، پایتخت برزیل بود که توسط لوچیو کوستا و اسکار نیمایر در سال 1957 طراحی شد. نمایر خود با لو کوربوزیه، در طراحی ساختمان وزارت آموزش و پرورش برزیل در سال ۱۹۳۶ همکاری کرده بود. همچنین ساختمان طراحی شده توسط نورمن فاستر، معمار سبک های تک، بنام برج هزاره توکیو 1989 در ساحل شهر توکیو را می‌توان نمونه کاملی از برج‌های چند منظوره نظریه لو کوربوزیه تلقی کرد. آثار مهم : موزه ملی هنر غرب توکیو 1912 - ویلای ژانره، فرانسه 1928 - ویلا ساووا، فرانسه 1931 - کاخ شوروی، روسیه 1938 - آسمانخراش کارتسین، ایالات متحده 1948 - خانه کراتکت، آرژانتین 1952 - ساختمان سازمان ملل، ایالات متحده 1954 - عبادت گاه رونشام، فرانسه 1956 - موزه احمدآباد، هندوستان 1956 - مجموعه ورزشی صدام حسین، عراق 1957 - موزه ملی هنر غرب، ژاپن 1960 - دیر سنت ماری، فرانسه 1958 - نمایشگاه فیلیپس بلژیک 1961 - مرکز هنرهای بصری کارپنتر دانشگاه هاروارد، ایالات متحده 1969 - کلیسای سنت پیر فرمینی، فرانسهش

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت : انگلستان   -   قرن : 20 منبع :

نورمن فاستر ، در اول ماه ژوئن 1935در شهر منچستر متولد شد پس از اتمام دوره متوسطه ، به صورت نيمه وقت و به عنوان منشی در تالار شهر منچستر شروع به کار کرد . سپس به خدمت سربازی رفت و در حين خدمت در نيروی هوايی ، در زمينه مهندسی الکترونيک مهارت يافت و اطلاعاتی در مورد هواپيما کسب کرد . در نهايت ، به دليل علاقه به هولپيماهای گلايدر به يک خلبان ماهر تبديل شد 1955 پس از اتمام دوره دوساله سربازی ، در دفتر دو تن از معماران منچستر مشغول به کار شد .با ثبت نام در دانشگاه معماری منچستر ، به فراگیری دروس نسبتا سنتی ( در مقایسه با دروس و و رويکرد های متفاوت در انجمن معماران لندن و مدرسه ی معماری لیورپول ) پرداخت . با اين حال ، در اين سال ها توانست مهارت های منحصر به فردی در زمينه ی فنون ترسيم و ارائه به دست آورد . در اين سال يکی از ترسيم های او به عنوان يک کار درسی ، موفق به دريافت مدال نقره ای RIBA شد . او در اين سال ديپلم معماری و مجوز طراحی شهری خود را دريافت کرد . در همطن زمان ، مدال هی وود و مدال برنز انجمن معماران منچستر به وی اهدا شد . علاوه بر اين ، با قبولی در بورسيه ی تحصيلی انجمن ساختمان سازان ، به فلاوشيپ هنری نايل شد . پس از آن برای گذراندن دوره دو ساله ی تخصصی در دانشگاه ييل به آمريکا رفت . وی در آنجا تحت تاثير پل رادولف ، سرج چرمایف و وين سنت اسکالی قرار گرفت و در همين زمان با ريچارد راجرز ( که مانند خود او دانشجوی بورسيه بود ) و جيمز استرلينگ ( که برای مدت کوتاهی در همان مدرسه تدريس می کرد ) ملاقات کرد . فاستر مدرک فوق ليسانس معماری را با موفقيت دريآفت کرد . سپس گردش معماران را از سواحل شرقی ايالات متحده تا کاليفرنیا آغاز کرد و در اين سفر ، روند توسعه ی معماری مدرن را از فرانک لويد رايت تا چالز آيمز بررسی و دنبال کرد . پس از بازگشت به انگلستان با همکاری ريچارد راجرز ، گروه طراحی " گروه 4 " را در لندن تشکيل داد . ديگر همکاران آنها در اين گروه عبارت بودند از : سور راجرز ، همسر ريچارد راجرز ، و جورجيا والتون که با راجرز در انجمن معماران لندن تحصیل کرده بود . مدتی بعد ، وندی چيزمن ( فارغ التحصیل مدرسه معماری بارتلت دانشگاه لندن که بعدها همسر فاستر شد ) نيز به آنها ملحق شد . البته از همان آغاز ، عضویت جورجیا بالتون ( که دفتر اصلی او در هامپ استید بود ) حالتی ظاهری داشت و تاثير چندانی بر رابطه آنها نداشت فاستر همراه با " گروه 4 " ساختمانی را طراحی کرد که وی را به شهرت جهانی رساند . اين ساختمان ، کارخانه رليانس در سوئد بود که آخرين بنای ساخته شده توسط این گروه است زیرا اين گروه در همان سال منحل شد . سپس نورمن و وندی فاستر با هدف ايجاد يک مرکز برای طراحی و تحقيقات ، دفتر معماری فاستر و همکاران را تاسيس کردند . در اين دفتر در مجاورت باغ کوونت قرار داشت . در حین طراحی پروژه تئاتر ساموئل بکت ، با ريچارد باکمينيستر فولر آشنا شد که بعد ها ، تاثير عميقی در انديشه و کارهای فاستر گذاشت . آشنايی ، سر آغازی بود برای دوستی و همکاری طولانی پر ثمری که تا زمان مرگ اين استاد آمريکايی ( يعنی سال 1983 ) ادامه داشت . در اين ، دفتر معماری فاستر و همکاران به طبقه همکف ساختمانی در خيابان فيتزروی ( که فقط چند صد متر از برج اداره پست فاصله داشت ) منتقل شد. تجهيز و طراحی داخلی اين دفتر ، بستری بود برای بررسی و آزمايش مفاهیم و مصالحی که بعده ها هسته اصلی فلسفه کار فاستر را شکل داد .فاستر به عنوان نايب انجمن معماری انتخاب شد . شرکت او که قبلا با يک شرکت نروژی به نام " شرکت خطوط کشتی رانی فرداولسن " همکاری داشت ، دفتری در اوسلو تاسيس کرد و ابتدا کارهايی برای اين کار فرمای نروژی انجام داد ؛ سپس با کارفرماهای ديگر در نقاط مختلف کشور همکاری کرد . در اين سال ، ساخت دفترهای شرکت بيمه ويليس ، فابروداماس در ايپسوويچ به پايان رسيد و اين پروژه ، شرکت فاستر را به شهرت جهانی رساند . ساخت مرکز های هنرهای تجسمی سانز بوری ، آغاز مرحله ی مهم و درخشانی در زندگی حرفه ای او شد . پروژه های ارزشمند ديگری را برای او و همکارانش به ارمغان آورد . در اين سال شرکت بانکداری هنگ کنگ و شانگهای از وی دعوت کرد که همراه شش شرکت بين الملی ديگر ، در مسابقه ای محدود با موضوع طراحی دفتر مرکزی اين بانک شرکت کند . با انتخاب طرح فاست به عنوان طرح برگزيده ، اجرای اين پروژه به شرکت وی واگذار شد .فاستر در اين سال به عضويت انجمن معماران آمريکايی در آمد ، علاوه بر اين ، در همين سال دکترای افتخاری دانشگاه انجلیای شرقی به او اعطا شد . در بيست و چهارم ژوئن نيز ، در مراسم اهدا مدال طلای سال 1980 به جيمز استرلين سخنرانی کرد . در اين سال با شرکت در مسابقه محدود طراحی ورزشگاه سرپوشيده فراکفورت آمين ، جايزه طرح برگزيده را دريافت کرد . در همين زمان ، معماری او در يکی از برنامه های مستند هنری BBC معرفی شد و مورد بررسی قرار گرفت . 1982 در اين سال ، دفتر آنها به خيابان گریند پورتلند و در مجاورت دفتر های شرکت REBA منتقل شد . همچنين به عنوان يکی از اعضای هيئت علمی دانشکده صنعتی هنر لندن انتخاب شد . در اين سال ، فاستر بالاترين رتبه اين حرفه را از آن خود کرد و " مدال طلای سلطنتی " رشته معماری را دريافت نمود . اين مدال ، جايزه بين الملی ارزشمندی است که در سال 1848 ، ملکه ويکتوريا برای پيشرفت حرفه معماری در نظر گرفته بود . در مراسم اهدا این جايزه ، با کمينيستر فولر سخنرانی کرد . فاستر در اين سال به عضويت دانشگاه سلطنتی در آمد . پس از برگزاری يک مسابقه ی محدود با شرکت گروه منتخب معماران ، از فاستر برای طراحی مرکز جدیدی برای BBC در منطقه ی پورتلند دعوت شد . اين مرکز در مقابل کليسای آل سولز اثر جان ناش قرار دارد . در مسابقه محدودی که شورای شهر نايمز برای طراحی يک مدياتک و مرکز هنرهای معاصر در آن شهر برگزار کرد ، طرح فاستر برنده شد . در همين سال اتحاديه ی بين المللی معماران ، جايزه آگوست پره را به وی اهدا کرد . دانشگاه بت ، دکترای افتخاری علوم را به فاستر اعطا نمود . علاوه بر اين ، وی در مراسم بازگشايی بنایيادبود اريک ليونز در RIBA سخنرانی کرد. در همين سال ، دو نمايشگاه مهم از کارهای او برپاشد : يکی در انجمن معماران فرانسه در پاريس ( بازگشايی در ژانويه ) و ديگری در دانشگاه سلطنتی لندن ( بازگشايی در اکتبر ) . وی جايزه موسسه طراحی ژاپن را به خود اختصاص دا . شرکت او نيز در همين سال در مسابقه تغيير شکل و بازسازی يک سايت 48 هکتاری در منطقه کينگزکراس در لندن برنده شد . اين پروژه ، در نوع خود بزرگترين و وسيع ترين طرح شهر سازی در اروپا است و شامل تفکيک طيف وسيعی از عملکردهای مختلف می باشد. از جمله اين عملکردها می توان به ايستگاه تونل راه آهن متصل به پارک بزرگ اشاره کرد که اطراف آن از ساختمانهای مسکونی و اداری پوشيده شده است . اين پروژه و پروژه ی چهارراه پاترنوستر ، آغاز مرحله جديدی از اجرای پروژه هايی در مقياس شهری بود . در سال بعد ، اين شرکت طرح های شهری مختلفی برای شهرهای زير طراحی و اجرا کرد: کمبريج ( 1989 ) ؛ نايمز، کانس و برلين ( 1990 ) ؛ گرينويچ ( 1991 ) ؛ روتردام ، لودن شيد و يوکوهاما ( 1992 ) ؛ بافت تاريخی چارترس ، کورفو و ليسبون ( 1993 ) . هم اکنون اين شرکت در حال انجام پروژه ای برای تغيير شکل و بازسازی قسمت وسيعی از مرکز شهر بارسلون است که مساحت سايت آن بيش از 220 هکتار است . 1988 ظرفيت بالای اين شرکت باعث شد که بتواند به مجموعه ی وسيعی از برنامه ها و پروژه های کلان مقياس پاسخگو باشد . یکی از اين پروژه ها ، برج مخابرات بارسلون است که به منظور آماده سازی شهر برای مسابقات المپيک در نظر گرفته شده است . نمونه های ديگر اين پروژه ها ، مترو شهر بيلبائو ، پل دره گذری در منطقه ی رنس در فرانسه و ايستگاه زيرزمينی کاناری وارف در لندن ( 1991 ) است . اين مصادف بود با فوت زود هنگام وندی ( همسر نورمن ) که آغازفعاليت حرفه ای نورمن همراه او بود و پس ازهمکاری در" گروه 4 " ، يکی از موسسان دفتر معماری فاستر و همکاران بود 1990 سازمان حفاظت از محيط زيست انگلستان ، ساختمان شرکت بيمه ويليس ، فابر و داماس در ايپسوويچ ( 74-1973 ) را جزء ساختمان های ارزشمند ( از نظر تاريخی ، معماری و سازگاری با محيط زيست ) اعلام کرد و مدال معتمدين RIBA را به نورمن فاستر اعطا نمود . در همين سال ، فاستر عنوان " سر " گرفت . در اين زمان ، دفتر معماری فاستر و همکاران ( که از اين پس دفتر معماری سر نورمن فاستر و همکاران ناميده خواهد شد ) به ساختمان نوسازی در کيلومتر 22 جاده ی هستار در نزديکی رودخانه تيمز نقل مکان کرد . در اين دفتر جديد ، تمام عملکرد های گوناگون مربوط به کارگاه ماکت سازی و مصالح ، بايگانی پرونده ها ، کتابخانه و آرشيو فيلم های ويدئويی و عکس ، همگی زير سقف گرد آمده اند . دانشگاه معماری فرانسه ، به وی مدال افتخار اعطا کرد . در همين سال ، چندين پروژه ی جديد و ارزشمند را به اتمام رساند ؛ از جمله فرودگاه استانزتد، مرکز تلويزيونی آی تی ان ، نگارخانه های ساکلر ( که ملکه اليزابت دوم آنها افتتاح کرد) و برج سده در توکيو که همه آنها علاوه بر دريافت جوايز متعدد ، مورد ستايش تمام جهان قرار گرفت . در مراسم بازگشايی ساختمان کرسنت وينگ ، مرکز هنر های تجسمی سانزبوری نمايشگاهی بر پا کرد که حاصل شش سال فعاليت حرفه ای فاستر را به نمايش گذاشت . در نمايشگاه دو سالانه ی ونيز ، غرفه ی بريتانيا نيز تعدادی از طرح های فاستر و پنج معمار ديگر انگليسی را به نمايش در آورد . دانشگاه و موسسه ی هنر و ادبيات آمريکا در نيويورک ، جايزه يادبود آرنولد برونر را به وی اعطا نمود . دانشگاه هامرسايد به او دکترای افتخاری داد. برپايی چندين نمايشگاه در شهرهای پاريس ، بوردوکس ، رنس و آرسن سنان ، بر ارزش و اعتبار فاستر در اروپا افزود . در همين سال ، وی در چندين مسابقه معماری برنده شد که مهمترين آنها عبارتند از : فرودگاه جديد هنگ کنگ ، پارک مشاغل برلين ، مجموعه تسهيلات المپيک در منچستر و قسمت الحاقی آن به موزه ی ماقبل تاريخ در پرووانس . وسعت پروژه ها و تعدد قراردادهای بين المللی باعث شد که اين شرکت ، دفتر هايی در شهر های برلين ، فرانکفورت ، هنگ کنگ ، نايمز و توکيو دایر کند . شرکت معماری سرنورمن فاستر و همکاران در آلمان ، در مسابقه طراحی پارلمان جديد برلين برنده شد . از ديگر موفقيت های وی در مسابقات معماری می توان به طرح موزه جنگ در هارتل پول و طرح مجموعه ی نمايشگاهی در ليسبون اشاره کرد . پروژه ی مرکز هنرهای معاصر در شهر نايمز فرانسه افتتاح شد . اين پروژه به دليل مشکلاتی که برای برگزاری مسابقه ( 1983) بوجود آمد ، با مدتی تاخير انجام شد . ولی اين مشکلات در ساخت مدرسه ی متوسطه شهر فرژو وجود نداشت . طراحی اين مدرسه ، در سال 1991 به مسابقه گذاشته شد . انجمن معماران آمريکايی نيز ، در همين سال مدال طلای خود را به سر نورمن فاستر اعطا نمود

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

حسین لرزاده در سال 1285 هـ‌.ش در تهران، کوچه قلمستان نزدیک باغ و حمام حاج عبدالصمد چشم به جهان گشود. پدر ایشان استاد محمد لرزاده از معماران نامی دوره‌ اتابک و همکار حاج حسن صنیع الدیوان، معمار اتابکی بود. از یادگارهای استاد محمد لرزاده، ‌می‌توان از‌ مسجد حاج حسن صنیع الدیوان، سید نصیر الدین، یکی دو ایوان در مدرسه‌ سپهسالار، از گردن به پایین گنبد سر قبر آقا و خط بنایی دور آن و حوضخانه‌ آینه کاری حسینیه امیربهادر یاد کرد. استاد حسین لرزاده از هفت سالگی چندی نزد میرزا حسن به مکتب رفت. سپس به مدرسه‌ مقابل منزل محتشم‌السلطنه فرستاده شد و استعدادهای هنری ایشان از همان زمان نمایان گشت. در محضر درس پدر نیز از بهترین‌ها بود؛ در حالی که دیگر هنرآموزان از سختی کار در رنج بودند او با وجود سن کم، چند زمینه‌ گره را در کلاس طراحی می‌کرد آن چنان که همگان را به حیرت می‌انداخت. پس از اتمام دوره‌ ابتدایی به دبیرستان سلطانی واقع در پل امیربهادر و از آنجا به مدرسه‌ کمال الملک برای یادگیری مجسمه سازی رفت. این دوران یک سال و نیم به طول انجامید. سپس به محضر درس سیدمحمد تقی نقاش باشی رفت. در تمام این دوران، علاوه بر مکتب، درخانه نزد پدر نیز مشق معماری می‌کرد. پس از خلع احمد شاه از سلطنت، کارگاه نقاشی سید محمد تقی نقاش باشی واقع درخیابان ناصریه به دلیل طرح اصلاحی خیابان، از میان رفت و استاد لرزاده با کسب اجازه از استاد خود،‌ کارگاه کوچکی جنب مسجد مجدالدوله،‌ بین چهارراه حسن‌آباد و گذر تقی‌خان به نام «نقاشخانه‌ حسین لرزاده» دایر کرد. پدر استاد در سال 1305 درگذشت. در این زمان استاد لرزاده با دعوت استاد جعفرخان کاشانی که دست اندر کار ساختن عمارت سنگی تپه علی‌خان در سعد آباد بود، به کار نقاشی در یکی از اتاق‌های این عمارت مشغول شد. پس از آن، طراحی و ساخت سر در ایرانی برای بانک شاهی واقع در توپخانه – بانک تجارت کنونی– را انجام داد. رسمی‌سازی سر در مدرسه دارالفنون و بالکن پیرایش در ابتدای خیابان لاله‌زار و مطبعه‌ یمنی در خیابان فردوسی نیز از کارهای ایشان در این دوران است. پس از آن عمارت محروقه‌ مجلس شورای ملی را تعمیر کرد. استاد لرزاده در سال 1311 برای ساختن آرامگاه فردوسی به توس رفت و مدتی با مرحوم عماد الکتاب که در آن هنگام ایام کهولت را می‌گذراند و برای خطاطی اشعار و نوشته‌های مقبره‌ حکیم توس به آنجا رفته بود، همدم و محشور شد و شبها در نزد او مشق خط می‌کرد. خود وی از قول مرحوم عمادالکتاب می‌گوید: «حالا چه عیبی دارد در کنار معماری، خوب هم بنویسی». تاریخ پایان آرامگاه فردوسی مصادف با 30 سالگی استاد بود. وی در ضمن آن اشعاری نیز ذکر کرده است: به شمسی شد اتمام آرامگه هزار و سه صد از پی‌اش، سیزده پس از اتمام کار آرامگاه فردوسی،‌ استاد به تهران بازگشت و مشغول به کار کاخ مرمر شد. گنبد این کاخ هم از آثار ایشان است. همچنین بنا به درخواست آیت الله بروجردی،‌ مسجد اعظم قم را طرح ریزی و اجرا کرد. از دیگر یادگارهای ایشان تعمیر و ساخت قسمت‌هایی از حرم مطهر حضرت سید الشهداء‌ است و بدین مناسبت به سمت معمار افتخاری ابا عبدالله ‌الحسین نایل آمد. استاد حسین لرزاده بعد از 98 سال زندگی اواخر شهریور ماه 1383 دار فانی را وداع گفت. استاد لرزاده کار بر روی 842 مسجد را در افتخارات خود دارد که از آن جمله است: - مسجد لرزاده، ‌خیابان لرزاده، خیابان خراسان - مسجد سلمان، خیابان شهباز، خیابان غیاثی - مسجد سجاد، ‌خیابان جمهوری - مسجد اعظم قم،‌ خیابان موزه - مسجد مهدیه، ‌خیابان ری - مسجد امام حسین، ‌خیابان امام حسین - مسجد فخریه، خیابان امیریه - مسجد زعیم، ‌خیابان منیریه - مسجد فرازنده، خیابان شوش - مسجد سپهسالار، ‌خیابان بهارستان - مسجد انبار گندم، خیابان ری - مسجد سنگی، خیابان ری - مسجد عمار، خیابان سپاه و چند مسجد دیگر

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : نشريه دانش نما ،شماره ي 162-161.

