ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : گلزار مشاهیر
(1369 -1274/1273 ش)، روانشناس، مولف و استاد دانشگاه. وى در تهران متولد شد و پس از تحصیلات ابتدایى و متوسطه در مدارس خرد و سلطانى، براى ادامهى تحصیلات به فرانسه رفت و از دانشكدهى ادبیات و علوم انسانى پاریس به اخذ درجهى دكترا با قید درجهى بسیار عالى نایل گردید و به ایران بازگشت و فعالیتهاى فرهنگى خود را از استادى دارالفنون و دانشكدهى حقوق و علوم سیاسى و دانشكدهى ادبیات آغاز نمود. وى چندین بار رییس دانشگاه تهران شد. از جمله خدمت موثر او مىتوان از تهیهى لایحهى قانون تربیت معلم، تعلیمات عمومى اجبارى و مجانى، جدا كردن دانشگاه از وزارت فرهنگ، تاسیس مجدد دانشكدهى معقول و منقول، ایجاد چاپخانهى دانشگاه و تاسیس كوى دانشگاه نام برد. او به كشورهاى انگلستان و فرانسه و ایتالیا و آمریكا و كانادا سفر كرد. وى در تهران وفات یافت. از دكتر سیاسى تالیفات متعددى به جا مانده است از جمله: «علم النفس یا روانشناسى»؛ «علم النفس ابنسینا و تطبیق آن با روانشناسى جدید»؛ «علم اخلاق»؛ «مبانى فلسفه»؛ «منطق و فلسفه»؛ «هوش و خرد»؛ «روانشناسى شخصیت»؛ «ایران در تماس با مغرب زمین» به زبان فرانسوى و برندهى جایزه از آكادمى فرانسه؛ «طریقه تست» و «مقالات» متعددى كه در جراید و مجلات به چاپ رسیده است.[1] محقق، مؤلف، رییس دانشگاه تهران. تولد: 1273(1313 ق.)؛ تهران. درگذشت: 4 خرداد 1369، بیمارستان جم تهران. علىاكبر سیاسى، فرزند محمدحسن، پس از اتمام تحصیلات در مدارس خرد و سلطانى و دانشكدهى علوم سیاسى تهران، در روزگار احمد شاه قاجار در امتحانات اعزام دانشجو شركت كرد، شاگرد اول شد و براى ادامهى تحصیل به اروپا رفت و در فرانسه به اخذ درجهى دكتراى ادبیات از دانشگاه سربن نایل شد (موضوع پایاننامهى وى «ایران در برخورد با غرب» بود.) طى تحصیل در فرانسه، رسالهى دكتراى وى مورد توجه فرهنگستان علوم فرانسه قرار گرفت و یكى از جوایز آن فرهنگستان در سال 1293 م. به وى اعطاء شد. علىاكبر سیاسى تحت تأثیر جریانهاى فكرى و اجتماعى ناشى از زندگى در اروپا با چند تن از دوستانش كه در فرنگ تحصیل كرده بودند حزب ایران جوان را تأسیس كرد. دكتر سیاسى یكى از اعضاى هیئت عاملهى حزب و از نویسندگان روزنامهى هفتگى «ایران جوان» بود. وى پس از بازگشت از سفر اول اروپا به تدریس در سه مدرسهى دارالفنون، نظام و علوم سیاسى پرداخت. در همین دوران مترجمى سفارت فرانسه در تهران را هم به عهده داشت. در آن مدرسهها، در آغاز كار، زبان فرانسوى و سپس روانشناسى تدریس مىكرد. در همان هنگام با مجلهى «آینده» نیز همكارى داشت. علىاكبر سیاسى پس از تأسیس دانشگاه تهران به استادى این رشته نایل آمد. بعدها كه انجمن روان شناسان ایران تأسیس شد به ریاست آن انجمن برگزیده شد و نیز رییس مؤسسهى روانشناسى دانشگاه تهران بود. دكتر سیاسى مدت دوازده سال ریاست انتخابى دانشگاه تهران را به عهده داشت. انتشارات دانشگاه تهران در دورهى ریاست و در سالهاى آغازین كار او تأسیس شد و دكتر پرویز ناتل خانلرى طراح و مجرى امور آن شد. او همچنین ریاست انجمن ایرانى و فلسفه و علوم انسانى وابسته به كمیسیون ملى یونسكو را بر عهده گرفت و در مقام رییس كانون ایران جوان نیز كوشید تا مجموعه سخنرانىهاى فرهنگى و پژوهشى ایراد شده در آن دو مؤسسه به چاپ برساند. دكتر سیاسى ریاست دانشكدهى ادبیات و علوم انسانى و نیز دانشسراى عالى