ملیت : ایرانی - قرن : 14 منبع : شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران (جلد دوم)
(تو 1304 ق)، مورخ و نویسنده. ملقب به متین السلطنه و معتصم السلطنه. سیزده ساله بود كه لقب متین السلطنه و فرمان مستوفىگرى از مظفرالدین شاه گرفت. پس از پایان تحصیلات خود در مدرسهى علوم سیاسى، در وزارت خارجه مشغول خدمت شد. وى پس از آن عهدهدار مشاغل مختلفى گردید و به استاندارى و وزارت و سفارت رسید و مدتى سناتور شد. از آثار وى: «تاریخ مختصر افغانستان»؛ «نظرى به مشرق»، تاریخ سیاسى افغانستان؛ «یك سال در چین»؛ «خاطرات سیاسى فرخ»؛ «شجرهى خبیثه».[1] فرزند سیدمحمد سادات تهرانى است كه در 1333 ه.ق لقب معتصمالسلطنه گرفت. تاریخ تولد فرخ را 1304 ه.ق نوشتهاند. پس از انجام تحصیلات ابتدائى و متوسطه به مدرسهى عالى علوم سیاسى راه یافت و دورهى مدرسهى مزبور را قبل از مشروطیت پایان داد و به خدمت در وزارت امور خارجه درآمد. در ادارهى تذكره و دفتر وزارتى مشغول كار شد. سپس ماموریت قفقاز گرفت و چندى در باطوم و گنجه نایبقنسول بود. در 1331 ه.ق به عنوان كارگزار مامور خدمت در تربتحیدریه شد و در انتخابات دورهى سوم قانونگزارى از طرف مردم تربتحیدریه به مجلس رفت. مجلس سوم به علت جنگ بینالملل اول و مهاجرت نمایندگان و تشكیل حكومت موقت در كرمانشاه بیش از یك سال به طول نیانجامید. فرخ مجددا به وزارت خارجه رفت و سرحددار سیستان گردید و پس از مدتى كارگزار گیلان شد و پس از دو سال ریاست ادارهى تحریرات روس در وزارت خارجه به عهدهى او واگذار گردید. پس از كودتاى 1299 با سمت كارگزارى كل عازم خراسان شد. فرخ در این ماموریت از دوستان و نزدیكان كلنل محمدتقىخان پسیان شد و در قیام او مشاركت داشت. پس از شهادت مرحوم كلنل، فرخ مدتى تحت تعقیب حكومت مركزى قرار گرفته و به بیرجند رفت. اعتبارنامهى وى در دورهى چهارم در مجلس رد شد. در 1302 در كابینهى مشیرالدوله به ریاست حسابدارى وزارت امور خارجه رسید و سپس مدیركل مالى آن وزارتخانه شد. در 1305 با سمت وزیرمختار به افغانستان رفت و مدت دو سال در آن كشور اقامت داشت. فرخ در این ماموریت موفق گردید قرارداد و عهدنامهى بىطرفى دو دولت را به امضاء برساند. شغل بعدى فرخ معاونت وزارت معارف است. در آن تاریخ اعتمادالدوله قرهگوزلو وزیر معارف بود. مسئلهى توسعهى مدارس و تعمیم فرهنگ در سرتاسر كشور و موضوع اعزام دانشجو به خارج از برنامههاى اصلى وزارت معارف بود. وجود معاون فعال و پرتحركى چون فرخ در آن تاریخ ضرورت داشت. فرخ در سمت معاونت وزارت معارف نایبالتولیه مدرسه عالى سپهسالار نیز بود. در 1310 وزارت اقتصاد منحل شد و سه اداره كل بوجود آمد كه عبارت بود از ادارهى صناعت، ادارهى فلاحت، ادارهى تجارت، فرخ به ریاست اداره كل صناعت رسید. روساى این ادارات در حكم وزیر بودند و در مجلس حضور مىیافتند. پس از مدتى كوتاه، امور مربوط به اداره كل فلاحت هم با فرخ گردید. در 1314 فرخ به حكومت رضائیه منصوب شد و دو سال بعد مجددا رئیس اداره كل صناعت شد و پس از چند روز ادارهى صناعت به وزارت صناعت تبدیل شد و فرخ وزیر صناعت ایران گردید. مدتى كوتاه در