دکترعبدالله جبل عاملي زندگي نامه دکترعبدالله جبل عاملي در ديماه1319هـ.ش. دراصفهان متولد شد و تحصيلات ابتدايي تا متوسطه را در اين شهر به پايان رساند و درسال1340هـ.ش. براي تحصيل در رشته مهندسي معماري، عازم ايتاليا شد و تحصيلات خود را تا مقطع دکتري معماري ادامه داد و درسال1351هـ.ش. به $خدمات فرهنگي -وي ازسال1351 تا1357هـ.ش. کارشناس سازمان حفاظت آثار باستاني بود. - ازسال1366 تا 1372هـ.ش. مديرکلّ سازمان ميراث فرهنگي اصفهان بود و ازسال1372 تا 1381هـ.ش. در سِمَت کارشناس آن سازمان، خدمات ارزنده اي را براي حفظ آثار تاريخي و فرهنگ اصفهان ارائه نمود و سرانجام درسال1381هـ.ش. به افتخار بازنشستگي نايل آمد. -فعاليت هاي مرمتي بسياري درجهت حفظ آثار تاريخي در داخل و خارجِ کشور با نظارت وي انجام پذيرفته است که در زير برخي از آنها اشاره مي شود: -از سال1355هـ.ش. مسئوليت نظارت بر مرمت مجموعه ميدان امام را برعهده داشته است. -ازسال1358هـ.ش. به عنوان مديرکلّ سازمان ميراث فرهنگي اصفهان به مرمت آثار تاريخي تخريبي درجنگ تحميلي پرداخت، که برخي از اين آثار عبارتند از: مسجدجامع اصفهان، بازار اصفهان، مسجد آقانور،بازار دردشت، تعدادي از خانه هاي تاريخي،مجموعه ي بناهاي تاريخيِ نايين و کاشان، مسجدجامع نطنز و مساجد ابيانه. -مأموريت نظارت بر عمليات مرمتيِ مسجدجامع ايروان در کشور ارمنستان. -مأموريت يونسکو بر مرمت و احياي شهر دربند در کشور روسيه. -طراحي هاي معماري بسياري نيز توسط وي صورت گرفته که در زير به برخي از آنها اشاره مي کنيم: -طراحي بدنه ي شرقي چهارباغ عباسي. - طراحي مدرسه ي علميه حاج آقا حسن امامي در کنار بازار اصفهان. - طراحي مجموعه ي مسکوني در شهرک بهارستان که برنده جايزه اسکان بشر شد. - طراحي مجموعه ي مسکوني در شمال خميني شهر براي سازمان مسکن و شهرسازي. از وي درطي اين سالها مقالات و تأليفات زيادي به چاپ رسيده است که در زير به برخي از آنها اشاره مي شود: -ترجمه کتاب «مسجدجامع اصفهان»، تأليف اوژن گالديري. -ترجمه ي کتاب «عالي قاپو»، تأليف اوژن گالديري. -ترجمه ي کتاب «مسجدجامع اصفهان» (در سه جلد) تأليف اوژن گالديري. (زير چاپ). پيشينه ي آموزشي وي ازابتداي تأسيس دانشکده ي معماري در دانشگاه آزاد اسلامي واحد خوراسگان، با اين دانشکده همکاري داشته است و ازسال1384هـ.ش. علاوه بر تدريس، سمت مديريت گروه معماري را نيز برعهده دارد. او همچنين، سالهاي متمادي در دانشگاه هنر اصفهان به تدريس تاريخ معماري مشغول بود.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : نشريه دانش نما ،شماره ي 162-161

زندگي نامه استاد محمد مهريار،درسال1297هـ.ش. در اصفهان متولد شد و تحصيلات مقدماتي و ابتدايي خود را در مدارس قديم با يادگيري ادبيات فارسي، فقه،اصول و معاني بيان بُر طبق روش معمول آغاز کرد. سپس به کشور عراق مسافرت کرد و تحصيلات خويش را، به ويژه در دو شهر بغداد و نجف، ادامه داد و پس از مدّتي توقف در آن ديار به اصفهان بازگشت و باز به تحصيل فقه و اصول و ادب فارسي و عربي پرداخت. درعين حال، از تحصيل زبان هاي خارجي (انگليسي و فرانسوي) و معارف جديد نيز غافل نماند، به طوري که درسال1316هـ.ش. به اخذ ديپلم کامل متوسطه قديم توفيق يافت. سپس به دانش سراي عالي وارد شد و به تحصيلات عاليه در ادبيات و فلسفه اشتغال يافت. درسال1319هـ.ش. پس از اخذ درجه ليسانس، در مدارس اصفهان تدريس مواد مختلفي را (نظر به توسعه مباني تحصيلات خويش) برعهده گرفت؛ و درعين حال از تحقيق و تتبعات علمي و ادبي فارغ ننشست. درسال1330هـ.ش. به آمريکا عزيمت نمود و در دانشگاههاي فلوريدا و شيکاگو در رشته تعليم و تربيت در ادبيات، به تحصيل و تکميل معلومات خود پرداخت. وي پس از بازگشت به ايران درسال1336هـ.ش. به دانشگاه اصفهان منتقل شد و در مقام رئيس کتابخانه دانشکده پزشکي اصفهان، کتابخانه آن دانشکده را تأسيس کرد و چندسال بعد به دانشکده ادبيات منتقل و به تدريس تاريخ ادبيات فارسي مشغول شد.(1) خدمات فرهنگي آثاربه چاپ رسيده از استاد مهريار به شرح زير مي باشند: -چشم انداز تاريخ سياسي ايران، چاپ اصفهان. -اصفهان از قديم ترين عهود تاريخي تا عهد سلجوقي (از رساله «اصفهان، از گذشته و حال»)، چاپ اصفهان. -رساله در رشد و نمو کودک و راه استفاده از آن در تعليم و تحصيل، چاپ اصفهان. -قلمرو ايران در گذشته و حال (در تاريخ صفويه)؛ اين کتاب از مدارک نفيس و مهم عهد صفوي است. -تاريخ ادبيات ايران قبل از اسلام(جلد اول). -تأثيرو نفوذ غرب در ايران، چاپ اصفهان. -هلال ماه نو، ترجمه از اشعار تاگور، شاعر نامدارهند،چاپ اول، 1341هـ.ش.؛ چاپ دوم، 1380هـ.ش. -شاه دژکجاست؟، چاپ اول، 1343هـ.ش.؛چاپ دوم، 1379هـ.ش. -گزارش هاي گيلاننتزدرباره هجوم افغانان و محاصره و سقوط اصفهان، (اين کتاب يکي ازمدارک تاريخي نفيس درباره حمله افغانان است)، چاپ اصفهان، 1344هـ.ش. -راه نو در سلامت روان و تن (تاريخ روانپزشکي روان تني (Psychosomatic))، چاپ اصفهان، 1344هـ.ش. -ترجمه سفرنامه سانسون (وضع ايران در عهد شاه سليمان صفوي)، 1377. -آناباز،انتشارات فردا، 1380. -فرهنگ جامع نام ها و آبادي هاي کهن اصفهان (جلد اول و دوم)،انتشارات فرهنگ مردم،1382.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

رضا دانشمیر متولد 1347 است. این معمار، فارغ التحصیل معماری در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده معماری دانشگاه علم و صنعت است. وی در سال 80 با اثر گالری "آو" تبدیل یک استخر بدون استفاده به یک گالری هنری و کسب رتبه چهارم اولین دوره جایزه بزرگ معمار، به شهرتی نسبی دست یافت. دانشمیر که عضو کنسرسیومی تحت عنوان نوا NOA با شرکت آرش مظفری و سام تهرانچی است، در سال83 در رقابت مجموعه مسکونی شهید عراقی با کسب رتبه دوم بار دیگر قابلیت‌های معمارانه خود را به رخ کشید. اثر خانه دو پوسته در لواسان در جایزه معمار 83 نیز شرکت داده شد وحائز رتبه پنجم شد. مجموعه علمی فرهنگی پارک ملت که کارفرمای آن، شهرداری منطقه 3 و شرکت توسعه فضاهای فرهنگی تهران است، یکی دیگر از آثار او است. رضا دانشمیر، فعالیت مستقل حرفه‌ای خود را از سال ۱۳۸۷ آغاز کرد و در سال ۱۳۸۳ به همراه کاترین اپریدونف، شرکت مهندسان مشاور حرکت سیال را تأسیس کرد. ۱۰ سال تدریس در دانشکده‌های مختلف معماری، انتشار مقالات تخصصی در نشریات معماری و همچنین دریافت جوایز متعدد از مسابقات مختلف معماری، حاصل کار او در این دوره بوده است. پروژه پردیس سینمایی پارک ملت او، رتبه اول جایزه معمار ۸۷ را در بخش ساختمان‌های عمومی به این معمار اختصاص داده است. رضا دانشمیر بر این باور است: "به نظر من معماری دو بحث عمده دارد ؛ یکی بحث درونی و دیگری بحث بیرونی. سرپناه به بحث بیرونی مربوط می‌شود ؛ یعنی پاسخ به نیاز و اگر از این دید بخواهیم نگاه کنیم، بله صحیح است. معماری باید نیازی را برطرف کند. اما به نظر من خانه یک موضوع آزمایشگاهی است در بحث درونی معماری. تقریبا از رنسانس به این طرف، پروژه‌هایی که کار می‌شود ، مسئله آنها فقط سرپناه نیست. در واقع می‌خواستند جایگاه انسان را در جهان با معماری توصیف کنند. حالا خانه دستاویزی است که کارفرماهای آن خیلی بیشتر از پروژه‌های دیگر است. کارفرما مردم هستند، مردم هم زیاد هستند. این مردم خانه می خواهند. خانه پروژه کوچکی است که د ر واقع یک موضوع آزمایشگاهی است که حالا معماران بر اساس شرایط فکری شان می‌توانند تجربه کنند و نظریات متفاوتی را در قالب خانه آزمایش کنند" .

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

سید‌علیرضا قهاری متولد 1329 شیراز است. او دارای مدرک کارشناسی ارشد معماری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران - 1354، مدرک کارشناسی ارشد شهرسازی (طراحی شهری) از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران 1358، مدرک دوره مدیریت اجرایی از سازمان مدیریت صنعتی، تهران 1372است. عضویت در سازمان نظام مهندسی ساختمان ایران، عضویت در کانون مهندسان معمار دانشگاه تهران، عضویت در جامعه مهندسان معمار ایران، عضو موسس و هیات امناء انجمن مفاخر معماری ایران، عضو هیات مدیره شرکت مدیریت ساختمان، عضو هیات رئیسه انجمن صنفی انبوه‌سازان مسکن، عضو هیات مدیره و مدیرعامل مهندسان مشاور شهر و منطقه، مدیرعامل و رئیس هیات مدیره شرکت سرمایه‌گذاری خانه گستر یکم، عضو شورای نویسندگان مجله آناهید، عمران و معماری، صنعت ساختمان از جمله سوابق کاری این معمار به‌شمار می‌روند. همچنین کارشناس مهندسی و تاسیسات نیروی دریایی 1354-1353، همکاری با مهندسان مشاور طرح و پژوهش، توسعه و عمران، دفتر فنی همکاری مهندسین مشاور 1358-1353، عضو موسس کانون آرشیتکت‌های جوان 1357، مدرس مدرسه عالی ساختمان و بنیانگذار درس گرافیک معماری شهری 1359-1358، کارشناس دفتر امور مشاوران و کارشناسان سازمان برنامه و بودجه 1363-1360، سرپرست گروه شهرسازی و عضو هیات مدیره مهندسان مشاور طرح و توسعه 1367-1363، عضو هیات مدیره و مدیرعامل در شرکت‌های ساختمانی و تاسیساتی 1380-1363، مدیر کل اداره ساختمان و تاسیسات هما 1377-1375، عضو موسس و هیات مدیره کانون مهندسان معمار دانشگاه تهران 1387-1375 از جمله مسئولیت‌های قهاری هستنند. علیرضا قهاری، تهیه ضوابط و مقررات طرح‌های جامع و تفصیلی شهری 1358-1354 ، طراحی و سرپرستی طرح‌های جامع و تفصیلی: اردبیل، آستارا، ارومیه، خوی، مهاباد، کرج 1355-1354، سبزوار، نیشابور، تربت حیدریه، بجنورد 1358-1356 قم 1366، تهیه طرح جامع آموزش معماری (دوره کاردانی و کارشناسی) برای مدرسه عالی ساختمان 1358، همکاری در تهیه طرح آموزش تولیدی معماری برای دانشکده هنرهای زیبا 1358، طرح ساماندهی کارخانجات مزدا 1364، طراح و برنامه‌‍‌ریز: روز معمار، طرح جامع حفاظت از میراث ملی، میراث مکتوب معماری و شهرسازی ایران، تاریخ شفاهی معماری و شهرسازی معاصر ایران، سازماندهی تشکل‌های سراسری معماران از 1378، دبیری نخستین همایش معماری صنعتی ایران 1380 را نیز برعهده داشته است. کتاب "نگاهی به مفاخر جهانی معماری ایران"، "مجموعه اشعار با عنوان این زمانه و عاشقانه‌ها" و بیش از 40 مقاله در زمینه ایران‌شناسی، معماری، شهرسازی و مدیریت از جمله تالیفات این هنرمند معمار به شمار می‌آیند.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

بهرام شیردل متولد 1333 تهران است. شیردل تا مقطع کارشناسی در کانادا تحصیل کرده است و سابقه حضور در مقام معمار و مدرس معماری در خارج و داخل کشور را دارد. به باور منتقدانش تا دهه چهارم زندگی در جرگه معماران مولف و مطرح جهان به ویژه در رویکرد فولدینگ محسوب می‌شود ولی دهه آخر فعالیتش به خصوص 5 سال آخر، زندگی حرفه‌ای او در هاله‌ای از انزوا فرو رفته است. تا سال 76 در خارج از کشور در مسابقات مختلف برنده جایزه شده است. پروژه کتابخانه اسکندریه در مصر، تالار همایش "ثارا" در ژاپن، از جمله مسابقاتی است که شیردل در آن جایزه دریافت کرده است. شیردل در ایران دو پروژه موزه ملی آب ایران را طراحی کرده است. کتابخانه کانسای ژاپن هم از آثار طراحی شیردل است. او شرکت مشاوره شیردل و همکاران را تاسیس کرده است. مسابقه بانک توسعه صادرات ایران، طرح توسعه حرم معصومه و سفارت ایران در برزیل از مسابقاتی است که شیردل در آن موفق به دریافت جایزه در داخل کشور شده است. شیردل که تا مقطع کارشناسى در کانادا تحصیل کرده، سابقه حضور در مقام معمار و مدرس معمارى در خارج و داخل کشور را دارد. شیردل طراح آثارى چون موزه ملى اسکاتلند، مسابقه کتابخانه اسکندریه، مسابقه تالار همایش نارا، طراحى شهرى در متاپولیس لس آنجلس و... است. گفته می شود بسیاری از چهره‌‌های جوان معماری ایران مانند کامران افشار نادری و رضا دانشمیر در دفتر وی در ایران فعالیت داشته‌اند.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

