مشاهیر ایران و جهان

راسخون راسخون راسخون
انجمن ها انجمن ها انجمن ها
گالری تصاویر گالری تصاویر گالری تصاویر
وبلاگ وبلاگ وبلاگ
چندرسانه ای چندرسانه ای چندرسانه ای

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم و چهاردهم ق)، نقاش و كاشى‏كار. اهل اصفهان و نقاش كاشى‏كار بود كه در نزدیكى دروازه شاه عبدالعظیم تهران كارخانه‏ى كاشى‏پزى داشت. از آثار رقم‏دار وى كه به تزیینات زیبایى آراسته شده، كاشى بزرگى است كه نقوش متنوعى دارد و در وسط آن، تصویر كلنل رابرت مورداك اسمیت جلب نظر مى‏كند. حواشى كاشى به نقش و نگار ساده آذین شده، با رقم: «على‏محمد كاشى‏پز اصفهانى در دارالخلافه ناصره تهران 1304، كارخانه‏ى كاشى در دروازه‏ى شاه‏زاده عبدالعظیم».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س ششم ق)، معمار و گچ‏بر. از آثار به جا مانده‏ى وى، آجركارى و گچ‏بریهاى متنوع مسجد فریومد در ناحیه‏ى میامى، از توابع شهرستان شاهرود است.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 11 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س یازدهم و دوازدهم ق)، نقاش و قملدان‏ساز. این هنرمند به نامهاى علیقلى‏بیگ فرنگ و علیقلى جبه‏دار عباسى و علیقلى آرنااوت و علیقلى‏بیگ ارناوت نادرى اصفهانى در هنر تصویرسازى ایران شهره بوده است. وى مسیحى و از مردم آرنااوت (آلبانى) بود كه در زمان شاه‏عباس دوم صفوى (1077 -1052 ق) به ایران آمد و تغییر مذهب داد و در بدایت حال به جبه خانه (اسلحه خانه) دولتى راه یافت و مشغول كار شد. وى به سبك نقاشى اروپا آشنایى داشت و در تحول سبك، از مینیاتور صفوى به شیوه‏ى ایرانى‏سازى، در شمار پیشگامان است. وى در مكتب هند و ایران نیز دست داشت و آثارى در این مكتب از او به یادگار مانده است. علیقلى، تك صورت را بسیار لطیف مى‏ساخت و عمارات تاریخى و منظره‏ها را با لطافت و رعایت نزدیك‏نمایى و دورنمایى استادانه وى به تصویر مى‏كشید، علاوه بر این در تصویرسازى جانوران نیز توانا بود. قلمدانهاى كار او از نوع بهترین قلمدانهاى عصر صفوى محسوب مى‏شود. عمده‏ترین آثار علیقلى در آبرنگ بوده، اما در آثار ورغنى نیز مهارت داشت. از آثار وى: تصویر اجتاع دراویش و نوازندگان در مهتاب شبانه كه در صحن باغى جمع شده‏اند و رقم «عمل على قلى‏بیك جبادار» دارد؛ تصویر زن جوانى كه نیم‏تاج جواهرنشانى به سرگذاشته و در روى چهارپایه‏اى نشسته است و چنین رقم دارد: «رقم علیقلى جبادار بتاریخ شهر صفر... در دارالسلطنه‏ى قزوین مرقوم شد. رقم كمترین غلامان علیقلى جبادار سنه 1085»؛ تصویر مجنون كه در حالت افسردگى و خستگى است و چنین رقم نوشته: «رقم كمترین آرناوت 1099»؛ قلمدان نفیس و زیبایى كه در زمینه‏ى زرد آن، تصویر دختر شاهزاده‏اى جلب نظر مى‏كند، با رقم: «بر حسب امر اشرف اعلى علیقلى سنه 1117»؛ تصویر سفیر روسیه كه كلاه پوست سمورى به سر گذاشته است و چنین رقم نوشته: «رقم علیقلى سنه 1129». «در احوال و آثار نقاشان» به بیست اثر دیگر وى اشاره شده است.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم و چهاردهم ق)، نقاش و قلمدان‏ساز. در كاشان ساكن و نقاش آبرنگ‏كار دوره‏ى ناصرى بود و اغلب به شیوه‏ى پدر نقش مى‏آفرید. از آثار وى قلمدان مرغش ساده‏اى است كه به طلاى ناب، تصاویر گل و مرغى دارد، با رقم: «علیرضا 1312».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1302 ق)، نقاش و قلمدان‏ساز. معروف به میرآقا و میر زین‏العابدین. در اصفهان به دنیا آمد. وى جد حاج مصورالملكى اصفهانى بود و در قلمدان و قاب آینه‏سازى و آثار روغنى چابك دست و پرتوان. او همچنین در مرغش سازى رنگارنگ نیز مهارت داشت. این استاد گل و مرغ و تصاویر حیوانات بخصوص پرندگان را به حلاوت تمام رسم مى‏كرد و در آرایش گلها و حل‏كارى آنها استادى بصیر به شمار مى‏رفت. ادیب الممالك فراهانى در اشعار خود وى را ستوده است: ... خامه بر تارخ تصویرش رقم زد نقش نقاشى نمود این صنع زیبا (1302) از آثار او: قاب آیینه گل و مرغى با زمینه‏ى مرغش كه حواشى و جداول آن به انواع گلها آرایش شده و شیوه‏ى گل و مرغها در بیك على اشرف است، با رقم: «هو رقم كمترین زین‏العابدین اصفهانى 1275»؛ قلمدان گل و مرغ زیبایى كه را وسط و رویه آن تصاویر ریز پروانه جلب نظر مى‏كند، با رقم: «زین‏العابدین 1289»؛ قاب آینه مرغشى سبز رنگ كه در رویه‏ى آن گل سرخ زیبایى جلب نظر مى‏كند و به خط شكسته‏ى زیبا چنین رقم نهاده: «رقم كمترین زین‏العابدین اصفهانى سنه 1280».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س نهم ق)، نقاش فلزات. از هنرمندان اهل بیرجند و مقیم عثمانى بود كه در نقش و تصویر بر روى فلزات دست پرهنر داشت. از بهترین آثار وى، كوزه برنزى زیبایى است كه در كمال نفاست و استادى انجام یافته و به انواع گلهاى تزیینى آرایش شده است، با رقم: «كاتبه و ناقشه و فارغه حسین بن شهاب البیرجندى فى ربیع‏الاول سنه احدى و سبعین و ثمانمائه 871».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم ق)، نقاش و قلمدان‏ساز. از هنرمندان اوایل دوره‏ى قاجار است كه در گل و بته و گل و مرغ چابكدست و توانا بود. از قلمدانهاى وى نمونه‏هایى در دست هست كه از قدرت هنر نقاشى او حكایت مى‏كند.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم ق)، نقاش و قلمدان‏ساز. از هنرمندان دوره‏ى ناصرى بود و به شیوه‏ى آقا نجف نقش مى‏آفرید. در عین تقلید از استادان دوره‏ى زندیه، آثارش صبغه‏ى خاص داشت. از آثار وى قلمدان زیبایى است كه بر رویه‏ى آن سایه‏پردازیهاى ماهرانه‏اى عمل آمده و در شیوه‏ى آقا نجف است. طرفین قلمدان پر از گل و مرغهاى چشم‏نواز و مناظرى از شهر اصفهان و شیراز است و به خط نسخ طلایى رقم «میر حسام‏الدین» دارد.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(وف 1305 ق)، شاعر، زرگر و میناساز. میرزا محمدعلى شهلاى یزدى مؤلف «تذكره‏ى شبستان» جد وى بوده است. برخى از اشعار وى در «آتشكده‏ى یزدان» تألیف آیتى یزدى آمده است.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(1277 -1203 ق)، نقاش، قلمدان ساز و خطاط. معروف به آقانجف. در اصفهان متولد شد. وى از اساتید معروف فن قلمدان سازى در عصر قاجاریه بود. او علاوه بر آموختن نگارگرى در نزد استادان اصفهان، از نقاشان اروپایى مقیم آن شهر نیز سود جسته و از روى باسمه‏هاى چاپى مذهبى و غیرمذهبى فرنگى نیز كپى كرده است. آقانجف در چهره‏پردازى و ارائه مجالس رزمى و بزمى و همچنین گل‏آرایى مهارت داشت و در تذهیب و گونه‏هاى مختلف آن نازك قلم بود. در ارائه آبرنگ‏ها نیز توانا بود و علاوه بر شیوه‏هاى گوناگون، در رنگ و روغن نیز از استادان بى‏نظیر به شمار مى‏آمد. او در خطوط مختلف، از قبیل رقاع و بخصوص نستعلیق استادى تام‏العیار بود و در نظم شعر نیز دست داشت. آقانجف در اصفهان درگذشت و همان‏جا مدفون است. از آثار وى: قلمدان برازنده‏اى با مدالیونهاى مختلف كه رقم «یا شاه نجف 1227» دارد؛ تصویر آبرنگى محمدحسین خان صاحب اختیار كه به خط نستعلیق رقم نهاده: «... سنه 1263، رقم كمترین نجفعلى»؛ قاب آینه‏ى زیبایى با تصاویرى از افسانه‏ى شیخ صنعان و دختر ترسا، با رقم: «یا شاه نجف 1270»؛ قلمدان رزمى كه لشگریان ترك و روس با یكدیگر مصاف مى‏دادند و آرایش جنگى بسیار پراكنده‏اى داشتند و به خط رقاع استادانه رقم نهاده: «جنگ رومى با روس، یا شاه نجف فى سنه 1274». قاب آینه‏ى پركارى با مدالیونهاى مختلف كه به خط نستعلیق رقم نهاده: «... شهر رجب 1274، یا شاه نجف». هشت اثر دیگر وى در «احوال و آثار نقاشان» ذكر شده است.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1299 ق)، كاشى‏ساز. از آثار وى: كاشى كارى كتیبه‏ى سقاخانه امامزاده احمد، در اصفهان، با رقم: «عمل استاد آقاجان كاشى‏پز»؛ كاشى كارى كتیبه‏ى سنگاب مسجد رحیم‏خان، در اصفهان، با رقم: «حقیر فقیر آقاجان كاشى‏پز»؛ كاشى كارى هلال مدخل ایوان محوطه‏ى زیر گنبد مسجد سید اصفهان، با رقم: «عمل كمترین آقاجان 1299».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم ق)، نقاش جلد و قلمدان‏ساز. در این رشته صاحب كارخانه‏اى نیز بوده است. تنها یك اثر معمولى بزمى از او دیده شده كه عبارت است از: تابلوى بزرگ روغنى جوانى در حال خوردن غذا از روى میز بزرگى پر از خوردنى و نوشیدنیهاى گوناگون كه در اطراف وى دختران جوان به طرب مشغول‏اند. این اثر بزمى با رنگهاى زنده و شاد آرایش شده است، با رقم: «در كارخانه‏ى آقا ابوالقاسم سنه 1272».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد چهارم)

محسن راسخ، یكى از صنعتگران و سازگران دیگر است كه طى سالیانى چند در حرفه‏ى سازسازى فعالیت دارد. وى در تاریخ 1332 خورشیدى در تهران متولد شد و دوران كودكى را همراه سه خواهر كوچكتر از خود سپرى نمود. زندگى وى، از طفولیت با مشكلاتى توأم بود زیرا پدر او كه با ساختن سنتور در منزل در كارگاهى كوچك مشغول بود و روزگار سپرى مى‏كرد، هنوز بیش از 10 بهار از سن فرزند خود محسن نگذشته بود كه در خیابان بر اثر تصادف با اتومبیل جان خود را از دست داد و سرپرستى خانواده به عهده این طفل 10 ساله قرار گرفت. آرى، محسن راسخ بیش از 10 سال نداشت كه در یك كارگاه نجارى مشغول كار شد، همچنین استادمحسن راسخ مدرک درجه1رادرسازگرفته اند. او مى‏گوید: «پس از سه ماه از كار كردن من در این كارگاه كوچك نجارى مى‏گذشت شروع به تحصیل در كلاس شبانه نمودم و پس از چندى چون از صداى سازها به خصوص ویولن خوشم مى‏آمد. ویولن كهنه و شكسته‏اى به بهاى 50 تومان خریدم و در كارگاه نجارى كه كار مى‏كردم، آن را تعمیر نمودم و روزها در ساعات استراحت از كار براى خود مى‏نواختم، تا این كه توسط یك نفر از دوستانم كه با نواختن سنتور آشنایى داشت، به كلاس ملك واقع در دروازه دولت رفتم و در كلاس ایشان مشغول فراگیرى موسیقى و نواختن ویولن گردیدم. روزها و هفته‏ها، یكى پس از دیگرى سپرى مى‏شد و من زیر نظر آقاى اسداللَّه ملك با رموز موسیقى ایرانى و ردیف‏هاى آن آشنا مى‏گردیدم، تا اینكه روزى در كارگاه نجارى كه كار مى‏كردم به فكرم رسید كه یك ویولن بسازم، ابتدا دور از دید استادكار، خود ویولن كهنه را از هم باز كردم و آن را الگوى خویش قرار دادم و یك ویولن از روى آن براى خود پس از روزها و هفته‏ها مرارت و زحمت ساختم ولى چون كسى مرا راهنمایى نكرد، نتوانستم ساز خوبى بسازم، لذا سازى كه خواستم بسیار بدصدا و گوش‏خراش از كار درآمد. ولى من مأیوس نشدم و تصمیم گرفتم دوباره ساز دیگرى بسازم و این كار را هم شروع نمودم ولى چون استادكارم و در واقع صاحب كارگاه به این كار راضى نبود، عذر مرا خواست و مرا از كارگاه خویش اخراج نمود. من پس از مدتى بى‏كارى، دوباره در كارگاه نجارى دیگرى مشغول كار شدم و مجدداً ساخت ویولن را دور از چشم صاحب كارگاه در ساعات بى‏كارى، پس از خاتمه كار روزانه‏ام ساختم و تمرین ویولن را شروع نمودم كه دوباره دچار همان مشكل گردیدم و صاحب كارگاه با این كار من مخالفت كرد و من را اخراج نمود و ناچاراً در منزل كه از پدربزرگ به ارث به ما رسیده بود، اقدام به ساختن ویولن و سنتور كردم كه تقریباً در اینجا، حدود پنجاه درصد موفقیت نصیبم گردیده بود و از این زمان به بعد در هر سازى كه مى‏ساختم سعى مى‏كردم كه نقص كمترى داشته باشد. در سال 1352 تصمیم گرفتم كه ساز «قانون» را هم بسازم، لذا شروع به ساختن این ساز كردم و چند سالى كه در این حرفه به فعالیت مشغول بودم، روزى توسط آقاى حسن سعیدیان قهرمان كشتى كه از آشنایانمان هستند به آقاى استاد ابراهیم قنبرى معرفى شدم و ایشان بدون هیچ چشم‏داشتى مرا در ساختن ساز راهبر و رهنمون گشتند و مرا با آغوش باز پذیرفتند كه تا عمر دارم خود را مدیون این مرد بزرگ و معلم اخلاق مى‏دانم كه خود ایشان دست‏پروده بزرگ‏مرد هنر موسیقى ایران استاد ابوالحسن صبا مى‏باشد. به هر حال، چند سالى نزد استاد قنبرى به كار سازسازى پرداختم و در خدمت استاد قنبرى ساخت ساز قانون و سنتور را به خوبى آموختم و استاد پس از موفقیت من در ساختن این سازها، توصیه فرمودند كه سازهاى سه‏تار و تنبور را بسازم و رموز ساخت و رنگ‏كارى سازها را هم به من یاد دادند و من دوباره تأكید مى‏كنم كه زندگى و موفقیت خود را مدیون ایشان مى‏دانم و همیشه دعاى خیر، بدرقه این مرد بزرگ مى‏كنم.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد چهارم)

حبیب‏اللَّه پارسا، از هنرمندان خوب و علاقمند به موسیقى است كه به سال 1332 در شهرستان بروجرد متولد شد، تحصیلات ابتدائى و متوسطه را در زادگاه خود ادامه داد و به موسیقى از سن یازده سالگى دل بست. او در این سن فلوت كوچكى براى خود خریدارى كرد و روزها آهنگ‏هاى مختلفى را كه از رادیو مى‏شنید نزد خود تمرین مى‏كرد و آن قدر این آهنگ‏ها را مى‏نواخت تا مى‏توانست شبیه آنها را بنوازد، او ساز فلوت را بر اثر تمرینات مداوم به طور سینه به سینه با عشق و علاقه خیلى خوب فراگرفت و نواخت ولى نواختن او روى اصول علمى موسیقى و حساب شده نبود، تا این كه روزى صداى ساز سنتور شادروان رضا ورزنده كه از رادیو به گوش وى رسید او را دگرگون كرد و از آن پس دیگر نواختن فلوت را دنبال نكرد و تصمیم گرفت كه به یادگیرى و نواختن سنتور بپردازد، لذا یك ساز سنتور به بهاى یكهزار ریال براى خود خریدارى كرد و ابتدا نزد خود مشغول تمرین گردید و پس از چندى نزد هنرمندى به نام مسعود فروزان این ساز را به طور سنتى و سینه به سینه از راه گوش مشغول یادگیرى و نواختن شد كه مدت 10 سال طول كشید سپس نزد هنرمندى دیگرى به نام امینى كه از شاگردان استاد فرامرز پایور بود رفت و مدت دو سال موسیقى را به طور علمى و عملى و نت نزد وى كار كرد و پس از آن نزد هنرمندى خوب و سرشناس دیگرى به نام رحیم رفیعى‏منش رفت و ردیف‏ها و گوشه‏هاى موسیقى ایرانى را از این هنرمند فراگرفت. حبیب‏اللَّه پارسا، از كودكى و نوجوانى علاقمند به كارهاى منبت‏كارى و كنده‏كارى روى چوب بود و همین عشق و علاقه او را به سوى تعمیر و ساختن ساز كشانید به طورى كه از سال 1362 رسماً و عملاً با كمك دوست هنرمند خود لطف‏اللَّه عزیززاده اقدام به ساختن سنتور كرد كه از سال 68 به بعد به تنهایى به این هنر و صنعت ادامه مى‏دهد و سازهاى وى بیشتر در خرم‏آباد، اصفهان و بروجرد مورد استفاده هنرجویان قرار مى‏گیرد.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد چهارم)

علیرضا امین‏ذبیحى از سازگران خوب و جستجوگر شهرستان بروجرد است كه آینده‏اى بس روشن و موفقیت‏آمیز در انتظار دارد، وى به سال 1331 در شهرستان بروجرد متولد شد. پدر وى كه از علاقمندان موسیقى سنتى ایران است كه هر وقت به محفلى كه در آن از هنر موسیقى برخوردار بود، فرزند خود را نیز همراه خویش به آن محفل مى‏برد. علیرضا امین‏ذبیحى بعدها به ساختن ساز تار و آلات موسیقى علاقه فراوان پیدا كرد و براى این كه بتواند از صدا و كیفیت این ساز بهره كافى را ببرد، از سال 1364 فن فراگیرى نواختن ساز تار را در قسمت هنرى اداره ارشاد اسلامى بروجرد نزد هنرمند ارجمند ماشااللَّه وحدتى شروع كرد و كتاب‏هاى اول و دوم مقدماتى استاد روح‏اللَّه خالقى را به پایان برد سپس نزد هنرمند درویش و بى‏تكلف رحیم رفیعى‏منش مشغول فراگیرى علم موسیقى گردید. از سال 1365 نیز ساختن ساز تار و ضرب را آغاز كرد و در ضمن تعمیرات سازهاى زهى را نیز انجام داد كه باشوق و عشق فراوانى كه به هنر موسیقى دارد به این مهم با علاقمندى بسیار ادامه مى‏دهد و هم‏اكنون غیر از ساختن تار و ضرب، سه‏تار هم مى‏زند. وى هنرمندى است درویش مسلك و بى‏تكبر و بى‏ادعا كه داراى چهار فرزند به نام‏هاى: حسین، محسن، وحیده و وحید كه تمامى ایشان با موسیقى مأنوس و با نواختن یكى از سازهاى ضرب و تار آشنا مى‏باشند بخصوص حسین امین‏ذبیحى فرزند ارشد وى كه آینده‏اى درخشان دارد و در نواختن ساز ضرب سبك امیرناصر افتتاح را دارد و سال‏ها در قسمت هنرى اداره ارشاد اسلامى شهرستان بروجرد زیر نظر هنرمند ارجمند ماشااللَّه وحدتى، با پشتكار و استعداد ویژه خود و پس از آن زیرنظر هنرمند خوب و باارزش دیگر رحیم رفیعى‏منش پله‏هاى ترقى را یكى پس از دیگرى طى مى‏نماید.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد چهارم)

