ملیت : ایرانی - قرن : 5 منبع : فرهنگ فارسی معین (جلد ششم)
(410/ 408- مقتول 485 ق)، نویسنده و شاعر. ملقب به نظامالملك و رضى امیرالمؤمنین. مشهور به خواجه نظامالملك طوسى. در نوغان، از دهات رادكان طوس، به دنیا آمد و دوران كودكى و تحصیلات مقدماتى را در زادگاهش گذراند. در یازده سالگى قرآن آموخت و سپس در طوس، نیشابور و مرو فقه شافعى و حدیث را فراگرفت. او با ابوسعید ابوالخیر (م 440 ق) معاصر بود. چندى نیز در شهر بلخ به خدمت ابوعلى بن شاذان درآمد و به دبیرى وى منصوب شد. ابوعلى بعد از اینكه در زمان سلجوقیان به وزارت رسید، نظامالملك را به دبیرى البارسلان گماشت و نظامالملك در 451 ق به وزارت البارسلان رسید. مجموع وزارت نظامالملك در دربار البارسلان و ملكشاه بیش از سى سال بود. وى در 485 ق بر اثر اختلاف با تركان خاتون بر سر جانشینى ملكشاه و ترجیح بر كیارق بر محمود و دشمنى مخالفان، به قولى از وزارت بر كنار شد. خواجه نظامالملك داراى مذهب شافعى بود و از باب ارادتى كه به فقها و متصوفه داشت، مدارس معتبرى به نام نظامیه و همچنین خانقاههاى بسیارى بنا نهاد. او عاقبت در راه بغداد در نزدیكىهاى نهاوند یا بروجرد به دست یكى از فداییان و پیروان حسن صباح به نام ابوطاهر اران به قتل رسید. قبر وى در اصفهان مىباشد. در مورد همدرس بودن او با حكیم عمر خیام و حسن صباح نیز نقل قولهایى وجود دارد كه به تصریح دكتر صفا، نمىتواند درست باشد. وى گاهى نیز شعر مىسرود. از آثار وى: «سیاستنامه» یا «سیر الملوك» یا «پنجاه فصل»، كه به درخواست سلطان ملكشاه نوشته شد؛ «وصایاى نظامالملك» یا «دستور الوزارة»؛ «قانون الملك» كه به آوردهى «تاریخ ادبیات در ایران» به وى نسبت دادهاند و ظاهراً قسمتى از «سیاستنامه» مىتواند باشد.[1] قوامالدین، ابوعلى حسن بن ابىالحسن على بن اسحاق بن عباس طوسى، ملقب به رضى امیرالمؤمنین (و. 408 یا 410- مقت. 485 ه.ق)، وزیر و دانشمند دورهى سلجوقیان. در نوغان طوس ولادت یافت. در طوس و نیشابور و مرو فقه و حدیث آموخت، آنگاه در بلخ به خدمت ابوعلى بن شاذان درآمد و به دبیرى وى اشتغال جست و چون ابوعلى بعد از استیلاى سلجوقیان بر بلخ به وزارت چغرىبیك رسید، نظامالملك را به دبیرى البارسلان گماشت. چون البارسلان به جاى پدر حكومت خراسان یافت، نظامالملك را به وزارت برگزید (451 ه.ق) چون چهار سال بعد، پس از مرگ عم خود طغرل (455) به سلطنت رسید، عمیدالملك كندرى را خلع كرد و نظامالملك را به جاى او وزارت ممالك سلجوقى داد و از این پس وى در وزارت باقى بود تا در 485 به سبب اختلاف با تركان خاتون بر سر جانشینى ملكشاه و ترجیح بركیارق بر محمود و سعایت مخالفان، به قولى از وزارت بركنار شد و بنا به بعضى اقوال دست او را از كارها كوتاه كردند، و اندكى بعد در راه بغداد، در صحنه، به دست یكى از فدائیان حسن صباح به قتل رسید (رمضان 485 ه.ق). مجموع مدت وزارت نظامالملك سى سال بود، و در این مدت وى در حل و عقد امور مملكت دخالت كامل داشت و بسیارى از فتوحات سلجوقیان و پیشرفتهاى آنان در امور داخلى مملكت مدیون كاردانى و كفایت او بود. نظامالملك به سبب ارادتى كه به فقیهان داشت، مدارس بسیار بنا نهاد كه پس از وى به مدارس نظامیه معروف شد. خواجه از نویسندگان چیرهدست نثر فارسى به شمار مىرود و كتاب سیاستنامهى (ه.م) او از جملهى كتب فصیح زبان فارسى است. علاوه بر آن مكتوبى از وى به پسرش در دست است كه به نام وصایاى نظامالملك یا دستورالوزراء معروف است.