مشاهیر ایران و جهان - قدبی بهابادی، احمد

راسخون راسخون راسخون
انجمن ها انجمن ها انجمن ها
گالری تصاویر گالری تصاویر گالری تصاویر
وبلاگ وبلاگ وبلاگ
چندرسانه ای چندرسانه ای چندرسانه ای

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 15 منبع :

شهید احمد قدبی بهابادی : قائم مقام فرمانده گردان امام صادق (ع)لشکر5نصر (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) هفتم شهریور ماه سال 1345، در شهرستان گناباد به دنیا آمد. پدرش می گوید: «احمد رضا در مقایسه با سایر فرزندانم مهربان تر و آرام تر بود.» دوران ابتدایی را در سال 1357، در دبستان مظفر سابق گناباد گذراند. اواخر دوره ابتدایی وی، با اوایل انقلاب مصادف بود که با شروع انقلاب، بیشتر وقتش را در مسجد و بسیج گذراند. در این دوره با توجه به این که کم سن و سال بود، اما در خیابان ها نگهبانی می داد. دوران راهنمایی را در سال 1358 در مدرسه راهنمایی خواجه نصیر گناباد آغاز کرد، که با اتمام سال سوم راهنمایی ترک تحصیل کرد و بعد از آن وارد بسیج و سپاه شد. در اوایل ورود به تشکیلات بسیج، به عنوان مربی آموزش نظامی انتخاب گردید. آشنایی با بسیج و سپاه ، بزرگترین عامل اعزام ایشان به جبهه بود. مدتی مسئول سپاه پاسداران کاخک بود و مدتی نیز فرماندهی سپاه بجستان را برعهده داشت. اودر جبهه معاون فرمانده گردان امام صادق (ع) بود. در خصوص حفظ بیت المال دقیق بود. خواهر شهید در این زمینه می گوید: «یک شب ماشین سپاه در دست برادرم بود. به او گفتم: مرا به خانه ام برسان. اما او گفت: این ماشین برای بیت المال و مال همه ی ملت ایران است و برای استفاده شخصی نیست.» و نیز می گوید: «در رابطه با حجاب خیلی حساسیت داشت و همیشه ما را به حفظ حجاب و نیز برپا داشتن نماز سفارش می کرد.» همچنین نقل می کند: «یک شب، که احمدرضا از ماموریت یک هفته ای برگشته بودند، بعد از حال و احوال با پدر، مادر و خانواده تصمیم گرفت، که با پدرم کشتی بگیرند. این بود که شروع کردند به کشتی گرفتن. ( پدرم از نیروی جسمانی خوبی برخوردار بودند و احمدرضا هم در اوقات بیکاری همراه با دوستان خود به باشگاه می رفتند و به ورزش کشتی می پرداختند). هر دوی آن ها کشتی گیران خوبی بودند، ولی پدر،احمدرضا را شکست داد. وقتی روز دیگر من از ایشان سوال کردم که چرا شکست خوردید؟ مگر شما در باشگاه کشتی نمی گیرید؟ ایشان در جواب من گفتند: خداوند در قرآن سفارش زیادی برای احترام به پدر و مادر کرده است. من هم به خاطر این که، احترام پدر را نگه داشته باشم و غرورشان شکسته نشود، حاضر به شکست شدم.» محمدرضا قدبایی ( دوست و همرزم شهید ) می گوید: «در کارهای جمعی از دیگران جلوتر بود. این طور نبود که فقط حرف بزند، عمل می کرد. در اردوهایی که نیاز به یک سری کارهای خدماتی بود، جلو می افتاد و کارها را انجام می داد.» و در ادامه می گوید: «در آن زمان هرگاه احساس می کردیم در یک جایی مشکل داریم و باید یک نیروی قوی مشکل را حل کند، شهید را پیشنهاد می کردیم. به عنوان مثال در دو بخش بجستان و کاخک ( که دور از مرکز شهر بود )به ایشان ماموریت دادیم و انصافاً حرکت های خوبی را انجام داد. در هر جا مشکلی داشتیم، با روحیه ای باز مسئولیت را قبول می کرد و کارش را هم خوب انجام می داد.» احمدرضا قدبی در تاریخ 24/4/1364 در عملیات قادر ( در محل اشنویه ) به درجه ی رفیع شهادت نایل گردید. اما پیکر او مفقود گردید و در تاریخ 25/7/1370 جسد وی پیدا شد. و پس از حمل، در زادگاهش در بهشت شهدای گناباد دفن گردید.

نویسنده : نظرات 0 چهارشنبه 23 تیر 1395  - 10:37 PM

جستجو



در وبلاگ جاری
در كل اينترنت

نویسندگان

امکانات جانبی