دكتر زهره عبدي دانشپور ،پس از اتمام تحصيلات ابتدايي و متوسطه ،ديپلم خود را از دبيرستان نور بخش در سال 1346 اخذ كرد. وي تحصيلات خود را تا مقطع كارشناسي ارشد در دانشگاه تهران در رشته معماري به اتمام رسانيد .دكتر عبدي دانشپور براي تكميل معلومات دانشگاه به انگلستان سفر كرد و در دانشگاه ليورپول انگلستان در رشته برنامه ريزي شهري و منطقه اي دكتراي خود را دريافت داشت. نامبرده ه اكنون عضو هيئت علمي و دانشيار گروه معماري, دانشكده معماري و شهرسازي شهيد بهشتي مي باشد. گروه : هنر رشته : معرق كار گرايش : برنامه ريزي شهري و منطقه اي تحصيلات رسمي و حرفه اي : سوابق تحصيلي دكتر زهره عبدي دانشپور به ترتيب زير است: ديپلم رياضي دبيرستان نوربخش ايران 1346 فوق ليسانس معماري تهران ايران 1354 دكترا (PhD) برنامه ريزي شهري و منطقه اي ليورپول انگلستان 1983 مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : سوابق كاري و اجرايي و مديريتي زهره عبدي دانشپور به قرار زير است: كارشناس ارشد معماري1355-1356 دفتر فني استانداري استان مركز- تهران، ايران كارشناس ارشد برنامه ريزي 1362-1363 دفتر فني جهاد دانشگاهي، دانشگاه شهيد بهشتي تهران، ايران مدير گروه خدمات شهري1369-1371 مركز عالي پژوهش هاي مهندسي و پزشكي جانبازان و معلولين تهران، ايران مشاور عالي برنامه ريزي1376 شركت مهندسان مشاور معماري و شهرسازي نقش جهان- پارس تهران، ايران سرپرست گرايش برنامه ريزي شهري و منطقه اي1377- 1378 گروه شهرسازي، دانشكده معماري و شهرسازي ،دانشگاه شهيد بهشتي- تهران، ايران معاون گروه شهرسازي و سرپرست گرايش برنامه ريزي شهري و منطقه اي1381-1383 دانشكده معماري و شهرسازي ،دانشگاه شهيد بهشتي تهران، ايران عضو هيئت علمي دانشگاه 1363 ادامه دارد گروه شهرسازي، دانشكده معماري و شهرسازي ،دانشگاه شهيد بهشتي تهران، ايران عضويت در مراكز علمي و پژوهشي : طرح مطالعات جامع استان مركزي – عمران شهري- شهر اراك و نيمه جنوبي استان مركزي - مسوول اين بخش از كار و همكار در كل طرح - سازمان برنامه و بودجه استان مركزي- گروه مطالعاتي هامون – 1369 مناسب سازي محيط شهري براي حركت افراد معلول - مسوول اصلي - مركز تحقيقات مهندسي و پزشكي جانبازان و معلولين (وابسته به وزارت علوم و اموزش عالي و بنياد جانبازان و مستضعفان) 1371 -1369 بررسي و تحليل ساختار فضايي/ فعاليتي شهر تهران و ارزيابي امكان پذيري راه هاي مقابله با ناهنجاري هاي موجود - مسوول اصلي - دانشگاه شهيد بهشتي – 75- 1373 برنامه ريزي ناحيه استحفاظي جنوب شهر تهران - مشاور عالي برنامه ريزي - شهرداري تهران- مهندسان مشاور نقش جهان- پارس – 76 – 1375 اصول و مباني طراحي فضاهاي آموزشي (جلد سوم): اصول و مباني مكانيابي و تعيين اندازه فضاهاي آموزشي - مسوول اين بخش از كار و همكار در كل طرح پژوهشي - سازمان نوسازي، توسعه و تجهيز مدارس كشور - 1376 بررسي نظريه ها و رهيافت هاي برنامه ريزي شهري - مسوول اصلي - دانشگاه شهيد بهشتي – 80 -1379 فعاليتهاي آموزشي : سوابق تدريسي و آموزشي زهره عبدي دانشپور به قرار زير است: كارگاه طراحي شهري (1) كارشناسي و كارشناسي ارشد معماري مباني نظري شهري بازگشايي دوره كارشناسي ارشد برنامه ريزي شهري و منطقه اي مباني برنامه ريزي شهري (1) كارشناسي و كارشناسي ارشد معماري مباني برنامه ريزي شهري (1) كارشناسي ارشد پيوسته معماري مباني برنامه ريزي شهري (2) كارشناسي ارشد پيوسته معماري كارگاه طراحي شهري (1) كارشناسي ارشد پيوسته معماري كارگاه طراحي شهري (2) كارشناسي ارشد پيوسته معماري نظريه هاي برنامه ريزي منطقه اي كارشناسي ارشد برنامه ريزي شهري و منطقه اي روش هاي برنامه ريزي منطقه اي كارشناسي ارشد برنامه ريزي شهري و منطقه اي كارگاه برنامه ريزي منطقه اي كارشناسي ارشد برنامه ريزي شهري و منطقه اي مباني بهسازي و نوسازي شهري كارشناسي ارشد برنامه ريزي شهري و منطقه اي نظريه هاي برنامه ريزي شهري كارشناسي ارشد برنامه ريزي شهري و منطقه اي روش هاي برنامه ريزي شهري كارشناسي ارشد برنامه ريزي شهري و منطقه اي كارگاه برنامه ريزي شهري كارشناسي ارشد برنامه ريزي شهري و منطقه اي چگونگي عرضه آثار : - تعداد مقاله در مجلات داخلي و خارجي:7 مورد - تعداد ارائه مقاله در كنفرانس هاي داخلي:11 مورد - تعداد پايان نامه ها :75 مورد ________________________________________ آثار : 1 Cities in City Regions-Governing the Diversity ويژگي اثر : Edited By: J.E. Klausen and P. Swianiewics 2 Part One, Chapter Two: Spatial Inequality and Dislocation in Tehran's Urban Region ويژگي اثر : University of Warsaw, Faculty of Geography and Regional Studies, Poland-2007 Warsaw, Poland 3 درآمدي بر نظريه هاي برنامه ريزي ويژگي اثر : با تاكيد ويژه بر برنامه ريزي شهري- انتشارات دانشگاه شهيد بهشتي 1386 درحال چاپ) تهران، ايران 4 مناسب سازي محيط شهري براي حركت افراد معلول ويژگي اثر : انتشارات دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي 1385 تهران، ايران

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول)

آقا نجف فرزند آقا بابا، نقّاش قلمدان ساز معروف عصر قاجاریّه در اصفهان است. وى از اساتید معروف فنّ قلمدان سازى است. قلمدان‏هاى او عموماً به تقلید نقّاشان ایتالیایى اغلب تصاویر حضرت عیسى و مریم را نقاشى نموده و اكنون بسیار نایاب است و خارجی ها به قیمت گزاف آن را مى‏خرند. امضاى آقا نجف كه روى قلمدان‏ها مى‏نوشته «یاشاه نجف» است. كارهاى او صرف نظر از جنبه هنرى، در ظرافت نیز بى‏نظیر است. كارهاى او از سال 1230 تا 1272 (یعنى چهل و دو سال) تاریخ دارد. صاحب عنوان در سال مرقوم به سنّ قریب به هفتاد سالگى وفات یافته است. شرح حال و نمونه آثارش در كتاب تاریخ برگزیدگان(:524) گراور شده است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(اوایل س سیزدهم ق)، نگارگر فلزات و شمشیر ساز. از آثار رقم‏دار وى: قمه‏ى زیبا و استادانه‏اى است در موزه‏ى ویكتوریا آلبرت لندن، با رقم «ابن عبداللَّه احد الحسینى».

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 10 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(اوایل س یازدهم ق)، نجار، طراح و نگارگر. از آثار رقم‏دار این استاد، درب چوبى كم نظیر و پر مهارت یكى از بقاع متبركه است كه به نقوش اسلیمى و ترنجى مشبك پیراسته گشته است و در نوع خود زیبا و استادانه است. در بالا و داخل مربعات كوچكتر، نقوشى از تركیب چهار على، به خط تزیینى كوفى و در دو مربع بزرگتر چپ و راست، تعاریف: «ناد علیا... الى آخر» به خط ثلث عالى كنده كارى شده است، در قرینه‏ى پایین‏تر، ادعیه دیگرى كنده‏كارى شده و به خط رقاع چنین رقم دارد: «عمل احمد بن عبدالغنى نجار» و در مقابل آن، رقم كاتب چنین نوشته شده: «كتبه العبد میر على بن محمد 1002».

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س نهم ق)، نقاش. از نگارگران دربار بایسنقر میرزا (837 -802 ق) در هرات بود و در كتابخانه‏ى آن شاهزاده با تدبیر، به خلق آثار استادانه اشتغال مى‏ورزید. از این هنرمند اثر رقم‏دار و یا منسوبى دیده نشده است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س هشتم ق)، نگارگر فلزات. از آثار وى كه در 792 ق انجام پذیرفته، شمعدان مفرغى مرصعى است كه جهت امیر تیمور گوركانى عمل آورده و نام خود را ذیل اثر یاد كرده است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : شرح حال تخصصی استادان و دانشیاران کشور (جلد سوم)

محمد حسين حليمي درسال 1319 درشهر همدان به دنيا آمد .وي پس از ورو د به مدارس جديد و اتمام دوره دانشسراي مقدماتي همدان و اخذ مدرك متوسطه در رشته ادبيات فارسي به معلمي پرداخت . او در دانشكده هنرهاي زيبا در رشته نقاشي به تحصيل پرداخت . به منظور ادامه تحصيل و كسب اطلاعات جديد عازم فرانسه شد . وي با ورود به دانشكده هنرهاي تزييني پاريس (آرـدكو) و همچنين در دوره فوق ليسانس هنرهاي تجسمي دانشگاه سوربن تجربيات تازه اي را شروع كرد . ابتدا از دوره فوق ليسانس رشته گرافيك (كمونيكاسيون ـ ويزوئل ) فارع التحصيل شد ، پس از آن فوق ليسانس هنر هاي تجسمي و بعد دكتر اي سيكل سوم را از دانشگاه سوربن در سال 1360 به اتمام رساند و بلافاصله به ايران مراجعه كرد .نامبرده در حال حاضر دانشيار دانشكد? هنرهاي زيباي دانشگاه تهران مي باشد . كتاب"اصول و مباني هنرهاي تجسمي"تاليف،محمد حسين حليمي ، در دوره دوازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد. گروه : هنر رشته : هنرهاي تجسمي گرايش : گرافيك والدين و انساب : محمد حسين حليمي درسال 1319 درشهر همدان به دنيا آمد . وي در يك خانواده سنتي و مذهبي چشم به جهان گشود و از هفت سالگي نزد پدر بزرگش مرحوم ميرزا غلامحسين اسلامبوالچي كه در انواع علوم و فنون وارد بود پرورش يافت . اوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : محمد حسين حليمي در1319 ه.ش درهمدان متولدشد . دوران كودكي وي مصادف با آخرين سالهاي حكومت رضا شاه و روي كار آمدن محمد رضا شاه پهلوي بوده است . درآن روزگار بسياري از دانشجويان و هنرمندان ايراني براي تحصيل به اروپا ،‌ به ويژه فرانسه مي رفتند . نظام علمي و فرانسه بردانشگاههاي كشورنيز اثر گذار بوده است . تحصيلات رسمي و حرفه اي : محمد حسين حليمي پس از ورو د به مدارس جديد و اتمام دوره دانشسراي مقدماتي همدان و اخذ مدرك متوسطه در رشته ادبيات فارسي به معلمي پرداخت . پس از وقفه اي چند ساله براي تكميل معلومات خود به دانشگاه را ه پيدا كرد و در دانشكده هنرهاي زيبا در رشته نقاشي به تحصيل پرداخت و از آنجا فارغ التحصيل شد . پس از آن مجددا در چند مركزهنري به تدريس پرداخت . با وجود در آمد خوبي كه كسب مي كرد ،از سال 1354 جهت مطالعه و ادام? تحصيل مقيم پاريس گرديد و درج? كارشناسي ارشد در دو رشت? هنرهاي تجسمي و گرافيك را به ترتيب از دانشگاه سوربن و مدرس? عالي هنرهاي تزئيني پاريس اخذ نمود و در سال 1360 تز دكتراي خود را در زمين? زيبايي شناسي و علوم هنر در دانشگاه سوربن گذراند استادان و مربيان : محمد حسين حليمي يكي از يگانه معلم خود را ، پدربزرگش مرسوم ميرزا غلامحسين اسلامبوچي مي داند كه به وي خوشنويسي و برخي از فنون را آموخت . وي در مدرسه آر-دكو ، رنگ شناسي را زير نظر يكي از استادان صاحب نام ›« ژان فيليپ لانكلو « تحقيق مي نمود و ارزشهاي زيبايي شناسي خط اسلامي را در دانشگاه سوربن تحت نظر «الكساندرپاپادوپولو » تكميل مي كرد .وي همچنين از محضر اساتيد و هنرمندان بزرگي همچون مرحوم حسين زرين خط و مرحوم ميرخاني و مرحوم يحيي كارگر و شماري ديگر از اساتيد هنرمند ايراني و خارجي استفاده نموده است. وقايع ميانسالي : محمد حسين حليمي در پاريس در دو زمينه تحقيقاتي فعاليت مي كرد . يكي از زمينه هاي كار ايشان «رنگ شناسي » بود كه در مدرسه آر0دكو زير نظر يكي از استادان صاحب نام با عنوان «شعررنگ درمعماري اسلامي ايران » انجام مي شود . تحقيقدديگر در رابطه با ارزشهاي زيبايي شناسي خط اسلامي بود كه به طور گسترده برروي عملكرد زيبايي شناسيخط در مسجد جامع اصفهان در دانشگاه سوربن انجام مي گرفت . مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : محمد حسين حليمي به غير از تدريس به فعاليتهاي گرافيكي و عكاسي كه خود آموخته بود مي پرداخت و نير با فعاليتهاي گرافيكي ،نقاشي و عكاسي زندگي خود را اداره مي نمود .نامبرده در حال حاضر دانشيار دانشكد? هنرهاي زيباي دانشگاه تهران مي باشند فعاليتهاي آموزشي : محمد حسين حليمي پس از اخذ ديپلم متوسطه در رشته ادبيات فارسي پرداخت .همچنين پس از دريافت درجه ليسانس در دانشكده هنرهاي تزييني ، انسيتو تربيت مربيان هنري و مدرسه عالي ساختمان به تدريس پرداخت . دكتر حليمي پس ازمرجعت از فرانسه به ايران نيز در دانشگاه فارابي ، مجتمع دانشگاهي هنر و بالاخره دانشكده هنرهاي زيبا به تدريس ادامه داد . ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : مطالعه و تحقيق درباره زيبايي شناسي و نظريات مربوط به آن از مشغوليت هاي اساسي محمد حسين حليمي بوده است . شاگردان : بسياري از فارغ التحصيلان رشته هنرهاي تجسمي از دانشگاه تهران ،‌شاگردان محمد حسين حليمي مي باشند . آرا و گرايشهاي خاص : محمد حسين حليمي معتقد است ويژگي هاي ارتباط تصويري در عالم سياست ، اقتصاد، فرهنگ مذهب و افكار و عقايد مختلف امكان سازندگي و تخريب را بصورت گسترده در اختيار دارد .در واقع اين زمينه هنري و فني به مصداق اسلحه اي است كه با آن مبارزه نامرئي انجام مي شود . براي مقابله با اين اسلحه بايد همان اسلحه را بنحو بهتر شناخت وبراي مقابله بكار برد . درنتيجه رشته معلمي ، هنري گرافيك يابا عنوان جديدش «كمونيكاسيون ويزوئل »اهميت مشخص (در عرصه تبليغات ) پيدا مي كند . وظيفه يك هنرمند گرافيست را جامعه و نظام اجتماعي و فكري و عقيدتي كه درآن حاكم است مشخص مي كند . برخلاف يك هنر مند نقاش كه مي تواند براي خود كاركند ، يك گرافيست اگر به اين شكل كار كند ممكن است مورد استقبال جامعه قرار بگيرد و يا نگيرد و در هر صورت جامعه تكليفش را روشن مي كند . در هنر گر افيك دو عامل را مي توان ديد ، اول اين است كه هنرمند به مراحل بالايي از تواناييهاي فني ،فرهنگ و هنري رسيد ه باشد و عامل دوم هم اين است كه جامعه توانايي استفاده از آن را داشته باشد ،زيرا اگر چنين رشدي نباشد هنرمند به ميل خود و با باورهاي خود كار مي كند و نتيجه كارش بهمان اندازه كه تصور مي شود مفيد و سازنده است برعكس مي تواند مضر و مخرب هم باشد . دكتر حليمي نقاشي را حرفه اول خود مي داند و مايل است تا آثاري را كه ارتباط مستقيم با فكر و عقيده و دل دارد از طريق نقاشي مطرح نمايد . جوائز و نشانها : كتاب"اصول و مباني هنرهاي تجسمي"تاليف،محمد حسين حليمي ، در دوره دوازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان كتاب سال برگزيده شد. -------------------------------------------------------------------------------- آثار : 1 اصول و مباني هنرهاي تجسمي ويژگي اثر : تاليف،اين كتاب در دوره دوازدهم كتاب سال جمهوري اسلامي ايران ،از طرف وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامي معرفي و برگزيده شده است.آشنايي با كتاب:«اصول و مباني هنرهاي تجسمي»: اصول و مباني هنرهاي تجسمي (جلد اول)؛ دكتر محمدحسين حليمي؛ تهران: 1372. امروزه هنرهاي تجسمي را يكي از بهترين و مؤثرترين وسيله هاي ارتباطي مي شناسند و آن را به صورت زبان همگاني و بين المللي در آموزش و پرورش، در زمينه هاي فرهنگي، سياسي، اجتماعي، اقتصادي، صنعتي و به طور كلي در تمامي فعل و انفعالات فكري مورد استفاده قرار مي دهند. هنرهاي تجسمي عالي ترين تجليات زبان بصري شمرده مي شود كه با آن مي توان فراتر از زمان سير كرد و آينده و افقهاي دور را تجسم و تصوير نمود. در اين كتابب با معرفي عناصر اوليه تجسمي و بررسي آنها، برخي مثالهاي طبيعي يا آثار هنري براي نمونه برگزيده و ارائه شده است. سپس اصول و قواعد را كه حاكم بر آثار هنري مي باشد حتي المقدور معرفي و با بيان امكانات شكل پذيري و شكل آفريني عناصر، خصوصيات بصري و بيان تصويري هر كدام مطرح شده است. شايد بتوان گفت كه تاكنون در اين زمينه كتاببي به اين جامعيت منتشر نشده است و اولين كتابب علمي و آموزشي هنر مي باشد كه با آثار دانشجويان ايراني منتشر مي شود. اين امر مي تواند براي دانشجويان عامل محرك و بسيار خوبي باشد و از سويي براي نويسندگان سرمشقي مناسب. كتابب حاضر با توجه به نيازهاي دانشجويان ايران در دو جلد تدوين شده است و مي تواند در رفع نياز جامعه و مراكز آموزش عالي مورد استفاده قرار گيرد. 2 سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي 3 سمبل كتاب درخت زندگي حضرت رسول «ص» 4 شهر اسلامي ويژگي اثر : ترجمه 5 شيوه هاي نقاشي 6 طراحي آرم دانشگاه علوم پزشكي همدان 7 طراحي آرم مركز هنرهاي تجسمي 8 طراحي آرم نمايشگاه بين المللي كتاب تهران 9 طراحي پوستر اولين نمايشگاه بين المللي كتاب تهران 14-22 آبان 1366 10 طراحي پوستر كنفرانس بازسازي مناطق 11 مركز فرهنگي امير المومنين 12 هنر و رنگ ويژگي اثر : ترجمه

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

احمد خليلي درسال 1322 در شهر قزوين ديده به جهان گشود. ايشان هنرمند نقاش و نگاره هاي قهوه خانه يي، مي باشد. ايشان در موضوعات مذهبي كار مي كرد و همواره سعي داشت قلمي كه روي بوم مي گذارد حماسه و وقايعي همچون عاشورا را زنده كند. ايشان در 21 تيرماه 1387 دار فاني را وداع گفت.گروه : هنررشته : هنرهاي سنتيگرايش : نقاشي قهوه خانه يزمان و علت فوت : احمد خليلي در 21 تير ماه 1387 دار فاني را وداع گفت و در قطعه هنرمندان بهشت زهراي تهران به خاك سپرده شد.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

محمد هادي عتيقي ،‌صحاف و تذهيب كارقرآن كريم است . او درزمينه صحافي و جلد سازي سنتي فعاليت مي كند . وي هنر صحافي و مرمت آثار هنري را هنر صيانت و حفظ و نگهداري حرمت و ارزش كتاب قديمي مي داند. آثار وي ازنمايشگاههاي گوناگون كريم فراروي پيروان اين كتاب قرار گرفته است .گروه : هنررشته : هنرهاي سنتيوالدين و انساب : پدر محمد هادي عتيقي ، محمد حسين عتيقي مقدم از استادان زبر دست درامر صحافي وتذهيب كاري قرآن بود.مراکزي که فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : موسسه صحافي سنتي عتيقي ، مركزي است كه توسط ملا حسين صحاف باشي و پسرش محمد حسين عتيقي مقدم (پدر محمد هادي عتيقي ) بنيان نهاده شده است.ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : مهمترين فعاليت محمد هادي عتيقي ، صحافي و تذهيب كاري است . اوبراين باور است كه «لذتي كه از نجات يك كتاب كهنه و بويژه يك قرآن قديمي را نابودي به انسان دست مي دهد به هيچ وجه نمي توان وصف كرد . تنها بايد عاشق باشي تا بتواني ساعتها براي نجات يك ورق پاره تلاش كني. »آرا و گرايشهاي خاص : محمد هادي عتيقي درباره اهميت هنر صحافي بيان مي دارد كه هنر صحافي و مرمت آثار هنري در واقع هنر ضيافت وحفظ و نگهداري مرمت و ارزش كتاب قديمي است . كسي كه به اين هنر روي مي آورد بايد شيفته و دلباخته همه هنرهاي ايراني باشد .

