ملیت : ایرانی - قرن : 12 منبع : پایگاه راسخون
يکي از آقايان که از چهرههاي برجسته دوره شاه سلطان حسين (1135 -1106) بوده آقا کمال است. وي صاحب جمع خطانه عامره بوده و می توان گفت که به عبارتي وزير ماليه دولت وقت بوده است. ميرزا سمعيا دربارهي شغل مزبور مينويسد: شغل صاحب جمع خزانه ي عامره آن است که صاحب جمع مزبور مقرب الخاقان و آنچه از نقد وجوهات ممالک محروسه و دارالسلطنهي متعلق به سرکار ديوان است، به تحويل صاحب جمع خزانه ي عامره مقرر بود و هر يک از عمال و حکام و مباشرين ماليات دياني، تأخير در وجوه انفادي خزانهي عامره مينمودند، صاحب جمع خزانه به جهت وصول انفاديات خزانه، توابين خود را محصل و به ولايات فرستاده جوه تحويلي را وصول و ابواب جمع خود مينمود. وي به عنان نمونه از «آقا کمال» ياد ميکند که چندين سال متوالي اين سمت را در اختيار داشته است:.... آقا کمال صاحب جمع به خدمت پادشاه سابق عرض و حاجي مهدي خان [که نام وي را نيز در همين وقفنامه داريم.] معتمد خود را محصل و هر ساله مومي اليه تمام و کمال وصول و انفاد خزانهي عامره مينمود و آنچه انفس اجناس سر کار خاصهي شريفه است، خواه از جواهر يا اقمشهي نفيسهي پيکش، ا زکتاب و سمور و زربفت و ساير اجناس بسيار تحفه، در خزانهي عامره به تحويل مشار اليه مقرر و صاحب جمع خزانه در نهايت اعتبار و کمال اقتدار و کليد دار خزانه نيز از معتبرين خواجه سرايانست بر اساس يکي از احکامي که از شاه دربارهي موقوفات آقا کمال صادر شده وي در سال 1107 پست صاحب جمعي را عهدهدار شده است. آقا کمال از شخصيتهاي متنفذ در دربار بوده است، شخص ديگري نيز از همين آقايان احمد آقا نام داشته که يوز باشي غلامان خاصه بوده و او نيز نفوذ زياد در شاه داشته است. گفته شده که زماني احمد آقا آن چنان جرأت يافته که به وزير اعظم نيز دشنام داده است.شاعري ناشناخته از همين دره فصلي از چکامهي خود از عنوان مکافات نامه را به وضع آقايان و تأثير فراوان اما نامطلوب آنها در درباره شاه اختصاص داده و از آقا کمال و احمد آقا ياد کرده است: ز خواجه سرا خامه را نفرت است که مقبولشان گنده و نکبت است چه اين ناقصان نه مرد و نه زن خدا ناشناسان ابليس فن نه از نوع انسان نه از جنس دد ندانستند کاري بغير از لگد نه عقل و نه فهم و نه دين و نه داد نه آب و نه آتش نه خاک و نه باد نه ابليس و نه جن و نه ديو و نه غول نه کافر نه مسلم نه رد نه قبول.... ز محمود و فعلس دو محمود زاد ز احمد هم اين احمد به نژاد کمال از کمالش به ما شوم شد ز ادراکش ادراک معدوم شد و در جاي ديگر دربارهي نفوذ آقا کمال و آقا بر شاه ميگويد: ولي حرف فراش آقا کمال بود وحي منزل خلافش محال اگر احمد آقا شدي مدعي نبودي ز انکار حق مانعي به هر روي اين خواجه سرايان مورد تنفر اقشاري از مردم بودهاند به ويژه که نوعا اصالت خانوادگي نيز نداشتند چنانکه خانواده نيز نداشتند. در برابر آنان وفادار به دربار بوده و حياتشان در گروه همين وفاداري بود. آقا کمال در طول سالهاي 1107 تا 1133 کار وقف رقبات اين وقفنامه را انجام داده است. تاريخ اول، قديمي ترين تاريخي است که در يکي از فرامين شاه درباره موقوفات آقا کمال آمده و تاريخ دوم، آخرين تاريخي است که در يکي ديگر از فرامين شاه آمده است. وقفنامه حاضر از روي يکي از چند نسخهاي که بر اساس نسخهي اصل که طومار بوده نگاشته شده، به چاپ ميرسد. پيش از آنکه متن وقفنامه را بياوريم لازم است دربارهي مدرسه مورد نظر توضيحاتي بدهيم. متأسفانه بر خلاف نظر واقف که تمام کوشش خود را براي حفظ مدرسه انجام داده و با نوشتن وقفنامهاي با اين دقت راه را بر هر گونه سودجويي بسته، امروزه هيچ اثري از اين مدرسه بر جاي نمانده و حتي جاي آن نيز مشخص نيست. به احتمال قوي از موقوفات آن نيز خبري نباشد جز آنکه ما بياطلاع مانده باشيم. ا زيکي از فرامين شاه که در حاشيه وقفنامه آمده بدست ميآيد که آقا کما لا سال 