مهندس حسن افشارى كاشانیان در تهران متولد شد و پس از تحصیلات ابتدایى براى ادامه تحصیلات متوسطه به دبیرستان رفت. در دبیرستان بود كه شیفته‏ى موسیقى ایرانى گردید و آروز مى‏كرد كه روزى بتواند سازى را بسازد و یا آن را بنوازد. پدر او ضمن این كه خود با موسیقى مأنوس و به آن علاقه داشت معهذا پسر را از یادگیرى این هنر منع مى‏كرد و مى‏گفت كه باید بیشتر به درس و مشق خود برسد تا به موسیقى و نوازندگى و براى همین منظور سخت وى را زیر نظر قرار مى‏داد تا او از درس غفلت نورزد، ولى وى روزها كه به دبیرستان مى‏رفت در راه با خود تصنیف‏هاى خوانندگان را زیر لب زمزمه مى‏كرد به طورى كه از فرط علاقه بیش از یكصد تصنیف از خوانندگان مختلف را از حفظ داشت. در همین سال‏هایى كه مشغول تحصیل در دبیرستان بود، ازدواج كرد ولى باز هم عشق به موسیقى و یادگیرى آن از سر او بیرون نرفت و پس از فوت پدر بود كه با تمام گرفتارى‏هاى خانواده و تحصیل یك ساز آكوردئون خریدارى كرد و نزد خود و با كمك چند كتاب شروع به یادگیرى و نواختن این ساز نمود و در دوران خدمت سربازى این آموخته‏ها را به حد كمال رساند. وى چون از وضع مالى نسبتاً خوبى بهره‏مند بود پس از خاتمه خدمت سربازى جهت ادامه تحصیل عازم آمریكا گردید و بعد از اخذ مهندسى الكترونیك به وطن بازگشت و آموخته‏هاى خود را در راه پیشرفت و آبادانى ایران عزیز قرار داد. وى حدود یك سال و نیم نزد خانم شهنازى همشیره على‏اكبرخان شهنازى رفت و نواختن ساز تار را نزد ایشان فراگرفت تا این كه در سال 1362 با مهندس سعید تجویدى (فرزند استاد على تجویدى) آشنا شد كه در اینباره مهندس حسن افشارى‏كاشانیان مى‏گفت: «پس از آشنایى خود در سال 62 با مهندس سعید تجویدى كه یكى از همكاران خوب و عزیزم مى‏باشد، از ایشان خواستم كه امكان فراگیرى و نواختن ساز تار را نزد جلیل شهناز براى من از طریق پدرشان فراهم آورند، ایشان اظهار داشتند كه استاد جلیل شهناز كلاس تعلیم فعلاً ندارند. چون در این زمان بود كه امكان زیادى براى یادگیرى موسیقى برایم فراهم بود، لذا تصمیم گرفتم نزد استاد على تجویدى بروم و اصول و گوشه‏هاى موسیقى ایرانى را بخصوص ردیف‏هاى شادروان ابوالحسن صبا را فراگیرم تا بعداً بتوانم آموخته‏ها و اطلاعاتم را روى ساز تار پیاده كنم. روزى كه به منزل استاد على تجویدى رفتم و در همان ابتداى ورودم به منزل ایشان ویولونى نظر مرا جلب كرد كه بسیار زیبا و خوش‏خوان بود، داخل آن اسم استاد ابراهیم قنبرى حك گردیده بود، باور نمى‏كردم كه این كار یك استاد ایرانى باشد. از آن پس در جستجوى ایشان برآمدم تا او را بهتر بشناسم، در یكى از جلسات تعلیم ویولن در منزل استاد، دوباره با ساز سه‏تار زیبا و بى‏نظیرى با طرح و نقشى استثنایى كه دیدم یك چنین اثرى فقط در موزه‏ها امكان‏پذیر است روبرو شدم كه متوجه گردیدم این نیز كار استاد قنبرى است. تصمیم گرفتم سازى از كارهاى ایشان را تهیه كنم ولى با كمال تأسف متوجه شدم كه استاد به علت گرفتارى‏هاى كارى فرصت ساختن ساز براى همه را ندارند و اصولاً كسانى كه خصوصیات هنرى و اخلاقى‏شان مورد تأیید استاد باشد هم باید سال‏ها به انتظار باشند تا این كه افتخار داشتن ساز ایشان را داشته باشند. در همین ایام نیاز به سازى خوش‏خوان مثل ساز استاد آرام آرام این فكر را در من ایجاد مى‏كرد كه شاید بشود با بررسى و علاقمندى و پشتكار و استعداد هنرى خود این كار را آغاز كنم. ابتدا موضوع را با استاد تجویدى در میان گذاشتم، ایشان قول دادند در فرصتى مناسب ترتیب این كار را بدهند و من از همان زمان، ساز سه‏تار ساخته شد استاد قنبرى را، الگوى خویش قرار دادم و شبانه‏روز، روى آن فكر و بررسى مى‏كردم، تا این كه در اواخر سال 1364 تمام اطلاعات و اندازه‏هاى مختلف را ثبت كردم، یك شب در كلاس درس استاد با آقاى دكتر صرافى كه از دوستان استاد تجویدى هستند آشنا شدم، ضمن صحبت در مورد ساختن ساز، ایشان گفت: «شما كه تمام اطلاعات را دارید بهتر است با استاد حسین مسعود آشنا شوید و زیر نظر ایشان كار را شروع كنید». از ایشان تشكر كردم، استاد تجویدى بعداً امكان آشنایى مرا با استاد مسعود فراهم آوردند و پس از چندى در خدمت این استاد توانستم كار تارسازى را شروع كنم و از راهنمایى‏هاى بى‏دریغ ایشان استفاده نمایم و مى‏توانم بگویم كه اگر اطلاعات و راهنمایى‏هاى این استاد نبود، شاید سال‏ها مى‏بایستى تجربه كسب كنم تا بتوانم به اندازه یك روز در محضر ایشان چیز یاد بگیرم. به هر حال پس از مدتى توانستم تعدادى تار و سه‏تار بسازم ولى قبل از اینكه آنها را جمع كنم لازم دیدم كه هر طور شده نظر استاد محترم آقاى قنبرى را هم جویا شوم، لذا از دوست عزیزم آقاى دكتر هادى پورتراب كه با استاد دوستى دیرینه داشتند خواهش كردم كه هر طور هست ترتیب این ملاقات را با استاد بدهند و ایشان هم قول دادند كه در اولین فرصت مرا به استاد معرفى كند، البته حدود یك سال و نیم طول كشید و كارهاى انجام شده به همان صورت ماند تا این كه یك روز ایشان اطلاع دادند كه روز سه‏شنبه استاد تصمیم دارند كه به كارگاه شما بیایند، من از شوق و شادى آرام و قرار نداشتم و آن روز یكى از بهترین روزهاى فراموش‏نشدنى زندگى من است. آن روز عصر استاد قنبرى تا عصر منزل ما بود و من توانستم تمام سؤالات خود را از ایشان بپرسم و استاد هم دستوراتى فرمودند و در مورد ساختن ساز سه‏تار هم اظهاراتى داشتند: «كه شما مدتى فرصت دهید تا من اصول ساخت سه‏تار تركه‏اى را به شما یاد دهم. و سپس فرمودند: من مصمم هستم كه این كار را بكنم و باید این امكان را براى شما فراهم آورم». من كه در مقابل این همه ایثار و بزرگوارى، واقعاً درمانده بودم كه چه جوابى بدهم، اصلاً جوابى براى گفتن نداشتم و خود را در مقابل استادى وارسته و بى‏نیاز و دلسوزى مى‏دیدم كه در زمانه بى‏نظیر است. به هر حال ایشان همان‏طور كه فرموده بودند در منزل ما و در همان كارگاه ناقص كار را به بنده آموختند و تمام اصول و ریزه‏كارى‏هاى مربوط را یا به وسیله تلفن و زمانى هم در منزل خودشان به من یاد دادند و اكنون قادر هستم كه تمام فكر و وقت خود را به این كار اختصاص دهم و جا دارد كه من متواضعانه از زحمات استاد قنبرى و استاد مسعود كه در راهنمایى و ارشاد و تعلیم در این راه پرپیچ و خم و پر از فراز و نشیب حق بزرگى به گردن من دارند قدردانى نمایم و فكر مى‏كنم كه بهترین سپاس از استاد قنبرى این است كه راه و رسم استاد و خصوصیات اخلاقى و بى‏نیازى عارفانه ایشان را دنبال نمایم. من از ایشان تنها ساختن ساز را نیاموختم، بلكه درس‏هاى معنوى و اخلاقى را كه استاد با ظرافت‏هاى خاص خودشان مطرح و من توانستم درس‏هاى اخلاقى و آزادگى هم از ایشان فرابگیرم و اذعان نمایم كه كسى مى‏تواند ادعاى شاگردى این استاد فرزانه و والامقام را بكند كه مثل ایشان فكر كند و عمل نماید. پس از گذراندن دوره آموزش تصمیم به ساختن الگویى نمودم كه اصول آن قبلاً توسط استاد طرح شده بود و این به آن خاطر بود كه بتوانم شایستگى خود را نسبت به آموخته‏هایم ثابت كنم و اكنون نیز در فكر ساختن ویولن هستم كه امیدوارم بتوانم از این راه خدمتى به جامعه هنرى و صنعت سازسازى كشور بكنم، ناگفته نماند كه این حركت در من به هیچ‏گونه انگیزه‏ى مادى نداشته تنها ارضاء هنرى و شناخته‏هایم بوده است و اكنون هم كه ده سال از ادامه این راه مى‏گذرد ذكر این مهم كه تمدن هنرى هر جامعه بستگى دارد به هنرمندان لایق و دلسوز در تمام زمینه‏هاى هنرى و براى ارائه یك اثر هنرى والا و ارزشمند و برتر به داشتن ابزار مناسب مى‏باشد، بخصوص در فن نوازندگى بى‏شك در اختیار داشتن ساز مناسب، هنرمند را قادر مى‏سازد كه خلاقیت هنرى خودش را به نحو دلخواه ارائه نماید و از طرفى ساختن ساز نیاز به بررسى و تجربه و بخصوص ابتكار و نبوغ و آشنایى كامل با فن نوازندگى را طلب مى‏كند، كه البته در كارهاى ساختمانى ساز نیز مهارت و دقت از اولویت خاصى برخوردار است. در اینجا از همسر فداكارم كه واقعاً در راه به ثمر رسیدن زندگیم و شكوفا شدن استعداد هنریم این امكان را به من دادند كه بتوانم در خدمت هنر و صنعت ایران زمین باشم قدردانى و سپاسگذارى كنم و همچنین از فرزندان عزیزم دو دخترم كه یكى از آنها علاوه بر تحصیلات عالیه در رشته‏هاى رادیولوژى از دانشگاه تهران و رشته مامائى از دانشگاه آزاد، دختر دیگرم در رشته مترجمى زبان انگلیسى و پسرم فرید كه ساز تخصصى وى پیانو مى‏باشد و در واقع هر سه با نواختن چند ساز و آشنایى با دستگاههاى موسیقى سنتى ایران مرا تشویق به ادامه‏ى كارم كردند تشكر كنم. در خاتمه از تمام كسانى كه به طور گمنام در راه تداوم و اعتلاى هنر این مرز و بوم زحمت كشیده و مى‏كشند و بخصوص دوست عزیزم خادم دیرآشناى مطبوعات ایران آقاى حبیب‏اللَّه نصیرى‏فر كه واقعاً جهت آشنایى ملت ایران با هنرمندان و سازندگان این سرزمین و جامعه هنرى همت و تلاش و پیگیرى نموده‏اند قدردانى كنم». مهندس احمدعلى سهراب‏زاده كه از دوستان و اقوام وى مى‏باشد و طى سالیان زیادى با مهندس افشارى كاشانیان رفت و آمد و نشست و برخاست داشته است مى‏نویسد: «آقاى حسن افشارى از سازندگان ماهر و باسلیقه آلات و لوازم موسیقى از قبیل: ضرب، سه‏تار، ویولن و تار و سنتور مى‏باشد و در ساختن آلات موسیقى براى بهبود صدا و زیبایى و كیفیت آنها از نظر علمى و عملى و فنى مطالعات و تحقیقات فراوان نموده است. این هنرمند در ساختن ویولن به حدى مهارت و تسلط داد كه تشخیص ویولن‏هاى ساخت وى از بهترین ویولن‏هاى ساخت كارخانجات خارجى مقدور نیست معهذا بر اثر ذوق و استعداد فطرى و توجه كافى و به كار بردن نكات علمى و فنى در سازندگى آلات موسیقى بخصوص ویولن به پیشرفت‏هاى شایان توجه و تكامل فوق‏العاده‏اى دست یافته است و این از سازهاى ساخته شده توسط وى نمایان است و به قول معروف: مشك آن است كه خود ببوید نه آنكه عطار بگوید بى‏شك در هنر موسیقى و سازندگان لوازم وابسته به این هنر در زمان گذشته و حال تاریخ كشور ما، نوابغى و استادانى بزرگ بوده‏اند كه موجب پیشرفت روزافزون و تكامل آن از هر جهت گردیده‏اند. هر كدام از این اساتید گنجینه و سرمایه‏اى عظیم و پربها براى موسیقى ایران بوده و خواهند بود. در این راستا كسانى بودند و هستند كه اصلاً دنبال شهرت‏طلبى و مادى‏گرائى نبودند و تنها به هنرشان فكر مى‏كنند و من خیلى از این قبیل هنرمندان را از نزدیك مى‏شناسم كه یكى از ایشان همین مهندس حسن افشارى مى‏باشد. وى به سال 1323 در محله قنات‏آباد تهران خیابان مولوى متولد شد. از سن ده سالگى با رادیو و از طریق مجلات موزیك موسیقى آشنا شد و در سال سوم متوسطه كه مشغول تحصیل بود ازدواج كرد و از همین سال هم با خرید یك ساز آكوردئون مشغول فراگیرى و نواختن این ساز شد سپس به خدمت سربازى رفت و پس از پایان خدمت سربازى جهت ادامه تحصیل عازم آمریكا شد و پس از پایان تحصیلات عالیه به وطن بازگشت و در سال 1353 به استخدام سازمان رادیو تلویزیون ملى ایران درآمد و پس از چندى توسط دوست خود آقاى مهندس سعید تجویدى نزد آقاى على تجویدى استاد موسیقى سنتى ایران رفت و به تحصیل علم موسیقى پرداخت و پس از چندى توسط ایشان با استاد مسعود كه خود از سازندگان خوب و ممتاز ساز تار مى‏باشد آشنا شد و مشغول ساختن تار گردید و پس از تكنیك سه‏تار سازى و ویولن را از ایشان آموخت و در سفرى كه پس از چندى به كشور آلمان نمود، زیرنظر آقاى بالزویت استاد ویولن‏ساز كارخانجات آلمان، ساخت و تعمیرات ورگلاژ سایر مسائل مربوط به این ساز را فراگرفت و اطلاعات باارزشى را كسب كرد كه در مراجعت به كشور، ابزار و لوازمات مربوط به ساخت ویولن را با خود به ایران آورد و اكنون دور از سروصدا و شهرت‏طلبى‏هاى كاذب و مادى ولى با عشق و علاقه در تحقیق و تفحص در این راه تلاش مى‏نماید. چون با شناختى كه بنده با موسیقى و هنرمندان این رشته دارم، معتقدم كه فیزیك‏ساز و صداى آن باید طورى باشد كه نوازنده سر ذوق آمده و از نواختن و دیدن شكل ساز لذت ببرد و چون خود گوشه‏ها و نغمات موسیقى ایرانى هم، این حالت عاطفى را شدید و افزون مى‏كند، لذا نوازنده تحت تأثیر این سه جریان كه عبارت است از: زیبائى، طنین صدا و شكل و حالت ساز كه البته خود سازنده هم باید در این رابطه با زیباشناسى، صداشناسى و حتى نواختن ساز هم آشنایى كامل داشته باشد به اضافه مسائل فنى و تكنیك كه فیزیك ساز را هم بداند. به هر حال وى در زمانى كه در آلمان مشغول تحصیل و فراگیرى ساخت ویولن بود، توسط آقاى بالزویت به عضویت انجمن ویولن‏سازان درآمد كه مقر این انجمن در دانشگاه ساندیگو كالیفرنیا مى‏باشد و این خود كمك بزرگى براى او بود تا در جریان گذشتگان در این رشته بااطلاع شود این جلسات هر ماهه در دانشگاه ساندیگو با حضور اعضاء تشكیل مى‏شود و به نقد و بررسى و ارزیابى مسائل در مورد هنر و صنعت ویولن‏سازى اعم از چوب و مراحل ساخت تا رنگ‏آمیزى مى‏پردازد و اطلاعات و نتایج به دست آمده در بولتن انجمن زیر نظر رئیس انجمن آقاى وینستون ماس ماهیانه براى اعضاء انجمن در تمام جهان ارسال مى‏شود. تا آنجا كه من اطلاع دارم، آقاى مهندس افشارى كوشش دارد تا سایر سازندگان ساز ویولن را در ایران عضو این آكادمى جهانى كند تا از این شناخت بیشترى از صنعت سازسازى كشور به جهانیان بدهد». مهندس افشارى، مى‏گفت: «از راهنمایى‏ها و كمك برادران هوشنگ و سیاوش اكبرى كه به حق از شاگردان خوب و شایسته استاد قنبرى مى‏باشند بهره فراوان بردم و این شاگردان بافضیلت از خوى و خصلت عاطفى و جوانمردى و بى‏نیازى استاد خود ابراهیم قنبرى‏مهر بهره‏ور گشته‏اند و به استاد و شاگردان شایسته او تبریك و خسته نباشید مى‏گویم».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد چهارم)

یكى از هنرمندان، صنعتگران و سازگران خوب شهرستان بروجرد، حسین ابتیاع مى‏باشد. وى متولد سال 1326 در این شهر است و پس از پایان تحصیلات ابتدایى به فراگیرى موسیقى و نواختن ساز ویولن علاقمند گردید. در سال‏هاى اول دبیرستان بود كه به نواختن ویولن روى آورد و چون امكانات در این شهر براى وى كاملاًً مهیا و آماده بود، لذا علاوه بر یادگیرى موسیقى و نواختن ویولن به طور سینه به سینه، از خواندن كتاب‏ها و متدها و آثار موسیقى‏دانان كشور غفلت نكرد با الهام از استعداد ذاتى خویش توانست تا مرحله‏اى خیلى زیاد پیشرفت حاصل كند. حسین ابتیاع پس از اینكه به خدمت نظام رفت، در قسمت موزیك ارتش فرصت خوب و طلایى به دست آورد تا جهت فراگیرى خط نت و ایجاد پلى بین اندوخته‏هاى قبلى خود برقرار سازد و موسیقى را به صورت علمى نیز بیاموزد. وى پس از فراگیرى نت در ارتش موسیقى را خیلى بهتر شناخت و اجرا كرد و خود از آن بهره‏ور شد و چون بهاى ویولن براى هنرآموز خیلى زیاد بود كه هنوز هم هست او تصمیم گرفت كه اقدام به ساختن این ساز كند، لذا پس از اینكه چند ساز خوب را جهت الگو، براى كار خود انتخاب كرد، با تأسیس كارگاهى شروع به ساختن این ساز نمود و با مطالعات دقیق و تحقیق فراوان در این راه به استانداردهاى واقعى قطعات این ساز واقف گشت و توانست سازهایى در حدى زیبا و صداى خوب بسازد و امیدوار است كه روزى بتواند به سهم خویش جامعه هنرى كشور را از ورود این ساز پروسعت كه روزبه‏روز علاقمندان فراوانى پیدا مى‏كند از خارج بى‏نیاز سازد. حسین ابتیاع، علاوه بر تدریس ویولن و ساخت آن با دوربین‏هاى عكاسى و تعمیر آنها آشنا و احاطه كامل دارد و در ساخت و تعمیر ماشین‏آلات صنعتى و كشاورزى نیز وارد و تسلط دارد كه اگر امكانات در اختیار وى در زادگاه او قرار داده شود، قادر به انجام خدمات شایسته‏تر و چشمگیرترى خواهد گردید.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد ششم)

آقا نجف اصفهانى فرزند آقا بابا نقاش، قلمدان‏ساز معروف دوره‏ى قاجاریه، در شهر اصفهان متولد شد. وى مشهورترین استادى است كه دست به تهیه‏ى قلمدان زده است. امضاى آقا نجف در روى قلمدانها جمله‏ى «یا شاه نجف» است. از آقا نجف قلمدانهائى در دست است كه تاریخ آنها بین 1230 و 1272 ه.ق است. در سن هفتاد سالگى در شهر اصفهان درگذشت و همانجا مدفون شد.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 10 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1012 ق)، طراح فلزات. نگارگر و زرگر نقوش بر روى نقره و طلا و سایر فلزات سخت بود. تنها اثر گرانقدر وى، تزیین و آرایش الواح زرین دور ضریح صحن مبارك حضرت امام رضا علیه‏السلام، در مشهد است كه خطوط آنت وسط علیرضا عباسى كتابت شده و پیرایش و پرداخت و عمل آوردن آن بر عهده‏ى مستعلى زرگر بوده است، با رقم: «عمل كلب رضا مستعلى 1012».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 10 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 908 ق)، فلزكار. اهل بیرجند بود و در فلزكار و طلا و نقره‏كوبى دست پرمهارتى داشت. اثر رقم‏دار وى، مصنوع فلزى پرمهارتى است، با رقم: «عمل اقل العباد علاءالدین بن شمسى محمد البیرجندى فى غره شهر رمضان المبارك سنه ثمان و تسعمائه».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س هفتم ق)، فلزكار و قلمدان‏ساز. هنرمند شهر زنجان و از استادان آن دیار بود. از آثار ارزنده‏ى وى، قلمدان برنجى با مهارتى است كه به خطوط و نقوش متنوع اسلیمى آرایش یافته و به خط كوفى تزیینى رقم «العز و الاقبال... مقرب عثمان بن ابوبكر زنجانى» دارد.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم ق)، نقاش، مذهب و قلمدان‏ساز. هنرمند ماهر شیرازى بود كه از طرف ناصرالدین شاه مفتخر به لقب مذهب‏باشى شد. وى در تمام شیوه‏هاى طلاكارى و تذهیب و تشعیر و افشان و حل‏كارى و ترصیع الوان سرلوحها، استادى تمام عیار بود. همچنین در آبرنگ و قلمدان و جلدسازى نیز استاد بود و در گل و مرغ و تصویر و شبیه‏پردازى دستى موزون داشت. از آثار وى، قلمدان زیبایى كه در انواع شیوه‏هاى طلاكارى تصویر شده و در وسط رویه آن، گل و مرغ جلب نظر مى‏كند و در كناره‏ها رقم «یا وهاب 1271» دارد؛ تذهیب و آرایش قرآنى كه به خط میرعلى كاتب شیرازى است، با رقم: «قد فرغ من تذهیب القرآن... عبدالوهاب 1277»؛ جلد قرآنى با تذهیبهاى انبوه و افشان گل گشنیزى كه در حواشى كناره‏ها،نقوش اسلیمى جلوه‏گر است، با رقم: «ذهبه العبد المذنب عبدالوهاب 1282»؛ قلمدانى كه به انواع نقوش اسلیمى ترصیع و تذهیب شده و در وسط رویه آن، دسته گل الوانى به نازك‏قلمى تصویر گشته و در كناره‏ها رقم «یا وهاب 1289» دارد.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم ق)، سازنده‏ى ساز. وى در ساختن سه تار استاد بود. سه تارهاى وى بین اهل فن معروف است. زادور تار نیز مى‏ساخت.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(تو 1296 ش)، منبت‏كار. در تهران چشم به جهان گشود. از سال 1310 ش در اداره كل صناعت و معادن به فعالیت هنرى پرداخت. مدت هفت سال نزد استاد احمد امامى آباده‏اى دوره‏ى عملى هنرهاى زیباى كشور را گذراند و مدرك كارشناسى گرفت. از سال 1320 ش با عنوان استاد كارگاه منبت به استخدام اداره صناعت درآمد. در سال 1358 ش بازنشسته شد و بعد در دانشگاه الزهرا و مجتمع دانشگاهى هنر مشغول تدریس گردید. استاد زابلى مدتى نیز در هنر معرق كار كرده كه حاصل آن تابلویى است بیضى شكل به نام شیخ صنعان و دختر ترسا كه در حال حاضر سازمان حفاظت از میراث فرهنگى آن را نگهدارى مى‏كند.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س نهم ق)، فلزكار و كوفتگر. از آثار وى قلمدان مستطیل شكل فلزى است كه كناره‏ها و رویه آن به آذین و خطوط زیباى قدیمى آن دوره نقره‏كوب شده است و رقم «عمل حسن رمضان شاهى» دارد.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س چهاردهم ق)، سازنده‏ى ساز. پدر وى از تارسازهاى معروف بود. رمضان شاهرخ كارگاه صنعتى داشت و به ساختن تار و سه تار و خرید و فروش آلات و لوازم سرگرم بود. او یك نوع تار هشت سیم ساخته بود كه كمتر مورد استعمال قرار گرفت.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س نهم ق)، نقاش و فلزكار. اهل اسفراین و از استادان كوفتگر و فلزكار و طلاب‏كوب زمان خود بود. از آثار بى‏نظیر این هنرمند، پنجره‏ى بى‏نظیرى است در آستانه‏ى قدس رضوى كه به مهارت تمام شبكه و كنده‏كارى و طلاكوبى شده و كتیبه‏هاى زرین و نقوش هندسى عالى دارد. این پنجره كه روى سنگ مرمر نصب شده و فولادى و زركوب است، با همكارى استادان نامى زمان اتمام یافته و رقم آن چنین است: «عمل حاجى محمد بن على حافظ اسفراینى تحت شهور محرم 817».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم و چهاردهم ش)، سازنده‏ى تار. وى از معروفترین سازندگان تار در تهران بود. تارهاى ساخت او همه خوب و خوش‏آهنگ بودند. فرزندش، رمضان شاهرخ، نیز پیشه‏ى وى را ادامه داد.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س چهاردهم ق)، قلمدان‏ساز. اهل اصفهان بود. وى علاوه بر قلمدان خام، جعبه‏هاى مقوایى و قاب آینه و سیگاردان و جلد هم مى‏ساخته است.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س هشتم ق)، فلزكار. اهل كرمان بود. وى سازنده‏ى كره‏ى آسمانى فلزى است كه توسط على بن محمد قوشچى به سلطان محمد فاتح عثمانى هدیه شد. مسیر سیارات و سایر نقوش آن به وسیله‏ى ابوحسین عبدالرحمن صوفى، رسم و توسط جعفر كرمانى تهیه شد. این كره سماوى یكى از نفایس ستاره‏شناسى است كه به خط كوفى پیرآموز رقم «رسمت هذه الكواكب بزیاده القمر على الصور ابوالحسین عبدالرحمن صوفى، فى سنه ذفه الهجریه صنعه جعفر بن عمر بن دولتشاه الكرمانى» دارد، كه تاریخ آن به حروف ابجد «ذ» «ف» «ه» برابر 785 خواهد بود.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 12 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1212 ق)، كاشى‏تراش. از آثار وى: كاشیكارى دو طرف در بزرگ كنده‏كارى مسجد تبریزیها، در نطنز كه با كاشیهاى خشتى الوان تزیین گشته و رقم طلب آمرزش مى‏كند استاد اسماعیل كاشى‏تراش 1212 ه ق».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(وف 1290/1285 ق)، نقاش رنگ و روغن، قلمدانكار و خطاط. نقاشى را در مدرسه‏ى دارالفنون و زیر نظر زبده‏ترین استادان زمان خود آموخت. در اغلب رشته‏هاى هنرى، از قبیل: آبرنگ و سیاه‏قلم و نقطه‏پردازى و شبیه‏سازى پراستعداد بود. آثار رنگ و روغنى خود را با رنگهاى شاد و زنده تصویر مى‏كرد و بعضى اوقات از رنگ سیاه و سفید استفاده مى‏كرد و رنگ و روغن را به روش سیاه‏قلم مى‏ساخت. وى زمینه‏ى آثار خود را با گل و برگهاى شاد و زنده و ابتكار مخصوص پر مى‏كرد. در خطاطى نیز روش خاصى داشت. و از روى خطوط میرزا غلامرضا خوشنویس باشى مشق و با قلم‏مو نقاشى مى‏كرد. به خاطر اعتقاد باطنى خاصى كه به حضرت على (ع) داشت، موضوعات هنرى را از بین اقطاب و اخوان صفا و قلندران پاكباخته انتخاب و ترسیم مى‏كرد. وى شاگردان بسیارى را تربیت كرد و از آن جمله: على‏اكبر مصور معروف به حجار. از آثار وى: تابلوى «ذبح اسماعیل»، در اندازه‏ى بزرگ كه تصویر خیالى ابراهیم و اسماعیل و شمارى چند از فرشتگان را نقش‏بندى كرده و با نبوغ هنرى خود جنبه‏ى ملكوتى چشم‏گیرى به آن تابلو داده است. و این اثر عالى جزو آثار فاخر تزیینى مى‏باشد؛ مجلس چایخورى مانند، قصه‏ى معروف یوسف و زلیخا، با رقم: «اسمعیل- غرض نقشى است كز ما باز ماند»؛ دو تابلوى زیبا، به خط نستعلیق استادانه شش دانگ با نام والقاب امین‏السلطان اتابك، با رقم:«اسماعیل»؛ شمایل آبرنگ امیرالمؤمنین با حسنین، با: «رقم كمترین فدویان اسماعیل جلایر»؛ تصویر رنگ و روغن میرزا حسین‏خان سپهسالار بر روى اسب كه صورت تصویر را در شیوه‏ى امپرسپونیسم و با تكه رنگهاى گوناگون تصویر كرده است، با رقم: «عمل نقاش دولت علیه ایران اسمعیل بن المرحوم حاج زمان خان جلایر». در «احوال و آثار نقاشان» به پانزده اثر دیگر وى نیز اشاره شده است.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت : آمریکا   -   قرن : 20 منبع :