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

عباس رستميان از جمله هنرمنداني است خوش ذوق اصفهان است كه دررشته نگارگري از استعداد سرشار برخورداراست . او محيط خانوادگي و شهر و زادگاهش را درساخت شخصيت هنري خود موثر مي داند . در كنار تابلوهايي زيبايي رستميان سياه قلم هايي نيز با حفظ معيارها وموازين نقوش سنتي به چشم مي خورد . آثار رستميان درنمايشگاههاي متعددي عرضه شده است .گروه : هنررشته : نگارگرياوضاع اجتماعي و شرايط زندگي : عباس رستميان درخانواده اي هنردوست پرورش يافت. پدرش او اهل هنربود و عمرش را در راه تراشيدن صدف به شكل گل و گياه براي كار معرق روي چوب سپري نمود.تحصيلات رسمي و حرفه اي : عباس رستميان دوران تحصيل خود را تا پايان دوره متوسطه در اصفهان گذراند. درسال 1346 وارد دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران شد و پس از مدتي با موفقيت تحصيلات خود را به پايان رسانيد .وقايع ميانسالي : پرداختن به نگار گري واقعه مهم اين دوران است . عباس رستميان چنين عقيده دارد كه هنرمند بايد رها و آزاد باشد و بي هيچ قيد وبندي كاركند و نبايد سليقه راحتي در كسوت معلم هنري به شاگرد تحميل كرد . اينكه ما بكوشيم شاگردانمان را ملزم به رعايت سليقه خودمان كنيم ،راهي به خطا رفته ايم چون وقتي پاي اجراي فرمان و سليقه پيش مي آيد خلاقيت از ميان مي رود.فعاليتهاي آموزشي : عباس رستميان ابتدا دريزد به عنوان معلم نقاشي به تدريس پرداخت .سپس درهنرستان هنرهاي زيباي اصفهان به تعليم هنرجويان همت گماشته است .ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : مهمترين فعاليت آموزشي عباس رستميان ، نگارگري(مينياتور) است . او براين نظر است كه آنچه درنقاشي ايراني سزاوار حفظ و امانتداري است اصول و قواعد است نه موضوع نقش .آرا و گرايشهاي خاص : عباس رستميان درباره هنرنگارگري (مينياتور) و سبك كار خودبراين باور است كه اصل حاكميت خيال پردازي و رويا قاعده مهم و هميشگي نگارگري است . رستميان بيشتر تمايل به نشان دادن زندگي مردم ، معماري زمان و حال وهواي چشمگير روستايي داشته است.چگونگي عرضه آثار : آثارعباس رستميان درنمايشگاههاي مختلف داخلي و خارجي عرضه شده است و هنر دوستان بسياري را به خود جلب نموده است از جمله : نمايشگاه دهلي ، نمايشگاه پكن ، نمايشگاه آتن ، نمايشگاه ايران در ارمنستان ، نمايشگاه ورشو . نمايشگاه ويلينيوس ، نمايشگاه لندن ،‌نمايشگاه منچستر ، نمايشگاه دورهام و نمايشگاه دوسالانه موزه هنرهاي معاصر درتهران و اصفهان .

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

اردشير مجرد تاكستاني متولد ۱۳۲۸ در استان گيلان است ؛ متولد شهر رشت . اردشير مجرد تاكستاني بعد از پايان تحصيلات ابتدايي با توجه به گرايش هاي دروني و استعداد و توانايي ذاتي اش، راه هنر را در پيش مي گيرد و به هنرستان هنرهاي تجسمي مي رود. او نگارگري را گرچه نزد ناصر استاد محمود ، معيري عباس مقيمي ، ابوطالب محمد ،محمود فرشچيان و...آموخته ،اما استاد حقيقي او همانا آثار و ميراث نگارگري استادان قديم اين هنر متعالي بوده است، چه؛ اردشير مجرد تاكستاني با اشتياق فراوان آموختن و با ميل باطني پرداختن به تحقيق ،از اين گنجينه غني بهره هاي فراوان برده و از آن بسيار آموخته است.و حاصل همين آموختن ها و پرداختن ها بوده كه اردشير مجرد تاكستاني را از تمامي هم نسلان خويش در زمينه هنر نگارگري جدا كرده و از او هنرمندي محقق و پژوهنده اي ارزنده در زمينه هنر عميق و ريشه دار نگارگري و تذهيب و تشعير ايراني ساخته است. خوشبختانه حاصل پژوهش هاي او در اين زمينه ها در طول ساليان گذشته به صورت آثار آموزشي و پژوهشي فرصت انتشار يافته اند. «شيوه تذهيب» يكي از اين آثار است.گروه : هنررشته : نگارگريگرايش : تذهيب و تشعيرتحصيلات رسمي و حرفه اي : اردشيرمجرد تاكستاني درسال 1347 به توصيه برادرش وارد هنرستان نقاشي شران شد و از آنجايي كه به نقاشي سنتي علاقمند بود بيشتر به اين رشته پرداخت . او درسال 1351 از هنر ستان فارغ التحصيل شده و پس از آن به صورت آزاد به نقاشي پرداخته است .استادان و مربيان : اردشير مجرد تاكستاني درسن 18سالگي فراگيري نقاشي سنتي ايراني رانزد برادرش آغازكرد . او وقتي وارد هنرستان شد ابتدا 4 ماه شاگرد استاد ابوطالب مقيمي تبريزي بود و پس از فوت او به شاگردي استاد عباس معيري درآمد . يكسال و نيم نزد او آموزش ديد و بعد تا پايان سال1351 شاگرد استاد محمود فرشچيان بود . وي بعدا از راهنمايي هاي استاداني چون استاد علي مطيع و استاد جبار بيك و استاد سوس بادي و استاد الطافي و محمود فرشچيان سود برده است .وقايع ميانسالي : اردشير مجرد تاكستاني همچنان كه به كهنگي ها و ميراث كهن فرهنگي ايران مي انديشد،دغدغه هاي امروزي در حاشيه پيرامون اين هنر مانده از گذشته را نيز از ياد نبرده است.چند سال پيش، او بخشي از اين نگراني ها را درحاشيه دوسالانه نگارگري،در قالب يادداشتي به روزنامه ايران سپرد و گوشه اي از نگاه انتقادي اش به جريان هاي پشت پرده اين هنر را با صفا و صداقتي كه از هنرش آموخته بود، با مخاطبان نيز در ميان گذاشت: «از نخستين دوسالانه، خاطره اي را به خاطرم آورد، تلخ و فراموش نشدني. بخاطرم آمد، در دوسالانه اول، بنده ناقابل هم داور بودم و بسيار خوشحال از اينكه مي توانم خدمتي انجام دهم و دلهايي را شاد سازم، دليل اين شادي آن بود كه، هميشه حق خودم ضايع شده بود، دلم مي خواست در اين فرصت قضاوتي جانانه داشته باشم هر چند كه علاقه مند بودم بدون داوري تمامي آثار به نمايش گذاشته شود ولي، چاره اي جز همراهي با ديگران را نداشتم. وقتي آثار همگي فرستاده شد، قرار شد استادان را دعوت كنند تا آثار فرستاده شده را مورد داوري قراردهند. يك عده مسئول انتخاب آثار و عده اي براي جدا كردن بهترين ها! در آنجا بود كه فهميدم مانند اين كه مسابقه دوو ميداني شروع شده نه قضاوت آثار. بدون اين كه به زحماتي كه ديگران در شهرستانها، بدون امكانات كشيده اند دقت داشته باشند، فقط براي اول، دوم و سوم كردن شاگردان خود از يكديگر سبقت مي گرفتند، منظره اي بسيار نامناسب و البته به ياد ماندني! به هر حال به اين نتيجه رسيدم كه كاري از من ساخته نيست و بسيار اشتباه كردم كه داخل اين معركه شدم. ناگفته نماند، آثار فرستاده شده خوب بود و بعضي از آنها در حد بسيار عالي مي نمود. جاهل فراز مسند و عالم برون در جويد به حيله راه و به دربان نمي رسد. هر چه از جوانمردي و مردانگي، عشق و محبت، هنر و دوستي نصيحت كرديم نتيجه نداد كه نداد. به هر حال سرتان را درد نياورم در نمايشگاه هاي بعد برخي شركت نكردند، بنده هم به همين ترتيب در پنجمين دوسالانه هم شركت نكردم، اثري در موزه بود كه هديه كرده بودم، آن را به نمايش گذاردند. در پنجمين نمايشگاه دوسالانه مينياتور برخي از آثار كه قبلاً با نام ديگري در كتاب سالهاي قبل به چاپ رسيده، به نام شخص ديگري به نمايش گذاشته شده است. به گفته برخي از داوران بعضي از آثار در موقع داوري وجود نداشت، ولي به معرض نمايش درآمد! برخي از آثار بطور كلي قلم استادان است نه شاگردها و معلوم است مانند سابق توافقي در بين بوده است مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : اردشير مجرد تاكستاني سالهاي استادي هنرستان پسران ودختران را دررشته نقاشي به عهده داشت . او درحال حاضر اين رشته را درهنر ستان دختران تدريس مي كند. - سرپرست كارگاه هنري مينياتور وتذهيب موزه شهدا - از داوران نخستين دوسالانه نگارگري ايران فعاليتهاي آموزشي : - تدريس مينياتور در هنرستانهاي گرافيك - تدريس در دانشگاه تهران ازسالهاي ۱۳۵۴ تا ۱۳۶۱ - چاپ مقالاتي در زمينه ابروباد در دايرة المعارف بزرگ اسلامي و تاريخچه تذهيب در دايرة المعارف بزرگ شيعه سرپرست كارگاه مرمت و صحافي سنتي نسخه هاي خطي و نفيس آستانه مقدسه حضرت معصومه (س) از ديگر فعاليتهاي اموزشي وي ميتوان نام برد ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : اردشير مجرد تاكستاني گرچه سالهاست از تهران دور شده و در شهر قم به بهانه پذيرش سرپرستي كارگاه مرمت و صحافي سنتي نسخه هاي خطي و نفيس آستانه حضرت معصومه (س)، به گوشه عزلت نشسته است ،اما در آن شهر و ديار نيز، به جد جهد، عرصه علم و عمل را با هم در آميخته و به خلق و تأليف آثار ارزنده در هنر ديرپاي نگارگري پرداخته است.آرا و گرايشهاي خاص : اردشير مجرد تاكستاني اما در اين حوزه دست به ابداعات و طرح هاي تازه زده و هنر تشعير و تذهيب را با هم در آميخته است: «در زمينه آثار تذهيب، عقيده ام بر اين بود كه بايد فرمي به آن بدهم تا به صورت مستقل به يك تابلوي هنري تبديل شود. چون تذهيب از قديم الايام غالباً در كنار كتاب آرايي و كتابت به كار برده مي شود و تا زماني كه چنين است، اصطلاحاتي مانند ترنج، لچك، واگيره، شمس و... دارد. اين اصطلاحات در جاهاي مختلفي كه لازم باشد، استفاده مي شوند. حال من سعي كرده ام با طراحي قوي تر، تذهيب و تشعير را توأم كنم تا اين دو هر كدام به طور مستقل يك تابلو باشند.» تاكستاني درباره هنر نگارگري ديدگاه هاي ارزنده اي دارد كه حاصل نگاه نظري و تجربه عملي مستمر او در اين حوزه است:« ما اين نوع نقاشي، حجم سازي و مجسمه سازي را قبل از دوره ساساني و قبل از دوره اسلامي داشته ايم. وقتي به نقش برجسته هاي تخت جمشيد و مجسمه هاي دوره اشكاني و آثار ساساني مراجعه مي كنيم، متوجه مي شويم اين نوع نقاشي، تذهيب و پيكره سازي در اين دوره ها وجودداشته است. بعد از حكومت اسلامي در ايلام، مسأله شرقي بودن و شرقي نبودن تصاوير مطرح مي شود كه بر اين اساس، هنرمندان بايد نقاشي و يا مجسمه اي را عرضه مي كردند كه شبيه به انساني كه خداوند خلق كرده است، نباشد. اين هنرمندان نيز ابتكاري به خرج دادند كه آثارشان، عين مخلوقات نباشد. در آثار هنرمندان اروپايي نيز كه شما به آن اشاره كرديد، بايد گفت كه تا قبل از «چيوتو» نقاشي به همان روالي بود كه ما در قديم داشتيم و بعد از «بوتيچلي» به تدريج تحولي ايجاد شد. در واقع همان تخيلاتي كه هنرمند اروپايي داشت، هنرمندان ما هم داشتند. مثلاً در مورد «بروگل» در هلند، همه فكر مي كردند كه وي نقاشي سوررئاليست است. در حالي كه چنين نبوده و اگر تاريخ را بخوانيم اصلاً رئاليست بوده، چون شرايط زمانه خويش را مطرح مي كرده است. اشكالي هم كه ما در نقاشي مينياتور خود داشته ايم، اين است كه به طرح مسائل زمان خود نپرداخته ايم. چرا كه اين نقاشي در اختيار همه نبوده و اكثريت آن را حرام مي دانسته اند و فقط پادشاهان و كتابخانه هاي سلطنتي از آن دفاع مي كرده اند. پس از اين ها، موضوع هاي رزم و بزم در كار آورده شد. يعني نسخه هاي خطي از اين نوع كارها تشكيل مي شد و بسيار هم رواج يافت. نسخه هاي مذهبي بسيار مثل قرآن كريم و ديوان شعرا چنين بودند كه در ارائه آنها نهايت زيبايي از اين رشته نقاشي به كار برده شده است. از اواخر دوره صفويه نيز تغييراتي حاصل مي شود، به اين ترتيب كه نقاشان اروپايي به ايران و نقاشان ايراني به اروپا رفت و آمد مي كنند و اين تبادل فرهنگي قدري باعث مي شود كه نقاش ايراني حس كند مي تواند در كارش نوآوري هايي به وجود بياورد. اين موضوع به خصوص در مورد هنرمنداني صدق مي كند كه در دوره صفويه به هندوستان رفته اند. دربار مغولي هند در اصل، مأمن بزرگترين هنرمندان و دانشمندان بوده است و نزديكترين نقاشي مينياتور به طبيعت را در نقاشي مغولي هند شاهد هستيم كه بسيار هم زيباست. سپس نقاشان ديگري مي آيند تا دوره اواخر قاجاريه و اوايل پهلوي و سپس در دوره معاصر، مرحوم حسين بهزاد مي آيد و قالب هاي گذشته را مي شكند. يعني آن آناتومي كه در باطن كار وجود داشت، در ظاهر كار نيز مشخص مي شود. اكنون نيز هنرمنداني كه در اين زمينه مشغول كار هستند، چه بخواهند و چه نخواهند، همه مديون مرحوم حسين بهزاد هستند.هر چند كه آثار دوره صفويه از نظر فرهنگي ميراث ماست، ولي به هر حال، اكنون زمانه تغيير كرده و خيلي چيزها روان تر شده و ما بهتر مي توانيم از نظر تصويري با مردم ارتباط برقرار كنيم. چگونگي عرضه آثار : اردشير مجرد تاكستاني كه يكي از شاگردان استاد محمود فرشچيان بود در اعتلاي مينياتور نقش مهمي داشته است . به طور كلي شاگردان فرشچيان خودرا مكلف و ملزم به تصوير گري محض ادبيات ـاعم از شعرو نثر ـنساخته به اين هنر ، با مفهومي جداي از رابطه درون مايه اي سنتي و عرفي اش با شعر و ادب نگريسته اند . موضوع تك كاري هاي مجرد تاكستاني شبيه به انسانهاي دردمند و حزن انگيز و اندوهبار و مصيبت ومعصيت زده نقاشان اكسپرسيونست است . اين امر از ويژگي هاي شاگردان استاد فرشچيان است كه ازسويي كارهايشان مقيد و محدود به تصوير گر ي يك هنر ديگر يعني ادبيات نيست وازسويي ديگر هنرهاي بصري اعم از كاريكاتور وطراحي و گرافيك و حتي «تصوير براي موضوع »را در قالب مينياتور آورده اند . كارهاي تاكستاني از نظر شكل و بافت و پرداخت به كاريكاتور نيز شباهتهايي مي يابد .چهره پردازي ها و خاصه نحوه نگرش نقاش به آدميان با اغراق و مبالغه اي كه در چهره هاست كاراو را به قلمرو كاريكاتور نزديك مي كند و اين همان آزاد انديش و ناديده گرفتن قيود مخل درمينياتور معاصر است . تاكستاني در كنار تحقيق و تفحص، هنرمندي ممتاز و توانا در هنر نگارگري ايران نيز هست. برپايي ده نمايشگاه انفرادي در زمينه نگارگري وبرگزاري بيش از بيست نمايشگاه گروهي وحضور پياپي در چندين نمايشگاه خارجي و... نشان از كار مستمر و خلق آثار تازه در هنري دارد كه نيك آموخته است.مباني نقاشي ايران يا راهنماي آموزش مينياتور ايراني نيز از آثار ديگر تاكستاني است. ________________________________________ آثار : آدمياني كه به دار آويخته شده و يا چشم بسته درانتظار شيري از آسمان هستند خود آموز مينياتور ويژگي اثر : كتاب در سه جلد3 كتاب ايراني تجسمي هنرهاي مباني كتاب تشعير (آموزش طراحي حيوانات) كتاب راهنماي نقاشي و كتاب آرايي در ايران كتاب شيوه تذهيب كتاب مقدمه تشعير مباني نقاشي ايران يا راهنماي آموزش مينياتور ويژگي اثر : مباني نقاشي ايران يا راهنماي آموزش مينياتور ايراني نيز از آثار ديگر تاكستاني است.كتاب از چند فصل اصلي تشكيل شده،در فصل نخست كتاب، نحوه طراحي و نوع به كارگيري خط و اصول نقاشي ايراني آموزش داده شده است.مطالب فصل دوم به اختصار به موارد استفاده از نقطه در طراحي ايراني مي پردازد.در فصل سوم همراه با مثال ها و نمونه هاي متعدد، شيوه طراحي مناظر مختلف اعم از كوه، سنگ، گل و بوته، ابر، آب، درخت، و حيوان در نقاشي ايراني تشريح شده و در فصل پاياني مطالبي درباره داغ يا چگونگي برگردان آثار استادان نقاشي قديم ايران آمده است.نگارگري ايراني چندين مكتب بنيادين دارد؛ مكتب بغداد يا عباسي كه در قرن هفتم هجري در دوره عباسي و با تصوير سازي كتب و ترجمه شده از پهلوي، يوناني سانسكريت به عربي رايج شد.مكتب سلجوقي كه در آن نقش ها و تزئينات بر روي متن رنگ آميزي شده، نقاشي مي شدند.چهره ها با چشم هاي بادامي و شبيه به نژاد زرد و لباس ها با گل و گياه و نقوش اسليمي تزئين مي شد .مكتب مغول كه در قرن هفتم هجري قمري و پس از استيلاي مغول بر ايران با نام مكتب مغول تبريز پي ريزي شد و مكتب هرات كه در زمان حكومت شاهرخ پسر تيمورو در زماني كه پايتخت و مركز تجمع هنرمندان شهر هرات بود ، شكل گرفت.در اين دوره نگارگري به شكوفايي و عالي ترين درجه خود رسيد.هنر اين دوره هنري واقعي، ملي و موافق با طبع و روحيه ايراني است.كمال الدين بهزاد در اين دوره تحولاتي شگرف در هنر نگارگري به وجود آورد.مكتب تبريز نيز با به حكومت رسيدن اسماعيل صفوي و انتقال پايتخت به شهر تبريز شكل گرفت.بسياري از هنرمندان از جمله بهزاد به تبريز دعوت شدند كه موجب حركت فرهنگي و هنري و به وجود آمدن شيوه نويني در نقاشي ايران شد و اين شيوه از تركيب سنت قديمي نقاشي تبريز و مكتب هرات و روش شخصي بهزاد پديد آمد.نقاشان تبريز به سرپرستي بهزاد معروف ترين شاهنامه اين مكتب به نام شاهنامه شاه طهماسبي را مصور ساختند.شاه عباس صفوي نيز پس از انتخاب اصفهان به پايتختي و ساخت بناهاي مجلل، رابطه خود را با كشورهاي خارجي بهبود بخشيد.از همين جا نگارگري ايراني از موضوعات نقاشي غربي تأثير پذيرفت.در اين دوره چهره نگاري و تك چهره سازي گسترش بيشتري يافت و كم كم حالتهايي از طبيعت گرايي در آثار نقاشان ايراني پيدا شد.در دوره قاجاريه بار ديگر نقاشي تك شخصيت باب شد، ولي ويژگيهايي كه نقاشان در اين دوره به كار خود دادند، تفاوتهاي زيادي در نقاشي نسبت به دوره صفويه ديده مي شود.در اين آثار همان ويژگي هاي اغراق آميز و تركيب رخ و نيمرخ نمايي چهره ها و پيكره ها با هم ديده مي شود كه با استفاده از رنگهاي اروپايي كشيده شده اند.9 مردي كه كلاهي باستاني بر سر دارد مردي مصلوب ويژگي اثر : كه كنايه اي است ازبه صليب كشيدن حضرت عيسي