مقام وزارت صناعت باقى بود تا اینكه جاى خود را ابتدا به فروهر و بعد به منصورالملك داد. در 1319 استاندار فارس و بنادر شد و در شهریور 1320 به استاندارى كرمان و بلوچستان تغییر ماموریت یافت. در 1321 از كرمان احضار شد و در تیرماه 1321 در كابینهى سهیلى به وزارت كشور رسید. هنوز یك ماه از وزارت كشور او نگذشته بود كه كابینهى سهیلى دچار بحران گردید و كنار رفت. قوامالسلطنه به جاى سهیلى به زمامدارى رسید. وضع نابسامانى غلهى كشور، وجود وزارتخانهى خاصى را ایجاب مىنمود. نخستوزیر لایحهى تاسیس وزارت خواروبار را به مجلس برد و سید مهدى فرخ را به این سمت به مجلس معرفى نمود. در انتخابات دورهى چهاردهم قانونگزارى، فرخ كاندیداى نمایندگى مجلس شوراى ملى شد و از طرف مردم زابل و سیستان به نمایندگى انتخاب شد. در همین دوره چند بار مسئلهى نخستوزیرى و ریاست مجلس وى پیش آمد كه جامهى عمل نپوشید. فرخ در این دوره علیه سهیلى و تدین به علت دخالت در انتخابات اعلام جرم كرد كه هر دو پس از محاكمه در دیوان كشور تبرئه شدند. در اواخر دورهى چهاردهم كه آذربایجان وضع خاصى یافته بود، حكیمى نخستوزیر فرخ را به استاندارى آذربایجان شرقى و غربى در نظر گرفت و فرمان او صادر شد ولى اوضاع و احوال سیاسى آن روز امكان انجام این ماموریت را به فرخ نداد و دولت او را مجددا به استاندارى فارس فرستاد. فرخ در 1327 در دولت هژیر به سمت سفیركبیر ایران در چین تعیین شد. فكر اعزام سفیركبیر به چین در دولت حكیمالملك پیش آمد و عبدالحسین هژیر نامزد این سمت بود و یك هفته قبل از نخستوزیرى خود قرار بود به این ماموریت اعزام شود كه از طرف مجلس به نخستوزیرى رسید و طبعا پست سفارت ایران به سید مهدى فرخ تعلق گرفت و مدت یك سال در آن كشور اقامت داشت.در حكومت منصورالملك در 1329 در شرایط و محیط خاصى، فرخ به ریاست كل شهربانى منصوب شد و با زمامدارى رزمآرا سرتیپ دفترى به این سمت منصوب شد و فرخ به عنوان سناتور انتصابى آذربایجان به مجلس سنا رفت و با لوایحى كه بدون مطالعه یا به عنوان انتقام از افراد در مجلس هفدهم به تصویب مىرسید، در سنا مخالفت مىكرد. در 1334 براى بار سوم به استاندارى فارس رفت و یك سال بعد استاندار خراسان شد و مدتى در این سمت باقى بود تا به تهران احضار گردید و دیگر از آن تاریخ شغلى به وى ارجاع نگردید. سیدمهدى فرخ در دورهى پنجم سناتور انتصابى تهران گردید. فرخ قریب نیمقرن به طور متوالى مصدر مشاغل و مقامات مختلف بوده است، در عمر سیاسى خود هفت مرتبه استاندار و پنج نوبت وزیر و سه دوره سناتور و دو دوره نمایندهى مجلس و دو دفعه سفیركبیر بوده است. فرخ در تمام مدت خدمات خود در كارها قاطعیت داشته، با قدرت و انضباط خاص امور مربوطه را اداره نموده است. وى در اواخر عمر به انتشار خاطرات زندگانى سیاسى خود پرداخت. گذشته از اینكه این خاطرات لایحهى دفاعیهى زندگانى سیاسى او بود، به افرادى كه در طول حیات خود با آنها مناسباتى نداشته است، انتقامگیرى محسوب مىگردد. فرخ این خاطرات را در كمال بىپروائى و یك جانبه به رشتهى تحریر درآورده و در حقیقت تحریف تاریخ است. او در 88 سالگى در تهران درگذشت.