ملیت : ایرانی - قرن : 15 منبع :
شهید حجت الله نعیمی : فرمانده واحد اطلاعات وعملیات لشگر 25 کربلا(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) در يک خانواده کشاورز و مذهبی در شهريور 1344 در روستای "فيروزکلا" درشهرستان "آمل" به دنيا آمد. او سومين فرزند خانواده نعیمی بود. در شش سالگی ودرمهرماه 1350 وارد دبستان روستای محل زندگی اش شد. پس از پايان تحصيلان ابتدايی در سال 1356 در مدرسة راهنمايی شهيد بهروز غلامی (فعلی) در"پاشاکلا" مشغول تحصيل شد. در زمان اوج گير انقلاب اسلامی در سال 1357 با وجود سن کم در فعاليتهای انقلابی شرکت داشت. پس از پيروزی انقلاب و تأسيس بسيج عضو ويژه بسيج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی "آمل" شد. پس از پايان تحصيلات راهنمايی، دوره متوسطه را در دبيرستان هفتم تير روستای "پاشاکلا " آغاز کرد. در سال اول نظری بود که در سال 1361 به جبهه های غرب اعزام گرديد. سال اول متوسطه را در دبيرستان اقبال "لاهوری"در" سقز " به پايان رساند. بيش از يک سال در جبهه های "کردستان" و در واحد اطلاعات و عمليات قرارگاه حمزه سيد الشهداء(ع) حضور داشت. مدتی پس از بازگشت از جبهه های غرب، عازم جبهه های جنوب شد و در گردان يا رسول اللّه (ص) از لشکر 25 کربلا مشغول خدمت گرديد. پس از مدتی به عضويت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد و در واحد اطلاعات و عمليات لشکر 25 کربلا مشغول شد. مدتی بعد به مسئوليت تيم گشت وشناسايی منصوب گرديد. در مسايل نظامی هميشه با نيروهای خود مشورت می کرد و در آموزش استاد بود و با تسلط مسايل اطلاعات و عمليات را به نيروها تدريس می کرد. در واحد اطلاعات عمليات ابتکار زيادی داشت و در نقشه خوانی و کاربرد قطب نما کسی مثل او در لشکر 25 کربلا وجود نداشت. او زندگی خود را وقف جبهه و جنگ کرده بود؛ در تمام عمليات لشکر 25 کربلا حضور فعال داشت. بارها مجروح شد ولی هيچگاه خانواده اش را از اين امر مطلع نکرد. يک بار بر اثر اصابت ترکش به صورت و فک چند دندانش را از دست داد و پانزده روز در يکی از بيمارستان های مشهد بستری بود. وقتی که به خانه رفت مادرش از ناله های او متوجه مجروحيت او شد. وقتی به مرخصی می آمد مردم را به شرکت در جبهه سفارش می کرد. به ياد ماندنی ترين سخن او در ذهن مردم اين بود که چگونه وقتی در عزاداري های سالار شهيدان شرکت می کنيد، افسوس می خوريد که ای کاش در کربلا بوديد و به ياری امام مظلوم می شتافتيد. بدانيد که الان همان زمان است و امام حسين نيازمند ياری شماست. در يکی از اعزام ها وصيت نامه خود را نوشت . پس از عمليات کربلای 1 به عنوان مسئول اطلاعات و عمليات محور 1 لشکر 25 کربلا منصوب شد. در شهريور ماه 1366 به اصرار خانواده تصميم به ازدواج گرفت. پس از برگزاری مراسم عقد، حجت اللّه به جبهه های نبر عزيمت کرد. در همين ايام در يکی از مناطق عملياتی پسر عمه اش مفقودالاثر شد. يکی از همرزمانش می گويد: بعد از اين حادثه وقتی که به حجت اللّه گفته می شد کی عروسی می کنی؟ می گفت: تا پيکر پسر عمه ام را پيدا نکنم مراسم عروسی را بر پا نخواهم کرد. حجت اللّه پس از شهادت سردار طوسی مسئول اطلاعات عمليات لشکر 25 کربلا به اصرار همرزمانش بخصوص شهيد گلگون مسئول محور 2 اطلاعات و فرماندهی اطلاعات و عمليات لشکر 25 را پذيرفت. به دنبال آن در عمليات والفجر 10 مسئوليت کل شناسايی را به عهده داشت. در بهار 1367 به مرخصی رفت تا مقدمات برگزاری مراسم ازدواج را فراهم کند. در همين زمان از لشکر 25 کربلا از وی خواسته شد در اسرع وقت خود را به منطقه جنگی برساند. مرخصی خود را نا تمام گذاشت و به مناطق جنگی بازگشت. دشمن شروع به تک های سنگين در جبهه ها کرده بود. حجت در هنگام حملات سنگين دشمن در مناطق شلمچه و جزيره مجنون حضور داشت. پانزده روز قبل از پذيرش قطعنامه 598 از سوی جمهوری اسلامی ايران در 27 تير 1367، در نبردی سنگين با دشمن بعثی در جزيره مجنون با تمام توان جنگيد. دشمن در اين منطقه از گلوله های شيميايی استفاده کرد و منطقه را آلوده ساخت. در فيلمی که از سوی کويت به ايران ارسال شده بود، حجت را نشان می داد که با زيرپوش راه راه که هميشه می پوشيد و همان چفيه نصف شده در عقبه جزيره مجنون به اسارت دشمن در آمده است. اما بعدها عراقی ها او را در همان عقبه جزيره مجنون به شهادت رساندند. سردار حجت اللّه نعيمی پس از سالها حضور مستمر در جبهه های جنگ به شهادت رسيد. پيکر او نيز سالها در مناطق عملياتی باقی ماند تا اينکه توسط گروه تفحص شهدا در عقبه جزيره مجنون شناسايی شد و به زادگاهش "آمل" انتقال يافت. جنازه اين سردار شهيد چون کمنام بود غريبانه تشييع و به خاک سپرده شد.