تا پیش از جدا شدن آن- كه بیش از بیست سال طول كشید- بر عهده داشت. تأسیس مجلهى «دانشكدهى ادبیات و علوم انسانى» نیز از فعالیتهاى او بود. وى وزیر فرهنگ احمد قوام و على سهیلى، وزیر مشاور در هیئت دولت مرتضى قلى بیات (سهامالدین)، وزیر فرهنگ در هیئت دولت ابراهیم حكیمى و وزیر امور خارجه در هیئت دولت ساعد بود. در هیئتى كه براى امضاى منشور سازمان ملل متحد به سانفرانسیسكو اعزام شد عضو بود. در پایهگذارى امور یونسكو همكارى داشت و یكى دو بار به نمایندگى ایران در اجلاسیههاى آن مؤسسهى جهانى شركت كرد. عضو شوراى تبلیغات و عضو فرهنگستان ایران و شوراى عالى فرهنگ و جز اینها بود. دكتر سیاسى، ده سال پایانى عمر را در اروپا و امریكا زندگى مىكرد. علاوه بر مقالات وى در نشریات داخل و خارج، از آثار وى است: اصول روان شناسى (1317)؛ روانشناسى پرورشى (1320، این كتاب به كرات بین بیست تا سى بار به چاپ رسیده است)؛ علم النفس ابن سینا و تطبیق آن با روانشناسى جدید (1333)؛ نمایشنامههاى عشق و وطن؛ ماهیار یك قربانى دیكر؛ عشق و تجدد؛ ایران در تماس بامغرب زمین (به زبان فرانسوى)؛ دو ماه در پاریس یا از یونسكو تا برلین (1329)؛ روانشناسى جدید (1333)؛ علم اخلاق (نظرى و عملى) (1336)؛ منطق و روششناسى (1336، چند بار چاپ شده است)؛ مبانى فلسفه (1336)؛ علم النفس یا روانشناسى از لحاظ تربیت (1337، چند بار چاپ شده است)؛ منطق و فلسفه (1337، چند بار چاپ شده است)؛ هوش و خرد (1341، چاپهاى مكرر دارد)؛ روانشناسى جنایى (1342)؛ گزارش یك زندگى (جلد اول، لندن 1336). در 1274 ش در تهران متولد شد و پس از انجام تحصیلات ابتدائى و متوسطه وارد مدرسه عالى سیاسى مشیرالدوله شد و دانشنامه گرفت. در 1290 دولت ایران قریب بیست نفر از جوانان كشور را تحت سرپرستى ریشارد براى ادامه تحصیل به اروپا فرستاد، از جمله علىاكبر سیاسى در زمرهى آن بیست نفر بود. در این سفر براى هر كدام از محصلین نام خانوادگى انتخاب شد و چون علىاكبر رشتهى سیاسى خوانده بود نام خانوادگى سیاسى را براى خویش انتخاب كرد. پس از ورود به پاریس وارد دانشسراى روان شد و به تحصیل در رشتهى علوم تربیتى و روانشناسى پرداخت و مدت تحصیل وى مجموعا پنج سال به طول انجامید و در 1296 به ایران بازگشت و به استادى مدرسهى دارالفنون مشغول شد. در 1298 علاوه بر تدریس به سمت مستشار و مترجم سفارت فرانسه در تهران برگزیده شد و قریب دو سال در آن سمت انجام وظیفه نمود. سیاسى پس از بازگشت از اروپا در فكر تغییراتى در شئون تغییراتى در شئون مختلف كشور افتاد و با مشاركت عدهاى از دوستان خود جمعیتى به نام ایرانجوان تاسیس كرد. هستهى اصلى این جمعیت غیر از سیاسى عبارت بودند از، حسن مشرف نفیسى، اسمعیل مرآت، محمدوحید تنكابنى، محسن رئیس، جواد عامرى. اساسنامهاى كه خیلى مترقى و تند بود تهیه كردند از جمله در مرامنامه آنها آمده بود: تجزیه امور مدنى از مسائل روحانى، الغاء كاپیتولاسیون، الغاء محاكم خصوصى و ارجاع كلیه امور به محاكم عمومى، تجدیدنظر در قراردادهاى گمركى، ایجاد راهآهن، ایجاد مدرس عمومى و اجبارى براى پسران و دختران و چند مورد دیگر. جمعیت ایرانجوان پس از مدتى روزنامهاى به نام جمعیت كه به طور هفتگى منتشر مىشد دائر كردند كه شماره اول آن دوازده صفحه بود و مطالب متنوعى در آن نوشته شده و چندین كاریكاتور هم در آن شماره به چشم مىخورد. وقتى سردار سپه قدرت گرفت، اعضاء موسس ایرانجوان را پذیرفته و