ملیت : ایرانی - قرن : 7 منبع : مشاهیر زنان ایرانی و پارسی گوی
694 ق، ملقب به صفوةالدین و مشهور به لاله خاتون از زنان عالم، فاضل، شاعر و فرمانروا. پدرش سلطان قطبالدین محمد (655 ق) حاكم كرمان و مادرش عصمتالدین قتلغ تركان معروف به تركان خاتون بود. او فضایل و كمالات فراوان داشت. ناصرالدین منشى كرمانى در سمط العلى للحضرة العلیا- كه بیست سال پس از مرگ پادشاه خاتون تألیف كرده- وى را زنى «عادله عاقله فاضله كریمه متفضله بلند نهمت والاهمت خوب صورت با طهارت و عفت» توصیف مىكند. پدرش لباس مردانه بر تن او مىكرد و وى را سلطان حسن شاه مىنامید. درباره علت این كار گفته شده كه چون پادشاهان مغول عادت داشتند دختران زیبا را از گوشه و كنار جمع نموده و به دربار خود مىآوردند و پس از چندى آنها را به امرا و غلامان خویش مىبخشیدند، از اینرو به این حیله دست یازید. اما پس از آنكه سلطان قطبالدین درگذشت تركان خاتون به نیابت از طرف فرزند خردسالش حكومت كرد و براى تثبیت قدرت خود، دخترش را به ازدواج اباقاخان (680 -663 ق) درآورد. پادشاه خاتون پانزده سال با اباقاخان زندگى كرد و پس از مرگ او، با پسرش گیخاتو- بنابر رسم مغولى- ازدواج كرد و به همراه او رهسپار روم گردید. بعد از مرگ ارغون خان (690 -683 ق)، گیخاتو پادشاه شد و لذا به ایران آمد و با اجازه همسرش حكومت كرمان را در دست گرفت تا بدین وسیله انتقام مادرش را از برادرش سیورغتمش بگیرد. پس از ورود به كرمان، برادر را به زندان افكند اما پس از چندى همسرش كرد و چین و دخترش شاه عالم او را نجات دادند. سیورغتمش به عنوان عرض حال به دربار گیخاتو رفت ولى پادشاه خاتون مأمورانى در طلب وى فرستاد و او را به كرمان آوردند و سپس به فرمان پادشاه خاتون به قتل رسید (692 ق). دو سال بعد گیخاتو درگذشت و بایدو، داماد سیورغتمش و همسر شاه عالم جانشین او شد. كردوچین براى گرفتن انتقام همسرش، حكومت كرمان را از دامادش گرفت و بدانسو رهسپار شد. پادشاه خاتون با بزرگان شهر مشورت كرد. برخى نظر دادند كه وى و همراهانش راه خراسان پیش گرفته و به غازان خان پناه آورند ولى برخى دیگر او را به ماندن در كرمان و تحصن در قلعه توصیه كردند. چند روز بعد لشكر كردوچین به حومهى كرمان رسید. چند روزى به جنگ و جدال گذشت ولى اكثر امرا و بزرگان به نزد كردوچین رفتند. كردوچین به شهر وارد شد. به دستور او پادشاه خاتون را با اهانت و خوارى از قلعه فرود آوردند. و زندانى كردند و اموال وى و امرا و اعیانى كه دستگیر شده بودند به غارت رفت. پس به اشاره كردوچین پادشاه خاتون را به قتل رساندند. او را در دهى به نام مسكین، در نزدیك كرمان دفن كردند. پس از آنكه سلطان مظفرالدین محمدشاه به حكومت كرمان رسید دستور داد تا جنازه او را با تشریفات تمام به شهر آوردند و عزادارى رسمى برپا شد و در مدرسه مادرش تركان خاتون دفن كردند. پادشاه خاتون به علما و ادبا توجه خاص داشت. به نوشته تاریخ كرمان «در زمان سلطنت او به كرمان، علما و فضلا را رعایت و احترام مىفرمود و غالب اوقات در مجلس او صحبت علمى داشته مىشد.» وى خط نسخ را به زیبایى تمام مىنوشت و شعر را نیز نیكو مىگفت. وى قرآنها و كتابهاى متعددى به خط خودش نوشت كه پس از خودش در كرمان و دیگر ولایات موجود بوده و به گفته ناصرالدین منشى «بر فضل و هنرورى و وفور كمال و دانشورى او دلیلى واضح است.» در مدت كوتاه سلطنتش به عدل و داد رفتار كرد و مدارس و عمارات متعددى بنا كرد و اوقافى براى آنها منظور نمود. از اشعار اوست: من آن زنم كه همه كار من نكوكارى است به زیر مقنعه من بسى كلهدارى است درون پرده عصمت كه تكیهگاه من است مسافران صبا را گذر به دشوارى است نه هر زنى به دو گز مقنعه است كدبانو نه هر سرى به كلاهى سزاى سردارى است به هر كه مقنعهاى بخشم از سرم گوید همه جاى مقنعه تاج هزار دینارى است من آن شهم ز نژاد شهان الغ سلطان ز ما برند اگر در جهان جهاندارى است جمال طلعت خود را دریغ مىدارم زآفتاب كه آن شهر كو؟؟؟؟؟ است همیشه باد سر زن به زیر مقنعهاى كه تار و پود وى از عصمت و نكوكارى است از رباعیات اوست: سیبى كه ز دست تو نهانى رسدم زو بوى حیات جاودانى رسدم چون نار دلم بخندد از شادى آن كز دست و كف تو دوستگانى رسدم بر لعل كه دید هرگز از مشك رقم یا غالیه بر نوش كجا كردستم جانا اثر خال سیه بر لب تو تاریكى و آب زندگانى است بهم[1] (وف 694 ق)، خطاط و شاعر، متخلص به لاله خاتون. ملقب به صفوةالدین. از مغولان ساكن كرمان بود. پدرش حاكم كرمان و مادرش تركان خاتون بود. پس از مرگ پدر، پادشاه خاتون به خواست مادر خود با اباقاخان ازدواج كرد و پانزده سال با وى زندگانى كرد. پس از مرگ همسرش، بنابه رسم مغولى، با پسر اباقاخان، گیخاتو، ازدواج كرد و رهسپار روم شد. بعد از مرگ ارغون خان، گیخاتو پادشاه شد و پادشاه خاتون نیز به ایران آمد و با اجازهى همسرش، پادشاهى كرمان را به دست گرفت. در زمان حكومت، به قصد انتقام مادرش، فرمان قتل برادر خود، سیورغتمش، را صادر كرد، ولى دو سال بعد كه همسرش، گیخاتو، درگذشت و داماد سیورغتمش، جانشین او شد، كردوچین، همسر برادرش، حكومت كرمان را به دست گرفت و پس از جنگ وارد كرمان شد و پادشاه خاتون را با خوارى زندانى كرد و سپس به قتل رسانید. جسد وى را در مدرسهى مادرش تركان خاتون دفن كردند. او خط نسخ را به زیبایى تمام مىنوشت و شعر را نیز نیكو مىگفت. از آثار وى قرآنها و كتابهاى متعددى است با خط زیبا كه پس از خودش در كرمان و دیگر ولایات موجود بود؛ مدارس و عمارات متعددى نیز بنا كرد و اوقافى براى آنها منظور كرد.[2]