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت : آلمان   -   قرن : 19 منبع :

تیتوس (ابراهیم )، هنرشناس و متفکر مسلمان سویسی ـ آلمانی و از نویسندگان سنت گرا. در ۱۳۲۶/ ۱۹۰۸ در فلورانس به دنیا آمد. او فرزند کارل بورکهارت ، مجسمه ساز سویسی و برادرزادة یاکوب بورکهارت (۱۸۱۸ـ ۱۸۹۷ میلادی )، مورخ هنر، و از خانواده های سرشناس اهل بازل (بال ) سویس بود. تیتوس بورکهارت در دورة ابتدایی و متوسطه با فریتهوف شوان * (۱۹۰۷ـ ۱۹۹۸ میلادی )، متفکر و شرق شناس مسلمان ، همدرس بود و همراه با او به نقاشی و طراحی روی آورد. این آشنایی بعدها به همکاری و همفکری عمیقی تبدیل شد که تا پایان عمر بورکهارت ادامه یافت (بورکهارت ، ۱۳۷۰ ش ، مقدمة ستاری ، ص ۸؛ ترقی جاه ، ص ۲۰؛ بورکهارت ، ۱۹۸۷، مقدمة استادرت ، ص ۳، ۵). بورکهارت به سبب علاقه ای که به هنر قرون وسطی و قدیم داشت در ۱۳۱۴ ش /۱۹۳۵ به افریقای شمالی سفر کرد و مدتی در شهرهای مغرب سکونت گزید. این سفرها و بخصوص سکونت در فاس او را شیفتة هنر و تمدن اسلامی کرد. وی پس از اسلام آوردن ، نام ابراهیم را برای خود برگزید و با راهنمایی علی بن طیب درقاوی ، شیخ طریقت درقاویه * ، به فراگیری زبان عربی ، علوم دینی و عرفان نظری مشغول شد (بورکهارت ، ۱۹۸۷، مقدمة استادرت ، ص ۸ ـ۹؛ همو، ۱۹۹۲، تکملة میشو، ص ۱۶۵؛ نصر، ۱۹۸۷، ص ۲۹۵). بورکهارت پس از بازگشت به سویس ، همکاری خود را با انتشارات اورس گراف آغاز کرد و زیر نظر او کتابهایی با نام شهرهای عالم ارواح دربارة هنر در شهرهای مقدس منتشر شد. برخی از کتابهای این مجموعه را خود به تنهایی نوشت . بورکهارت همچنین از ۱۹۷۲تا۱۹۷۷میلادی مشاور یونسکو در مراکش برای حفظ شهر تاریخی و قدیمی فاس بود (بورکهارت ، ۱۳۷۲ ش ج ، مقدمة نصر،ص ] ۳۳ـ۳۴ [ ؛ همو، ۱۹۹۲، تکملة میشو، ص ۱۶۴). او در ۱۳۶۳ش /۱۹۸۴ در لوزان سویس درگذشت (همو، ۱۹۸۷، مقدمه استادرت ، ص ۳). بورکهارت از افکار و آثار رنه گنون (۱۸۸۶ـ ۱۹۵۱میلادی )، متفکر و شرق شناس فرانسوی ، متأثر بود و مانند فریتهوف شوان و آناندا کومارا سوامی (۱۸۷۷ـ۱۹۴۷ میلادی )، متفکر هندی ، از جملة سنت گرایان برجسته و منتقدان تمدن جدید محسوب می گردد (همان ، مقدمه استادرت ، ص ۳ـ۴؛ همو، ۱۳۶۹ ش ، ص ۸). وی پژوهشهای بسیاری در سبکهای مختلف هنری ، بخصوص شیوه های گوناگون هنر مقدس ، انجام داده است . از نظر او هنر مقدس علاوه بر موضوع آن که از یک حقیقت دینی نشئت می گیرد، باید شکل و زبان رمز گونه اش نیز نشان دهندة نوع هستی شناسی و نگرش معنوی آن دین باشد، در غیر این صورت هنر مقدس شمرده نمی شود. وظیفة سنتها نیز انتقال اصول و قواعدی است که اصالت ، شکل و زبان هنر دینی را تضمین می کند (همو، ۱۳۶۲ ش ، مقدمة پایا، ص ۷۰؛ همو، ۱۳۶۹ ش ، ص ۷ـ ۸). به نظر او نقش هنر اسلامی تجلی وحدت الهی در جمال و نظم عالم است ، و هنر باید به روح مدد رساند تا از قید کثرت رها شود و به سوی وحدت بیکران بازگردد. بنابراین ، نبودن تصاویر در مساجد و همچنین بی میلی و بی عنایتی به شمایل نگاری پیامبران و اولیای خدا به منظور حذف هر حضور متصوّر در برابر حضور نامرئی خداوند است (همو، ۱۳۶۹ ش ، ص ۱۲، ۱۳۱؛ همو، ۱۳۶۵ ش ، ص ۴۳؛ همو، ۱۳۶۱ ش ، ص ۶). به همین دلیل ، اشکال هندسی و تصاویر انتزاعی از حیوانات و گیاهان در هنر اسلامی رونق گرفت . برخی از این طرحها اشکال هندسی تودرتو و زنجیرواری هستند که بارزترین مظهر وحدت در کثرت و کثرت در وحدت است و نوع دیگر از این طرحها، اشکال گل و گیاهی هستند که شباهت کامل خود را با طبیعت از دست داده اند، زیرا هنرمند از تقلید کامل آثار خالق پرهیز می کند. به نظر بورکهارت ، عدم رعایت ابعاد سه گانه یا سایه و روشن در هنر اسلامی معلول همین اندیشة دینی است (همو، ۱۳۶۵ ش ، ص ۴۲ـ۴۳؛ همو، ۱۳۶۹ ش ، ص ۱۰). بخشی از مطالعات و آثار بورکهارت دربارة ارتباط جهانشناسی با هنر دینی است . در این آثار او به نقایص علوم جدید و مقایسة آن با جهانشناسی و علوم قدیم می پردازد. وی همچنین دربارة رموز مقدس کلامی و هنری اقوام گذشته تحقیقات و مقالاتی دارد (شمس ، ص ۴۰). بورکهارت آشنایی گسترده ای نیز با اندیشه های عرفانی در مسیحیت ، آیین هندو، بودایی ، تائویی و بخصوص اسلام داشت و مجموعة دستاوردهای خود را در این زمینه در کتابها و مقالات متعددی درج کرده است (همو، ۱۳۶۲ ش ، مقدمة پایا، ص ۷۰). شهرت بورکهارت علاوه بر تألیف آثاری دربارة هنر دینی ، به سبب تحقیقات او در تصوف و ترجمه هایش از متون صوفیانه است . وی از پیشگامان ترجمة کتابهای عرفانی ، بخصوص آثار ابن عربی ، به زبانهای اروپایی است . آثار وی در این باره مکمل آثار و افکار فریتهوف شوان است (بورکهارت ، ۱۹۸۷، مقدمة استادرت ، ص ۵؛ همو، ۱۳۷۲ ش ج ، همانجا؛ نصر، ۱۹۸۷، ص ۲۹۴). مهمترین آثار او عبارت اند از: هنر مقدس در شرق و غرب (زوریخ ۱۹۵۵) که به فرانسه و انگلیسی ترجمه شده (بورکهارت ، ۱۳۷۲ ش ج ، همانجا؛ نصر، ۱۳۳۸ ش ، ص ۶۱۸) و و با عنوان هنر مقدس : اصول و روشها نیز به فارسی ترجمه شده است ؛ هنر اسلامی : زبان و بیان که اصل آن به انگلیسی به هنگام برگزاری جشنوارة جهانی اسلام در لندن (۱۳۵۵ ش / ۱۹۷۶) منتشر شد (حسینی ، ص ۱۶)؛ فاس ، شهر اسلام (اُلتن ۱۹۶۰) که در آن ، تاریخ ، دین ، عرفا و اولیا و همچنین هنر اسلامی این شهر را شرح می دهد (بورکهارت ، ۱۹۸۷، مقدمة استوددارت ، ص ۸؛ همو، ۱۳۴۶ ش ، مقدمة نصر، ص ۲)؛ فرهنگ مغرب در اسپانیا (لندن ۱۹۷۲) که در آن از علم ، هنر و سنتهای فرهنگی سخن می گوید؛ کیمیا: علم جهان و علم روح (التن ۱۹۶۶) که به زبانهای فرانسه ، انگلیسی و ایتالیایی ترجمه شده است (همو، ۱۹۸۷، ص ۲۵۹، مقدمة استادرت ، ص ۶، ۸؛ همو، ۱۳۷۲ ش ج ، همانجا). او در این کتاب به جنبة تمثیلی کیمیا و تبدیل فلزات به طلا، به عنوان رمزی از استحالة جسم به روح می پردازد (همو، ۱۹۸۷، مقدمة (استادرت ، ص ۶؛ آیینة عقل کمبریج ۱۹۸۷). مجموعة مقالات او دربارة جهان شناسی سنتی و علوم قدیم و هنر مقدس (همو، ۱۳۷۲ ش ب ، ص ۱۶) از جمله ، شرحی بر دعای ابن مَشیشه (متوفی ۶۲۲) صوفی مراکشی و قطب طریقة شاذلیه (رجوع کنید به همو، ۱۹۸۷، ص ۱۸۳ـ۱۹۳) و همچنین مقاله ای دربارة المقصد الاسنی فی شرح الاسماء الله الحسنی اثر غزالی است (رجوع کنید به همان ، ص ۲۰۰ـ۲۱۰)؛ رمزپردازی (میلان ۱۹۷۹) حکمت پیامبران (پاریس ۱۹۵۵) که ترجمه و تفسیر فصوص الحکم ابن عربی و اولین اثر در شناساندن ابن عربی به جهان غرب است (نصر، ۱۳۳۸ ش ، همانجا)؛ انسان کامل (لیون ۱۹۵۳) که ترجمة فصلی از انسان کامل عبدالکریم گیلانی (جیلی ) است (همانجا)؛ کلید معنوی احکام نجوم اسلامی بر اساس نظر ابن عربی (پاریس ۱۹۵۰) که از جمله تحقیقات خوب دربارة علوم قدیم است (همانجا)؛ درآمدی بر آیین تصوف (لیون ۱۹۵۵) که به زبان آلمانی ، انگلیسی (همانجا) و فارسی ترجمه شده است . او در این کتاب بر وحدت معنوی ادیان و عمومیت اصول تصوف در ادیان مختلف تأکید می کند (همان ، ص ۶۱۷ـ ۶۱۸). منابع : تیتوس بورکهارت ، «ارزشهای جاودان در هنر اسلامی »، ترجمة نصرالله پورجوادی ، نشر دانش ، سال ۲، ش ۵ (مرداد و شهریور ۱۳۶۱)؛ همو، «جهان شناسی سنتی و علوم معاصر»، ترجمة مرتضی محمدی ، سروش ، سال ۱۵، ش ۶۴۷ (خرداد ۱۳۷۲ الف )؛ همو، «چشم انداز جهان شناسانه »، ترجمة مرتضی محمدی ، سروش ، سال ۱۴، ش ۶۴۲ (اردیبهشت ۱۳۷۲ ب )؛ همو، رمزپردازی ، ترجمة جلال ستاری ، تهران ۱۳۷۰ ش ؛ همو، «روح هنر اسلامی »، ترجمة سید حسین نصر، هنر و مردم ، دورة جدید، ش ۵۵ (اردیبهشت ۱۳۴۶)؛ همو، «نظری به اصول و فلسفه هنر اسلامی »، ترجمة غلامرضا اعوانی ، در مبانی هنر معنوی : مجموعه مقالات ، چاپ دفتر مطالعات دینی هنر، تهران ۱۳۷۲ ش ج ؛ همو، هنر اسلامی : زبان و بیان ، ترجمة مسعود رجب نیا، تهران ۱۳۶۵ ش ؛ همو، هنر مقدس : اصول و روشها ، ترجمة جلال ستاری ، تهران ۱۳۶۹ ش ؛ همو، «هنر مقدس در شرق و غرب »، ترجمة علی پایا، فصلنامة هنر ، ش ۳ (بهار و تابستان ۱۳۶۲)؛ مسعود ترقی جاه ، «عمری در جستجوی حقیقت : نگاهی گذرا به زندگی و آثار فریتهوف شوان »، سروش ، سال ۱۴، ش ۶۱۹ (مهر ۱۳۷۱)؛ مهدی حسینی ، «کتابی معتبر در هنر اسلامی »، نشر دانش ، سال ۷، ش ۲ (بهمن ـ اسفند ۱۳۶۵)؛ سیامک شمس ، «حکایت تازه هنر مقدس »، کلمه ، ش ۲ (آذر و دی ۱۳۷۱)؛ سید حسین نصر، «مدخلی بر اصول تصوف »، راهنمای کتاب ، سال ۲، ش ۴ (دی ۱۳۳۸)؛

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(1331 -1262 ش)، خاتم‏كار. ملقب به امین الصنایع. در شیراز به دنیا آمد. خاتم‏سازى را، در شیراز، نزد پدر فرا گرفت و هنگام سلطنت رضاخان به تهران آمد و مأمور كارهاى خاتم‏كارى كاخهاى سلطنتى گردید و به كمك جمعى از خاتم‏سازان ماهر، تالار خاتم را در ضلع شرقى كاخ مرمر پدید آورد. از 1310 ش تا پایان عمر به سمت استاد خاتم‏سازى در اداره هنرهاى زیبا اشتغال داشت. اهل فن، اصالت كارهایش را ستوده‏اند. وى در شیراز درگذشت و در همان جا دفن شد.[1] (از ع. خاتم ساز) محمد حسین بن محمد كاظم خاتم ساز (و. شیراز 1262- ف. شیراز 1329 ه.ش.). وى در خانواده‏اى خاتم ساز متولد شد و خود از سال 1310 ه. ش. تا پایان عمر سمت استادى خاتم‏سازى در اداره هنرهاى زیباى كشور را داشت. از آثار مهم او تالار خاتم‏كارى كاخ مرمر است (به طول 8 متر و عرض 6 متر). دیوارها و سقف و اثاثه این تالار همه از خاتم عالى ساخته شده. وى در 1336 ه.ق. به امین‏الصنائع ملقب گردید و علاوه بر مهارت در خاتم سازى، خطوط شكسته و نستعلیق را خوب مى‏نوشته و گاه شعر مى‏سروده.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1305 ق)، نگارگر فلزات. از هنرمندانى بود كه در مجمع‏الصنایع تهران به كارهاى هنرى اشتغال داشت. از آثار او ساعت بزرگ زنگى عمارتى است كه تمام اسباب آن در تهران ساخته شده و به وسیله‏ى وى به فرجام رسیده است. اثر دیگر این استاد قفلهایى است به شكل مرغ مصنوعى و ساعتهاى دیواركوب متفرقه كه نوسازى و مرمت شده است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