اطلاعاتی از سال‌ های اولیه‌ زندگی ملکه‌ لوازم آرایشی و بهداشتی آمریکا یعنی استی لادر وجود ندارد. اولین اطلاعات موجود در باره او، اقدام وی برای فروش کرم‌ های خنک‌ کننده‌ معروف به شش – در – یک، در سال 1924 است. او در سال 1944 ازدواج کرد، دفتری در نیویورک خرید و فعالیت خود در عرصه‌ تولید لوازم آرایشی و بهداشتی را آغاز کرد. او در سال 1947، شرکت استی لادر را تأسیس کرد. او که علاقه‌ ای به ارجاع شرکتش به بورس نداشت، آن را به یک کسب و کار خانوادگی تبدیل کرد و به کمک استعداد ذاتی خود، موفقیت زیادی در بازاریابی و عرضه‌ محصولاتش به دست آورد. در سال 1968، فروش شرکت او از مرز 40 میلیون دلار گذشت و سود فروش محصولات او نیز به رقم 4 میلیون دلار رسید. لادر در سال 1972 کنترل شرکت خود را به عهده‌ پسرش گذارد. تا سال 1999، درآمد حاصل از فروش صدها نوع محصولات لادر به 3 میلیارد دلار رسید. 1908. تولد 1924. تأسیس شرکت آزمایشگاه ‌های نیو وی توسط دایی استی 1944. تأسیس دفتر کار توسط خود استی 1947. تأسیس شرکت استی لادر 1948. ایجاد نخستین دفتر خرده فروشی در خیابان پنجم نیویورک 1960. افتتاح نخستین دفتر بین‌ المللی در لندن 1968. دستیابی به درآمدی 40 میلیون دلاری 1972. انتصاب لئونارد پسر استی به ریاست شرکت و انتصاب استی به سمت رییس هیات مدیره دهه‌ 1980. کناره‌ گیری تدریجی استی از اداره‌ شرکت 1995. عرضه‌ سهام شرکت در بورس پیشینه و ظهور استی لادر در سال 1908 و در شهر نیویورک چشم به جهان گشود. او کوچک ‌ترین عضو خانواده‌ ای بود که 9 فرزند داشتند. پدر او یک فروشگاه ابزار و یراق داشت و استی در نزدیکی فروشگاه پدرش به مدرسه می‌ رفت. لادر جوان از طریق دایی خود یعنی دکتر شوتز که یک شیمیدان بود، به کسب و کار تولید لوازم آرایشی و بهداشتی مشغول شد. شرکت او یعنی آزمایشگاه‌ های نیو وی در سال 1924 تأسیس شد. او در میان معجون‌ ها و لوسیون‌ های متعددی که تولید می‌ کرد، توجه خاصی نیز به تولید محصولات زیبایی داشت. استی به دایی خود در فروش محصولاتش به ویژه محصول معروف آنها با نام کرم خنک ‌کننده‌ یک در شش کمک می ‌کرد. در سال 1930 او ازدواج کرد اما زندگی آنها تنها چند سال دوام داشت و او در سال 1939 از همسرش جدا شد. نکته‌ جالب اینجا است که این دو مجدداً و در سال 1942 با هم ازدواج کردند و این بار استی تمام انرژی خود را صرف فروش محصولات آرایشی و بهداشتی کرد. وی همچنان به فروش محصولات کارخانه‌ دایی خود ادامه داد و سرانجام در سال 1944 دفتر خود را در نیویورک افتتاح کرد. استی، خیلی زود جایزه‌ فروش فروشگاه‌های زنجیره ‌ای بانویت تلر را برد. وی پس از كسب این جایزه، اهداف بزرگ‌ تری را برای زندگی خود ترسیم کرد و با تلاش زیاد توانست حق انحصاری توزیع چندین فروشگاه را به دست آورد. در اواخر دهه‌ 1940، اگرچه استی به فروشی 60000 دلاری دست یافته بود اما بدون آنكه پولش را صرف تبلیغات كند، همچنان به فروش مستقیم محصولاتش به مشتریان ادامه می ‌داد. او از طریق پست، محصولات مورد نظر و البته نمونه‌ ها و هدایایی را برای مشتریان خود ارسال می ‌کرد. لحظات مهم پیشرفت و موفقیت استی، مدیون تولید نخستین محصول خوش عطرش به نام ژاله‌ جوانی است که یک روغن مخصوص استحمام بود. رقبای او نیز شرکت‌ هایی بودند که توجه خاصی به مراقبت از پوست بدن داشتند و محصولات خود را با رایحه ‌ای خوش عرضه می ‌کردند. داستان‌ های مربوط به این که او چگونه اولین محصول را تولید کرد، متفاوت است. به نظر می ‌رسد یکی از دوستان قدیمی او یعنی ای. ال. فان آمریگان که رییس شرکت آمریگان – هائبلر بود (که بعدها به شرکت بین ‌المللی تولید محصولات معطر تغییر نام داد) او را در این راه کمک کرد و در واقع استی را وارد این کسب و کار كرد. یکی دیگر از افرادی که به وی کمک کرد، ارنست شیفتان کارمند IFF و یکی از برترین تولیدکنندگان عطر در آمریکا بوده است. اینکه آیا آمریگان این محصول را در اختیار استی قرار داده یا خیر، نامشخص است. اما آنچه مسلم است، این است كه این محصول که در غرفه‌ روغن‌ های مخصوص استحمام فروشگاه بانویت عرضه شد، موفقیتی مستمر را تجربه کرد. مشتریان با پرداخت تنها 50/8 دلار، محصولی را دریافت می ‌کردند که بوی عطر آن تمام روز بر روی بدن آنان باقی می‌ ماند. استی لادر ،ضمن استفاده از تقاضای موجود برای فروش دیگر عطرها و محصولات آرایشی و بهداشتی، خیلی زود به سومین شرکت بزرگ تولیدکننده‌ محصولات آرایشی و بهداشتی در ایالات متحده تبدیل شد. قدرت بازاریابی استی یکی دیگر از عوامل موفقیت او بود. او توانست محصولات خود در زمینه‌ بهداشت و مراقبت از پوست را خیلی سریع از ایالات متحده به بازارهای اروپایی صادر کند. در فرانسه، بر موادی که به نوعی «مغذی» پوست هستند تاكید می شد ، لذا این امر باعث شد طیف گسترده‌ ای از محصولات استی که دارای چنین خاصیتی بودند، به بازار این کشور سرازیر شوند. استی در حالی به تلاش‌ های خود ادامه می ‌داد که سازمان نظارت بر مواد دارویی و غذایی ایالات متحده هر روز قوانین سختگیرانه ‌ای را در قبال محصولات آرایشی و بهداشتی وضع می ‌کرد. استی دفتر جدید خود را در طبقه‌ دوم ساختمانی واقع در خیابان شماره‌ 666 نیویورک تأسیس کرد زیرا او به شدت از ارتفاع هراس داشت. حضور در این خیابان باعث می ‌شد که او تمامی تحرکات رقبایش را زیر نظر داشته باشد. چارلز روسون رییس و بانی شرکت رولون در طبقه‌ فوقانی همین ساختمان حضور داشت. هلنا رابینستین نیز در همین خیابان فعالیت می‌ کرد. همچنان که استی در تجارت پیش می ‌رفت، موقعیت اجتماعیش نیز بهتر می‌ شد. او در خانه‌ بزرگش در فلوریدا، همواره با ثروتمندان و افراد دارای سمت ‌های بالای اجتماعی دیدار و گفتگو می كرد . البته تلاش‌ های او برای برقراری ارتباط با این افراد گاهاً دردسرهایی نیز برای وی ایجاد می‌ کرد. مثلاً او یک مرتبه برای صرف شام به منزل دوروثی مان همسر سرمایه ‌دار بزرگ یعنی چارلز مان دعوت شد. استی جعبه ‌ای کوچک از محصولات آرایشی خود را به میزبانش هدیه کرد. اما این حرکت نوعی اهانت تلقی شد زیرا خانم مان آنقدر ثروت داشت که لوازم آرایشی و بهداشتی مورد نیاز خود را شخصاً به کارخانه ‌های تولیدکننده سفارش می ‌داد. تا دهه‌ 1970، استی با قدرت تمام از عهده‌ رقابت در کسب و کارش برآمد و آن را به پیش برد. او حالا بی رقیب مانده زیرا در یکی از سال‌های دهه‌ 1960، دو رقیب اصلی او یعنی هلنا رابینستین و الیزابت آردن درگذشتند. او در سال 1972، ریاست شرکتش را به پسرش یعنی لئونارد واگذار کرد و خودش سمت ریاست هیأت مدیره را بر عهده گرفت. لئونارد می ‌گوید کسب و کاری که مادرش به راه انداخت، امروزه 40 درصد فروش محصولات آرایشی و بهداشتی فروشگاه‌ های بزرگ و زنجیره‌ای ایالات متحده را تشکیل می‌ دهد. امروزه محصولات این شرکت با سالانه 3 میلیارد دلار درآمد، در بیش از 118 کشور جهان به فروش می‌ رسد . نتیجه‌گیری شرکت استی لادر نمونه ‌‌ای است برای نشان دادن این که چگونه یک زن خستگی‌ ناپذیر می ‌تواند کسب و کاری بین ‌المللی ایجاد کند. می ‌توان استی لادر را به تنهایی مسئول بسیاری از نوآوری ‌هایی دانست که در صنعت تولید محصولات آرایشی و بهداشتی به وقوع پیوستند. یکی از مهم ‌ترین اقدامات او این بود که محصولات خود را به عنوان هدیه و به صورت رایگان برای مشتریانش ارسال می ‌کرد. قدرت رهبری او، در اداره‌ کسب و کارش و سپس واگذاری آن به خانواده‌ اش به خوبی مشهود است. استی لادر این شرکت را همیشه به عنوان یک شرکت خصوصی حفظ کرد تا این که در سال 1995 سهام آن وارد بازار بورس شد. هنوز هم خانواده‌ لادر بخش مهمی از سهام این شرکت را در اختیار دارند. اگرچه لادر در اواخر دهه‌ 1980 خود را از صندلی ریاست کنار کشید اما پسران، عروسان و نوه‌ های او همگی در این کسب و کار باقی مانده و به فعالیت‌ های خود ادامه می‌ دهند.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد ششم)

كاشى‏كار، على بن احمد بن حسین، از هنرمندان كاشى‏كار نیمه‏ى دوم قر. 6 و نیمه‏ى اول قر. 7 ه. از آثار باقیمانده‏ى وى كتاب نفیسى است مورخ به سال 705 ه.ق كه سابقاً به امام‏زاده یحیى در ورامین تعلق داشته و اكنون در موزه‏ى ارمیتاژ لنین‏گراد محفوظ است.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم ق)، نقاش و قلمدان‏ساز. هنرمند دوره‏ى ناصرى است. تنها اثر وى قلمدان گل و مرغى زیبایى است كه بر رویه آن، دو پرنده تنها جلب نظر مى‏كند و رقم «كمترین مختار» دارد.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(1298 ق)، مذهب، قلمدان‏ساز و خطاط. مذهب باشى شیراز بود و در تذهیب و زرافشانى و حل كارى مهارت داشت. او در چهره‏پردازى و شبیه‏سازى نیز قوى دست بود و همچنین انواع خطوط را خوش مى‏نوشت. علینقى شیرازى، خوشنویس معروف، برادر كهتر وى بود. از آثار او: قلمدان پرمایه‏اى در زمینه‏ى مشكى كه گلهاى طلایى كم‏نظیرى بر روى آن نقش بسته و حواشى و كناره‏ها نیز حل كارى شده است، با: «رقم احقر عباداللَّه محمود مذهب باشى 1280»؛ جلد طلایى و مذهبى كه در زمینه مشكى تذهیب شده و داراى رقم «مذهب باشى» است؛ قلمدان مذهب و حل كارى شده كه بر رویه و وسط آن تصویر زن جوانى است و كناره‏ها نیز، گل و مرغ و سایر گلهاى تزیینى دارد، با: «رقم احقر عباداللَّه محمود مذهب باشى سنه 1298» .

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 680 ق)، طراح فلزات. نقاش و طراح و سازنده‏ى قلمدان و ابزار فلزى زیبا بود. از آثار این هنرمند، قلمدان نقره‏كوبى به جاى مانده كه شكل ساده‏اى داشته و در داخل آن، تصاویر افرادى دیده مى‏شوند كه چهار زانو نشسته و اشیاء گوناگونى به دست دارند. در كناره‏هاى آن نیز، تصاویر اشخاص و نقوش دایره‏اى و ترسیم انواع اسلیمى‏ها به استادى عمل آمده و زمینه‏ى نقوش را تشكیل داده است و رقم نهاده: «عمل محمود سنقر سنة ثمانین و ستمائة».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1255 ق)، نقاش و میناساز. هنرمند دوره‏ى فتحعلى‏شاه و محمدشاه قاجار بود كه در زمان سلطنت محمدشاه به لقب نقاش‏باشى مفتخر گشته است. وى در تصویر و شبیه‏سازى خوش قلم و در كارهاى روغنى و قلمدان و میناسازى قوى‏دست بود. از آثار او: جعبه‏ى ارزنده‏اى، با: «رقم كمترین محمد 1238»؛ تصویر مجلس عروسى ناصرالدین‏شاه كه اثر پركار و شلوغى است، با رقم: «محمد نقاشباشى 1255»؛ میناى گل و مرغى فتحعلى شاهى، در مدالیون‏هاى مختلف، كه تصاویر دسته گلهاى خوشرنگى در آن نقش بسته و رقم «كمترین محمد» دارد.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 12 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س دوازدهم ق)، قلمدان‏ساز. از هنرمندان ایرانى بوده كه به دیار هند رفته و در آنجا ماندگار گشته است. از آثار وى قلمدان تابوتى بزرگى است كه به گل و مرغ خوش پرداز ترسیم شده و در وسط آن، تصاویر جماعتى از شكارچیان نقش بسته و رقم نهاده است: «رقم زد كمینه محمد نبى».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 12 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1208 ق)، قلمدان‏ساز و نقاش. وى به غیر از محمدعلى شریف قاینى است. از آثار رقم‏دار او قلمدان گل و مرغى خوش نقشى است كه جمع گلها را بر روى قلمدان ظاهر ساخته و جوانب آن را تذهیب كرده است، با رقم: «محمدعلى شریف 1208».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س چهاردهم ق)، نقاش و قلمدان‏ساز. از سادات حمزوى شیراز بود و در چهره‏سازى گل و مرغ دست توانایى داشت. از آثار وى قلمدان زیبایى است كه در وسط رویه آن، تصویر دخترى با لباسهاى رنگى ترسیم شده و پایین و بالاى آن با گل و مرغ زیبا آراسته شده و حواشى قلمدان نیز منظره‏ى گل و مرغ ساده دارد، با رقم: «عبدالوهاب حمزوى شیرازى 1336».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س هفتم ق)، طراح فلزات. اهل خوى بود و در طرح و ترسیم نقوش اسلامى بر روى فلزات سخت، مهارت بسزایى داشت. اثر زیباى وى، در نقره‏كوبى استادانه‏اى است كه در نقوش زیباى اسلیمى و طرح هندسى به عمل آمده، با رقم: «عمل عبدالمؤمن بن محمد النقاش خوئى».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(وف 1321 ق)، نقاش و قلمدان‏ساز. ملقب به مطلب‏خان و مستشار پستخانه. دختر وى یكى از زنان ناصرالدین‏شاه بود. در دوران كودكى از اصفهان به تهران آمد و تحت نظر استادان فن به تكمیل هنر پرداخت. ابتدا قلمدان‏سازى مى‏كرد و گاهى آبرنگ نیز مى‏ساخت و چون علاقه‏ى خود را به رنگ و روغن زیادتر دید، به این شیوه روى آورد و مورد توجه واقع شد. در 1275 ق به همراهى میرزا حسین‏خان مشیرالدوله و میزا على‏اكبرخان، مزین‏الدوله، جزو چهل و دو نفر شاگردان انتخابى، به فرانسه اعزام شد و در سبك كلاسیك صاحب كمال گردید. پس از بازگشت به ایران، در 1295 ق در اداره‏ى پستخانه مشغول به خدمت شد و در 1309 ق مصنب سرتیپى به او محول گردید. وى تا 1317 ق در اداره‏ى پست به سمت مستشار و تحویلدار كل مشغول به كار بود. در 1321 ق، به همراه میرزا محمودخان حكیم‏الملك به رشت رفت و در آنجا درگذشت. از آثار وى: تصویر رنگ و روغنى باغى پردرخت كه دیواركشى شده و منظره‏ى كوه و فضاى زمین وسیع در روبروى باغ دیده مى‏شود، با رقم: «بنده‏ى درگاه میرزا مطلب»؛ تصویر مدادى میرزا حسین‏خان مشیرالدوله كه بسان بهترین كارهاى نقاشان اروپایى به فرجام رسیده، با رقم: «عمل كمترین میرزا مطلب اصفهانى در پاریس اتمام یافت 1292».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(وف ح 1350 ق)، نقاش و قلمدان‏ساز. در اصفهان به دنیا آمد و همان جا درگذشت. وى در قلمدان‏سازى و آبرنگ و در رنگ و روغن و تذهیب‏كارى مهارت داشت. از آثار او: تصویر حضرت على (ع) به رنگ و روغن، با رقم: «عبدالله مصور 1330»؛ قلمدان جعبه‏اى كه در رویه آن و رد داخل مدالیونهاى متعدد، تصاویرى از عرفا و دراویش را تصویر كرده و كناره‏ها را با مناظر دریا و كوه و دشت و صحرا آرایش داده و رقم گذاشته است: «رقم عبدالله مصور»؛ منظره‏ى غدیرخم كه پیامبر اكرم (ص) روى چند جمازه‏ى شتر رفته و حضرت على (ع) را به جماعت مؤمنین معرفى مى‏نماید، با رقم: «كمترین عبدالله مصور اصفهانى».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 12 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س دوازدهم ق)، اسطرلاب‏ساز. از طراحان نقوش هندسى و تزیینى روى فلزات بود و در ترسیم و گرده‏سازى و كنده‏كارى بر روى اسطرلابها مهارت داشت. در «تاریخ اصفهان» نام وى تحت عنوان عبدالعلى جزى آورده شده است. از آثارش: اسطرلابى است كه با همكارى برادر خود، محمد باقر، براى شاه سلطان حسین صفوى تهیه كرده و در نهایت دقت و مهار صور نجومى ساخته شده است، با رقم: «صنعه اقل الطلبه عبدالعلى بن محمد الجزائى نمقه اقل الطلبه اخ الصانع محمد باقر 1124»؛ اسطرلاب پرمهارت دیگرى كه آن نیز با همكارى برادرش انجام یافته، با رقم: «صنعه اقل الطلبه عبدالعلى، نمقه اقل الطلبه محمد باقر».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س هشتم ق)، حكاك و فلزكار. از آثار رقم‏دار وى، جام فلزى پایه‏دار برنزى است كه در اسلیمى‏هاى گوناگون، تصویر و حكاكى شده و با خطوط ثلث و كوفى تزیینى، آرایش شده است، با رقم: «عمل عبدالفقیر الى الله الغنى استاد عبدالعزیز بن استاد شرف‏الدین تبریزى».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم و چهاردهم ق)، نقاش و میناساز. اهل اصفهان بود. در قلمدان‏سازى و میناسازى و پخت آن نیز صاحب ذوق بود. وى ابتدا معلم نقاشى قورخانه بود و لقب نقاش‏باشى داشت. از آثار او قلمدان تابوتى است كه مجلس عقد و عروسى به زیبایى نقش شده و عروس نیم‏تاج مرصعى به سر گذاشته و خود را به شیوه‏ى قاجارى آرایش داده است، با رقم: «عبدالرحیم اصفهانى 1332»؛ از آثار مینایى وى، سر قلیان مینایى طلایى است كه در زمینه‏ى گل و مرغ استادانه‏اى عمل آمده و تصاویر زن و مرد جوانى را به مهارت در داخل مدالیونها نقش كرده است و رقم نهاده: «رقم عبدالرحیم».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم ق)، میناساز. از هنرمندان زبردست بود كه در چهره‏نگارى و شبیه‏سازى و ارائه‏ى گل و مرغ و پرندگان استعداد فراوان داشت. از آثار وى سر قلیانى است كه در حاشیه و كناره‏هاى آن، تصاویر زنان و دخترانى به شیوه‏ى فرنگى آرایش یافته است. در بین تصاویرى كه در مدالیونهاى متعدد انجام یافته، مرغى دیده مى‏شود كه در ترنجهاى كوچك نقش بسته و در حواشى و زیر آتشدان، تصویر خورشید جلوه نموده است و رقم «عباسعلى» دارد.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1320 ق)، نقاش و قلمدان‏ساز. وى به شیرازى موصوف بود و بعد از درك كمالات و اندوخته‏ى هنرى به تهران آمد و در مجمع‏الصنایع ناصرى، كارگاه هنرى دایر نمود. این هنرمند در تصویرسازى و چهره‏پردازى مهارت داشت و در فرنگى‏سازى و ارائه مناظر قوى‏دست بود. وى همچنین گل و مرغ را در شیوه‏ى كلاسیك و شیوه‏ى نقاشان روسى، طبیعى به عمل مى‏آورد و تذهیب و آرایش جوانب قلمدان، و در مواردى حل‏كاریها را به نازك قلمى ترسیم مى‏نمود. مولف «آثار عجم» در ذكر او گفته: «جز نقاشى به تحصیل حكمت الهى و ریاضى هم مشغول است». از آثار وى: تصویر سیاه قلمى گل سرخى كه در كمال استادى و در شیوه‏ى لطفعلى است و رقم «عمل كمترین مصطفى 1287» دارد؛ قلمدان عالى گل و مرغى كه در شیوه‏ى فرنگى‏سازى عمل آمده و در وسط رویه‏ى آن، تصویر حضرت مریم و مسیح (ع) جلب نظر مى‏نمود، بار قم: «مصطفى شیرازى»؛ قلمدان مرغشى پرحلاوتى كه در رویه‏ى آن، تصویر حضرت سلیمان در البسه و هیبت بخصوص بود، بار قم: «بنده مصطفى شیرازى 1320». پنج اثر دیگر وى در «احوال و آثار نقاشان» ذكر شده است.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س نهم ق)، فلزكار. كوفته‏گر، فلزكوب اهل بخارا بود كه با همكارى استادان دیگر، پنجره‏ى زركوب فولادى ساخته‏اند و اكنون در موزه‏ى آستان قدس رضوى به یادگار است.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س چهاردهم ق)، نقاش و قلمدان‏ساز. وى شاهزاده پر استعداد قاجارى بود و در شبیه‏پردازى و قلمدان‏سازى دستى بكمال داشت. از آثار او: قلمدان زیبایى كه بر رویه آن تصویر بسیار شبیه مظفرالدین‏شاه قاجار نقش بسته و حواشى و جوانب آن از گل و مرغ پرمایه و رنگین آذین شده و حواشى قلمدان طلایى است، با رقم: «كمترین رضاى قاجار».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد دوم)

