مشاهیر ایران و جهان - احمدی، عباسعلی

راسخون راسخون راسخون
انجمن ها انجمن ها انجمن ها
گالری تصاویر گالری تصاویر گالری تصاویر
وبلاگ وبلاگ وبلاگ
چندرسانه ای چندرسانه ای چندرسانه ای

ملیت :  ایرانی   -   قرن : 15 منبع :

شهید عباسعلی احمدی : فرماندهي گروهان در پايگاه ژاندارمری(سابق )سردشت سـال 1335 در خانواده اي بي بضاعت به دنيا آمد . زادگاه او روستاي ديزج شيخ مرجان در نزدیکی شهر تسوج در استان آذربايجان شرقي بود. پدرش به كشاورزي و كارگري اشتغال داشت و مادرش نانوايي مي كرد . تحصيلات ابتدايي را در سال هاي 47 - 1342 به پايان برد و دوره راهنمايي را در مدرسة شهيد حاجيلو ( فعلي ) در سال 1350 ، با موفقيت گذراند . او كه فرزند چهارم خانواده بود ، با وجود تمام سختي ها ، پيشرفت تحصيلي خوبي داشت و شبها تا پاسي از شب زير نور چراغ نفتي درس مي خواند . از آنجا كه در خانواده اي مذهبي پرورش يافته بود ، گرايش هاي ديني در او كاملاً هويدا بود . در دوره دبيرستان ، در ماه رمضان ، مسير روستا به شهر را با زبان روزه طي مي كرد . كلاسهاي دبيرستان در دو شيفت صبح و بعد از ظهر تشكيل مي شد و او و دوستش ، با استفاده از فرصتي كه براي استراحت و صرف غذا در نظر گرفته شده بود ، در نماز جماعت مسجد جامع شهر تسوج شركت مي كردند ، در حالي كه اقامة نماز در آن دوران اهميت چنداني نداشت . عباسعلي ، به شدت از بطالت و تنبلي گريزان بود و دوستانش هيچ گاه او را بيكار و در حال وقت گذراني نديـده بودند . پس از بازگشت از دبيرستان ، به كمك پدر و مادر و حتـي همسايگان در مزرعـه مي شتافت . در سال 1354 ، دوره دبيرستان را با اخذ ديپلم در رشته طبيعي ، با موفقيت پشت سر گذاشت . پس از اخذ ديپلم ، در مزرعه به پدرش كمك مي كرد ؛ حدود يك سال هم دامداري كرد و مدتي در يك غذاخوري در اروميه مشغول به كار شد . در سال 1357 به خدمت سربازي رفت و براي گذراندن دوره آموزش نظامي به پادگان جلديان در نقده اعزام شد ، ولي پس از مدت كوتاهي ، از خدمت معاف شد . در دوران انقلاب ، فعالانه در مبارزات و فعاليتهاي انقلابي شركت داشت ، و پیش از پيروزي انقلاب اسلامي ، در قالب عضويت در انجمن اسلامي محل ، همكاري در نگهباني شبانه و نيز شركت فعال در جهـاد سازندگي و كمك به كشاورزان به فعاليتهاي خود ادامه داد . مسجد امام خميني (ره) با پيشنهاد و همكاري فعال وي ساخته شد تا او و دوستان همفكرش بتوانند به دور از هر گونه برخورد و درگيري سياسي ، به مقاصد خود در جهت فعاليتهاي فرهنگي و جذب جوانان ، جامع عمل بپوشانند . او كه از سنين نوجواني در انديشة خدمت به مردم و كشورش بود ، تصميم گرفت به استخدام ژاندارمري درآيد و با وجود مخالفت خانواده و از جمله برادر بزرگترش كه ارتشي بود ، تصميم خود را عملي ساخت . در سال 1361 ، پس از گذراندن دوره آموزشگاه افسري ، با درجه ستوان سومي ، خدمت خود را در لشكر 64 اروميه آغاز كرد و به كردستان اعزام شد . در سن بيست و شش سالگي ، با اصرار مادرش با خانم فاطمه قاسمي آذر (دختر دايي خود) ازدواج كرد . ازدواج آنان با سادگي و با مهرية يكصد و پنجاه هزار تومان برگزار شد و آن دو در منزل پدر عباسعلي احمدي ساكن شدند . مخارج خانواده اش را از طريق دريافت حقوق از ژاندارمري تأمين مي كرد و زندگي مناسبي را تشكيل داد . عباسعلي احمدي حدود سي و پنج ماه در جبهه كردستان حضور داشت و از آنجا كه فرماندهي يك گروهان در پايگاه سادتيكه 2 در منطقه سردشت را بر عهده داشت ، هر پانزده روز يا دو ماه و نيم يك بار براي ديدار خانواده به مرخصي مي آمد . در تاريخ 9 تير 1365 ، به همراه سه سرباز به طرف قهوه خانه اي واقع در محور)مهاباد -سردشت( حركت كرد تا توقف مشكوك يك دستگاه خودروي تويوتا را در حوالي قهوه خانه بررسي نمايند . آنها در ساعت 18 و 45 دقيقه در نزديكي قهوه خانه ، با نيروهاي ضد انقلاب كه در قهوه خانه و شيارهاي اطراف كمين كرده بودند ، درگير شدند . در اين درگيري عباسعلي و دو سرباز ديگر به شهادت رسيدند . پيكر او پس از انتقال در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپرده شد . او به هنگام شهـادت سي ساله بود . حدود پنج ماه پس از شهادت عباسعلـي احمـدي ، فرزندش عباس به دنيـا آمد .

نویسنده : نظرات 0 شنبه 2 مرداد 1395  - 5:01 AM

جستجو



در وبلاگ جاری
در كل اينترنت

نویسندگان

امکانات جانبی