ملیت : ایرانی - قرن : 15 منبع :
شهید عبدالصمد امیریان : فرمانده گردان اميرالمؤمنين(ع) تيپ 44 قمربنيهاشم(ع) (سپاه پاسداران انقلاب اسلامي) در سال 1342 در شهرستان «فارسان»، يكي از شهرهاي استان «چهارمحال و بختياري» چشم به جهان گشود. در سال 1349 وارد دنياي كسب علم و دانش شد و با موفقيت اين دوران را طي كرد. در سال سوم دبستان مشغول تحصيل بود كه در تابستان آن سال به روستاي «مهدي آباد» در استان «فارس »رفت. برادر بزرگترش در آن موقع در آنجا به عنوان سپاه دانش خدمت ميكرد. او با ديدن شهيد« اميريان» در آنجا تعجب كرد. بچهايي در سن ده سالگي از خانواده جدا ميشود و كيلومترها آن طرفتر بدون دلتنگي مشغول كارهاي خارج از تصور ميشود. او در روستاي مهديآباد نه تنها احساس غريبي و گوشهگيري نميكند، بلكه با رهبري و هدايت بچههاي هم سن و سالش، آنها را در بازيهاي كودكانه هدايت ميكند. مسجد مقصد هميشگي او پس از فراغت از بازيهاي كودكانه و مدرسه بود. او پس از فارغ شدن از اين مسايل بلافاصله خود را به مسجد ميرساند و مشغول تلاوت قرآن ميشد. روحيه بالندگي و بزرگواري اين شهيد كه حاصل تربيت اسلامي بود، سالها بعد از او يك سردار و قهرمان ملي ساخت كه تا هميشه تاريخ باعث افتخار هر انسان آزادهايي خواهد بود.برخورداري اين شهيد بزرگوار از كمالات و اخلاق پسنديده زبانزد دوستان و آشنايان است. موقعي كه در سن نوجواني عازم جبهه بود، مقدار پولي را كه برادر بزرگترش به او ميدهد در صندوق كمك به جبهه مياندازد تا هم برادرش را ناراضي نكرده باشد و هم از اين طريق هم سهمي در دفاع مقدس و حماسه آفرينی مردم ايران در مقابل دنياي ظلم وستم داشته باشد. اوپس از حضور در جبهه به گردان عملياتي ميرود تا با رويارويي مستقيم با دشمن، از كشور و دينش پاسداري كند. او با حضور بيوقفه حماسههاي زيادي خلق ميكند و بر اثر بروز شجاعت و بر اساس شايستگيهايي كه از او مشاهده ميشود، به فرماندهي گردان اميرالمؤمنين(ع) در تيپ 44 قمربنيهاشم(ع) منصوب ميشود. در مدت حضور در اين سمت و با فرماندهي صحيح و اصولي، ضربات زيادي به نيروهاي دشمن وارد ميكند. چند بار در جبهه زخمي ميشود ولي حتي خانوادهاش از اين موضوع با خبر نميشوند و او پس از بهبودي دوباره وارد جنگ ميشود. سرانجام پس از جانفشانيهاي زياد اين اسطوره ملي در راه دفاع از میهن ودین، آسماني ميشود تا با قرار گرفتن در ملكوت اعلي نظارهگر ما و اعمالمان باشد.