یكى از نوازندگان چیره‏دست و خوب ضرب، سیاوش اكبرى است كه به سال 1317 در تهران متولد شد و از میان آلات موسیقى بیش از همه به نواختن ضرب و سنتور علاقه پیدا كرد ولى امكانات براى وى موجود نبود و با مشكلاتى كه در این راه براى او موجود بود، مجبود به دست و پنجه نرم كردن گردید. وى مى‏گوید: «علاقه‏اى بسیار در كودكى به فراگیرى و نواختن ضرب پیدا نمودم ولى پدرم مخالفت مى‏كرد و اصرار مى‏ورزید كه وارد ارتش و خدمت نظام گردم. پس از پایان تحصیلات متوسطه و دریافت دیپلم ریاضى، با پول توجیبى خود، یك تنبك حلبى خریدم و در منزل شروع به نواختن كردم و خیلى خوب هم صداها را تقلید مى‏كردم و بجا آنها را پیاده مى‏نمودم ولى براى اینكه بتوانم فن نواختن ضرب را به طور صحیح فراگیرم در سال 1335 در كلاس‏هاى شبانه هنرستان موسیقى ملى ثبت‏نام كردم و دسترسى به كلاس استاد بزرگ و والامقامى چون حسین تهرانى پیدا نمودم. بدین طریق اولین استاد تهرانى بود، از كالس درس این استاد فقید خاطره‏اى دارم كه به عرض مى‏رسانم: جلسه اول كه نزد استاد رفتم، به محض این كه ضرب را بغل گرفتم بدون هیچ دلیلى مرا از كلاس بیرون كرد كه احساس كردم، دنیا برایم تمام شده است. درس استاد كه تمام شد، نزد او رفتم و با خواهش و تمنا از وى خواستم كه من را به شاگردى قبول كند، ایشان فرمودند: «چون تو تنبك را طرف راست مى‏گذارى، هیچوقت یاد نمى‏گیرى». به خود جرأت داده گفتم: «استاد شما هرچه طرف چپ بزنید، من طرف راست مى‏زنم». این كار را كردم، خوشبختانه قبول كردند. ناگفته نماند كه در آن زمان یادگیرى از راه گوش بود و من نزد ایشان با همان سبك یاد گرفتم و بعدها طبق تجربه‏اى كه آموخته بودم، سعى كردم چپ و راست تنبك براى شاگردان این رشته مسئله‏اى نباشد كه موفق هم شدم. من چون همیشه در این رشته طلبه بوده‏ام و هستم بنابراین علاقه زیادى به فراگیرى نت پیدا كردم و همین امر باعث شد كه چند وقتى نزد مرحوم امیرناصر افتتاح رفتم و در سال 1347 -1348 مشغول فراگیرى نت گردیدم و بعدها كه كتاب نت استاد حسین تهرانى چاپ شد براى فراگیرى بیشتر، نزد استاد محمد اسماعیلى رفتم و به فراگیرى هرچه بیشتر و سبك و سیاق نوازندگى وى پرداختم و پس از آن، در حال كاوش درباره تنبك و بهتر ارائه دادن آن بوده و هستم». سیاوش اكبرى، از سال 1345 فعالیت‏هاى هنرى خود را در رادیو و تلویزیون آغاز كرد و در اركستر سازهاى ملى كه با همكارى دكتر منوچهر جهانبگلو، محمدرضا شجریان، منتشرى، نادر گلچین، كامران داروغه، عباس زندى، حسن ناهید، محمد موسوى، مهدى تاكستانى و عده‏اى دیگر از هنرمندان اداره مى‏شد شركت كرد و با اركسترهاى دیگر رادیو و تلویزیون شروع به همكارى نمود كه با همین اركسترها، جهت شناساندن هرچه بیشتر موسیقى سنتى ایران، تحت عنوان قراردادهاى فرهنگى و هنرى، مسافرت‏هایى به كشورهاى: آلمان، فرانسه، عراق، كویت، ژاپن، عربستان و آمریكا كه در آمریكا در هفده ایالت آن همراه جلیل شهناز فرهنگ شریف، محمدرضا شجریان و عده‏اى دیگر كرد و برنامه‏هایى اجرا نمود. سیاوش اكبرى، تا سال 1357 فعالیت‏هاى هنرى خود را در رادیو و تلویزیون ادامه داد و از این سال به بعد مشغول تدریس تنبك به هنرجویان مى‏باشد و سبكى ارائه داده است كه شاگردان این رشته در مدت كمترى مى‏توانند فن نواختن ضرب را بیاموزند. وى چون علاقه وافرى به نواختن سنتور داشت، در سن هفده سالگى نزد استاد رضا ورزنده مدتى نواختن سنتور را آموخت و با نواختن این نیز آشنایى دارد. وى داراى یك دختر به نام ماندانا است كه دیپلم هنرستان موسیقى ملى است در رشته سنتور و نزد استاد فرامرز پایور دوره كامل این ساز را به پایان برده و نواختن تنبك را به طور كامل و صحیح مى‏داند و فرزند دیگر وى مازیار كه فن نواختن ضرب را نزد پدر خویش آموخته و داراى سبك مخصوص پدر خود مى‏باشد.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1320 ق)، نقاش، قلمدان‏ساز و شاعر، متخلص به واحد. مشهور به میرزا لطف‏اللَّه مستوفى. اهل شیراز بود. وى در چهره‏پردازى و شبیه‏سازى دستى قوى داشت. گل و مرغ و منظره‏سازى را خوب مى‏دانست و در تذهیب و گونه‏هاى مختلف طلاكارى ماهر بود. علاوه بر آن، در سیاه قلم و آبرنگ و كارهاى روغنى نیز دست داشت و خط نستعلیق را نیكو مى‏نوشت. فرصت شیرازى در «آثار عجم» گوید: "در رسائل و مكاتیب بى‏نظیر است و در نقاشى شهیر. گاهى شعر مى‏گوید..." از آثار او: قلمدانى با زمینه‏ى نخودى كمرنگ كه در رویه آن، تصاویر گل و مرغ است، با رقم: «لطف‏اللَّه الحمزوى»؛ قلمدان زیبایى كه تصویر زنى در شیوه‏ى فرنگى بر روى آن نقش بسته و بالا و پایین آن در شیوه‏ى روسى تذهیب شده و به خط نستعلیق رقم نهاده: «لطف‏اللَّه الحمزوى سنه 1315»؛ تصویر سیاه قلمى دسته گلهاى متنوعى كه به شیوه‏ى آقا لطفعلى شیرازى عمل آمده، با رقم: «لطف‏اللَّه الحمزوى 1318»؛ قلمدان استادانه‏اى كه در حواشى و اطراف آن مناظر زیبایى دارد، با رقم: «لطف‏اللَّه الحمزوى 1320».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1355 ق)، مذهب و قلمزن. اهل اصفهان بود. این استاد، در تذهیب و طراحى و شیوه‏هاى مختلف آن دست پرقدرتى داشت و صاحب ابتكار بود. از آثار وى سینى نقره‏اى پركارى است كه به انواع تزیینات اسلیمى و شیوه‏ى اصفهانى عمل آمده و در وسط آن، تصویر فردوسى نقش شده است، با رقم: «عمل حاج سید محمد قلمزن عریضى اصفهانى 1355 ق». اثر دیگر وى ساخت درب مطلاى حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین على (ع) است. او این درب را كه اشعارى بر روى آن حك شده، به اتفاق همكارانش ساخته است.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 961 ق)، مجلد و قاطع. از هنرمندان پر مهارت دربار سلطان مراد بود. از آثار قطاعى وى: یك قطعه از مرقع سلطان مرادخان، به قلم نستعلیق دو دانگ متوسط و رقاع متوسط، با رقم: «قطعه العبد محمدطاهر مجلد الخاقانى فى سنه 961».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 10 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(اواخر س دهم ق)، مذهب و مجلد. اهل تبریز بود و در تذهیب و حل كارى و سوخت سازى مهارت داشت. از آثار گرانقدر وى جلد سوخت ممتازى است كه در وسط آن، تصاویر گل و مرغ‏ها و نقوش همطراز اسلیمى به قوى دستى ارائه شده و رقم نهاده: «عمل محمدصالح التبریزى».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1130 ق)، نقاش و قلمدان‏ساز. وى پیرو شیوه‏ى محمد زمان اول بود. محمد صابر در انواع تذهیب و حل كارى دست داشت و در چهره‏پردازى و منظره‏سازى قوى دست بود. شیوه‏ى وى مخلوطى از هند و ایرانى بود كه به مهارتى خاص تلفیق شده است. از آثار او: قلمدان زیبایى كه تصویر زن جوانى در شیوه‏ى صفویه بر روى آن نقش شده و منظره‏ى بناهاى تاریخى در زمینه‏ى آن ترسیم گشته است، با: «رقم كمینه محمد صابر 1130».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 12 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1205 ق)، مجلد و قلمدان‏ساز. از آثار رقم‏دار این استاد، جلد قرآنى است كه در گل و مرغى عمل آورده و در داخل جلد نیز شمایل امیرالمؤمنین حضرت على علیه‏السلام با حسنین (ع) را به استادى نقاشى نموده و رقم «محمد شریف 1205» دارد.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 11 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1051 ق)، نقاش و طراح فلزات. اهل مشهد و نگارگر روى فلزات سخت و سازنده‏ى اسطرلابها و كرات جغرافیایى بود. وى در هیئت افلاك نیز اطلاعات جامعى داشته و صنعت اسطرلاب را به خوبى مى‏دانسته است. از آثار رقم‏دار وى، كره‏ى جغرافیایى دقیقى است كه علائم كواكب و رئوس سلسله، بر آن نقش بسته و رقم «محمد زمان در مشهد 1051» دارد.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1298 ق)، نقاش. قلمدان‏ساز و میناساز. از سادات حسینى امامى و اهل اصفهانى بود كه در آبرنگ و میناسازى و كارهاى روغنى و قلمدان‏سازى و هنر تذهیب مهارت داشت. از آثار وى: قلمدان نفیس كیانى كه تمام رویه و كناره‏ها، تصاویر پادشاهان قدیمى ایران است و حواشى و كناره‏ها و مدالیون‏ها نیز به تذهیب حاشیه‏گیرى شده، با رقم: «حاج محمد حسینى»؛ تصویر آبرنگى نیم تنه ناصرالدین شاه، با رقم: «عمل حقیر محمد الحسینى الامامى سنه 1278»؛ اثر مینایى این استاد، سر قلیان مینایى زیبایى است كه گلهاى برجسته و صورتهاى پر حلاوت دارد، با رقم: «سید محمد 1298». سه اثر دیگر وى در «احوال و آثار نقاشان» ذكر شده است.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم ق)، مذهب و قلمدان‏ساز. نواده‏ى آقا ابوطالب مدرس بود. وى تذهیب را نزد آقا محمدجواد مذهب آموخت و در این هنر مشهور شد. محمدحسین ابرى‏سازى و قلمدان‏سازى را خوب مى‏دانست و در حل كارى و زرینه‏سازى و نقوش اسلیمى و سایر مراحل فنون طلاكارى نیز استاد شیرین قلمى به شمار مى‏آمد. آثار رقم‏دار وى مشاهده نشده است.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 12 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س دوازدهم ق)، نقاش و قلمدان‏ساز. پیرو مكتب نوپاى محمد زمان و علیقلى بیگ جبادار بود و به نقش تصویر اشتغال داشت. محمدحسن در قلمدان‏سازى و آبرنگ مهارت داشته و در شیوه‏ى محمد زمان نقش مى‏آفریده است. از آثار وى قلمدان شكسته‏اى در شیوه‏ى صفوى است كه در بالاى آن، تصویر زن جوانى نقش بسته و حواشى و كناره‏هاى قلمدان پر از گلهاى چشم آذین و گوناگون است، با رقم: «محمدحسن رضوى».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1286 ق)، قلمدان‏ساز و مذهب. از معاصران دوره‏ى ناصرالدین‏شاه و مظفرالدین‏شاه قاجار و سازنده‏ى اسكلت مقوایى و نقاش و مذهب قلمدان‏ها بود. وى در مقواسازى قلمدان‏ها و صنعت ابرى و تذهیب، از شاگردان ابوطالب مدرس به شمار مى‏آمد و در قلمدان‏هایى كه اسكلت مقوایى آن، به دست او انجام پذیرفته، عموما داراى مهر چهارگوش طلایى رنگ است و رقم «عبده الراجى محمدجواد 1286» دارد. زیباترین قلمدان این استاد، تذهیب و نقوش ابرى قلمدان بزرگى است كه داخل آن به دو قسمت مجزا تقسیم گشته و تمام نشیمن داخل و بیرونى قلمدان، ابرى‏سازى شانه‏اى شده است و رقم مخصوص نقاش را دارد. از دیگر آثار وى قلمدان بزرگى است كه رویه آن به تذهیب ساده و زنجیره‏اى استادانه عمل آمده و كناره‏ها نیز در زمینه‏ى تذهیبى، شش ترنج ابرى قهوه‏اى دارد و زیر قلمدان ابرى سرخ است و مهر چهارگوش طلایى نقاش جلب نظر مى‏كند.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1242 ق)، میناساز. هنرمند با تجربه و بلند آوازه‏ى دوران فتحعلى‏شاه قاجار بود. وى در شبیه‏سازى و تصویرپردازى و ارائه گل و مرغ و تزیینات چشم‏نواز چابك دست بود و در تلفیق و كاربرد رنگها مهارت پسندیده‏اى داشت. رنگهاى درخشنده و قدرت قلم او كه در جمله‏ى آثارش مشهور است، او را استادى تام‏العیار شناسانده، تا جایى كه اغلب پیشكشى‏ها و یادگارهاى دربارى اثر دست این هنرمند بوده است. وى فرزندى به نام محمدرضا داشته كه در خط نستعلیق ماهر بوده و دیگر خطوط را نیز خوش مى‏نوشته است. از آثار او: دوات مینایى با تصاویر مرد و زن جوان و با رقم: «محمدجعفر 1222»؛ كوزه قلیانى كه به تصویر و گل و مرغ آذین شده و رقم نقاش و تاریخ 1234 ق دارد؛ گردنبند مینایى و مرصع كه در قسمت بالاى آن تصویر شیر خوابیده‏اى است و خورشیدى از پشت آن جلب نظر مى‏كند، با: «رقم محمدجعفر 1242». در «احوال و آثار نقاشان» به نه اثر دیگر وى اشاره شده است.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 12 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1232 ق)، نقاش و مجلد. از سادات اصفهانى و از خاندان مورد احترام امامى بود كه در قلمدان و جلدسازى و كارهاى روغنى مهارت داشت. از آثار جلدسازى وى، جلد قرآن رحلى است كه رویه آن گل و مرغ پسندیده دارد و در داخل آن، دسته گلهاى با طراوتى است كه در زمینه‏ى مرغشى و طلایى آن جلب نظر مى‏كند. این جلد به خط رقاع خوش، رقم «فى سنه 1232... راقمه محمدجعفر الامامى» دارد.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1293 ق)، مذهب، نقاش، قلمدان‏ساز و خطاط. از شاگردان سید ابوالقاسم حسینى مذهب باشى اصفهانى بود و شیوه‏ى وى را پیروى مى‏نمود. میرزا محمدتقى علاوه بر هنر تذهیب و مراحل مختلف آن، در تصویرسازى و چهره‏پردازى نیز مهارت داشت. عمده كار این استاد، تهیه جلد و قاب آینه و قلمدان و سایر كارهاى روغنى بود كه در كارگاه هنرى مخصوص خود عمل مى‏آورد. سمت سرپرستى استادان كارگاه بر عهده‏ى این هنرمند بود و پرداخت و اصلاحات پایانى را خود انجام مى‏داد. او خط نسخ و رقاع را نیز خوش مى‏نوشت و آثارش را به خطوط زیبا ترقیم مى‏كرد. از آثار وى: جلد قرآن ممتازى كه با گلهاى افشان تذهیب و تشعیر شده، با رقم: «نقل من... سید ابوالقاسم مذهب باشى، عن العبد محمدتقى مذهب سنه 1278»؛ قاب آینه‏ى بسیار استادانه‏اى كه تصاویر دختران را بر روى آن نقاشى كرده و كناره‏ها و حواشى را به تذهیب و تشعیر عالى آرایش داده، با رقم: «راقمه محمدتقى مذهب الاصفهانى 1281»؛ قاب روغنى قرآنى كه در كمال زیبایى عمل آمده و جامع اقسام شیوه‏هاى تذهیب كارى در نقوش اسلیمى و سایر مراحل تذهیب است و به خط رقاع استادانه‏اى درج شده: «رقم میرزا محمدتقى مذهب 1293». سه اثر دیگر وى در «احوال و آثار نقاشان» ذكر شده است.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم ق)، نقاش، میناساز و شاعر. از هنرمندان میناكار دوره‏ى فتحعلى‏شاه و محمدشاه قاجار بود. وى در ارائه گل و مرغ و زیبایى‏هاى طبیعت شیرین قلم بود و چهره‏پردازى و صورت سازى را به شیوه‏ى اروپایى و ایرانى قوى و با حالت مى‏ساخت. در نظم شعر نیز دست داشت و سروده‏هاى خود را با موضوعات نقوش تطابق مى‏داد. محمدباقر در صنعت ترسیم و نقوش علمى و ستاره‏شناسى و نقوش اسطرلابى نیز صاحب مقام بود، به طورى كه در ترسیم بروج دوازده‏گانه و متعلقات آن، هنرمندى ماهر و آگاه بوده است. از آثار وى: ظرف مینایى سرپوش‏دار نفیسى كه با بشقاب و قاشق مینا و مطلایى یكدست كرده و به نقوش گوناگون تصویر نموده است، با رقم: «غلام خانه‏زاد باقر»، 1236 ق؛ كارد گل و مرغى مینایى با تصاویر ماهرانه كه تمام زیرسازى و فلزكارى اولیه آن، به طلاى ناب ساخته شده و به رنگهاى مختلف تزیین شده است، با رقم: «عمل كمترین محمدباقر شهر ذیحجه 1259»؛ آبرنگ سیاه قلمى گل كوكب پرپرى كه با سه برگ شیوا و آراسته همراه است، با رقم: «عمل كمترین محمدباقر میناساز سنه 1266».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم ق)، نقاش و قلمدان‏ساز. از هنرمندان دوره‏ى ناصرى است. وى یكى از شاگردان برجسته‏ى دارالصنایع ابوالحسن‏خان غفارى صنیع الملك بود كه براى تحصیل فنون نقاشى به اروپا رفت و سالها نقاشیهاى نقاشان ایتالیا را تمرین و تتبع كرد، اما خود ابداع‏كننده‏ى سبكى متناسب با ذوق ایرانى بود. این هنرمند درتصویر و شبیه‏سازى و گل و مرغ و منظره‏پردازى مهارت وافر داشت و صنعت تذهیب را خوب مى‏دانست. از آثار او برمى‏آید كه از آقا لطفعلى شیرازى و على اشرف و رافائل، نقاش ایتالیایى، تأثیر پذیرفته است. از شاگردان وى، آقا ابراهیم و مصطفى شیرازى بودند. از آثارش: قلمدان تابوتى بزرگى كه پنج مدالیون در رویه و چهار مدالیون در كناره‏ها دارد و در حواشى قلمدان، تصاویر دختران و پسران نقش بسته و در زمینه‏ى آنها گل و مرغ دیده مى‏شود، و رقم نقاش چنین است: «رقم عباس شیرازى 1277»؛ قلمدانى كه در وسط رویه آن، تصاویر مریم و مسیح (ع) است كه صورت آنها در آینه نمودار شده، با رقم: «عمل عباس شیرازى سنه 1291»؛ قلمدان پرصورتى كه تصاویر عرفا و شیوخ معروف، از قبیل شمس تبریزى و مولوى، در نهایت قدرت ترسیم شده و كناره‏هاى نقوش نیز به تذهیب استادانه‏اى آرایش یافته، و رقم نقاش چنین است: «رقم كمترین عباس شیرازى 1292». در «احوال و آثار نقاشان» به چهار اثر دیگر وى اشاره شده است.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 12 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1226 ق)، نقاش و قلمدان‏ساز. در زمان سلطنت فتحعلى‏شاه مى‏زیست. از آثار وى: صورت نقاش، رحیم دكنى است، با رقم: «15 ربیع‏الثانى 1226- شبیه خود را از دست خود كشیده غلام رحیم دكنى»؛ قلمدان نفیسى كه تصاویر افرادى را در سه مدالیون مختلف نقاشى كرده و در بالا و پایین آنها مناظر دل‏انگیز و مجلس‏آرایى ارائه داده و حواشى قلمدان گل و مرغ ریز دارد، با رقم: «رحیم دكنى 1225».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(1313 -1253 ق)، شاعر و صحاف. از مردم تبریز بود. از رهگذر پیشه‏ى صحافى و جلدسازى امرار معاش مى‏كرد، و در زادگاهش مى‏زیست او به دو زبان فارسى و تركى، نیكو شعر مى‏گفت. «دیوان» او شامل اشعارى به هر دو زبان است.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 10 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س دهم ق)، نساج و طراح. در هنر خود شهره و هم عیار نساجان و طراحان معروف زمان خود، از قبیل غیاث، حسین عبداللَّه، یحیى و معزالدین بود و استادى چیره‏دست به شمار مى‏آمد.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1124 ق)، طراح و رسام فلزات. وى در ساختن اسطرلاب مهارت داشت. از آثار رقم‏دار این هنرمند كه به همكارى برادرش انجام پذیرفته، اسطرلاب نفیسى است كه براى شاه سلطان حسین صفوى ساخته شده و چنین رقم نهاده: «صنعه اقل الطلبه عبدالعلى بن محمد الجزائى، نمقه اقل الطلبه اخ الصانع محمدباقر 1124».

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1288 ق)، نقاش، قلمدان‏ساز و خطاط. وى از نوابغ و استادن عصر خویش بود و در 1275 ق از دربار ناصرالدین‏شاه قاجار به لقب نقاش‏باشى مفتخر گردید. این هنرمند در تصویر و شبیه‏سازى توانا بود و تذهیب و ترصیع و حل كارى را خوب مى‏دانست و در نوشتن خطوط و سرودن شعر نیز دست داشت. محمد اسماعیل از استادن پیشگام در ایجاد سبك قاجار در نقاشى قلمدان است و او بود كه ساختن قلمدان‏هاى هفت گنبد و كیانى و داستان‏هاى خسرو و شیرین و حكایات عرفانى و مجالس مربوط به رهبانیت و آیین مسیح را معمول و متداول ساخت. بیشتر كارهاى او مجالس بزم است و صحنه‏هاى جنگ كمتر در آثار او دیده شده است. از آثار وى: قلمدان زیبایى كه بر رویه آن تصاویرى از رجال قاجاریه دیده مى‏شود و به خط شكسته رقم «راقمه اسمعیل 1264» دارد؛ جلد قرآنى كه در داخل آن شمایل حضرت على و حسنین (ع) را درون ترنجى نقاشى كرده و رقم «1279 نقاشباشى اسماعیل» دارد؛ قاب آینه‏ى زیبایى با تصاویر رجال قاجارى و حاشیه و كناره‏ى پر گل و تذهیب، با رقم: «محمد اسماعیل نقاشباشى 1288». در «احوال و آثار نقاشان» به بیست و سه اثر دیگر وى اشاره شده است.

