ملیت : ایرانی - قرن : 15 منبع :
شهید محسن جنگجویان : فرمانده گروهان دوم از گردان 409لشگر41ثارالله (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) در سال 1342 وقتی دژخیمان و کوردلان پهلوی امام راحل را تبعید می کردند، به او می گفتند:« تو چطور می خواهی بی یار و یاور در مقابل قدرت همایونی ایستادگی کنی؟» امام فرمود: «سربازان من یا هنوز متولد نشده اند و یا در گهواره اند.» محسن جنگجویان یکی از آن سربازان بود که در اسفند 1342 در خانواده ای مومن و مذهبی در« اصفهان» پا به روی کره خاکی گذاشت. مادرش قبل از تولد او خواب دیده بود بانویی سیاهپوش به بالین او آمده، او را به تولد پسری بشارت می دهد و از او می خواهد نام پسرش را محسن بگذارد. او سومین فرزند و تنها پسر خانواده بود. در سه سالگی همراه پدر خود به نماز می ایستاد و حرکات نماز را تقلید می کرد. در شش سالگی در مدرسه «ده خدا»در« اصفهان» مشغول تحصیل گردید. با شروع قیام گسترده مردمی ایران وی که در سال سوم راهنمایی بود، فعالیت گسترده داشت و تا مقطع دبیرستان به پخش نوار و اعلامیه های امام می پرداخت. همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی در حالیکه در کلاس دوم هنرستان در رشته برق تحصیل می کرد، دست از تحصیل کشید و در سپاه پاسداران ناحیه سیستان و بلوچستان جهت خدمت به میهن و اسلام نام نویسی کرد و در سپاه نیکشهر به خدمت مشغول شد. محسن جنگجویان بارها از طریق سپاه زاهدان به مناطق جنگی اعزام شد و در این راه سه بار زخمی شد. بار اول در سال 1361 در عملیات« بیت المقدس»و در منطقه« دشت عباس» از ناحیه شانه زخمی شد. بار دوم در فروردین سال 1362 در عملیات« والفجر مقدماتی» در منطقه عملیاتی« فکه» از ناحیه شانه و فک مجروح گشت و سومین بار در عملیات« والفجر 4 »در جبهه« مریوان» از ناحیه سر جراحت برداشت و سرانجام در تاریخ 22/ 12/ 1362 در بهار جوانی در حالیکه تنها 20 سال داشت، در منطقه «طلاییه» جاویدالاثر گشت. یعقوب گر به پیرهنی داشت دلخوشی از یوسفم نداد به من پیرهن کسی