نگارگر. تولد: 1294، تهران. درگذشت: 1 فروردین 1375، تهران. كلارا آبكار در هنرستان بانوان تهران مكتب نگارگرى اسلامى- ایرانى را نزد هادى تجویدى و على درودى تحصیل كرد. در سال 1317، دیپلم رشته‏ى مینیاتور را از آن خود كرد. مضامین هنر آبكار در مینیاتور بیشتر برگرفته از ادبیات ایران است. وى در محضر حسین كاشى‏تراش به تعلیم طرح و رسم گره و گره‏چینى پرداخت. وى در سال 1320 از طرف وزارت پیشه و هنر، گواهى‏نامه درجه‏ى اول مینیاتور را به خود اختصاص داد و در سال 1368 گواهى‏نامه‏ى درجه‏ى یك هنرمندى- معادل رتبه‏ى استادى- را از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى دریافت كرد. در بهمن 1371 نمایشگاهى از مجموعه‏ى آثار آبكار در موزه‏ى هنرهاى ملى ایران برگزار شد و همین امر انگیزه‏اى شد تا به او پیشنهاد شود كه آثارش را به سازمان میراث فرهنگى كشور اهداء كند. بعد از گذشت اندك زمانى در همان سال، وى خانه و آثارش را به سازمان میراث فرهنگى كشور اهداء كرد. براساس تصمیم این سازمان، خانه‏ى مسكونى این هنرمند تبدیل به موزه‏ى استاد آبكار شد، اما به دلیل كوچك بودن منزل، تصمیم بر این شد تا در مجموعه‏ى كاخ موزه‏هاى سعدآباد موزه‏اى از آثار استاد برپا شود و خانه‏ى مسكونى هنرمند به صورت كلاس‏هاى آموزشى براى اعتلاى هنر نگارگرى درآید. موزه‏ى مینیاتور كلارا آبكار در هفته‏ى میراث فرهنگى و روز جهانى موزه (28 اردیبهشت 1373) افتتاح شد. كلارا آبكار در اول فروردین 1375 درگذشت و در قبرستان ارامنه مدفون گردید.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

نگارگر. تولد: 1293. درگذشت:- احمد ارچنگ، فرزند حاجى ملا محمد هرتمنى، از طراحان قالى و تذهیب بود و بیشتر كسانى كه بعد از او در اصفهان به طراحى قالى و تذهیب اشتغال داشتند از شاگردان این استاد بوده‏اند. بعد از اتمام كلاس پنجم دبستان، مدیر مدرسه وى را به كارگاه قالیبافى معرفى كرد. در آنجا قالیبافى و سپس نقشه‏خوانى را یاد گرفت. سپس مشغول ساختن نقشه‏هاى فرش شد. مشوق وى در این كار غلامحسین اسلیمى استاد قالیبافى بود كه وى را براى رنگ‏آمیزى و نقطه‏چینى طرح‏هاى استاد نصرالله رفابیل (گچكار) به باغ ملى برد. در آنجا شخصیت‏هایى چون پوپ به دیدار كارش مى‏آمدند. تشویق وى باعث شد كه به كار از روى بناهاى تاریخى روى آورد. سپس براى كارگاه مهدى‏خان حقیقى، كارگاه شورشى، كارگاه انصارى و كارگاه براسور (كاردار فرانسه) شروع به نقشه‏كشى كرد. اولین نقشه‏اى كه طرح كرد، طرح گنبد مسجد امام (شاه سابق) بود. در سال‏هاى 1313 -1312 از طرف شهردارى اصفهان، طراحى كاشى‏هاى میدان نقش‏جهان زیر نظر آندره گدار سرپرست باستان‏شناسى به مسابقه گذارده شد. وى در آن مسابقه اول شد. لذا طراحى پشت و بغل‏هاى میدان نیز به احمد ارچنگ واگذار گردید و به این ترتیب زمینه‏ى مساعدى براى كار و تجربه روى طرح‏هاى مختلف ایرانى برایش به وجود آمد. از شاگردان وى مى‏توان به عباس كرباسیون، اكبر مینایییان و فرزندش اشاره نمود.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

نگارگر. تولد: 1285، تهران. درگذشت: 1358، آمریكا. حسین الطافى بعد از دوران تحصیل مقدماتى نزد استاد حسین بهزاد در مدرسه‏ى كمالیه و دارالفنون به مدت سه ماه مشغول گرفتن هنر نقاشى بود. الطافى در سال 1306، تابلوى نگارگرى از فرش بهارستان در قطع 60 ضرب 40 كشید. پس از پایان خدمت نظام به هنرستان عالى هنرهاى ایرانى رفت و از آنجا در سال 1319 با دریافت لیسانس هنرهاى زیبا فارغ‏التحصیل شد. آنگاه به آفرینش آثار هنرى خود پرداخت و در كنار آن به مدت یازده سال در كانون كار و آموزش به تعلیم نگارگرى اشتغال ورزید. در دى ماه 1334 كار تدریس در هنرستان‏هاى وابسته به مركز هنرهاى زیبا را آغاز كرد. آثار «گل و مرغ» وى در نمایشگاه‏هایى در داخل و خارج از كشور به نمایش درآمده است، از جمله در نمایشگاه جهانى سال 1958 در بروكسل به دریافت دیپلم افتخار و مدال نقره نایل آمد. آخرین نمایشگاه حسین الطافى در آمریكا برگزار شد. حسین الطافى در خلق آثارش، به مكتب هرات و صفوى گرایش داشت. درخشندگى رنگ‏ها، لطافت در طراحى و قلم‏گیرى و پردازهاى یك دست از ویژگى‏هاى كلى آثار الطافى به شمار مى‏آید. وى علاوه بر سبك هرات و صفوى، به شیوه‏ى قاجار نیز توجه نشان مى‏داد. دو اثر حسین الطافى تابلوى نگارگرى «لیلى و مجنون»- با الهام از میر سعید على، نگارگر عصر صفویه- و «شبان و گوسفندان» (1316، تذهیب حاشیه‏ى این نگارگرى اثر محمدعلى رهبرى است، 25 ضرب 29 سانتیمتر) در موزه‏ى هنرهاى ملى ایران نگهدارى مى‏شود. برخى از آثار دیگرش در مجموعه‏هاى خصوصى و تعدادى نیز در مجوعه‏هاى شخصى و خانوادگى فرزندش نگهدارى مى‏شود. استاد الطافى در سال‏هاى آخر عمر به خود به واسطه‏ى پسرش كه در كشور آمریكا به طبابت اشتغال داشت، راهى آن كشور شد. سرانجام در سال 1358 درگذشت و پیكرش در گورستان مسلمانان به خاك سپرده شد.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

نگارگر. تولد: 1260. درگذشت: 1356. میرزا آقا امامى از استاداى نقاشى، تذهیب و سوخت است. شاگردانى نیز در محضر وى تربیت شده‏اند. آثار وى در موزه‏هاى ایران و دنیا نگه‏دارى مى‏شود. میرزا آقا امامى به دستور میرزا حسین صنیع همایون براى تعمیر مینیاتورهاى كهنه‏ى عهد صفوى در اصفهان مشغول كار شد. از وى آثار دیگرى نیز بر جاى مانده است، از جمله روى نقوش فرش هم كار مى‏كرد. یكى از آثار میرزا آقا امامى در زمینه‏ى طراحى فرش «مادر وطن» نام دارد.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

نگارگر (تذهیب و تشعیر). تولد: 1292، تهران. درگذشت: 14 خرداد 1368، تهران. عبدالله باقرى (فرزانه‏پور) چون پدرش در اراك در مأموریت ادارى بود، تحصیلات ابتدایى را در آنجا به پایان برد و سپس در سال 1305 به تهران آمد و در سیزده سالگى در هنرستان صنایع قدیمه و مستظرفه (هنرهاى زیباى فعلى) كه به همت حسین بهزاد پاى گرفته بود، مشغول به تحصیل شد. در این هنرستان رسم بر این بود كه هر كارآموزى نخست با تمام هنرها آشنا مى‏شد و سپس در رشته‏ى تخصصى خود را انتخاب مى‏كرد. عبدالله باقرى نقش قالى و كاشى و هنر تذهیب را به عنوان هنرهاى تخصصى خود برگزید. وفاى كاشانى در آن هنگام استاد نقش قالى، هادى تجویدى استاد مینیاتور و على درودى استاد تذهیب هنرستان بودند. استادان دیگر ایشان غلام حسین اسكندلى و حمید رهبرى بودند. عبدالله باقرى در كنار كار هنرى، بلافاصله پس از پایان دوره‏ى هنرستان (1319) خود به آموزش و تربیت شاگردان همت گذاشت و در هنرستان‏هاى كشور شروع به تدریس كرد. تعداد آثار وى به گفته‏اى به بیست هزار اثر مى‏رسد كه اكثرا تذهیب است و بسیارى از آنها را در موزه‏اى متعدد مى‏توان دید. از جمله دو هزار اثر از كارهاى وى را استاد طاهرزاده‏ى بهزاد در همان زمان كه رییس هنرستان بود، با خود به تركیه برد و بسیارى از آنها امروزه در موزه‏ى توپكایى استانبول نگهدارى مى‏شود. استاد باقرى مجموعا بیست سال از عمر خود را به آموزش هنرآموزان و تدریس در هنرستان‏هاى مختلف، موزه‏ها و دانشگاه‏ها پرداخت كه از آن میان مى‏توان به هنرستان‏هاى دختران و پسران تهران و هنرستان تبریز نام برد و در اواخر عمر به علت كهولت سن و بیمارى اغلب شاگردان خود را در منزل خود مى‏پذیرفت. تعدادى از این نقش قالى‏ها در موزه‏ى هنرهاى ملى نگهدارى مى‏شد كه بعدها به موزه‏ى فرش ایران انتقال یافت و برخى از آنها به وسیله‏ى هنرمندان قالیباف روى قالى پیاده شدند. وى در هنر تذهیب شیوه‏اى نو پدید آورد و این هنر را كه بیشتر براى زینت بخشیدن به كار یك خوشنویس یا شعر یك شاعر به كار مى‏رفت، شخصیتى مستقل بخشید تا جایى كه تذهیب بتواند خود به عنوان تابلویى قابل ارائه باشد. به طور كلى مى‏توان گفت كه پس از دوران صفویه، به همت او و استاد نصرت‏الله یوسفى بود كه تذهیب در ایران اصالت دیرین را بازیافت. آثار و طرح‏هاى استاد باقرى یك بار در اردیبهشت 1365 و بار دیگر در اردیبهشت 1368 در موزه‏ى فرش ایران در نمایشگاه‏هایى به معرض تماشا گذاشته شد. از وى مجموعه‏اى به نام گلزار باقرى (1366) حاوى تصاویر تعدادى از آثار قدیمى وى به همت شاگردان چاپ شده است. از آثار دیگر اوست: طراحى و نقاشى درها، دیوار و ستون‏هاى موزه‏ى هنرهاى ملى سابق، طراحى كاشى‏هاى بلند كاخ مرمر كه از روى گنبد مسجد شیخ لطف‏الله اقتباس شده است، تعداد تذهیب و حاشیه كه در موزه‏هاى هنرهاى ملى و هنرهاى تزئینى نگه‏دارى مى‏شود كه از جمله معروف‏ترین آن تابلو «گل و مرغ» است كه در موزه‏ى هنرهاى معاصر نگهدارى مى‏شود، حاشیه و تذهیب «خدا را فراموش نكن» با خط «عبدالرسولى» حاشیه و تذهیب «بسم‏الله الرحمن الرحیم» با خط «عبدالرسولى»، تذهیب و حاشیه كتاب عمر خیام اسفندیارى، تذهیب چند قرآن كه معروف‏ترین آنها قرآنى است با خط سید حسن میرخانى. استاد عبدالله باقرى پس از یك بیمارى طولانى سرطان كبد، در سن 76 سالگى در تهران بدرود حیات گفت. پیكر وى در امامزاده ابن‏بابویه در تهران به خاك سپرده شد.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

نگارگر. تولد: 1303، تهران. درگذشت: 1373. محمد تجویدى، فرزند محمدهادى تجویدى، استاد نقاشى هنرهاى زیبا و از شاگردان كمال‏الملك بود. وى پس از پایان تحصیلات متوسطه در هنرستان هنرهاى زیبا به فراگرفتن نقاشى پرداخت و موفق به دریافت درجه‏ى لیسانس شد. سپس در امتحانات ورودى دانشگاه، به عنوان استاد هنرستان انتخاب شد. پس از فوت استاد حسین بهزاد، در سال 1342 تدریس و تعلیم در هنرستان را ترك و به خلق آثار هنرى پرداخت. اندكى بعد، خود كارگاهى در خارج از محیط هنرهاى زیبا ایجاد كرد و شخصا به تربیت شاگرد پرداخت. محمد تجویدى حدود صد و بیست جلد كتاب ازدیوان‏هاى شعراى ایران همچون سعدى، حافظ، بابا طاهر عریان، فردوسى و دیگران را به تصویر كشیده است. از جمله این آثار مى‏توان به گل‏هاى رنگارنگ كه منتخبى از غزلیات مولوى و عطار و فخر هراتى است 1336 براى نخستین بار به چاپ رسید. وى طى سالیان متمادى به بسیارى از كشورهاى جهان براى مطالعه در زمینه‏ى هنر نقاشى سفر كرده است. تجویدى آثار برخى از شاعران معاصر را نیز در قالب‏هاى نو و امروزین و به سبك گرافیكى به تصویر درآورد. تجویدى تصاویر كتاب حماسه‏ى هیزم‏شكن اثر بسیج خلخالى را بهترین اثر خود مى‏انگارد. وى در سفرى به فرانسه آثارش را همراه با آثار سهراب سپهرى در یك گالرى به نمایش گذاشت. محمد تجویدى در تهران درگذشت و پیكر وى در قطعه‏ى 88 بهشت زهرا مدفون گردید.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

نگارگر. تولد: 1298، اصفهان. درگذشت: 1372. احد رائض از دوازده سالگى به آموختن نقاشى و تذهیب و مینیاتور پرداخت. او مدت‏ها نزد استادان هنر تذهیب و تشعیر و مینا و مینیاتور، نظیر میرزا رضا اسلامى و روحانى كار كرده بود و توشه اندوخته بود. در اوان جوانى در كارگاه مینیاتور و میناى سازمان میراث فرهنگى مشغول به كار شد و بعد از سى سال خلق آثار كه در موزه‏هاى ملى نگهدارى مى‏شوند بازنشسته شد. وى سال‏ها سرپرستى این كارگاه را به عهده داشت. وى موضوع مینیاتورهاى خود را از خمسه نظامى انتخاب مى‏كرد و یكى از آثار وى تابلو مینیاتور «145 چهره» بود كه در موزه‏ى سوییس نگهدارى مى شود.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

نگارگر، مدرس، رسام. تولد: 1304، اصفهان. درگذشت: تیر 1367، اصفهان. سید جعفر رشتیان نزد دایى‏هاى خود و نیز دایى مادرش به فراگیرى هنر نقاشى پرداخت. سابقه نقاشى و طراحى در خاندانش به چهارصد سال تا عصر صفوى مى‏رسد. وى در زمینه‏هاى مینیاتورسازى نقاشى طبیعت و معمارى سنتى نظیر طرح و اجراى مقرنس گنبدها كار كرده است. یكى از نمونه‏هاى آثارش در زمینه‏ى معمارى سنتى، طرح و اجراى گنبد و صحن امامزاده‏اى است موسوم به آقاعلى عباس واقع در شهر نطنز كه امور معمارى آن زیر نظر وى انجام پذیرفت. كار دیگر وى طراحى داخلى هتل عباسى شهر اصفهان است. اولین نمایشگاه آثار او در اصفهان شكل گرفت. آثار وى همچنین به صورت گروهى بارها در موزه‏ى هنرهاى معاصر به نمایش درآمد. آخرین نمایشگاه وى، همزمان با دهه‏ى فجر 1366 بود كه قالى «ثارالله» در تالار وحدت به نمایش گذاشته شد. قالى «ثارالله» اثرى است برجسته از استاد رشتیان كه در حاشیه‏ى فرش، نمایى از شهرهاى بزرگ مذهبى مسلمانان به چشم مى‏خورد و در میان فرش، عبارت «ان الحسین مصباح الهدى و سفینة النجاة» نقش بسته است. سید جعفر رشتیان در سال 1367 به علت سرطان حنجره در اصفهان درگذشت.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

نگارگر، تذهیب نگار قرآن. تولد: 1291، تهران. درگذشت: 11 تیر 1369، تهران. محمدعلى اسماعیل زاویه پس از گذراندن تحصیلات ابتدایى در سال 1308 به هنرستان صنایع مستظرفه رفت (بعدها این هنرستان، كمال‏الملك خوانده مى‏شد) و رشته‏ى مینیاتور و تذهیب را براى آموزش برگزید. پس از چندى در سال 1319 در رشته‏ى مینیاتور با درجه‏ى ممتاز فارغ‏التحصیل شد. وى در همین رشته در مدت شصت سال كار بیش از دو هزار عكس، نقاشى و تذهیب ساخته است. استاد زاویه چگونگى و ساخت رنگ‏هاى طبیعى كارهاى خود را مرهون دو استاد خود هادى تجویدى در مینیاتور و على درودى در تذهیب مى‏داند. استاد یكى از سرآمدان تذهیب‏نگار كلام‏الله مجید است و در این زمینه كار كرده است و چندین قرآن را تذهیب نموده است. وى در تذهیب شیوه‏اى خاص داشت و از رنگ‏هایى خاص استفاده مى‏كرد. وى در بین سال‏هاى 1327 -1326 ریاست موزه‏ى هنرهاى ملى را بر عهده گرفت و در همین دوران به منظور برگزارى نمایشگاه‏هاى متعدد به خارج از كشور سفر كرد و در این فرصت از اكثر موزه‏هاى بزرگ جهان دیدار به عمل آورد و موفق به اخذ مدال طلا در رشته‏ى مینیاتور از نمایشگاه بین‏المللى بروكسل و نشان هنر از وزارت فرهنگ و هنر و دیپلم «گراندپرى» شد. وى در سال 1339 بازنشسته گردید و در كارگاه شخصى خود به انجام كارهاى هنرى پرداخت. از آثار برجسته‏ى او مى‏توان «خسرو و شیرین»، «نمایى از قصر سلیمان»، «هفت گبند بهرام»، «چوگان‏بازى هنرمندان در دربار شاه‏عباس» را نام برد. آثار این نقاش در موزه‏ى هنرهاى ملى حفظ مى شود. استاد زاویه در 11 تیر 1369 به علت سكته‏ى مغزى درگذشت.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