نویسنده : نظرات 0 پنج شنبه 14 مرداد 1395  - 9:13 AM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

كاشیكار. تولد: 1290، تهران. درگذشت: 26 آذر 1366، تهران. على‏اكبر مسعودى براى یادگیرى معمارى، رنگ، كاشى و خط، در سن سیزده سالگى مدرسه را رها كرد و مقدمات معمارى سنتى تحت نظر پدر فرا گرفت و چندى نیز نزد عمویش استاد ابوالقاسم مقدمات كاشیكارى را آموخت و اندك اندك در كارگاه این دو استاد مشغول به كار شد. برخى از آثار گزیده‏ى این معمار هنرمند عبارتند از: اجراى طرح 21 كاسه‏ى شمسه‏آویز در سقف 7 ضرب 5 مترى امامزاده محمد (ع) در جوار امامزاده یحیى (ع) در تهران؛ طرح و اجراى مقرنس مسجد حجت بن الحسن (ع) در خیابان سهروردى شمالى؛ طرح و اجراى سقف محراب مقرنس امامزاده حمزه (ع) در جوار مرقد مطهر حضرت عبدالعظیم (ع) در شهر رى، طرح شمسه‏سازى و اجراى آن در مجلس شوراى ملى سابق (میدان بهارستان). على‏اكبر مسعودى علاوه بر هنر خود در معمارى، در شعر نیز دستى داشت و به «معمار» تخلص مى‏كرد. على‏اكبر مسعودى به سبب نارسایى قلبى و ریه در سن هفتاد و شش سالگى در تهران درگذشت.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

(1331 ش)، نوازنده و سازنده‏ى ساز. در یزد به دنیا آمد. از كودكى با سنتور آشنا شد و براى آموختن آن به تهران و نزد حبیب سماعى رفت. وى در آن هنگام كه ساخت سنتور روى اصول و قواعد درستى نبود، شروع به ساختن این ساز كرد و در فن خود مهارت به سزایى یافت. سنتورهاى ساخت این استاد علاوه بر ایران، در بسیارى از كشورهاى دیگر رایج است و مشتاقان فراوانى دارد. ناظمى در نوازندگى سنتور نیز پنجه‏اى شیرین داشت و نوار و صفحاتى با تاج اصفهانى و جلیل شهناز، در دستگاه‏هاى «بیات ترك»، «ابوعطا»، «شور»، «سه‏گاه» و «دشتى» پر كرده است.[1] سازنده‏ى ساز. تولد: 1331، یزد. درگذشت: 1 خرداد 1376. مهدى ناظمى، فرزند حسین ناظم‏التجار و نوه‏ى حاج محمدصادق ناظم‏التجار یزدى، بود. نوازندگى و ساخت ساز سنتور را نزد حبیب سماعى و ابوالحسن صبا فراگرفت. وى یكى از مشهورترین سازندگان سنتور در تاریخ یك صد و پنجاه ساله‏ى معاصر بود. مهدى ناظمى به سال 1289 شمسى در شهرستان یزد و در خانواده‏اى متدین و سرشناس متولد شد. جد ناظمى، مرحوم حاج محمدصادق ناظم‏التجار، در زمان ناصرالدین شاه قاجار، از تهران براى نظامت، اداره‏ى یزد انتخاب گردید و وى پس از رفتن به محل مأموریت، اولین كار خیر و بزرگى كه انجام داد، ساختن دهى به نام صادق‏آباد در دو فرسنگى یزد بود و با حفر قنوات و ایجاد تأسیسات رفاهى و عام‏المنفعه بسیار موجب آبادانى قسمت‏هاى بزرگى از صحراى آن زمان یزد گردید و نصف این ده را جزء موقوفات حضرت امام حسین (ع) قرار داد. مهدى ناظمى بیش از هشت سال نداشت كه در مجلس جشنى با سنتور و صداى سحرانگیز آن آشنا شد و این اولین اثرى بود كه این ساز در وى به جاى گذارد و با پولى كه جمع‏آورى كرد از «زادور ارمنى» كه در یزد به ساختن سه‏تار و سنتور مشغول بود و كارش خیلى خوب بود سنتورى خریدارى كرد و در منزل نزد خود به نواختن مى‏پردازد ولى چون خانواده‏ى وى بسیار مذهبى بودند و پدرش معتقد بود به جاى نواختن ساز به درس و مشق باید برسد لذا سنتور وى را زیر پاها لگد كرد و شكست. چند سال از این ماجرا سپرى شد تا با خانواده به اصفهان رفتند و در آن شهر اقامت گزیدند. در اصفهان به مرور زمان با دوستان هنرمندى مثل جلیل شهناز آشنا مى‏شود. روزى جلیل شهناز به وى مى‏گوید: «ناظمى تو پدر مرا مى‏شناسى؟» وى در جواب مى‏گوید نه. و او به ناظمى مى‏گوید: مى‏برمت نزد پدرم تا آشنا شوى و در ضمن قدرى براى شما سنتور بزند. ناظمى پس از آشنایى با شعبان‏خان پدر جلیل شهناز و گوش دادن به پنجه‏اى از ساز او شیفته و شیداى سنتور و به قول خودش این «ذوذنقه» گردید و تا امروز وى عاشق و سنتور معشوق او مى‏باشد. روزى صداى آواز تاج همراه با ویولن استاد صبا و سنتور حبیب سماعى را از رادیو در اصفهان مى‏شنود و تصمیم مى‏گیرد كه به تهران رفته و از نزدیك حبیب سماعى را ملاقات نماید. در تهران، مهدى ناظمى با زحمات فراوان موفق به یافتن سماعى و آشنا با او مى‏شود و شروع مى‏كند نزد وى مشق سنتور و تعلیم گرفتن، باید یادآور شد كه حبیب سماعى حوصله تعلیم شاگرد را نداشت و پس از چند جلسه كه به شاگردى تعلیم مى‏داد او را رها مى‏كرد و در كلاس او پیش از آن كه محل تعلیم و تعلم باشد، محفل انس و دوستى بود زیرا بیشتر مواقع هنرمندانى چون ابوالحسن‏خان صبا، نورعلى‏خان برومند، ابراهیم‏خان منصورى، حسین یاحقى، مرتضى عبدالرسولى، قباد ظفر دور هم جمع مى‏شدند و صحبت‏ها داشتند دیگر وقتى براى حبیب جهت تدریس به شاگردان باقى نمى‏ماند. به همین دلیل هم از شاگردان شاخص حبیب سماعى بیشتر از مهندس قباد ظفر و مرتضى عبدالرسولى نام برده مى‏شود. در آن روزگار ساخت سنتور روى اصول و قواعد درست هنوز پیشرفت چندانى نكرده بود و سنتور خوب و خوش صدا كه روى حساب و كتاب ساخته شده باشد از تعداد پنج یا شش در سراسر كشور تجاوز نمى‏كرد و لذا روزى ناظمى به سماعى مى‏گوید ساز خوب وجود ندارد و ساز بد هم در دسترس همگان قرار ندارد چه باید كرد و دوستداران این ساز چه باید بكنند؟ سماعى در جواب به وى مى‏گوید تو یكى از اتاق‏هاى خانه‏ى خود را به ساختن سنتور اختصاص بده و در ساخت آن من شما را كمك مى‏كنم و از این زمان به بعد بود كه استاد مهدى ناظمى وارد مرحله‏ى جدیدى از زندگى هنرى خود شد و صنعت سنتورسازى كشور نیز وارد دوران و تحول بزرگ و سازنده گردید به طورى كه سنتورهاى این استاد فرزانه و بزرگ نظیر ندارد زیرا گذشته از آن كه سنتورهاى ایشان بسیار ظریف، زیبا و شكیل ساخته مى‏شوند همگى داراى صدایى صاف و یكنواخت مى‏باشند كه اگر نوازنده درست مضراب بزند، صداى بین تمام خرك‏ها یكسان مساوى است و این امتیاز بزرگ و عالى را سنتورهاى ناظمى دارا مى‏باشد. سنتورهاى ساخت وى علاوه بر ایران كه مشتاقان فراوان دارد در بسیارى از ممالك جهان در دست هنرمندان است و آن را چون جان شیرین گرامى مى‏دارند. مهدى ناظمى علاوه بر ساختن سنتور و تبحر در آن در نوازندگى این ساز پنجه‏اى شیرین و گوشنواز دارد و نوار و صفحاتى نیز با تاج اصفهانى و سعادتمند قمى و جلیل شهناز در «بیات ترك»، «ابوعطا»، «شور»، «سه‏گاه»، «دشتى» دارد. وى مردى است متدین و خوش‏بیان و برخورد، آشنا به زبان انگلیسى و داراى خط خوش و زیبا و پس از ازدواج خداوند دخترى به وى عنایت فرمود كه ناظمى به او سخت دلبند است.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س نهم ق)، مجلد و شاعر، متخلص به خطایى. نگارگر و صحاف قوى‏دست دوران تیمورى در شهر سمرقند بود و در سرودن شعر نیز دست داشت. میرقرشى در سمرقند درگذشت و همان جا به خاك سپرده شد.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(1331 -1262 ش)، خاتم‏كار. ملقب به امین الصنایع. در شیراز به دنیا آمد. خاتم‏سازى را، در شیراز، نزد پدر فرا گرفت و هنگام سلطنت رضاخان به تهران آمد و مأمور كارهاى خاتم‏كارى كاخهاى سلطنتى گردید و به كمك جمعى از خاتم‏سازان ماهر، تالار خاتم را در ضلع شرقى كاخ مرمر پدید آورد. از 1310 ش تا پایان عمر به سمت استاد خاتم‏سازى در اداره هنرهاى زیبا اشتغال داشت. اهل فن، اصالت كارهایش را ستوده‏اند. وى در شیراز درگذشت و در همان جا دفن شد.[1] (از ع. خاتم ساز) محمد حسین بن محمد كاظم خاتم ساز (و. شیراز 1262- ف. شیراز 1329 ه.ش.). وى در خانواده‏اى خاتم ساز متولد شد و خود از سال 1310 ه. ش. تا پایان عمر سمت استادى خاتم‏سازى در اداره هنرهاى زیباى كشور را داشت. از آثار مهم او تالار خاتم‏كارى كاخ مرمر است (به طول 8 متر و عرض 6 متر). دیوارها و سقف و اثاثه این تالار همه از خاتم عالى ساخته شده. وى در 1336 ه.ق. به امین‏الصنائع ملقب گردید و علاوه بر مهارت در خاتم سازى، خطوط شكسته و نستعلیق را خوب مى‏نوشته و گاه شعر مى‏سروده.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(وف 1342 ش)، سازنده‏ى ساز. وى بهترین شاگرد یحیى تارساز و برادر بزرگ جعفر صنعت بود. صنعت تار را استادانه مى‏ساخت و در تعمیر آلات موسیقى، بویژه تار و سه‏تار و تشخیص معایب آنها استعداد فراوان داشت. او در اواخر عمر به بیمارى سختى دچار شد و پس از چندى درگذشت. استاد اصغر زنگنه و ابوالقاسم اعتمادى (مفتح السلطان) از شاگردان معروف وى بودند.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(1318 -1276 ش)، نوازنده و سازنده‏ى ساز. وى نوه‏ى میرزا على محمد صفا، خوشنویس معروف، بود. در نوجوانى سه‏تار را آموخت و سپس نزد درویش‏خان به تكمیل آن پرداخت. وى در ساختن آلات موسیقى، بخصوص سه‏تار، مهارت زیادى داشت و سه‏تارهایى ساخته كه كاسه‏ى آنها چند ترك است و در پایین آنها صدف به كار برده و روى دسته‏ى آنها نیز با صدف تزیین شده است. صفایى علاوه بر این هنرها،خطى زیبا داشت و نستعلیق را نیكو مى‏نوشت. متأسفانه از وى صفحه و نوارى ضبط نشده است.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 11 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1077 ق)، جواهرشناس، منجم و ریاضیدان. وى به جودت طبع و حدت ذهن شهرت تمام داشت. در اوایل حال مدتى به كسب علوم پرداخت و در علم نجوم و ریاضى مهارت یافت. به جهت وجه معاش كسب زرگرى اختیار كرد و در عیار گرفتن زر استاد بنا شد. وى بعد از گزاردن حج و طواف مرقد مطهر پیامبر (ص) در سال 1077 ق به وطن مراجعت كرد و در همان ایام در بستر بیمارى افتاد و دار فانى را وداع گفت.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1313 ق)، حكاك و خطاط. نگین تراش و نگارگر نقوش بر روى عقیق‏هاى سخت و فلزات بود كه هم در مهرهاى فرورفته و هم در مهرهاى برجسته مهارت داشت. وى خطوط شش‏گانه بخصوص خط نستعلیق را خوش مى‏نوشت، و از شیوه‏ها، شیوه‏ى میر عماد را پذیرفته بود.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت : ژاپن   -   قرن : 20 منبع :

«آكيو موريتا»( AKIO MORITA ) در سال 1921 در شهرناگوياي ژاپن از خانواده اي مقتدر و متمول زاده شد. با آنكه پدرش انتظار داشت او به عنوان فرزند بزرگ خانواده پاي در راه او گذارد و تجارتخانه او را در حرفه صنايع نوشيدني اداره كند اما «آكيو» از همان كودكي به وسايل الكتريكي و صوتي علاقه مند بــــود و مي خواست بداند اشياء چگونه كار مي كنند. روياي او ساخت يك گرامافون الكتريكي بود. به همين دليل رشته فيزيك را در دانشگاه اوزاكا برگزيد. پس از فراغت از تحصيل و در بحبوحه جنگ جهاني دوم كه ژاپن درگير جنگ بود به عنوان افسر نيروي دريايي در دفتر فناوري، كار بـــرروي تكميل دستگاهها و سلاحهاي حرارت ياب و ادوات هدف گير شبانه را آغاز كرد. در همان جا بود كه با مهندس تيزهوشي به نام ماسارو ايبوكا ( MASARU IBUKA ) آشنا شد. ايبوكا نابغه اختراع بود و در همان زمان شركتي را به نــام «ابزار دقيق ژاپن» تاسيس كرده و آمپلي فاير نيرومندي ساخته بود كه مي توانست آشفتگي جريان مغناطيسي در عماق آب را براي زيردريائيها اندازه گيري كند. پس از بمباران اتمي ژاپن در سال 1945 و پايان يافتن جنگ، موريتا به شهر خود ناگويا برگشت و ايبوكا نيز با هفت كارمند خود كه از شركت قبلي به همراه آورده بود در ساختماني كهنه و خالي و نيمه ويرانه در توكيو شركت جديدي را تاسيس كرد. موريتا پس از مدت كوتاهي براي تدريس به توكيو آمد واطلاع يافت كه دوست و همكار او ايبوكا سلسله مقالاتي را در زمينه دستگاههاي الكتريكي در روزنامه معروف ژاپني «آساهي» مي نويسد و شركتي را تاسيس كرده است. او به ملاقات دوستش شتافت و تصميم گرفت به صورت نيمه وقت و پس از مدت كوتاهي تمام وقت به او بپيوندد و با همفكري يكديگر شركت جديد خود را تاسيس كند. ايبوكا 38 ساله و موريتا 25 ساله در سال 1946 شركت را با نام «شركت مهندسي مخابرات توكيو»( TOTSUKO ) با 500 دلار سرمايه (190.000 ين) و 20 نفر تاسيس كردند. محل فعاليت شركت طبقه سوم يك ساختمان نيمه مخروبه در منطقه منهدم شده اي قرار داشت كه تمامي ديوارهاي بتوني آن شكافهاي عميق برداشته بود. بدين ترتيب سنگ بناي شركت عظيم سوني به همت دو انسان سخت كوش با فعاليت تعمير راديو گذاشته شد. 12 سال بعد و پس از دستيابي به موفقيتهاي پي درپي در كار برروي محصولات الكتريكي و عرضه فرآورده هاي صوتي و تصويري نظير پلوپز برقي، ولت متر، بالش برقي، ضبط صوت، راديو، تلويزيون و ويدئو، شركت به نام «سوني» تغيير نام داد. موريتا در سال 1953 اولين سفر خود را به آمريكا و اروپا انجام داد و كمي بعد با فكر گسترش صادرات و كسب و كار سوني به ماوراء مرزهاي ژاپن و بويژه آمريكا، به همراه خانواده خود به نيويورك رفت و در سال 1960 شركت سوني آمريكا را تاسيس كرد. اولين راديوي ترانزيستوري جهان ( TR- 55) در سال1956 توسط شركت ساخته شد و سال بعد كوچكترين راديوي ترانزيستوري جيبي( TR- 63) با ابعاد32 ×71×112 ميليمتر و قيمت 13800 ين عرضه گرديد. البته اين راديو كمي بزرگتر از جيب معمولي پيراهن بود و لذا موريتا پيراهني با جيب بزرگتر براي خود تهيه كرده بود كه بتواند عنوان جيبي را براي آن اثبات كند قيمت صادراتي اين راديو39/95 دلار بود. اولين تلويزيون ترانزيستوري مدل 8 اينچي( TV 8-301) در سال 1959 و كوچكترين و سبك ترين تلويزيون ( TV 5-303) در سال 1962 و بالاخره تلويزيونهاي رنگي كروماترون در سال 1964 و ترنيترون در سال 1968 ساخته و عرضه گرديد. شمارش تعداد محصولاتي كه اين شركت از آغاز تاسيس تاكنون ابداع و به بشريت عرضه داشته مشكل است و علاوه بر مواردي كه برشمرده شد، ويدئو، ديسك فشرده، فلاپي ديسك، نوارهاي ويدئوئي بتاماكس، واكمن، تلويزيون دستي كوچك، پخش استريو، دوربينهاي فيلمبرداري 8 ميليمتري، دوربينهاي عكاسي و دهها اختراع ديگر را شامل مي شود. در مدت همكاري اين دو يار باوفا، ايبوكا انرژي خود را بر روي انجام تحقيقات فناوري و توسعه محصول متمركز كرد و موريتا دست به گسترش سوني در مناطق مختلف دنيا، جهاني سازي شركت و توجه به مسائل مالي، توسعه منابع انساني و ورود به دنياي نرم افزار زد. موريتا پيشتاز طرح ايده جهاني شدن شركتها بود و براي گسترش شركت خود به بسياري نقاط دنيا رفت وآمد مي كرد. او شناخته شده ترين ژاپني در آمريكاست كه جوايز متعددي را دريافت كرده است. توانايي او در مطالعه و شناخت دو فرهنگ شرقي و غربي و تركيب جنبه هاي خوب آن با يكديگر شگفت انگيز بود. موريتا در سال 1959 عنوان نايب رئيس سوني را داشت و در سال 1971 به رياست سوني رسيد و تا سال 1994 كه به عنوان رياست افتخاري سوني بازنشسته شد در سمتهاي مختلف رياست، مديريت عامل و رياست هيئت مديره فعاليت كرد. ايبوكا دوست و همكار او در بنيانگذاري شركت در سال 1997 درگذشت. چهارسال قبل از آن، موريتا به هنگام بازي تنيس دچار حمله قبلي شد و تا سال 1999 كه در 78 سالگي جهان را وداع گفت صندلي چرخدار سوار مي شد. موريتا مسير زندگاني و نظرات و افكار خود را در زمينه كسب و كار صنعت الكترونيك و فناوري برتر در كتابي به نام «ساخت ژاپن» در معرض استفاده همگان قرار داده است. همت والاي او و دوست و همكار و همراهش ايبوكا، از خاكسترهاي ويرانه هاي جنگ جهاني دوم، شركتي جهاني را پديد آورد كه رهبري بلامنازع اختراعات پي درپي و عرضه محصولات و وسايل الكترونيكي صوتي و تصويري و فناوري اطلاعات را در اختيار خود گرفت و در سال 2003 با 161100 نفر كارمند، فروش 62 ميليارد دلاري را به دست آورد. در چه خانواده اي متولد شديد؟ - هنگامي كه به عنوان اولين فرزند خانواده در سال 1921 متولد شدم امور تجاري از رونق خوبي برخوردار بود. ما خانواده ثروتمندي بوديم و در خانه بسيار بزرگ و بي حصاري در يكي از بهترين محله هاي مسكوني شهر ناگويا زندگي مي كرديم. خانواده من ديندار و پارسامنش بود و معمولاً در خانه مراسم مذهبي برگزار مي كرديم و سنتها در خانواده ما اهميت داشت. پدرتان چگونه آدمي بود و چه نقشي در تربيت شما ايفا كرد؟ - پدرم در تربيت من بسيار دست و دل باز بود. اما بااين همه من مسئوليتهاي پسر ارشد خانواده را به عهده داشتم و او مصمم بود كه به من امور بازرگاني را بياموزد تا از همان آغاز زندگي شروع به كار كنم. پدرم هميشه علاقه مند به فناوري جديد و وارداتي و محصولات خارجي بود. او با واردكردن ماشين هاي فورد، سرويس تاكسيراني را آغاز كرد. ما در خانه ماشين لباسشويي جنرال الكتريك و يخچال وستينگهاوس داشتيم. گرچه خانواده ما داراي برخي ويژگيهاي غربي بودند، با وجود اين نخستين تاثير نيرومند روي زندگي من از طرف عمويم بود كه پس از چهارسال زندگي در خارج از پاريس برگشته بود. چه درسهايي از زندگي خانوادگي آموختيد كه بعدها شما را در مديريت شركت ياري رساند؟ - پدرم عادت داشت بگويد كه تمام ثروت جهان نمي تواند به شخص آموزش و فرهنگ بدهد مگر اينكه شخص خود تصميم بگيرد كه بنشيند و سخت مطالعه و تحصيل كند. سخت كوشي، داشتن پشتكار و خوشبيني از جمله صفاتي هستند كه از اجدادم به من به ارث رسيده است. به من هشدار مي دادند كه در مورد تصميم گيريهاي خود و نيز درباره دستورهاي خود به ديگران بسيار دقيق باش و مسئوليت تمام كارها را به عهده بگير. به من آموختند كه سرزنش زيردستان و تقصير مشكلات را به گردن كسي انداختن و در واقع در صدد يافتن قرباني برآمدن بي فايده است. موضوع مناسب از ديدگاه انديشه ژاپني كه در خانه آموخته بودم عبارت بود از استفاده از انگيزه هاي مشترك با مردم در انجام كارهايي كه به سود هردو طرف است. متوجه شدم كه در كار با كارمندان خود هر مديري احتياج دارد خصوصياتي نظير صبروحوصله و درك و فهم را ترويج دهد. نمي توان حركتهاي خودخواهانه اي انجام داد يا زيردستان را به ديده تحقير نگريست. اين مفاهيم بودند كه در توسعه فلسفه مديريت مرا ياري رساندند و من براساس آن توانستم چه در گذشته و چه در حال حاضر به شركت خود خدمت كنم. با دنياي كسب و كار چگونه و از چه زماني آشنا شديد؟ - هنگامي كه در ده يازده سالگي بودم، پدرم براي اولين بار مرا به دفتر كارخانه خود برد و به من نشان داد كه شركت چگونه اداره مي شود. مجبور بودم در تمام مدت دراز و خسته كننده جلسه هيئت مديره در كنار پدرم بنشينم. در حالي كه هنوز در مدرسه ابتدايي بودم با گفت و شنودهايي كه درباره كارهاي تجاري شركت بود آشنا شده بودم. از آنجا كه پدر من رئيس شركت بود از مديران دعوت مي كرد كه براي دادن گزارشهاي لازم و برگزاري جلسات به خانه ما بيايند و اغلب اصرار داشت كه من هم در جلسات حضور داشته باشم و به دقت به آنچـــــه گفته مي شود گوش فرا دهم. اغلب مي گفتند كه تو از حالا رئيس شركت هستي، پسر ارشد خانواده هستي، اين را به خاطر داشته باش. علاقه مندي به وسايل الكتريكي چگونه در شما پديد آمد؟ - مادر من به موسيقي كلاسيك غربي بسيار علاقه مند بود و صفحات بسياري را براي گرامافون قديمي خود مي خريد. من براين باورم كه به خاطر مادرم بود كه در من علاقه به وسايل صوتي الكتريكي پديد آمد. پدرم عقيده داشت اگر كسي موسيقي را دوست دارد بايد به صداي خوب دسترسي داشته باشد. بنابراين، هنگامي كه نخستين گرامافون جديد به بازار آمد اولين نفر در منطقه ما بود كه براي خريد آن پول فراوان خرج كرد. صداي كاملاً متفاوت دستگاه جديد نسبت به دستگاه قديمي مكانيكي مرا گيج و متحير كرد. خود شما هم در آن دوران آيا وسوسه شديد كه دست به كار ساختن چيزي شويد؟ - من از اكتشاف جديد وسوسه شدم و سوالات بسياري در ذهنم پديد آمد. شروع به خريد كتابهايي درباره وسايل الكتريكي كردم. روياي من اين بود كه يك گرامافون الكتريكي بسازم و صداي خود را روي صفحه اي ضبط كنم. بالاخره به سختي موفق شدم به تنهايي يك گرامافون زمخت و يك راديو بسازم حتي توانستم صداي خود را روي صفحه اي ضبط كنم و سپس در گرامافون الكتريكي خود به آن گوش دهم. در دانشگاه چه رشته اي را براي تحصيل برگزيديد؟ - رشته علوم را انتخاب كردم و آن هم پايه ترين علوم يعني فيزيـك. مي خواستم بدانم كه چيزها چگونه كار مي كنند. پس از طي دوران تحصيل، عضو نيروي دريايي شدم كه به تحصيل در رشته فيزيك در دانشگاه ادامه بدهم. در سال 1945 به دليل شدت يافتن جنگ به دفتر فناوري نيروي دريايي اعزام شدم و در زمينه تكميل دستگاههاي هدايت حرارتي كار مي كردم. به هنگام بمباران اتمي چندسال داشتيد و به چه كاري مشغول بوديد؟ - بيست و چهارساله بودم كه خبر باورنكردني بمباران اتمي هيروشيما را شنيدم. آن موقع از دانشگاه اوزاكا فارغ التحصيل شده بودم و با گروهي از دانشمندان و مهندسان رشته هاي مختلف كار مي كردم كه مي كوشيدند سلاحهاي حرارت ياب و ادوات هدف گير شبانه را تكميل كنند. من خوف و وحشت بمباران ناگويا، زادگاهم را به چشم خود ديدم. در سال 1945 بسياري از شهرهاي عمده صنعتي ژاپن تبديل به سرزمين بايري شدند با تل سياهي از بقاياي خانه هاي سوخته. ديدن اين وضعيت چه احساس و واكنشي را در شما برانگيخت؟ - واكنش من نسبت به بمباران هيروشيما واكنش يك دانشمند بود. بمب اتمي نشان داد كه شكاف فناوري ميان ما و آمريكائيها بسيار عميق است. ما فكر مي كرديم فناوري ما بسيار خوب است. همين طور هم بود اما بايد هنوز خيلي سعي مي كرديم كه ايده هاي جديد فراواني را از جاهاي ديگر به دست آوريم. به عنوان يك جوان احساس كردم كه در آينده نقشي را بايد ايفا كنم اما نمي دانستم كه اين نقش چقدر بزرگ و مهم خواهد بود. چگونه با ايبوكا آشنا شديد؟ - يكي از پژوهشگران غيرنظامي در گروه ما، مهندسي بسيار تيز در زمينه الكتريسيته بود كه در آن زمان مديريت شركت خود «شركت ابزار دقيق ژاپن» را برعهده داشت و مقدر بود كه در زندگي من نفوذ بسيار زيادي داشته باشد. ماسارو ايبوكا مدت 13 سال مافوق من بود و اكنون مدتهاست دوست بسيار نزديك، همكار وشريك من است. و شركت سوني را با هم تاسيس كـــرده ايم. او در شركت خود آمپلي فاير نيرومندي اختراع كرده بود. او در شركت خود در ايالت ناگونا در حدود 1500 نفر را در استخدام خود داشت كه دستگاههاي كوچك مكانيكي مي ساختند كه فركانس رادار را كنترل مي كرد. اما ايبوكا از نظر شغلي چندان راضي به نظر نمي رسيد و به رئيس شركت خود گفت كه مي خواهد به توكيو باز گردد. ايبوكا كار آزمايشگاههاي مخابراتي را با هفت كارمند كه از كارخانه ناگويا با خود آورده بود در ساختماني كهنه و خالي در ميان ويراني و خرابي به جا مانده از بمباران شهر توكيو آغاز كرد. ايبوكا چه شخصيتي داشت كه شما جذب او شديد؟ - ايبوكا شخصي است كه داراي توانايي رهبري بزرگي است. او مردم را به خود جذب مي كند و آنان دوست دارند با او كاركنند. در واقع تاريخچه شركت ما سرگذشت گروهي از مردمي است كه سعي مي كنند ايبوكا را كمك كنند تا بتواند به روياهايش جامه عمل بپوشاند. او هرگز به مديريت فردي اعتقاد نداشت. نه تنهـــــا هوش و قريحه ابتكاري ايبوكا در زمينه هاي فناوري بلكه توانايي او در هدايت مهندسان جوان و جسور و تبديل آنان به مديران پخته اي كه به آنان امكان همكاري در فضايي را داد كه همه كس با آزادي مي توانست نظرات خود را بيان دارد همگان را به شدت تكان داد. منابع ايبوكا در مغز او قرار داشت. گروه كوچكي افسرده و دلتنگ از سوخته شدن انبار شركت، جلساتي را تشكيل مي دادند و هفته ها سعي مي كردند تا بررسي كنند كه اين شركت جديد چه كار سودآوري مي تواند انجام دهد. اولين محصولات اين شركت چه بود؟ - فكر ايبوكا اين بود كه چيز نويني بسازد. گروه بالاخره تصميم گرفتند روي دستگاه پلـوپز ساده اي كار كنند. گرچه مدل هاي آزمايشي بسياري ساختند اما هرگز طرح آن را تكميل نكردند. دستگاه مزبور ظرف چوبي ساده اي بود كه سيم مارپيچي شكل به ته آن وصل شده بود. كار پلوپز بستگي به رطوبت برنج داشت تا جريان برق را به كار اندازد و برنج را بپزد و جريان برق قبل از ته ديگ بستن و اتمام رطوبت برنج قطع شود. البته ايبوكا داراي فكر و انديشه ديگري بود: راديوهاي موج كوتاه كه با طرح او شما با يك رابط ساده، آداپتور موج كوتاه به راديوي استاندارد موجود وصل مي شد و آن را به موج كوتاه تبديل مي كرد. اين محصول نو، خواهان بسيار پيدا كرد و باعث بالارفتن اطمينان و اعتماد كارمندان شركت شد. پس از پايان جنگ به شهر خود ناگويا برگشتيد و از ايبوكا جدا شديد. چطور شد كه مجدداً به ايبوكا پيوستيد؟ - وقتي براي تدريس به توكيو آمدم به ملاقات او در محل كارش رفتم. تصميم گرفتم در شــــركت جديد ايبوكا به صورت محقق نيمه وقت نقشه ها و طرحهايي براي تشكيل شركت جديد خودمان كار كنم. وقتي براي تاسيس شركت جديد خود «شركت مهندسي مخابرات توكيو» منابع سرمايه گذاري خود را بررسي كرديم مجموعاً 500 دلار مي شد. در آن روزها براي گرفتن وام به پدرم متوسل مي شديم و بعد تصميم گرفتيم از سهام شركت به او بفروشيم. چرا از تدريس دست كشيديد؟ - مسئولان آمريكايي تصميم گرفتند تمام معلمان مدارس را كه زمان جنگ پرسنل كادر ارتش يا نيروي دريايي بودند تصفيه كنند و من يكي از آنان بودم چون افسر فني نيروي دريايي سلطنتي بودم. تصفيه براي من خبر خوبي بود چون اصلاً به تدريس علاقه نداشتم و علاقه مند بودم كه در شركت جديد به طور تمام وقت كار كنم. پس از پيوستن به ايبوكا اولين اقدام شما چه بود؟ - شركت جديد ما رسماً در هفتم ماه مه 1946 تشكيل شد. ايبوكا و من اغلب درباره مفهوم شركت جديد به عنوان يك مبتكر گفت وگو كرده بوديم و به اين نتيجه رسيده بوديم كه شركت نوآور دست به توليد ابتكاري محصولات مبتني بر فناوري جديد مي زند. تنها ساختن راديو كمال مطلوب ما نبود و نظر ما را تامين نمي كرد. البته ما مجبور بوديم اجناس و خريد مايحتاج و آوردن لوازم و مواد اوليه براي كارخانه را انجام دهيم. هم كار اجرايي را خود انجام مي داديم و هم به باركردن اجناس توزيعي به كاميون كمك مي كرديم و هم كاميون را هل مي داديم تا راه بيفتد. هم اجناس را توزيــع مي كرديم و هم پيغامها را مي رسانديم. سال بعد از محل قبلي شركت به ساختماني قديمي و فرسوده منتقل شديم. به هرجا كه نگاه مي كردي خرابه هاي ناشي از بمباران مشاهده مي شد. شكافهاي زيادي در سقف وجود داشت. مواقع باراني بايد چتر بالاي سر ميزهايمان مي گرفتيم. گرچه از مركز شهر دور بوديم اما در اينجا بيشتر از ساختمان قبلي استقلال و جا داشتيم. اقوام كه براي ديدن من مي آمدند با ديدن آن اوضاع بد و ناجور شوكه مي شدند چرا كه من در ناگويا مثل پسر رئيس يك شركت معتبر زندگي مي كردم. اولين محصول شركت جديد شما چه بود؟ - ايبوكا تصميم گرفته بود محصول كاملاً جديد مصرفي براي ژاپن توليد كند: يك ضبط صوت با نوار سيمي. ما نمونه هايي از اين ضبط صوت را كه ساخت آلمان بود ديده بوديم. البته جواب رد شركت سوميتومو كه توانايي توليد سيم فولادي مورد نياز ما را داشت به نفع ما تمام شد زيرا در آينده ضبط صوت نوع ديگر و البته بسيار بهتر وجود داشت يعني ضبط صوت نواري كه در آن زمان از اين موضوع بي اطلاع بوديم. مگر شما امكانات تهيه و ساخت نوار مغناطيسي را در آن زمان داشتيد؟ - نه، دستگاه ضبط صوت نواري چيزي بود كه ايبــوكا مي خواست شركت ما توليد كند. او مي خواست يك ضبط صوت نواري براي ژاپن بسازد. اما نوار در واقع بخش اصلي پروژه ما بود كه به نظر يك معما مي نمود. كسي در ژاپن تجربه اي در خصوص نوار ضبط مغناطيسي نداشت. اكنون برايم باورنكردني است كه چگونه ايبوكا و من توانستيم به طور دستي آن نوار را بسازيم. چگونه؟ - ما مواد پلاستيكي نداشتيم. تنها سلوفن داشتيم. كوره برقي براي حرارت دادن موادشيميايي نيز نداشتيم. معجون اگزاليك آهن را در يك تابه ريختيم و با قاشق چوبي به هم زديم و آن را با لاك الكلي ژاپني مخلوط كرديم و با قلم موي ظريف نوار را رنگ زديم. با تعجب مشاهده كرديم از اين طريق بهترين نتيجه مطلوب را به دست آورديم. ما از اين كار خود مغرور بوديم. در آن زمان 45 نفر در كارخانه ما كار مي كردند كه بيش از يك سوم آنان فارغ التحصيل دانشگاه بودند. چند سال بعد شركت IBM نوار مغناطيسي ما را به عنوان بهترين نوار ذخيره سازي اطلاعات رايانه اي انتخاب كرد. در فروش محصول جديد چه مشكلاتي داشتيد؟ - اولين مشكل ما جعبه بسيار بزرگ سنگين 35 كيلوئي و قيمت 170/000 ين دستگاه ضبط صوت بود. ما 50 عدد از اين دستگاهها را براي بازاري درست كرديم كه به نظر مي رسيد وجود داشته باشد اما نتوانستيم آن را بفروشيم. ما هر دو مهندس بوديم و روياي موفقيتهاي بزرگي را در سرداشتيم. فكر مي كرديم با ساختن يك كالاي منحصر به فرد مي توانيم ثروتي كسب كنيم اما متوجه شديم كه دانش فناوري منحصر به فرد براي ايجاد يك دادوستد موفق كافي نيست، بايد محصولات خود را بفروشي. ما شروع به ساختن يك مدل قابل حمل ونقل و جذاب تري كرديم كه اطمينان بيشتري جلب كرد. انديشه هاي نو بالاخره پذيرفته شدند. گويا شما با شركت خبرپراكني ژاپني NHK كه در اشغال آمريكايي ها بود نيز ارتباط برقرار كرديد. چگونه؟ - نيروهاي اشغالگر كه شركت NHK را تحت كنترل خود گرفته بودند احتياج به وسايل تكنــــيكي جديدي نظيـــر دستگاههاي تركيب كننده و استوديو داشتند كه ايبوكا با چنين وسايلي آشنايي داشت. ايبوكا پيشنهاد داد كه براي NHK يك دستگاه تركيب كننده بزرگ خبرپراكني درست كند. افسر آمريكايي مسئول كار كه به كلبه چوبي ما آمد تا اين شركت گمنام را از نزديك مشاهده كند به قدري نگران ساختمان وحشتناك ما شده بود كه موقع رفتن پيشنهاد كرد چند سطل شن و آب آماده نگه داريم تا در صورت بروز آتش سوزي از آن استفاده كنيم. اما وقتي دستگاه ساخته شد و به NHK تحويل شد از كيفيت خوب آن همه شگفت زده شده بودند، بويژه افسر مسئول آمريكايي كه چگونه شركتي كوچك و جديد با يك كارخانه موقتي توانسته محصولي با فناوري پيشرفته بسازد. چگونه به فكر ساخت دستگاه ويدئو افتاديد؟ - اولين دستگاه ضبط ويدئوئي براي ايستگاههاي پخش برنامه، بسيار بزرگ و تقريباً به اندازه يك اتاق و به قيمت 10/000 دلار يا بيشتر بود. آنها از نوارهايي به عرض دواينچ و ريلهاي باز استفاده مي كردند كه واقعاً سنگين و موجب دردسر بود. ما مجبور بوديم ويدئوهاي كوچكي را طرح ريزي كنيم كه مردم بتوانند آنها را در خانه هايشان جاي دهند. ايبوكا يك دستگــــاه واقعاً كوچك و يك كاست ساده مي خواست. پس از بازگشت از مسافرت آمريكا، روزي گروه توسعه ويدئو را به دفترش دعوت و تاكيد كرد كه پروژه ويدئو مهمترين پروژه شركت است و كتاب جيبي را كه در فرودگاه نيويورك خريده بود از جيب خود بيرون آورد و گفت اين اندازه مورد نظر من است. دست كم يك ساعت برنامه در كاستي با اين اندازه جا مي گيرد. اين امر موجب شد كه سيستم بتاماكس به وجود آيد. چگونه وارد وادي ترانزيستور و ساخت راديو وتلويزيون شديد؟ - در سال 1948 من و ايبوكا درباره كار ويليام شاكلي در آزمايشگاههاي بل( BELL ) چيزهايي خوانده بوديم و درنظر داشتيم دانشمندان و تكنسين هاي خود را به كار توسعه ترانزيستور با فركانس بالا براي استفاده در راديو بگماريم. ما در نظر داشتيم ترانزيستـور را جايگزين لامپ هاي بزرگ، داغ و غيرقابل اطمينان كنيم. ترانزيستور به ما اين امكان را مي داد كه نه تنها وسايل برقي را كوچكتر كنيم بلكه مصرف برق را نيز پايين آوريم. در رابطه زندگی شخصی موریتا نکات جالبی وجود دارد . او در مدت زندگی اش دوستان پرنفوذ بسیاری در سراسر دنیا علاوه بر کشور ژاپن داشت که نخست وزیر پیشین ژاپن و کسینجر رئیس جمهور آمریکا از جمله این افراد به شمار می روند . در اواخر دهه 1990 ثروت او که بیش از 3/1 میلیارد دلار تخمین زده می شد سبب گشت تا مجله اقتصادی Forbes نام موریتا را در لیست ثروتمندترین های دنیا قرار دهد ، او تنها غیر آمرکایی بود که به عنوان بزرگترین و موفق ترین مدیران و بازرگانان شناخته می شد . موریتا در سال 1993 هنگامی که مشغول بازی تنیس بود ، دچار حمله قلبی شد و مابقی عمر را بر روی صندلی چرخ دار سپری نمود . در سال 1994 از سمت خود استعفا داد و Norio Ohga را جانشین خود ساخت . سرانجام آکیو موریتا در سوم اکتبر 1999 در سن 78 سالگی بر اثر بیماری ذات الریه جان سپرد و تمامی اموال و دارایی خود را برای همسر و دو پسر و تنها دخترش به ارث گذاشت . کمپانی سونی که به یک امپراطوری بدل گشته است با فروشی سالانه بیش از 40 میلیارد دلار قدرتمند ترین کمپانی صوتی و تصوری محسوب می گردد .