1107 ساختن مدرسه را آغاز کرده است. همانطور که اشاره شد از اين مدرسه اثر باقي نمانده و تنها يادي که از اين مدرسه در دست است بقاياي قسمتي از کاشيکاري سر در مدرسه است که در انبار يکي از مساجد اصفهان نگهداري ميشود. در اين باره بهتر است به توضيحات استاد هنرفر توجه کنيم. او ذيل عنوان کتيبه مدرسه آقا کمال خازن از آثار دوره صفويه مينويسد: روز دوشنبه 18 خرداد ماه 1343 که باتفاق دوست فاضل آقاي سيد مصلح الدين مهدوي مشغول تطبيق کتيبههاي مسج رحيم خان بوديم دو نفر از خادمين مسجد بنام شکر الله و حسن گنلجعلي اظهار داشتند که در انبار مسجد چند قطعه کتيبه سنگي خوش خط نيز وجود دارد و ما را به درون انبار راهمائي کردند، از ملاحطه آثار مزبور معلوم شد که کتيبه متعلق به يکي از هفت مدرسه از بناهاي عصر صفويه است که بوسيله آقا کمال خازن خزانه شاه سلطان حسين صفوي بنا شده. آقايان نامبرده اظهار داشتند که قطعات کتيبه را در زير خاکهاي انباشته شده يکي از زواياي مسجد يافتهاند و تا اين تاريخ شخصا از آنها مراقبت کردهاند، مؤلف با قدرداني از سعي و اهتمام نامبردگان مخصوصا آقاي حسن گنجعلي که علاوه بر خدمت در مسجد به شغل آموزگاري نيز اشتغال دارد و خط نستعليق را نيکو مينويسد در حفظ بقاياي يکي از آثار گمنام دوره صفويه بقرائت و عکس برداري از قطعات موجود کتيبه توفيق يافت و بان ترتيب اثر ديگري بر آثار پراکنده عهد صفويه ميافزايد. (ظاهرا مصالح بنائي هفت مدرسه در بناي مسجد رحيم خان، کتيبه مزبور هم انتقال يافته و همچنان در اين محل جاي مانده است، از قرار معلوم دو مدرسه از هفت مدرسه در محله مستهلک جنب شاهزاده ابراهيم قرار داشته است که تدريجا به ويراني گرائيده و از مصالح آنها در ساختمان مسجد رحيم خان و شبستان مسجد محله نو (مسجد فشارکي) استفاده شده است). کتيبه مزبور که بخط ثلث فرو رفته بر سنگ پارسي و به قلم عبد الرحيم جزايري خطا معروف دورهي شاه سلطان حسين صفوي است بشرح زير ميباشد: «بسم الله الرحمن الرحيم من فضل الله سبحانه و ميامين دولة السلطان الاعظم و برکات خدمة الخاقان الافخم ظل الله في العالم سيد السلاطين قهرمان الماء و الطين السلطان بن السلطان ابو المظفر شاه سلطان حسين الصفوي الموسوي الحسيني بهادر خان لازال بهبه مرجعا لأعاظم السلاطين وفق لبناء هذه المدرسة خادمه الخازن لخزانة عطياته الممتاز بالقرب الي حريم سرادقاته آقا کمال جعل الله سعيه مشکورا واتفق اتمامها في 1108 کتبه عبد الرحيم عمل محمد طاهر.». از آقا کمال در موارد ديگر نيز ياد شده است. دربارهي بناي مدرسه چهار باغ اصفهاني آمده است:... و مدرسهي سلطاني صد و پنجاه حجره دارد در کمال تکلف ساخته شده به سرکاري آقا کمال صاحب جمع خزانه عامره. در اشعار اطراف سرسراي مدخل مدرسه چهار باغ که بخ خط محمد صالح اصفهان و مورخ به سال 1119 است چنين آمده: وارث تخت سليمان خسرو گيتي ستان پادشاه شيعيان، جان جهان سلطان حسين آنکه از تيغ کجش شد راست کار عالمي آنکه از خلق و کرم بگرفت حد مشرقين شد مقرر تا غلام و خازنش آقا کمال کز کمال عقل و دانش، عقل و دانش راست عين . و در اشعال منقوش بر دست اندازهاي چوبي غرفههاي فوقاني مدخل مدرسه چهار باغ آمده است: به عهد دولت سلطان حسين شاه جوان که از عدالت او گشت ملک و دين آباد ز صدق بود چو آقا کمال سر کارش شد مست منزل اهل کمال و استعداد قلم گرفت و ن.شت از هري بتاريخش بنام مدرسه شد شه از کمال آباد . و در اشعار سراسري شمالي مدرسه به خط محمد صالح اصفهاني آمده: ابر عالمگير گوهر قطره بحر کرم عالم آرا آفتاب داد و دين سلطان حسين يافت چون اتمام اين عالي بنا از وجود شاه .... داد چون سرکاري آقا کمالش زيب و زين. مشهورترين آنها محمد باقر حسيني خاتون آبادي و محمد حسين تبريزي آخرين ملاباشي عصر سلطنت شاه سلطان حسين است . علاوه بر اينها نام زين الدين عاملي، محمد شفيع خراساني و حسين بن حسن گيلاني ديده ميشود.