ملیت : ایرانی - قرن : 0 منبع : مشاهیر زنان ایرانی و پارسی گوی
630- سپتامبر 631 م، از زنان فرمانروا. وى دختر خسرو پرویز (628 -590 ق)، پادشاه ساسانى و خواهر آزرمیدخت بود. پس از اینكه خسرو پرویز به دست پسرش شیرویه كشته شد، دربار ایران دچار آشفتگى و هرج و مرج شد و به مدت دو سال، پنج نفر به پادشاهى رسیدند. پس از كشته شدن جوانشیر، پسر خسرو پرویز، چون به گفته فردوسى: كه از تخم ساسان همو مانده بود بسى دفتر خسروان خوانده بود پوراندخت را به تخت پادشاهى نشاندند. به نوشته دكتر زرینكوب «سلطنت پوران هم چندان دوام نیافت و او كه وزارت خویش و در واقع فرماندهى سپاه را به پس فرخ- قاتل شهربراز- داد، موفق نشد به آشفتگىها پایان دهد. ظاهراً بعد از یك سال و چند ماه استعفا كرد. روایتى هست كه سالها بعد از استعفا زنده ماند و به قولى در همان ایام خفهاش كردند (سپتامبر 631 م). آنچه درباره حكمت و دانش او در روایات آوردهاند. چنان با قراین و احوال ناسازگار مىنماید كه به نظر مىآید آن روایات را بدان قصد بر ساخته باشند تا وهن و خفتى را كه در چشم همسایگان را انتخاب وى به سلطنت ناشى مىشد بپوشانند. در هر حال در این ایام، فرمانروایى واقعى در دست موبدان و نجبا بود كه زنان و كودكان را همچون بازیچهاى بر صحنه مىآوردند و خود از پشت پرده آنها را به میل خود به حركت درمىآوردند.» فردوسى نیز دوران پادشاهى پوران را چنین وصف مىكند: چو تاج كیانى به پوران رسید شكوهى در آن خاندان كس ندید به یادآور این قول سنجیده را بخوان قول مرد سخن دیده را شكوهى نماند در آن خاندان كه بانگ خروس آید از ماكیان به نوشته شاهنامه و نیز منابع كهن تاریخى و از جمله تاریخ بلعمى، «چون پوراندخت به پادشاهى بنشست عدل و داد كرد و جور و ستم برگرفت.» برخى منابع، مصالحه با هراكلیوس، امپراتور روم و نیز استرداد صلیب مقدس رومیان را به پوراندخت نسبت مىدهند. در زمان پادشاهى او بود كه پیامبر اكرم (ص) رحلت كردند. برخى غذاى بورانى را منسوب به او مىدانند. مدت پادشاهیش را شش ماه، یك سال و چهار ماه و یك سال و شش ماه نیز نوشتهاند.