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت : ژاپن   -   قرن : 19 منبع :

«كونوسوكي ماتسوشيتا»، كه در27 نوامبر 1894 دريكي از روستاهاي اطراف استان « واكايا » در جنوب خاوري « اوزاكا » متولد شد، فرزند يك كشاورز ساده اي بود كه دچار فقر و تنگدستي شد. وي در نه سالگي مدرسه را رها كرد و ابتدا در يك كارگاه منقل سازي مشغول شد، سپس در فروشگاه دوچرخه و پس از آن به عنوان كارآموز« سيم كش » در شركت برق اوزاكا فعاليت خود را در پانزده سالگي آغاز كرد. او در همين دوران از يك بيماري رنج مي برد، با وجود اين، موفق شد يك سرپيچ لامپ اختراع كند كه مورد پذيرش قرار نگرفت، به همين دليل از شركت برق استعفا داد و با گرفتن وام فعاليت خود را به طور مستقل آغاز كر. و پس از مدتي موفق شد، سفارش هايي براي توليد صفحه هاي عايق بادبزن هاي برقي را به دست آورد. وضع مادي او بهبود يافت و توانست به كمك همسر فداكار و برادر همسرش كارخانه كوچك ابزار برقي ماتسوشيتا را در 24 سالگي داير كند. در سال 1925 فراورده هاي ناسيونال را به ثبت رسانيد، و دو سال بعد نخستين كالاي كارخانه كه يك چراغ قوه چهار گوش بود به بازار عرضه كرد. نخست ده هزار چراغ قوه را به طور مجاني دراختيار فروشگاه هاي خرده فروش قرارداد كه تبليغ بسيار مهمي در سطح كشور بود، اين روزها فراورده هاي ماتسوشيتا الكتريك با نام هاي : پاناسونيك، تكنيكز و كواسار به فروش مي رسانيد. ماتسوشيتا مي گويد : با خواندن سرگذشت هنري فورد آلماني كه در توليد انبوه اتومبيل پيش آهنگ بود به راز گسترده كردن دامنه تقاضا و كاهش بهاي واحد كالا پي بردم. در سال 1932 يعني 38 سالگي همه كارمندانش را گرد آورد و فلسفه ي، هدف فعاليت كارخانه را تشريح كرد وي در آن اجتماع گفت « مأموريت صاحب يك صنعت آنستكه برنا داري چيره شود و فقر را از جامعه دور سازد. » و راههاي مناسب را براي كسب ثروت را پيشنهاد نمايد. دادوستد و توليد تنها به اين معنا نيست كه كارخانه ها ورزشگاه ها غني و پرمايه شوند بلكه همه جامعه بايد ثروتمند و غني شوند. جامعه براي افزايش ثروت خود به پويايي و نشاط وسرزنده بودن بازرگانان و صاحبان صنايع نياز دارد. تنها در پرتو چنين شرايطي است كه توليد تجارت رونق پيدا مي كند، مأموريت واقعي ماتسوشيتا الكتريك، توليد تعداد – پايان ناپذيري از فراورد هاست، تا از اين راه بتواند صلح و نيك فرجامي را در سراسر زمين برقرار سازد. ماتسوشيتا، براي راهنمايي و هدايت فعاليت هاي روزانه و تشويق و پرانگيزه نمودن هر يك از اعضاء شركت از ايشان خواست تا كسب حضال و ويژگي هاي زير را و جهه ي همت خود قرار دهند. 1 – روحيه خدمت در صنعت 2 – روحيه انصاف و مروت 3 – روحيه همنوايي و همياري 4 – روحيه كوشش براي پيشرفت 5 - روحيه ادب و فروتني 6 – روحيه همسازي با قوانين طبيعي 7 – روحيه سپاس ماتسوشيتا در سال 1946 يعني 52 سالگي مؤسسه P H P – «پي - اچ – پي» را بنيان نهاد. كه مفهوم آن « آرامش و نيك بختي از راه رونق » است. در سال 1980 دانشكده حكومت و مديريت ماتسوشيتا گشايش يافت تا درباره انديشه ها و سياست هاي : آموزش و پرورش، اقتصاد، سياست و ديگر زمينه ها، به گونه اي به پژوهش بپردازد كه موحبات پيشرفت و توسعه ژاپن و جهان را فراهم سازد. ماتسوشيتا در سال 1983 براي دگرگوني جهان طرح يگانه و تازه ي گفت و شنود كيوتو ( توكيو ) را ارائه داد پاره اي از انديشه هاي وي در زير مي آيد : 1 – داشتن احساس واقعي از خويشتن – زنان و مردان جوان خوشبختي و سعادت را زماني احساس خواهند نمود كه به شركت هايي بپيوندند كه بر اساس غني كردن توانايي جسمي و روحي شكل گرفته باشند انساني كه از احساس و درك واقعي خود برخوردار است بر نقاط ضعيف و كاستي هاي خود آگاه است و در همان زمان مصمم است كه در ارزيابي خود از موقعيت و شرايط، با درستي و پيش بيني عمل كند. 2 – اعتماد به ديگر همكاران كه در يك واحد فعاليت دارند – من اغلب اين احساس را دارم كه هر يك از كارمندانم، از من آگاهتر و توانا تر است. من به كارمندانم براي آنچه مي دانند و آنچه در وجود خود دارند، اعتماد مي كنم. كسي كه پي ببرد مورد اعتماد قرار دارد، مي كوشد تا بيشترين نيروي خود را به كار ببندد و سرانجام موفق مي شود. 3 – داشتن مديريت گسترده و وسيع : من براي رسيدن به هدف هاي همگاني پيوسته و متحد، از مديريت گسترده و وسيع بهره مي گيرم و آن را سياست بنيادي شركت قرار داده ام. مديريت گسترده و وسيع يعني اعتماد كردن به كارمندان، برقرار كردن ارتباطات روان بين كارمندان، بالا بردن روحيه كارگران، يك پارچگي سازمان از اين نوع مديريت سود فراواني به چنگ آورده ام. 4 – توجه به تمامي انساني : استعداد از وفاداري و شايستگي مهم تر است، دقت نظر، و شناخت و پي بردن به استعداد هر كارمند و واگذار كردن كارهايي كه در خود استعداد آنهاست، به آنها از مسئوليت هاي مهم و بزرگ مديريت است. با برخورداري از شناخت ميزان استعداد افراد، اندرز به آن ها و راهنمايي آنها، از سوي سرپرستان و نيز همت و كوشش نيرومند، هر كس مي تواند ياد بگيرد، تا در ترازوي رضايت بخشي به كار بپردازد. اگر تنها به سوي نقاط منفي كارگر چشم بدوزيم هرگز نمي توانيم، بدون ترديد و وسواس كار مهم و مسئوليت داري را به او بسپاريم. 5 – نه براي لقمه اي نان، بلكه براي ارزش ها : آنچه مسلم است. جهان بيني و نگرش افراد متفاوت است، بنابراين نمي توان گفت به ناچار يكي از آنها درست و بقيه نادرستند. صرفنظر از هر نگرشي كه داريم هرگز نبايد در برابر مسائل اساسي تزلزل و ترديد گرفتار شويم. وقتي مديران بلندپايه در انديشه و رفتار خود ثابت قدم باشند، طبقه زير دست، به آن ها اعتماد و اطمينان پيدا مي كنند و با يقين قلبي در فكر و رفتار ايشان پيروي خواهندكرد. اما در عين حال به نظر مديران بزرگ به چيز ديگري غير از فكر و كردار ثابت نياز دارند و آن ها دانستن آرمان ها و هدف هاي متوالي است. اگر طبقه زيردست آگاهي پيدا كنند كه تنها براي لقمه اي نان كار نمي كنند بلكه براي آماج بلند تلاش مي كنند، برانگيخته خواهند شد تا به پيوستن به آرمان هاي مشترك همكاري صميمانه تري را در حركت واحد صنعتي، خدماتي يا آموزشي، را سرعت بخشند. باري، آنچه يك كارمند نياز دارد، فلسفه اي است كه به فكر، انديشه و رفتار او غالب و جهت دهد و اين سه را رهبري كند مديران بلند پايه هميشه در اين فكر هستند كه براي كارمندان خود فلسفه متعالي شركت را روشن كنند تا به رشد و پرورش شخصيت كارمندان خود كمك نمايند. موارد ديگر : - آموزش ضمن خدمت – يكي از نيازهاي جهان كار، در دنياي امروز آموزش دائمي يا آموزش ضمن خدمت است. - با برنامه ريزي درست و با آموزش مناسب مي توان به يك مديريت توانا و نيرومند تبديل شد . - چشم بستن و به انديشه ديگران توجه نكردن زياني جبران ناپذير به همراه دارد. - وقتي تنها يك نفر يك سازمان را مي گرداند، كارها به صورت كلاني سردرگم در مي آيد. - مديريت شبيه كسي است كه به زير دستان امكان كار، رشد و ترقي مي دهد كه نتيجه شيرين آن را درك كند. - كارگردان وزير دستان، نه تنها بايد از سود و زيان شركت اطلاع داشته باشند، بلكه بايد از سياست ها و هدف هاي شركت نيز آگاه باشد. - چگونگي بهره گيري از شيوه اي جديد و ميزان استفاده از تازه ها در سرنوشت شركت صنعتي يا آموزش مؤثر است. - تأمين كيفيت يكسان و ممتاز كالا، تماس موقعيت توليد كننده است و خريدار مي تواند مشوق آن باشد. - هيچ گاه نبايد از دشواري هاي آينده نگري و به جلو نگاه كردن خسته، دلسرد و نا اميد شد. - اگر چه ممكن است فشارهاي اقتصادي و خانوادگي از آمادگي براي خطر پذيري بكاهد، اما هرگز نبايد متوقف شد. - زماني كه فراورده ها و توليدات خوب باشد و خدمات رضايت بخش باشد، نيازي به رويا رويي نخواهد بود. - اگر با مشتريان خود با خوشرويي و احترام رفتار نكنيد و زبان عذ رخواهي نداشته باشيد هرگز موفق نخواهيد شد. - براي كاستن از هزينه هاي غير لوازم همه افراد از بالا تا پايين بايد كوشش كنند. - مرغوبيت كالا مي تواند قيمت فروش را به همراه بياورد. - در هر كاري بايد تمام تلاش ها روي توليد جنس مرغوب متمركز شود. - در روزگار نابسامان و در هم برهم – مثل زمان ما – مدير بايد همه تلاش خود را صرف چيره شدن بر ناهمواري ها كند. - مدير بايد به گونه اي رفتار كند كه همكاران و كارگران وي نه تنها اطاعت بي قيد و شرط، بلكه، با تمام وجود پيشنهاد هاي او را بپذيرد. - تنها همكاري و همفكري كارگران و همكاران مي تواند لياقت مدير را نشان دهد. - بايد بياموزيم كارها را با وسعت انديشه دنبال كنيم نه با تنگ نظري و بينش كوتاه. - بايد به همه انديشه ها نگاه كرد و شايسته ترين آنها را پذيرفت و بكار بست. - تا زماني كه همه راه ها را بررسي نكرده ايد، تصميم قطعي نگيريد. - اگر بخواهيد از همه ي خطرها پرهيزكنيد، هرگز به جايي نخواهيد رسيد. - يك مدير موفق هرگز نمي تواند نسبت به رفاه و آسايش كارگران بي تفاوت باشد.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