نگارگر. تولد: 1320 ق.، اراك. درگذشت: 1367، تهران. مهدى ژرفى پس از گذراندن مراحل تحصیلى به تدریس ریاضى در دبیرستان‏هاى اراك پرداخت. پس از آن به ترتیب تصدى مشاغل مختلفى را عهده‏دار شد. وى در طول سال‏هاى 1344 تا 1348 با شركت فرش همكارى داشت. از جمله كارهاى او طرح گنبد كاخ مرمر است. علاوه بر طراحى نقشه‏ى فرش، وى به كارهاى هنرى دیگر نظیر نواختن تار و سه‏تار در دستگاه‏هاى موسیقى ایرانى و حتى ساخت دستى این گونه آلات مى پرداخت. وى در سال 1367 درگذشت.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

نگارگر. تولد: 1275، كاشان. درگذشت: 1359. میرزا نصرالله صانعى نقاش‏زاده، فرزند میرزا احمد، نزد پدر به درجه‏ى استادى رسید. در طرح‏هاى او عدم تقارن یا عدم تناسب دیده نمى‏شود. طرح شناخته شده‏ى لچك ترنج افشان كاشان كه با استفاد از طرح‏هاى سنتى ایران تهیه شده است. یكى از متداول‏ترین طرح‏هاى مورد استفاده در فرش كاشان است، از كارهاى اوست.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

نگارگر. تولد: 1280، تبریز. درگذشت: 1365. غلامحسین صدیق اسكندانى پس از تحصیلات مقدماتى به تهران آمد و در مدرسه‏ى صنایع مستظرفه زیر نظر كمال‏الملك و همراه هنرمندان دیگرى چون اسماعیل آشتیانى، حسن بهزاد، محمدعلى زاویه و عبدالله باقرى به فراگیرى هنرهاى سنتى و اسلامى پرداخت. وى براى كسب معلومات بیشتر به اصفهان رفت تا از روى نقوش و تصاویر و كاشى‏كارى‏هاى مساجد و بناهاى اصفهان نسخه‏پردازى كند. وى در سال 1319 از هنرستان فارغ‏التحصیل شد و سپس در سمت استاد طراحى در هنرهاى تزیینى در هنرستان پسران و دختران وابسته به اداره‏ى هنرهاى زیبا (از جمله در هنرستان صنایع قدیمه) استخدام شد. پس از بازنشسته شدن در قسمت فرش طراحى به كار تعلیم طراحى و نقطه‏چین و همچنین رسم نقشه مشغول بود. او هنرمندى پركار بود و در هنرهاى تذهیب، طراحى، نقش قالى و كاشى، منبت‏كارى و پارچه و نوآورى‏هایى از خود به جاى گذاشت. تجربه‏هایى در زمینه‏ى چاپ روى پارچه داشت. تجربه‏ها و تحقیقاتى از او در زمینه‏هاى بازشناسى نقوش و عناصر هنر اسلامى به جاى مانده است. آثار او در نمایشگاه‏هاى مختلف جهانى عرضه شده است. شركت فرش ایران نیز آثار بسیارى از ایشان را به روى قالیهاى نفیس منتقل كرده است كه از آن جمله مهمترین آنها عبارت است از بازسازى قدیمى‏ترین قالى جهان موسوم به «قالى پازیریك». باستان‏شناسان روسى عكس‏هایى از قسمت‏هاى باقیمانده‏ى این قالى مندرس را به ایران فرستادند. استاد اسكندانى نواقص این قالى را طراحى و رنگ آمیزى كرد و آنگاه این نقش توسط شركت فرش ایران بافته شد. پازیریك نام محلى است كه قالى مذكور در آنجا پیدا شده است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

استاد میناكار. تولد: 15 بهمن 1285(20 ذى‏الحجه 1324 ق.)، اصفهان. درگذشت: 25 بهمن 1362، اصفهان. شكرالله صنیع‏زاده فرزند عبدالمحمود غفاریان و نواده‏ى هنرمند نقاش و قلمدان‏ساز آقا میرزا عبدالحسین نجف‏پور ملقب به «صنیع همایون» در محله‏ى درب امام اصفهان دیده به دنیا گشود. دوران تحصیلات ابتدایى و متوسطه را در مدرسه‏ى اقدسیه اصفهان سپرى نمود و با ترك تحصیل، نزد پدربزرگ مادرى‏اش عبدالحسین صنیع همایون نقاش و مینیاتورساز دوره‏ى قاجاریه شروع به آموختن میناسازى و مینیاتور نمود. وى همچنین از محضر استاد مصورالملكى، نقاش و مینیاتوریست معاصر، بهره برد و در فنون تذهیب، تشعیر، مینیاتور، نقاشى، طبیعت، صورت‏سازى، و گل و مرغ و بوته‏پردازى آشنایى و تبحر یافت. اما تخصص ویژه‏ى ایشان میناسازى بود. در ابتداى راه، با مهندس هنردوست آلمانى معروف به مسیو شونمان كه براى راه‏اندازى بعضى كارخانجات صنعتى در اصفهان به سر مى‏برد، موجب گردید تا از كمك او براى وارد نمودن رنگ‏هاى لازم و كوره و ابزار مناسب استفاده نماید و كار میناسازى را به رونق برساند. «نگارستان صنیع‏زاده» در اصفهان به عنوان نمایشگاه و فروشگاه دائمى استاد صنیع‏زاده بود. وى در نمایشگاه بین‏الملى بروكسل نیز شركت جست و از آنجا دیپلم افتخار و مدال برنز به ارمغان آورد. همچنین تقدیرنامه‏اى از حضرت آیت‏الله العظمى حاج سید محسن حكیم دریافت نمود. از این استاد آثار گوناگونى نیز باقى مانده است كه در قالب تابلوهاى بزرگ و برجسته‏ى مینایى، تقویم، ساعت و بشقاب‏هاى بزرگ دیوارى، گلدان، جعبه‏ى قرآن، تمثال مبارك مولاى متقیان و... است. یكى از برجسته‏ترین آنها تمثالى از كودكى حضرت عیسى (ع) در آغوش مادر بزرگوارشان حضرت مریم (س) است كه از نظر نوع نقاشى و كیفیت میناسازى از بى‏نظیرترین آثار مینایى جهان محسوب مى‏گردد.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

نگارگر. تولد: 1280، كاشان. درگذشت: 1361. على اشرف كاشانى پس از پایان تحصیلات ابتدایى به تذهیب و طراحى فرش علاقه‏مند شد و مدت چهار سال زیر نظر محمدتقى مصطفوى اصول رنگ‏آمیزى و نقطه‏چین و سپس زیر نظر میرزا محمودخان مصورى اصول طراحى را فراگرفت. سپس در اداره‏ى شرق به استخدام مؤسسه‏ى قالى درآمد و به تهران آمد. وى ابتدا براى ایجاد شعبه نقشه‏كشى قالى به قم و سپس به دعوت فرماندار قزوین براى نقشه‏كشى و بهبود قالى بدانجا رفت. دامنه این فعالیت‏ها تا سال 1308 در گیلان نیز ادامه یافت. در سال 1317 به كانون استادان و هنرمندان اداره‏ى هنرهاى زیبا پیوست و زیر نظر درودى به آموزش تذهیب پرداخت. در همین دوران طرح‏هایى براى قالى‏هاى كاخ اختصاصى و تذهب اوراق احكام تهیه كرد. از این هنرمند، آثارى در موزه‏ى هنرهاى ملى محفوظ است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

درگذشت: 12 اسفند 1368. غلامعلى داریوش استاد كارگاه خاتم‏سازى میراث فرهنگى بود. از آثار عمده‏ى او اتاق خاتم مجلس شوراى ملى سابق است.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت : اسپانیا   -   قرن : 19 منبع :

