ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شهیدان
در فروردین ماه سال 1337 نوزادى در شهرستان قم چشم به آسمان زیباى زندگى گشود و پدر و مادر نام او را محمدجواد نهادند و او در سایه پر مهر خانواده، پرورش یافت. در 5 سالگى پاى به مکتب نهاد و قلبش با نغمههاى آسمانى قرآن آشنا شد و در سن 7 سالگى به مدرسه رفت. محمدجواد دستان کوچکش را به پدر مىسپرد و همراه او در مجالس اسلامى و نماز جماعتها شرکت میکرد. او از همان سنین، چهره ملکوتى علما از جمله امام خمینى (ره) را زیارت کرد و الفت قلبى با آنان پیدا کرد. فقر مالى جواد را وادار کرد که پس از اتمام تحصیلات ابتدایى، وارد محیط کار شود و دوره راهنمایى را در کلاسهاى شبانه به پایان برساند. چندى بعد، جواد با اصرار دوستان در بخش درجهدارى ارتش استخدام شد؛ اما جو ناسالم آنجا مجال ماندن را از او گرفت؛ لذا پس از کسب تجربه نظامى و گذشت 20 ماه، استعفا داد و دوباره در بازار، به کار پرداخت. اطلاعات و بینش سیاسى و دینى او، دلآذر را بر آن داشت تا جزو کارآمدترین و مبارزترین جوانان قم در مبارزه علیه طاغوت شود و بارها مأموران در صدد تعقیب و دستگیرى او برآمدند. پس از آنکه حضرت امام (س) کرد مراجعت به ایران باز گردد، به عضویت کمیته استقبال از امام (ره) درآمد و سپس به عنوان یکى از اعضاى گروه محافظ، از ماشین امام حفاظت مىکرد. وى پس از پیروزى انقلاب اسلامى، به عضویت کمیته انقلاب اسلامى درآمد و در دستگیرى عوامل طاغوت و قاچاقچیان مواد مخدر، تلاش زیادى کرد. دلآذر در آذرماه سال 1358 به لبنان سفر کرد. پس از بازگشت، لباس سبز سپاه را بر تن کرد و بعد از گذراندن دوره آموزش کوتاه مدت، عازم جبهههاى جنگ شد. محمدجواد سالهاى حضور خود در جبهه را با مسؤولیتهاى گوناگون از جمله فرماندهى "محور" و "عملیات" طى کرد و در عملیاتهاى گوناگون از جمله :"بدر، محرم و والفجر چهار" چندین بار مجروح شد. فرمانده عملیات لشکر 17 علىبنابیطالب (علیه السلام) 1364/12/13چنان شجاع و بىباک مىنمود که دلآذر شجاع لشگر لقب گرفت و سرانجام در عملیات والفجر هشت جرعهنوش بارگاه حضرت حق شد.