سازنده سازهاى سنتى. تولد: 1282. درگذشت: 30 آذر 1366، تهران. محمد عشقى‏نوایى، فرزند رضا، از شاگردان استاد سید جلال سه‏تار ساز است. وى پس از مرگ سید جلال، ابتدا دكانى در میدان تجریش تهران، سپس به خیابان مقصود بیك نقل مكان نمود. در آنجا به ساختن سه‏تار مشغول بود. در سال 1350 به دعوت داریوش صفوت همكارى خود را با مركز حفظ و اشاعه‏ى موسیقى آغاز نمود و در كارگاه سازسازى مركز به تعلیم و تربیت شاگردانى پرداخت. اما این همكارى طولى نكشید. كارگاه كوچك وى در سیل ویرانگر تجریش تخریب شد و استاد بیش از دو ماه در بیمارستان طالقانى بسترى شد. در این حادثه دست راست او صدمه دید. محمد عشقى چهار نوع تار مى‏ساخت: سه‏تار معمولى، سه‏تار پوستى، نوع كوچكتر اما با قالبى كشیده‏تر، سه‏تار كوچك با قالبى كوچكتر. محمد عشقى‏نوایى در سال 1366 درگذشت و در قطعه‏ى 104 ردیف 67 شماره‏ى 38 بهشت زهراى تهران به خاك سپرده شد. شادروان استاد محمد عشقى از شاگردان استاد جلیل از بزرگان و استادان سه‏تار ساز و معروف مى‏باشد. وى پس از مرگ سید جلال، ابتدا دكانى واقع در میدان تجریش، سپس در خیابان مقصودبیك واقع در همین میدان كوچه ثقفى پلاك 16 نقل مكان نمود و تا آخر عمر در همانجا زندگى كرد. كارگاه بسیار كوچك وى محل تجمع بسیارى از نوازندگان و شاعران خوب رادیو و تلویزیون بود كه هر روز عصرها گرد شمع وجود استاد جمع مى‏شدند و با هم صحبت مى‏كردند. استاد محمد عشقى، یكى از نوازندگان و اساتید سه‏تار ساز مى‏باشد كه سازهاى ساخت وى مورد قبول تمام هنرمندان نوازنده این ساز است. استاد عشقى، هیچگاه دست از هنر خود نكشید و به سه‏تار سازى و سه‏تار نوازى مشغول بود. او عقیده داشت سه‏تار، سازى است عارفانه و انسان را از دنیاى مادیات به جهان معنوى مى‏برد و به این مسئله هم واقعا ایمان داشت و به همین دلیل كه براى خود او موجه بود، همسر اختیار نكرد زیرا معتقد بود كه زن و فرزند، او را از هنرش باز مى‏دارد و تا آخر عمر هم در آن مكان زندگى كرد. متأسفانه در سیل ویرانگر تجریش، كارگاه كوچك وى بى‏نصیب نگشت و استاد صدمه زیادى را متحمل شد بیش از دو ماه در بیمارستان طالقانى بسترى شد. در این حادثه دست راست استاد عشقى صدمه فراوانى دیده بود و در بیمارستان تصمیم به قطع دست استاد گرفته شد كه با مخالفت جدى شاگرد باوفایش فرمان مرادى این عمل انجام نشد و با مراقبت‏هاى و كوشش‏هاى دكترهاى این بیمارستان دست استاد بهبود یافت و به مغازه‏اش برگشت ولى بر اثر صدمه جسمى و روحى فراوانى كه به او وارد گشته بود عاقبت صبح روز یكشنبه 66/2/1 این دنیاى فانى را ترك گفت و در میان خیل دوستدارانش، جسم نحیف وى در بهشت‏زهرا به خاك سپرده شد. روانش شاد. در مجلس ختم و بزرگداشت این صنعتگر هنرمند، غیر از دوستداران آن استاد، اساتید و هنرمندان بزرگى چون: احمد عبادى، على تجویدى، جلیل شهناز، محمود تاجبخش، دكتر داریوش صفوف، جلال ذوالفنون، محمدرضا شجریان، حسین علیزاده، مهندس همایون خرم، عبدالعلى وزیرى، حسین‏على ملاح، بهمن بوستان، مهندس گلشن ابراهیمى، مشیر معظم افشار، منوچهر جهانبگلو، هاشمى، فرمان مرادى و سایر دوستان شركت داشتند. از دوستان بسیار صمیمى استاد عشقى كه بیشتر وقت‏ها به كارگاه وى مى‏آمدند و با وى حشر و نشر داشتند باید از استاد احمد عبادى، دكتر داریوش صفوت، محمود كرمى، سعید هرمزى، امیرى فیروزكوهى، ارسلان درگاهى، نورعلى‏خان برومند، استاد حسن كسایى، حسن مشحون، بیژن كرمانشاهى و محمودى خوانسارى نام برد. ابراهیم صبها قطعه شعرى در رثاء وى سروده كه دو بیت مشخص شده آن روى سنگ مزار استاد محمد عشقى آمده و چنین است: گردید خزان بهار «عشقى» خاموش شده سه‏تار عشقى بس ساز ظریف نغمه‏پرداز دیدیم ز شاهكار «عشقى» او عاشق و عاشق «هنر بود» و این مرتبه افتخار «عشقى» «سازنده ساز» بود و عمرى بودست «سه‏تار» یار «عشقى» سرپنجه او نوازش داد خوابید چو در كنار «عشقى» خود رفته و نام نیك او هست پاینده به یادگار «عشقى» ارباب «هنر» ز رفتن او یكسر شده سوگوار «عشقى» باید كه «نواى عشق» خوانیم دلسوخته بر مزار «عشقى» آمرزش او طلب نماییم از درگه كردگار «عشقى» «صهبا» به فضیلت «هنر» كرد این «مرثیه» را نثار عشقى» (1366 -1285 ش)، سازنده‏ى ساز. در تهران به دنیا آمد. وى از سازندگان معروف سه‏تار و شاگرد سید جلال بود. عشقى- و به قول حبیب‏الله نصیرى‏فر در «مردان موسیقى سنتى و نوین ایران»- نوایى در جوانى به درودگرى پرداخت و چون از صداى كمانچه لذت مى‏برد، ساختن آن را بدون استاد شروع كرد، سپس نزد سید جلال رفت و هفت سال از او تعلیم گرفت. پس از درگذشت استاد، هفت سال هم در كارگاه آقا ضیاء به ساختن تار اشتغال جست و ویولن و سه‏تار نیز مى‏ساخت. سپس خود كارگاهى دایر نمود و به ساختن سازهاى گوناگون مشغول شد. سه‏تارهاى ساخت او بین اهل فن معروف است.[1]

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

صحاف سنتى. تولد: 1291، مشهد. درگذشت: 1372. محمدحسین عتیقى‏مقدم از همان خردسالى از پدر و برادرش فنون صحافى را فراگرفت. خاندان او از عهد صفوى همه در صحافى و هنر كتاب‏آرایى از استادان فن بوده‏اند و سده‏ها در آستان قدس رضوى به مرمت و صحافى قرآن و نسخ خطى پرداخته‏اند كه آثار آن در شمار شاهكارهاى هنر صحافى جهان است. او نیز در كتابخانه‏ى آستان قدس رضوى، همچون برادر، پدر پدربزرگ و جد اعلایش (خواجه عتیق على منشى) به صحافى اشتغال داشت.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

سازنده ساز. تولد: 1303، اصفهان. درگذشت: 23 شهریور 1372، اصفهان. سید جواد چاهیچى، فرزند سید ابوالقاسم، فارغ‏التحصیل هنرستان صنعتى اصفهان بود و مدت بیست و هفت سال در همان هنرستان به عنوان استاد و هنرآموز درودگرى و صنایع دستى اشتغال به كار داشت. جواد چاهیچى در ساختن سازهاى سنتى مهارت داشت و مجموعه سازهاى سنتى از او به یادگار مانده است. در سال 1370 در جشنواره‏ى هنرى ایران در دوسلدورف شركت كرد و نمایشگاهى از سازهاى سنتى ایران را به معرض تماشا گذاشت. از آثار دیگر وى، مى‏توان به ساختن تزئینات چوبى هتل‏هاى عباسى اصفهان، كینگز تهران، رستوران شهرزاد اصفهان و در آمریكا در رستوران عباسى شهر- نیویورك اشاره كرد. نمونه‏هاى از آثار وى را به بسیارى از كشورهاى خارج برده‏اند. استادان وى در كارهاى هنرى چوبى، لئون، علمدار، ضیاء و غلامرضا قربانى بوده‏اند. جواد چاهیچى به چوب و طرز خشك كردن آن و معایب و بیمارى انواع چوب‏ها شناخت داشت. وى در ابتداى جوانى اقدام به ساختن ساز ویولن كرد كه این كار را ادامه نداد و خود در این‏باره مى‏گوید: «چون چوب مخصوص این كار در اختیارم نبود و بعضى مشكلات دیگرى هم در سر راهم بود، از ادامه‏ى ساختن ویولن منصرف شدم». سید جواد لاهیچى ازسال 1359 بنا به توصیه‏ى حسن كسایى سازنده‏ى برنامه‏هاى گل‏ها اقدام به ساختن سازهاى ویولن، سه‏تار، تار، سنتور، كمانچه، قیچك و ضرب نمود. مشوق وى در این راه بنا به گفته‏ى خودش احمد عبادى، حسن كسایى، جلیل شهناز، ابراهیم قنبرى و حسین مسعود بوده‏اند و خود را شاگرد حسن مسعود مى‏دانست. سید جواد لاهیچى براى سازهاى خود، ساخته‏هاى سازندگان برجسته هر ساز را الگو قرار مى‏داد. براى مثال ساختن تار از روى كار استاد فرج‏الله، یحیى اول، یحیى دوم، عباس صنعت، جعفر صنعت، رمضان شاهرخ، خاچیك (از ارامنه‏ى تارساز اصفهان)، گلى اصفهانى (معروف به آقا گلى)، عباس ملكوم و آمبارسون؛ ساز سه‏تار را از روى كارهاى محمد عشقى نوایى، سید جلال سه‏تار ساز، مفتح‏السلطان، نریمان، على‏محمد صفایى و كمانچه را از روى ساخت كارهاى هنرمندان منطقه خرم‏آباد، بختیارى و كمانچه‏هایى كه در تهران ساخته شده است و سنتور را از روى كارهاى مهدى ناظمى انتخاب كرده است.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

خادم نشر. تولد: 1300. درگذشت: اوایل مهر 1360. حسن معرفت، فرزند شیخ محمدتقى شیرازى، به تأسى از پدر خود كتابفروشى در شیراز افتتاح نمود. اما بعدها این كتابفروشى را به پدر خود واگذار نمود و به تهران آمد. ابتدا در خیابان ناصریه و بعدا در خیابان لاله‏زار كتابفروشى با مطبعه باز نمود، و به نشر كتاب اقدام كرد. از جمله وى اقدام به چاپ سلسله‏اى از كتب ترجمه‏ى اروپایى به نام «صد كتاب از صد نویسنده بزرگ» كرد. از آثار اوست: حافظ و سعدى در یكجا (1369 ق.)؛ روش ورزش با دمبل؛ زبده غزلیات حافظ از روى نسخه‏ى قزوینى؛ زبده‏ى غزلیات سعدى از روى نسخه‏ى قزوینى (1322)؛ فر فروزنگ (1369 ق.)؛ فرهنگ انگلیسى به فارسى (1330) گلچین معرفت (مجموعه شعر)؛ گلچینى از شاهنامه‏ى فردوسى، مرغابى سیاه كوچولو.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر

خادم نشر. تولد: 1302، تهران. درگذشت: 7 بهمن 1356، تهران. محمود مطیر چاپ بهمن را در سال 1327 با چند گارسه و چند ماشین چاپ كوچك در گوشه‏اى از خانه پدرى خود(رو به روى كوچه آبشار خیابان رى) تأسیس كرد. نزدیك به یك صد كتاب از مجموعه انتشارات بنگاه ترجمه و نشر كتاب در چاپخانه‏ى بهمن صورت گرفت. «راهنماى كتاب» از اولین شماره‏ى آن تا آخرین شماره‏ى سال بیست و یكم در اسفند 1357 در همین چاپخانه چاپ مى‏شد. كتابهاى انجمن آثار ملى نیز در چاپخانه‏ى بهمن به چاپ رسید. كارهاى نظام پزشكى و بخشى از كارهاى مؤسسه‏ى انتشارات امیر كبیر را نیز چاپ بهمن انجام مى‏داد. از فعالیت‏هاى دیگر این چاپخانه، چاپ «یغما»، براى مدت پانزده سال بود. مطیر در این كار كمك بسیارى به حبیب یغمایى مى‏كرد. نمونه‏هاى غلطگیرى را خود به منزل یغمایى مى‏برد. محمود مطیر بعدها از اعضاى مؤثر اتحادیه‏ى چاپخانه‏ها شد. همچنین یكى از پایه‏گذاران شركت كتاب‏هاى درسى و و شركت انتشارات خوارزمى بود. به این ترتیب سرگذشت مطیر با گوشه‏اى از تاریخ چاپ و كتاب درسى ایران قرین شده است.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1287 ق)، نقاش، طراح و قلمدان‏ساز. وى تحت تربیت پدر هنرمندش، در شیوه‏ى روغنى، بخصوص در جلدسازى و قلمدان‏سازى تصویر مى‏آفرید و در ارائه گل و مرغ‏ها و مجالس رزمى و صنعت تذهیب دست پر هنرى داشت. از آثار وى: طراحى و پرداخت جلد روغنى جلد پنجم نسخه «الف لیل»، با رقم: «هم از خامه میرزا جانى آمد- به جلدش ریاحین جنت مصور»؛ قلمدان استادانه‏اى كه بر رویه آن، صحنه‏ى شكارى ترسیم گشته و كناره‏هاى قلمدان نیز پر از دسته گلهاى زیباست، با رقم: «اقل كمترین میرزا جانى ابن احمد 1284»؛ قاب آینه‏ى هشت گوشى كه بر روى آن گلهاى گوناگونى نقش شده، با: «رقم كمترین میرزا جانى ابن احمد 1287».

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1304 ق)، قلمدان‏ساز. در سیاه قمل دست داشت و به شیوه‏ى آقا فتح‏اللَّه قلمدان‏سازى مى‏كرد. از آثار وى قلمدان گل و مرغى زیبایى است كه به شیوه‏ى آقا فتح‏اللَّه عمل آورده و در وسط مدالیون رویه آن، تصویر یك شكارچى است كه شیرى را شكار كرده و حواشى آن، پر از گلهاى رنگین است و رقم «مهر على سنه 1304» دارد.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم ق)، میناساز. گویا وى در نواحى قفقاز زندگى مى‏كرده و در آن ولایت فعالیت هنرى داشته است. از آثار این هنرمند، پیاله‏ى شرابخورى استادانه‏اى به یادگار مانده كه از طلاى ناب تهیه شده و بین محدوده‏هاى لوزى و دایره شكل بیرونى آن، گلهاى تزیینى زیبایى در شیوه‏ى قفقازى و گرجستانى میناكارى گشته است، با رقم: «عمل ملك محمد ولد حاجى یوسف».

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س نهم ق)، مجلد. هنرمند مشهورى بوده كه در كتابخانه سلطان حسین بایقرا به مجلدى و صحافى اشتغال داشته است. از آثار وى: جلد نسخه‏ى «خمسه‏ى» امیرعلیشر نوایى است كه در سنه‏ى 898 ق، توسط سطانعلى مشهدى كتابت شده و چند تصویر نیز از بهزاد در آن دیده مى‏شود و رقم آن چنین است: «خمسه میرعلیشر نوائى به خط قبله الكتاب مولانا، سلطانعلى المشهدى و به مذهبى مولانا یارى مذهب و جلد كارى نادرالعصرى سلطانعلى مجلد مروزى سامى».

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(وف ح 1320 ش)، سازنده‏ى ساز. از اساتید سازنده‏ى تار در مشهد بود. وى سه تار هم مى‏ساخت و در كار خود مهارت داشت. تار و سه‏تارهاى كار او همه استادانه ساخته شده و خوش آهنگ است.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س نهم ق)، نقاش و نجار. در شهر لواسان زندگى مى‏كرد. وى طراح ترسیمات هندسى بر روى چوبها بود و از نجاران معروف دوران خود به شمار مى‏رفت. از آثار به جاى مانده از این استاد، در چوبى بقعه سید اسماعیل در محله‏ى چاله میدان تهران است كه به هنرمندى فرجام پذیرفته، با رقم: «عمل استاد حسین بن حسن نجار لباسانى 886».

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س نهم ق)، نقاش و منبتكار. از هنرمندان رسام و نجار اهل سارى مازندران بود. از آثار این استاد، در منبتكارى دقیق و پر اسلوب زیبایى به جاى مانده كه به خط ثلث مشبكى رقم «علم استاد حسین بن احمد نجار ساروى بتاریخ 873» دارد.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 10 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1008 ق)، نقاش پارچه. طراح و بافنده زرى و قالى در عصر خویش بود. این هنرمند، مبتكر و طراح مخصوص نقوش مختلف به روى پارچه‏ها و فرشها و سایر هنرهاى بافتنى بود كه به نام وى به طرح حسینقلى خانى معروف شده است. از آثار رقم‏دار استاد حسین كه به وسیله‏ى خودش طراحى و بافته شده، پارچه زربفت شاه عباس است كه رقم «حسین» و تاریخ 1008 ق دارد.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س نهم ق)، فلزكار. رسام و زركوب و فولاد كار زبده‏ى عصر خود بود. عمده‏ترین آثار این هنرمند، پنجره‏ى زركوب و فولادى موزه‏ى آستان قدس رضوى است، كه به كمك جمعى از هنرمندان آن دوره انجام یافته است، با رقم: «استاد با سعادت و شرافت خواجه حسین زاهد».

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم ق)، نقاش و قلمدان‏ساز. از هنرمندان دوره‏ى فتحعلى‏شاه و محمدشاه قاجار بود كه در هنر خود مهارت داشت. از آثار رقم‏دار این هنرمند، قلمدان گل و مرغى زیبایى در زمینه‏ى نخودى سیر است كه در وسط و رویه‏ى آن قرنقل آبى خوشرنگى تصویر شده است و در طرفین نیز گلهاى متنوع رنگینى است كه بین آنها، پروانه‏ها و زنبورها دیده مى‏شوند. تذهیب قلمدان نیز نارك قلم است، با رقم: «كمترین حسین الحسینى سنه 1250».

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 16 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(؟)، نگین تراش. در كتاب خطى «اكبر نامه» در مورد این هنرمند چنین آمده: «در عقیق نگارى هم طراز برادر خود شریف هروى است، لیكن كار از باستانى و استادان در گذرانید و رقاع و نستعلیق او از كارنامه‏ى خوش‏نویسان جدا نتوان ساخت، لعل‏هاى گران ارج شاهنشاهى بنقش لعل جلالى آرایش داده اوست».

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 12 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س دوازدهم ق)، طغراساز و مذهِّب. از آثار رقم‏دار وى طغراى زیبایى است كه در یكى از حراجهاى لندن به فروش رفت، با رقم: «ابراهیم زیور».

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم و چهاردهم ق)، نقاش و قلمدان‏ساز. زاده‏ى اصفهان و از شاگردان معروف عباس شیرازى بود. مدتى به روسیه رفت و از استادان آن دیار فنون نقاشى را فراگرفت. وى همچنین در میناسازى، مجلدسازى، قاب آینه، مصورسازى كتب و مرقعات و تصویر پارچه‏هاى قلم‏كار مهارت داشت. از شاگردان معروف او هادى تجویدى است كه در سال 1287 ش، با استاد خود از اصفهان به تهران آمد و در مجمع الصنایع به كارهاى هنرى مشغول شد. ابراهیم در مكتب شمایل‏سازى نیز آثار جالبى پدید آورده و چون در سلك درویشان نعمت‏اللهى بوده، از اقطاب این سلسله، شبیه‏هایى ساخته است. تاریخ دقیق تولد و وفاتش در دست نیست، ولى فعالیت هنرى عمده‏ى وى بین سالهاى 1330 -1290 ق است. از آثار وى: قلمدان نیمه‏كاره، با تصویر جنگ ایران و روس، با: «رقم ابراهیم 1325»؛ تصویر سه دختر ایرانى در حال نواختن ساز و تصویر مادر و طفلى خردسال كه طفل گربه‏اى را در آغوش كشیده و زنى ایشان را نگاه مى‏كند، با رقم «عمل ابراهیم»؛ چهار تصویر آبرنگى از شانزده تصویر«كلیات» سعدى، به خط فتح‏اللَّه جلالى كه رقم وى را دارد؛ تصویر نشسته‏ى عباس‏میرزا با آبرنگ، روى جلد كتاب «سفرنامه‏ى خسرومیرزا»، با رقم «ابراهیم اصفهانى»؛ قلمدانى، با رقم: «سلام على ابراهیم»؛ از آثار مینایى آقاابراهیم نیز، یكى سرقلیان گل و مرغى، با تصویر مادر جوانى كه بچه‏ى خود را در آغوش گرفته است، با رقم: «ابراهیم»؛ دیگرى تصاویر زنان قاجار بر روى قلمدان با: «رقم ابراهیم».

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد چهارم)

حمید لطیفیان به سال 1340 خورشیدى در شهرستان بروجرد متولد شد و تحصیلات ابتدایى و متوسطه را در زادگاه خود به پایان رسانید و چون از كودكى به موسیقى و كارهاى هنرى علاقمند بود، لذا به ساختن ساز تار و موسیقى روى آورد و خود در این‏باره مى‏گوید: «از كودكى به موسیقى و صداى تمام سازها علاقمند بودم ولى صداى ساز تار مرا مسحور مى‏كرد و شكل و فرم این ساز مرا شیفته‏ى خویش ساخته بود، زیرا نقاره‏ى این ساز مثل قلب است و صدایى كه از این قلب بیرون مى‏آید مرا به جهان دیگر مى‏برد. به هر حال همیشه درصدد بودم تا بتوانم روزى به این هنر و ساز تار دسترسى پیدا نمایم تا اینكه با دریافت مدرك دیپلم و استقلال فكرى و كارى بیشتر در زندگى، توانستم بر اثر كنجكاوى و تحقیق و بررسى‏هایى كه نمودم با حداقل امكانات و با الهام از عكس‏هاى موجود در كتاب‏هاى موسیقى در خصوص شكل ظاهرى تار و بعد از آن با دیدن یكى از تارهاى ساخت استاد فرج‏اللَّه و تداعى شكل آن در ذهن خود شروع به ساخت آن كردم و در حین كار تحقیق در مسئله معروفیت كار استاد یحیى چند نمونه از قالب‏ها و اندازه‏هاى كار ایشان را تهیه نمودم و سپس آن الگوها را سرمشق كار خویش قرار دادم و در اینجا از همكارى و مساعدت سرور و دوست گرامى و عزیزم استاد احمد رفعتى كه مشوق من در ادامه این كار بوده است صمیمانه تشكر مى‏نمایم. از سال 1367 ساختمان سه‏تار را در كنار ساختن ساز تار شروع نمودم و در این كار تا چه اندازه موفق بوده‏ام قضاوتش بر عهده‏ى اهل فن است كه باید بگویم ذوق و تجربه در ساختن وسایل موسیقى اساس موفقیت كار هر سازگر مى‏باشد».