پابلو پیكاسو یكی از پركارترین و بانفوذترین هنرمندان قرن بیستم است. او در نقاشی، مجسمه‌سازی، قلم‌زنی، طراحی و سفال‌گری هزاران اثر خلق كرده است. او مكتب كوبیسم را به همراه جرجیس براكBraque در میان نقاشان جا انداخت و فن اختلاط رنگ بر پردة نقاشی را به عالم هنر معرفی پیكاسو در بیست‌وپنجم اكتبر سال 1881 در مالاگا، شهری در اسپانیا به دنیا آمد. او فرزند یك نقاش تحصیل كرده به نام جوز روئیزبلنكو (Jose Ruis Blanco) و ماریاپیكاسو بود كه از سال 1901 نام خود را به نام خانوادگی مادرش تغییر می‌دهد. پابلو از همان دوران كودكی به نقاشی علاقه پیدا می‌كند و از ده سالگی نزد پدرش كه معلم یك آموزشگاه هنری بود. اصول اولیة نقاشی را فراگرفت و دوستانش را با كشیدن نقاشی بدون بلند كردن قلم یا نگاه كردن به كاغذ سرگرم می‌ساخت . در سال 1895 به همراه خانواده به بارسلونا تغییر مكان دادند و پیكاسو در آنجا در آكادمی هنرهای عالی به نام لالنجا (La Lonja) به تحصیل مشغول شد. در اوایل كار، دیدار او از مكانها و گروه‌های مختلف هنری تا سال 1899 در پیشرفت هنریش بسیار تأثیرگذار بود. در سال 1900 میلادی اولین نمایشگاه پیكاسو در بارسلونا تشكیل شد. در پاییز همان سال به پاریس رفت تا در آنجا مطالعاتی در ابتدای قرن جدید داشته باشد و در آوریل 1904 در پاریس اقامت كرد و در آنجا به وسیلة آثار امپرسیونیست خود به شهرت رسید . درباره‌ی زندگی و آثار پابلو پیكاسو (1973ـ 1881) پابلو پیكاسو یكی از پركارترین و بانفوذترین هنرمندان قرن بیستم است. او در نقاشی، مجسمه‌سازی، قلم‌زنی، طراحی و سفال‌گری هزاران اثر خلق كرده است. او مكتب كوبیسم را به همراه جرجیس براك(Georges Braque) در میان نقاشان جا انداخت و فن اختلاط رنگ بر پردة نقاشی را به عالم هنر معرفی پیكاسو در بیست‌وپنجم اكتبر سال 1881 در مالاگا، شهری در اسپانیا به دنیا آمد. او فرزند یك نقاش تحصیل كرده به نام جوز روئیزبلنكو (Jose Ruis Blanco) و ماریاپیكاسو (Maria Picasso) بود كه از سال 1901 نام خود را به نام خانوادگی مادرش تغییر می‌دهد. پابلو از همان دوران كودكی به نقاشی علاقه پیدا می‌كند و از ده سالگی نزد پدرش كه معلم یك آموزشگاه هنری بود. اصول اولیة نقاشی را فراگرفت و دوستانش را با كشیدن نقاشی بدون بلند كردن قلم یا نگاه كردن به كاغذ سرگرم می‌ساخت . . در سال 1895 به همراه خانواده به بارسلونا تغییر مكان دادند و پیكاسو در آنجا در آكادمی هنرهای عالی به نام لالنجا (La Lonja) به تحصیل مشغول شد. در اوایل كار، دیدار او از مكانها و گروه‌های مختلف هنری تا سال 1899 در پیشرفت هنریش بسیار تأثیرگذار بود. در سال 1900 میلادی اولین نمایشگاه پیكاسو در بارسلونا تشكیل شد. در پاییز همان سال به پاریس رفت تا در آنجا مطالعاتی در ابتدای قرن جدید داشته باشد و در آوریل 1904 در پاریس اقامت كرد و در آنجا به وسیلة آثار امپرسیونیست خود به شهرت رسید پیكاسو زمانی كه به كار مشغول نبود، از تنها ماندن خودداری می‌كرد و به همین دلیل در مدت كوتاهی حلقة دوستانش كه شامل گیلائوم آپولنییر(Guillaume Apollinaire)، ماكس جاكب (Max Jacob) و لئواستین (Leo Stein) و همچنین دو دلال بسیار خوب به نام‌های آمبوریسه ولارد (Amborise Vollard) و برس‌ول (Berthe Weel) بود، شكل گرفت. در این زمان خودكشی یكی از دوستانش به روی پابلوی جوان تأثیر عمیقی گذاشت و تحت چنین شرایطی دست به خلق آثاری زد كه از آن به عنوان دورة آبی (Blue Period) یاد می‌كنند. در این دوره بیشتر به ترسیم چهرة آكروبات‌ها، بندبازان، گدایان و هنرمندان می‌پرداخت و در طول روز در پاریس به تحقیق بر روی شاهكارهایش در لوور (Louvre) و شبها به همراه هنرمندان دیگر در میكده‌ها مشغول می‌شد. پابلوپیكاسو در دورة آبی بیشتر رنگ‌های تیره را در تابلوهای نقاشی خود به كار می‌گرفت. اما پس از مدت كوتاهی اقامت در فرانسه با تغییر ارتباطات، جعبة رنگ او به رنگهای قرمز و صورتی تغییر پیدا كرد. به همین دلیل به این دوره ، دوره رز (Roze Period) می‌گویند. در این دوران پس از دوستی با برخی از دلالان هنر، شاعر آن زمان ماكس‌جاكب و نویسندة تبعیدی آمریكایی، گرترود استین (Gertrude Stein) و برادرش لئو (Leo) كه اولین حامیان او بودند، سبك او به طور محسوسی عوض شد به طوری‌كه تغییرات درونی او در آثارش نمایان است. و تغییر سبك او از دورة آبی به دورة رز در اثر مهم او به نام لس‌دیموسلس اویگنون (Les Demoiselles Ovignon) نمونه‌ای از آن است. كار پابلوپیكاسو در تابستان سال 1906، وارد مرحلة جدیدی شد كه نشان از تأثیر هنر یونان شبه جزیرة ایبری و آفریقا بر روی او بود كه به این ترتیب سبك پرتوكوبیسم (Protocubism) را به وجود آورد كه توسط منتقدین نقاش معاصر مورد توجه قرار نگرفت. در سال 1908 پابلوپیكاسو و نقاش فرانسوی جرجیس‌براك متأثر از قالب امپرسیونیسم فرانسوی سبك جدیدی را در كشیدن مناظر به كار بردند كه از نظر چندین منتقد از مكعبهای كوچكی تشكیل شده است. این سبك كوبیسم نام گرفت و بعضی از نقاشیهای این دو هنرمند در این زمینه آنقدر به هم شبیه هستند كه تفكیك آنها بسیار مشكل است. سیر تكاملی بعدی پابلو در كوبیسم از نگاه تحلیلی (11ـ1908) به منظر ساختگی و تركیبی كه آغاز آن در سالهای 13ـ1912. بود ادامه داشت در این شیوه رنگ‌های نمایش داده شده به صورت صاف و چند تكه، نقش بزرگی را ایفا می‌كند و بعد از این سال‌ها پیكاسو همكاری خود را در بالت و تولیدات تئاتر و نمایش در سال 1916 آغاز كرد و كمی بعد از آن آثار نقاشی خود را با سبك نئوكلاسیك و نمایش تشبیهی عرضه كرد. این نقاش بزرگ در سال 1918 با الگا (Olgo)، رقاص بالت ازدواج كرد و در پاریس به زندگی خود ادامه داد و تابستان‌هایش را نیز در كنار ساحل دریا سپری می‌كرد. از سال 1925 تا 1930 درگیر اختلاف عقیده با سوررئالیست‌ها بود و در پاییز سال 1931 علاقمند به مجسمه‌سازی شد و با ایجاد نمایشگاههای بزرگی در پاریس و زوریخ و انتشار اولین كتابش به شهرت فراوانی رسید در سال 1936 جنگ داخلی اسپانیا شروع شد كه تأثیر زیادی به روی پیكاسو گذاشت به طوری‌كه تأثیر آن را می‌توان در تابلوی گورنیكا ـ Guernicoـ (1937) دید. در این پردة نقاشی بزرگ، بی‌عاطفگی، وحشی‌گری و نومیدی حاصل از جنگ به تصویر كشیده شده است . پابلو اصرار داشت كه این تابلو تا زمانی كه دموكراسی ـ كشور اسپانیا به حالت اول برنگردد به آنجا برده نشود. این تابلوی نقاشی به عنوان یكی از پرجاذبه‌ترین آثار در موزة‌ مادرید سال 1992 در معرض نمایش قرار گرفت . حقیقت این است كه پیكاسو در طول جنگ داخلی اسپانیا، جنگ جهانی اول و دوم كاملاً بی‌طرف بود از جنگیدن با هر طرف یا كشوری مخالفت می‌كرد. او هرگز در این مورد توضیحی نداد. شاید این تصور به وجود آید كه او انسان صلح‌طلبی بود اما تعدادی از هم عصرانش از جمله براك بر این باور بودند كه این بی‌طرفی از بزدلی‌اش ناشی می‌شد. به عنوان یك شهروند اسپانیایی مقیم پاریس هیچ اجباری برای او نبود كه در مقابل آلمان در جنگ جهانی مبارزه كند و یا در جنگ داخلی اسپانیا، خدمت برای اسپانیایی‌های خارج از كشور كاملاً اختیاری بود و با وجود اظهار عصبانیت پیكاسو نسبت به فاشیست در آثارش، هرگز در مقابل دشمن دست به اسلحه نبرد. او با وجود كناره‌گیری از جنبش استقلال‌طلبی در ایام جوانیش حمایت كلی خود را از چنین اعمالی بیان می‌كرد و بعد از جنگ جهانی دوم به گروه كمونیست فرانسه پیوست و حتی در مذاكرة دوستانة بین‌المللی در لهستان نیز شركت كرد اما نقد ادبی گروهی از رئالیستها در مورد پرترة استالین (Stalin) ، علاقة پیكاسو را به امور سیاسی كمونیستی سرد كرد. پیكاسو در سال 1940 به یك گروه مردمی ملحق شد و شمار زیادی از نمایشگاه‌های پیكاسو در طول زندگی این هنرمند در سالهای بعد از آن برگزار شد كه مهم‌ترین آن‌ها در موزة هنر مدرن نیویورك در سال 1939 و در پاریس در سال 1955 ایجاد شد. در 1961، این نقاش اسپانیایی‌ با جاكوئیلین‌ركو (Jacqueline Roque) ازدواج كرد و به موگینس (Mougins) نقل مكان كرد. پابلوپیكاسو در آنجا خلق آثار با ارزش خود همانند نقاشی، طراحی،‌ عكس‌های چاپی، سفال‌گری و مجمسه‌سازی را تا زمان مرگش یعنی هشتم آوریل سال 1973 در موگینس فرانسه ادامه داد. در سال‌های هشتاد یا نود سالگی، انرژی همیشگی دوران جوانیش بسیار كمتر شده بود و بیشتر خلوت می‌گزید. همسر دوم او جاكوئیلین‌ركو به جز مهمترین ملاقات كنندگانش و دو فرزند پیكاسو، كلاد و پالوما (Claude and Paloma) و دوست نقاش سابقش، فرنكویس‌گیلت (Francoise Gillot) به كس دیگر اجازة ملاقات با او را نمی‌داد. گوشه‌گیری پابلوپیكاسو بعد از عمل جراحی پروستات در سال 1965 بیشتر شد و با اختصاص دادن تمام نیرویش به كار، در كشیدن تابلو جسورتر گشت و از سال 1968 تا سال 1971 سیل عظیم نقاشی‌هایش و صدها قلم‌زنی بشقاب مسی در معرض دید عموم قرار گرفت. این آثارش در این زمان توسط بسیاری از رویاپردازان نادیده گرفته شد به طوریكه داگلاس كوپر (Dauglas Coper)، آثار پایانی او را به عنوان آثار یك پیرمرد عصبانی در اتاق مرگ نامید. پیكاسو همچنین مجموعه‌ای قابل توجه از آثار دیگر نقاشان معروف هم دورة خود مانند هنری ماتیس (Henri Matisse) را نگهداری می‌كرد و چون هیچ وصیت‌نامه‌ای در زمان مرگش نبود به عنوان مالیات ایالتی فرانسه، بعضی از آثار و مجموعه‌های او به دولت داده شد. این نقاش و مجسمه‌ساز اسپانیایی با خلق آثارش گام مهمی در هنر مدرن برداشت. او در ابداع و نوآوری سبك‌ها و تكنیك‌های نقاشی بی‌نظیر بود و استعداد خدادادی او به عنوان یك نقاش و طراح بسیار قابل اهمیت است. او در كار كردن با رنگ روغن، آبرنگ، پاستل، زغال چوب، مداد و جوهر بسیار توانا بود و با ایجاد آثاری در مكتب كوبیسم استعداد بی‌نظیر خود را به بهترین شكل به كار گرفت و با وجود آموزش محدود علمی (كه تنها یك سال از دورة تحصیلاتی را در آكادمی رویال مادرید به پایان رساند) تلاش هنرمندانه‌ای را در تغییر جهت فكری خود انجام داد. از پابلوپیكاسو به عنوان پركارترین نقاش تاریخ یاد می‌شود. در حالیكه دوستانش به او توصیه می‌كردند كه در سن هفتادوهشت سالگی دست از كار بردارد اما او مخالفت می‌كرد. مرگ او در حالی به وقوع پیوست كه با تعداد زیادی تابلو و آثار ارزشمند، مركب از علائق شخصی و به دور از در نظر گرفتن بازار هنر یك ثروتمند محسوب می‌شد. و اخیراً در سال 2003 خویشاوندان پیكاسو موزة وقف شده‌ای را در زادگاه پیكاسو یعنی مالاگا به نام موسیوپیكاسومالاگا راه انداختند پیكاسو دوره‌های هنری مختلف را گذراند كه كمترین هنرمندی به چنین تجربة عظیمی دست پیدا می‌كند. یكی از مهم‌ترین دورة كاری پیكاسو چنان‌كه پیش از این گفته‌شد، دورة آبی بود. با وجود اینكه تعهدات كاری در فرانسه‌ی اواخر قرن نوزدهم و اوایل هنر قرن بیستم كم‌تر شده بود شاید هیچ هنرمندی به اندازة پیكاسو در تعهد كاری خود، تلخی زندگی را آن‌قدر بزرگ نمایش نداد .این تلخی منحصراً در دورة آبی (1904ـ1901) به اوج خود رسید چنان‌كه از مجموعة رنگ‌های مالیخولیایی آن دوره با سایه روشن آبی و حاشیة تاریك آن بر می‌آید بدون شك زندگی در فقر خانوادگی در زمان جوانی در سال‌های اولیة زندگیش در پاریس و برخورد با كارگران و گدایان اطراف خود در كشیدن پرترة شخصیت‌ها با حساسیت و احساس ترحم هر چه بیشتر نسبت به آنها تأثیر زیادی گذاشته است. زن اطوكش( Woman Jroning) در پایان دورة آبی با رنگهای روشن‌تر اما هنوز با طرح غم‌افزای شامل سفید و خاكستری تصور اصلی فرسودگی و رنج پیكاسو را نشان می‌دهد. اگر چه واقعیت اقتصادی و اجتماعی در پاریس آن دوره ریشه كرده بود. رفتار دوستانة این هنرمند در این مورد كه با خطوط زاویه‌دار و متقارن، دین هنری خود را با تركیب خطوط امتداد داده شده و ظریف كه با نفوذ به حقایق تجربی مورخ معروف ال‌گركو (El Greco) به آنها رسیده بود، نمایش می‌داد و پیكاسو در آن‌جا این موضوع را با حضور تقریباً معنوی و خیالی از آن زن به عنوان مثالی از فقر و بدبختی آن دوره نشان داده است. توجه پیكاسو در مدت كوتاهی از كشیدن نقاشی‌هایی با كنایة اجتماعی و مذهبی به سوی تحقیق در فضای دیگر و خلق آثاری برد كه اوج آن در مكتب كوبیسم به ثمر رسید. پرترة فرناند با روسری زنانة سیاه (Fernande with a black Montilla) اثری در این مرحلة كاری است. خیالی بودن تصویر با رنگ‌بندی مناسب و ضربه‌های قلم موی پرنشاط نشان از معشوقة او فرناند الیور (Fernonde Oliver) می‌دهد كه روسری به سر كرد، و سمبل هنر اسپانیایی او است. از ایجاد سبك شمایلی از صورت او با مشخصات خلاصه شده‌ می‌توان افزایش علاقة پیكاسو را در خلاصه كردن ویژگی‌ها و استحكام پیكرتراشی پیشگویی كرد كه این تأثیر را در آثار بعدی او می‌بینیم . . كوبیسم در سالهای تعیین كنندة 14ـ1907 به عنوان جدیدترین و بانفوذترین سبك هنری قرن بیستم بسیار مورد توجه قرار گرفت و وسعت پیدا كرد. زمان قطعی توسعة آن در طول تابستان 1911 اتفاق افتاد. همان موقعی كه پابلوپیكاسو و جرجیس براك پا به پای هم به این سبك نقاشی می‌كردند. تنگ، كوزه و كاسة میوه (Carafe, Jug and Fiuit Boul) مراحل اولیة این سبك نقاشی پیكاسو را نشان می‌دهد. سطوح آن با صراحت به چند قسمت تقسیم شده اما با این وجود به طور پیچیده‌ای چند تكه نشدند. از نظر شكل و قالب توده‌ای از خیال و وهم را در خود نگهداشته و با وجود این‌كه از وجه‌ی دراماتیكی آن كاسته شده است، اما قابل چشم‌پوشی نیست . در سیر تحولی این سبك، براك و پیكاسوكوبیسم تحلیلی را تقریباً در موضوع اختلال حواس كامل به وجود آوردند كه در بین آثار پیكاسو ارگ‌زن (Accordionist) تركیب گیج كننده‌ای از این نوع بود. چندی بعد پیكاسو مرگ كوبیسم را با یادگاری زندگی آرام ماندولین و گیتار (Mondolin and Guitar) در طول مهمانی شب‌نشینی در پاریس در حضور شركت‌كنندگان كه فریاد می‌زدند «پیكاسو در میدان رقابت مرد» اعلام كرد. این مهمانی در آخر شب با یك شورش و آشوب به پایان رسید و تنها با ورود پلیس فرونشانده شد. سری تابلوهای رنگ‌آمیزی شدة بعدی پیكاسو در سبك كوبیسم با تركیبی شجاعانه در شكل‌های به هم پیوسته چنین قضاوتی را بی‌اعتبار می‌كند و در پایان از روش تكنیكی كارش به دفاع می‌پردازد. اما هنرمند حقیقتاً در پی احیای كشفیات قبلی خود نبود. واضح است كه تصاویر بنیانی و نماهای اشباع شده گواهی به قدردانی او از پیشرفت همزمان در نقاشی سوررئالیست می‌دهد كه مخصوصاً این تأثیر از آثار آندرماسون (Andre Masson) و خوان میرو (Joan Miro) برخاسته است بعد از نمایش قطعه‌ای از موضوع خاموش‌سازی و كاهش نور در 1911، در سالهای بعد پیكاسو و براك تصورات ذهنی بیش‌تری را در نقاشی‌های خود به كار بردند كه معمولاً از محیط هنركده‌ها و كافه‌ها گرفته می‌شد و بدون كنار گذاشتن شیوه‌های كوبیسم تحلیلی، شیوة جدیدی را توسعه دادند كه به كوبیسم تركیبی از آن نام برده می‌شد. در این نوع سبك تركیباتی را با رنگهای متنوع و به طور وسیع‌تر به وجود آوردند و در تابستان سال 1912، براك اولین مقوایی را كه چسب و گل‌رس و چیزهای دیگر را به آن می‌چسبانند ساخت و پیكاسو نیز در تابلوی «پیپ، گیلاس جام و عرق ویوكس» (Pipe, Glass, Bottle of vieux Marc) از همین شیوه پیروی كرد و كدری رنگ‌های كارهای قبلی او از بین رفت و شفاف شد و شفافیت این مورد با نشان دادن قسمت‌هایی از گیتار در پشت گیلاس نشان داده شده است و نیز مطمئناً فضایی را بین دیوار و صفحة تصویر اشغال می‌كند و موقعیت‌های نسبی در تابلو كاملاً دو معنایی هستند. از سال 1927 تا سال 1929 پابلوپیكاسو در فعالیت هنری خود از میان روش‌های كاری خود استقلال خود را به طور استادانه‌ای در آثارش به دست آورد و در دنبالة كارهای گوناگون بهترین مثال موجود، تابلوی كارگاه هنری (The Studio) (28ـ1927) است كه به سبك كوبیسم تركیبی به تصویر كشیده شده است كه به اجرای مقتدر و برجسته تبدیل شده است تقابل خطوط با قواعد هندسی مشخص پیكر مجسمه‌های آن زمان پیكاسو را تداعی می‌كند. تصاویر در «كارگاه هنری» می‌تواند با مجسمة نیم‌تنه در سمت چپ و پرترة تمام قد در سمت راست به شكل ابتكاری بسیار عالی قابل تشخیص باشد او به میل بینندگان برای اعتقاد به حقیقت اشیای نمایش داده شده تكیه می‌كند و مجسمة نیم‌تنه در این تابلو كه سه چشم دارد ممكن است ویژگیهای شخصیتی پیكاسو را در اثر هنری خود منعكس سازد. مطلبی كه می‌توان از روی این تابلوهای پرارزش فهمید این است كه اثر متقابل حقیقت و خیال، دغدغة مهمی در تمام طول زندگی پیكاسو بود.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

عيسي آلفته ، در بيرجند به دنيا آمد. پس از عزيمت به مشهد در سن پانزده سالگي ، شوق نقاشي در وجودش شعله ور شد و دست تقدير او را به خدمت استاد بزرگ نقاشي خراسان ، محمدرضا قزلباش كه ساليان طولاني در افغانستان و ايران كار كرده بود ، كشاند و مدت ها نزد آن استاد ، شاگردي كرد. استاد آلفته به دليل جذبه و كشش آستان قدس رضوي و نياز گنجينه ي عظيم كتابخانه ي آن ، در آنجا مشغول به كار شد و با عشق و علاقه ي بسيار شروع به مرمت و ساختن جلد كتاب هاي خطي كرد و بعدها با راهنمايي اساتيد به كپيه برداري از نقاشي هنرمندان بزرگي كه آثارشان زينت بخش كتاب هاي ذيقيمت آستان قدس بود ، پرداخت. گروه : هنر رشته : هنرهاي تجسمي تحصيلات رسمي و حرفه اي : عيسي آلفته ، پس از عزيمت به مشهد در سن پانزده سالگي ، شوق نقاشي در وجودش شعله ور شد و دست تقدير او را به خدمت استاد بزرگ نقاشي خراسان ، محمدرضا قزلباش كه ساليان طولاني در افغانستان و ايران كار كرده بود ، كشاند و مدت ها نزد آن استاد ، شاگردي كرد. فعاليتهاي آموزشي : عيسي آلفته ، پس از شاگردي در نزد استاد قزلباش ، به دليل جذبه و كشش آستان قدس رضوي و نياز گنجينه ي عظيم كتابخانه ي آن ، در آنجا مشغول شد و با عشق و علاقه ي بسيار شروع به مرمت و ساختن جلد كتاب هاي خطي كرد و بعدها با راهنمايي اساتيد به كپيه برداري از نقاشي هنرمندان بزرگي كه آثارشان زينت بخش كتاب هاي ذيقيمت آستان قدس بود ، پرداخت. آرا و گرايشهاي خاص : عيسي آلفته ، غير از شيوه ي گل و مرغ ، در نقاشي آبرنگ ، تذهيب ، جلدسازي ، جلد روغني و قاب آيينه نيز دستي قوي دارد و آثار باارزشي آفريده است كه هم اكنون زينت بخش برخي از موزه هاي جهان مي باشد. جوائز و نشانها : عيسي آلفته ، در نمايشگاه هاي بسياري شركت كرده و جوايزي دريافت نموده است. 21 مرداد ماه سال1370هجري شمسي: استاد عيسي آلفته طراح و تذهيب كار پرآوازه ايراني به ديار باقي شتافت.

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع :

قربانعلي اجلي به سال 1318 درشهرستان ميانه تولد يافت . پدر قربان علي فرهنگي و مادرش معلم قرآن بود . تحصيلات رسمي و حرفه اي : قربانعلي اجلي تا پايان دوره اول متوسطه درميانه بود و پس از آن براي اتمام تحصيلاتش به تهران آمد. پس از پايان دوره متوسطه دردانشكده هنر هاي تزييني پذيرفته شد و پس از اخذ ليسانس دررشته معماري داخلي به دوره فوق ليسانس درهمين رشته راه پيدا كرد و دوره فوق ليسانس را نيز به پايان رساند . استادان و مربيان : قربانعلي اجلي از محضر استاداني بزرگي چون استاد سيد حسن ميرخاني ، استاد علي اكبر كاوه ، مرحوم استاد سيد حسين ميرخاني .‌استاد احمد نجفي زنجاني و استاد ابراهيم بوذري به آموختن خطوط نستعليق و نسخ و ثلث پرداخت . ضمن تلمذ در محضر اين اساتيد ، در آثار بزرگان خط ،‌چون مير عماد، ميرزا رضا كلر ،‌ميرزا غلامرضا ، استاد عبد المجيد درويش ، استاد مسلم شكسته نستعليق به تفحص وتحقيق پرداخت .همچنين زير نظر استاد شيخ ، استاد كاتوزيان ، بهزاد و مصيري و اولياء به آموزش طراحي و نقاشي رنگ روغن پرداخت . مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : قربانعلي اجلي ازهمان سالهاي اوليه تدريس عضو انجمن هاي ادبي تهران شد . فعاليتهاي آموزشي : قربانعلي اجلي به علت علاقه زياد به آموزش به استخدام دولت درآمده و دردبيرستانهاو مدارس عالي به تدريس مشغول شد . سپس از طرف دانشكده هنر هاي تزييني بعنوان مدرس دعوت شسد وبتدريس شيوه هاي گوناگون خط پرداخت و مدت 22 سال درامرتدريس روزگار سپري كرد . آرا و گرايشهاي خاص : قربان علي اجلي معتقد است كه :« هنر مند با رسالت كسي است كه بمانند معلم ، انواع آن چه را آموخته و خودش هم گاهي خالق آن است به جامعه اي كه نياز مند است بياموزد ،متاسفانه در جوامع امروزي آنطور كه بايد ،به هنرمندان توجه نمي شود و اين عامل باعث مي شود كه هنر مند به جهات اقتصادي ناچار با يك عده سود اگر آثار هنري سروكار پيدا كرده و ارزش كارهايش تا سرحد امكان تنزل پيدا كند چرا كه هنر را با هيچ معياري از ماديات سنجش هنر با پول باشد آن هنر ركود پيدا كرده و مي ميرد و از سوي ديگر هنر نمي بايستي فرمايشي باشد بلكه هنرمند مي بايست درزمينه كار خود آزاد باشد و با توجه به نياز هاي جامعه اي كه در آن زندگي مي كند به خلق اثر بپردازد . چگونگي عرضه آثار : بسياري از تابلوهاي قربانعلي اجلي نه بصورت معمولي است ، كه از ويژگي خاصي برخوردار است . مجموعه حروف شكلي از اشكال طبيعتند و يا شايد طبيعت به شكل حروف ، . دراين سبك تازه كه خود او آنرا گلگشت ناميده است خط و طبيعت به همراه يكديگر ارائه مي شود بطوريكه انتخاب كلمات و حروف و نحوه قرار گرفتن آنها در يكديگر از اهميت فوق العاده اي برخورداراست . به بيان ديگر بايد گفت دراين سبك ، خط و نقش مكمل يكديگرند و رابطه خط با طبيعت و طبيعت با خط زمينه و هم آهنگي كلي كار از نظر رنگ و فرم ، ملموس بودن عناصري كه به خدمت گرفته مي شوند مورد توجه خاص سازنده اثر است . اهميت ديگراين سبك داشتن بعد معنوي آن است كه مطالب آموزه ومفيد ، درتهيه آن انتخاب مي شود و تعهد و مسئو ليت سازنده آنرا نسبت به جامعه نشان مي دهد . سبك گلگشت ، فرم و فضاهاي تازه اي را برابر بيننده قرار مي دهد كه تجسس و حس كنجكاوي اورا برانگيزد .

نویسنده : نظرات 0 یک شنبه 25 مهر 1395  - 11:18 AM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 21

جستجو



در وبلاگ جاری
در كل اينترنت

نویسندگان

امکانات جانبی