مرامنامه آنها را مطالعه و مورد تصویب و اجرا قرار داد. علىاكبر سیاسى در 1308 مجددا براى ادامه تحصیل به اروپا رفت و در رشتهى روانشناسى دكترا گرفت و رسالهى وى با درجهى ممتاز مورد تصویب استادان قرار گرفت و جایزهاى نیز از طرف دانشگاه به او داده شد. سیاسى در 1931 به ایران بازگشت و در وزارت فرهنگ ریاست تعلیمات عالیه به او واگذار شد و در دارالمعلمین عالى نیز به تدریس روانشناسى و فلسفه پرداخت. در 1313 پس از تاسیس دانشگاه تهران وى به استادى روانشناسى در دانشكده ادبیات منصوب شد و در سال بعد عضو پیوسته فرهنگستان جدیدالتاسیس ایران شد. در 1321 به ریاست دانشكده ادبیات برگزیده شد و در مرداد همان سال در كابینهى احمد قوام وزارت فرهنگ را عهدهدار شد. سیاسى در این سمت قانون تعلمیات اجبارى را از مجلس سیزدهم گذرانید و براى دانشگاه تهران كه ضمیمه وزارت فرهنگ بود استقلال گرفت و از طرف روساء دانشكدهها به ریاست دانشگاه مستقل تعیین شد. پس از بلواى 17 آذر 1321 قوامالسلطنه تمام روزنامهها و مجلات كشور را تعطیل كرد و مدیران آن را به زندان افكند و دكتر سیاسى وزیر فرهنگ وقت لایحهى جدیدى به قید دوفوریت به مجلس داد و ضمن لغو تمام امتیازات براى صاحب امتیازى مطبوعات، اصول جدیدى را در نظر گرفت كه یكى داشتن دیپلم متوسطه و دیگرى بضاعت مالى بود. پس از سقوط كابینهى احمد قوام، على سهیلى به نخستوزیرى منصوب شد و پست وزارت فرهنگ مجددا به دكتر علىاكبر سیاسى تفویض گردید. در 1323 در كابینهى مرتضى قلى بیات (سهامالسلطان) به وزارت مشاور برگزیده شد. در 1326 در كابینهى ابراهیم حكیمى براى بار سوم وزیر فرهنگ شد و بالاخره در كابینهى ساعد به وزارت امور خارجه معرفى گردید. و در 1325 عضویت هیئت نمایندگى ایران را در سازمان ملل عهدهدار گردید. دكتر علىاكبر سیاسى مجموعا مدت 12 سال ریاست دانشگاه تهران را عهدهدار بود. در سال 1333 به موجب طرحى كه از طرف یكى از نمایندگان به مجلس داده شد، انتخاب ریاست دانشگاه از روساى دانشكدهها سلب و قرار شد وزیر فرهنگ سه نفر از اساتید دانشگاه را كه رتبهى آنها از 9 كمتر نباشد به شاه پیشنهاد كند و شاه یكى از آنها را انتخاب كند. لذا جعفرى وزیر فرهنگ وقت، سه نفر را پیشنهاد نمود. نفر اول دكتر منوچهر اقبال بود كه به ریاست دانشگاه انتخاب گردید. دكتر اقبال براى تقدیر از خدمات دكتر سیاسى به وى مقام ریاست افتخارى دانشگاه تهران را داد. دكتر على اكبر سیاسى پس از كنار رفتن از ریاست دانشگاه، تلاشى براى كارهاى دولتى به عمل نیاورد و همچنان با استادى و تدریس در دانشكده ادبیات امرار وقت مىكرد و سرانجام بازنشسته شد و به مقام استادى ممتاز رسید. دكتر سیاسى داراى تالیفات متعددى در رشتهى تخصصى خود مىباشد، از جمله مىتوان كتابهاى مبانى فلسفه علىالنفس یا اصول روانشناسى، نظریههاى شخصیت یا مكاتب روانشناسى و چندین كتاب درسى و چند ترجمه را نام برد. او اصول روانشناسى جدید را در ایران بنیاد نهاد، از اینرو به نام بنیانگذار و پدر روانشناسى جدید در ایران معروف مىباشد. وى در جوانى با دختر صمصامالملك بیات ازدواج كرد و صاحب چند فرزند شد كه ارشد آنها دكتر هدایت سیاسى هماكنون استاد دانشكده بهداشت است. سیاسى در اواخر عمر در خارج از ایران مىزیست و كتابى به زبان فارسى تحت عنوان گزارش یك زندگى نوشته و انتشار داد كه در حقیقت شرح حال و زندگینامهى او بود. در اواخر 1368 به ایران بازگشت و در ششم خرداد 1369 درگذشت.