مشاهیر ایران و جهان - بابایی، محمد صادق

راسخون راسخون راسخون
انجمن ها انجمن ها انجمن ها
گالری تصاویر گالری تصاویر گالری تصاویر
وبلاگ وبلاگ وبلاگ
چندرسانه ای چندرسانه ای چندرسانه ای

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 15 منبع :

شهید محمد صادق بابایی : فرمانده گردان مهندسی رزمی لشگر17علی ابن ابی طالب(ع)(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) سال 1336 در شهر اراک در یک خانواده مذهبی چشم معصومانه کودکی به جهان باز شد که او را محمد صادق نامیدند. کلاس های دبستان را در آرامش کودکانه به سر آورد. سال های دبیرستان را به خوبی سپری نمود و پس از اتمام تحصیلات شغل مقدس معلمی را انتخاب کرد و در شهرستان سروند , یکی از مناطق محروم استان مرکزی و در روستاهای مختلف مشغول تدریس شد. او برای مردم مستضعف، هم معلم بود هم مبلغ، هم حلال مشکلاتشان، هم کمک کار زندگیشان و برادر و شریک غم هایشان. با آغاز حرکت انقلاب او نیز به صف مبارزان پیوست ، با تجربه هایی که داشت، در تشویق مردم وجوانان و راه اندازی راهپیمایی ها، شرکتی مؤثر و فعال داشت. فعالیت های اجتماعی و سیاسی را با نخستین حرکت های مردمی آغاز کرد. همگام با مردم در همه راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت جست و به پخش نوارها و اعلامیه های امام پرداخت. در همه سال های انقلاب، تا پیروزی آن در بیست و دوم بهمن 1357، از هیچ کوششی فروگذاری نکرد. پس از پیروزی انقلاب و شروع جنگ تحمیلی به میادین نبرد رفت و در عملیات رمضان از ناحیه پا مجروح شد.او پس از سلامتی وارد پشتیبانی و مهندسی جنگ جهادسازندگی )سابق) شد و از همان موقع فعالیتهایش را با مهندسی جنگ آغاز کرد. ورود ایشان به جهاد سازندگی همزمان بود با کار جذب و سازماندهی نیروهای مهندسی جنگ که با موفقیت کامل توانستند این ماموریت را انجام دهند ,تا جایی که در عملیات والفجر مقدماتی از نظر نیروی کیفی و کمی هیچ مشکلی در بخش مهندسی جنگ احساس نمی شد و بیش از 700 نفر نیرو جذب شده و در پشتیبانی جنگ مشغول به فعالیت بودند . همه این برکات از وجود چنین شخصیتی بود که در سمت جذب و سازماندهی مشغول فعالیت بود. پس از مسئولیت جذب و سازماندهی به دلیل تحولاتی که در مسئولیت های پشتیبانی مهندسی به وجود آمد، ایشان مسئولیت جانشینی پشتیبانی جنگ استان را به عهده گرفتند و سپس به عنوان فرمانده گردان انتخاب شدند و پس از جلسه ای در منطقه، ایشان به عنوان مسئول پشتیبانی ومهندسی جنگ استان مرکزی در مناطق عملیاتی معرفی شدند و تا پایان عملیات کربلای 10 که به افتخار شهادت نائل آمدند؛در این سمت خدمت کردند. همرزمش می گوید: پس از عملیات «رمضان» که به عنوان یک نیروی رزمنده بسیجی در آن شرکت فعال داشت با آمدن به مهندسی جنگ جهاد در عملیات خیبر، بدر، کربلای چهار و پنج، والفجر نه، و نصر یک و دو حضور مستقیم وتعیین کننده ای داشت. در شب های عملیات از روحیه ای بسیار والا برخوردار بود. همیشه در حین عملیات در کنار رانندگان لودر و بلدوزر بود و یک لحظه از آنان جدا نمی شد. در منطقه حین انجام کارهای مهندسی وقتی مشکلی پیش می آمد خیلی صبورانه با مشکلات برخورد می کرد. به یاد دارم برای احداث پل عظیمی مشغول فعالیت بودیم و کار دچار مشکل شد. ایشان معمولاً وقتی برای ستاد مشکلی پیش می آمد وضو می گرفتند و دو رکعت نماز می خواندند و تمام همرزمان معترفند که هیچ موردی نبود که مگر پس از نماز و راز و نیاز محمد با خداوند متعال مشکلات حل نشود. بعد از عملیات کربلای پنج در تاریخ 7/2/1366 قصد داشتند با توجه به اینکه که کارها سبک تر شده به مرخصی بروند و اولادی را که خداوند به او اعطاء کرده، ببیند . عملیات نصر یک و دو آغاز شد و بلافاصله به غرب رفت و در این دوعملیات شرکت فعالی داشت و بار سنگین فرماندهی گردان به عهده ایشان بود. وقتی همرزمانش به او می گویند چرا به مرخصی نمی روی ؟ گفت نمی دانم چه موقع باید بروم. پس از آن به منطقه شیلر برای انجام کاری می رود و بعد از آن می خواهد به منزل خود تلفن بزند که حمله هوایی دشمن آغاز می شود. با بمباران نمودن منطقه توسط هواپیماهای دشمن، حاج صادق خودش را به روی همرزمی که با اوبوده می اندازد و خودش را سنگر و حفاظی برای او می نماید تا به او آسیبی نرسد . بدن خودش آماج ترکش های راکت قرار گرفته و به مقام رفیع شهادت نائل می شود.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 16 تیر 1395  - 12:42 AM

جستجو



در وبلاگ جاری
در كل اينترنت

نویسندگان

امکانات جانبی