ملیت : ایرانی - قرن : 13 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(وف 1329 / 1328 ق)، نویسنده، مترجم. وى در تبریز به دنیا آمد. شانزده یا هفده ساله بود كه تبریز را ترك كرد و به تفلیس رفت و به كسب و كار و تحصیل پرداخت. در اواسط پادشاهى ناصرالدین شاه، طالبوف نیز كه از مجراى زبان روسى اطلاعاتى به دست آورده بود. از راه نوشتن به بیدارى مردم و انتقاد از استبداد پرداخت. چنان كه بعد از صدور فرمان مشروطیت از طرف مردم آذربایجان به نمایندگى مجلس انتخاب شد اما به دلیل نامعلومى از قبول وكالت سر باز زد. او مسلمان باعقیدهاى بود و مراسم حج را بجا آورد ولى با این همه هرگز پایبند اوهام نشد. مردى وطنپرست و میهندوست بود. در اواخر عمر براى درمان چشمش به برلین رفت و پس از بازگشت درگذشت. از آثارش: «سفینهى طالبى» یا «كتاب احمد»؛ «مسالك المحسنین»؛ «مسائل الحیات»؛ «پندنامه ماركوس قیصر روم». ترجمه؛ «رسالهى فیزیك»؛ «نخبهى سپهرى»، كه خلاصهاى از «ناسخ التواریخ» است در احوال رسول اكرم (ص)؛ «ایضاحات در خصوص آزادى»؛ «سیاست طالبى»؛ ترجمهى رسالهى «هیئت جدید».[1] (حاج ملا) عبدالرحیم بن (استاد) ابوطالب نجار تبریزى سرخابى، نویسنده و دانشمند (و. 1250- ف. تمرخان شوره 1328 ه.ق.) وى در حدود 16 سال به تفلیس رفت و به تحصیل زبان روسى و ادبیات آن پرداخت و متدرجا نزد رجال و دانشمندان روسیه به درستكارى و راست گفتارى شناخته شد و سپس در تمرخان شوره - داراالحكومه داغستان- اقامت كرد و مورد احترام جمیع مسلمانان و جزایشان گردید و خانهاش مقصد امرا و علما و اعیان و ملجاء نیازمندان و مستمندان شد. وى یكى از نسختین نویسندگان فارسى است كه ایرانیان را به تألیف رمانهاى علمى و تآتر و ترجمه علوم و فنون و هنرهاى زیبا و مكارم اخلاق به زبان ساده آگاه كرد، و این امر روز به روز بر اعتبار و منزلت او نزد همه مى افزود. از آثار اوست: «كتاب احمد»یا،«سفینه طالبى»در سه جلد،«پندنامه قیصر»،«مسالك المحسنین»،«مسائل الحیاة»،«فیزیك» و «تاریخ مختصر اسلام» (قزوینى. وفیات معاصرین یادگار 5 شماره 5 -4)، «نخبه سپهرى» در احوال حضرت رسول، ترجمه پندنامه ماركوس، هیئت جدیده ترجمه از فلاماریون، ایضاحات در خصوص آزادى، سیاست طلبى و غیره (لغ.)