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد چهارم)

یكى از هنرمندان باارزش و هنرمند سازگر شهرستان بروجرد، قدرت‏اللَّه كردى است كه به سال 1330 در این شهر متولد شد. وى از كودكى به كارهاى صنعتى و هنرى علاقمند بود و در كارگاه نجارى و خراطى كه مشغول كار و فعالیت بود، ابداعاتى نیز در ضمن كار از خود نشان مى‏داد. استعداد ویژه وى در كارهاى هنرى و طبع حساس و خاص او، وى را به هنر موسیقى علاقمند ساخت و او میان سازها، بیشتر به صداى كمانچه علاقمند گردید و همین امر موجب گشت تا به ساختن این ساز قدیمى و ملى ایران همت گمارد و در اینباره مى‏گوید: «از كودكى به صداى ساز كمانچه كه یك ساز محلى منطقه لرستان است علاقه فراوان پیدا كردم و با تخصصى كه در زمینه كارهاى نجارى و خراطى داشتم، از سال 1365 به ساختن این ساز مشغول گردیدم كه با مشكلات فراوانى روبرو بودم ولى هیچگاه از این مشكلات هراسى به خود راه ندادم و با مقاومت و پشتكار آنها را پشت سر نهادم تا اینكه بالاخره موفق شدم كمانچه‏اى بسازم كه مورد تأیید بعضى از اساتید كمانچه‏نواز ایران واقع گردید. در ابتداى كار به علت ضعف نوازندگى كه در نواختن این ساز داشتم نتوانستم به طور خوب و اصولى به راز و رمز این ساز دسترسى و كیفیت آن را بررسى نمایم لذا از دوست ارجمند و هنرمند عزیزم آقاى محمد تركاشوند كه نوازنده‏ى ویولن و كمانچه مى‏باشند براى پیشبرد و تكامل بخش صوتى كمانچه بهره گرفتم كه از زحمات این مرد شریف در همین جا تشكر مى‏نمایم، سپس به تهران آمدم و از نظریات نوازندگان بزرگ و صاحب‏نظر درباره این ساز مثل آقایان: على‏اكبر شكارچى، اردشیر كامكار، داود گنجه‏اى، هادى منتظرى، سعید فرج‏پورى كه در جهت تكامل و بهتر شدن این ساز از جهات صوتى بهره‏ى فراوان بردم مخصوصاً از راهنمایى‏هاى فراوان و ممتد سروران عزیزم على‏اكبر شكارچى و اردشیر كامكار كه بیشترین سهم را در ارشاد من دارند ممنون و سپاسگزار مى‏باشم. در حال حاضر، كارم تحقیق و جستجو و رفع نقایص ساز كمانچه مى‏باشد و در ضمن به ساختن ویولن و سه‏تار نیز مشغول مى‏باشم و امیدوارم كه صاحبنظران و هنرمندان مرا در زمینه ساختمان و چگونگى ساخت این ساز و همچنین كیفیت صدادهى این ساز اصیل و سنتى ایران یارى دهند تا اینكه در رفع نقایص احتمالى آن بكوشیم. قدرت‏اللَّه كردى در ساختن پوست كمانچه و تار، داراى سبك مخصوص خود مى‏باشد كه خود وى براى آن ارزش فراوان قائل مى‏باشد، یكى از نظر كیفیت صدادهى و دیگر از نظر عمر و دوام پوست، زیرا معتقد است كه پوست تار و كمانچه اگر به صورت مانده و فساد و گندیدگى مورد استفاده قرار گیرد، بافت پیوندى پوست را از بین برده و نسبت به صدادهى مقدارى ضعیف مى‏باشد كه روشى درست و صحیح نمى‏باشد.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد چهارم)

عبدالرحیم قاسمى، از فرهنگیان باسابقه به سال 1312 خورشیدى در تهران متولد شد، پدربزرگ وى از شاگردان درویش‏خان بود و تار را به خوبى مى‏نواخت. پدر او ویولن مى‏نواخت. قاسمى، ضمن تحصیل در دوران ابتدایى شروع به نواختن نى‏لبك نزد خود مى‏كند و زمانى كه مشغول تحصیل در دبیرستان بود با ساز سنتور آشنا مى‏شود و زمانى كه از رادیو صداى سنتور را مى‏شنید آن قدر نزد خود تمرین مى‏كرد تا بتواند آن آهنگ را بنوازد. علاقه‏ى وى به یادگیرى و نواختن ساز ستنور موجب گشت تا پدر او، این نوجوان هنردوست و طلبه را نزد استاد فن براى یادگیرى موسیقى روانه سازد، لذا وى را نزد هنرمندى به نام على صبا مى‏فرستد و او نزد شخص به كسب تحصیل موسیقى و نواختن سنتور مى‏پردازد. سپس پس از چندى با راهنمایى‏هاى دكتر پزشكان كه از دوستان نزدیك پدر وى و استاد ابوالحسن صبا بود، نزد این استاد فقید رفت و در كلاس ایشان مشغول تحصیل علم موسیقى شد و ضمن تعلیم گرفتن از زنده‏یاد استاد صبا، بنا به توصیه ایشان به دانشگاه رفت و در رشته‏ى فیزیك مشغول تحصیل شد و موفق به دریافت لیسانس در این رشته گردید و بعدها همین رشته تحصیلى در ساخت سنتور به وى كمكهاى شایانى را نمود. عبدالرحیم قاسمى، با توجه به این كه خود از فرهنگیان قدیمى است و مدت بیست و هفت سال در دبیرستانهاى مختلف وزارت آموزش و پرورش مدرس بوده، خود را در رشته علم موسیقى همیشه طلبه مى‏داند، زیرا پس از فوت استاد ابوالحسن صبا كه براى جامعه هنر موسیقى ایران ضایعه جبران‏ناپذیرى بود و شاید دیگر چنین ابرمردى را، هنر موسیقى ایران در تاریخ خود نخواهد دید، ضربه سنگینى به وى كه مردى فرزانه و عاطفى است وارد ساخت. تنها بنا به توصیه‏ى قبلى استاد فقید خود براى ادامه تحصیل علم موسیقى به هنرستان موسیقى ملى رفت و نزد شاگرد بزرگ و بى‏همتاى استاد صبا، استاد فرامرز پایور، به تكمیل ردیف‏هاى صبا و پایور پرداخت. مدت یك سال در هنرستان از مكتب استاد پایور كسب فیض كرد كه همدوره وى رضا شفیعیان هنرمند ارجمند در این دوره از كلاس این استاد بود. عبدالرحیم قاسمى، از سال 1345 اقدام به تعلیم شاگرد در رشته سنتور كرد و از سال 1362 نیز با كمك و همراهى دوستى فرهنگ خود، ناصر ضیاءالابصار، در كارگاه خود اقدام به ساختن سنتور كرد و تاكنون حدود دویست سنتور ساخته كه در تكمیل و ساخت آنها سعى و كوشش بسیار دارد.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد چهارم)

استاد رضا ژاله شاعر، طراح و هنرمند صنعتگرى كه با توجه به سازهاى زیبا و قابل بحثى كه در صنعت سازگرى دارد، معهذا آنطور كه باید و شاید، كارهاى این هنرمند وارسته و دوست‏داشتنى شناخته نشده و جا دارد كه از وى و كارهاى او در موسیقى سنتى و صنعت سازسازى بهره‏هاى بیشتر برد. پاى صحبت استاد رضا ژاله مى‏نشینیم و مى‏بینیم كه این هنرمند باارزش چگونه به دنیاى موسیقى و سازگرى كشانیده شد. عصر یكى از روزهاى پائیزى كه نگارنده با ایشان ملاقات داشتم وى درباره خود چنین گفت: «اسم من محمدرضا و فامیلم ایلدارژاله به سال 1326 در هفده خردادماه مى‏باشد. شهرى كه در آن پاى به عرصه حیات گذاشتم مشكین‏شهر یا (خیاو) در آذربایجان شرقى (استان اردبیل) است. پدرم قربانعلى ایلدارژاله مرد نظامى بود و اهل فن و سپاهى، مادرم ربابه نانه‏گلى خانه‏دار كه مادرى بود مهربان و بسیار عاطفى، مادرم اهل قزوین و پدرم اهل زنجان بودند. دو برادر بزرگتر از خود دارم به نام‏هاى جمشید و محمد كه جمشید مثل پدر به شغل نظامى و محمد به فرهنگ رفت و آموزگار شد و من خود كارمند بانك ملى ایران در تهران مى‏باشم. درباره كودكى و محل زادگاهم باید بگویم كه این دوران را در دامان كوه سربرافراشته سبلان سپرى كردم كه از آتش اندرونش چشمه‏هاى آب گرم و برف‏هاى رویش رودخانه‏هاى پرآبى هدیه به مردم ساده و پاك‏اندیش مى‏كند. و باغ‏هاى تشنه و چمن‏زارهاى وسیعش را به زلال قطره‏هایش سیرآب. دره‏هاى عمیقش را رودخانه‏هاى پرآبش زیباتر مى‏كند و اشتیاق شكفتن را در شكوفه‏هایش هر لحظه بیشتر و صداى پرندگانش را در گوش جانم هنوز بعد از سالها گذشت مى‏شنوم. بعدازظهر یك روز بهارى بود، دست‏هایم را گرفت و من لحظه‏اى بعد خود را در آن طرف رودخانه (دیه آرخى) با برادرم محمد دیدم. رقص شاخه‏هاى درخت بید را از نوازش نسیم مى‏دیدم و آواز مرغ كوچكى را سارى كوینك (زرد ملیجه) مى‏شنیدم اما این بار شاخه‏ها را بى‏تاب‏تر و سارى كوینك را بى‏قرارتر مى‏دیدم، راستى چرا؟ دیرمان باغى (باغ آسیاب) با آن درختان گیلاس و سیب‏هاى فراوان میعادگاهى اهل دل بود و محل تفرج و تفكر عارفان و متفكران. دست‏هایم در دست برادرم محمد بود و چشمهایم خیره به دست‏هاى مردى گردیده بود كه چیزى را در بغل نگاه داشته بود كه یك دستش عمودى مرتب بالا و پائین مى‏رفت و یكى افقى عقب و جلو. صورتش را نگاه كردم، جویبارى از اشك آهسته رو به پایین در سیمایش جریان داشت كه روى سازش مى‏ریخت. به برادرم محمد گفتم: بوكیمدى؟ (كیه این). گفت: «آقاى منصورى دى خانمى تزه اولوب هردن بى گلر بورا اتورار تار ورار آغلار». (این آقاى منصورى است خانمش تازه فوت كرده، اینجا مى‏آید، مى‏نشیند تار مى‏زند و گریه مى‏كند). گفتم: «پس این سازى كه مى‏زند تار است؟» گفت: «آره» و من عاشق معشوق آقاى منصورى شدم و من از آن زمان به بعد، بارها و بارها صدایش را كه با منصورى حرف مى‏زد شنیدم و به خاطر سپردم. تا این كه عصر یكى از روزهاى غم‏انگیز پائیزى صداى لااللَّه‏الااللَّه را همراه با محمد رسول‏اللَّه (ص) كه منصورى تا گورستان را بدرقه مى‏كرد شنیدم و سالها درد هجر و جدائى من از تار و تارنواز آغاز و به درازا كشید. پس از چندى پدرم كه بازنشسته شد و ما به تهران نقل مكان كردیم و در خیابان نواب چهارراه شكوفه كوچه صالحى پلاك 15 كه یك باب خانه قدیمى و محقر بود ساكن شدیم پدر مرا براى ادامه تحصیل در دبیرستان یادگار واقع در خیابان خوش ثبت‏نام كرد و پس مدتى با شخصى به نام غلامى كه تار و سه‏تار مى‏زد آشنا شدم. آشنائى من با آقاى غلامى كه در ساعات بیكارى در دبیرستان سه‏تارش را كه البته گاهى مى‏آورد و مى‏زد باعث شدت علاقه من به این ساز و همچنین تار شد. برادرم جمشید برایم یك سه‏تار از فروشگاه گل‏بهار كه در لاله‏زار بود خرید به مبلغ نهصد ریال كه من این سه‏تار را در سال 1363 فروختم به صد برابر، یعنى نود هزار ریال، این ساز كاسه تركه‏اى توت و گردو، یكى در میان بود و ساخت مرحوم محمد عشقى بود و از روى علاقه‏اى كه به ساز داشتم روى دسته را صدف‏كارى كردم. بعد از مدتى رفتم به كلاس موسیقى رودكى كه در خیابان سى‏مترى تقاطع حشمت‏الدوله بود و به مدیریت آقاى مهاجر و استادى آقاى بى‏آزار اداره مى‏شد. در این كلاس مشغول فراگیرى موسیقى شدم تا این كه یك روز ویولن شكسته‏اى را در سطل زباله دیدم كه شكسته و دور انداخته شده بود، آن را بردم به منزل و با حوصله تمام تعمیر كردم و به كلاس آوردم و چون خجالت كشیدم كه بگویم این ساز را از توى سطل زباله پیدا كرده‏ام، لذا به متصدى كلاس ویولن آقاى حسین صمدى گفتم: «استاد این ویولن را خریده‏ام چطور است؟» ساز را گرفت و پنجه‏اى با آن نواخت و گفت: «این ساز، هم صدایش به گوشم آشناست و هم خودش». گفتم: «بله این همان سازى است كه شما دور انداخته بودید»؛ تشویق فراوانى كرد و من تقریباً دو سه ماهى به كلاس سه‏تار رفتم كه این برنامه به عللى متوقف شد تا سال 1359 براى خرید تار به مغازه آقاى بخشى واقع در میدان بهارستان رفتم، قیمت تار خیلى بالا بود. گفتم: «آقاى بخشى مى‏روم و خودم یك تار براى خودم مى‏سازم»، چند نفرى كه در مغازه وجود داشتند با این گفته من زدند زیر خنده كه این خنده‏ها مرا در تصمیم خود جدى‏تر و مصمم‏تر كرد. فرداى آن روز، شروع كردم به خریدن وسائل كار و ابزار، تلفنى هم به یكى از سازندگان ساز كردم و گفتم: «استاد اگر اشكالى ندارد مى‏خواهم چند روزى، چند ماهى شاگرد شما باشم و البته نمى‏خواهم كه مزاحم جنابعالى گردم و به این شرط كه هیچوقت از شما چیزى نپرسم، من خودم با نگاه كردن، كار را یاد خواهم گرفت». گفت: «راست میگى؟» گفتم: «بله» گفت: «اتفاقاً به آدمى مثل تو نیاز ندارم» و گوشى تلفن را گذاشت. اسمش را در اینجا نمى‏برم كه مبادا خداى ناكرده در جایى به زشتى از ایشان یاد شود. به هر حال به كوشش خود ادامه دادم و گمان كنم اواخر سال 1359 بود كه یك تار ساختم از چوب توت و بردم نزد آقاى بخشى كه او پس از دیدن تار ساخت من گفت: «آى شیطون آخر آنچه را مى‏خواستى كردى». اتفاقاً براى تار همانجا یك مشترى پیدا شد كه به مبلغ هشت هزار و پانصد تومان فروختم و كسرى وسائل كارم را تهیه كردم، همچنین با فروختن اتومبیلم ماشین چوب‏برى و رنده‏برقى را خریدارى كردم، از كمك‏هاى فكرى آقاى محمود قربانعلى كه در كارگاه فرهنگ و هنر بود خیلى زیاد استفاده كردم كه براى همیشه در زندگى از ایشان ممنون و سپاسگزار مى‏باشم و همیشه خود را مدیون این مرد اخلاق و هنر مى‏دانم، بعدها به ساختن سه‏تار هم مشغول شدم و سه‏تارهایى كه تاكنون ساخته‏ام، بسیار است. چند ساز ابتكارى هم با نام‏هاى، «دلگشا» (زهى) و «دلربا» (مضرابى) و «دل‏آرام»(زهى) ساخته‏ام و یك ساز هم براى كوك سنتور به جاى دیاپازون. به هر حال با علاقه‏اى كه من نسبت به وطنم ایران و این آب و خاك دارم و مردمان و آداب و سنن و فرهنگ عامه و موسیقى اصیل سنتى آن را دوست دارم و این موسیقى در تمام وجودم ریشه دوانیده و با خونم عجین شده، عمرم را در ساختن این آلات و ادوات موسیقى صرف كرده‏ام. خوب یا بد بودن سازهاى من را شاید زمان سال‏ها پس از مرگ من معلوم كند. خدا داناست، كه من هرگز از ساختن این سازها آلوده شده به مسائل مادى نیست، بلكه نظرم پیشرفت علم موسیقى این هنر آسمانى و والا بین هنرجویان است تا بتوانند با این آلات و ادوات هرچه بیشتر با این هنر مأنوس گردند. در اینجا یادآور مى‏شوم كه چون قسمت اعظم عمر و وقتم را صرف این هنر والا و ظریف كردم و خیلى كمتر به خانواده‏ام رسیدم، از همسر مهربانم خانم راضیه سجادى تفرشى و دختران خوبم نرگش و نغمه و نسیم و دو پسرم محمد و مهدى كه مرا تحمل كردند، از اولى به خاطر كمبود محبت‏هاى همسرى و بقیه به سبب كسرى عطوفت پدرى عذرخواهى مى‏كنم و امیدوارم مرا در قبال خدمت كوچكى كه به موسیقى وطنمان ایران كرده‏ام ببخشایند و در ضمن یادآور مى‏شوم كه از محبت‏هاى استادان عزیزم، بهنام وادانى و محسن راسخ و سعید تقى‏بیگلو كه همواره مرا مورد لطف خویش قرار داده‏اند سپاسگزارى نمایم». تمام سازهاى استاد رضا ژاله داراى تاریخ ساخت و اتمام و شماره و پرونده مى‏باشد.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : مردان موسیقی سنتی و نوین ایران (جلد چهارم)

محمود رسولى، از نى‏نوازان خوب شهرستان بروجرد است كه خیلى گمنام و مهجور مانده و كمتر كسى جز محافل هنرمندان آن شهر از وجود این هنرمند و هنر او آگاهى دارد. محمود رسولى كه به شغل خیاطى در بروجرد اشتغال دارد به سال 1325 در این شهر دیده به جهان باز كرد. پدر و عموى او ساز نى را به خوبى مى‏نواختند ولى از ردیف و گوشه‏هاى موسیقى ایرانى و اصولاً دستگاههاى موسیقى اطلاعى نداشتند. محمود از سن دوازده سالگى نى زدن را نزد پدر و گاهى اوقات نزد عموى خود آغاز و شروع به فراگیرى نواختن این ساز كرد. وى روزهاى یكشنبه كه استاد حسن كسائى در رادیو برنامه داشت كنار رادیو مى‏نشست و به صداى ساز این استاد گوش مى‏داد و پس از آن تا یكشنبه هفته دیگر مرتباً آن آهنگ را نزد خود تمرین مى‏كرد و آن قدر شب و روز با عشق و علاقه در نى نفس گرم خود را مى‏دمید تا مى‏توانست صداى مورد نظر خویش را از دل سرد آن دربیاورد. مدت‏ها این وضع ادامه داشت ولى طبع حساس و روح كاوشگر او راضى نمى‏شد، تا این كه به محمد موسوى یكى از شاگردان بزرگ و برجسته استاد كسائى كه خود هم‏اكنون در نى‏نوازى و نى‏سازى استاد است آشنا مى‏شود و آدرس استاد حسن كسائى را از وى دریافت مى‏كند. او بلافاصله نامه‏اى با یك بیت شعر زیباى حسام همدانى تحت عنوان: ما ز هر صاحبدلى یك شمه كار آموختیم ناله از نى، گریه از ابر بهار آموختیم تقاضاى ملاقات با استاد را كرد كه استاد كسائى، این هنرمند بزرگ و فخرآفرین، وى را مى‏پذیرد و به اصفهان دعوت مى‏كند و با مهربانى و خلوص نیت كه از استادان خود مهدى نوائى و ابوالحسن صبا آموخته بود، محمود رسولى را با راز و رمز نى‏نوازى آشنا مى‏كند و او را تشویق و مورد حمایت خود قرار مى‏دهد و دو نى به او مى‏دهد و سفارشات لازم را به وى مى‏كند. از جمله به او مى‏گوید: «من نى را مثل استادان قدیم با لب مى‏زنم، ولى نى را باید با دو فك بالا و پایین نواخت كه امكان دمیدن هوا در آن بیشتر و صداى رسا بهتر و اصولى‏تر مى‏گردد نواخت، لذا شما سعى نمایید كه نى را این چنین بنوازید». محمود رسولى، حدود 9 سال با عشق و علاقه وصف‏ناپذیرى از بروجرد به اصفهان مى‏رفت و از مكتب استاد كسائى بهره‏ور مى‏شد و پس از كسب آموخته‏هاى جدید و نو، دوباره به زادگاه خود بروجرد برمى‏گشت و پس از آن مدتى نزد محمد موسوى كه حدود 5 سال گردید رفت و فنون نى‏سازى و بعضى مسائل نواختن نى را نزد وى آموخت و خود به مرحله‏اى رسید كه نواختن نى او طرفداران فراوان پیدا كرد و از این زمان به بعد در محافل و انجمن‏هاى فرهنگى و هنرى و ادبى شهر همراه دوستان هنرمند خود و یا به صورت تكنوازى به اجراى برنامه‏هاى موسیقى پرداخت، سپس با اركستر فرهنگى ارشاد اسلامى (صبا) شهرستان بروجرد همكارى خود را آغاز كرد كه هنوز این همكارى ادامه دارد. محمود رسولى، از سال 1367 اقدام به ساختن ساز نى كرده كه نى‏ها را از كاشان و شهرهاى مختلف مازندران مثل: سارى، بابلسر، بل‏میر و قائم‏شهر تهیه مى‏كند و پس از ساختن نى آن را به شهرهاى دیگر كشور و بسیارى كشورهاى عربى ساحل خیلج‏فارس صادر مى‏كند.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1290 ق)، نقاش و قلمدان‏ساز. اهل شیراز و قلمدان‏ساز دوره ناصرى بود و رد نقش گل و مرغ و چهره‏پردازى قلمى خوش داشت. نقش گلها در قلمدان‏هاى او ریز و درشت و ایرانى- فرنگى است و شباهت زیادى به شیوه فتح‏اللَّه شیرازى دارد. از آثار وى: قلمدان گل و مرغى كه در روى آن و در بین سه مدالیون متنوع آن، تصاویرى از پریرویان ایرانى و فرنگى ترسیم شده، با: «رقم یداللَّه شیرازى 1290».

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(تو 1227 ق)، نقاش، قلمدان‏ساز و شاعر، متخلص به مصور. وى در تهران به دنیا آمد و در مشهد سكنى گزید. مصور در فن نقاشى و شبیه‏سازى مهارت داشت و قلمدان و قاب آینه نیز مى‏ساخت. او همچنین داراى طبع شعر بود و بعضى از اشعارش در تذكره‏ها بر جاى مانده است. صاحب عنوان تا 1294 ق در قید حیات بود. از آثار وى تصویر پیرمرد چوپانى به آبرنگ است كه به عصایى تكیه داده و چند گوسفند را مراقبت مى‏كند، با رقم: «عمل على مصور تخلص»؛ قلمدان زیبایى، با تاریخ 1294 ق.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(ز 1295 ق)، نقاش و قلمدان‏ساز. وى به غیر از استاد مصطفى امامى حسینى است. این هنرمند در شیوه‏ى آقا رحیم كار مى‏كرده و در قلمدان‏سازى دست داشته است. از آثار او قلمدان گل و مرغ خوش نقشى به شیوه‏ى سیاه قلم كه معیار هنرى گل و مرغ‏ها، با آثار مصطفى امامى تفاوت زیادى دارد. زمینه‏ى قلمدان، حل كارى برگ و گل است و داخل و زیر آن تذهیب شده، با رقم: «حسب الفرمایش... رقم كمترین مصطفى اصفهانى سنه 1295».

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 13 مرداد 1395  - 6:18 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 14 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(تو 1270 ش)، خاتم‏كار. ملقب به صنیع دیوان. وى برادر محمد حسین صنیع خاتم است. او به تعمیر و مرمت صندوقهاى مزار ائمه اشتغال داشت و طراحى نقوش را به استادى طرح مى‏كرد و با همكارى شاگردانش به پایان مى‏رسانید. از آثار وى: تجدید ساخت ضریح نقره‏اى حضرت شاه‏عبدالعظیم، ساختن و پرداختن تالار خاتم كاخ مرمر.

نویسنده : نظرات 0 سه شنبه 12 مرداد 1395  - 1:02 PM

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

(س سیزدهم ق)، نقاش و قلمدان‏ساز. از این هنرمند دو قلمدان استادانه دیده شده كه در شیوه‏ى آقانجف كار كرده و در یكى از این قلمدانها «محمدعلى شریف قاینى» و در دیگرى «على محمد شریف قاینى» رقم نهاده و تاریخها نیز تا حدى قرین بوده است. ممكن است كه این دو نام، دو نقاش جداگانه باشند كه در یك زمان فعالیت هنرى داشته‏اند. به هر حال از آثار وى چنین برمى‏آید كه استاد قاینى چهره‏پرداز و مجلس‏آراى خوبى بوده و در تذهیب و آرایش زمینه‏ها، استعداد وافرى داشته است. از آثار او: قلمدان پر پیرایه‏اى كه در رویه‏ى آن سه مدالیون بیضى شكل دیده مى‏شود كه در داخل مدالیون‏ها، قصه‏ى معروف شیخ صنعان و دختر ترسا نقش شده و كناره‏هاى قلمدان وزیر آن، تذهیب طلایى فوق‏العاده‏اى داشته است، با رقم: «عمل محمدعلى شریف قاینى 1282»؛ قلمدانى در شیوه‏ى آقانجف كه بسان كارهاى وى، تصویر یوحنا را به قدرت تمام تصویر نموده است. در پایین رویه‏ى قلمدان، منظره‏ى سى و سه پل اصفهان نقش بسته و در كناره‏ها نیز، تصاویر و مناظر مختلفى، بین شش كتیبه‏ى بیضى شكل نقش بسته است، با رقم: «الاقل على محمد شریف القاینى 1278».

نویسنده : نظرات 0 سه شنبه 12 مرداد 1395  - 1:02 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 2

جستجو



در وبلاگ جاری
در كل اينترنت

نویسندگان

امکانات جانبی