مشاهیر ایران و جهان - یحیایی، حسین

راسخون راسخون راسخون
انجمن ها انجمن ها انجمن ها
گالری تصاویر گالری تصاویر گالری تصاویر
وبلاگ وبلاگ وبلاگ
چندرسانه ای چندرسانه ای چندرسانه ای

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 15 منبع :

شهید حسین یحیایی : مسئول عقیدتی لشكر 17 علي‌بن ابي طالب (ع)(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) سال هزار و سيصد و چهل و سه در اولين روز از دومين ماه سرد زمستان، مصادف با نيمه شب بيست و دوم ماه مبارك رمضان، حسين با تولدش گرمي و نشاط خاصي به كانون خانواده بخشيد. چون دو پسر قبل از حسين فوت كردند، پدر و مادرش نذر كردندتا او زنده بماند. در يازده ماهگي‌اش او را به پابوس امام رضا عليه‌السلام بردند تا نذرشان را ادا كنند. تا سن پنج سالگي در روستاي آبخوري بود. بعد از آن به روستاي فضل‌آباد عطاري نقل مكان كردند. پدرش قهوه‌چي بود و به اين طريق امرار معاش مي‌كرد. تا كلاس چهارم ابتدايي را در اين روستا خواند. با مهاجرت به سمنان، پنجم را در دبستان رفعت خواند. پس از پشت سر گذاشتن دوران ابتدايي به مدرسه راهنمايي رفت. كلاس سوم راهنمايي بود كه انقلاب پيروز شد. مثل بچه‌هاي هم سن و سالش در تظاهرات و راهپيمايي‌ها شركت مي‌كرد. براي دبيرستان در مدرسه شبانه هفت تير مشغول تحصيل شد. روزها سركار مي‌رفت و شب‌ها درس مي‌خواند. او در كارهاي نقاشي و بنايي مهارت خاصي داشت و از اين طريق خرج تحصيلش را در مي‌آورد. همزمان با تحصيل در دبيرستان، در حوزه علميه سمنان درس مي‌خواند و طلبه بود. بعد از پايان ديپلم در دانشگاه تربيت معلم شهيد بهشتي تهران قبول شد. در دوران تحصيل در تهران، دو بار به جبهه رفت و هر دفعه يك ماه ماند. پس از گرفتن مدرك فوق ديپلم به سمنان آمد. در آموزش و پرورش مشغول شد. او روستاهاي محروم را جهت تدريس انتخاب مي‌كرد. همزمان با تدريس در مدرسه راهنمايي در روستاي سطوه، شب‌ها كلاس نهضت سوادآموزي تشكيل مي‌داد. او در اين راه سختي‌هاي زيادي كشيد. زماني كه در روستا بود، بعد از تعطيل شدن از مدرسه به مسجد مي‌رفت. نماز جماعت برپا مي‌كرد. بعد از نماز سخنراني مي‌كرد و احكام را به مردم ياد مي‌داد. او مردم فقير و نيازمند روستا را مي‌شناخت و به آنها كمك مي‌كرد. سال اول تدريس او كه به پايان رسيد، سپاه از او دعوت به همكاري كرد. براي گذراندن دوره نظامي به پادگان شاهرود رفت. به مدت پانزده روز آموزش نظامي ديد و سپس براي امتحان به قم رفت. او از آن‌جا در شهريور سال شصت و پنج به جبهه اعزام شد. در لشكر هفده علي‌بن ابيطالب به سِمت معاون عقيدتي سياسي مشغول خدمت شد. بعد از يك ماه به مرخصي آمد. براي تعيين تكليف به آموزش و پرورش رفت و حكم مأموريت نامحدود برای جبهه گرفت. او ازدواج نکرد تا سر انجام در بيست و دوم دي ماه شصت و پنج، در عمليات كربلاي پنج در شلمچه، با اصابت تركش به سر به شهادت رسيد. پيكر مطهر طلبه و معلم شهيد در امامزاده يحيي سمنان به خاك سپرده شد.

نویسنده : نظرات 0 سه شنبه 29 تیر 1395  - 1:35 AM

جستجو



در وبلاگ جاری
در كل اينترنت

نویسندگان

امکانات جانبی