ملیت : ایرانی - قرن : 7 منبع : اثرآفرینان (جلد اول-ششم)
(686 -607 ق)، نویسنده، خطاط و شاعر، متخلص به مجد. ملقب به ملك الشعراء. معروف به ابن همگر و مجد همگر. وى گاهى رهى نیز تخلص مى كرد. او بارها به نام خود، مجد و نام پدرش، احمد ملقب به همگر (رفوگر)، اشاره كرده است. محل تولد او را بعضى از تذكرهها یزد و بعضى شیراز و فارس دانستهاند، به همین علت او را مجد همگر شیرازى یا پارسى نیز مىنامند. البته وى مدت زیادى از عمرش را در شیراز ساكن بوده است و علت اشتهار او به شیرازى هم ممكن است به این دلیل باشد. مجد همگر خود را از اعقاب خسرو انوشیروان ساسانى مىدانست. او همزمان با اباقاخان و از معاصرین و اقران امامى هروى و همچنین سعدى شیرازى بوده است. وى نزد اتابكان فارس تقرب داشت و ملكالشعراى اتابك مظفرالدین ابوبكر بن سعد بن زنگى بود كه ابوبكر و فرزندش، سعد بن ابوبكر، و فرزند سعد را مدح مىگفت. بعد از انقراض اتابكان، وى از شیراز به كرمان رفت و ملازم پادشاهان قراختایى آنجا شد و عصمتالدین قتلغ، حاكم آن دیار، را ستود و تا انقراض قراختاییان به دست مغولان در پناه آنان به سر برد. سپس به اصفهان رفت و خاندان جوینى خصوصا بهاءالدین محمد صاحب دیوان، فرزند خواجه شمسالدین محمد، را مدح نمود. بعد از زوال خاندان جوینى و به قتل رسیدن شمسالدین صاحب دیوان در رثاى او رباعى زیبایى سرود. از شاگردان او مىتوان از بدرالدین جاجرمى و فریدالدین احوال نام برد. همگر در پایان عمر گوشهى انزوا گزید و در عزلت زیست تا از دنیا رفت. وى در شعر بیشتر پیرو شاعران خراسان بوده و خط خوبى نیز داشته است و «سلجوق نامه» را به خط خوش نوشته است. از آثارش: استنساخ «سلجوق نامه» به امر بهاءالدین، كه گفته شده این كتاب در یك روز استنساخ شده است؛ استنساخ «قابوس نامه» عنصر المعالى، براى كتابخانهى بهاءالدین؛ استنساخ «كلیله و دمنه»، براى شمسالدین محمد كیشى؛ «دیوان» شعر، حدود سه هزار بیت.